۱۳۹۹ مهر ۹, چهارشنبه


آیا مناظره ریاست جمهوری آمریکا برنده ای هم داشت؟
 نکات برجسته این مناظره: مدیر برنامه،سوالاتی که از ترامپ میکرد،سوال نبود ،اتهام بود.تا وی را، همراه با بایدن،در موضع انفعالی و دفاعی قرار دهد.زمان بیشتری به بایدن می داد.در نوبت ترامپ ،به بایدن فرصت اعتراض میداد.نوعی حالت محاکمه ترامپ، از سوی میزبان و بایدن حس میشد.یعنی آن سه و سال اندی، که ترامپ ،گرفتار استیضاح و..بود.اینجا در یک سالن،با رفتار و در زمان کمتری،اما با شدت و حدت بیشتری،اجرا و در واقع ترامپ،محاکمه شد.
رئیس جمهور، طی این مدت گرفتار وظایف دشوارش بود و بایدن در منزل اش،مشورت ها و کمک های فکری، همه روسای جمهور در قید حیات،همه دموکرات های شاغل و بازنشسته،هم رسانه ها،همه هنرپیشه ها،همه روزنامه ها،همه برنامه سازان و...را، در کنار خود داشت و خود را برای اولین مناظره آماده می نمود.
فضای منازعه، یک طرفه بود،طوری که ترامپ، در دام موضع دفاعی افتاد و آن دو، تا توانستند ،از وی بد گفتند و وی دفاع می کرد.انگار این سه سال واندی تحقیر و توهین و خرابکاری ها ... وی را خرد کرده و در خود فرو برده و ظاهرا ، ترامپ،آن ترامپ چهار سال پیش در مناظره با کلینتون نبود.
سوالاتی که از بایدن میشد .توام با تعریف و تمجید پیشنهادات و برنامه های باصطلاح خوب وی بود .که قول داده ،در پی پیروزی، آن را پیاده کند.بالعکس، در سوال، از ترامپ ،عکس این رفتار را داشت . به اصطلاح، از معایب اشتباهات و خطاهای ترامپ ،بصورت انتقادی سوال مینمود،تا  وی را ،در موضع دفاعی قرار دهد.تا ترامپ در قد و قامت و اعتماد به نفس همیشگی اش ،در صحنه ظاهر نشود.اما، رفتار با بایدن، طوری بود. که وی را وادار به اعتماد به نفس ،قاطع و محکم بودن و برخی مواقع ، گستاخی بیش از حد می نمود.همه چیز ،این چنین، برنامه ریزی شده بود، تا در درون هرج و مرجی که، فضای مناظره را گرفته ،بایدن برنده این مناظره ، تلقی گردد.حتی وقتی، برخی پاسخ های بایدن، بی ربط و بی راهه، بود.مدیر برنامه ،با سوال تکمیلی خود، بایدن را به خط و شیوه قبلی، برمی گرداند.سوال آخر، در مورد گماردن قاضی ایمی برت، توام با این سوال، که اصرار در قرار گرفتن هر چه زودتر وی، در دیوان عالی آمریکا ،آیا به خاطر ارجاع پرونده های ابطال آرای قلابی، که ترامپ مدعی آن است و....به وی نیست؟  که این سوال مدیر برنامه،وی را ، کاملا در کنار بایدن و موضع گیری، به نفع وی ،قرار داد.

گرچه همه چیز فراهم شده بود.که از ترامپ چهره ای تکیده،خسته،با رفتار منفعل و دفاعی(و نه یک رفتار برانگیزنده ،شاد،محکم،قاطع،مستند و جامعه پسند و به نفع مردم) به نمایش گذاشته شود.اما، وقار توام با احتیاط ترامپ، در مقابل فحش های چارواداری جو بایدن، به رئیس جمهور آمریکا، در مقابل دهها میلیون بیننده برنامه،همچون خفه شو،گلف باز، ستم کار،دروغگو،دلقک،عروسک و بازیچه پوتین،بدترین رئیس جمهور آمریکا،نژاد پرست...بزرگترین برگ برنده ترامپ، درین مناظره ،از سوی توده های رای دهنده بود.که هیچ یک، از انسانهای  سرخ و سیاه و قهوه ای و سفید،این فحش ها را ،بر نمی تابند و موضعی دفاعی علیه فحاش و همدردی با طرف مقابل این فحش ها،میگیرند.اکثر پرچم سفیدهای آمریکا، ازین قشر اند و هدف این مناظره ، جذب آرای این قشر بود.به نظر میرسد.این مناظره ،برای ارزیابی حریف، از سوی ترامپ بود.در مناظره های پیش رو، ترامپ،بطور تمام قد،همان ترامپ همیشگی ،خواهد بود.با تجربیاتی بیشتر و طلایی تر. 

۱۳۹۹ مهر ۷, دوشنبه

آنچه که شاهزاده در شرح پیمان نوین گفت
پیشنهاد سیستمی نمود.که قدرت هیچگاه در انحصار فرد یا گروهی نباشد.بر همین اساس بار دیگر تاکید نمود.که هدف وی حصول به قدرت نیست.وی خواهان نظامی شد. که در آن قانون بر آمده از آرای آزاد ملت،بالاترین مرجع این نظام باشد و اینکه هیچ فرد و گروه و نیرویی به تنهایی،نمی تواند ایران را ،نجات دهد و اتحاد را ،تنها راه رهایی نام برد.
وی از همه مخالفین رژیم ،دعوت به اتحاد حول محور نجات کشورنموده،افزود، بسوی همه نیروهای دموکراسی خواه ،فارغ از هر گذشته و و هر گرایش سیاسی ،دست یاری دراز می کند و تحمل آرا و عقاید همدیگر را، شرط موفقیت این شبکه بزرگ مبارزاتی، نام برده ، با تاکید مجدد به نافرمانی مدنی، وظیفه هموطنان مقیم خارج را، حمایت از خانواده زندانیان سیاسی و عقیدتی و نیز پشتیبانی مالی از آنها،نام برد.
این بیانیه و دعوت، با در نظر گرفتن تجربیات تاریخی منطقه و جهان و جلوگیری از تکرار خرابی هایی که ،رژیم می خواهد پشت سر خود باقی بگذارد ،بیان شد.بدیهی است، ایجاد چنین اجماع و وحدت ملی ، نگرانی جامعه جهانی را ،از تکرار معضلاتی که، در کشورهای دیگر رخ داد و هنوز ادامه دارد، از بین برده، موجب پشتیبانی این جامعه ،،از مبارزات ملی مردم ایران، میگردد.
این بیانه،همچنین، تکلیف شناسایی و در انزوا قرار دادن اعضای ارتش تروریستی سایبری رژیم ،که در بین اپوزیسیون جا خوش کرده و شب و روز اختلاف افکنی می کنند،را یک بار و برای همیشه روشن نمود.در عین حال، پیامی به سلطنت طلبان افراطی عهد قاجار داد.که زمان این قبیل نظام های تک فردی و تک حزبی، دیکتاتوری ،به پایان رسیده است.با این کار ،نفاق افکنی عده ای، که بنا حق، خود را خودی و ظاهرا و نه در عمل، طرفدار شاهزاده میدانند، را خنثی نمود.دیگر ازین پس، کسی یا گروهی، نمی تواند، به طرفداری از شاهزاده ، دوستی خاله خرسه بازی ،در آورده و خود را کاسه داغ تراز آش، جا بزند.شاهزاده یک بار و برای همیشه تکلیف خود را با این جماعت نیز، روشن نمود.
مسئله بسیار مهم ،انتخاب زمان مناسب برای اعلام این بیانیه است ‌‌.در درس های سیاسی، دو سه ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، زمان خنثی، بلاتکلیفی و در عین حال اعلام دکترین هاست.تا هر یک از کاندیداها که انتخاب شدند.اولا نتوانند، آن را، به نفع خود، مصادره نمایند و در عین حال، بعد از انتخاب شدن، در راستای فشار افکار عمومی، آن را اجرا نمایند. یعنی، انداختن توپ به زمین دو حریف مهم، که لاجرم، نتیجه آن به نفع حریف سوم، تمام شود‌.اینجا، حریف سوم، مردم ایران و تعیین سرنوشت شان، برای حصول به آزادی است و چون ،مسئله ایران، یکی از بحث های مهم دو حریف است. بعد از برنده شدن، هم ،به بیانیه دهنده یعنی شاهزاده و هم مخاطبین اش، یعنی ملت ایران،بها داده میشود .



 

۱۳۹۹ مهر ۲, چهارشنبه

 چرا عمده سخنان مکرون ،خطاب به مجمع عمومی،احیای برجام و مخالفت فرانسه ،با بازگشت تحریم ها بود؟

نگاهی به حجم روابط اقتصادی فرانسه ،با جمهوری اسلامی بعد از انعقاد برجام،نشان میدهد.که برنده اصلی برجام، در اتحادیه اروپا ،دولت فرانسه بوده است.روزنامه صبح ایران دنیای اقتصاد، در شماره 1396/12/9 خود،طی مقاله ای با عنوان: فرانسه،مهم ترین شریک اقتصادی ایران، بعد از برجام،می نویسد:( میزان مبادلات تجاری فرانسه-ایران، قبل از برجام در سال 2015 معادل نیم میلیارد دلار بود .که در سال اول برجام ،به چهار برابر، یعنی دو میلیارد یورو و در سال دوم ،به چهار میلیارد یورو، افزایش یافت ) که با توجه به این ارقام،میزان این روابط  ،همینطور بطور تصاعدی به نفع فرانسه ،بالا می رفت .که ترامپ ،برجام را لغو و تحریم های هوشمند را، برقرار نمود.
این حجم از معاملات، به غیر از میلیارد ها ،دلاری بود.که فرانسه ،از معامله با لبنان (در واقع حزب الله لبنان) بطور غیر مستقیم ، از جمهوری اسلامی و برجام عایدش میشد.در عین حال، نباید فراموش نمود. که بعد از فرانسه، بزرگترین شریک اقتصادی رژیم اسلامی، در اتحادیه اروپا،آلمان و ایتالیا بود،که بعلت چند ملیتی بودن اغلب شرکت های این دو کشور و سهم عمده فرانسه در آن،در عمل ،حجم روابط اقتصادی بین دو کشور(فرانسه-ایران) به مراتب، بالاتر از ارقام فوق، بوده و در واقع، بزرگترین بازنده لغو برجام، از سوی پرزیدنت ترامپ،دولت فرانسه بوده است.به خاطر همین است.که فرانسه ،اینهمه ،علیه ترامپ ،مخالفت می ورزد وبا نادیده گرفتن نقض فاحش  و سیستماتیک حقوق بشر در ایران از سوی رژیم اسلامی ، برای برجام و رژیم تهران، سینه می زند.

۱۳۹۹ شهریور ۲۹, شنبه

آیا طرح ماشه از بیستم سپتامبر(30 شهریور) اجرا میشود؟
وقتی چهارشنبه گذشته روحانی،شنبه و یکشنبه را، روزهای جشن جمهوری اسلامی اعلام و سپس فراسه،آلمان و انگلستان،روز جمعه،اعلام نمودند.که اجرای طرح ماشه را چون آمریکا،دیگر عضو برجام نیست،نمی پذیرند.حاکی از تماس های قبلی رژیم، با این تروئیکا و قول و قرارهای پشت پرده،بعد از لغو تحریم ها، از جمله تسلیحاتی،جهت خرید سلاح های این تروئیکا و رونق بخشیدن، به کارخانه های آنها و نیز حمام خوان های خاورمیانه، بود.
از نظر آمریکا و در اجرای این طرح ،اگر هر یک از اعضای شورای امنیت،قطعنامه ای برای تداوم رفع تحریم های رژیم ،ارائه کند.آمریکا با آن،مخالفت میکند.اگر هیچ قطعنامه ای ارائه نشود،تحریم ها علیه رژیم ،بعد از سپری شدن مهلت قانونی سی روزه ، در 20 سپتامبر اعاده می گردد.این ساز و کار قطعنامه 2231 شورای امنیت بوده و گرچه آمریکا، از برجام خارج شده،اما هنوز عضو دائم شورای امنیت و ناظر بر اجرای قطعنامه مزبور است.که آن را،قبلا تایید وامضا، نموده است.
اما اگر تروئیکای مزبور،علیرغم این صراحت در قطعنامه، کماکان به عدم اجرای طرح ماشه، پافشاری و در عمل، با لغو تحریم ها، به پای وعده های خود به رژیم بایستد.آمریکا،به ظاهر ،چاره ای، جز ارجاع مسئله،به دیوان داوری لاهه،بعنوان مرجع رسیدگی به اختلاف و شکایات دولت های عضو ، نخواهد داشت.که به علت طولانی بودن پروسه آن،دست به اقداماتی میزند،که این نواقص را، جبران و از ادامه شرارت های رژیم ،بازداری نماید.از جمله:
قبلا، وزارت خارجه آمریکا ،اعلام نمود.که پرزیدنت ترامپ، فرمان منع معاملات، با رژیم را صادر می کند.که اگر دولتی وارد معامله با رژیم شد.معاملات اقتصادی و پروسه خرید و فروش با تروئیکا و بقیه کشورها ،با اختلالات و جرائمی، مواجه گردد.اخیرا، نیز چند سناتور،پیشنهاد تحریم کل بخش مالی و پولی رژیم را، به رئیس جمهور، دادند.که علاوه بر ادامه تحریم های موجود،تمام سیستم بانکی و نقل و انتقالات مالی رژیم، مورد تحریم قرار میگیرد.این امر، ارتباط رژیم، با نظام مالی جهان را، قطع و هرگونه تامین مالی تروریسم و شرارت های دیگر رژیم را ،به حداقل ،می رساند.
بدین ترتیب، خواه طرح ماشه را، تروئیکا ،به اضافه روسیه و چین پذیرفته و اجرا کنند .یا رد نمایند.آمریکا مکانیسم های لازم، برای ممانعت، از تامین پول و امکانات، از سوی رژیم ،که عمدتا از آن جهت تقویت تروریسم و صدور شرارت سود میبرد،را دارد.
 

 

۱۳۹۹ شهریور ۲۴, دوشنبه

 درسی که نوید با مرگ اش به ما آموخت.

نوید می دانست.که جمهوری اسلامی ،مطابق با قوانین عصر حجری اش،با دوبار حکم اعدام،اراده ای شیطانی و قاطع ،به اعدام وی دارد.در نتیجه مرگ با شرافت را،به زندگی در ذلالت،ترجیح داد.وی میدانست و اطمینان و یقین داشت.که دیکتاتور کینه جو،که وی عکس اش را، پاره کرده و تف بر آن انداخته بود،قصد حتمی قتل وی را، با دوبار حکم اعدام دارد .که اگر از حکم اول ، برهد. با بازی روانی- شیطانی و مطرح کردن حکم دوم، زجرکش اش خواهند کرد.پس، وقت را، تلف نکرد و تا آنجایی که در توان داشت.از شقاوت ها و جنایات  و توحش ماقبل تاریخ دیکتاتور، پرده بر داری و افشاگری نموده ،صدای ملت رنج دیده ایران را، به گوش جهانیان رساند.رژیم را ،رسوا و سکه یک پول سیاه نموده،لخت و عور، در معرض قضاوت، در دادگاه افکار عمومی جهانیان ،قرار داد.
اکنون جهانی ،با از دست دادن اش ،با نفرت بیشمار علیه رژیم جنایت پیشه اسلامی ،در سوگ نشسته و به همین اندازه رژیم را،محکوم و رسوای خاص و عام نموده،طوری که، دعوت اروپایی ها ،از وزیر خارجه رژیم ،برای نشستی ،علیرغم تدارک قبلی،همچون عدم تماس، با یک بیمار کرونایی، یا جذامی ،در پی اجرای این حکم نفرت انگیز، لغو گردید.
بدین ترتیب، نوید، با گذشتن از جان،تبدیل به قهرمان ملی ساکنان کره زمین شده،مرگ با سربلندی را، به یک عمر زندگی توام با عجز و لابه ،به دیکتاتور،ترجیح داده ،آن را ،الگو و چراغ راه آینده ،برای هموطنان خود و کل جامعه بشری ،قرار داد.وی ثابت نمود.که این دیکتاتوری بد خیم،برای بقای خود،به هر جنایت و اقدام ضد بشری،دست میزند وهموطنان اش ،همراه با جهانیان ،چاره ای جزعمل متقابل به مثل یعنی اعدام و کشتن این موجود مخوف،ندارند.نوید با این رسوا و لخت کردن چهره مخوف رژیم، در ملاء عام،درسی بزرگی به ما، داد.که اگر حمله اقوام وحشی ،در چهارده قرن پیش،وحشت بزرگ نام گرفت و ملت ایران،تا مدت ها نتوانست،درک کند.که چگونه این فاجعه بزرگ را،با فرهنگ غنی و انسانی و قوانین متمدنانه مذکور در اولین اعلامیه حقوق بشر جهان ،از سوی نیای بزرگ خود،کوروش،هضم کند و زمانی بر خاست.که فهمید،چه اتفاقی رخ داده و چکار باید کرد.رویگر زاده ای ایرانی، از سیستان ،در مقابل خلیفه تازی ،قد علم نموده ،اولین حاکمیت ایرانی بعد از آن حمله بیرحمانه را، بنا نهاد. ملت ایران در حمله وحشیانه مغولها، نیز به چنین شوک و تعجب بزرگی از رفتار این قوم بد کردارو ظالم ،دچار شد و هضم این قساوت قلب و بلای بزرگ،خارج از تحمل بشری اش بود.سرانجام جوانمردی دیگر،ازخطه خراسان فهمید ،که چه رخ داده و چکار باید کرد.
نوید چنین راهی را، با مرگ محتوم خود،نشان داد.کشتن وی خودکشی سیاسی رژیم بود .این بار پاسخ مردم به رژیم، به همان شیوه خود رژیم خواهد بود.مضافا بر این که، یک انسجام و اتحاد جهانی، در محکومیت  این اقدام وحشیانه ، در راستای حمایت از مردم ایران، در مقابل این توحش قرون و اعصارسیاه گذشته  ایجاد و همه آن را محکوم نمودند. اکنون نوبت ماست .که مهر باطل شد را، با اتحاد و همبستگی، که با جاودانه شدن نوید افکاری و نوید های دیگر، بوجود آمده ،باین توحش بدتر از قرون وسطایی بزنیم.همه شرایط، برای زدن ضربه نهایی، فراهم است. چه کسی و در چه زمانی، این جرات را می کند.هم کس اش معلوم(ملت یکپارچه ایران) و هم زمانش فرا رسیده،اگر از خون سیاوش هزاران سیاوش ،بر خاستند. از خون نوید نیز ،هزاران نوید دیگر ،بر می خیزند.پایان ماجرا ،یعنی،مرگ بدخیم ترین و وحشی ترین دیکتاتوری ،از آغاز تاریخ ،تا کنون و زمان نجات ایران ، از دست این قوم وحشی، فرا رسیده  است.

۱۳۹۹ شهریور ۱۹, چهارشنبه

 تنگ تر کردن حلقه قدرت و سزارین سیاسی که در پیش است

وقتی دیکتاتور،دایره خودی ها را تنگ تر میکند.یعنی یک سزارین مهمی،درین حلقه قدرت،در پیش است.دیکتاتور، بخاطر حفظ قدرت اش،امور را رصد می کند و با آنتن های قوی و مهمی، که در گوشه و کنار حوزه اقتدار،در اختیارش است و به وی خبر و گزارش میدهند.به این نتیجه رسیده است. که اکنون مردم،حساب شان را، ازین بساط ،جدا کرده و ایام ،هر لحظه آبستن حوادث است و باید خیال خود را، از اطرافیان و راس هرم قدرت ،راحت کند.که کسی(صاحب قدرت و مقامی) در آن لحظه موعود (خیزش مردم) مبادا،فیل اش هوای هندوستان کند و با پیوستن به مردم،بساط قدرت وی را ،به هم بزند.
مشغله حیاتی دیگر، در ذهن دیکتاتور،پروسه جانشینی و جایگزینی مناسب،درین بساط است.که همه قرائن و شواهد (اعم از دخالت های نامرئی، در همه مسائل و اداره کننده پشت پرده امور کشور،حتی توییت های خامنه ای) نشان می دهد.که دیکتاتور در آخرین تحلیل ،انگشت خود را، روی پسرش (برای این که به حاشیه راندن خاندانش، همچون خانواده خمینی، به عنوان جانشین، در خانواده وی ،تکرار نشود) گذاشته ،که زمینه را برای این سزارین بزرگ ،در هرم قدرت، فراهم نماید.
به خاطر همین هم هست.که اتاق فکر رژیم، همه را سر کار گذاشته و سعی دارد،که افکار عمومی را، با اخباری چون، خواجه شدن فلان هنرپیشه و..سرگرم کرده و رفتار ما ملت را، تابعی انعکاسی،از بمب های خبری و شایعه پراکنی و مانورهایی، در اطراف کرونای چینی ( اگر خطر شورش در پیش است.مدارس و سایر مراکز آموزشی باز نشوند و بالعکس،اگر نیست،بروند و کرونا بگیرند .تا برای مدتی، جامعه را، بار دیگر، گرفتار و سرگرم پی آمدهای این معضل نماید.کما اینکه در روزهای عزاداری ماه محرم کرد) انجام داده واصل خبر، در محاق سانسور این چنینی گم شود و ملت، شخصا ،بفکر ابتکار عمل و حضور در میدان عمل ،برای رهایی از کلّیت این نظام،نیافتد.
از طرفی وقتی خامنه ای ( در واقع ،مجتبی) توییت می کند.که مسئول کشتار هفده شهریور،آمریکا بوده،یک ترفند و سیاست شیطانی رژیم را ،لو می دهد و آن در موضع دفاعی قرار دادن طرف مقابل است.که بگوید ،من این کار را نکردم و حاضرم برای اثبات آن هر هزینه ای را، به پردازم،کاری که خامنه ای، با مردم عادی و فعالان سیاسی مخالف ،انجام می دهد.
اما، فرایندهای سیاسی و شواهد مستند تاریخی زیادی، از سقوط دیکتاتوری هایی است.که در آخرین روزها و بسته ترشدن حلقه تنگ قدرت ( نیکلای چائوشسکو رئیس جمهور مادام العمر رومانی و....) مردم با همدلی و اتحاد در میدان عمل ،آن دیکتاتوری را، سرنگون نموده اند.
باین ترتیب آنچه که ،هم اکنون، جمهوری اسلامی،در حال تدارک آن است،نشان میدهد.که مرحله سرنوشت ساز سقوط این دیکتاتوری بدخیم نیز، فرا رسیده است. عدم اعتماد به غیر خودی و تبدیل حاکمیت، به یک جمع خانوادگی و قبیله ای،در حالی در تدارک نهایی است.که به علت رفتار ارباب و رعیتی حاکمیت با ملت،یک اتحاد نانوشته سرتاسری ،با محوریت درد و رنج و سرنوشت مشترک، در بین ملت، حکمفرماست و همچون سیستم لگاریتم ریاضی،هر لحظه بصورت توان ده دهی، بر جمع تصاعدی این اتحاد ملی و سراسری و یک پارچه،افزوده میگردد.اکنون مجموعه تنگ قدرت حاکم، که حرف و عملی ،جز تحکیم قدرت شیطانی خود ندارد،در محاصره ملتی قرار گرفته ،که حرف و برنامه عملی ،برای آینده خود و کشورشان دارند .که اولین آن ،خروج از پروسه امت اسلامی و رعیت بودن و ورود، به پروسه ملت-دولت بودن و عضویت شاداب و فعال در جامعه جهانی است.که این امر، جز با سقوط این رژیم ،حاصل نمی گردد.هر عقل سلیمی می تواند، تصور کند. که این تنها، ملت یکپارچه ایران است.که پیروز نهایی این میدان میگردد.

۱۳۹۹ شهریور ۱۱, سه‌شنبه

آخرین رجز خوانی ها و دیگر هیچ
رژیم اسلامی، باز هم ،از چهار دهه جنایت و شرارت،جنگ و آدم کشی،پند نگرفته،رهبرش،که زشت خویی و زشت گوئی و جنگ طلبی، در ذات اش است.بانی صلح اسرائیل و امارات را، به باد فحش های چارواداری همیشگی اش، قرارداده ،با نام بردن از وی، تحت عنوان: (عضو پلید و یهودی خانواده ترامپ)، همانند یک فحاش کوچه بازاری،عقده و حقارت خود را،از ترس و وحشت بزرگ ،در جان اش،بخاطر از دست دادن حربه اختلاف بیانداز و حکومت کن، بین ملل منطقه و به بهانه آن، پرورش و صدر تروریسم ،در جهان،ناخودآگاه، لو داده و آن را، در جمله (کشاندن پای اسرائیل به منطقه) خلاصه نموده است.
این رجز خوانی ها ،در حالی انجام می گیرد.که مصالحه مزبور،به عنوان پیش درآمد مصالحه اسرائیل با باقیمانده اعراب،با استقبال اکثریت قریب به اتفاق ملل و دول منطقه و جهان،واقع شده،بخصوص، اعلام این موضوع، که پیمان صلح مزبور،مانع الحاق اراضی فلسطین (شرطی که امارات برای مصالحه گذاشته) به اسرائیل شده و این امر میرود، که با برخی پاکسازی ها، از نیروهای افراطی، درعربستان، توسط رهبران ریاض،این کشور نیز،عنقریب به اتفاق مابقی،به این پروسه صلح، ملحق گردد.
درد بزرگ رژیم و رهبرش این است .که،چرا اعراب و اسرائیل ،بجای صلح،جنگ نمی کنند ؟ و چرا اسرائیل،الحاق اراضی فلسطین را، برای کمک به پروسه صلح،متوقف می کند؟ تا یک بار و برای همیشه این زخم کهنه،مداوا،گردیده،دول و ملل منطقه در مسیر تحقق امنیت،شکوفایی و صلح پایدار، قرار گیرند:(جمله ای که،بانی این مصالحه،یعنی جرد کوشنر،در پی پرواز هواپیمای اسرائیلی و عبور از حریم هوایی عربستان،هنگام ورود به ابوطبی،به عنوان نتیجه تلاش های صلح آمیزش،نام برد.
ترس خامنه ای،حضور اسرائیل در خلیج فارس و از بین رفتن فاصله هوایی با مرکز فتنه (جمهوری اسلامی ) در جهان است.چون با این اقدام ،عمق استراتژیک رژیم ،یکبار و برای همیشه، به صفر رسیده و با دشمن صلبی خود ،در زمین و هوا،بنوعی  همسایه، شده است.

رژیمی که، ملتی را، به روز مرّه گی، دچار کرده،تا دست مردم نیازمند ،به سوی دولت دراز گردد و انقلاب نکند.اکنون ،خود به روزمرده گی،افتاده و دستش به گدایی ،از اربابان دموکرات آمریکایی،چین کمونیست و روسیه پوتین ،دراز شده و از چهار سو ،در محاصره ملت ایران، خودی های ریزشی،مردم منطقه و جهان،قرار گرفته است.پیغام این چهار سوی،به رژیم این است: ما را به خیر تو امید نیست. شر مرسان .... را گم کن، که تنها ،گورستان تاریخ ،جایگاه توست.