آخرین روزهای دیکتاتور

تاریخ همواره شاهد این بوده، که در روزهای پایان نظامهای دیکتاتوری،ریزش یاران درون و برون آن نظام،آخرین مهر باطل شد،را بر حکومت سرتا پا جنایت آن نظام میزند.مستبد یک روز از خواب بیدار میشود. که دیگر کسی در اطرافش نمانده،همه از وی دوری جسته اند و تنها با معدودی نفس کش های شبیه خود ،در مقابل یک ملت بزرگ و خشمگین قرار گرفته، که وی از کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان ،مذهبی و غیر مذهبی و... به آنها ظلم کرده است.آخر ماجرا را همه میدانند.این حکم تاریخ و سرنوشت همه این قبیل دیکتاتوری هاست.سرنوشت نهایی خامنه ای و نظام اهریمنی اش نیز، فرا رسیده است.لزومی به نوشتن گزارش مفصل نیست.اخبار واصله و غیر واصله اعم از نوشتاری و گفتاری از داخل کشور و سراسیمه بودن و تلاش های مذبوحانه نوکران رژیم در خارج از کشور،همین را می گوید.اتفاقی که در اسرائیل و غزه رخ داد و تنها گذاشتن تروریست هایش از سوی خامنه ای در مقابل آتش انتقام اسرائیل ، به اضافه همه شرارت هایش، در منطقه و جهان و آسیبی که به اقتصاد و آرامش و صلح جهانی زده، انزوای اش در جامعه بین المللی و ..حکایت ازین جا رانده و از آنجا مانده بودن این بساط اهریمنی، همین را میگوید ،اطمینان دارم ،سال جدید میلادی سال خاتمه این بساط بدخیم و سر تا پا ،نکبت است.سال نو پيروز و فرخنده باد.

 

جمهوری اسلامی محکوم به نابودی است

شکل انحصاری قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی پیوسته با تحمیل محرومیت‌ها، حبس‌ها، حذف‌ها و به محاق بردن آزادی‌های سیاسی و شهروندی همراه بوده‌است وبی‌تردید دوبرابر شدن تعداد ایرانیانِ ترک وطن کرده در دو سال اخیر نسبت به سال‌های گذشته، حاصل همین حکم‌رانی تبعیض‌آمیز است.

بدین‌ترتیب اکنون در شرایطی قرار گرفته‌ایم که حاکمیتِ چهل‌وپنج ساله‌ نظام ولایت فقیه به نازل‌ترین درجه از مشروعیت، فراستِ حکم‌رانی و ظرفیت مدیریت و متقابلاً به بالاترین درجه فساد ساختاری و بی‌پروایی در اتلاف منابع و منافع ملی رسیده‌است. سرکوب مطالبات مدنی و صنفی، انسداد سیاسی و مسدود ساختن همه راه‌های اصلاحی باعث شده‌است که امروز حتّی هزینه‌ اعتراض و سرپیچی از اجبار حجاب، گاه به سرحد مرگ و حبس و محرومیت از تدریس و تحصیل و کار برسد.

ما اعضای کمپین سفارت سبز ، ضمن محکوم دانستن مسببانِ مصائب تحمیل شده به مردم ایران، بویژه خشونت‌ورزی‌های اخیر نسبت به معلمان، کارگران، خبرنگاران، هنرمندان و بویژه زنان جوانِ در معرض مزاحمت و آزار ماموران حجاب ، راه برون‌رفت از بن‌بست بحران‌ها و تامین توسعه‌ ملی و اعتلای معنوی را در تغییرات ساختاری و بنیادین فکری و گذر از این نظام در راستای تفکیک و استقلال دو نهاد دین و حکومت می‌یابیم. ما بر این باوریم که برای این تغییر و تحول، ظرفیت‌ها و سرمایه‌های ملّیِ کنش‌گر، نیاز به هم‌گرایی و انسجامِ سازمان‌یافته دارند. پیشگام این کنشگری نیز مردم و بویژه نسل جوان هستند که با نیروی نظر و توانِ اندیشه‌ورزی خود و از مسیر مشارکت مردمی در جنبش‌های دانشجویی و کارگری و فرهنگی و تقویت جامعه‌ی مدنی، برابری و عدالت اجتماعی و بهروزی آینده ایران را رقم خواهندزد و در اعتراض به وضع موجود، حق زیست مدنی را تثبیت می‌کنند. در این مسیر گذار، اعتراض سازمان‌یافته‌، منضبط و خشونت‌پرهیز و نیز نافرمانی مدنی ضرورت می‌یابد زیرا تنها روش بن‌بست‌شکن و راه‌گشا همبستگی اجتماعی و سامان‌یابی مقاومت و قوام مدنی است.

کمپین سفارت سبز -اسلو ۱۴۰۲/۱۰/۰۲

 هموطنان داخل کشور: شب یلدا را ولو با گرانی تعمدی و سفره خالی تحمیل شده از سوی رژیم،جشن میگیریم.

شب چله یا شب یلدا با پیشینه هفت هزار ساله و ثبت رسمی آن در تقویم ایران باستان در 502 قبل از میلاد توسط داریوش بزرگ،شب زایش مهر(خورشید جان بخش)میباشد.چون از فردای طولانی ترین شب سال ،یعنی اول دیماه،بتدریج روزها بلند تر و شب ها کوتاه تر میگردد.نقطه مقابل شب یلدا،جشن تیرگان در اول تیرماه است..که بلندترین روز تابستان میباشد.بالعکس، در جشن نوروز یعنی اول فروردین،طول روز و شب برابر بوده و از فردای آن روز ،ساعات روز ،رو به افزایش می رود. نقطه مقابل آن ،جشن مهرگان در اول مهراست.که باز طول شب و روز، با هم برابر و از آنروز به بعد ،ساعات روز،تا شب یلدا ،کاهش می یابد.مردم ایران اولین مردمی در دنیا بودند .که باین علم تجربی، پی برده و آنرا در کتیبه ها به ثبت رساندند.

رژیم ج.ا این فرهنگ و تاریخ تمدن ایرانی را، بها نمیدهد (چون فرهنگی است.این جهانی،متمدنانه و دور از موهومات و خیالات واهی) و در آستانه جشن های نوروز و یلدا ،با بازیهای مالی وپولی، زمینه را تعمدا برای گران تر شدن اجناس فراهم میکند.تا توده مردم بتدریج ،این جشن های ملی را فراموش کنند.بالعکس برای رونق دکانی که باز کرده اند،ضمن تزریق رونق اقتصادی به بازار،بمنظور ارزان شدن کالاها، هزینه های میلیاردی دیگری را نیز از پولهای دزدیده شده از جیب مردم ، برای تدارک برنامه هایی چون سفر رایگان به نجف و کربلا و.. توام با تبلیغات و بمباران خبری ،تدارک میبیند.

امسال نیز مطابق معمول هر سال در آستانه جشن ملی شب یلدا،چند تور تلفنی به فامیل و دوستان و آشنایان ،در شهرهای مختلف کشورمان ایران داشتم.رژیم بار دیگر ،قیمت ها را تعمدا بصورت نجومی بالا برده تا سفره ها خالی و شب یلدای مردم ایران سوت و کور باشد.اما چون شب مشرف به اول دی ماه،یک جشن ملی میهنی این جهانی متعلق به مردم است.صد در صد پاسخ های مخاطبین تلفنی این بود: آری شب یلدا را حتی با سفره خالی جشن میگیریم.یلدای تان پیروز و خجسته و یلدای دیگر در ایران آزاد آباد و متمدن ،بدون ویروس بدخیم ملا - سپاهی جنایتکار زن ستیز کودک کش ،بر گزار باد.این نوشته را تقدیم بانوی مبارز و قهرمان کشور خانم سپهری می کنم .که رژیم در مقابل پنجره زندان انفرادی اش، آجر کشیده است . با امید به نجات ایران و آزادی همه زندانیان ،شب یلدای تان فرخنده و خجسته باد.

 تنگ تر شدن حلقه محاصره رژیم برای مقابله با اشتباه محاسبه های احتمالی

همزمان با تشکیل ائتلاف دریائی با عضویت فرانسه،انگلستان،کانادا،ایتالیا،هلند، نروژ،اسپانیا،بحرین و سیشل،علیه شرارت های اخیر حوثی های یمن در راهزنی دریایی کشتی های باری در دریای سرخ،  سه کشور فرانسه ،بریتانیا و آلمان،با تاکید تعهدشان بر جلوگیری از دسترسی جمهوری اسلامی به بمب اتمی،تهدید نمودند.که اگر این  رژیم  روند افزایش تنش های هسته ای،شامل غنی سازی در حد تولید بمب  اتمی و گسترش برنامه های موشکی خود را خاتمه ندهد.قطعنامه 2231 شورای امنیت بطور اتوماتیک متوقف  و بار دیگر شش قطعنامه پیشین  را ،در راستای اجرای طرح ماشه به عنوان مکانیسم بازگشت خود به خودی  تحریم ها،اعاده می نماید.

رژیم تصور کرده بود.که اگر حماس به اسرائیل حمله کند و آن فجایع را مرتکب شود . نتانیاهو را خشمگین  و وادار به عکس العمل  شدید و غیر متعارفی میکند.که  عواقب آن موجب می گردد ،روابط رو به گسترش اعراب و اسرائیل و تکمیل پیمان ابراهیم،با شرکت نهائی عربستان، به هم میخورد و چه بسا بار دیگر اعراب و اسرائیل رو به روی همدیگر قرار می گیرند. اما تبعات حمله حماس به اسرائیل از یک طرف  و حملات حوثی های یمن به کشتی های باری در دریای سرخ ،به اضافه حملات موشکی حزب الله لبنان به اسرائیل و نیز دخالت های نیروهای وابسته به رژیم در اردن،سوریه ، عراق، به اضافه تشدید حملات روسی به اوکراین با پهپادهای ساخت رژیم،باعث شده،دنیا اعم از اروپا و آمریکا احساس کنند، در یک طرف قرار گرفته و رژیم به همراه  پوتین، با تشدید شرارت های پهپادی و موشکی و غیره در طرف مقابل قرار گرفته اند.که شبیه رو در رو قرار گرفتن متحدین یعنی آلمان ؛ایتالیا و ژاپن، در جنگ جهانی دوم در مقابل متفقین ، شامل آمریکا و اروپا است .تا مسیر حوادث بعدی را رقم بزنند.

 در جنگ جهانی دوم پارتیزان ها ابتدا در درون آلمان خرابکاری هائی در کارخانجات اسلحه سازی و غیره آلمان نازی انجام داده ، با تضعیف نازی ها در داخل کشو ،زمینه را برای حملات هوائی و زمینی متفقین فراهم ساختند.که سرانجام به شکست متحدین و خاتمه جنگ جهانی دوم منتهی شد. این قضیه اکنون  در ایران ما در حال رخ دادن است. آنچه در پالایشگاههای بیرجند ، اصفهان و آتش سوزی های انزلی و اهواز و اتفاقات پاسگاه راسک و نیز  اتفاقاتی که با حملات هکری به پمپ بنزین ها و.. رخ داد و باز هم تشدید و  تکرار خواهد شد،زمینه را برای تضعیف رژیم در داخل و سپس اقدامات هوائی زمینی دریائی متفقین مزبور فراهم میسازد.

بنظر می رسد.که آغاز پایان رژیم به علت تشدید شرارت هایش و عبور از خطر قرمزها ،در حال رقم خوردن است.به خصوص اینکه، دیگر زمان حمله صدام به ایران نیست.این بار ملتی خشمگین که بارها سرکوب شده و سوگوار بهترین فرزندان خود است،با یک خیزش و انفجار هزار ریشتری خشم ملی، در کمین است.

 کسی که خانه شیشه ای دارد.به دیگران سنگ پرتاب نمی کند.

رژیم تصور کرده بود.که اگر حماس به اسرائیل حمله کند و آن فجایع را مرتکب شود . اسرائیل خشمگین شده و عکس العمل شدید و غیر متعارفی از خود نشان میدهد.در نتیجه روابط رو به پیشرفت اعراب و اسرائیل و تکمیل پیمان ابراهیم،با شرکت نهائی عربستان، به هم میخورد و چه بسا بار دیگر اعراب و اسرائیل روی همدیگر قرار می گیرند. اما تبعات حمله حماس به اسرائیل از یک طرف و حملات حوثی های یمن به کشتی های باری در دریای سرخ ،به اضافه حملات موشکی حزب الله لبنان به اسرائیل و نیز دخالت های نیروهای وابسته به رژیم در اردن،سوریه ، عراق، به اضافه تشدید حملات روسی به اوکراین با پهپادهای ساخت رژیم،باعث شده،دنیا اعم از اروپا و آمریکا احساس کنند، در یک طرف قرار گرفته و رژیم به همراه پوتین، با تشدید شرارت های پهپادی و موشکی و غیره در طرف مقابل قرار گرفته اند.که شبیه رو در رو قرار گرفتن متحدین یعنی آلمان ؛ایتالیا و ژاپن، در جنگ جهانی دوم در مقابل متفقین ، شامل آمریکا و اروپا است .تا مسیر حوادث بعدی را رقم بزنند.

در جنگ جهانی دوم پارتیزان ها ابتدا در درون آلمان خرابکاری هائی در کارخانجات اسلحه سازی و غیره آلمان نازی انجام داده ، با تضعیف نازی ها در داخل کشور ،زمینه را برای حملات هوائی و زمینی متفقین فراهم ساختند.که سرانجام به شکست متحدین و خاتمه جنگ جهانی دوم منتهی شد. این قضیه اکنون در ایران ما در حال رخ دادن است. آنچه در پالایشگاههای بیرجند ، اصفهان و آتش سوزی های انزلی و اهواز و اتفاقات پاسگاه راسک و نیز اتفاقاتی که با حملات هکری به پمپ بنزین ها و.. رخ داد و باز تکرار خواهد شد،زمینه را برای تضعیف رژیم در داخل و سپس اقدامات هوائی زمینی دریائی متفقین فراهم میسازد.

از قدیم گفته اند.کسی که خانه شیشه ای دارد.به دیگران سنگ پرتاب نمی کند.بنظر می رسد.که آغاز پایان رژیم به علت تشدید شرارت هایش و عبور از خطر قرمزها ،در حال رقم خوردن است.به خصوص اینکه، دیگر زمان حمله صدام به ایران نیست.این بار ملتی خشمگین که بارها سرکوب شده و سوگوار بهترین فرزندان خود است،با یک خیزش و انفجار هزار ریشتری خشم ملی، در کمین است.

 آیا فساد نهادینه شده ،چشم اسفندیار جمهوری اسلامی است؟

بعد از ترک آخرین محل ماموریت ام  در پاکستان و آوردن اسناد اتمی  رژیم به غرب و تحویل آن به پروفسور گلد اشمیت معاون وقت آژانس بین المللی انرژی هسته ای، علیرغم اصرار و پافشاری من در مخفی و محرمانه بودن  منبع این اقدام، بخاطر مسائل امنیتی و حفظ اعضای خانواده در مقابل کینه جوئی رهبری رژیم ،هرگز تصور نمی کردم. که اینهمه مورد مراجعه رسانه های جمعی محل اقامت جدید در تبعید و برخی رسانه های دیگر ،که بعد از گذشت این سالها ،همچنان در جستجوگر گوگل، قابل دسترسی می باشد، قرار گیرم. بخصوص آنکه آژانس مزبور، بعد از بررسی و صحت اسناد مزبور،اولین قطعنامه شورای حکام آژانس را ،با استناد به این اسناد و حقیقت یابی های بعدی در این مورد، با ذکر منبع اسناد به تصویب رسانده و پرونده را ،به شورای امنیت سازمان ملل متحد، ارجاع داده بود.

از آن زمان،هر بار یک اتفاق خارق العاده ای در درون رژیم رخ میدهد و اخبار آن از طریق سفارتخانه ها مقیم به خارج درز می کند. مورد مراجعه این خبرنگاران و منابع خبری دیگر قرار می گیرم.اختلاس سه و نیم میلیارد دلاری جمعی از اعضای وابسته به راس هرم قدرت در مورد خرید چائی نیز باعث شد.همچون دزدی  محمد رضا خاوری ، که به کانادا متواری شده بود.بار دیگر مورد مراجعه قرار گیرم. منابع مزبور بسیار متعجب بوده و تاکید داشتند .که این رقم معادل بودجه سالیانه تعدادی از دولت های آفریقایی آمریکای لاتین و سایر کشورهای کوچک در جامعه بین المللی می باشد. چگونه میشود چنین دزدی کلانی صورت پذیرد  ،ولی هیچ اتفاق خاصی رخ ندهد و اینکه سرانجام روزی این فساد نهادینه شده در رژیم ،دامن این بساط مملو از فساد را همچون فروپاشی تعدادی از دولت های فاسد جامعه بین المللی ،در قرن گذشته خواهد گرفت .باین ترتیب علیرغم  اینکه آمریکا و اتحادیه اروپا، بخاطر منافع خود و تقویت تشیع در مقابل تسنن و اخذ امتیاز از هر دو به بقای رژیم کمک  می کنند.این بساط

حتی اگر از انفجار خشم تهیدستان و یا بخاطر ورشکستگی و فروپاشی اقتصادی یا هر علت دیگری جان سالم بدر برد.یک عامل اساسی و مهم و مرگ زا،که همچون جذام،به جان و رگ و ریشه و چهار ستون بدن و زیر بنای رژیم ،از راس  هرم قدرت و بیت فاسد رهبری، تا رده های پایین حاکمیت ذوب شده در ولی فقیه ،افتاده ،یعنی نهادینه شدن فساد مطلق مالی، پولی و  اقتصادی و تبعات مرگ آورش،سرانجام تیشه به ریشه بنیاد این رژیم سرتا پا دروغ و تزویر و غارت و جنایت و شناعت و فساد ،خواهد زد.

این رژیم به هزار و یک دلیل رفتنی است.زیرا مدیریت اقتصاد کلان رژیم بر اساس فساد زیر بنایی و رانت خواری ریشه دار می چرخد.اکثریت قریب به اتفاق سران رژیم دستشان آلوده باین فساد اقتصادی است.نهادینه شدن این امر بر همه دستگاه ها و نهادهای رژیم سایه سنگین خود را تحمیل نموده است.خلاصی شدن از آن نه با پاکسازی و نه با اصلاح،غیر ممکن است. ، این فساد و آلودگی کشنده و زهر آگین،بعلت دست بر تر داشتن نهاد های قدرت در آن همچون سپاه و..علاج ناپذیر بوده و هر کاری بکنند ،نقش مسّکن خواهد داشت.جز با فروپاشی و انقلاب هیچ راه چاره ای باقی نمانده است.شواهد زیادی در تاریخ از این معضل و بیماری علاج ناپذیر قابل ذکر است.فروپاشی رژیم چائوشسکو در رومانی و اتحاد جماهیر شوروی در مسکو،علیرغم مسّکن گلاسنوست(گشایش) و پروستریکا(دوباره سازی) و اسکورین(شتاب توسعه اقتصادی) گورباچف نمونه بارز و تاریخی چنین فروپاشی در قرن گذشته است.

 پیام مهم واصله از منبع موثق داخل کشور مبنی بر علل کمبود داروهای اساسی درایران

فرماندهان مافیای سپاه پاسداران تروریست،با همکاری طالبان، مشغول قاچاق داروهای مورد نیاز مهم و حیاتی کشور، به افغانستان می باشند.اکثر این داروها و شیر خشک،داروی مخصوص بیماران ام اس ای که بیماران ،مبتلایان و کودکان رنج کشیده نیاز مبرمی به این داروها دارند.توسط سپاه پاسداران ملاها از طریق مشهد و مرز دوغارون- تایباد به طرف افغانستان قاچاق می شود. لطفا این فاجعه در کشور را اطلاع رسانی کنید.تا جلوی این حجم از قاچاق داروهای ضروری از کشور گرفته شود.از قدیم گفته اند: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.

 ویکی لیکس یکی دیگر از پرونده های خیلی محرمانه انقلاب ۱۹۷۹ را از طبقه بندی خود خارج کرده و انتشار داد .

ریچارد هیستون این سند را جمع آوری کرده و چکیده آن چنین است.

شاه ایران پرکارترین و بلند پروازترین حاکم تاریخ بشریت بود که همه چیز را برای مردم ایران میخواست

سواد و شعور بالایی داشت و چنین شخصی دشمنی بزرگ برای منافع ما و اروپا بشمار میرفت .

بایستی کتابهای وی مأموریت برای وطنم و پاسخ به تاریخ و انقلاب سفید را خواند تا فقط یک درصد از افکار و شخصیت و منش بزرگ وی را درک کرد.

ترس آمریکا، انگلیس و فرانسه از قدر قدرت شدن وی و اینکه او لیاقت و آمادگی این مسئله را داشت که امپراطوری ایران را در سرتاسر کره خاکی گسترش دهد بر علیه او متحد شدند و وی را سرنگون کردند.

تأسیس اوپک ، کیش و ماتی برای آمریکا و اروپا و شوروی شده بود .

اتحاد کشورهای حوزه اقیانوس هند که به پیشنهاد وی بود دست آمریکا، شوروی، انگلیس و فرانسه را از نفت ایران و عربستان و حاکمیت آنها بر خلیج فارس و اقیانوس هند قطع میکرد و باعث پیشرفت سریع خاورمیانه میشد که همین امر باعث از بین رفتن خوشبختی در اروپا و آمریکا میشد.

ایران در عرض ده سال رقیبی سرسخت برای انگلستان، آمریکا، شوروی و فرانسه شده بود؛ هیچ کس باورش نمی شد که چه مغز متفکری پشت این قضیه هست .

پس بهترین دستاویز برای سرنگونی وی، مردمی بودند که در ژانویه سال ۱۹۷۹ توسط سیاستگذاری ما، سرنگونش ساختند.

چه دشمنی احمق تر از مردم مذهبی و نادان .

پس بهترین گزینه استفاده از نفوذ آیت الله خمینی بود که از قبل توسط انگلیس برای چنین موقعثی پیش بینی کرده بودیم تا مردم را سوار بر موج مذهب کنیم و سیلی ویرانگر برای نابودی حکومت شاه کنیم.

چرا که از طریق نظامی هیچ بهانه ای وجود نداشت که به ایران حمله کرد و از نظر قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی دست بلندی وجود داشت و از همه مهمتر اوپک گوش به فرمان او بود. پس گزینه ای بهتر از گزینه مردم نادان وخرافی و مذهب وجود نداشت .

چرا که اگر ایران به میلیتاریسم قبلی و هخامنشی خود می رسید همه دنیا به اطاعت از خود وادار می کرد.

شاه ایران شخصیتی کاریزماتیک، دانا، فداکار، مردم دوست و وطن پرستی داشت و ما باید جلوی قدر قدرت شدن ایران را میگرفتم تا دوباره شاهد ایران باستان هخامنشی نباشیم .

ویکی لیکس ۲۰۲۲

 

چه فرد و چه کسانی و چگونه می توانند.کشور را از دست رژیم ج.ا نجات داده،تمامیت ارضی آن را حفظ کنند؟

تنها یک نفر در میان هشت میلیارد جمعیت دنیا و هشتاد میلیون ایرانی هست.که ظرفیت آن را دارد. درین لحظات حساس،تاریخی و سرنوشت ساز،با توجه به خصوصیات شخصی،خانوادگی،تجربه،دانش و اطلاعات و محبوبیتی که دارد.می تواند به پشتوانه اتحاد رنگین کمان ملت ایران،این وظیفه دشوار ،حیاتی و مهم را،انجام دهد،و آن شخص شاهزاده رضا پهلوی است:

- بدون جنگ و هر گونه آسیبی به کشور،ایران را بکمک اتحاد ملی حول محور خود،نجات دهد.

-ذهنی زیبا،فرامسلکی و فراجناحی دارد.

-خواهان نافرمانی مدنی ،بدون خشونت است.نتیجه خشونت را دیکتاتوری میداند.عدم خشونت را صلح جویانه و خاتمه دور باطل خشونت در کشور میداند.(میگوید:هدف پایین آوردن هزینه تغییر،چه مادی و.. به حد اقل میزان ممکن است).

-ادامه رژیم ج.ا ،را انهدام کامل کشور و سرانجام تجزیه آن بخاطر شرارت های رژیم در منطقه و جهان میداند.

-بارها گفته قصدش نه مقام نه قدرت بلکه خدمت به کشور و نجات آن است.

- بی تفاوتی به وضع موجود و سرنوشت کشور را بزرگترین خیانت نام میبرد.

- می گوید:یک بار هم که شده،برای بار اول در تاریخ کشورمان ،با دست خودمان،سرنوشت خود و نظام آینده را انتخاب کنیم.

-می گوید:نه وراثت و نه آمریکا،نه روسیه و انگلیس،آینده ایران را، بما تحمیل نکنند.درین صورت هست .که مسئول نتیجه تصمیم خاص خودمان خواهیم بود.

- تجربه ای که طی این مدت کسب کردم.محال بود ،یک دهم آن را در ایران بدست آورم.(چیزهایی را در دنیا ،برای تحقق شان، درکشورم با رنگ و بوی ایران خودمان، یاد گرفتم).

توضیح: این مطلب در پاسخ به هموطنان زیادی که موارد بالا را سئوال داشتند،قلمی شد.

All reactions:

5Javier Nogales, Yadi Farnoush and 3 others

 آیا خامنه ای نیز، به سرنوشت شاه سلطان حسین دچار میشود؟

بر خلاف سنّت همیشگی دربار صفوی،با روی کارآمدن شاه سلطان حسین،بعلت نفوذ ملا محمد باقر مجلسی،روحانی تولید کننده روایات و حدیث های جعلی ،این وی بود.که برای اولین بار، تاج شاهی را بر سر شاه گذاشت.دربار شاه حسین،تحت نفوذ فقهای شیعه و امیران قزلباش (سپاه پاسداران دربار صفوی) بود.فساد سازمان یافته حکومتی ناشی از این دو گروه مقتدر،باضافه جایگاه اول اوباش و مفسدین در مناصب دولتی،غارتگری حاکمین شهرها از مردم و ثروت های عمومی،سقوط بازرگانی خارجی،رفتار ارباب و رعیتی پطر کبیر تزار روسیه با دربار و استفاده ابزاری از آن در مقابل نفوذ هلندی ها درین دربار ،در آستانه سقوط قرار گرفتن اقتصاد کشور،بخاطر امتیازاتی که به هلندی ها داده شده بود.همراه با قرضه هائی که از آنها گرفته و گمرکات کشور به گروگان تاجران هلندی در آمده بود.به اضافه حاکمیت استخاره و فتواهای روحانیون برای اداره امور سیاسی اقتصادی نظامی و.. کشور ضعف حکومت مرکزی و قدرت گرفتن همسایه های ایران اعم از عثمانی و وروسیه،موجبات حمله افاغنه به ایران را فراهم ساخت .سرانجام درماندگی و ناتوانی شاه،عدم اراده لازم و رجوع به استخاره و فتوای ملاهای دربار،مجبور شد تاج شاهی را با دستان خود بر سر محمود افغان بگذارد.

بعد از گذشت قریب به سه قرن از آن روزگار، خامنه ای نیز،همان بساط را در ایران عصر حاضر رقم زده است.چین و روسیه حرف اول و آخر را در مقابل رژیم زده،در تنظیم روابط خود با دیگران،استفاده ابزاری از رژیم نموده،همه همسایگان رژیم را تحقیر کرده،پشیزی به آن قائل نشده،جملگی مخالف این بساط و دخالت های آن در امور منطقه هستند.در مقابل بزرگترین شرکت های اسلحه سازی های دنیا،حامی اعلام نشده رژیم ،بصورت مخفی و پشت پرده بوده،انبارهای اسلحه کشورهای ثروتمند منطقه را بخاطر صدور شرارت های رژیم از طریق تروریست های نیابتی در منطقه پر می کنند. تا با کسب درآمدهای نجومی،پشتیبان مالی دولتمردانی چون روسای جمهور دموکرات آمریکا و برخی رهبران اروپائی و.. در انتخابات عمومی گردند.

این بساط حاکم بر ایران ما نیز ماندنی نیست و تنها به همّت جمعی ما ملت ایران و قیام میلیونی و سراسری، شکست می خورد.باید به خاطر داشت.که از فتح دوباره اصفهان توسط نادرشاه ،تا فتح هند که با همّت و پشتیبانی ملت ایران انجام گرفت.فقط شانزده سال طول کشید.اکنون نیز نجات کشور در دستان ما ملت ایران است و بس.

 روح صدام در 25 آبان چهار سال پیش،با دستور شلیک به اختیار ،به مغز جوانان ایران ،در خامنه ای حلول وبه خیال ناقص خود، انتقام شکست از ارتش ایران ،در آزاد سازی خرمشهر در خرداد 1361 را،گرفت.

پیام واصله:صدام،با ائتلاف منطقه ای و جهانی،علیه ایران ،در جنگ تحمیلی،علیه مردم ایران،نتوانست ملت ایران را، شکست داده ،به زانو در آورد. ایران،بهترین فرزندان خود را نثار حفظ حدود و ثغور کشور و دفع تجاوز دشمن به مام میهن نمود.اما اینک، انیرانیان و در راس همه آنها، رهبر رژیم ،با بیت فاسد و ضد ایرانی اش و با دوجناح قدرت اهریمنی اش ،یعنی اصولگران جنایتکار و اصلاح طلبان بدترو جنایتکارتراز آنها واتحاد با تتمه باقی مانده های صدام در عراق، در قالب حشد الشعبی و داعشی های دیگر و 90 در صد راس هرم قدرت رژیم ،که عراقی الاصل و صدامی اند.با تک تیراندازی ،از پشت بامها و مواضعی ،که چون موش، قائم شده و از آن سوراخ موش (اگر در سوراخ موش قائم نمی شدند. که ایرانیان ،همچون ارباب شان صدام ،به درک، واصل شان میکردند) ،قلب و مغز جوانان،زنان ،مردان، کودکان غیور ایران زمین را،مورد هدف قرار داده،.چون اهریمن اند از قلب و عاطفه و عشق و محبت و انسانیت ،تهی اند.مغز ندارند.زیرا اهریمن زاده اند و مغزجوانان پاک و بی باک و ذهن های زیبای ایران زمین را، نشانه میگیرند.چون روح صدام درجسم ضحاک زمانه، یعنی خامنه ای حلول کرده،به خیال واهی خود ،سرانجام انتقام شکست، در نبرد نابرابر با مردم ایران، در جنگ تحمیلی، را از ایران و ایرانی میگیرند.اما در برابر این جنایت بزرگ ،جنب و جوشی در دل نیروهای مسلح ایران،یعنی همان هایی که در جنگ حماسه آفریدند، اعم از ارتش و.. ایجاد شده،آن سبو در حال شکستن و آن پیمانه در حال ریختن و قضیه، قضیه یک بار جستی ملخک دو بار جستی ملخک ، آخر به دستی ملخک ،در شکل گیری نهایی است و ازین پس نیروهای مسلح ایران، که خون ایرانی در رگها یشان جاری است و غیرت ملی و میهنی را از نیاکان فاتح خود، در نبرد با اهریمنان خانه زاد و متجاوزین به مام وطن: (از اسکندر،عرب ، تا چنگیز و تیمور و روس و انگلیس و..) به ارث برده اند.همچون زمان جنگ تحمیلی صدام-خمینی -خامنه ای، به ملت ایران،در مقابل صدامیان جنایتکار، قد علم می کنند.به گرد تا بگردیم تازه شروع شده است و اهریمن بزودی در سوراغ موش همچون صدام گرفتار میشود.تا در دادگاه ملت ایران، باین سئوال پاسخ دهد: نیکی چه بدی داشت.که یک بار نکردی؟ چرا و به چه علت اینهمه، از کشته های سینما رکس آبادان ...تا هزاران شهید ملت در 25 آبان،پشته ساختی ؟ و با زشت کاری و توهین های دیگر همچون دادن دیه وغیره، به خانواده رنج دیده و عزیز از دست داده آنها، توسط جلادان خودت، داغ دل آنان ،را تازه می کنی، چرا اینهمه بی رحم و خون آشامی؟ سپس در دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت،باید پاسخگوی اینهمه،خون ها و حمام خونی که، در ایران و منطقه و جهان ریختی و ساختی باشی ای ملخک.توضیح :این پیام، واصله از مبارزین، بدون کم وکاست، است.

 خامنه ای جنایتکار زن ستیز کودک کش وقتی میگوید لزومی نمی بیند. که اسرائیل به دریا ریخته شود.انچه در خفا می گذرد را لو میدهد و آن نزدیک شدن به تولید بمب اتمی است.که فقط گروسی مدیر کل آژانس انرژی اتمی در غفلت فراموشی رهبران دنیا این امر را هشدار میدهد.بقیه خوابند.باید تا دیر نشده کاری کرد.قبل از رسیدن به آخرین مراحل تولید بمب اتمی آخر الزمانی میگفت با اعزام نیرو اسرائیلی ها را به دریا می ریزد.اکنون در ذهن اش هست.که با بمب اتمی و وسیله پرتاب موشکی با کلاهک اتمی میتوان میان بر زد.چون وی همواره خواهان نابودی اسرائیل بوده است.باید تا دیر نشده و کار از کار نگذشته ،اخطارهای اخیر گروسی جدی گرفته شود.

 یک خبر مهم از منبع موثق داخل کشور:

علت آموزش نیروها و تشویق رهبران حماس از سوی خامنه ای در حمله بیرحمانه و کشتار اسرائیلی ها در داخل خاک این کشور این بود.که خامنه ای دعوت رسمی مقامات اسرائیل از شاهزاده رضا پهلوی را خط پایان رژیم خود تلقی نموده و با این کار خواست از اسرائیل انتقام بگیرد.ولی در پی اخطار آمریکا و متحدین اش به رژیم که اگر پای خود را از گلیم اش دراز و حزب الله و... را وارد معرکه کند. آن روز،روز پایان رژیم خواهد بود.باعث وحشت بعدی خامنه ای و دستور به حزب الله که اقدامی نکنند و بخصوص عقب نشینی های کامل از مواضع قبلی،که در واقع نوعی خیانت به حماس،حزب الله و سایر تروریست هایش بود.همین بوده است.

 تنها شخصیتی که به وظایف قانونی خود در جامعه بین المللی عمل می کند:

گروسی: در مورد جمهوری اسلامی، هنوز سوالات بی‌جوابی وجود دارد . آن‌ها مواد هسته‌ای مهمی در اختیار دارند .که فقط کشورهای دارنده سلاح اتمی این مواد را دارند . اگر مانع شوند و فعالیت راستی‌آزمایی و نظارت بازرسان آژانس رضایت‌بخش نباشد، ممکن است کار به شورای امنیت برسد.

 وقتی دبیر کل ناتو می گوید .جمهوری اسلامی باید نیروهای نیابتی اش در منطقه را کنترل کند.یعنی شناسائی این اقدام جنایتکارانه ،در دخالت نظامی رژیم در کشورهای مستقل عضو سازمان ملل : اعم از لبنان ،سوریه،یمن،عراق و...این یعنی منافع کارتل های جهانی اسلحه، بسیار سودآورتر از شرارت های رژیم، در منطقه و جهان است.

وقتی گزارش می شود. که تولید گاز گلخانه ای در جمهوری اسلامی، سه برابر چین و ده برابر آمریکا و پنج برابر بیشتر از میزان متوسط تولید جهانی است.یعنی دبیر کل سازمان ملل متحد و ارگانهای مربوطه، شاهد انهدام سرزمین تاریخی ایران، از سوی یک مشت موجودات عصر حجری هستند و دست رو دست گذاشته و هیچ کاری انجام نمیدهند.

تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

 عقب نشینی های خامنه ای نشان داد .که وی فقط زبان زور را می فهمد.

تاکید چند باره خامنه ای درین مورد که جمهوری اسلامی در حمله حماس به اسرائیل و موشک پرانی های حزب الله و نیز ربودن کشتی توسط حوثی ها و حملات نیروهای نیابتی به پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه نقشی نداشته ، حاکی از این است.که تهدیدها و اخطارهای آمریکا و متحدین اش، که توام با اعزام ناوگان جنگی به منطقه بود. خامنه ای را بشدت ترسانده و وی نگران فروپاشی رژیم اش و تنها ماندن در مقابل قیام نهایی میلیونی یک ملت خشمگین و سرشار از نفرت علیه بساط خود بوده است.

این ترس خامنه ای نوشیدن جام زهر قطعنامه 598 از سوی خمینی و دق مرگ شدن اش در کمتر از یک سال از پذیرش قطعنامه نگذشته را تداعی می کند.خامنه ای در پی دعوت عاجزانه از دول اسلامی مبنی بر این که، حداقل برای یک مدت محدود، رابطه را با اسرائیل قطع کنند.در آخرین سخنرانی اش در دانشگاه علوم و فنون نظامی، با حضور فرماندهان ارشد سپاه، با تپق زدن های مکرر و اشتباهات لفظی در بیان برخی کلمات و جملات،نشان داد.که همچون سلف اش ،بعد از نوشیدن جام زهر قطعنامه پایان جنگ، حال خوشی ندارد و چه بسا بزودی دچار سرنوشت خمینی گردد.

 شکست جمهوری اسلامی در هر دو سیاست داخلی و خارجی خویش

دستکم بیست و یک نماینده مجلس برای انتخابات اسفند ماه ، رد صلاحیت شدند.آنها حقیقت آنچه که در صحنه می گذرد،را فدای مصلحت نکردند.دولت رئیسی و مجلس فعلی،انتصابی ترین دولت و مجلس رژیم از ابتدا تاکنون بشمار میرود.این نمایندگان در درون نظام و حلقه کاملا بسته خودی های وابسته به بیت خامنه ای بوده اند. این امر در عین حال حاکی است.که همفکران این عده بمراتب بیشتربوده و منتظر فرصتی مناسب برای اقدام هستند.

از سوی دیگر،خارج شدن مسائلی چون غزه از دغدغه های ذهنی مردم و تاکید های مکرر بر نه به غزه نه لبنان جانم فدای ایران و نیز مسائلی چون بزرگداشت گلپا و خواندن ترانه های وی بر سر مزارش از سوی مردم،نشان داد.که دو حاکمیت موازی رسمی دولتی و نیز غیر رسمی مردمی،در ایران جریان دارد.که رو به گسترش بوده و حتی ذوب شدگان به رژیم در مجلس و نهادهای دیگر نیز در حال بازخوانی آنچه که گذشت و در نتیجه ریزش و پیوستن به حاکمیت غیر محسوس ولی زنده و پویای مردم هستند.

از سوی دیگر،دست داشتن رژیم در تجهیز و حمله وحشیانه تروریست های حماس به اسرائیل و فجایعی که رخ داد.نقطه عطفی در حیات رژیم بشمار می رود.آمریکا و متحدین اش،بطور ملموس باین حقیقت پی بردند .که رژیم می تواند .با یک اقدام غیر متعارف، معادلات در صحنه سیاسی و استراتژیک جامعه جهانی را ،به هم بزند.

در نتیجه نوعی اجماع در جامعه غرب علیه شرارت های رژیم و شاخک های تروریست اش در حال تکوین است.که سرنوشت رژیم را رقم می زند.کوچکترین اشتباه رژیم و حزب الله در پروسه جنگ غزه، نقطه پایان رژیم بوده، که همزمان بساط تروریسم منطقه ای اش را نیز به هم خواهد زد.

 سناریوئی که شکست خورد و وحشتی که بساط خامنه ای را فراگرفت

دو اقدامی که اخیرا از سوی جمهوری اسلامی انجام گرفت.حاکی از این است.که برابر سناریوی از پیش تدوین شده  رژیم با حماس،پس از حمله این گروه به اسرائیل و کشتار و گروگانگیری که انجام گرفت. قرار ازین بوده، که رژیم نقش رابط بین حماس و دول دیگر، برای آزادی گروگانها را ایفا نماید . که به معنی عدم دخالت رژیم در آتش این فتنه و بالعکس  وجهه یک فعال حقوق بشری برای خود کسب کردن بوده است.در همین راستا،وزیر خارجه رژیم در بیست و ششم اکتبر اظهارداشت: حماس برای آزادی گروگانهای غیر نظامی و تحویل آنها به ایران، آماده است.

نقشه رژیم این بوده، که با انتقال گروگانها به تهران، یا استقرار آنان در محلی پنهان و تحت پوشش های لازم در غزه،اسرائیل را وادار به تبادل زندانیان حماس ،در اسرائیل در قبال آزادی این گروگانها نماید.اما هم اسرائیل و هم آمریکا و متحدین اش باین ترفند ها، پی برده و اصلا محلی باین پیشنهاد نگذاشتند. رژیم برای اینکه،درین مورد شانس خود را یک بار دیگر بیازماید.طی یک برنامه تلویزیونی اعلام نمود.که یک هیات تایلندی، با نماینده حماس در تهران ،درباره اتباع گروگان گرفته شده این کشور، مذاکره و قول و قرار هائی گذاشته اند.

اما اعلام آمادگی دولت مصر،برای ورود به امر انتقال تعدادی ازساکنین غزه به مصر، که در پی تماس با نماینده حماس انجام گرفت و تعدادی از شهروندان دو تابعیتی و نیز شهروندان سایر کشورها، به این کشور منتقل شدند و این پروسه هنوز ادامه دارد.باعث شد  که ترفند های رژیم نقش بر آب شده  وبالعکس  نشان داد. که اگر قرار است .کشوری پروسه میانجیگری برای آزادی گروگانهای اسرائیل در غزه را تقبل نماید، اولویت با دولت مصر می باشد.

از سوی دیگر اخطار های شدید الحن و موکد مقامات آمریکائی و متحدین اش، به رژیم  در مورد عدم بازگشایی جبهه دیگر، مثلا از سوی حزب الله لبنان و عکس العمل رژیم، درین مورد حاکی از جدی گرفتن این اخطار ها و تهدید ها بوده است. بطوری که خامنه ای مجبور شد .طی سخنانی حتی دخالت جمهوری اسلامی در تجمعات لندن و پاریس، به نفع حماس را رد نماید. وزیر کشور رژیم نیز گفت. حمله به پایگاههای آمریکائی در عراق و سوریه ربطی به جمهوری اسلامی ندارد.

عکس العمل آمریکا و اروپا در پی اعلام مرگ آرمیتا و تداوم سختگیری های رژیم علیه خانواده های قربانی و محکومیت رژیم از سوی دبیر کل سازمان ملل متحد و سایر نهادهای مدنی و حقوق بشری و نیز مقامات اروپائی و آمریکائی، به نوعی به اجماع جهانی علیه رژیم مبدل گردید و نشان داد .که دنیا اکنون باین نتیجه رسیده ،که تنها متحد طبیعی جامعه بین المللی،علیه شرارت های رژیم، در منطقه و جلو گیری از تکرار فجایعی که در حمله تروریستی حماس در اسرائیل رخ داد،ملت ایران می باشد.که می تواند، با یک قیام سرتاسری میلیونی، در مقابل رژیم قد علم نماید و اینکه جمهوری اسلامی آنچنان ناشیانه عمل نمود. که همه دنیا فهمید ،که نویسنده سناریو و مدیر برنامه حمله وحشیانه حماس به اسرائیل،بساط مافیائی خامنه ای و تروریست های مربوطه بوده ،در نتیجه این رژیم رفتنی است و باید برود.

 گیر افتادن خامنه ای در چاهی که خود کنده است

ارگان رسمی رژیم اسلامی، کیهان، طی بیانیه کوتاهی، ترس و وحشت رژیم، از آتشی که بر افروخته است .را در پاسخ به چرایی عدم ورود رژیم، به صحنه نبرد غزه، باین شرح هویدا نمود: جمهوری اسلامی به جای هیچ ملتی وارد جنگ با دیگران نمیشود و برای این که این ترس و وحشت را لاپوشانی کند،افزوده ،نظام با این راهبرد، تاکنون خنثی کننده سناریوهای مختلف آمریکا ،علیه نظام بوده است.

با توجه به مراتب فوق، بنظر می رسد. بازنده نهائی آتشی که خامنه ای در غزه راه انداخت. خود وی و بساط ننگین اش جمهوری اسلامی خواهد بود. بخصوص اینکه حوثی های یمن ، با آتش افروزی مرزی ،عده ای از نیروهای نظامی عربستان را ، کشته و زخمی نموده و همزمان با شلیک پهپاد و موشک به اسرائیل،موجب همدردی توام با سکوت عربستان و اعراب منطقه ،در مورد ادامه حملات اسرائیل، برای تنبیه حماس، در غزه گردیده است.

 راستی آزمائی آمریکا و متحدین اش،با پیشنهاد ائتلاف غرب علیه تروریسم اسلامی

کشتار وحشیانه و بیرحمانه ای که حماس در اسرائیل راه انداخت و حمله متقابل اسرائیل به غزه و عواقبی که در پی آورد.نشان داد،که جمهوری اسلامی می تواند.معادلات منطقه ای و بین المللی را، با با یک فرمان به شاخک های تروریست اش،بخصوص در منطقه بحران خیز خاورمیانه،به نفع خود و اربابان اش روس و چین،بر هم بزند.قبل از این حمله،آمریکا می رفت.که با توسعه پیمان ابراهیم به عربستان و برقراری  صلح پایدار بین اعراب و اسرائیل،هرگونه تنش منتهی به جنگ، بین اعراب و اسرائیل را ،موکول به محال نموده، دست درازی چین و روسیه به منافع غرب و متحدین منطقه ای اش  را،متوقف نماید.

اکنون یک پیشنهاد ناب و اصولی ،از رئیس جمهور فرانسه روی میز است. که اگر ریگی تو کفش سران آمریکا و متحدین اش نباشد. باید این پیشنهاد را ،روی هوا به قاپند و با سرعت به آن عمل  کنند.مکرون در دیدار با مقامات اسرائیل گفت، مبارزه با تروریسم باید بی رحم باشد. همانگونه که ائتلاف علیه داعش ایجاد شد.پیشنهاد می کنم ،ائتلافی علیه تمامی گروههای تروریستی که تهدیدی برای دنیا هستند، شکل بگیرد. وی به حزب الله،رژیم تهران ، حوثی های یمن،در زمینه گشودن جبهه های جدید در گیری ،هشدار داد.این پیشنهاد زمانی مطرح شد. که حزب الله ،کماکان به شمال اسرائیل حمله موشکی می کند و حوثی های نیز حملات پهپادی و موشکی از فاصله دوهزار و دویست کیلومتری، به اسرائیل داشته اند.

سران آمریکا و متحدین اروپائی اش،اگر به این پیشنهاد عمل کنند.جمهوری اسلامی برای اولین بار با بزرگترین تهدید و چالش حیات خود مواجه شده،یا مجبور میشود.کمک به این گروهها را متوقف نماید.یا منتظر عکس العمل اتحاد مزبور و عواقب سنگینی  علیه خود، همانند محو داعش از صحنه باشد.اما اگر این پیشنهاد ،روی زمین بماند و توجهی به آن نگردد. به معنی این خواهد بود.که ارزش افزوده ادامه رژیم تهران  و صدور شرارت هایش، بمراتب بیش از خاتمه این بساط بوده و کماکان هست. از جمله این منافع، رونق بخشی به کارخانجات اسلحه سازی غرب و مسائل سیاسی و جنبی دیگر،که از نظر غرب به مراتب بیش از ضرر شرارت های این رژیم و شاخک های تروریست اش ،به شمار می رود.

 چرائی یک اقدام اهریمنی رژیم اسلامی

اصرار رژیم در تحمیل حجاب بر سر زنان ،که در برخی اوقات حتی به کشتار گروهی زنان و ضربات مغزی با پتک آهنین بر دختران نوباوه،کور کردن چشم زنان با تفنگ ساچمه ای،آسید پاشیدن به صورت آنان و حملات شیمیائی به مدارس دخترانه و بستن اماکن عمومی و کارو کسبی ، که به ممنوعیت ورود بی حجابان بهاء نمی دهند ،که به آنهمه تبعات شغلی و اقتصادی و اشاعه فقر و فاقه در جامعه انجامیده،ناشی از یک تفکر اهریمنی است:

همه دیکتاتورهای تاریخ با پوشاندن یک لباس واحد بر زنان و مردان کشور،آنها را از نظر روانی پیرو و تابع فرامین و دستورات خود کرده و می کنند.تا برده وار به آنچه دیکتاتور می گوید ،گردن نهند. از مائوئیسم تا کمونیسم،از هیتلر تا دیکتاتور کره شمالی،از خمر های سرخ تا رژیم تروریستی اسلامی،و..همه و همه خواهان یک شکل بودن جامعه بدستور دیکتاتور حاکم برای تحمیل اندیشه و تفکر بیماگونه وی به جامعه بوده است.

برای غلبه بر این رفتار اهریمنی و خاتمه این بساط بدخیم ،فقط بر عکس آن باید عمل نمود.حجاب ها را برداشت و الا فردا ،مردان را نیز وادار خواهند کرد،عبا و عمامه و نعلین به تن کنند.

 هنوز بمب اتمی ندارند دنیا را به آتش و خون کشیده اند اگر داشته باشند چکار می کنند؟

بنا به یک روایت در متون شیعه،امام زمان وقتی ظهور می کند.که با قتل عام غیر شیعیان حضرت، خون این کفّار تا مرفق اسب وی ،کره زمین را فرا گیرد.تا از آن پس،حکومت هزار ساله شیعیان به رهبری ایشان در زمین آغاز گردد.این قضیه را آمریکا و متحدین اش،کم و بیش میدانند.ولی علیرغم آن چرا برای دفع همیشگی این فتنه،دست به اقدام ضروری و نهائی نمی زنند و سرچشمه این تفکر معیوب و خطرناک  را خشک نمی کنند و بالعکس هر بار جمهوری اسلامی در پی خیزش ملت ایران در آستانه فروپاشی قرار می گیرد.با تزریق میلیاردها دلار،خون تازه ای در رگ های رژیم جاری می کنند.تا به سیاست آتش و خون و صدور شرارت خود در منطقه و جهان ادامه دهد!؟

در زمان ریاست جمهوری حسین اوباما و خیزش جنبش سبز که رژیم در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود. وی با پرداخت یک صد و چهل میلیارد دلار به رژیم،آن را از سرنگونی نجات داد.این پول عمدتا صرف سرکوب مردم و افزایش توان تولید بمب اتمی آخرالزمانی رژیم  و  نیز تقویت شاخک های صدور شرارت اش در خاورمیانه، بخصوص در سوریه عراق لبنان و سرانجام یمن گردید. سنگ بنای ایجاد گروههای جدید فاطمیون زینبیون حسینیون در سوریه ، انصارالله یمن و حشدالشعبی در عراق و تقویت بی حد و حصر حماس،جهاد اسلامی،صابرین شیعه در غزه و حزب الله در لبنان ،از همان زمان آغاز و در زمان ریاست جمهوری جو بایدن با افزایش صدور نفت از سوی رژیم به اوج خود رسید.

اعطای شش میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده به رژیم حتی اگر مستقیما صرف تجهیز تسلیحاتی و موشکی حماس و حزب الله لبنان و جهاد اسلامی نگردیده باشد.اما عاملی شد.که رژیم با خیال آسوده تری از منابع جایگزین دیگر هزینه کمک های نظامی جهت حمله اخیر حماس به اسرائیل ،با دورنمای آغاز جنگ دیگر اعراب و اسرائیل را رقم بزند. ظاهر امر این است.که رئیس جمهور آمریکا با اختصاص یکصد و شش میلیارد دلار دیگر برای کمک نظامی و انسانی به اسرائیل و اوکراین و تقبل هزینه سنگین اعزام دو ناو هواپیمابر به شرق مدیترانه برای حفاظت از اسرائیل در مقابله با هرگونه تلاش برای گسترش این جنگ؛دست به اقدام متقابل برای حفاظت از متحدین منطقه ای اش زده است.اما وی پاسخگوی این مسئله نیست. که چرا سرچشمه صدور شرارت از تهران را که مشوق حماس در انجام جنایات وحشیانه در اسرائیل و نیز کمک به پوتین در کشتار بی رحمانه اوکراین،بوده را یکبار و برای همیشه در نطفه خفه نمی کند!؟

آیا رونق کارخانجات اسلحه سازی در دنیا به عنوان عامل تداوم عمر جمهوری اسلامی و بانی و باعث صدوراین قبیل شرارت ها در منطقه و جهان،موجبات این جنگ ها را فراهم نساخته است!؟آیا آن قدرت و نیروی زیر زمینی که هزینه پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری امثال اوباما و بایدن را فراهم می سازد،عامل اصلی بقای جمهوری اسلامی و گروههای تروریستی وابسته به آن می باشد؟ اگر چنین است.چگونه می توان با مهر باطل زدن برین رژیم و در نتیجه خاتمه جنگ های منطقه ای،ممانعت از شعله ور شدن خطر جنگ جهانی دیگر را رقم زد!؟

بنظر میرسد پاسخ مفید و موثر  و قابل حصول تر این پرسش، پشتیبانی از خیزش ملت ایران در مقابله با این دشمن بشریت حاکم بر ایران است و بس.چون نه آمریکا نه اروپا و نه اسرائیل، بلکه این خود ملت ایران بوده و هست.که با خیزش خود تاکنون چند بار رژیم اسلامی را در آستانه فروپاشی قرار داده است.

 شکست چپ بین الملل در غزه برای تحقق پروژه سیاسی اقتصادی  جهان چند قطبی

چپ جهانی نبرد اسرائیل با حماس را، در راستای جنگ غرب و شرق بشمار آورده و معتقد است.که حماس در حمله به اسرائیل،فلسطین را وارد جرگه اعضای مهم نظام چند قطبی نموده و این که قدرت سلطه استعماری در جهان می خواست ،با عادی سازی روابط اسرائیل با اعراب، به خصوص با ایجاد کریدور اقتصادی فیمابین،فلسطین را از صحنه حذف نماید.که رهبران حماس با اطلاع از این توطئه، یعنی کریدور هند،عربستان،اسرائیل،مدیترانه،دست به اقدام متقابل زده ،تحقق پروسه کریدور مزبور را ولو بطور موقت،موکول به محال نموده اند.

اکنون که عکس العمل اسرائیل، صحنه را علیه حماس و حذف دائمی آن ،به عنوان بازیگر مورد نظر چپ جهانی خواستار جهان چند قطبی، بر گردانده، این چپ ،با هزار لعن و نفرین و دروغ و تبلیغات گوبلزی،کشتار وحشیانه زنان و کودکان ..اسرائیل،توسط وحوش حماس را، یک توطئه تعمدی ،از سوی دولت اسرائیل نام برده ، می خواهند آب رفته را ،به جوی باز گردانده و فراموش نموده اند. که خامنه ای زن ستیز کودک کش، بعد از این جنایات حماس ،چه کر کری ها که نخواند و چه قربان صدقه ها و بوسه ها،که به دست و بازوی جنایتکاران حماس نرفت و نزد!؟

علیرغم این خوش خیالی های اولیه و شکست ثانویه این توطئه طرفداران جهان چند قطبی ،عکس العمل ملایم اعراب منطقه ،از رئیس خودگردان فلسطین تا رهبران عربستان،در مورد حملات اسرائیل به غزه که در پاسخ به جنایات وحشیانه حماس در اسرائیل انجام گرفت،حاکی از این بود .که در واقعیت امر، بازیگران در صحنه ،. به این توطئه مشترک روسیه ( برای نجات از گردابی که در اوکراین افتاده) و جمهوری اسلامی ( برای نجات از خیزش ملی میهنی ملت ایران) پی برده،اجازه هیچگونه خللی در اجرای برنامه کریدور اقتصادی و در عین حال سیاسی مزبور، از هندوستان تا حوزه مدیترانه، نخواهند داد و در اولین فرصت ممکن ،راه عملی را برای تحقق نهائی این پروژه، انجام داده و بازندگان این امر، توطئه گران مزبور اعم از روسیه،جمهوری اسلامی و..خواهند بود.

 آنچه که سرانجام قشر خاکستری جامعه را وادار به قیام می کند.

اولین بار این خمینی بود.که از جوانان و نوجوانان بزعم وی انقلابی خواست،اعمال و رفتار والدین و اطرافیان خود را نظارت و کنترل کنند.که آن موقع به دخالت حاکمیت در خلوت خانواده  تا حتی اتاق خواب والدین تعبیر گردید. خامنه ای نیز بارها با استفاده از کلید واژه سبک زندگی اسلامی خواستار توجه حاکمیت به کنترل نوع زندگی مردم گردید. تاکید وی در سال 1392 به سبک زندگی دینی مردم و سپس در سال 1398 به سبک زندگی ایرانی اسلامی مردم ،حالت فتوا گونه به خود گرفت.سرانجام این در دولت رئیسی بود.که رصد زندگی و سرک کشیدن به تمام شئون زندگی خصوصی مردم با ماده 75 برنامه هفتم توسعه کلید خورد.که به تجسس دائمی و کامل در حریم خصوصی تک تک افراد جامعه از سوی حاکمیت به سبک چین و کره شمالی معنی شده است.

تاکنون دو حاکمیت یا بهتر گفته شود، شیوه زندگی  موازی اما مغایر هم ، در ایران حاکم و برقرار بود.اول، رژیم اسلامی با همه توان و امکانات و سلطه و قدرت استبدادی مطلقه دینی.دوم،شیوه زندگی مردم در داخل خانه ها و خلوت تنهائی،که شامل اکثریت قریب به اتفاق ملت، با محوریت قشر خاکستری بود. اکنون با ماده مزبور دوربین های کنترل دولتی،کوچکترین اعمال مردم را در دست گرفته ،به عمق خانواده ها رفته و همه اعضای خانواده ها احساس می کنند. اعمال و رفتارشان در منزل و خلوت خصوصی ،تحت نظارت و نمایش دستگاههای قدرت حاکم قرار گرفته است.

شاید با توجه به عادت ذهنی قشر خاکستری جامعه ،چند صباحی این قضیه تحمل شود. یا این قشر بامید این باشد.که عقلی در کل این بساط بی عقل پیدا شود. دست از کنجکاوی بیمارگونه و نظارت بر خلوت اعضای خانواده های ایرانیان بردارد.این امر و تسکین به خود و تامل غریزی اندک،سرانجام در پی کنش ها و واکنش و اخطارهای وقت و بی وقت حاکمیت،موجب سرریز شدن خشم ملی علیه کسانی که خلوت و آرامش ذهنی آنان را به زده ،می گردد.اینجاست که قشر خاکستری که تاکنون همه جنایات رژیم و کمبودها را بخاطر آرامش نسبی و خلوتی که در خانه و اعمال خصوص خود داشته و نیز امیدوار به تغییر ،این بساط را تحمل می نموده، کاسه صبرش لبریز و سنگ صبورش شکسته،احساس زندانی بودن در منزل و کنترل دائمی یک ناظر ثالث بر اعمال و رفتار خود را دارد ،در نتیجه آن احساس امنیت در خانه و خلوت تنهائی تبدیل به فشار روحی و سرانجام طغیان و شورش علیه این بیداد میگردد.

یکی از علل فروپاشی دیکتاتوری رومانی که منجر به طغیان قشر خاکستری و سرانجام دستگیری چائوشسکو و همسرش و اعدام هر دو گردید.کنترل دائمی کوچکترین مسائل زندگی خصوصی مردم رومانی بود. به نظر میرسد با کلید خوردن بساط مشابهی در ایران ما ،سرانجام  آنچه که در رومانی گذشت،این بار در ایران ما تکرار خواهد شد.

 سرانجام طرح خامنه ای برای رهبری مجتبی با دقتی ریاضی کلید خورد.

خامنه ای طی 34 سال رهبری از اینکه در 14 خرداد 1368 این توصیه هاشمی بود.که به رهبری گمارده شد،رنج برده و برای اینکه چنین سابقه ای برای رهبری مجتبی پیش نیآید.تمام توان خود  را بکار برد و حتی یک رقیب پوشالی بنام ابراهیم رئیسی را به صحنه آورد. تا مجلس خبرگان از بین این دو یا رقبای پوشالی دیگر،به رهبری مجتبی رای بدهند.

خامنه ای در جریان انتخاب دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد در سال 1384 در پاسخ به نامه مهدی کروبی که نوشته بود. آقا زاده شما مجتبی،در همه مسائل دخالت می کند. در پاسخ نوشت،ایشان آقازاده نیست،آقاست. که همان موقع گفته شد.که این خطاب، خبر از نقشه یک مسیرو دیدگاهی هولناک را می دهد.که ازین به بعد آجر به آجر باید چیده شود و خون ها باید ریخته گردد. به خصوص اینکه همزمان گفته بود. انتخاب رهبر در زمانی باشد.که من در قید حیاتم.که همان موقع هاشمی شاهرودی به عنوان رئیس مجلس تشخیص مصلحت نظام گفت.مجتبی گزینه مناسبی برای  رهبری است و آقا می تواند.این پروسه را کم کم برای انتقال قدرت به او،فراهم نماید.مردم ایران به این توطئه پی برده در قیام 1388 یک صدا فریاد زدند .مجتبی بمیری ،رهبری را نبینی.

از آن موقع خامنه ای به همراه مجتبی ونزدیکانش در راس هرم قدرت با دقتی ریاضی و با خشونت تمام ابتدا به حذف کسان مسئله دار و مدعی ،همچون کروبی و موسوی در انتخابات 1388 و سرکوب شدید ملت از همین سال تاکنون ادامه داده،تا رهبری مجتبی بی مدعی بوده و مجلس خبرگان بین رئیسی و مجتبی و احتمالا، یک مدعی قلابی دیگر،مجتبی را بر گزینند. چون همه چیز برای رهبری وی از قبل فراهم گردیده است. از جمله انتصاب ابراهیم رئیسی ابتدا به ریاست قوه قضائیه و سپس ریاست جمهوری،چیدمان و آماده کردن همه شرایط به برگزاری جلسات انتخاب رهبر در مجلس خبرگان با ظاهری رقابتی بوده است.به خصوص این که اشتباهات فاحش رئیسی و علنی شدن نقاط ضعف و عملکردهائی که در راس آن کم سوادی وی و عدم تسلط کامل به نطق و بیان و لغات فارسی،بیش از نقاط ضعف دیگر وی توی ذوق ناظرین وی زده است.به نظر میرسد.رئیسی برای انجام این پروژه بطور کامل خود را در اختیار خامنه ای و مجتبی گذاشته و اوامر این دو را برای زمینه سازی و آماده کردن شرایط برای رهبری مجتبی را مهیا می کند.از جمله:

- لایحه عفاف و حجاب همراه با ماده 75 برنامه هفتم توسعه،یعنی دخالت کامل رژیم در امور خصوصی و خانوادگی ملت از جمله کنترل جزئی ترین مسائل شخصی کاربران دنیای دیجیتالی اعم از رفت و آمدها در درون و برون شهری،هر وسیله ای که خرید و فروش می کنند و حتی غذا و محصولاتی که می خرند. یعنی کنترل همه شئون زندگی خصوصی مردم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هماهنگی مرکز آمار ایران مکلف شده که نسبت به راه اندازی سامانه رصد ،پالایش و سنجش مستمر شاخص های فرهنگ عمومی ، سبک زندگی مردم را کنترل کند.

- جدا کردن سازمان سنجش از وزارت علوم و الحاق آن به بساط ریاست جمهوری با عنوان جدید سازمان ملی سنجش و ارزشیابی نظام آموزش کشور، زیر نظر رئیس جمهور که حق نظارت مجلس برای استیضاح وزیر علوم را سلب می کند.بخصوص اینکه  کلیه امور آموزشی از جمله کنکور سراسری را،تحت کنترل ریاست جمهوری قرار میدهد. تغییرات 180 درصدی در دانشگاهها و بازنشسته کردن یا  اخراج اساتید واقعی و جایگزینی آنها با مداحان عناصر سپاه و عمال سرکوب و غربالگری دانشجویان واقعی و جایگزینی خودی ها و فرزندان خانواده های مربوط به راس هرم قدرت و مافیای فساد و سرکوب در دانشگاهها وسایر مراکز آموزشی کشور به عنوان دانشجو.

با توجه به مراتب فوق و نگاهی به آنچه که به عنوان مثال در عربستان از سوی محمد بن سلمان ولیعهد و نخست وزیر کشورش می گذرد.با آنچه که در ایران ما در حال رخ دادن است. بنظر می رسد. انتخاب مجتبی به رهبری،آخرین میخ به تابوت رژیم اسلامی خواهد بود.زیرا از یک طرف یک شاهزاده 38 ساله با تحصیلات عالی در رشته حقوق و تجربه مشاورت ویژه پدر و وزیر مشاور و نیز رئیس شورای توسعه و اقتصاد ،امری که از جمله برای وی کنترل شرکت ملی نفت سعودی آرامکو را به ارمغان آورده است و با همین افکار و تجربیات اکنون به قطب پیشرفت و ترقی و تعالی کشورش تبدیل شده و با ارائه چشم انداز 2030 قصد خود برای بی نیاز کردن کشورش از درآمد نفت از طریق افزایش صادرات غیر نفتی  و افزایش سرمایه گذاری و اشتغال و استفاده از موقعیت استراتژیک جغرافیایی کشورش ،به عنوان پل بین سه قاره تا 2030 را اعلام نموده است.

بالعکس در نقطه مقابل وی یعنی مجتبی خامنه ای 54 ساله با تحصیلات حوزوی ناقص ،اما ارتقاء قلابی به آیت الله ،از سال 1384 پشت پرده اکثر وظایف پدراز جمله سرکوب بی رحمانه ملت را با فساد نهادینه شده و مافیائی که از تاریک اندیشان و سیه دلان سنگ دل شبیه خود ،دور خود جمع کرده، با افکار بازگشت به قوانین عصر حجری، چون راهزنی ،گروگانگیری و باج گیری و صدور شرارت، به منطقه و سایر نقاط جهان و با کینه ای عمیق به ملت ایران و ایرانیت و سرشار از افکار توطئه آمیز قرون وسطائی توام با تفتیش عقاید،آماده میشود.که رهبری پس از مرگ پدر را عهده دار گردد.

به نظر می رسد. همین مقایسه اندک ،بین ولیعهد عربستان و این رهبر در آب و نمک خوابانده شده رژیم اسلامی و جهانی که در قرن بیست و یکم چهار نعل ،رو به جلو گام بر میدارد. این انتصاب و ادامه این بساط ،بر خلاف جریان رو به پیشرفت و ترقی، در جامعه جهانی  بوده و محکوم به فناست.

 نامه ای سرگشاده از طرف ملت ایران به خامنه ای جنایتکار کودک کش زن ستیز

چه قبل از شورش کور پنجاه و هفت و خرابکابیهای منتهی به آتش زدن سینما رکس آبادان و چه بعد از آن و کشتاری که بعلت بی لیاقتی و اشتباهات وحشتناک در جنگ تحمیلی خمینی- صدام به عنوان نماینده خمینی بدسگال ،مرتکب و باعث کشتار وحشتناک جوانان ایران ،در این جنگ نابرابر شدی ،بخصوص پس از ،تحمیل تان از سوی هاشمی،به ملت ایران ،به عنوان رهبر جمهوری اسلامی و گماردن افراد کاملا شبیه شخصیت بیمار و معتاد روانی خود، در جرگه مافیای قدرت ات،فقط و فقط ،علیه منافع ملت ایران و خرابی و ویرانی کشور،گام بر داشتی و در کشتارهای شصت و چهار و هفتاد و هشت و نیز هشتاد و هشت کوی دانشگاه تهران و کشتار کهریزک در همین سال،بویژه قتل عام های نود و شش و نود و هشت و ورود به جنگ تمام عیار با ملت در خیزش مهسا ( زن زندگی آزادی ) و پوشیدن یک خرقه جلاد حرفه ای زن ستیز کودک کش ،با کشتار جمعی ،که در سراسر کشور بالاخص زاهدان ،کردستان ،دو خطه قهرمان پرور ایران و.. با قتل بهترین فرزندان ایران، تنها کسانی را ،ارتقا مقام دادی، که دست شان، به خون ملت ایران، آغشته بود و هنوز هم هست.

قالیباف عامل هر دو کشتار کوی دانشگاه و کشتار های دیگر را، به ریاست قلعه..مجلس گماردی،سعید مرتضوی جنایتکار و عامل قتل زنده یاد ،زهرا کاظمی و کشتار کهریزک را، به جاه و مقام و ثروت باد آورده رساندی.. و سرانجام قاتل کشتار جمعی تابستان شصت و هفت را ،به ریاست جمهوری منصوب و کابینه وی و مجلس قلابی ات را، پر از جنایتکاران حرف ای دست چین شده شبیه خود نمودی و با سه دهه حکومت خونین و ننگین توام با کینه و نفرت از عالم و آدم و با کشتار در داخل و صدور شرارت به همسایگان و صدور تروریسم به اقصی نقاط جهان، تاریخی خون بار و ننگینی از خود باقی گذاشتی و اکنون نوبت پاسخ دادن ،به اینهمه سرکوب و شکنجه و کشتارهای بی رحمانه و شلیک به اختیار ها و جنایات بی شمارتو و همپالگی هایت ، فرا رسیده است.

در کنار حمله موشکی به هواپیمای مسافربری اوکراینی و کشتار بیرحمانه همه مسافران بیگناه آن ، با شعار همیشگی ات علیه اسرائیل ،قصد تولید بمب اتمی امام زمانی و حمله هسته ای به آن و نابودی قوم یهود را داشتی و هنوز هم داری و کتمان نمی کنی،درحمله ناجوانمردانه و بی رحمانه ارباب ات پوتین به اوکراین ، با همه امکانات، خود را و تسلیحاتی چون پهپاد و... را در بست در اختیار وی گذاشتی و این درست در حالی است. که هشتاد میلیون مردم ایران ، همراه با اکثریت قریب به اتفاق ملل دنیا،خود را در کنار ملت قهرمان اوکراین و به طرفداری ازمبارزات بی امان آنان، برای رهایی کشورشان از دست توی ستمگر و ارباب متجاوزت، احساس می کنند.

یک فرد جنایتکار و بی وجدان روانی را، به فرماندهی نیروی انتظامی چابهار گماردی ،تا با تجاوز به دختر پانزده ساله، فاجعه هشت سال قبل تجاوز معاون اطلاعات سپاه به دختران نابالغ در این خطه را تکرار نماید.فکر می کنی با کشتار فرزندان رستم در زاهدان ،یا دستور به جنگ علنی سپاه ،با ملت به پاخاسته ایران در سراسر کشور در خیزش مهسا ، خواهی توانست ،قسر در بروی !؟ کور خواندی،این تو بمیری ، دیگراز آن تو بمیری های سابق نیست. خیزش ملی مهسا ، بزودی نشان میدهد که :یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک،به گرد تا بگردیم ما ملت ایران، با تو و همپالگی های مافیای جنایتکارت، تازه شروع شده،ما ملت تا واژگونی این بساط بدخیم عصر حجری انیرانی اهریمنی ات و حواله کردن تان به گورستان تاریخ،آرام و قرار نمی گیریم.پایان کارتو و همراهان ات، فرا رسیده است.به پایان سلام کن دیکتاتور بدخیم:

پیام واصله از سوی رزمندگان جبهه نبرد ایران با جمهوری اسلامی انیرانی

 رژیم خامنه ای دن کیشوت وار در خارج،با جنگ خندق در داخل

انقلاب مهسا ( زن زندگی آزادی ) به عنوان یک شوک بزرگ،برای خامنه ای بود و بساط اش را در آستانه سرنگونی قرار داد.رژیم با اتخاذ یک جنگ تمام عیار، که در کشورهای دیگر دنیا،در جنگ با دشمن متجاوز خارجی انجام می گیرد .ولی خامنه ای  در جنگ با ملت ،به این جنایت بزرگ و بی سابقه دردنیا ،مبادرت ورزید.اما  خیزش مزبور و بالعکس اقدام جنایتکارانه،در سرکوب ملتی بی اسلحه و مهمات ،موجب گردید. دول منطقه و جهان به نقطه ضعف  بزرگ ، بعنوان چشم اسفندیار رژیم پی برده و حساب دیگری برای این بساط اهریمنی باز کنند. که بعلت خضوع و خشوع رژیم ،از سوی ناظرین آگاه ، به نوعی، یک  رابطه ارباب و رعیتی از سوی این  بساط  دن کیشوتی بشمار رفت . که هزار البته ادامه این شیوه ،سرانجام می توان. فروپاشی کامل و نهائی این بساط را، رقم بزند.

زیرا رژیم اسلامی،با تسلیم شدن به همسایگان و دیگران،تصور می کند.با خریدن زمان ،می تواند موقعیت سوق الجیشی خود را، در مقابله با ملت ایران ،به عنوان  دشمن واقعی خود،تحکیم بخشیده و اینکه  در غایت امر، با اتخاذ مجدد این شیوه ،بار دیگر خیزش ملت ایران را سرکوب کند. اما روش هائی که تاکنون، در مقابله با انفجار خشم ملی بکار برده،بیشتر حاکی از ترس و وحشت توام با آرام و قرار نگرفتن خامنه ای از بازگشت دو باره ملت به خیابانها را تداعی می کند.وی در آستانه سالگرد جمعه خونین زاهدان،با استفاده از شیوه جنگ خندق در صدر اسلام، با کندن خندق، در راههای منتهی به شهر زاهدان،به خیال خود،تصور می کند.که می تواند جلو خیزش مردم قهرمان این شهررا بگیرد.

اما وی نمیداند .که دنیا شاهد این ماجرا بوده و تمامی آنتن ها، بسوی این شهر قهرمان پرور،زوم شده است.بدیهی است. پیوستن ملت ایران در سراسر کشور،از جمله قشر خاکستری و نیز آنهائی که دلشوره ارتزاق حداقلی و نگرانی از دست دادن این نان قسی القلب ،به خانواده را دارند.به خیزش زاهدان ،بالاخص در شهرهای بزرگ،می تواند .روز سرنوشت سازی را ، یک بار و برای همیشه رقم بزند.درخیزش مهسا تجربه و درس های  زیادی آموخته شد . بیآییم با سودجوئی ازین تجربیات ، مردم قهرامان زاهدان را،درین جنگ نابرابر، تنها نگذاریم.

 جمهوری اسلامی تنها رژیمی است.در دنیا که:

امورات و مخارج اش،با چاپ پول کاغذی بدون پشتوانه،گروگانگیری انسانها و باج گیری اتمی و حراج سوخت و منابع کشور،به نازلترین قیمت ممکنه در جهان می گذرد.بیش از نود درصد این عایداتی که بدست می آورد.صرف خرید ابزار و آلات سرکوب و اسلحه و مهمات جنگی ،در یک جنگ دائمی،تمام عیار و نابرابر ، با تنها دشمن غیر مسلح اش درین کره خاکی،یعنی ملت ایران می گردد.

All reactions:

5Shahin Amirian, Vahideh Mogdehi and 3 others

3 comments

64 shares

Like

Comment

Share