۱۴۰۲ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

 شگردهای جمهوری اسلامی ،برای ادامه بقا و پاشنه آشیل فنای این رژیم

مقدمه
1- وزارتخارجه قبل ازشورش پنجاه و هفت ،دارای هشتصد دیپلمات کاریری-واقعی بود و به همین تعداد کادر اداری کنسولی و مالی و مخابراتی خبره داشت.سران رژیم جدید ،کینه بی پایانی به این وزارت و ارتش ملی کشور داشتند.که تقریبا این دو نهاد را ،اول منحل نموده و سپس از صفرشروع و به سبک خود و دستور ارباب یکصد و هشتاد درجه تغییربنیادی دادند.دو آخوند بنام های سبحانی و اژه ای را، به جان کارکنان شریف این وزارت انداخته و آنها با اغتنام از فرصت، بیش از نود در صد کارکنان را اخراج بازنشسته بازخرید،اعدام یا متواری ساخته ،ابتدا اقربا و نزدیکان بیسواد یا کم سواد و هم دهکده ایی خود را و سپس هرکسی با ریش انبوه و مهر بر پیشانی، از سوی سران رژیم معرفی میشدند را، بعنوان دیپلمات،ریس و مدیر کل و سفیر و غیره وارد وزارتخارجه نمودند.من و چند نفر از قبولی های کنکور ورودی وزارتخارجه ،که در یکی دو سه سال آخرحکومت پادشاهی، وارد وزارتخارجه شده بودیم.قسر در رفتیم.یک روز، برای انجام یک کار مشترک، از اداره سیاسی به قسمت کنسولی، فراخوانده شدم.چون یکی از دستورات اداری وزاتخارجه، انجام کار ارباب رجوع،فوری و در همان دقایق اولیه مراجعه بود.آن کار با سرعت وکاملا مطابق مقررات ،انجام شد.ارباب رجوع که هموطنی باتفاق همسر و فرزندش بود.در حال خروج ازمحوطه ،توسط سبحانی نامی،متوقف میشود،وی پاسپورت و اسناد مربوطه را، ازدستشان گرفته و سپس آنها را دعوت به نشستن دراطاق انتظار نموده ،به سراغ من و همکارم آمده،درب را از پشت بسته و با تحکم پرسید .چه کسی بشما اجازه داده کار این طاغوتی ها را، که در حال فرار از ایران اند. با این سرعت راه بیاندازید؟!.که با توجه به اولین اصل درس حقوق یعنی برائت (انسانها بری از اتهام و بیگناهند .مگر اینکه ،در دادگاه صالحه و هیات منصفه ،خلاف آن ثابت شود) پاسخ در خور دادیم.وی با خشونت و در حالیکه فریاد میزد گفت،خیر، درنظام ما (جمهوری اسلامی که هنوز یک ساله هم نشده بود) همه گناهکارو طاغوتی و ضد انقلاب اند.مگر اینکه خلاف آنرا ثابت کنند.وی در آخر پاسپورت ها و اسناد آن خانواده را ،با خود برده و با تحکم گفت ،هفته آینده به دفتر وی مراجعه نمایند.
روز بعد نیز بخشنامه غلط انداز و محرمانه ای رسید.که خلاصه اش این بود: برای اینکه کار و خدمتی که میشود،امت اسلامی ،قدر آنرا بداند ،مطیع و گوش بفرمان نظام بوده و به فکرهای غلط علیه نظام بر نیافتند.آنهایی که برای انجام خدمات کنسولی،اداری و غیره مراجعه می کنند.ازین پس ارباب رجوع نبوده ،بلکه امت اسلامی به عنوان ابزار واحده، در تحکیم نظام مقدس بوده، باید تحمل شان به مصائب و شداید زندگی بمراتب بالا رفته ،همه چیز را ،باید با زحمت بدست آورده،تا قدر عافیت و نانی که به آنها اعطا میشود و می خورند را بدانند .امام و نظام مقدس را تکریم و تعظیم نمایند.
2- محمد رضا سبحانی معروف به ساشا فرزند همین احمد سبحانی است .که اکنون در پی بازگشت پدر سفیرش از ونزوئلا ،یک سایت قمار بازی باز کرده و لابد فیلم های مستهجن اطاق خواب مملو از زنان خیابانی کاراکاس و بذل و بخشش های دهها هزار دلاری وی را ،همگان بخاطر دارند.اگر فرزندان لاریجانی ها و دیگران مشغول بر باد دادن پولهای دزدیده پدرشان، از ملت ایران ،در خارج و انجام لهو و لعب درآمریکا و اروپا و هستند.مابقی در تهران و شهر های بزرگ، با جولان دادن اتومبیل های گرانقیمت صدها هزا ر دلاری و بذل و بخشش های هزاران دلاری به زنان آنچنانی، در خیابانهای کشور ،یا فیلم برداری و پز دادن از خانه های سوپر شیک و قصر های آن چنانی خود، همان کاری را می کنند.که آن بخشنامه وزارتخارجه، در تحقیر و توهین ملت ایران،از همان آغاز به کار این رژیم،سنگ بنای آنرا گذاشت و اینکه چرا تاکنون هیچیک ازین سران رژیم ،اعمال شنیع فرزندان خود، در داخل و خارج را ،تقبیح نکرده اند؟! یا خامنه ای اعتراض و نصیحتی نکرده است.معنی سکوت هم یعنی تشویق.
نتیجه آن که:مقدمه طولانی فوق، برای حل این معما و یافتن چشم اسفندیار رژیم بود.اینکه خامنه ای کودک کش و دشمن زن زندگی آزادی ،تعمدا ملت را تحقیر می کند.تعمدا ملت را فقیر و نیازمند نموده و به روز مرده گی مجبور و عمدا به حملات شیمیائی علیه مدارس دختران کشور می پردازد و به هزار درد بی درمان دیگر مبتلایش می کند. تا ملت فقط در گیر نجات خویش از مرگی زودرس بوده و بفکر شور و حال و شادی و زندگی واقعی ، رفاه و آسایش و آرامش نبوده و به همدیگر مهربانی کردن و اتحاد و اتفاق از جامعه رخت بر بندد.وقتی ملتی شجاع و قهرمان بوده ،خود را سربلند تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله اش بداند و بدان افتخار کند.هرگز زیر بار توهین و تحقیر امت واحده در خدمت ولی مطلقه فقیه بودن نمی رود.همچون نیاکان خود ،ققنوس وار از خاکستر بی پناهی و بی کسی تحمیلی یک رژیم خون آشام،بر خاسته و سرانجام با اتحاد و یک دلی و میدان میلیونی،ایران و ایرانی را ،یک بار و برای همیشه ،ازین ویروس مرگبار ولی فقیه و آخوندیسم نجات میدهد.درس یا مرگ یا زندگی ایام خیزش مهسا ( زن زندگی آزادی ) این بود و کماکان هست.که این جنبش تا حصول به نتیجه و رستاخیز غیرت ملی با خیزش عموی،درپیش رو و نجات ایران و ایرانی ازین بساط انیرانی، ادامه دارد.ایام آبستن حوادث بوده و بزودی آن خیزش انفجاری هزار ریشتری-میلیونی، دودمان این بساط بدخیم عصر حجری اهریمنی انیرانی را ،حواله زباله دانی تاریخ می کند.

۱۴۰۲ اردیبهشت ۴, دوشنبه

 شباهت های رهبری خامنه ای به سران رژیم هائی که در طول تاریخ ایران سرنگون شدند.

سفله پروری،یعنی فرومایگان را نواختن و کاردانان را ،خوار داشتن و به ملت بها ندادن،عامل فروپاشی این رژیم ها بوده است.رژیم هائی که،در آن مداحی،تزویر و تظاهر و ریا و استبداد فردی، توام با نفوذ روحانیت شیعه در دربار،حرف اول و آخررا، در بین دولتمردان بی سواد و بی خرد راس هرم قدرت،می زده است. سلطان حسین آخرین شاه سلسله صفوی و محمدعلی شاه قاجار ،دو نمونه از این سفله پرور ها،بوده اند.
سقوط قاجاریه ،از زمان محمد علی شاه ،آغاز گردید و زمانی احمد شاه، در دوازده سالگی جانشین پدر شد.که شیرازه امور، از هم پاشیده و وی، تنها توانست چهارده سال دوام آورد.هر دو شاه صفوی و قاجار اداره امور کشور را ،به روحانیون بیکار بیسواد، چاپلوس بله قربان گوی مفت خور،واگذار کرده بودند.اولی در تسلیم به اشرف افغان،به فتاوی شرعی ریشه داشته، در دربار صفوی، توسط ملا مجلسی و دومی در راستای تداوم استبداد، در مقابله با مشروطه خواهان،با توسل به فال و استخاره ملایان دربار و سرانجام پناهنده شدن به سفارت روسیه در تهران ،برای بقای خود،به بهای فنای کشور،سود می جستند.
خامنه ای نیز،در سفله پروری گوی سبقت را، از دو شاه صفوی و قاجار،ربوده،به هیچ احدی که سواد و دانش و آگاهی ،عقل و شعور و خردش ذره ای ،از وی بالاتر و بیشتر بوده،اجازه حضور در مجموعه هرم قدرت فردی خود را نداده است.سه نمونه ازین سفله ها،احمدی نژاد،قالیباف و رئیسی هستند. اولی پاسدار شکنجه گر تیر خلاص زن، در زمان ریاست خلخالی و لاجوردی در زندان اوین بود.که خامنه ای ،حتی با توسل به یک کودتای انتخاباتی،وی را در پست ریاست جمهوری ابقا نمود.خامنه ای با پشتیبانی از قالیباف،وی را به ریاست مجلس رژیم رساند.چون در کشتار تیرماه هفتاد و هشت کوی دانشگاه،به عنوان فرمانده نیروی انتظامی،سر سپردگی خود را به خامنه ای، ثابت نموده بود. رئیسی نیز از نظر بیسوادی و کشتار جمعی زندانیان، در تابستان شصت و هفت و مطیع اوامر خامنه ای بودن،فردمحبوب و مورد نظر وی برای ریاست قوه قضاییه و سپس ریاست جمهوری بوده است.بقیه وابستگان به بیت رهبری، اعم از فرماندهان سپاه و مدیران ارگانهای دیگر،از سفله های مورد پسند ولی فقیه بوده و کماکان هستند.
حاصل این سفله پروی،از هم پاشیدن شیرازه امور کشور و بازگشت جامعه ایران، به قبل از شکل گیری مرحله دولت کشور-دولت ملت بوده،دیکتاتوری فردی و تک صدایی و بله قربان گویی سفله ها،کشور را به آستانه فروپاشی رسانده است.اگر در قرون گذشته،نادر شاه و رضا شاه ،اولی با اتحاد سران رنگین کمان ملت ایران،توانست شورشیان افغان را، سرکوب و نیروهای عثمانی و روسیه را ،از کشوراخراج نموده،تا فتح هند پیش رود و دومی با گماردن افراد کاردان در راس امور و اقدامات مشابه، در سرکوب نوکران اجنبی و حفظ یکپارچگی کشور،توانست با کار جمعی و شبانروزی کاردانان ،ایران را از قرون وسطی ،به عصر جدید رهنمون گردد.
اکنون نیز بعد از چهار دهه حاکمیت جهل و جنون و ظلم و جنایت ،ملت ایران ،در کوره حوادث،پولاد آبدیده شده و آموخته،که با یک دلی روی مسائل ملی میهنی و تداوم مبارزه،زمینه را برای به ثمر رسیدن اتحاد ملی فراگیر و قد علم کردن رهبری مبارزاتی از میان خود،در مسیر مبارزه نهایی،برای احیای مجدد ایران، به عنوان یک کشور دولت ملت ،فراهم و میهن را، ازین بساط بدخیم حاکم،آزاد و سرنوشت خود را،بار دیگر بدست خود رقم بزند.
All reactions:
Saara Saaghi, Simin Vafee and 9 others
9 comments
28 shares
Like
Comment
Share

۱۴۰۲ فروردین ۳۰, چهارشنبه

 شاهزاده ای که باید از نو شناخت

تجربه من با شاهزاده از این نظر بد بود که من رضا شاه کبیر را در شاهزاده جستجو می کردم اما ایشان معتقد است که آن دوران گذشته * از دید من تا زمانی که انسان وجود دارد هیتلر و خمینی و پل پت هم وجود خواهند داشت و گاندی و رضا شاه و ستارخان هم وجود خواهند داشت یعنی ظلم و ستم وجود خواهد داشت و قهرمانان شیردل و میهنپرست از خود گذشته هم وجود خواهند داشت * حال گر از شانس بد بنده ایشان تصمیم گرفت در برابر این رژیم یک گاندی باشد آن بحث دیگری است * تجربه خوب من با شاهزاده اینکه چشم به مقام ندارد * این یک نکته مثبت است چرا که اگر مردم ایشان را نخواهند، ایشان دست زن بچه خود را می گیرد و می رود به بازنشستگی و نفس راحت کشیدن * اما آنقدر مردم ایران را دوست دارد و به ایرانی بودن خود افتخار می کند که اگر مردم او را بخواهند بی‌شک به وظیفه ملی خود عمل خواهد کرد

۱۴۰۲ فروردین ۲۸, دوشنبه

 کشف رمز حملات شیمیائی رژیم به مدارس دخترانه و مسمومیت های سریالی دانش آموزان

در پی کاهش آمار زاد و ولد و رشد منفی جمعیت،طی سه دهه گذشته در کشور و دستورات خامنه ای برای افزایش جمعیت و تصویب قانون جوانی جمعیت ،در یک و سال و نیم پیش، گزارشات مربوطه حاکی از این بود. که رشد جمعیت در ایران ،در بین کشورهای دنیا، کماکان در پایین ترین سطح خود بوده و باید برای افزایش روند تولد، اقداماتی انجام گیرد.این فعل و انفعالات ،در آستانه خیزش مهسا (زن زندگی آزادی) و شرکت زنان ، دختران جوان و دانش آموزان دختر در تظاهرات،اعم از دانشگاه مدرسه و خیابان،موجب گردید.با توجه به اقدامات طالبان در افغانستان،در حذف جامعه زنان از کار و فعالیت های اجتماعی و در نتیجه اجبار به خانه نشینی و فرزند آوری از سوی زنان افغان ،خامنه ای نیز خواهان بومی کردن این تجربه طالبان ، در ایران گردد.
از همین جا بود. که جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید .که با حملات شیمیائی به مدارس عمومی دختران در کشور،خانواده ها را وادار، به خانه نشینی دختران خود و ترک خطر تحصیل توام با حملات مزبور و جلوگیری از مسمومیت های شیمیائی روزانه می کنند.که در کنار تشدید قوانین حجاب اجباری، معنی با یک تیر دو نشان زدن را داشته است.نظر به این که ادامه تحصیل دختران در مدارس، عمدتا به ادامه تحصیل در دانشگاههای کشور منجر گردیده، ولی ترک تحصیل و ماندن دختران در خانه ،بالاجبار به ازدواج و فرزند آوری منتهی میشد.حملات شیمیائی به مدارس دخترانه ،موجب می گردید .حضور زنان و دختران جامعه در خیابانها به حداقل برسد.
بخصوص این که ،فتیله آتش آغاز خیزش انقلاب گونه مهسا ( زن زندگی آزادی ) را در ابتدای امر، دختران و پسران جوان، بالاخص متولدین دهه هشتاد ،راه انداختند .که  بر خلاف تظاهرات اعتراضی سالهای گذشته، زنان و دختران  کشور درین خیزش ،نقش عمده ای ایفا نموده و مشوق آقایان و حضور پر نشاط و بیشتر ،در صحنه مبارزات خیابانی و.. شدند.این حضور، همچون بمبی در دنیا ترکید و موجبات تشویق و پشتیبانی از زنان و دختران معترض ایرانی از سوی دولتمردان زن جوامع اروپائی آمریکائی و.. را فراهم ساخته،شهره جنبش مزبور را ،جهانی نمود.
بدیهی است .که زنان و دختران کشور باین ترفند رژیم (  حذف زنان از خیابان ها، با پروژه حجاب اجباری و مسمومیت های شیمیائی)  پی برده و همانطور که، در روز ضرب الاجل جنایتکار بی رحمی چون سربار  رادان ،فرمانده نیروی انتظامی و عامل کشتار هولوکاست کهریزک ، بار دیگر بدون حجاب اجباری به خیابانها بازگشتند.بنظر می رسد.قیام زن زندگی آزادی، با این اقدام خود، از آغاز هفته جاری،اراده خلل ناپذیر خود را ،به ادامه راه، تا غلبه بر این بساط قرون وسطائی و شکست نهائی آن و جایگزینی اش با یک نظام مردمی و غیر دینی نشان داده و این در حالی است.که در پروژه حملات شیمیایی و مسمومیت های جمعی دانش آموزان دختر این سر زمین،سردمداران رژیم، از راس تا صف،آن را منکر شده، با جملات و عناوین بخشنامه ای و مشمئز کننده و توام با تمسخر،این جنایات علیه نوباوگان دختر کشور را ، کتمان و در نتیجه اوراق پرونده جنایات خود ،برای رسیدگی در دادگاههای مردمی ،پس از عبور از این رژیم را ،سنگین تر می کنند.
به خصوص این که پدران . مادران اکنون پی برده اند.که حملات شیمیائی و مسمومیت های جمعی دختران، تنها در مدارس عمومی انجام گرفته و میگیرد و مدارس انتفاعی و خصوصی وابسته به راس هرم قدرت و خانواده های مربوطه،مطلقا ازین حملات شیمیائی ،مصون مانده اند.
از سوی دیگر همگان می دانند. که همچون همیشه در صورت شکست این پروژه جنایتکارانه،آلترناتیو آن قربانی کردن تعدادی از مبارزان و  انسانهای بیگناه و محاکمه آنان، در بیدادگاههای اسلامی، با قوانین عصر حجری و نسبت دادن این جنایات به آنان در اعترافات قلابی تلویزیون دولتی خواهد بود.علت مخالفت برخی از روحانیون  و نیز دیگران، از جمله  فرمانده سابق سپاه ، با این پروژه، پی بردن آنان به دستورالعملی است. که سران رژیم  آن را ،مخفی داشته و فقط با رجز خوانی های شرم آور، منکر آن می شوند.این عده، اجرای آن پروژه را، غیر ممکن و به بهای انفجار خشم ملی و نابودی رژیم می دانند و با این اعتراف و اعتراض میخواهند ، ذخیره ای ،برای روزهای پس از عبور از این رژیم بعمل آورده، خود را ازین جنایات مبرّی و بیگناه اعلام نمایند.این یعنی، تشدید ریزش ها، در راس هرم قدرت، که سهم عمده ای در پیروزی نهائی انقلاب زن زندگی آزادی خواهد داشت.

۱۴۰۲ فروردین ۲۰, یکشنبه

 چرا رژیم در جنگ حجاب با ملت شکست خورده و سرنگون میشود؟

اخطار فرمانده نیروهای انتظامی رژیم، به زنان کشور که کشف حجاب نموده اند.اعلان جنگی است .که جنبه با دم شیر بازی کردن را داشته و سرانجام بازنده آن، خود رژیم خواهد بود.زنده یاد مهسا امینی را ،به بهانه حجاب کشتند و از آن روز، برای این که مهسا های دیگری کشته نشوند.زنان کشور،چاره حفظ جان نصف جمعیت کشور را ،در کشف حجاب دیدند و این کشف حجاب زندگی بخش ،کماکان ادامه دارد و آنچنان همگانی و سراسری شده ،که مصداق گرحکم شود  مست گیرند .در شهر هرآنچه هست گیرند، را پیدا کرده است.
علت تداوم جنبش مهسا ( زن زندگی آزادی ) این است.که هر زنی بخاطر کشف حجاب ، مورد تعدی و سرکوب عمال رژیم قرار می گیرد. پدری،برادری،دائی،عمو یا فرزند پسری دارد.که هرگونه گستاخی از سوی رژیم ،به یکی از اعضای خانواده ،آنها را وادار به صف آرائی ،در مقابل رژیم می کند. این مردان، حفظ جان زنان خانواده را ،به خطرات حکم حکومتی حفظ حجاب، ترجیح می دهند.
در تاریخ شواهدی است.که مسائل حول و هوش زنان کشور و بی احترامی به آنها از سوی حاکمیت،موجب تغییرات ساختاری و اتفاقات شگفت انگیزی شده است.از جمله رفتار ناهنجار پنج ایلچی مغول، به زنان خانواده روستائی، در خراسان موجب می گردد.مردان خانواده، این توهین را بر نتابیده،هر پنج مغول را ،به قتل برسانند. حاکم سبزوار، نیروی انتظامی می فرستد.که با قیام و مقاومت اهالی شکست می خورد.سرانجام ،حاکم مغولان  طغا تیمور، لشکر کشی می کند.که وی نیز شکست خورده و در جنگ کشته میشود.با مرگ وی ،حکومت ایلخانان وحشی مغول در ایران ،خاتمه می یابد.
سیف فرغانی شاعر معاصر مغولان ،که پنج سال قبل از این انقراض فوت می کند.شعری سروده، که سقوط مغولان را ،پیش بینی نموده است:
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد. هم رونق زمان شما نیز بگذرد.
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست.باد سم خران شما نیز بگذرد.
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت.این عوعوی سگان شما نیز بگذرد.
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید. نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد.

۱۴۰۲ فروردین ۱۶, چهارشنبه

 تداوم سیاست باج دهی خامنه ای به جامعه جهانی،برای خروج از انزوای داخلی و خارجی

در حالیکه رژیم اسلامی، از سوی اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران و نیز جامعه جهانی، در انزوا قرار گرفته،خامنه ای بار دیگر نجات خود را، در باج دادن به خارجی ها ،دیده است.تا در داخل کشور کماکان به سرکوب مردم ادامه دهد و این در حالی است.که جامعه بین المللی ، این باج دادن رژیم را، به خیزش بی نظیر و هفت  ماهه ملت ایران ،موسوم به جنبش مهسا (زن زندگی آزادی ) مدیون است و سخنرانی اخیروی  نیز حاکی از این بود. که وی بعلت موهومات ناشی از دوپینگ و اعتیاد و مشاورین نادان، کاملا بیراهه رفته و تبدیل به مترسکی شده که ،همچون دون کیشوت، به جنگ آسیابهای بادی رفته است.

استقبال وزارت خارجه رژیم، از درخواست آمریکا ،برای پشتیبانی از روند صلح در یمن، با چراغ سبزی که قبلا با میانجیگری چین ،به عربستان، در ایجاد روابط سیاسی و دیپلماتیک داده،باید خاتمه استفاده ابزاری توسط  رژیم، از حوثی های یمن و امثالهم در منطقه تلقی گردد.این اقدام خامنه ای ،تاریخ سیاسی و روابط دیپلماتیک سلسله قاجاریه را بخاطر می آورد.که عمده سیاست های این سلسله ،بر اساس باج دهی به انگلیس ها در جنوب و روس ها در شمال کشور ،برای حفظ  و بقای این سلسله بود.آیا خامنه ای در آخرین تحلیل ،در مقابل قهر و خشم ملت،ایفای نقش ابزاری و حفظ منافع قدرت های جهانی و باج دهی به آنها را ،ضامن بقای رژیم خود می داند؟ در حال حاضر دو سیاست غالب در خاورمیانه مطرح است: 

اول - ادامه حضور آمریکا، در منطقه برای حفظ متحدان اش، یا ترک خاورمیانه و سپردن این وظیفه به اسرائیل و شرکایش در پیمان ابراهیم و در نتیجه گسیل نیرو و امکانات نظامی دفاعی ازین منطقه، به آسیای جنوبشرقی،در راستای حفظ متحدین اش در آن منطقه و مقابله با تهدید های چین، که با توجه به التماس های پوتین در مورد اوکراین ،در حال اتحاد احتمالی با روسیه است.

دوم - سرگرم کردن چین در خاورمیانه، که مشتاق حضور فعال و  ایجاد روابط جدید با کشور های نفت خیز منطقه، در راستای جلوگیری از انحصار قدرت، در شرق آسیا و تهدیدهائی که علیه متحدین آسیائی آمریکا ،از سوی چین مطرح است.این امر در حالی است.که هر دو ارباب خامنه ای ،اعم از چین و روسیه، نگاه ابزاری به رژیم داشته،تا شیره جانی در آن است ،می مکند. ولی هرگز در آن سرمایه گذاری نمی کنند. چون به آخر و عاقبت این بساط بد بینند  و حریفان دیگر، از جمله آمریکا و متحدین اروپائی اش می دانند.که خامنه ای تنها، با ماشین سرکوب سرپاست و اگر باجی از رژیم می گیرند، بخاطر همین است.و اینکه این وضع، تا ابد نمی تواند دوام بیاورد. بخصوص این که ،آخرین سخنرانی وی نیز حاکی از این بود.که به هیچوجه نمی خواهد، یا نمی تواند، از سیاست های کهنه ، قدیمی ، فرسوده و گندیده  خویش عدول نماید.

خامنه ای علیرغم آنهمه عناصر اطلاعاتی ،دستگاهها شنود و نیروهای تا دندان مسلح  و ماشین سرکوب ،هنوزپی نبرده ،که جنبش مهسا  ،ملاخور شدنی نیست .همانطور که بعد از این سخنرانی وی علیه کشف حجاب ،این امر یعنی کشف حجاب،از سوی زنان قهرمان ایران  ، اعم از مترو ،خیابان ،کوچه،پارک ،کافه و رستوران و مراکز خرید و..نشان داد.این اعتراضات و فریادها ،تا رسیدن به آزادی ،خاموش شدنی نیست و فریاد رسای این آزادیخواهی  ،در بطن جامعه و بخصوص  لایه های پایینی کماکان می جوشد و می خروشد و به پیش می رود. تا سرانجام، این خشم ملی در روز موعود و یک پیچ تاریخی مهم ،با یک انفجار هزار ریشتری، به بار نشسته و این بساط عهد عتیق را ،در هم تنیده،نظامی سکولار دموکرات آزاد و متمدن و این جهانی، جانشین آن کند.

۱۴۰۲ فروردین ۱۴, دوشنبه

 محاکمه رئیس جمهور پیشین کوزوو در دادگاه لاهه ، مقدمه ای برای محاکمه خامنه ای و ارباب اش درین دادگاه

هاشم تاچی و برخی از مقامات منصوب شده از طرف وی در کوزوو ،از جمله فرماندهان ارتش و نیز رئیس پارلمان متهم اند.در شکنجه و قتل حدود صد نفر، شامل غیر نظامیان،رقبای سیاسی، دست داشته و در نتیجه مرتکب جنایت علیه بشریت شده اند.
وقتی دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت،حکم جلب و دستگیری و محاکمه افراد یاد شده را ،باتهام ارتکاب جنایات مذکور می دهد.بدیهی است.اتهام خامنه ای و ارباب اش و مزدوران وابسته ،اعم از مزدوران داخلی و خارجی ،بعلت ارتکاب فاجعه بار صدها و هزاران بار بیشتر جنایت علیه بشریت ،در ایران،سوریه،یمن،عراق،لبنان، اوکراین و...بعنوان مهمترین حادثه قرن و تاریخ بشریت و عبرتی برای همه جنایتکاران ازین قبیل خواهد بود.