طوفان ویرانگری که به جان رژیم افتاده و آن را زیر و رو خواهد کرد.
1- جهان نمایش ماشین جنگی رژیم در بستن پاسارگاد بروی مردم ایران را دید.که پیام زیبای وزیر خارجه آمریکا در پشتیبانی از مردم ایران و بزرگداشت هفتم آبان نشانه بارز آن بود.هفته قبل جهان شاهد تدارک دولتی و خرج میلیاردی برای بزرگداشت اربعین بعنوان روز ملی رژیم بود و بالعکس جهان درهفتم آبان بچشم خود خرج میلیاردی برای جلوگیری ازین بزرگداشت ملی میهنی از سوی مردم ایران را، نیز مشاهده نمود. جهانیان اگر در اربعین شاهد تصادفات خونین و مرگ ومیر و توهین و سوگواری ،قتل و کشتار حیوانات برای بخور بخورو.. بود.در هفتم آبان شاهد رقص و آواز و شادی و دهل زنی و رقص زن و مرد ایرانی با لباس های محلی رنگی و شاد و پخش شیرینی و شربت در گوشه کنار ایران و در جاده ها و روستاهای منتهی به پاسارگاد بود.جهان دید که یک شرارت اهریمنی-عصر حجری، بر مردمانی با فرهنگ،شاد و متمدن و این جهانی،حاکم است و باید این بساط خاتمه یابد و با حاکم شدن این مردم تاریخی و شاد بر سرنوشت خویش،خاورمیانه ای شاد و متمدن و جهانی بهتر جایگزین جو بد فعلی در جامعه بین المللی گردد.رژیم نیز به عینه درین پروسه،باخت بزرگ خود را دید و برای جبران این شکست،پروژه گرفتن یکی از مزدوران امنیتی-سپاهی بسیار مجرب اش در شیراز را باجرا در آورد و این خبر را در سطح وسیع به آنتن ها داد ،که مامورین به خانه وی نیز در تهران حمله کرده و....تا مشروعیت نداشته این عضو قدیمی و مجرب خود را، که قبلا با ترفندهای اطاق فکر رژیم ،میان اپوزیسیون جا خوش کرده و عامل لو دادن مبارزین واقعی در داخل کشورو زندان و شکنجه آنها و ایجاد نفاق و اختلاف بین مبارزین خارج از کشور و توهین و افترا و.. به شخصیت های محبوب ملت ایران بود و هست را ،بار دیگر احیا و به جان اپوزیسیون واقعی بیاندازد.
2-همچنین جهانبان شاهد ماشین جنگی رژیم و مزدوران و دست نشاندگانش در قتل و کشتار و سرکوب قیام مردم عراق و لبنان (معترض به فساد و خرابی های ناشی از دخالت های رژیم )بودند.نتیجه این کشتار از سوی عمال رژیم،همبستگی ارتش این دو کشور با مردم و رسوایی جهانی رژیم و دست نشاندگانش بود.بخصوص در آغاز حمله حزب الله به مردم ،این رقص و آواز مردم لبنان بود .که ارتش لبنان را وادار به حمایت از مردم خویش نمود.چیزی که در ایران نیز تکرار خواهد شد.همچنین برای اولین بار مردم شهردیرالزور سوریه نیز، غلیه رژیم تهران، دست به تظاهرات زده و سنگ بنای سونامی مخالفت مردمی ،در شهر های دیگر،علیه حمام خونی که رژیم در سوریه و قریب به یک دهه راه انداخته را، گذاشتند.در یمن نیز با اتحاد جدایی طلبان و دولت قانونی علیه حوثی ها،سنگ بنای شکست این قوم وحشی وابسته به رژیم تهران گذاشته شد.
3-یکی از اتفاقات مهم به نفع مردم ایران و در مجموع جهان ،علیه رژیم این بود.که نماینده آرژانتین یعنی کسی که شاهد بمب گذاری رژیم در کشورش (مرکز فرهنگی یهودیان آرژانتین) و کشته و مجروخ شدن صدها نفر انسان بیگناه در 1994 بود به ریاست آژانس انرژی اتمی بین المللی انتخاب شد.فردی که بشدت مخالف برنامه اتمی رژیم بوده و در بازرسی مراکز اتمی رژیم، مو را از ماست، بیرون خواهد کشید.(روئسای قبلی آژانس بیشتر در اختیار رژیم بودند تا انجام وظایف قانونی خویش).
نتیجه آنکه:مردم ایران پس ازبقول زنده یاد مانوک ، قیام نسل شیک پاسارگادی در 1395 و قیام ملی میهنی دیماه 1396 و تجربیات بدست آمده از قیام های جسته گریخته در گوشه و کنار کشور،وارد دور جدید و هوشمندانه ای از مبارزه علیه رژیم شده واکنون با هوشیاری،آنچه را که هم اکنون در عراق و لبنان و سوریه(مرگ رهبر داعش و هدف مستقیم قرار گرفتن رهبریت رژیم بعنوان پدر خوانده داعش و داعشیان)می گذرد، را رصد می کنند.تا با اینهمه تجربه و...ایران و منطقه و جهان را ازین شرارت قرن نجات دهند.بعد از این اقدام محتوم و بزرگ، همانطور که دنیا در مقابل عظمت کوروش بزرگ تعظیم می کند.این احترام در مقابل این اراده و اقدام بزرگ ایرانیان، از سوی جهانیان بار دیگر تا جهان باقی است،تمجید میآبد.

مرگ رهبر داعش در پی قیام مردم لبنان،عراق ،مقدمه ای بر خاتمه بساط مرکز تروریسم دولتی
بیرون در آوردن خمینی از سیاه چال تاریخ و نشاندن آن در قلب قدرت خاورمیانه، یعنی تهران ،(که قبلا موازنه بخش شرق و غرب و نگهبان صلح و آرامش در منطقه بود ) و تبدیل بساط وی با کلید رمز مقاومت،به پدر خواندگی تروریسم بین الملل،حاصل اش،تولید دژخیمانی چون رهبریت رژیم و زایش توله هایی چون بن لادن،البغدادی،نصرالله و...بود.وقتی پرزیدنت ترامپ، در شرح چگونگی مرگ بزدلانه البغدادی،از وعده مرگ باقیمانده تروریست های منطقه،با تاکید بر حفظ مناطق نفتی سوریه و عراق و.. سخن گفت،تلویحا برنامه خود مبنی برخاتمه دادن به بساط حزب الله لبنان، حشد الشعبی عراق ،حوثی های یمن... و سرانجام مهر باطل زدن به بساط پدرخوانده تروریسم بین الملل در تهران را وعده داد.وی محدود بودن تیم مطلعین ازین اقدام را، در راستای احتیاط در مقابل ریزش اطلاعات در واشنگتن نام برد.بعبارتی تنها بودن خود و تیم عملیاتی در نبرد با داعشی ها را یکبار دیگر(قبلا در ماجرای لغو برجام، دموکراتها متهم به دادن اطلاعات به رژیم بودند) گوشزد نمود و اینکه وی به جنگ مافیای قدرتی درجهان در آمده ،که بعد از جنگ جهانی دوم،ثروت و امکانات انحصاری پر قدرت خود،اعم از اقتصادی تا رسانه ای را، مدیون تحمیل جنگ هایی بی ثمر، در گوشه کنار دنیا، بخصوص در خاورمیانه نفت خیز و ثروتمند هستند.(تاکید وی در مورد کتابی که یکسال قبل از 11 سپتامبر نوشته و این فاجعه را پیش بینی و خواهان جلوگیری از آن شده است.که بهانه حمله بوش به منطقه و تقویت رژیم تهران ،به قیمت خرابی منطقه منجر شد) واینکه وی در حال شکستن این انحصارست و علت اینهمه مخالفت با وی نیز در همین است.تاکید چند باره وی، بر حفظ منابع انرژی منطقه، یعنی این منابع بجای خرج جنگ های تحمیلی از سوی مافیای سنتی قدرت در جهان، باید صرف رفاه و آسایش مردم و آبادانی منطقه گردد.که خود این امر رونق اقتصادی جامعه بین المللی را در پی خواهد داشت .سرانجام اینکه ،خیزش ملی مردم عراق و لبنان و...در راستای تکوین این دکترین جدید و تقویت این تفکر نوین است.یعنی یکی شدن تفکر نوین ، با آمال مردمان منطقه ..به معنی این است که ایران ما نیز در آستانه حصول به کرامت و مسیر راستین خویش است.هفتم آبان ،جوانان ایران با حضور در پاسارگاد،میتوانند سنگ بنای این تغییر بزرگ را بگذارند.

پیام مهم واصله:تصمیم مهم دو ماه پیش رژیم،که اکنون بدست ما رسیده است.
عین پیام-حدود دو ماه پیش،در جلسه مهمی راجع به دو موضوع 1- چگونگی مدیریت عبور بی خطر نظام، از بزرگداشت هفتم آبان 2-موضوع تحمیق و تبلیغ ،در هر چه گرم کردن تنور انتخابات دوم اسفند مجلس ،تصمیماتی گرفته شد،که اکنون برخی مفاد آن بشرح زیر،بدست ما رسیده است:
1لف- از هم اکنون(دو ماه پیش) باید نبض جامعه در بزرگداشت دولتی هفتم آبان،بررسی،مطالعه،آمارگیری و حقیقت یابی گردد.اگر نتیجه منفی بود. همه باید تجهیز شوند که جامعه را در برگزاری این بزرگداشت در بین دو انتخاب 1-در محل پاسارگاد یا 2- سرتاسر کشور،با شعار همه ایران را پاسارگاد می کنیم،در محل شگ و تردید قرار دهند.عده ای تبلیغ کنند در پاسارگاد و عده ای بر خلاف آن جار بزنند و بگویند چون نظام همچون سالهای اخیر جاده ها را می بندد و دور مقبره کوروش و محوطه پاسارگاد حصار می کشد. در نتیجه مردم بلا تکلیف می مانند و هر دوی این برنامه به بن بست رسیده و تعطیل و ناکام میگردد.
ب- از هم اکنون(دو ماه پبش) با بهره گیری از تجربیات و آموزه های انتخابات گذشته از اول تاکنون،ازپیشنهادات جدید و اقدامات مبتکرانه، که منجر به تشویق و شرکت مردم و تشکیل صف های طولانی گردد،استفاده شده و با توجه به شرایط روز ،اعم از داخل نظام،میان مردم،شرایط منطقه،شرایط بین المللی و آنچه که در جمع دوستان و دشمنان نظام می گذرد،پیش در آمد های انتخابات اسفند،مراعات،مورد ملاحظه،افزوده یا کم گردد.هدف مشروعیت مردمی و در نتیجه مشت محکم نظام علیه دشمنان نظام باید باشد.
با توجه به مراتب فوق،در مقابله با ترفندهای مزبورنظام ،پیشنهاد میگردد:
1- هدف گردهمایی،اجتماع برای بزرگداشت کوروش بزرگ در روز هفتم آبان، فقط و فقط مقبره کوروش بزرگ -محوطه پاسارگاد باشد.چون یک مکان و هدف مشترک ملی-میهنی -تاریخی -فرهنگی سیاسی است و قبلا گردهمایی در پاسارگاد امتحان خود را پس داده و ثبت تاریخ مبارزات ملت ایران گردیده،در نتیجه حتی اگر رژیم،باز هم جاده های منتهی به پاسارگاد را به بندد. یا دور پاسارگاد حصار و سیم خار دار و دیوار بتنی هم بکشد و حضور در پاسارگاد غیر ممکن گردد.همان فیلم ها عکس ها و گزارشات عینی از بسته شدن جاده ها و راههای منتهی به پاسارگاد و ارسال آن به رسانه های جهان ،در پایان روز،حاکی ازهمبستگی و اراده ملی و پیروزی ملی و رسوایی بیشتر نظام خواهد بود.
2-تصمیم ملی میهنی سرتاسری علیه بساط خر داغ کنی انتخابات قلابی نظام در دوم اسفند،بایکوت صد در صدی ، عدم شرکت و عدم حضور در خیابان هاست.باید و باید و باید..در منزل ماند و سکوتی گورستانی دربساط انتخابات کذایی ایجاد نمود. با در خانه ماندن مردم،نظام نمی تواند، سهمیه دانشجوئی را که رای نداده،قطع ،یا یارانه های نقدی را حذف کند یا....چون هیچ قدرتی در دنیا یک ملت هشتاد میلیونی را، نمی تواند از زندگی کردن عادی محروم نماید.این امر غیر ممکن است .اما پیروزی نهایی از آن ما مردم ایران خواهد بود.این دو فرصت تاریخی را ،از دست ندهیم هموطن.

هدف رژیم از بمباران(کلاسیک)خبری پروژه دوران گذار- لندن و انفجار (شبه اتمی) خبری پروسه امنیتی آمدنیوز-پاریس
هدف یکم- تا بگوید : اگر بفکر تغییر نظام ما هستید.پروژه دوران گذری ما،آماده است.همزمان با خیزش شما علیه ما، از پشت بشما خنجر زده،مطامع خود برای تجزیه ،اگر در زمان شیخ خزعل موفق نشد را ،این بار باجرا در آورد(در عصر خزعل و اعلام خوزستان بنام عربستان و اینکه اکنون رضا شاهی در کار نیست که در مقابل شیخ خزعل های آذری و.. قد علم کند و ما هم که امت اسلام هستیم.اینجا نشد. لبنان ،عراق و..بساط خود را پهن می کنیم.)
هدف دوم- بعنوان تکمیل هدف یکم: ما ازین آمد نیوز ها و زم ها ،هزاران ساخته و پرداخته ایم.دیدید که ما چقدر قدرت امکانات داریم.کسی جرات مقابله با ما را ندارد.دمار از روزگار مخالفین خود در میآوریم.چون درپروسه براندازی علیه ما، ناتوانید.تنها چاره برای جلوگیری از تجزیه (هدف پروژه اول) و حفظ یک پارچگی کشورتان ،به غیر از قبول شرایط ما و تحمل ما(هدف پروژه دوم) و شرکت در انتخابات اسفند ماه،برای تایید مجدد ما ، چاره دیگری ندارید.
اصل یکم-محور لندن،پاریس،لوس آنجلس،مرکز اپوزیسیون کلاسیک،با امکان رساندن صدا به داخل است.نیروهای امنیتی کلاسیک رژیم، قبل از 88 و دوره دیده ها و درس آزموده های سپاه -اطلاعات، در چین و روسیه، بعد از 88 با نفوذی خزنده ،در محافل اپوزیسیون ،شبانروز در تلاشند، حرف اول و آخر را ،در تفرقه ،نفاق و در مجموع جلوگیری از رساندن صدای اپوزیسیون واقعی به داخل ومحافل خارج و نیز جلوگیری از اتحاد واقعی بین اپوزیسیون بزنند.
اصل دوم- رژیم با پیاده کردن پروسه (ضربت هولناک و خدیم کننده اولیه) اس اس های آلمان نازی،هرگونه صدای تغییر و سرنگونی را،در جزیره های جداگانه شهری (اما نه سراسری) ،سرکوب و خفه نموده،گرچه خیزش سرتاسری 88 و 96 مردم ایران الگویی برای دیگر ملت ها شده،اما در ایران و روی صحنه زندگی،رژیم (به ظاهر) با ایجاد مشکلات معیشتی و سرکوب ،موفق به ایجاد یک محیط گورستانی ،توام با تحمیل عمدی پروسه تلاش شبآنروزی مردم ،برای رسیدن به معاش روزمرگی،شده است.(رژیم فکر می کند بد جوری مردم را زمین گیر و گرفتار کرده و آنها، حالا حالاها نمی توانند، دست به کمر زده، دو باره از زمین، بر خیزند.)
اصل اصیل و حقیقت ماجرا - آنچه در پشت شکست پروژه میلیارد دلاری اربعین و بالعکس خیزش جوانان نسل جدید عراقی ،علیه رژیم و نیز قیام مردم لبنان، علیه فسادی که رژیم از طریق حزب الله ،تحمیل کرده،دیدیم.حاکی ازین بود که ، در بطن و اعماق جامعه ایران، بعنوان الگو و قلب طپنده و موتورمحرک برای خیزش مردمان منطقه،سیل خروشانی از خشم و نفرت نهفته در جسم و روح و روان هشتاد میلیون ایرانی جاری است.اگر هدف رژیم، از دو سناریوی دوران گذر لندن و آمد نیوز پاریس،کلاه گذاشتن بر سر مردم با ترفند من آنم که رستم بود پهلوان بوده، و اینکه چاره ای بجز این ندارید که ... به من قدرتمند حافظ تمامیت ارضی کشورتان و آنچه که حرف اول و آخر را در ایران ومنطقه میزند،در انتخابات اسفند ماه ،رای دهید.اما آنچه که از اعماق جامعه بگوش میرسد.بر خلاف آن چیزی است.که رژیم می بافد و در صحنه و ظاهر امر به چشم میخورد.مردم ،وحشت رژیم از بزرگداشت هفتم آبان در پاسارگاد را(حرکت معکوس مردم در اربعین امسال) میداند و با دو سناریوی تکمیلی فوق متوجه است.که همه این بازی های رژیم ،در راستای گرمی بازار انتخابات دوم اسفند است.اما روح جمعی مردم ایران در مسیری است.که سرنوشت خود را یکبار و برای همیشه بین هفتم آبان تا دوم اسفند رقم بزند.مردم ایران این بار میدانند. که تنها نیستند و جهانی باآنهاست.از جمله : دیپلماسی سیار دولت های مخالف شرارت های منطقه ای و جهانی رژیم و تهدید به تنبیه نظامی رژیم در صورت لزوم از سوی پرزیدنت ترامپ که همزمان با اجلاس بین الملی امنیت دریایی در بحرین با شرکت شصت کشور بعنوان مکمل دکترین نشست امنیتی ورشو در بهمن ماه گذشته گفته شد و اقداماتی که علیه راهزنی دریایی و نیز راهزنی سایبری رژیم (بعنوان ابزار جنگ سایبری روسیه ) در شرف تکوین است.حکایت از پشتیبانی و اتحاد جامعه بین المللی با مردم ایران علیه حاکمیت این بساط شرور را دارد.برنده نهایی این میدان پیروزی، مردم ایران و مردمان منطقه خواهند بود.و بس.

جمهوری اسلامی چه موجودی است و رمز عبور از آن چیست؟
جمهوری اسلامی یک رژیم غیر متعارف و دکترین اش قبیله ای است.در قرون وسطی(قرن پنجم تا پانزدهم میلادی) دولت-ملت در اروپا ،به معنی جدید وجود نداشت .فئودالیسم بود و رعیت ، .. پاپ ها و نمایندگان وی،حرف اول و آخر را ،در آن عصر میزدند.قرارد داد وستفالی(1648) بعد از جنگ های سی ساله مذهبی،عبور از دوره های فئودالیته، به عصر ملت-دولت بود.فئودالیسم، نظام حقوقی مبتنی بر شریعت بود.اما دولت-ملت، نظام حقوقی مبتنی بر تابعیت - ملیت،با شرط تضمین آزادی مذهبی در قلمرو حاکمیت...یعنی نظام مبتنی بر ملت و مشروعیت سرزمینی و منشا مردمی و شهروندی قدرت،جایگزین مشروعیت الهی،آسمانی عصر فئودالیته و قبیله ای ،...با سرلوحه اعلامیه حقوق انسانی و شهروندی گردید.
سرانجام ماکس وبر فیلسوف آلمانی( 1920 -1864) با الهام از کانت و نیچه ،با دکترین مدرنیته،اندیشه علمی،خردگرایی (افسون زدایی) در تعریف یک کشور متعارف مبتنی بر ملت-دولت،آن را عقلایی شدن ساختارهای اداری،اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی، سیاسی نام برده و از آنچه که قبل از دوران تمدن بشری،همچون حکومت های قبیله ای، جاری بود.متمایز نام برد و اینکه ملت-دولت یا ملت-کشور، مشروعیت خود را ،از اعمال حاکمیت به نام ملت (شهروندان که فرهنگ،مبدا و تاریخ مشترک دارند) در یک واحد سرزمینی دارای حاکمیت کسب می کند.
در عصر قبیله ای تا فئودالیته،قدرت مذهبی (پاپ ها) ونیروی نظامی حافظ آن ،برای سلطه بریک سرزمین ومردم اش، در آن دوره ،از هر دو نیروی مکمل همدیگر مزبور استفاده میشد.(همچون ملا ها و سپاه حامی ملاها در عصر حاضر)اعزام مسیونهای مذبی و سپس محافظین این مسیونها،به ماورای بحار، زمینه را، برای فتح سرزمینی و به سلطه در آوردن مردم آن ،فراهم می ساخت.چیزی که هم اکنون،الگوی رژیم ،پس از حضور خونین در لبنان و شکل گیری حزب الله،به دکترین برتر رژیم ،جهت سلطه بر عراق،سوریه، یمن تبدیل شده است.پاکستان و افغانستان با این ترفند رژیم از همان ابتدای امرو دخالت های رژیم درین دو کشور،آشنا بوده ،از ورود زینبیون و فاطمیون(اتباع این دو کشور بعنوان مزدوران رژیم در سوریه) به کشورشان،ممانعت بعمل آورده اند.تا مانع از نفوذ نظامی رژیم درین دو کشور گردند.گرچه رژیم در افغانستان، از طالبان بهره میگیرد. اما هنوز نتواانسته علیرغم حمام خونی که توسط طالبان در آن ایجاد کرده،سلطه مشابه در بقیه هلال شیعه را، در کابل بدست آورد.
اشتباه جهان مترقی-متمدن یعنی اروپا و آمریکا و دیگران در برخورد با رژیم این است. که با قوانین عصر حاضر با رژیم تعامل و رفتار می کنند و این در حالی است .که رژیم براین قوانین ارزشی قائل نشده و کماکان از تاکتیک های عصر قبیله ای،قئودالیسم در اروپا و نیز عصر غزوات و جنگ های مسلمانان در صدر اسلام برای نفوذ در منطقه و دیگر نقاط جهان استفاده می کند.
رمز پیروزی برین تاریک اندیشی و عبور از رژیم مافیایی قبیله ای فئودالیته، نه گفتن به آن در داخل از سوی مردم ایران و در خارج ،از سوی جامعه جهانی و اقدام عملی ،در راستای حذف این موجود متعلق به عصر سیاه تاریخ ،در جامعه بشری است .با توجه به آنچه که هم اکنون، در داخل کشور و نیز منطقه و جهان می گذرد بنظر میرسد، گام های نهایی ،برای این اقدام بزرگ، در شرف تکوین است.

اردوغان،غریقی در گرداب خود ساخته،در مسیر دادگاه بین المللی و فصل هفت منشور ملل متحد
محکومیت جهانی حمله اردوغان به سوریه،با قتل و کشتاربیگناهان و متواری کردن اجباری مردم از خانه و زندگی خود و جنایات جنگی دیگر،وی را در مسیرسرنوشت نهایی بشار اسد و سران رژیم اسلامی و در راستای رسیدگی به پروسه ارتکاب جنایت علیه بشریت در دادگاه بین المللی،قرار داده است.وی علیرغم وعده های داده شده به ترامپ، به همه نرم های بشری،پشت پا زده،از همه خطوط قرمز جامعه جهانی، عبور کرده،در نتیجه، در پی فشار افکار عمومی،نوعی اجماع جهانی ،علیه وی ،در ارتکاب به نسل کشی و جابجایی قومی (اصل 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر) و سایر مفاد منشور ملل متحد(تجاوز به کشور همسایه و اجرای فصل ششم منشور ملل متحد بدون مراجعه به شورای امنیت و اگر کارگر نشد ،اقدام جمعی مذکور در فصل هفتم منشور در مقابل تهدید علیه صلح،نقض صلح و اعمال تجاوز) شکل گرفته است.اکنون آمریکا و اروپا و دیگران،پاسخ گستاخی ها و شورش اردوغان علیه جامعه جهانی را،با تحریم های ساختار شکن و اقدامات دیگر داده، این امر،زمینه را همچون محمد مرسی رهبر اخوانیسم درمصر،برای سقوط وی در گردابی حائل،فراهم نموده است.این اجماع جهانی نشان داد.که جامعه بشری در تقابل با ولایت فقیه،سلفی ها،اخوانیسم ...جریان افراطی دیگری چون اردوغانیسم ،که حاوی شرارت های همه اینهاست را، بر نمی تابد و ظرفیت این جامعه، برای تحمل گستاخی های این چند گروه خبیث بعلاوه یک (رژیم تهران)،به انتها رسیده و چون این قبیل شرارت ها ،باعث ضایعات بشری در منطقه و بحران ،در روند طبیعی توسعه اقتصاد بین المللی،گردیده،باید ازین جامعه حذف گردند.وقتی چند شرارت از جامعه جهانی حذف شد.تمام نیرو و توان جامعه بشری، صرف آخرین شرارتهای باقیمانده (رژیمهای تهران و کره شمالی) در جهان میگردد.باین ترتیب و در واقع:
ترامپ با این اقدام (با پنبه سر بریدن اردوغان ) پاسخ نامردی های اردوغان ،که عضو ناتو بود.اما با روسها و رژیم تهران،علیه منافع آمریکا و متحدین اش ،نرد عشق می باخت،را داد.اکنون توپ دست مرم ایران و منطقه است. که آن را تبدیل، به گل پیروزی کنند.همچنین ترامپ ،با این اقدام،دموکرات ها را ،خلع سلاح نمود.دموکرات هایی که ابتدا،بذر شرارت را می کارند(رژیم شرورخمینی در ایران) بعد برای راه حل ،جهت دفع این شرارت،از دنیا باج میگیرند.یا با شستشوی مغزی و حیله های روان شناختی دیگر،به کمک رسانه های مافیایی - ضد مردمی داخل،رای بدست می آورند.ترامپ با این اقدام خود،آنها را خلع سلاح و ،پیروزی خود در انتخابات آتی را، تضمین نمود.

دو مطلب روز و درسی که باید گرفت
1-آزدی خبرنگار روسی،با یک اخطار پوتین،نشان داد.که جمهوری اسلامی ،فقط زبان زور را می فهمد و لا غیر: (قابل توجه اروپایی ها و دیگران، که اتباع شان در ایران، به گروگان رژیم در آمده و برای آزادی آنها باج های میلیون دلاری مطالبه شده، از جمله رژیم نرخ باج آزادی یک مادر بیگناه در بند و اسیر را 250 میلیون دلار اعلام و دولت فخیمه انگلیس،علیرغم اعطای میلیونها دلار و امتیازات زیاد ،کماکان در حال تعامل و باصطلاح ،چانه زنی با این اهریمنان است.)
2-آخرین وصّیت زنده یاد مانوک خدا بخشیان،ساختن موج ضد پوتین بود(یک موج ضد روسی بسازید.ایران آزاد میشود) که اکنون رژیم ، با این موج ،به مقابله بر خاسته و یک موج ضد ترامپ ساخته است. در حالیکه پوتین، ایران ما را تجزیه و در حال فتح کامل آن ،به بهانه حصول به آبهای گرم خایج فارس است.ریس جمهور آمریکا ،تنها شخصیتی است، از مقامات دنیا ،که برای اولین بار ،بعد از فاجعه 57 و طی این چهل سال نکبت و فلاکت،رسما و علنا ،از مبارزات رهایی بخش ملت ایران ،پشتیبانی نموده و با تحریم های کمر شکن ،پشت این دژخیمان را ،به خاک مالیده است.
درسی که باید گرفت: نقشه راه ما ملت ایران، کاملا بر عکس آن چیزی است. که رژیم مطالبه و عمل می کند.گول نخوریم.هر چه رژیم گفت بر عکس آن عمل کنیم: پیروزیم.

بدلایل علمی زیر، ماموریت جمهوری اسلامی خاتمه پذیرفته،در مسیر حذف، از صحنه گیتی است.

رژیم دو ماموریت داشت:

1-گرفتار کردن ارتش سرخ شوروی ،در افغانستان بکمک مجاهدین افغان،پاکستان و..(در محاصره قرار گرفتن شوروی، با کمر بند سبزسایر دول و سرزمین های اسلامی همچون چچن ها  و.. ) و سرانجام فروپاشی آن، از هر نظر، از جمله اقتصادی و سیاسی ..تا سقوط نهایی بود.

2- تشکیل امپراطوری شیعی، با محوریت تهران ،یعنی هلال شیعه در خاورمیانه بود .تا با تقسیم اسلام به دو گروه مقتدر سنی ،با تروریست های مخصوص بخود، چون القاعده و.. و شیعه، با تروریست های مربوطه ،همچون حزب الله لبنان و.. و رقابت و جنگ سرد و گرم این دو ، تا زمینه فرسایش هر دوی این امپراطوری ها، فراهم و در نتیجه صلح و آرامش و آسایش و آبادانی سایر نقاط جهان برقرار گردد.اکنون این دکترین بعلت سیاست های رژیم در بالا بردن قیمت انرژی و شرارت هایی که تا قلب اروپا هم پیش رفت  و بالعکس فروپاشی سنی های افراطی(لیبی سودان و..) و اصلاحات در بقیه جهان سنی و در راس همه آنها عربستان و همکاری آن ،با جامعه جهانی، در پایین آوردن قیمت جهانی انرژی ،نتیجه معکوس داده ،باضافه پروسه جغرافیای سیاسی ایران و گرایش رژیم به چین و روسیه و نزدیکی احتمالی این دو به هم،دنیای غرب و متحدین آن را ،نگران و مورد مخاطره ،قرار داده است.

با توجه به مراتب فوق و بدلایل زیر، اکنون ایران ( دراوائل قرن 21 )،بجای اوکراین ،در اوائل قرن گذشته، به عنوان یک منطقه سرنوشت ساز جهانی ،از نظر ژئوپولیتیک-ژئواستراتژیک،تبدیل به هارتلند، جهان شده است.

1-اولین بار ،فردریک راتزل بنیانگذار ژئوپولیتیک در 1892 توجه و تمرکز به جغرافیای سیاسی کشور، یا مجموعه ای از کشورها ،یا سرزمین ها و اتحاد این مجموعه را ،عامل قدرت برتر در جهان نام برد.

2-هلفورد مکیندر، با توجه به درس های راتزل ،سنگ بنای تئوری فضای حیاتی را، در سال 1897 گذاشت .که در سال 1904 از آن، بعنوان حصول به منطقه هارتلند ،نام برد.از نظر وی کنترل این منطقه ،یعنی کنترل بقیه جهان .وی مناطق بین هیمالیا،رود ولگا -دریای سیاه و سیبری شرقی، تا قطب شمال با محوریت اوکراین(بدلایل زیاد، ار جمله استپ های سیاه تولید گندم، برای تبدیل شدن به مرکز خوار و بار جهانی) را،فضای حیاتی برای رسیدن به قدرت جهانی نام برد.حمله هیتلر به کیف مرکز اوکراین در 1941 و شکست ارتش سرخ و اسارت بیش از نیم میلیون سرباز روسی، در راستای حصول باین هارتلند  فضای حیاتی و کسب قدرت جهانی ،انجام گرفت.

3-اکنون در محافل سیاسی و در بررسی مهمترین مسائل سیاسی و استراتژیک و نظامی معاصر،دانشمندان حقوق و علوم سیاسی،باین نتیجه رسیده اند.که اگر یک روزی جمهوری خلق چین، با اتکا به قدرت و امکانات ،از عقل سلیم فاصله گرفته و در پی حصول به فضای حیاتی باشد.بعلت قدرت دریایی منحصر بفرد  آمریکا و کنترل آبراههای بین المللی توسط آن ،تنها چاره منحصر بفرد،عبور ارتش چین از ایران، با استفاده از جاده ابریشم در حال احیا ،از سوی چین کمونیست خواهد بود.

4-روسها بعلت عدم دسترسی به آبهای گرم در طول سال(یخ بندان ششماهه بندر ولادی وستوک در سال) از زمان تزارها ،بخصوص بعد ار تزار پطر،حصول به آبهای گرم را،تنها راه دسترسی به قدرت و ثروت دانسته،تبدیل روسیه به قدرت بر تر جهان را،در گرو رسیدن به آبهای گرم  نام برده اند.اکنون نیز تزار جدید روسیه ،عبور از ایران و رسیدن به آبهای گرم خلیج فارس را، تنها وسیله داشتن قدرت مقتدر دریایی و در نتیجه قدرت یابی بر تر ،در جهان میداند.

نظر باینکه آمریکا با مجموعه ناوگان دریایی خود، کنترل راههای ابی بین المللی را، در دست دارد ( تحقق دکترین آلفرد ماهان افسر آمریکایی در سال 1886 که قدرت دریایی را ،بعنوان بزرگترین قدرت نظامی جهان، با عنوان عوامل جغرافیایی قدرت نام برده بود) با توجه باینکه ،جابجایی و  انتقال دهها میلیون سرباز سرخ چینی، از طریق دریا، غیر ممکن بوده و باید از طریق جاده ابریشم ،با محوریت ایران،انجام گیرد.در نتیجه ایران، در پروسه فضای حیاتی، تبدیل به هارتلند دنیا گردیده و تنها با استقرار یک نظام دموکرات آزاد سکولار ملی میهنی ،می تواند ،کنار متحدین غربی خود، مانع از تحقق دو پروسه چینی و روسی گردد.تنها متحد نجات بخش این پرسه جهان آزاد ،ملت ایران است.کافی است در یک پیچ تاریخی مهم (همچون خیزش اخیر بختیاری های شجاع و قهرمان کشورمان علیه رژیم ایدزی) مردم ایران، بر خاسته و کنترل کشور را در دست گیرند.ازین پس ایرانیان صدر نشین جهان و تمام دنیا تا ابد ،با ملت ایران خواهد بود.

ایران،درطنین فریاد مرگ بر دیکتاتور،در کنار مردم چهار محال و بختیاری
قیام مردم لردگان، در اعتراض به ایدزی کردن اهالی روستای چنار،توسط رژیم اهریمنی،بار دیگر به جهانیان نشان داد.بختیاری های قهرمان و وطن پرست ایران همچون اجداد شجاع و غیرتمند خود ،ظلم و سلطه اجنبی بر کشورشا ن،را بر نمی تابند و حملات شان به مقر امام جمعه و فرمانداری شهر،یعنی نشانه گرفتن دو مقر ایدئولوژی و قدرت یک رژیم اجنبی پرست ضد ایرانی،که ایران ما را بکمک ارباب اشغال و بر جان و مال و نوامیس مردم تاخته اند و باید مجازات شده و وجود نحس شان از سرزمین پاک بختیاری ها سم زدایی گردد.این قیام غیرت و شجاعت و رهایی بخش ،همچون گذشته با شکوه هموطنان بختیاری ،بار دیگر ثبت تاریخ شد و تا جهان باقی است .الگوی وطن پرستی و مبارزاتی آیندگان خواهد بود.

راز توصیه های کسینجر و تور اروپایی پمپئو
اظهارات اخیر خامنه ای ،در جلسه سران رژیم، علیرغم ظاهر لحن بیان و روند همیشگی پیام،حاکی از نوعی، بیم و هراس و دلشوره و نوعی اعتراف ضمنی، به آخر خط رسیدن و شکست در همه زمینه ها....و ناچارا ،تاکید بر ادامه مشی انقلابی و روند همیشگی دکترین های رژیم،اعتراف به شکست ،در زمینه ایجاد اختلاف بین اروپا و آمریکا بوده و اینکه پروسه اصلاح امور، از سوی پلیس خوب رژیم، لو رفته ،دیگر اروپایی ها ،همچون مردم ایران ،باین دروغ بزگ ،وقعی نمیگذارند و گروگانگیری و باجگیری و راهزنی نیز،نتیجه عکس داده و دیگر دردهای انبوه رژیم را، درمان نمی کند....تاکید بر راس امور بودن سپاه و آماده باش بودن آن نیز ،تنها راه باقیمانده ،یعنی موضع دفاعی گرفتن را،تداعی می کند. و اینکه ممکن است .در شهر خبرهایی باشد و باید برای آن رخداد، مراقب بود.....احتمال دارد ،همچون همیشه، پشت این ترس، نوعی تسلیم و وادهی در دقیقه نود، نیز نهفته باشد.
در مقابل، تور اروپائی پمپئو و آغاز این تور از ایتالیا ،عضو قدر قدرت دیگر اروپا ،بعد از انگلیس آلمان فرانسه،(که در جریان مجمع عمومی به آمریکا پیوستند) وبلافاصله پس از دیدار پمپئو با کسینجر انجام گرفت و گفتاری که در کنفرانس خبری همراه با همتای ایتالیایی خود در رم ،در راستای تشدید اقدامات علیه رژیم ، انجام داد. تجلی پنهانی، از نتایج این دیدار(با کسینجر) بود ،که در پاسخ وزیر خارجه ایتالیا، به یکی از سئوالات نیز هویدا شد.آن جایی که گفت:ایتالیا، نگران تنش های رژیم، در منطقه است و اینکه ،کشورش در مقابل این تنش ها، بیطرف نبوده و متحدین خود را ،تنها نمیگذارد.انتقاد جو بایدن و برنی سندرز، دو کاندید دموکرات ریاست جمهوری ،ازین دیدار و اینکه کسینجر، عامل جنگ ویتنام بوده ،حاکی ازین است. که آنها حدس میزنند،هنری کسینجر در مقابل فشار حداکثری دموکرات ها ،به ترامپ و روند تعقیب و گریز های ناتمام ،علیه کوچکترین رفتار و گفتار ترامپ وبهانه ها و انتقادهای بی اساس و بحث های ناتمام، اما دوام دار استیضاح ترامپ ،ممکن است به پمپئو توصیه کرده باشد.که : جامعه آمریکا، استیضاح ریس جمهور در حال جنگ، با دشمن خارجی را ،بر نمی تابد و بطور سنتی، ریس جمهور کشورشان را ،در چنین موقعیتی تنها نمی گذارند و برای اینکه ،اقدامات دموکرات ها ،در راستای احیای برجام ،با باج گیری استیضاح، علیه ترامپ، نتیجه معکوس بدهد.باید وارد اقدام عملی علیه رژیم شد.آن وقت ،همه مجبورند ،لالمونی گرفته و از ریس جمهور خود، پشتیبانی نمایند.این اقدام در عین حال انتخاب مجدد ترامپ را در دور دوم تضمین می نماید.(جیغ ای بنفش سندرز علیه کسینجرهم بخاطر همین است) احتمالا ،خود دموکرات ها،این قضیه را،به گوش خامنه ای رسانده اند.نتیجه آنکه :
ادامه بساط رژیم به تار موئی بسته است.مردم به جان رسیده نیز،در پی بهانه اند.