۱۳۹۵ آذر ۱۰, چهارشنبه

قول زنده یاد سیمین مان:دوباره ميسازمت وطن اگر چه با خشت جان خویش- یا به عبارت دستور روز همه ایرانیان چه در داخل و خارج از کشور: Make Iran Great Again ما ایرانیان تصمیم قاطع داریم متحدا ایران مان را نجات دهیم.این دستور روز،بنا به دلایل و اخبار زیر صد در هزار تحقق میپذیرد.سرانجام در اوج خرابی و در آستانه بن بست ها و فروپاشی رژیم ،به پیچ تاریخی بزرگ در قاموس اراده ملی ( آری به اتفاق می توان جهان گرفت.) نائل گردیدیم.ما عزم کردیم .ایران مان را کاوه وار از دست ضحاک زمانه آزاد کنیم.ودوباره بسازیم .باین دلیل:
1- دکتر محمد ملکی از داخل :حاکمیت به آخر خط رسیده و نفسهای آخررا میکشد.
2-کاهش 5 هزار واحد صنفی لبنی(ورشکستگی قریب به یک میلیون واحد تولیدی-شغلی طی یکسال گذشته) رسیدن قیمت دلار به 4 هزار توامان و کاهش بازهم بیشتر قدرت خرید مردم.
3-نشریه کنگره به ترامپ: کار رژیم ایران را تمام کنید.
4-ترامپ :کسانیکه پرچم آمریکا را آتش میزنند مجازات خواهند شد.
و صدها دلیل و خبر داخلی و خارجی دیگرعلیه این وحشت قرن 20 و 21 (جمهوری اسلامی) و هزاران دلیل و برهان قاطع ،مرگ اهریمن، فرا رسیده ،صفوف خویش را محکم ترکنیم.

نوشته است: حالا که شعار روز آمریکائیان این است:Make America Great Again
چه اشکالی دارد ماه هم شعار روزمان این باشد:Make Iran Great Again
با این توضیح که از بیستم ژانویه سال آینده،کاخ سفید بریاست جمهوری مقتدرترین ریس جمهور آمریکا در قرن بیست یکم،حرف اول و آخر را در دنیا بعنوان یک ابر قدرت روز،خواهد زد.آمریکایی که از تولد یعنی اعلام استقلالش فقط 240 سال میگذرد و اینکه چه اشکالی دارد .با بیش از 2500 سالی که از تاریخ سیاسی ومدون ایران بعنوان یک ابر قدرت تاریخی می گذرد.ما ایرانیان نیز آستین ها را، بالا زده با اتحاد و تداوم مبارزه مشترک علیه ضعف و فتوری که برکشورمان ناشی از حاکمیت انیرانی ،برقراراست.با یک تغییر بزرگ و تاریخی ،ایران مان ،را بار دیگرهمچون گذشته ،مقتدر، یعنی با شکوه و قدرتمند، سازیم.

۱۳۹۵ آذر ۳, چهارشنبه

هم اکنون سیاست روسیه، سیاستی خصمانه و توسعه‌طلبانه است که می خواهد توازن را به نفع خود نه فقط در اروپا بلکه در خاورمیانه هم تغییر دهد
 ما در جنگ جهانی قرار گرفته‌ایم. یعنی در حال جنگ با ائتلاف مسلمانان رادیکال(رژِیم تهران و داعش) و سکولارهای مستبد (روسیه پوتین )هستیم. 

۱۳۹۵ آبان ۳۰, یکشنبه

روز پنجشنبه 27آبان، یک مأمور سرکوبگر رژیم در فومن، به یک خانم هموطن زحمتکش که در حال دستفروشی بود، سیلی زد.
دو روز بعد یک مأمور سرکوبگر دیگر در ارومیه، جوان دستفروش زحمتکشی را زیر کتک گرفت.
فیلم و خبر این دو واقعه بلافاصله روی اینترنت، اقشار مختلف مردم را به واکنش واداشت. پسر نوجوان آن خانم مسن فومنی، روی شبکه‌های اجتماعی از مردم برای اطلاع‌رسانی و اعاده حق شهروندی‌اش، استمداد کرد.
مردم ارومیه در همان فیلم ضرب ‌و شتم جوان دستفروش، واکنش نشان دادند و مأموران سرکوبگر را عقب راندند. غرش یک شیرزن که به مزدوران سرکوبگر اعتراض می‌کرد، سایر شهروندان را هم تشویق به مقابله و اعتراض به مزدوران نمود.چندان دور نیست روزی که یکی از همین جرقه‌ها، آتش به خرمن هستی نظام بیندازد. آتشی که ناباورانه می‌تواند سرتاپای نظام را بسوزاند. مامور خلوت‌های خامنه‌ای و عناصر اطلاعاتی‌اش نیک می‌دانند که تشبیه این جامعه به یک بشکه باروت، تشبیه غلطی نیست، هیچ غلو و بزرگنمایی هم در این تشبیه نیست. پس بدانند که متناسب با آنچه می‌کارند، درو خواهند کرد.
مردم کارد به استخوان رسیده ایران، پیش از این بارها نشان داده‌اند که وقتی برخیزند، کاری خواهند کرد کارستان!

آنچه ژنرال مایکل فلین، مشاور امنیت ملی ترامپ در مورد ایران گفته است


صادرات خاک تالاب‌های ایران به دبی

یک استاد دانشگاه می‌گوید، برداشت بی‌رویه از منابع طبیعی و «خام‌خواری» از طبیعت آنقدر افزایش یافته که به صادرات خاک حاصل از لایروبی تالا‌ب‌های کشور به دبی رسیده است. به گزارش ایانا، محمد دهدار درگاهی استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان در همایش «جنگل‌ها و محیط زیست ایران، گذشته، حال و آینده» که در فرهنگستان علوم برگزار شده با اشاره به ۷۰ سال برنامه‌ریزی برای توسعه ایران از سال ۱۳۳۷ خورشیدی تا کنون گفته، هنوز محصولات خود را به صورت خام صادر می‌کنیم در صورتی که با فرآوری محصولی نظیر نفت، ارزش افزوده حاصل از آن چندین برابر افزایش می‌یابد. به گفته دهدار، اجرای برنامه‌های دهگانه توسعه در ایران اگرچه بر مبنای نفت و متاثر از شرایط سیاسی وقت بوده، اما بار سنگین آن همواره به دوش محیط زیست است. این مسئله در برهه‌های سخت اقتصادی و سیاسی به امید دستیابی به شاخص‌های مطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیکر محیط زیست ایران را همواره نحیف‌تر کرده‌است. به گفته او کم آبی، آلودگی آب‌ها، تولید انبوه زباله، انتشار ریزگردها، انتشار فاضلاب صنعتی و غیره، نابودی اکوسیستم‌های طبیعی و تغییر کاربری‌ها را به همراه داشته است. استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان همچنین گفته است «نگاهی گذرا به شاخص پایداری محیط زیست از جمله شاخص عملکرد محیط زیست، (EPI) بیانگر افت رتبه ایران در بین کشورهای جهان از ۵۳ در سال ۲۰۰۶ به ۱۰۵ در سال ۲۰۱۶ بوده‌است». به گفته درگاهی، اگرچه سازمان حفاظت محیط زیست همگام با جنبش‌های محیط زیستی در سال ۱۹۷۰ و با هدف حفظ محیط زیست در سال ۱۳۵۰ شکل گرفته، اما هیچ‌گاه نتوانست به رسالت اصلی خود جامه عمل بپوشاند. وی قالب بودن نگاه بخشی وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها در امر برنامه‌ریزی، عدم اجرای آمایش سرزمین، عدم اجرای قوانین کامل محیط زیست، مشارکت ضعیف مردم در امر حفاظت، عدم لحاظ اصول زیست محیطی در رویکرد بهره‌برداران دولتی و خصوصی و به طور کل وقوع جنگ، دوره سازندگی و تحریم‌ها را از مهمترین عوامل ریشه‌ای بروز مشکلات زیست محیطی در کشور دانسته است.
  •  
    يکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۳:۰۰

هوای خانه را با چه گیاهانی تصفیه کنیم؟

عصر ساختمان- از زمان فضایی ناسا در سال ۱۹۸۹ با هدف خودکفایی سفینه‌ها و ایستگاه‌های فضایی در زمینه تولید و تصفیه هوای مورد نیاز برای فضانوردان و آزمایش‌های فضایی، یک رشته پژوهش دنباله‌دار آغاز کرد که از جمله نتایج آن تأثیر خارق‌العاده استفاده از چندین نوع گیاهان معمولی خانگی برای تصفیه آلودگی‌هایی با منشأ داخلی خانه، اداره و محل کار است.


    به گزار ش پایگاه خبری «عصرساختمان»به نقل از اقتصادآنلاینآلودگی هوا این روزها همه را کلافه کرده است. در خانه و محل کارتان اما نگهدای از گیاهان می‌تواند هوای بهتری حداقل در فضای بسته برایتان فراهم کند.
    به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تسنیم، از زمان فضایی ناسا در سال 1989 با هدف خودکفایی سفینه‌ها و ایستگاه‌های فضایی در زمینه تولید و تصفیه هوای مورد نیاز برای فضانوردان و آزمایش‌های فضایی، یک رشته پژوهش دنباله‌دار آغاز کرد که از جمله نتایج آن تأثیر خارق‌العاده استفاده از چندین نوع گیاهان معمولی خانگی برای تصفیه آلودگی‌هایی با منشأ داخلی خانه، اداره و محل کار است.
    دراسینا درمنسیس، ژربرا، نخل راپیس، آگلونما (همیشه سبز)، گل عنکبوتی (گندمی)، سرخس آبلیتراتا، اسپاتی فیلوم، دراسِنا، لیریوپ، آنتوریوم، پوتوس، فیکوس بنجامین (بنجامین انجیری)، آنتوریوم آندرانوم، سانسِوریا، پاپیتال، سرخس برگ شمشیری، نخل ققنوس، نخل مرداب،بهترین گیاهان پیشنهادی ناسا برای تصفیه هوا در محیط‌های بسته هستند.، 


    ۱۳۹۵ آبان ۲۹, شنبه

    فروش خاک کشاورزی ایران به کشورهای قطر و امارات
    کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس خاک زراعی مرغوب ندارند و حتی خاک باغچه و گلخانه‌های خودشان را از خاک کشاورزی سایر کشورها تهیه می‌کنند
    تاريخ انتشار: سه شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۵:۳۸
      
    فروش خاک کشاورزی ایران به کشورهای قطر و امارات
    در حالی که تولید یک سانت خاک در طبیعت ۴۰۰سال طول می‌کشد،سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: خاک کشاورزی کشورمان به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به ویژه قطر و امارات صادر می‌شود.

    عباس پاپی‌زاده در گفت‌وگو با فارس، در پاسخ به اینکه شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه خاک کشاورزی ایران در استانهای بوشهر و هرمزگان به کشورهای قطر و امارات و موسوم به «خاک شیرین» صادر می‌شود، گفت: این موضوع درست است و متأسفانه اتفاق افتاده است و خاک حاصلخیز کشاورزی کشور به این کشورها صادر می‌شود.

    سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس افزود: خاک حاصلخیز کشاورزی ایران در قالب محموله‌های شن، ماسه و مواد کانی صادر می‌شود تا به نوعی قانون را هم دور زده باشند.

    وی ادامه داد: طبق قانون صادرات خاک کشاورزی ممنوع است اما صادرات شن، ماسه، سنگ و انواع کانی ممنوعیتی ندارد.

    وی با بیان اینکه برای تولید یک سانتی‌متر مربع خاک بیش از 400 سال زمان نیاز است، گفت: کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس خاک زراعی مرغوب ندارند و حتی خاک باغچه و گلخانه‌های خودشان را از خاک کشاورزی سایر کشورها تهیه می‌کنند.
    مارات ساخت دومين جزيره مصنوعي را كليد زد

    گسترش شيخ نشين دبی با خاك پارسي

    اقتصاد >  -
     فرزانه طهراني: مرغوب ترين خاک ايران روانه سرزمين عرب نشين مي شود تا جزايري به مساحت 50 کيلومتر مربع به اسم جزاير «النخيل» موسوم به «پالم آيلند» در سواحل جنوبي خليج فارس و در کشور امارات ساخته شود، که هم تهديدي براي محيط زيست خليج فارس محسوب مي شود و هم خواسته يا ناخواسته تيشه بر ريشه معادن و منابع ايران مي زند.
     - 
     عمق فاجعه زماني مشخص مي شود که بدانيم تنها جزيره نخلي جميرا نياز به بيش از 50 ميليون مترمکعب خاک براي به سطح آب رساندن اين سازه دارد. عرب ها با پول، بسياري از سرمايه هاي ما را خريدند، حتي خاک ما را! خاکي که براي تشکيل مجدد يک سانتيمتر از آن 700 سال زمان نياز است، تريلي تريلي و کشتي کشتي تحويل و تقديم کشورهاي عربي مي کنيم و اسمش را گذاشتيم صادرات غيرنفتي.

     قديم ها خاکي بود که به آن گل سرشوي مي گفتند و خواصي مشابه صابون داشت و براي شست وشو استفاده مي شد. امروز به اين خاک بنتونيت مي گويند که اگر يک مشت از آن را داخل يک ليترآب بريزيد حجيم مي شود و بعد از خشک شدن از بتون هم محکم تراست. معادن خاک بنتونيت در خراسان جنوبي وجود دارد که مرغوب ترين خاک آن سفيد رنگ است و عمري هزار ساله دارد. بعضي از اين معادن ماهانه سه هزار تن از اين خاک را به وسيله لودر استخراج مي کنند. خاک بنتونيت به دليل چسبندگي؛ جذب آب؛ تورم پذيري و نرم بودن کاربردهاي زيادي در ريخته گري؛ حفاري چاه هاي نفت، سدسازي و کشاورزي دارد. 10 هزار تومان مي خرند،700 هزار تومان مي فروشند عمده واحدهاي فعال خاک بنتونيت که خاک مرغوب و صادراتي دارند در قائن، شمال غرب بيرجند و بخشي در فردوس هستند. اما اينکه اين خاک به چه دردي مي خورد و کجا مي رود حکايت جالبي دارد. عرب ها هر کيلو خاک بنتونيت را 10 هزار تومان از ما مي خرند اما همين خاک را پس از فناوري، هر کيلو تا 700 هزار تومان به فروش مي رسانند. 

    سالانه صدها هزار تن از اين خاک مرغوب چه به طور رسمي و چه قاچاق به کشور امارات صادر مي شود. اگرچه اين خاک مناسب براي چاه هاي نفت است اما حقيقت تلخ اين است که امارات از آن براي ساخت جزاير مصنوعي در دوبي استفاده مي کند. موضوع صدور خاک از دو سال پيش آغاز شد. آن زمان که خبر فروش خاک ايران به قطر از سوي رسانه هاي عربي روي خروجي ها قرار گرفت و سفير ايران در دوحه از ورود پنج هزار تن خاک ايران به قطر خبر داد. البته قطر با خريد خاک ايران قصد داشت بر حاصلخيزي زمين بي حاصلش بيفزايد. گويا فروش سرمايه هاي نفت و گازمان کافي نيست و آنقدرها که بايد جيب ها را پر نمي کند که دست روي خاک هم گذاشته اند. از آنجا که خاک جزو منابعي است که تشکيل مجدد آن ساليان سال زمان مي برد. 

    مسوولان سعي کردند امضاي تفاهمنامه با قطر جهت فروش خاک از ديد رسانه ها مخفي بماند از اين رو در ايران هيچ مقام مسوولي از خروج اين خاک خبر نداد و به طور کلي تمامي دست اندرکاران عرصه کشاورزي اعم از وزير و معاونان در ابتدا اين خبر را رد کردند اما چيزي نگذشت که با خبررساني عرب ها، مسوولان ايران نيز بر اين موضوع صحه گذاشتند. اولين واکنش ها به خبر صادرات خاک ايران به قطر از سوي معاون آب، خاک و صنايع وزارت جهاد کشاورزي بود. در اولين تماس با وي، خيلي سريع و کوتاه به سوالات پاسخ مي گويد. وي مي افزايد: اين معاونت مخالفت خود با صادرات خاک از ايران را اعلام کرده و نمي داند که وزارت امور خارجه چگونه قرارداد صادرات خاک ايران به قطر را منعقد کرده است. 

    اما در مصاحبه هاي بعدي، سيد رحيم سجادي درخصوص صادرات خاک ايران به قطر مي گويد: با صادرات خاک به صورت فله اي مخالفيم. خاک من از تو، پول تو از من حاشيه نشينان جنوب خليج فارس پس از سال ها چشم طمع دوختن به تغيير نام اين پهنه عظيم آبي و دسيسه چيني براي تصاحب جزاير سه گانه و عدم توفيق در اين موضوع، حالااز در تطميع برخي افراد جهت تصاحب خاک ايران برآمده اند و ظاهرا در سکوت برخي از مطلعان، در حال دست يافتن به اهداف کلان خويشند. در حالي که کارشناسان محيط زيست معتقدند هرساله به دلايل مختلف از جمله فرسايش، دو ميليارد تن خاک در کشور از بين مي رود، طي روزهاي گذشته يکي از اعضاي هيات علمي مرکز تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور درباره روند رو به افزايش صدور گسترده خاک مرغوب کشور هشدار داد. محمود درويش در اين مورد گفت: ما چه اين مساله را قبول کنيم چه قبول نکنيم، صدور خاک از کشور صورت مي گيرد. 

    وي با اشاره به اينکه خاک پيت در حال حاضر در بازار با قيمتي نزديک به 100هزارتومان براي هر متر مربع خريد و فروش مي شود، اظهار داشت: اينکه ما بيان کنيم صادرات خاک ممنوع و غيرقانوني است، راه علاج مشکل نيست زيرا مساله خيلي گسترده تر از اين است، زيرا کشورهاي عربي قيمت هاي کلاني براي به دست آوردن مواد غذايي موجود در خاک کشور ما مي پردازند و اين اتفاق صورت مي گيرد. راه هاي خروج خاک خاک به دو روش عمده قاچاق مي شود. اول به صورت قاچاق در قالب بسته بندي که از مبادي غيرقانوني از کشور خارج مي شود و مثل تمام کالاهايي که از کشور قاچاق مي شود از ميزان دقيق آن اطلاعي در دست نيست، اما مسوولان تاييد مي کنند که قاچاق صورت مي گيرد. به ويژه درباره خاک «پيت» که مرغوب ترين خاک و محل چند ساله رويش چمن بوده است و داراي مواد آلي بسيار و سبک است.

     شايان ذکر است از خاک پيت براي پرورش قارچ نيز استفاده مي شود. روش دوم قاچاق در قالب صادرات گل و گياه است. در اين روش که قانوني هم صورت مي گيرد، قاچاقچيان مسوولان را دور مي زنند و چندين برابر نياز گلدان، خاک در آن مي ريزند. در خارج از کشور نيز گياه که ارزش و اعتباري ندارد، در مواردي حتي دور ريخته مي شود و آنچه در قيمت هاي بالاخريد و فروش مي شود، خاک گلدان است. بنابراين مي توان گفت به قاچاق خاک جنبه قانوني داده شده است و مسوولان هم کم و بيش از آن اطلاع دارند. اگرچه سال گذشته بر اساس موافقتنامه قانون قرنطينه اي گياهي که در مجلس به تصويب رسيد، هرگونه جابه جايي گياهان به همراه خاک ممنوع شد اما همچنان صادرات گل و گياه با خاک انجام مي شود. روزنامه شرق ، شماره 1692 

    خاک یکی از منابع با ارزش و ضروری برای حیات کره زمین است. امروزه در مجموع ۳۱.۱۳درصد از خاک زمین، ویژه کشاورزی است که از آن میان تنها ۷۱.۴‌درصد آن همواره محصول می‌دهد.  نزدیک به ۴۰‌درصد از خاک زمین به‌عنوان چراگاه و کشتزار کاربرد دارد. حال تصور کنید این خاک با ارزش که زندگی ما به محصولی که از دل آن به وجود میآید وابسته است، به مرور تخریب شود. 

    در این صورت چه سرنوشتی برای ما حاصل خواهد شد. خاکی که برای تشکیل هر سانتیمتر آن ۴۰۰‌سال زمان نیاز است. از عوامل طبیعی تخریب خاک که همان فرسایش طبیعی است بگذریم، می‌رسیم به تخریب خاک ناشی از فعالیت بشر.

    ۱۳۹۵ آبان ۲۸, جمعه

    در همین حال، باید گفت که نگرش تجاری یکی از مختصات اصلی شخصیت دونالد ترامپ است. این موضوع بر کسی پوشیده نیست. تمامی سوابق او در فعالیت های تجاری و اقتصادی بوده است. سخنان او در زمینه مسائل تجارت بین المللی و اعمال موازین حمایتی از صنایع و تولیدات داخلی آمریکا، او را از تمامی رهبران آمریکا در ۴۰ سال اخیر متمایز می کند.
    آیا دونالد ترامپ در بازبینی توافق اتمی ایران، در سودای توافقی نیست که منافع تجاری و اقتصادی آمریکا را به نحو شایسته ای تأمین کند؟ آیا آنچه اوباما در توافق حاضر نتوانسته به دست آورد، ترامپ در صدد احیای آن نیست؟ 
    این گزینه می تواند با اولویت هایی که ترامپ تا کنون برای آینده اقتصادی آمریکا ترسیم کرده است، در تطابق کامل قرار بگیرد. یک توافق کاملاً برد، برد! و اگر ترامپ در این راه موفق شود؟ برای او پیروزی بسیار مهمی محسوب می شود و جایگاه او را در نزد افکار عمومی مردم آمریکا به یکباره ارتقا خواهد داد!
    در این شرایط، دونالد ترامپ با همراهی کنگره(مجلس نمایندگان و سنای) جمهوری خواه میتواند هر روز مجازات های یکجانبه آمریکا علیه ایران را گسترش دهد، بدون آنکه اکثریت کشورهای جهان از آن تبعیت کنند. در چنین شرایطی، تنها امید آمریکا برای اجماع جهانی علیه ایران، عدم رعایت مفاد توافق هسته ای توسط ایران است.
    وافق هسته ای وین(برجام) یک پیمان بین المللی محسوب نمی شود. این توافق هیچگاه به طور رسمی امضا نشده و توسط پارلمان کشورهای ۵+۱، از جمله کنگره آمریکا تصویب نشده است. هرچند برجام یک توافق نامه چندجانبه است که به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده است، اما نباید فراموش کرد که قطعنامه شماره ۲۲۳۱ شورای امنیت در این باره، در صورت عدم رعایت شرایط مندرج در آن از سوی کشورهای عضو، هیچگونه مجازاتی برای کشورهای نقض کننده قطعنامه، به استثنای ایران پیش بینی نکرده است. قطعنامه شماره ۲۲۳۱ قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت علیه ایران، ازجمله قطعنامه‌های زیر ماده ۴۱ فصل ۷ منشور ملل متحد را به‌صورت مشروط لغو کرده، اما با مکانیزم نسبتا ساده‌ای قابلیت بازگشت دارد. در قطعنامه ۲۲۳۱ جزئیات مهمی در مورد مسئله نظارت بر عملکرد برنامه هسته ای ایران و همچنین ساز و کار بازگشت تحریم‌ها (موسوم به مکانیزم ماشه)، تحریم‌های تسلیحاتی و همچنین روند حل اختلاف منظور شده است. این در حالی است که عدم رعایت این قطعنامه از سوی دیگر کشورهای عضو( به عنوان مثال آمریکا) الزاماتی با عواقب حقوقی برای آنها ندارد.
    بنابراین می توان گفت که توافق هسته ای وین(برجام) توافقی است بین کشورهای ۵+۱ و ایران و تا هنگامیکه طرفین به مفاد و اصول آن متعهد و پایبند هستند، میتواند دوام داشته باشد. همانطور که مارک تانر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز چهارشنبه گذشته، پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در باره آن اظهار نظر کرد:" توافق هسته ای وین تا مادامیکه تمامی طرف های توافق به آن پایبند باشند و آنرا رعایت کنند، معتبر است."

    ۱۳۹۵ آبان ۲۴, دوشنبه

    «دبکا فایل» در مطلبی مدعی شد که احتمالا اولین اقدام نظامی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور بعدی آمریکا در خاورمیانه علیه رژیم تهران خواهد بود تا از این طریق بتواند وجهه تخریب شده آمریکا را ترمیم کند. در زمان ریاست جمهوری اش اجازه نخواهد داد تا عوامل این رژیم بار دیگر آمریکا را آشفته کنند.ترامپ در مبارزات انتخاباتی اش با تاکید  بر لغو توافق هسته ای و فاجعه بار خواندن برجام  بارها در اظهاراتش قول داده که در صورت لزوم برای جلوگیری از دستیابی رژیم به سلاح هسته ای از زور استفاده خواهد کرد. با حملات هدفمند به تاسیسات هسته ای وجهه آمریکا در خاورمیانه را بازسازی میکند. ترامپ و کنگره آمریکا که تحت کنترل جمهوری خواهان است قطعا نقض تعهدات از سوی تهران را تحمل نخواهند کرد، لذا احتمالا یکی از اهداف ترامپ راکتور آب سنگین اراک و هدف بعدی پایگاه موشک های بالستیک ایران خواهد بود.
    ماموریت دولت ترامپ تضعیف اقتصاد،انزوای جهانی و تغییررژیم تهران ،با فرصت دادن به مخالفان ،میباشد.

     

     ترامپ در حالی از اصلاح برجام سخن می‌گوید که در عین حال قصد دارد با کشورهایی که با داعش در حال جنگ هستند، همکاری کند.در طول جنگ جهانی دوم، در دوره رئیس ‌جمهور فرانکلین روزولت، آمریکایی‌های زیادی به این نتیجه رسیده بودند که ابتدا باید با نازی‌ها (اکنون داعش )روبرو شد و بعد بالاخره به سراغ کمونیسم ( اکنون  رژیم تهران )رفت.

    ۱۳۹۵ آبان ۱۸, سه‌شنبه

    اگر فکر می‌کنید در امنیت هستید این مطلب را بخوانید، شادی امین

    شادی امین
    در روش‌های جدید دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، با استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی از قبیل فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام و ... ابتدا با نام و آی دی جعلی و در بسیاری از موارد تحت پوشش و نام افراد شناخته شده با فرد "هدف" تماس می‌گیرند و ارتباط و زمینه اعتماد را با قربانیان خود ایجاد می‌کنند. بعد با همان آی دی جعلی با آنها چت کرده و خواهان گفت و گو، نظرسنجی و یا مصاحبه می‌شوند، در ادامه 
    مدتی است دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی روش‌های جدید و در عین حال بسیار ساده‌ای را برای به تور انداختن کاربران فیسبوک و تلگرام و همچنین کسانی که یا صاحب نام و یا دارای پیشینه فعالیت و یا سابقه دستگیری و زندان هستند به کار می برند. افراد بسیاری در تمام ماه‌های گذشته، به درجات گوناگون قربانی این روش دستگاه امنیتی نظام "تدبیر و امید" شده‌اند. روش‌های شناخته شده‌ای که برخی از آنها پس از سال‌ها توسط قربانیان بازگو می‌شود تا همدلی جامعه و هوشیاری دیگران را در رویارویی با چنین شیوه‌ای ممکن کند. نمونه روایت شیرین عبادی (۱) و مهرانگیز کار (۲) نمونه‌های عبرت انگیزی از این شیوه های فشار امنیتی هستند.
    این‌بار در روش‌های جدید، با استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی از قبیل فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام و ... ابتدا با نام و آی دی جعلی و در بسیاری از موارد تحت پوشش و نام افراد شناخته شده با فرد "هدف" تماس می‌گیرند و ارتباط و زمینه اعتماد را با قربانیان خود ایجاد می‌کنند. بعد با همان آی دی جعلی با آنها چت کرده و خواهان گفت و گو، نظرسنجی و یا مصاحبه می‌شوند. اما در تداوم کار و زمانی که افراد حاضر به مصاحبه صوتی و یا تصویری شده اند، برای پرهیز از لو رفتن به دلیل صدایشان و روشن شدن اینکه با نام دروغین ظاهر شده‌اند، فرد را ظاهرا به همکار دیگری (در اینجا فردی شناخته نشده و به اصطلاح بی‌نام و نشان) وصل کرده و سپس بازجویی غیر رسمی آنلاین با خیال راحت، توسط "همکارایشان" انجام می‌شود.
    در پخش و انتشار این صداها و تصاویربه دست آمده، صحبتی از پروژه امنیتی نیست. برعکس دوره‌های قبل که بر پروژه‌های خود نام‌گذاری نیز می‌کردند، مانند عملیات چشم روباه (۳) و یا پروژه ناصح (۴) و یا پروژه عنکبوت (۵) و ...، این بار دستگاه امنیتی- اطلاعاتی، نقش خود را در این اقدامات و انجام این مصاحبه‌های دروغین انکار کرده و تولید آنها را به اشخاصی از درون این رسانه‌ها و تشکل‌ها نسبت می‌دهند و خود با خیال راحت در جاهای دیگر قربانیان جدید می‌جویند. برای مثال در اجرای پروژه "زدن" شبکه تلویزیونی "من و تو" به دروغ این ویدیوها را به شخصی غیر واقعی که گویا سابقا از مدیران این شبکه بوده و استعفا داده است به نام "معین سعیدی" نسبت داده و وب‌سایتی به همین نام ایجاد کرده (۶) و ویدیوها را ابتدا در آنجا منتشر کرده و سپس در فارس نیوز و مشرق نیوز و شفقنا و جام نیوز و دهها رسانه رسمی و غیررسمی خود بازنشر می‌کنند.علت این امر این است که اگرمشخص شود که انجام این گفت و گوها از پروژه‌های خود اطلاعات و سپاه و ... برای بی اعتبار کردن یک شبکه پر بیننده و یا فعال خاصی بوده، ادامه مصاحبه‌های دروغینشان (بخوان بازجویی آنلاین) ناممکن می‌شود.
    چند نمونه
    چند ماه قبل فردی از طریق فیسبوک و همچنین گذاشتن پیام در اسکایپ با عده ای از شرکت کنندگان در برنامه "بفرمایید شام" (۷) و همچنین افراد دیگر از جمله خبرنگاری از بی بی سی (۸) تماس می‌گیرد و خود را "رها اعتمادی"، مجری تلویزیون "من و تو" معرفی می‌کند. او در این چت کتبی‌ عنوان می‌کند که قصد دارد یک بررسی از برنامه‌های تلویزیون "من و تو" ارائه داده و مشکلات و نقص‌ها را برطرف کنند و بر همین اساس به انجام مصاحبه و نظرسنجی از شرکت‌کنندگان در این برنامه‌ها و صاحب‌نظران اقدام می‌کنند. با این توضیح دروغین، اعتماد افراد جلب شده و پس از موافقت‌شان، فرد صاحب نام! (در این مورد رها اعتمادی) برای جلوگیری از لو رفتن کارشان، ظاهرا "همکاری" را معرفی می‌کند و خود (لااقل با هویت فرد شناخته شده، از دور خارج می‌شود) و به اصطلاح همکار وی به گفت و گوی تلفنی و یا اسکایپی اقدام می‌کند. این به اصطلاح نظرسنجی‌ها ضبط شده‌اند. بدیهی است که افراد مورد سوال نیز بر تنگناها و یا مشکلات انگشت گذاشته و نقدهای خود را صریح بیان می‌کنند، آن‌ها با این فرض حرف می‌زنند که این تصاویر، استفاده داخلی دارد و پخش نخواهد شد. آن‌ها هیچ اطلاعی از اینکه طعمه دستگاه امنیتی- اطلاعاتی شده‌اند ندارند. اما مصاحبه‌های یاد شده با برشی حرفه‌ای، نه به کار بهبود شبکه مورد نظر، بلکه به کار سرویس اطلاعاتی می‌آید.
    در این روش، ماموران اطلاعاتی در بیشتر موارد از قربانیان خود می‌خواهند تا دوربین اسکایپ خود را روشن کنند تا آنها بتوانند این اسناد را به رییس شبکه ارائه دهند. فرد مورد سوال نیز خوش باورانه دوربین خود را بر روی بازجوی نشسته در مقر اطلاعات یا سپاه یا هر مرکز جاسوسی دیگری، باز کرده و به آنها به راحتی امکان می‌دهند که به ضبط تصویر و صدای آنها پرداخته و البته بازجویان و اطلاعاتی‌های آن سوی خط با توجیه خراب بودن دوربینش و یا در سفر بودن و ... از نشان دادن چهره خود طفره رفته‌اند.
    در نمونه دیگری از این روش، عده‌ای با استفاده از یک آی دی جعلی فیس بوک، خود را صادق صبا، یعنی مدیر سابق بخش فارسی بی‌بی‌سی معرفی می‌کنند که به دنبال معرفی افراد لایق برای استخدام به عنوان مجری و خبرنگار در بی‌بی‌سی است. ماموران امنیتی پشت این آی‌دی جعلی متنی را در اختیار افراد قرار می‌دهند تا برایشان بخوانند و به اصطلاح تست گویندگی بدهند. این متون از موضوعاتی علیه خود بی‌بی‌سی تا علیه افراد گوناگون را به عنوان متن تست(!) در بر می‌گیرد. جالب اینجاست که در مواردی این متن باید روی خط تلفن و از طریق برنامه "نوبت شما" خوانده شود تا به اصطلاح روشن شود که فرد متقاضی گویندگی در بی‌بی‌سی تا چه حد می‌تواند بر اعصاب خود مسلط باشد و هر متنی را روی خط و زنده بخواند.
    در ابتدا به نظر می آید با این روش، آن‌ها تنها در صدد یافتن یک (کالر) یا تلفن کننده مخالف بی‌بی‌سی در برنامه پر مخاطب "نوبت شما" برآمده‌اند، اما با کمی مکث بر روی تاثیرات به کار گرفتن این شیوه بر قربانیان آن متوجه می‌شویم که آنها علاوه بر شریک کردن افراد مخالف خودشان در همدستی با "حاکمیت و سیستم اطلاعاتی آن" در بی‌اعتبار کردن رسانه‌های خارجی، اعتبار فرد را نیز در نزد خود و اطرافیانش مخدوش و حس شکست و مورد سو استفاده واقع شدن را به وی القا می‌کنند. حسی که می‌تواند فرد را تا مرز تخریب و خود ویرانگری بکشاند و یا حداقل از محیط‌های امن خود او را منزوی و از فعالیت سیاسی و اجتماعی محرومش کند.
    در این روش به کرات دیده شده از افراد می‌خواهند برایشان عکس بفرستند و یا عکس‌های آن‌ها را یا از فیسبوک و دیگر شبکه های اجتماعی برداشته و به تصاویر و صداهای پخش شده اضافه می‌کنند. در عین حال در فضای اعتماد ایجاد شده، از قربانی خود سوالاتی خصوصی کرده و نظرات وی و نزدیکی و دوری‌اش به گرایشات سیاسی موجود را جویا می‌شوند. فردی که بدون اطلاع در چنین مکالمه‌ای "سفره دل" می‌گشاید، دارد برای خود پرونده‎ای امنیتی ایجاد می‌کند. اگر در ایران زندگی می‌کند که به شکلی بلاواسطه در خطر امنیتی قرار می گیرد و اگر اهل رفت و آمد به ایران است که در اولین سفر باید بازجویی پس دهد یا مورد اخاذی اطلاعاتی‌ها قرار گرفته و یا زندانی شود. در بهترین حالت به قید کفالت و یا وثیقه آزاد و ممنوع الخروج شود.
    همه این ضربه‌های شخصی اما در مقابل استفاده‌ای که نظام اطلاعاتی و امنیتی از چنین حجم عظیمی از اطلاعات و مواد خام صوتی و تصویری که برای پروژه‌های کثیف و در خدمت نابود کردن هر صدای مخالف و مقابل خود می‌برند، کمترین ضرر و ضربه است.
    چرا این روش؟
    این روش کارآیی دارد چون قربانیان را تک به تک و بدون ارتباط با هم به دام انداخته و سیاست خود را در خفا به پیش می‌برد. این روش کارآیی دارد چون قربانیان را در محیط زیست خودشان و در کمال حس امنیت به دام می‌اندازد و در یک گپ و گفت "دوستانه" و "خصوصی" بیشترین اطلاعات را به دست می‌آورد؛ یعنی با صرف کمترین هزینه بیشترین بُرد را دارد. این روش کارآمد است چون هنوز تا اثبات و جا افتادن آن به عنوان یک روش بازجویی فاصله زیادی دارد. یکی دیگر از نتایج این روش بازجویی آنلاین، که بسیاری از قربانیانش در ترکیه، مالزی، یا شهرهای پاریس، لندن، تورونتو، مونترال، واشینگتن و ... زندگی می‌کنند و با توجه به فضای نسبتا آزاد زندگی، بدون تمرکز بر رعایت مسائل امنیتی به دام سیستم امنیتی می‌افتند، برهم ریختن تصویرواقعی از جایگاه آدم‌های گوناگون است. مجری بی‌بی‌سی به یکباره در یک رسانه دولتی بر علیه شبکه من و تو حرف می‌زند و یا یک تبعیدی یا مهاجر مخالف جمهوری اسلامی هم نظر با دستگاه دروغ پراکنی دولتی وارد به اصطلاح افشاگری علیه کارکنان یک شبکه تلویزیونی خارج از ایران می‌شود. یا یک فرد فعال سیاسی به یکباره در برنامه نوبت شما به نفع جمهوری اسلامی سخن می گوید و ... پخش این فیلم و صداها از رسانه‌های رسمی و نیمه رسمی ایران از قبیل جام نیوز و شفقنا و فارس نیوز و... عملا این انسان‌ها را فلج کرده و در یک موقعیت شکننده قرار می‌دهد. اتفاقی که می‌افتد احساس شرم و ناتوانی است. حسی که قرار است به کل جامعه نیز سرایت داده شود. احساسی که سال‌هاست در سیاست تواب سازی و اعتراف‌گیری اجباری به بخش اصلی سیاست بازجویی و شکنجه توسط نهادهای امنیتی بدل شده است.
    دستگاه اطلاعاتی - امنیتی با تهدید و ایجاد حس خطا در فرد قربانی، باعث به سکوت کشانیدن وی و در خفا ماندن شیوه‌های شکنجه روانی و به دام انداختن طعمه‌های خود می‌شود و سپس با اعتماد به نفس کامل افراد دیگری را نشانه رود و بدین ترتیب تهدید، ارعاب و تخلیه اطلاعاتی و فریب افراد در خفا امکان تکرار می‌یابد.
    قربانیان خشونت سایبری و یا قربانیان دستگاه های امنیتی- اطلاعاتی نیز دقیقا به‌سان قربانیان تجاوز، در سکوت و فضای امن ایجاد شده برای متجاوز و همچنین حس شرم و گناه ایجاد شده است که سرکوب و لِه می شوند. تنها راه ناامن کردن فضا و رسوا کردن آنان، سخن گفتن و شفافیت بخشیدن به اتفاقی است که رخ داده است. در شکستن سکوت از سوی قربانیان است که محیط متجاوزین، بازجویان و مقامات و مسئولان ناقض حقوق بشر ناامن شده و قربانیان احتمالی دیگر هشیارانه با وی روبه رو می‌شوند.
    کسانی که دست به خشونت سایبری می‌زنند و یا سربازان ارتش سایبری و ماموران وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران نیز در سکوت قربانیان، روش های مشابه را برای دیگران به کار می‌برند و هر روز، قربانیان بیشتری را با احساس گناه، تحقیر، شرم، عذاب وجدان و از آن بدتر، ترس از تعقیب و دستگیری و زندان و محکومیت، به خیل به ‌دام افتادگان دستگاه سرکوب اضافه می کنند.
    شفافیت و شکستن سکوت
    رعایت مسائل امنیتی و ‌توجه به تماس‌ها و مکاتبات و مکالماتمان و حساسیت به ضربه‌های ناشی از آن، درجه ‌مسئولیت‌پذیری ما را در برابر اطرافیان و فضای سیاسی نشان می‌دهد.
    در تداوم اجرای روش‌های اطلاعاتی و امنیتی که شرحشان رفت، افراد فعال یا شناخته شده ابزار پروژه‌های "دشمن سازی" کسانی چون شریعتمداری و یاران و برادرانش شده‌اند. یعنی فعالین، خود، ابزار سرکوب و بی‌اعتبار کردن هر صدای مخالف و معترضی شده‌اند. این یعنی خود این افراد نیز حس می‌کنند بی اعتبار شده‌اند و در اعتبار دادن به لجن پراکنی‌های اینان علیه رسانه‌ها و افراد و سازمان‌های گوناگون شریک جرم شده‌اند، هر چند خود نیز قربانی یک سیستم امنیتی و عنکبوتی باشند.
    متاسفانه علی رغم توضیحات و تاکیدهای مکرر بسیاری درباره علنی و افشا ساختن تجربه‌های شخصی به دام افتادن و یا موفقیت در مقابله با نهادهای سرکوب، اعم از اطلاعات و یا سپاه و دیگر نهادهای امنیتی، همچنان عده زیادی به غلط ترجیح می دهند سکوت کنند و به خیال خودشان، خود را بیش از این درگیر نکرده و مورد خطر قرار ندهند. در چنین محافظه کاری و مخفی کاری‌ای است که روش‌های به کار گرفته شده توسط اطلاعاتی‌ها و بازجویان، به روش‌هایی کار آمد بدل شده و قابل اجرای مکرر می‌شود. در این حالت حیاط خلوت امنی برای بازجویان و ماموران امنیتی ایجاد می‌شود تا بتوانند باز هم در "امنیت" کامل قربانیان دیگری بگیرند.
    ما می توانیم مسئولیت پذیری‌مان را با طرح این روند و افشای تحرکات سیستم امنیتی نشان دهیم. با این همه، در صورتی که با رعایت تمامی موازین امنیتی و احتیاط‌های لازم، باز هم در تور بازجویی آنلاین افتادیم، تنها راه خروج از این وضعیت، مقاومت دائم و رسوا کردن و علنی کردن روش‌های آنان است. در حالی که هر چه بیشتر این روش‌ها به اصطلاح "لو" روند، کمتر کارآیی داشته و به نسبت، قربانیان کمتری خواهند گرفت. طرح و علنی کردن این روش‌ها نه تنها وظیفه، بلکه تنها راه جبران خسارتی است که احتمالا توسط این قربانیان به همراهان و یا همفکران‌شان وارد شده است.
    http://news.gooya.com/politics/archives/2016/05/212177.php
    سپاسگزاری و پشتیبانی از حماسه سازان هفتم آبان از سوی ۱۸ سازمان و ۱۲۷ چهره فرهنگی و سیاسی
    -----------------------------
    هفتم آبان امسال، برگ درخشانی در تاریخ معاصر کشورمان رقم خورد. در اوج نگرانی ایران دوستان از وضعیت درونی کشور و شرایط خطرناک و اسفبار منطقه، خودآگاه ملی ایرانیان، شمار بسیار بالایی از آنان را به برگزاری یک نمایش بزرگ از قدرت، همدلی و اراده ملی برانگیخت.
    شما، فرزندان شایسته ایران زمین در نهایت متانت، آرامش و شایستگی، راههای دور را پیمودید تا به پیشگاه پدر معنوی ایران بروید و نه تنها با او که با خودتان نیز هم پیمان شوید که برای پس گرفتن ایرانتان از اغیار، اسب اراده خویش را زین می کنید. از گوشه و کنار این سرزمین کهنسال، خویشتن را به دشت پاسارگاد رساندید تا دست در دست دیگر هممیهنان، به جهان بگویید که ملتی زنده اید و به دنبال بازیابی و بازپس گیری هویت و فرهنگ والای خویش هستید.
    حضور باشکوه شما، دوستان را شاد و سرفراز و دشمنان را شگفت زده و خشمگین نمود. شعارهای پرمعنی و زیبنده ای که از بغض شکسته هزار و چهارصد ساله برخاسته بود را دیدیم و فریادهای حاصل از درد سی و هشت ساله را نیز با گوش جان شنیدیم.
    از سوی دیگر، رویداد بزرگ پاسارگاد، نمایش دل انگیز و جانفزای مهر و وفاق ایرانیان از هر تیره و زبانی بود. هویت ایرانی با همه پشتوانه های تاریخی اش که مانند خمیر مایه ای همه تیره های ایرانی را بهم پیوند داده است، سرمایه ای است که کمتر ملتی در منطقه دارا می باشد. باید قدردان و نگهبان این موهبت باشیم.
    فرزندان کورش و زرتشت و اردشیر و فردوسی، دوستداران بابک، یعقوب و مرداویج، شیفتگان امیرکبیر و ستارخان و رضاشاه:
    دست تک تک شما را می فشاریم و به داشتن هممیهنانی چون شما، به خود می بالیم. درود بر خانواده هایی که با همه سختی ها و گرفتاریهای این سالها، فرزندانی اینگونه در دامان آریابوم پرورده اند.
    ققنوس ایران در حال برخاستن از خاکستر خویش است. بچه های ایران می توانند دوباره تاریخ ساز شوند همچنان که در این چند هزاره، بارها شده اند.
    ما امضا کنندگان این بیانیه به هر دو شیوه سازمانی و انفرادی، نهایت سپاسمان را از شما اعلام می داریم و دوشادوش شما میهن یاران، در این رستاخیز بزرگ ایرانی، کوشا خواهیم بود.
    نوامبر ۲۰۱۶



    سازمانها به ترتیب حروف الفبا:

    انجمن ایران کیانی- استرالیا
    انجمن ایران - دالاس
    انجمن پادشاهی ایران – تُندر
    بنیاد اروپایی زرتشت
    بنیاد پارسیان - کانادا
    بنیاد فرهنگی مهرگان
    پژوهشکده مطالعات ایران - کانادا
    جبهه ملی – تشکیلات آمریکا
    جمعیت خرد پیشه گان ریشه ای ایران
    جنبش بختیاری
    جنبش پایداری مرز پرگهر
    جنبش رنسانس (نوزایی) ایرانی
    جنبش "ما هستیم"
    حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات)
    سازمان خشم
    سازمان درفش کاویانی
    سپاه جاویدان و رادیو سرباز
    نهاد مردمی


    فهرست افراد به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی:

    سهراب اخوان، برنامه ساز تلویزیون
    آروین آدریان، نویسنده و کنشگر فرهنگی
    شاهین اروند، کنشگر سیاسی
    تارا آریا، کنشگر فرهنگی
    مزدا آریا، کنشگر فرهنگی
    دکتر جمشید آریاداد، استاد دانشگاه و کنشگر فرهنگی
    دکتر شهرام آرین، پژوهشگر و استاد دانشگاه
    فرهاد آرین، کنشگر فرهنگی
    شهروز اَش، فیلسوف و پژوهشگر فرهنگی
    ملیحه آقاجانی، کنشگر سیاسی
    کورش آلادین، برنامه ساز تلویزیون
    دکتر علی اکبر امیدمهر، دیپلمات، عضو پیشین دفتر سیاسی شورای ملی
    دکتر ناصر انقطاع، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
    دکتر اردشیر انوشیروانی، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ
    روناک ایاذی، کنشگر سیاسی
    مصطفی باب الحوایج، کنشگر سیاسی
    صابر بابایی، کنشگر سیاسی
    دکتر نامدار بقایی یزدی، پژوهشگر و استاد دانشگاه
    دکتر نادر بقایی یزدی، پژوهشگر و کنشگر فرهنگی
    پروین بقایی یزدی، کنشگر سیاسی
    بهزاد بناساز، کنشگر سیاسی
    کیومرث بهیرایی، کنشگر فرهنگی
    سرگرد خلبان خسرو بیت الهی، دبیرکل حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات)
    آرش بینش پژوه، کنشگر سیاسی
    فواد پاشایی، دبیرکل پیشین و رایزن کنونی حرب مشروطه
    سیروس پاکدل، کنشگر سیاسی
    ناصر پُل، کنشگر سیاسی
    عباس پهلوان، روزنامه نگار
    عسل پهلوان، برنامه ساز تلویزیون
    رامین پیرامون، روزنامه نگار
    فرخ پیرنیا، کنشگر سیاسی
    آریوبرزن پیروزنیا، کنشگر سیاسی
    ژینا تهرانی، برنامه ساز تلویزیون
    بهداد جاودان، کنشگر سیاسی
    دکتر جیسون رضا جرجانی، استاد فلسفه و نویسنده
    دکتر بهمن جلدی، حقوقدان
    افشین جم، کنشگر سیاسی
    دکتر جاوید جوان، استاد دانشگاه
    پرویز حدادی زاده، کنشگر فرهنگی
    محبوبه حسین پور، کنشگر سیاسی
    دکترحسین حقیقی، حقوقدان
    کوروش حقیقی، کنشگر سیاسی
    امیر حکیم، کنشگر سیاسی
    محمدرضا حیدری، دیپلمات و عضو پیشین دفتر سیاسی شورای ملی
    حسین خرم، حقوقدان
    دکتر خسرو خزاعی (پردیس)، نویسنده و پژوهشگر
    بیژن خلیلی، روزنامه نگار و مسئول شرکت کتاب
    کیوان دشتی، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
    افسانه دیانت، کنشگر سیاسی
    بابک دین داوری، کنشگر فرهنگی
    پتروس راد، کنشگر فرهنگی
    لی لی روشن، کنشگر سیاسی
    پروین زندی، کنشگر فرهنگی
    مرداویج زیاری، آرشیتکت و کنشگر فرهنگی
    رضا رازی، کنشگر سیاسی
    دکتر منوچهر رزم آرا، وزیر اسبق بهداری
    مهرداد رهبر، هنرمند و کنشگر فرهنگی
    دکترحسن رهنوردی، معاون اسبق وزارت بهداری و قهرمان المپیک
    حشمت رئیسی، کنشگر سیاسی و فرهنگی
    دکتر نادر زاهدی، استاد دانشگاه
    حشمت رئیسی، کنشگر سیاسی و فرهنگی
    زینت ژدوار، کنشگر سیاسی
    مریم ژدوار، کنشگر سیاسی
    سویل ساحل گزین، کنشگر سیاسی
    کورش سبزاندام، کنشگر فرهنگی
    نیما سعیدی، کنشگر سیاسی، عضو پیشین دفتر سیاسی شورای ملی
    جمشید شارمهد، کنشگر سیاسی
    دکتر ایرج شاه ولایتی، روانشناس و کنشگر سیاسی
    دکتر منوچهر شجاعی، کنشگر سیاسی، عضو پیشین شورای عالی شورای ملی
    سیروس شرفشاهی، روزنامه نگار
    مهدی شمشیری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و سیاست
    دکتر حسین شهرستانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
    آریا شیرانی، کنشگر سیاسی
    آریا صالحی، کنشگر فرهنگی، عضو پیشین شورای عالی شورای ملی
    مسعود صدر، سخن سرا و نویسنده
    ابراهیم طاهری، کنشگر سیاسی
    ژاله عبدالله زاده، کنشگر سیاسی
    یحیی عدل، کنشگر سیاسی
    دکتر رویا عراقی، عضو پیشین دفتر سیاسی شورای ملی
    سرگرد دکتر مصطفی عرب، استاد دانشگاه و کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال
    آرتیمیس علی آبادی، پژوهشگر فرهنگی
    فیروزه غفارپور، کنشگر سیاسی
    ایرج فاطمی، روزنامه نگار
    شهریار فتحی، کنشگر سیاسی
    احمد فراستی، کنشگر سیاسی
    دکتر علی فرازنده، کنشگر سیاسی، عضو پیشین شورای عالی شورای ملی
    فرزاد فراهانی، کنشگر سیاسی و برنامه ساز تلویزیون
    روزبه فراهانی پور، کنشگر سیاسی
    دکتر دانش فروغی، روانشناس و نویسنده
    تارا فرهید، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
    حسن فیروزی، کنشگر فرهنگی
    علی قشمی، کنشگر سیاسی
    داریوش کدیور، روزنامه نگار
    طلعت کرابی، کنشگر سیاسی
    مریم کرابی، کنشگر سیاسی
    سروان خلبان علی کرمی، کنشگر سیاسی
    کورش کلهر، کنشگر سیاسی
    آرش کمانچه، کنشگر فرهنگی
    سرهنگ امیر هوشنگ گلشنی، برنامه ساز تلویزیون
    سرگرد خلبان محمد گنابادی، رادیو سرباز
    رخسان گنجی، کنشگر سیاسی
    دکتر منوچهر گنجی، حقوقدان و وزیر اسبق آموزش و پرورش
    بهمن مالیزاده، رییس بنیاد نیکوکاری نوروز
    فرهمند محمود کلایه، کنشگر سیاسی
    نیکی محمودی، کنشگر سیاسی
    محمد مریخ، کنشگر سیاسی
    کورش معصومی فر، کنشگر فرهنگی
    دکتر شهلا ممتاز، روانشناس
    شراره موتوری، کنشگر سیاسی
    سعید موتوری، کنشگر سیاسی
    دکتر علیرضا مولا، پژوهشگر و استاد دانشگاه
    بیژن مهر، کنشگر سیاسی
    سروش مهراد، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
    منوچهر مهرپویان، کنشگر سیاسی
    رضا مهیار، کنشگر سیاسی
    ناخدا ناصر میمند، کنشگر سیاسی
    پرویز مینویی، کنشگر سیاسی
    همایون نادری فر، کنشگر سیاسی، عضو پیشین شورای عالی شورای ملی
    سرگرد دریایی بابک نجاتی، کنشگر فرهنگی
    شاهین نژاد، کارشناس نفتی و سخنگوی "جنبش رنسانس (نوزایی) ایرانی"
    سرگرد خلبان فرهاد نصیرخانی، کنشگر سیاسی
    مانی نیری، کنشگر سیاسی
    خشایار وکیلی، کنشگر سیاسی
    دکتر ابراهیم ویکتوری، دانشمند فیزیک
    شروین هاشمی، کنشگر فرهنگی
    شهرام همایون، روزنامه نگار و سخنگوی "جنبش ما هستیم"
    حسن همراز، کنشگر فرهنگی
    کتایون همشهری، کنشگر سیاسی
    بیژن یحیی پور، کنشگر سیاسی
    لیلا یزدانی، کنشگر سیاسی
    الهام یعقوبیان، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ