۱۴۰۰ دی ۲, پنجشنبه

 چگونه ما ملت  از رژیم عبور و بار دیگر ایران را نجات دهیم

نگاهی گذرا به تاریخ مبارزات مردم ایران و تغییر رژیم ها در آن،حاکی است.که انقلابات و تغییرات اساسی در کشورما،با آنچه که در سایر کشورها رخ داده، فرق اساسی داشته و به غیر از سال پنجاه و هفت که تحمیل جمهوری اسلامی، از سوی اربابان خارجی بنیانگذار آن بوده،ابتکار ویژه ایرانیان،مبتنی بر قیام یک یا چند سردار ملی متحد و همفکر باهم و پذیرش رهبری آن از سوی مردم توام با اتحاد ملی علیه دشمن و پیروزی نهایی بدون کمک خارجی و دیگران بوده است.
بالعکس چند انقلاب و تغییر رژیم ،که در اروپا و قاره های دیگر رخ داده ،فرق اساسی با پیشینه تاریخی و تغییرات مهم، در  ایران داشته است.بطور مثال آنچه در اروپا بخصوص در نیمه دوم قرن گذشته بوقوع پیوست .گرچه خیزش ها از داخل کشور مربوطه آغاز گردیده ،ولی در پیروزی نهایی،دیگران و خارجی ها،نقش داشته یا موثر بوده اند.بطور مثال:
در انقلاب مخملین چکسلواکی،یک نویسنده، بنام واسلاو هاول با منشور حقوق بشر هفتاد و هفت،آغاز گر اعتراض بر رژیم کمونیستی دست نشانده شوروی در کشورش شد.ابتدا تعداد اندکی باین منشور پیوستند و در ادامه مبارزات با پیوستن تعداد بیشتری از رهبران ملی و سرانجام ریزش نیروهای رژیم کمونیستی حاکم و پیوستن آنها باین منشور، تعداد نهایی امضا کنندگان منشور به هفتصد نفر رسید.در پی مقاومت  رژیم و سرکوب جنبش، مبارزین به زیر زمین پناه بردند.در مبارزات مخفی- زیر زمینی ،به راه و رسم مبارزه ،با در نظر گرفتن دروس مبارزه، اعم از سازماندهی و مدیریت مبارزه، تا  تاسیس تشکیلات و ستاد فرماندهی و چگونگی ارتباط فوری ستاد، با نیروهای صف و میدانی ،با رعایت کامل تدابیر امنیتی حفاظتی ،اهداف مبارزه را بخوبی پیش برده ،با در نظر گرفتن مسائل پشتیبانی- لجستیکی،سر انجام، بصورت علنی وارد مبارزه بی امان با رژیم دست نشانده شدند.که درین مرحله، دول اروپائی نیز کمک کرده و در پیروزی بدون خونریزی این قیام ملی، نقش عمده ای ایفا نمودند.بعد از این پیروزی بود. که تازه معلوم شد، برخی از سران کلیدی این منشور، همچون میلان کوندرا، با واسلاو هاول، بشدت مخالف بوده،اما بخاطر مصلحت مبارزاتی و آزادی کشور،اختلافات را کنار گذاشته بخاطر یک هدف مشترک و رهایی کشور از یوغ یک رژیم ضد ملی و دست نشانده ،متحدا وارد میدان مبارزه شدند.
در جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والنسا،پاپ ژان پل دوم که لهستانی الاصل بود. به همراه کلیسای کاتولیک و نیز اغلب کشورهای اروپایی ،ازوی و اعتصابات کارگری حمایت نموده و سرانجام این جنبش ،یک سال قبل از فروپاشی شوروی،پیروز میدان مبارزه و آزادی لهستان گردید.
نگاهی به پیشینه تاریخ کشورمان ایران ،نشان میدهد ،که به غیر از سال پنجاه و هفت ،اکثریت قریب به اتفاق قیام ها و خیزش ها علیه دشمن خارجی، یا داخلی، فقط بدست خود ایرانی و بدون کوچکترین کمک خارجی صورت پذیرفته است.برای مثال:
ابومسلم خراسانی فرمانده نظامی ایرانی خلفای بنی امیه، به کمک هموطنان ایرانی خود وبا راه انداختن جنبش سیاه جامگان،این رژیم را سرنگون و بنی عباس را ،روی کار آورد.که منصور خلیفه عباسی چون خود را دست نشانده ابومسلم می دید.با خدعه ویرا بقتل رساند.که یک سردار ایرانی دیگری بنام بابک خرم دین ، به خونخواهی ابومسلم ،جنبش سرخ جامگان را، راه انداخته، طی بیست سال مبارزه بی امان علیه خلفای عباسی و تضعیف آن ،بنیاد رهایی ایران، از دست این خلیفه گری را ،با قتل خود بدست معتصم،نشان داد.
طاهر ابن حسین، ملقب به طاهر ذوالیمینین، از سرداران ایرانی تبار مامون خلیفه عباسی ،سلسله طاهریان را، در خراسان بزرگ تاسیس نمود.که یک گام بزرگ دیگری برای استقلال کل ایران در آینده بود.
این قبیل مبارزات موجب شد.که سرانجام یعقوب لیث صفار، علیه خلیفه عباسی، قیام نموده و اولین سلسله پادشاهی ایرانی را،بعد از حمله اعراب ، در سیستان و مناطق دیگر راه انداخته ،ایران قدیم را از یوغ اعراب، نجات داده، زبان فارسی را، بار دیگر زبان رسمی کشور اعلام نماید.
اکنون نگاهی به شخصیت خامنه ای و سبک حکومت جمهوری اسلامی نشان میدهد.که وی و رژیم اش هم مشخصات بنی امیه را دارد و هم از مختصات بنی عباس در دشمنی با ایران و ایرانی سود می برد.اگر در گذشته ایرانیان علیه این دو خلیفه گری بر خاسته و ایران را نجات دادند.اکنون نیز ملت ایران با اتحاد و یکدلی می تواند. این بساط بنی امیه- بنی عباسی را، سرنگون نماید.بخصوص اینکه ،در درون رژیم، نیروهای اصیل ایران دوستی هستند و ظرفیت آن را دارند ،که نقش ابومسلم ها و.. را برای نجات کشور ،ایفا نموده، در روزهای نهایی قیام سرتاسری ،به رهبران میدانی و توده مردم، در صحنه مبارزه پیوسته، متحدا رژیم را سرنگون نمایند.
بنا به تجربه و با توجه به این که ،بیش از چهل هزار عضو ارتش تروریستی سایبری رژیم، با بودجه کلان و امکانات فراوان و با آخرین وسایل و تجهیزات دیجیتالی، بطور شبانه روزی، در حال سم پاشی و ایجاد نفاق و اختلاف و خرابکاری در بین اپوزیسیون هستند و هر بار اتحادی شکل گرفته، آن را در نطفه خفه نموده اند و با توجه به اینکه ، خامنه ای منافع ملی را ،فدای بقای خود و اربابان و  رژیم اش نموده و قانون جنگل و تنازع بقا را،در کشور تبلیغ و پیاده و ایجاد نزاع ها  و درگیری های کوچک و بزرگ بین مردم ،تعمدی و مدیریت شده است .تا ملت بجان هم افتاده و متحد نشوند و نزاع ها تعمدا مبارزه را به سمت تنازع بقا منحرف نماید.  در نتیجه شایسته است .که اتحاد ها ،ازین به بعد ،بخصوص در ابتدای امر و تا شکل گیری کامل آن ،بطور محرمانه، زیرزمینی و بدون تبلیغ و سر و صدا انجام گیرد. تا قبل از هر گونه تیز شدن آنتن های جواسیس رژیم  و خرابکاری های مربوطه،نهادها ،سازمان ها و تشکیلات و اداره مبارزه ،شکل نهایی و سر تا سری بخود گرفته و مسئولان و مدیران ستاد مبارزاتی در تهران و شهرستانها ،با رهبران میدانی و مسئولین  تظاهرات خیابانی ،در ارتباط امن محرمانه و هماهنگ و مداوم  باشند.
بعد از تکمیل محرمانه پروسه سازماندهی-مدیریت مبارزه- تشکیلات اپوزیسیون در داخل کشور و سلسله فعالیت های پنهان و زیرزمینی، با هدف ضربه زدن به نقاط کلیدی و حساس رژیم،بطور هوشمندانه و با در نظر گرفتن مسائل امنیتی حفاظتی روی صحنه آمده،اجتماعات اولیه با شعار های معمولی و بدون برانگیختن حساسیت، با ایجاد عادت ذهنی، در نیروهای سرکوب ،که فعلا خبری نیست.سر انجام در یک برهه تاریخی- روز ملی میهنی مهم ، طی تدابیر و اطلاع رسانی های محرمانه، بشکل ده دهی ،یعنی هر نفر به ده نفر، روز  مهم فراخوان و خیزش ملی و سراسری را اعلام عمومی نمایند.درین مرحله است .که تعدادی از عناصر کلیدی راس هرم قدرت، با نیروهای مربوطه از آینده سیاسی و حتی زندگی طبیعی خود بیمناک گردیده ،به خیزش عمومی لبیک گفته، با پیوستن به مردم ،مبارزه ملی علیه رژیم را نهایی می نمایند.همچنین درین مرحله است.که باتفاق این نیروها ،می توان ضربات مهلک، به شاهرگ حیاتی رژیم وارد نمود و سرانجام آن را با توجه به پروسه مهم امنیت انتقالی ،به پیروزی رساند.بدیهی است.که مسئله کمبود یا نبود آب به عنوان عامل اولیه زندگی و حیات پاشنه آشیل رژیم بوده مبارزه با کمبود آن را، در داخل کشور همانطور که در خیزش اخیر کشاورزان اصفهان و شهر کرد دیدیم ،به همه گوشه و کنار کشور و حتی روستاهای دوردست و محروم سرایت داده و در وجه خارجی آن، هموطنان مقیم خارج ،با مطرح کردن این انحصار آب، توسط رژیم و قحطی و کشتاری که بعلت این کمبود گریبانگیر ملت ایران شده ،این معضل بزرگ را ، در راستای پروسه جنایت علیه بشریت و قابل ارجاع به دادگاه بین المللی لاهه، مطرح نمود.
نتیجه، این که: حتی اگر سران گلوبالیزم به بهانه احیای برجام ،همچون سال دو هزار و پانزده بار دیگر، خون جدیدی، به رگ های بیمار مشرف به موت  این مهره دست نشانده شان، در تهران تزریق کنند.آنچه مسلم است. این است که، تکلیف نهایی کشور، همچون گذشته تاریخی، به همت و تلاش جمعی خود ایرانیان وابسته بوده،این بار نیز، با غلبه متحدانه ،بر مریض محتضر حاکم بر کشور، مسیر رو به رشد تمدنی ایران و ایرانی،  که هزاران سال پیش آغاز و از سال پنجاه و هفت تاکنون متوقف گردیده ،بار دیگر با آزادی کشور، آن را، بسوی تمدن بزرگ و موعود رهنمون، خواهد نمود.

۱۴۰۰ آذر ۲۴, چهارشنبه

 به قول سهراب:آب را گل نکنیم.مردمان سر رود،آب را می فهمند.گل نکردندش،ما نیز،آب را گل نکنیم:

https://www.youtube.com/watch?v=_lQnYUoIgZ4

۱۴۰۰ آذر ۲۲, دوشنبه

 تاراج سودجویانه،ظالمانه و بی رحمانه منابع آبی ایران ،از سوی جمهوری اسلامی .

ایران ما ،تنها 25 درصد بیابان دارد.کشور اسرائیل 60 درصداش بیابان است. دولتمردان اسرائیل ،با اتکاء به دانشمندان و متخصصین و بکارگیری علم و دانش،با مدیریت علمی آب و سازمان و تشکیلات مدرن و کارآمد،از همان آب اندکی که دارند.بهشت سبزی برای کشور کوچک و مردمان خود ساخته ،که بزرگترین صادرات اش،میوه و تره بار و محصولات کشاورزی است.نیاکان ما نیز ،از هزاران سال پیش،با مدیریتی کارآمد،حساب شده ، پیشگیرانه و کاهش اثرات خشکسالی ،در سالهای کم باران و استفاده بهینه از منابع آب، از جمله ابداع و ساخت تاسیسات شگفت انگیز کاریز و قنات و آوردن آب منابع آب کوهستانی به مزارع و شهر های کم آب،از طریق زیر زمین و کندن چاههای یک صد تا سیصد متری در عمق زمین ،شاهکار آفریدند.که هنوز علیرغم تخریب کاریز ها و قنات های بیشمار ، از سوی رژیم بدخیم حاکم،بیش از چهل هزار قنات در کشور فعال است و یازده کاریز طویل هم ،به عنوان میراث جهانی، ثبت یونسکو شده است.
خامنه ای و شرکای مافیا و دشمنی شان با علم و دانش و سوء استفاده از آبهای ملی کشور و به انحصار در آوردن آن ،از سوی مشتی سربار بی رحم بی سواد و خودخواه تفنگ به دست پول پرست ،در مزارع دولتی و خصوصی مافیا،با بستن سدهای غیر علمی و ضد محیط زیست،همان طور که از سایر منابع زیر زمینی و ثروت ملی همه ایرانیان،با سوء استفاده و سود جوئی و برداشت بیرحمانه،سود جویانه،جهت صدور شرارت،تروریسم،قتل و کشتار و آوارگی انسان های بیگناه تخریب و تاراج نموده،منابع آبی کشور را نیز،با انحصار درآوردن همه آبهای سرزمینی، اعم از رود و دریا و دریاچه و..کشاورزان و کل ملت ایران را ،از منابع حیاتی خود محروم نموده است.درین گفتگو،این درد ها ،شکافته و به صورت علمی، بررسی و چاره درد،باز گوئی می گردد:https://www.youtube.com/watch?v=_w5d0Z5fE7k

۱۴۰۰ آذر ۱۴, یکشنبه

 پشت پرده مذاکرات برجامی در وین و عزم راسخ ملت ایران

وقتی پسر علیرضا مرندی، وزیر بهداشت اسبق ( مشاور پزشکی فعلی خامنه ای، در مورد ممنوعیت واردات واکسن های معتبر، از جمله فایزر و کشتار جمعی، که بخاطر فتوای رهبر رژیم ،در سراسر کشور بخاطر نبود واکسن معتبر، در مقابل ویروس وارداتی، از چین و تلف شدن بودجه یک میلیارد دلاری، توسط محمد مخبر، از نزدیکان بیت رهبری، برای تولید واکسن داخلی و به سرانجام نرسیدن این هزینه گزاف ،رخ داد و هنوز میدهد) بعنوان مشاور تیم برجامی چهل نفره (یک مویز و چهل قلندر ) در وین،صحبت از طرح ب ،یعنی گسترش برنامه هسته ای (تولید بمب اتمی) می کند.بسیاری از درهای بسته پشت پرده این مذاکرات را، باز و راز های نهفته را، هویدا می کند.
برای حصول به توافق 2015 نیز،با مطرح کردن به یک باره سایت فردو و غنی سازی بیست درصدی، که باصطلاح ،در حال انجام در آن بوده،افکار عمومی را، به سمتی هدایت کردند. که بعدا معلوم شد.به آن شکلی که ،در مورد خطر فردو تبلیغ شد.خطرناک نبوده است. اکنون، با تکرار این سناریو و اعلام همه اهالی پنج به علاوه یک ،که مذاکرات وین،به بن بست رسیده،درست همان تاکتیک قبل از توافق مزبور، به اجرا در آمده،که تیم مزبور به تصور این که ،مخالفین و معاندین برجامی ،روی مسئله توافقات،خرابکاری نکنند.از همان تاکتیک ها ،برای حصول به استراتژی هفت سال پیش، استفاده نمایند.که بنظر میرسد. مشابه تیم جان کری در آن زمان، با لابی های مربوطه، به تیم جدید نیز، مشورت هایی ،برای حصول بی درد سر، به توافق ،همانند سال 2015 می دهند.چون ابزار قدرتمند آن روز های این تیم نیز ،شرط تعطیلی فردو و توقف غنی سازی بیست در صدی، در آن بود.اکنون ،صحبت از فردو و تولید اورانیوم نظامی 60 در صدی و بیشتر می کنند.تا این بار نیز، فردو را، تعطیل و به بهانه این تعطیلی و رسیدن به توافق نهایی، بار دیگر،دریافت پول و امکانات بهتر و بیشتر، برای ادامه شرارت ها، در منطقه و توسعه هلال شیعه ،با جنگ های نیابتی و چه بسا این بار در شرق کشور نیز( دکترین همیشگی خامنه ای در کاشتن دشمن فرضی در اطراف ایران و به بهانه آن ،اجرای سیاست همیشگی النصر بالرعب در داخل کشور و سرکوب ملت ) میسر گردد.بخصوص اینکه خامنه ای در سخنرانی اخیرش، با این عبارت عجیب : انشاءالله ،تحمل سختی ها، ملت را، به اوج خواهد رساند.با نوعی ریشخند و تمسخر، آن را ،تذکار و به ملت هشدار داده است.
وقتی درست ،بعد از اعلام به بن بست رسیدن مذاکرات وین،رئیس جمهور فرانسه ،یک قرارداد 19 میلیارد دلاری فروش جنگنده رافائل، با امارات منعقد می کند و اجرای مفاد قرارداد 23 میلیارد دلاری آمریکا ،در تحویل جنگنده های اف 35 به امارات نیز،برای بعد از خاتمه مذاکرات وین ، در راه است.شان نزول روی کار آوردن رژیم ترسناک جمهوری اسلامی، درهارتلند منطقه ،یعنی ایران، روشن می گردد: کاشتن گرگی درنده و تیز دندان برای ترساندن و باج گیری از گوسفندان، بخاطر منافع ملی خودشان و به ضرر منافع ملی مردم ایران و ملل منطقه،با تداوم حکومت رژیم ولی فقیه در خاورمیانه.
لازم به یادآوری است.که در آستانه توافق برجام 2015 بیانیه مشترکی، از سوی پنج بعلاوه یک ،تحت عنوان بیانیه مطبوعاتی - هسته ای لوزان، منتشر شد.که برابر آن،غنی سازی در فردو، تعطیل و اقدامات رژیم در آن،به امور پژوهشی- علمی خلاصه گردید و در مقابل قرار شد .تاسیسات نطنز، به عنوان تنها مرکز غنی سازی به کار خود، ادامه دهد.
با توجه به مراتب فوق ، به نظر می رسد.این بار نیز چنین خواهد شد و کنترل سایت هسته ای نطنز نیز، به عهده اسرائیل و اقدامات درونی- زمینی- هوائی این کشور، گذاشته میشود. اقدام اخیر جمهوری اسلامی، برای آمادگی دفاعی و تمرین سپر هوایی نطنز،برای خنثی کردن حملات جنگندهای اف 35 اسرائیل، در همین راستا بوده است.
مخلص کلام این که: درین معامله، همه طرفین، به نان و نوایی رسیده و شادند . هر یک به نیات و منافع خود میرسند.اما از نظر ملت ایران،این معامله،بی انصافانه،نابرابر و علیه منافع مردم ایران بوده و همانطور که ،در پی تجربیات مبارزاتی دهه های گذشته،سرانجام در تظاهرات اخیر کشاورزان و مردم اصفهان، با پشتیبانی شهرکرد و بختیاری ها، به آنان ،بخصوص در استفاده از ابزارهای خود رژیم همچون نماز جمعه و غیره ،دیدیم. به مصداق کس نخارد پشت من ،جز ناخن انگشت من و عزم راسخ مردم مصمم و غیور این دو استان ایران، درس بزرگی، برای کل ملت ایران بود.که سرانجام در یک پیچ تاریخی مهم و بزرگ،سرنوشت خود را، با همدلی و اتحاد و تداوم مبارزه، با شیوه های حساب شده ،جدید و ساختار شکن، تا پیروزی نهایی،رقم بزنند.

۱۴۰۰ آذر ۶, شنبه

 دوستان و هموطنان گرامی‌، لطفا به هر طریق ممکن این پيام را به هر دوست و آشنایی که در کشورمان ایران می شناسید،برسانید.اکنون نوبت همه شهرها استانها و حتی روستاهای کشورست .که بخاطر مرگ عمدی رودها دریاچه ها و.. توسط رژیم انیرانی اهریمنی ولی فقیه، از خیزش هموطنان قهرمان و شجاع اصفهان و چهار محال بختیاری پشتیبانی کنند و به اعتراضات سرتاسری به پیوندند. من و دوستان و همکارانم ،از اقربا و دوستان و آشنایان خود، در ارومیه و تبریز می پرسیم چرا علیه مرگ دریاچه رضائیه قیام نمی کنید.من اگر بر خیزم تو اگر بر خیزی،همه بر خیزند‌.من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی بر خیزد؟

هموطنان گرامی، اکنون در آستانه مذاکرات وین ،دست رژیم در خونریزی بیش ازین بسته است و مجبورست. برای اینکه این مذاکرات را ،از سوی نهادهای مدنی رسانه ای،حقوق بشری و..زیر سئوال نبرد و اعتراض نکنند و شرکت کنندگان در مذاکرات وین نیز ، مسئله حقوق بشر را ،یکی از اولویت های برجامی و ضمیمه آن مطرح نکنند.با احتیاط رفتار کند‌.در نتیجه بهترین فرصت، برای خیزش عمومی سرتاسری
کل کشور است.ممکن است چنين فرصت و شانسی باین زودی ها دیگر رخ ندهد‌.اکنون‌ توپ پنالتی در زمین ملت ایران است .که بصورت جمعی ،این توپ پیروزی را، وارد دروازه رژیم نموده، آن را از دور خارج کرده، به سیاهچال تاریخ سرنگون نمایند ‌.پیروزی در یک قدمی است.بر خیزیم

۱۴۰۰ آذر ۳, چهارشنبه

 آیا جمهوری اسلامی با اطمینان از انفجار خشم ملی،کلان سیاست های خود را،روی مهار این خیزش عمومی،متمرکز نموده است؟

چیدمان مجلس و کابینه سپاهی - امنیتی و استقرار سپاهی های وفادار به نظام ،در استانهای مهم ،به عنوان استاندار با واگذاری اختیارات وزارتخانه ها به آنان،هم ناشی از دغدغه های راس هرم قدرت ،از ریزش نیروها ،در خیزش عمومی پیش رو، و پیوستن بخشی از آنان، به مردم و هم نشان دهنده این است.که کلیت نظام ولی فقیه، با استقرار یک حکومت نظامی پنهان و غیر اعلام شده،در ترس و وحشت دائمی ناشی از خیزش نهایی ملت، بسر می برد.که در عین حال، نوعی اقرار به این امر است.که از سوی ملت، در محاصره قرار گرفته و در اولین فرصت،مورد حمله نهایی ،قرار خواهد گرفت.
خیزش کشاورزان حوزه زاینده رود و حمایت و پیوستن مردم اصفهان، به آنان و نتیجه عکس گرفتن رژیم،در ایجاد اختلاف بین هموطنان اصفهانی- بختیاری و اعلام حمایت تظاهرکنندگان شهر کرد، از قیام اصفهانی ها،ضمن اینکه ،حاکی از تجربه اعتراضات جمعی ،از سالهای هفتاد و هشت ،تا نود و هشت بوده، بعلت سرتاسری و منحصر بفرد بودن شیوه این قیام ها،رژیم را، زمین گیر نموده و این که ،اکنون مشکلات مردم، به حدی روی هم انباشت شده ،که دیگر، بگیر و به بند های کرونائی و هشدارهای بیرون نیامدن از منازل ،بخاطر آلودگی هوا، در شهرهایی ،که عمدتا علیه رژیم مسئله ساز بوده اند،کارگر نبوده ،با نشتر باز کردن آلام،دردها و مشکلات بیشمار همه اهالی ایران، رژیم را ،لخت و عور در مقابل کوه مشکلات ،همچون پشه ای امشی زده،گیج و رسوا نموده و سرانجام اینکه ،مردم یاد گرفتند. که تنها یک دشمن مشترک دارند و به زودی، همه استان ها و شهرهایی که ،قربانی مطامع زیاده خواهانه سرداران سپاه، در انحصار استفاده از آبهای جاری و موجود کشور و انتقال این گنجینه ملی ،به پشت سدهای خود و زمین ها و اراضی اختصاصی و ویلاها و استخر کاخ های میلیارد دلاری این سرباران سردار نما و در نتیجه خشک شدن رودها و دریاچه های کشورگردیده ،بشکل سرتاسری و میلیونی، باین جنایت بزرگ قرن، یعنی محروم کردن ملتی، از آبهای سرزمینی خود، اعتراض نموده و بی می خیزند.
علیرغم تبلیغات شبانه روزی ماشین پروپاگاندای رژیم، در جهانشمول بودن مشکل کمبود آب،متخصصین مردمی بلافاصله ،با سند و مدرک ثابت می کنند. که تنها ده تا بیست در صد کم آبی ها ،بخاطر کمبود جهانی آب و بارندگی ها ،بوده که این میزان کاهش نمی تواند، موجب خشکی و فرونشست نود در صدی زمین ،در کشور گردد.همین متخصصین وجدان مدار،با استناد به آمار و ارقام واقعی ثابت می کنند.که کل درآمد ملی کشور، صرف چهار رکن اساسی رژیم ،برای استحکام پایه های راس هرم قدرت میگردد:
یک - اگر بودجه کشور را، رقم صد فرض کنیم .یک چهارم آن صرف تولید بمب اتمی، برای نابودی اسرائیل،صدور انقلاب،تروریسم،جنگ های نیابتی و شرارت های منطقه ای و باجگیری در راستای دکترین همیشگی رهبر رژیم ،در کاشتن دشمن فرضی در خارج و به بهانه جنگ با آن،اجرای سیاست النصر بالرعب در داخل و ایجاد وحشت در بیم مردم میگردد.برنامه اتمی و ناز و کرشمه های مربوطه و باجگیری های برجامی، برای عدم تولید آن بمب، با ترفندها و فراز و نشیب های نمایشی ، در راستای انحراف افکار عمومی غرب و محافل سیاسی ،از نقض فاحش و بیرحمانه حقوق بشر در ایران و انحراف افکار جهانی، از آن ،حول محور انحرافی چون ،اتم و برجام می باشد.
دو - یک چهارم درآمد ملی ،صرف تبلیغات سیاسی مذهبی و ایدئولوژی ولایت فقیه و دستگاههای عریض و طویل و مفت خور و طفیلی و سربار جامعه و آب در هاون کوبیدن، برای جا انداختن سیاست های پوچ ،توخالی و بی محتوای سرشار از خرابی و تباهی مذکور میگردد.
سه - بجای صرف حداکثر درآمد ملی و بودجه کشور، برای رفاه و آسایش مردم ،نه تنها هیچ بودجه ای صرف آبادانی کشور و بهبود اوضاع و رفاه و آسایش مردم نمی شود .بلکه بیش از یک چهارم این بودجه، صرف پاک کردن صورت مسائل و مشکلات مردم، با سرکوب و کشتار و استخدام مزدور، برای سرکوب بیشتر میگردد.وقتی رئیس بسیج، صحبت از دو هزار و پانصد گردان سایبری حوزه محور و قریب به یک هزار گردان سایبری بسیج ،در شهرستانها می کند.چون هر گردان بین پانصد تا هشتصد نفر می باشند.به یک رقم نجومی قریب دو میلیون میرسیم و اینکه چرا تعداد انبوهی از جوانان کشور بجای استخدام در کارهای تولیدی، باید مجبور به جاسوسی ،خرابکاری، نفاق افکنی، ایجاد نفرت بین هموطنان خود، به عنوان عضوی از ارتش تروریستی سایبری رژیم گردند؟
چهار - مابقی بودجه هم، به طرق دیگر ،صرف اختلاف افکنی، در بین نحله های مختلف فکری، عقیدتی مردم میگردد.که صدا و سیمای رژیم و نشریات رسمی،تنها کار و وظیفه شان، کذب و دروغ بافی و اجرای سناریوهای عجیب و غریب، از جمله تهیه و مونتاژ ویدئویی از، آزادی اخیر یک زندانی سیاسی و ترور شخصیت وی، با وصله پینه کردن فیلم برداری های مربوطه شده اند.علیرغم این همه ترفند ها ،مردم در مقابل ماشین تبلیغات رژیم، مصونیت پیدا کرده، پشیزی باین فرافکنی ها، قائل نشده و برعکس آن عمل می کنند.از جمله در تجمع مردم در زاینده رود، که تعمدا از سوی رژیم خشک شده و حمایت های هموطنان شهر کرد، از آنان ،نشان داد .که علیرغم این تمهیدات ماکیاولیستی ،خون هزاران قربانی این چهار دهه ،بخصوص آبان نود و هشت ،هرگز خشک نشده و کماکان در گوشه و کنار کشور جاری بوده ،مبارزات ملت ایران تا پیروزی نهایی ادامه خواهد یافت

۱۴۰۰ آبان ۲۸, جمعه

 ترفندهای برجامی جمهوری اسلامی،برای امتیاز گیری از آمریکا و متحدین اروپائی

اولین بار قرارداد 25 ساله جمهوری اسلامی، با چین زمانی مطرح شد.که نماینده اوباما ،در مسقط پایتخت عمان،گفتگوهای ابتدایی آمریکا، با نماینده خامنه ای،در خصوص مهار برنامه های اتمی رژیم را ،آغاز نمود.در ادامه مذاکرات و فراز و نشیب های مربوطه،ماشین تبلیغاتی رژیم،موضوع قرادادهای فیمابین، با روسیه، در دریای کاسپین و تمدید قراردادهای چهار ساله، به بیست ساله راهبری،از جمله استفاده روسها ،از پایگاههای نظامی و بعد ها ،بنادر جنوب کشوررا نیز،به آنتن رسانه های جمعی داد.
اکنون در آستانه مذاکرات برجامی در وین و نشست قریب الوقوع شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی(قبل از نشست مزبور و دیداررئیس آژانس از تهران و گزارش نهایی وی باین شورا) جمهوری اسلامی،با مطرح کردن موضوع واگذاری میدان بزرگ گازی چالوس، به روسیه ،آن هم، با سرمایه گذاری چین،بار دیگر این پیام را، می دهد .که اگر آمریکا  و متحدین اش،نمی خواهند ، جمهوری اسلامی بیش ازین به چین و روسیه نزدیک شده و تبدیل به ابزاری، علیه منافع غرب، در منطقه و جهان گردد. در نشست وین( و قبل ازآن در اجلاس شورای حکام) سرسختی ننموده و امتیاز بدهند.
اما بنظر میرسد.پافشاری و همت جمعی جمهوریخواهان و حتی تعدادی از دموکرات ها ،در کنگره و نیز برخی رسانه های متکی به افکار عمومی،به عدم امتیاز دهی به رژیم، در برجام و طرح همزمان مسایلی چون :  جنگ های نیابتی،موشکی،تهدید اسرائیل، تروریسم،حقوق بشرو..،درین گفتگوها،برعکس زمان اوباما و برجام اول ، نتیجه این مذاکرات را، به سمت آن تحولی گرایش نخواهند داد. که جمهوری اسلامی ،از آن انتظار دارد.از جمله اخبار روزانه و تحلیل های رسانه های اروپائی و آمریکائی حاکی است.که: آزموده را آزمودن خطاست و نباید بیگدار به آب زد و باین رژیم فرا ایدئو لوژیک هرج و مرج طلب ،که همواره در حال انجام ترفندهای علیه جامعه جهانی است،امتیاز داد.در نتیجه ،این بار مذاکرات برجامی ،بآن شکلی که در زمان اوباما ،به آسانی آغاز و به سادگی، به سرانجام رسید،نخواهد شد و رژیم به آن اهدافی که، در برجام اول، رسید نائل نشده و  با گفتگوها و برجام سخت گیرانه تری،مواجه خواهد گردید.
با توجه به اعتراضات عمومی، که هم اکنون در گوشه و کنار کشور،از سوی قشر های مختلف ملت، جریان و ادامه دارد و خشم و نفرت عمومی، که در جامعه ایران علیه جمهوری اسلامی ،تشدید و  نهادینه شده،انجام تعهدات برجامی، یا رد آن، به نجات رژیم، در دامی که خود گسترده،نخواهد انجامید.تکلیف رژیم ،درمیدان های میلیونی و تداوم مبارزه، تا مرحله پیروزی نهایی،تعیین خواهد شد.

۱۴۰۰ آبان ۲۰, پنجشنبه

 دادگاه بین المللی آبان ، چالشی برای بیداری وجدان جامعه بین المللی

سرانجام خانواده های قربانیان خیزش عمومی آبان نود و هشت و جان باختگان هواپیمای اوکراینی،فرصتی یافتند.که درین دادگاه مردمی،فریاد مظلومیت ناشی از جنایات بی رحمانه جمهوری اسلامی و قساوت قلب رهبریت رژیم ،در دستور جنگی شلیک به اختیار،برای کشتار بی رحمانه مردم غیر مسلح و بیگناه را ،به گوش جهانیان برسانند.
دریفوس افسر فرانسوی در بیانیه خود : من متهم می کنم.‌‌..وجدان بشری را در قرن نوزده ،به چالش کشید‌.قرن نوزدهی ،که بزحمت یک نشریه به منزلی میرسید . یا بیانیه ای به گوش همگان.اکنون در شاهراه جهانی اینترنت ،این محاکمه ،یک محاکمه قرن ،برای بیدار کردن و تلنگری بر وجدان بشری است.که گوش خود را ،به جنایات قرون وسطایی جمهوری اسلامی ،بسته و گیشه را ،بر محتوای آنچه که در عمل از جرم و جنایت می گذرد ، ترجیح می‌دهند و نمی‌دانند و نمی بینند. که از قساوت نان شهر را ،چه‌ ها رفته و بر خون جوانان ایران هزاران هزار، لاله دمیده ،اگر ،ته مانده ای ازین وجدان ،در دنیایی ،که مافیا و الیگارشی گلوبالیزم ،بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم، بر آن حاکم است و رژیم هایی چون، جمهوری اسلامی و زنا زادگان اش: القاعده ،داعش،حماس،جهاد اسلامی، بوکو حرام، حوثی و حشد الشعبی و حزب الله و طالبان جنایتکار و بشار اسد...ابزار این جهان بی رحم و مصادره شده، از مردم جهان ،باقی مانده و آن ته مانده وجدان را، بیدار باش داده، پنبه های دلاری- سربی را ،از گوش ها در آورده، عینک های سیاه غیر حقیقت بین  را، از چشم ها دور و جور دیگر ( انسانی تر ،وجدانی تر)گوش داده،چشم ها را شسته و جور دیگر دیده،از تفرعن زندگی اشرافی ،یک گام پایین آمده ،همراه ساکنین عادی و بی پشت و پناه کره زمین شدند.این دادگاه به آنچه، که بیش از قریب هشت میلیارد مردم عادی جهان ،خواهان آن و تغییرات اساسی بر نظام بی رحم حاکم بر جهان هستند، ‌رسیده است ،دست تک تک بنیاد نهادگان و تاسیس و تدوین و شرکت کنندگان این دادگاه مردمی بین المللی را ،باید فشرد و در مقابل عظمت کارشان، سر فرود آورد.فریاد مظلومان درین دادگاه را، باید بگوش کسانی که در دخمه های بی رحم اشرافیت قرن جاری،قائم شده اند،رساند.

۱۴۰۰ آبان ۱۶, یکشنبه

 

Aliakbar Omidmehr aringbjerg@gmail.com

15.27 (for 0 minutter siden)
til info
چرا تغییر رژیم در ایران، به نفع جامعه بشری بوده،منجر به احیای محیط زیست،رفاه جهانی با کاهش بهای انرژی ،می گردد؟
با استقرار یک نظام مردمی ،این جهانی،غیر دینی و غیر ایدئولوژیک در کشور:
- ایران، با تمام ظرفیت وارد بازار انرژی و صدور نفت و گاز می شود.که این امر به نوبه خود،موجب کاهش قیمت سوخت و در نتیجه کاهش قیمت محصولات تولیدی در جهان میگردد.
- به جنگهای نیابتی در خاورمیانه ،خاتمه داده شده، با ایجاد صلح و دوستی در منطقه ،سرمایه گذاری جهانی ،در آن افزایش یافته و این امر موجب افزایش تولید،کاهش قیمت تمام شده محصولات و سرانجام تولید مکفی و رونق مبادلات تجاری و رشد و توسعه اقتصادی منطقه و در نتیجه  رفاه جامعه جهانی ،میگردد.
- تروریسم اسلامی ،که زائیده انقلاب اسلامی، بر اساس دکترین صدور انقلاب خمینی، با سوء استفاده از منابع ملی، به قیمت فقر و فلاکت ملت ایران ،در منطقه و جهان بوده،با از بین رفتن مرکزیت تولید تروریسم اسلامی، در تهران،بعنوان یک معضل بزرگ جامعه بشری ،از منطقه و جهان رخت بر بسته،صلح و دوستی و تمدن ،آرامش و آسایش این جهانی،جایگزین احادیث قدسی زاینده حملات انتحاری و جنگ های نیابتی در سوریه لبنان عراق یمن افغانستان و بقیه نقاط جهان می گردد.که خود این امر موجب رشد و توسعه اقتصادی و رفاهی مجموعه جامعه بشری می شود.
- قرارداد مشکوک یک طرفه بیست و پنج ساله جمهوری اسلامی به نفع چین ،منحل و عواقب و پیامدهای منفی احتمالی مربوطه، به نفع جامعه بشری ،خنثی می گردد.
- با ورود نفت و گاز ایران در شمال و جنوب، به بازار جهانی،انحصار آن، از دست روس ها و دیگران خارج و سوخت ارزان تری، وارد بازار،کارخانجات،پمپ بنزین ها و منازل اروپائی ها و دیگران گردیده، که به نوبه خود،رشد و توسعه اقتصادی و رفاه و آسایش این جوامع را ،در پی خواهد داشت.
- جمهوری اسلامی ،بعلت بهره برداری غیر علمی از محیط زیست، طی چهل و سه سال گذشته، به اندازه هزار سال، به عناصر حیات و محیط زیست ایران و حتی کشورهایی، که در حال صدور انقلاب و جنگ های نیابتی در آنها بوده ،صدمات و لطمات جبران ناپذیری زده،که جز با سرنگونی جمهوری اسلامی  و استقرار یک نظام متمدن مردمی دولت-ملت در کشور،جلو تخریب بیشتر این عناصر، گرفته نمی شود.
با توجه به مذاکرات برجامی پیش رو، در وین،خاطر نشان می سازد.که اگر شش سال پیش ، طیف چپ افراطی سوسیالیست  و دموکرات آمریکا، با شرکای ائیدولوژیک  مربوطه،با زعامت  باراک حسین اوباما ، رژیم جمهوری اسلامی را، با دوپینگ پول و امکانات و تسهیلات ،احیاء نمی کرد.این رژیم تاکنون، مضمحل شده و ملت ایران ،بر سرنوشت خویش، حاکم گردیده و صلح و آرامش و آسایش در منطقه،نهادینه شده بود.بدیهی است.اگر این بار ، جامعه بین المللی، به رژیم مزبور و سر سختی هایش ،در موشک پراکنی،راهزنی دریایی ،گروگانگیری و باج خواهی و دخالت ها و جنگ های نیابتی و تغذیه مالی و پدر خواندگی تروریسم اسلامی،پاسخ مثبت نداده ،با دوپینگ سیاسی اقتصادی مالی و پولی ،بساط بد خیم ولی فقیه را احیاء نکند.ملت ایران یک بار و برای همیشه، فرصت این را می یابد. که در فقدان حمایت برخی دول از جمهوری اسلامی،  در اولین پیچ تاریخی ،تکلیف خود را، با این رژیم ضد بشری متجاسر، روشن نماید.با حذف این بساط بد و زشت، از صحنه گیتی ، دنیای بهتری در انتظار بشریت خواهد بود.

۱۴۰۰ آبان ۶, پنجشنبه

 شکست جمهوری اسلامی در ایجاد اختلاف بین مذاکراه کنندگان برجامی

جمهوری اسلامی ،همواره سعی نموده ،در مذاکرات با آمریکا و متحدین اروپایی اش،با اتخاذ تدابیر و شگردهای ویژه ،بلکه با ایجاد اختلاف،از هر دو، امتیاز بگیرد.این بار نیز، با پیشنهاد آغاز مذاکرات در بروکسل ( فقط با اروپائی ها ) بجای وین ( اروپا و آمریکا ) قصد ایجاد اختلاف و اخذ امتیاز، از هر دو حریف را داشت.بخصوص تیم جدید ( رئیسی ) با تخلفات عمدی در اجرای پروتکل الحاقی- توافقنامه جامع پادمان،با توجه به حضور بایدن در کاخ سفید ،بخیال خود قصد امتیاز گیری بیشتری را ،داشت.که اولا آژانس بین المللی انرژی اتمی،در گزارش تخلفات پادمانی رژیم،بجای مماشات،سنگ تمام گذاشته و سرانجام ماه نوامبر را،برای رسیدگی به این تخلفات،در شورای حکام تعیین نمود.که در صورت ادامه تخلفات،همچون قبل از مذاکرات برجام اول،در زمان اوباما ،قطعنامه این تخلفات را، به شورای امنیت سازمان ملل متحد ،جهت بازگشت به اصل چهل دوم فصل هفتم منشور ملل متحد، ارجاع نماید.
پافشاری تیم جدید رژیم ،درخصوص آغاز مذاکرات ،در بروکسل،ابتدا از سوی اتحادیه اروپا رد و سپس با هماهنگی آمریکا اعلام شد.که مذاکرات برجام ،باید در وین و از همانجا که متوقف گردید،ادامه یابد.که بن بستی برای دولت رئیسی در شرایط تحریم های کمرشکن بود.سرانجام اصرار رژیم در اعزام نماینده به بروکسل و دیدار معاون وزارت خارجه، با هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام،تنها برای اعلام این موضوع بود.که جمهوری اسلامی،در هفته دوم ماه آذر ( قبل از جلسه شورای حکام ) در مذاکرات وین شرکت می کند.که نوعی اعلام تسلیم و شکستی بود. که سیاست جدید رژیم، در پی روی کار آمدن رئیسی از سوی رهبر رژیم دیکته شده بود.تاکید سخنگوی کاخ سفید مبنی بر واگذار کردن موضوع زمان مذاکرات به شرکا اروپائی اش در برجام،مهر باطلی بود. بر سیاست کلان رژیم ،در ایجاد اختلاف بین حریفان و امتیاز گرفتن از هر کدام و اینکه آمریکا و اروپا، سرانجام با توجه به آنچه که ،در سوریه از سوی اسرائیل و نیز، در مرزهای شمالی کشور، از سوی حریفان جدید ،علیه رژیم می گذرد.یاد گرفتند. که جمهوری اسلامی،فقط زبان زور را می فهمد و بس

۱۴۰۰ آبان ۳, دوشنبه

 اکثریت ملت ایران ،طی یک رفراندوم مجازی خود جمهوری اسلامی، به رژیم نه گفتند.

هفته گذشته شهرداری تهران ،در سایت رسمی خود.از مردم خواست ،نظرات و آرزوهای خود را، به شهرداری اعلام کنند.تا شهرداری، در تحقق این آمال ،در حد امکان،اقدام نماید.هموطنی اعلام نمود.که مهمترین آرزوی اش،سرنگونی رژیم اسلامی است.که بلافاصله ،در ظرف اندک مدتی ،بیش از 37 میلیون نفر، به تحقق این آرزوی هموطن خود، رای مثبت دادند و شهرداری مجبور شد.آن پروژه را حذف نماید.
نظر به این که ، در آخرین انتخابات، تعداد واجدین شرایط رای دهی،طبق آمار رسمی وزارت کشور 59 میلیون نفر اعلام شد.در نتیجه،درین رفراندوم مجازی ، بیش از 62 درصد ملت ایران ،به جمهوری اسلامی نه گفتند.بدیهی است.اگر یک رفراندوم رسمی و سراسری ( در کل کشور و نه تهران ) با نظارت سازمان ملل متحد انجام گیرد.تعداد رای دهندگان به سرنگونی رژیم و جایگزینی آن با یک نظام مردمی، که حرف اول و آخر را در کشور، رای مردم بزند،به مراتب افزایش می یابد.

۱۴۰۰ مهر ۲۷, سه‌شنبه

 چرا تجزیه ایران ممکن است.به نابودی منطقه و در غایت امر،جهان بیانجامد.

فرض کنیم،توطئه ها و سناریوهای تجزیه ایران،ناشی از ضد ایرانی ،بی کفایتی، امتی بودن ملت، در حکومت حاکم ،سرانجام به ثمر برسد و ایران را ،انیرانیان به چند قسمت عربی،کردی، آذری،بلوچی و... تقسیم و نوکرهای دست نشانده خود را، حاکم بر این مناطق نمایند و چند صباحی هم ،به خوبی و خوشی ،جشن گرفته و پایکوبی نموده،به خیال خود کاخ خوشبختی خود را،بروی ویرانه های بدبختی ملت ایران بر قرار سازند.به موجب بررسی ها و اطلاعات مردم شناسی جامعه ایران،در هیچ کدام از این مناطق ،جمعیت یک دستی نیست و بالعکس در همه این استانها،در حال حاضر، یک مجموعه رنگین کمان ملت ایران زندگی می کنند.آیا فرضا، برای تشکیل یک جامعه یکدست و همگون ،مثلا کردها ،آذری ها، فارس ها و..پاکسازی قومی و نژادی خواهند کرد؟! بقیه را قتل عام خواهند نمود؟! هموطنان عرب جنوب،چگونه با این قضیه مقابله نموده یا کنار خواهند آمد؟ بقیه نیز به همین ترتیب.
مگر بعد از فروپاشی صفوی و سقوط اصفهان ،تنها شانزده سال طول نکشید.که نادر شاه،ایران را متحد ، مغول ها را تنبیه وهند را، فتح نماید؟مگر رضا شاه،ایران را از دست تجزیه طلبان و اربابان خارجی شان، در کمتر از یک دهه نجات نداده و یک دست و یک پارچه و وارد عصر جدید ننمود؟ محمد رضا شاه ، فقط چند سال فرصت داشت.که ایران را به عصر تمدن بزرگ برساند؟ توطئه گران تجزیه ایران، چرا گمان می کنند.که اوضاع ،احوال به همان خوبی و مطابق نقشه و برنامه،به نفع مطامع آنها ،پیش رفته،شکل گرفته و دست نخورده و بدون تغییر، باقی خواهد ماند؟
در حال حاضر، کلیت ایران، در مسیر دانش هسته ای قرار گرفته،چرا درین سناریوی سیاه،این گمان را نمی کنند.که سرانجام یک ایرانی، در یکی ازین مناطق تجزیه شده، قد علم نموده،بسیار هوشمندانه،این دانش را، به سرانجام رسانده و ایران تجزیه شده را، بار دیگر متحد و یکپارچه نموده و انتقام ملت ایران را، ازین عاملین و نوکران و دشمنان قسم خورده شان ،یعنی این اهریمنان انیرانی، بستانند؟!

۱۴۰۰ مهر ۲۲, پنجشنبه

 بن بست و فروپاشی جمهوری اسلامی در همه زمینه های کلان سیاست داخلی و خارجی

دکترین رهبر جمهوری اسلامی از همان ابتدا،ساختن دشمن فرضی در خارج و به بهانه آن،اتخاذ سیاست النصر بالرعب در داخل بود.که اخیرا با یکدست کردن راس هرم قدرت،ابعاد گسترده تری ،باین سیاست داده است.وی بارها در سخنرانی های خود، خطاب به عناصر سپاهی اطلاعاتی بسیجی و نظامی سرکوبگر،تاکیدش بر این بود.که : (اگر مردم بخواهند غلطی بکنند، می توانند.باید با قدرت ،در مقابل آن و لو با فرمان شلیک به اختیار، ایستاد.) در واقع محور و مرکز دغدغه های فکری رهبر رژیم، خیزش مردم با انفجار خشم ملی،بوده و هست.که همه سیاست های خرد و کلان و دکترین های دیگر خود را،برای جلوگیری ازین قیام سرنوشت ساز ملت ، تنظیم نموده است.
در اجرای این سیاست محوری،تمام تبلیغات رسانه های رژیم،برای ایجاد اختلاف بین مردم و جلوگیری از اتحاد اقشار مختلف ملت ،با تاکید به ناتوانی مردم،در تغییر رژیم و گرسنه نگهداشتن و گرفتار کردن اکثریت ناراضی ملت، در گرداب روزمره گی هاست،تا در تلاش برای معاش زندگی،نای برخاستن و قیام نداشته باشند.اما ظهور قهرمانان ملی و از جان گذشته ای چون نوید افکاری ها، سپیده قلیان ها،شیدا همدانی ها و... ،برین دکترین های رهبر،خط بطلان زده شده و با حذف نوید ها، از خون وی، دهها ،صدها و هزاران نوید افکاری دیگر،قد علم نموده و چراغ راهنمای توده مردم ،در تداوم مبارزه و ابطال دکترین های رهبر و اتاق فکر و سرکوب رژیم می گردند.بخاطر همین ترس از مردم است.که از هم اکنون در آستانه آبانماه ساختار شکن،تمام نیروهای سرکوب،در حالت آماده باش بسر می برند.
محور سیاست خارجی رهبریت جمهوری اسلامی،گرایش به شرق-چپ گرائی و ایستادگی در مقابل غرب،برای جذب نیروهای هم چپ و هم تروریستی مخالف آمریکا و متحدین اش با مرکزیت سیاست فلسطینی،با تولید بمب اتمی و محو اسرائیل از کره زمین بود.که در همین راستا، حماس و جهاد اسلامی و حزب الله لبنان را خلق و آنان را ، نیز تغذیه مالی سیاسی و نظامی می نمود و با آموزش و تربیت و تشکیل گروههای مسلحی چون حشدالشعبی،زینیون ،فاطمیون،حوثی های یمن و.. باصطلاح تنور آتش مقاومت و جنگ های نیابتی را، در سوریه و عراق و یمن و در مجموع هلال شیعه، گرم و خونین نگه میداشت.
اکنون همه این دستاوردهای خونین و سیاست های نگاه به شرق،با رخدادهایی که، در مرزهای ایران ، منطقه و ماورای آن،رخ داده و می دهد.نقش بر آب شده و می رود. که به عنوان اهرمی علیه خود رژیم تبدیل شود.از جمله:
- برخورد سرد و توهین آمیز با وزیر خارجه رژیم، در لبنان و اجبار هواپیمای حامل وی، برای سوختگیری در دمشق .دستور بازداشت وزیر دارائی سابق و عضو حزب اللهی فعلی پارلمان لبنان،از سوی قاضی تحقیق انفجار بندر بیروت ،که حزب الله عامل آن همه ویرانی و کشتار،نام برده شده،که در واقع محاکمه جمهوری اسلامی و جنایات تروریست هایش در منطقه می باشد.
- شکست نیروهای نیابتی و تروریست رژیم در انتخابات اخیر عراق و احتمال روی کار آمدن دولتی مخالف تهران در بغداد،که اولین اقدامش خلع سلاح نیروهای مسلح نیابتی و تروریست رژیم، از جمله حشد الشعبی،و در نتیجه ضربه ای بزرگ ،علیه دخالت های سپاه قدس و ..در سوریه و لبنان و.. خواهد بود.
-اجبار به توافق با عربستان و از سرگیری روابط دیپلماتیک،با قربانی کردن تروریست های یمنی ،از جمله حوثی ها، در راستای جذب عربستان و توقف توسعه پیمان ابراهیم، از سوی اسرائیل.
- اعلام مدیرعامل کشتیرانی جمهوری اسلامی ،که کشتی های رژیم ،اجازه ورود به بنادر مهم چین را ندارند و تحویل پرونده قرارداد بیست و پنج ساله، از سوی لاریجانی، لابی چین در ایران، به معاون اول رئیسی، از یک سو و استفاده ابزاری روسیه، از جنگ سرد رژیم با جمهوری آذربایجان و متحدین اش، از جمله پاکستان و ترکیه و تحکیم روابط ،هم با این جمهوری و هم با ارمنستان و گرجستان و نیزمماشات با سیاست های ترکیه در منطقه و در نتیجه سکوت در مقابل مانور های نظامی مشترک آذربایجان و ترکیه ،به اضافه سکوت چین در مقابل آنچه که در مرز های شرقی ایران، بخصوص حضور طالبان در افغانستان و نیز اتحاد نظامی قطر پاکستان ترکیه آذربایجان، رخ داده ،که شامل شمال غربی و شمال و شرق و جنوب شرقی ایران میگردد.
- تایید استراتژی نظامی اسرائیل از سوی آمریکا، مبنی بر روی میز بودن همه گزینه ها، اگر رژیم برنامه های پیشرفت تولید سلاح اتمی را متوقف نکند و فشار اتحادیه اروپا ،به بازگشت رژیم به مذاکرات برجامی، به آن شکلی که اروپا و آمریکا خواهان آن هستند و نه آنچه را ،که در فقدان ویترین سیاسی اصلاح طلب و بالعکس تسلط کامل افراطیون وابسته به بیت رهبری،خواهان آن است.
با توجه به مراتب فوق، اگر رژیم پیش از این ،از بازگشت به نشست وین، تعلل ورزد.یا امتیازی ندهد .پرونده اتمی، به شورای امنیت ارجاع و بار دیگر وارد پروسه بررسی های شورای امنیتی،در رابطه با اصل چهل دوی فصل هفتم منشور ملل متحد میگردد.این بار، دست رژیم برای باجگیری ،شرارت و یا هر نوع مانور از سوی نیروهای نیابتی اش ، برای ایجاد آشوب و خرابی در منطقه ،بعلت تضعیف یا از صحنه خارج شدن این عوامل، بسته بوده و رژیم در درجه اول ،نگران خیزش نهایی مردم در چنین اوضاعی است.که این بار با همه آنچه که تاکنون رخ داده، متفاوت و در راستای ساختار شکنی و آخرین ضربه خواهد بود.در شورای امنیت نیز، امکان اینکه چین و روسیه همچون گذشته ، قطعنامه علیه رژیم را وتو نکنند .بسیار محتمل است. چون این دو کشور بقدر کافی مسائل کلان سیاست استراتژیکی با آمریکا و متحدین اش دارند. که با قربانی کردن رژیم ،می توانند به اهداف خود نائل گردند.
Like
Comment
Share

۱۴۰۰ مهر ۱۶, جمعه

 نگرانی دو بازوی قدرت و یک ملیجک جمهوری اسلامی از فروپاشی نهایی

وقتی شیخ کروبی در اولین روز شکست حصر خانگی ( به عنوان جایزه دعوت چند ماه قبل خویش از مردم جهت شرکت در انتخابات ریاست جمهوری) آرزوی حفظ نظام،با رفع عیوب آن می کند و شیخ احمد خاتمی ،با انتقاد از فضای مجازی، این فضا را متهم به امید زدایی از نظام با تاکید بر،در حال سقوط بودن آن می کند.یعنی اذعان دردمندانه هم اصلاح طلب و هم اصولگرا،در ضمیر ناخودآگاه خویش ،از فروپاشی جمهوری اسلامی.
وقتی یک حلقه مفقوده داروین از سپاه،به مقدسات ملی و سلسله های هخامنشی و ساسانی،با توسل به کذب ذاتی خود،دروغ می بافد و توهین می کند.یعنی در آستانه آبان و بزرگداشت کوروش ،نیای بزرگ ایرانیان در این ماه از سوی ملت،که طی دهه گذشته،پایه های قدرت رژیم را به لرزه در آورده،وحشت زده بوده و دلمشغولی جلسات پشت پرده و اتاق فکر سپاه و بیت فاسد رهبری را هذیان گونه ،بیان می کند.
از نظر خارجی هم، به مصداق کلوخ انداز را پاداش سنگ است.چون کارشان طی این چهار دهه صدور شرارت به همسایگان وفراتر بوده،اکنون سیاست خارجی شان ،با محاصره شدن از سوی شرارت دیدگان،از نفس افتاده و در محاصره ستم دیدگان ،قرار گرفته اند.این اولین باری است .که منافع شرارت دیدگان خارجی با منافع شرارت دیدگان داخل یعنی ملت ایران،در محو این شرارت ،با هم یکی شده و جمهوری اسلامی در محاصره هر دوی این قربانیان ، در داخل و از خارج، قرار گرفته است.
از سوی دیگر،سفر های وزیر خارجه رژیم به خارج،از جمله مسکو و لبنان و.. و قول ها و وعده هائی که داده،نشان میدهد.که هم از ادامه تحریم ها مستاصل اند و چاره ای جز خوردن جام زهر برجام دوم ندارند وهم برای جذب و آماده باش نگه داشتن تروریست های اسلامی دست پرورده خود،مجبورند .که حداقل تا مقطعی دست به عصا راه بروند.آن مقطع ،انتخابات پیش روی پارلمان عراق است.که دست و بال رژیم را بسته و نهایت سعی خود را در گفتار، وعده و تبلیغ ،برای حداقل حفظ وضع موجود ناکارآمد در عراق دارند و این که بدتر نشود.تا به تبع از این وضع ،بلکه بتوانند ،کماکان به شرارت های خود در لبنان و سوریه و..ادامه دهند.
آنچه مسلم است.حتی اگر به ناچار جام زهر دوم برجام را بخورند.بنظر میرسد.روزهای آخر این بساط بدخیم ،به شماره افتاده و آنچه در پشت پرده ی بستن مساجد و مراکز شرارت رژیم،در باکو و آلمان می گذرد.گویای گره خوردن مشت محکم هم مجامع رسمی و هم مدنی جامعه جهانی ،علیه این غده سرطانی مزاحم جامعه بین المللی ،در راستای حذف آن از این جامعه می باشد.خرابکاری و تباهی های این رژیم علیه ملت ایران و ملل منطقه و جهان ،همه را خسته کرده ،آبان ساختار شکنی در پیش است.

۱۴۰۰ مهر ۱۳, سه‌شنبه

 یک بیانیه ملی ناب و مانیفست میهنی همه زمان ها و تا جهان باقی است. 

440EEDD5-5E22-4DCE-A5CA-D63CE8FECD82.jpegمن در جهان ایده آل ها زندگی نمی کنم و ایده آلیست نیستم. پاهای من بر روی زمین است و در همین جهان موجود زندگی می کنم.

در جهان موجود برای من دو گروه وجود دارد:
گروه خوب ها و گروه بدها.

گروه های بینابینی هم در یکی از این دو گروه «باید» قرار گیرند.

شما، دوستان اسراییلی، همراه با امریکا و کشورهای متمدن غربی برای من در گروه خوب ها قرار دارید.

جمهوری اسلامی به همراه کشورهایی که در ضدیت با شما هستند در گروه بدها قرار دارند.

کسانی که در گروه خوب ها قرار دارند دوستان من هستند.

کسانی که در گروه بد ها قرار دارند دشمنان من هستند.

تشخیص خوب ها و بدها نیز برای من بسیار ساده است:
من در کنار شما که در گروه خوب ها هستید می توان ام زندگی کنم. در کشورهای شما زندگی کنم. با شما زندگی کنم. در مواقع سختی به شما پناه بیاورم.

اما نمی توانم در کنار گروه بدها، در کشور آن ها، و با آن ها زندگی کنم یا به آن ها پناه ببرم.

منطق من بسیار ساده است؛ بسیار ساده و انسانی.

در جهان موجود، در جهان واقعی، خوب ها و بدها در جنگ و ستیز با یکدیگر ند.

من در کنار خوب ها با بدها مبارزه می کنم. می جنگم و برای از پا در آوردن آن ها تلاش می کنم.

امکانات من در حد قلم است. در حد نوشتن کلمات. من با کلمات ام در کنار خوب ها و علیه بدها قرار می گیرم.

پیوند خوب ها و بد ها بر اصل عدم تعرض به حقوق یکدیگر استوار است. خوب، منطقا، نمی تواند و نباید به حقوق دیگر خوب ها تعرض کند.

سرزمین من، چهارچوبی است جغرافیایی که متعلق به من است، و جزو حقوق بدیهی من است.

اگر خوب ها در مبارزه با بد ها بخواهند به سرزمین من، به حق من تعرض کنند، من در مقابل آن ها به طور طبیعی خواهم ایستاد. و مگر غیر از این است که بدها بد هستند چون این حق را رعایت نمی کنند و به این حق تعرض می کنند؟

حال شما دوستان اسراییلی!

شما که منِ ایرانی با شما هیچ دشمنی ندارم و شما را در گروه خوب ها قرار می دهم و چون با شر مطلقی به نام جمهوری اسلامی و اعوان و انصار جهانی آن در مقابله هستید، شما را با خود و دوست خود می دانم.

مراقب باشید مقابله با جمهوری اسلامی را با مقابله با من و مردم ایران و سرزمین ایران اشتباه نگیرید.

مراقب باشید برای مقابله با جمهوری اسلامی، به کشورهای تجاوزکار به جغرافیای سرزمین من، که اتفاقا ذاتا و ماهیتا جزو بدها هستند کمک نکنید.

ساده تر بگویم:
مراقب باشید در بحران اخیر، در کنار آذربایجان و الهام علی اف ی که برای بخشی از خاک سرزمین من دندان تیز کرده قرار نگیرید.

این کار،،، مردمان سرزمین مرا که همیشه حامی خوب ها بوده اند از شما می راند.

شما این همه از عوامل تبهکار جمهوری اسلامی زدید و کشتید و مردم ایران نه تنها شکایتی از شما نکردند بلکه بسیاری، از کار شما خوشحال هم شدند. آن ها که شما زدید و کشتید عوامل و عناصر بدها بودند و مردم ایران این را تشخیص دادند.

اما مراقب باشید، خاک ما به هیچ قیمتی قابل تقسیم و تجزیه نیست. مراقب باشید در این موضوع اشتباه نکنید و مردم ایران را به طرفداری ناچار از بدها نرانید. بگذارید اتحاد خوب ها، با رعایت حقوق شان کماکان مستحکم و پا بر جا باقی بماند. مردم ایران نه تنها با شما دشمن نیستند بلکه به طور طبیعی شما را دوست و متحد خود می دانند. مراقب باشید دوست و متحد طبیعی خود را با اتخاذ سیاست های غلط از خود نرانید.


۱۴۰۰ مهر ۷, چهارشنبه

 ارجاع پرونده طالبان به دادگاه بین المللی،مقدمه محاکمه سران جمهوری اسلامی درین دادگاه

در پی حمله انتحاری به فرودگاه کابل و جنایاتی که در گوشه کنار افغانستان از هنگام تسلط طالبان بر کابل انجام گرفته و شکایت شهروندان افغانی به دیوان کیفری بین المللی لاهه،دادستان این دادگاه اعلام نمود.که به جنایات طالبان و داعش،رسیدگی میگردد و نظر به این که نسل کشی،جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی،مشمول مرور زمان نمی شود.در نتیجه به جنایات طالبان ،در دور اول حکومت شان نیز، رسیدگی خواهد شد.
این اتهامات عبارتند از: حمله به غیر نظامیان،اعدام های غیر قانونی بدون محاکمه،آزار و اذیت زنان و دختران و جرایم علیه کودکان و جنایات بیشمار دیگر.اکنون معلوم شده است. که در دور اول حکومت طالبان ( 1996-2001) شهروندان افغانی،با مراجعه به دادگاه مزبور،اغلب اعمال جنایتکارانه آنان را ،ثبت دفاتر مربوطه نموده و تقاضای بررسی،نموده اند.اینک در پی آغاز دومین حاکمیت خونریز آنان و ادامه جنایات سابق  و در نتیجه شکایت قربانیان،دادستان این دادگاه،علاوه بر جنایاتی که طالبان هم اکنون،در افغانستان مرتکب میشوند.به جنایات حکومت پنج سال اول آنان نیز، بطور جزء به جزء رسیدگی خواهد نمود.تاکنون درین دادگاه تعدادی از جنایتکاران و مرتکبین جنایت علیه بشریت، محاکمه و محکوم شده اند.که از جمله آنان،سه تن از رهبران صرب ها به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی در دهه آخر قرن گذشته، در یوگسلاوی سابق بوده است.
همزمان با یکدست شدن هرم قدرت جمهوری اسلامی، از اصولگرایان وابسته به بیت رهبر رژیم و ارگان های مربوطه،ارتکاب جنایاتی چون حمله به غیر نظامیان،اعدام های غیر قانونی، فشار و اذیت زنان و دختران و جرایم علیه کودکان و جنایات دیگر همچون شکنجه منجر به قتل عمد زندانیان،نسبت به سنوات گذشته،بمراتب افزوده شده است.یک بررسی کوتاه در دفاتر این دادگاه نشان میدهد.که در پی کشته شدن چهار نفر زیر شکنجه  در طی دو هفته اخیر،اسامی عاملین و شکنجه گران این جنایات چون افشین محمدی دره شوری،محمد رضا بهروزی،مهرداد تهمتن ،وحید نیا و... تحت زعامت اژه ای قاضی القضات جنایتکار رژیم اسلامی، به لیست مرتکبین جنایت علیه بشریت در سنوات گذشته، همچون سعید مرتضوی عامل کشتار کهریزک،افزوده شده است.
درراهرو، اتاقها و دفاتر این دادگاه،اکنون بحث بر سر این است.وقتی یک فردی محصور در زندان ،علیرغم شکنجه و کشتارهایی که در زندان های رژیم بطور شبانروزی،انجام می گیرد.کشته شدن یک زندانی دیگر زیر شکنجه را،بر نتابیده و به طریقی هوشمندانه ،به اطلاع عموم می رساند و یکی از شکنجه گران مزبور در بالا وی را، زیر شکنجه می کشد.یعنی رژیم می داند. که این جوانان از جان گذشته ای که جان خود را در اجرای اصول انسانی-ایرانی خود،فدا می کنند.تنها نمونه و راس هرمی هستند.که در بطن جامعه بصورت میلیونی ریشه دوانده و رژیم علیرغم ترفندهای شبانروزی، نتوانسته اقشار مختلف جامعه را به زانو درآورد.یا آنها را در مقابل همدیگر قرار داده با دکترین به ارث رسیده از ارباب انگلیسی اش ،یعنی تفرقه بیانداز و حکومت کن، نائل گردیده ،به بقای حاکمیت خونریز و اختلاف افکن خود ادامه دهد.بلکه درد و رنج مشترک ،تبدیل به همبستگی ملی، با دورنمای سرنوشتی مشترک،شده است و اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند.
در نتیجه در لایه های زیرین و بطن آن نوک قله و هرم فداکاری و از جان گذشتگی چهار جوان زندانی به قتل رسیده زیر شکنجه،میلیونها ایرانی همچون فرزندان زندانی و قهرمانان خود،به مرحله مرگ یا زندگی و مرگ با شرافت بهتر از زندگی در ننگ و بی شرفی ،رسیده اند.این،یعنی منتظر فرصت مغتنم بودن و در یک پیچ تاریخی بزرگ و سرنوشت ساز،با انفجار آتش فشان خشم ملی هزار ریشتری،هر چه هست و نیست رژیم اهریمنی-انیرانی را، فروریختن  و واژگون و سرنگون کردن.
بدیهی است،رژیم اسلامی با علم به این حقایق، که از طریق شاخک ها و آنتن های اطلاعاتی خود بدست آورده،در ترس و ترور دائمی و  وحشت شبانه روزی بسربرده و نمی تواند. به سادگی از این قضیه بگذرد و تنها راه و ساده ترین آن را، از نظر خود مرتکب می شود.یعنی دست به کشتار بیرحمانه زدن و نمی داند. که این جنایات در جایی ثبت می گردد و باید یک روزی پاسخگوی این کشتار بی رحمانه ،چه در زندان ها، یا مجامع عمومی و سرکوب تظاهرات غیر مسلحانه ملت ،با فرمان آتش به اختیار و ویروس کرونا و مدیریت آن و به خیال خود ، در راستای خدیم کردن ملت و عقیم کردن خیزش ملی باشد .آنچه مسلم است،همچون طالبان ،جمهوری اسلامی  نیز، در دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت،محاکمه گردیده و جهان شاهد بزرگترین دادگاه بشریت خواهد شد.

۱۴۰۰ شهریور ۲۹, دوشنبه

 آیا تاریخ مصرف جمهوری اسلامی گذشته است؟

- آن چه در محافل مدنی می گذرد:
اوایل روی کار آمدن رژیم اسلامی در ایران،در محافل رسمی،مدنی رسانه ای غرب،کوچکترین انتقادی از آن مشاهده نمی شد.ظاهرا فروپاشی شوروی را ،مدیون کمربند سبز اسلامی انقلاب اسلامی در ایران و مجاهدین افغانی و سایر مسلمانان تاثیر یافته ازین انقلاب، همچون چچن ها و غیره می دیدند.گر چه ایجاد حمام خون در منطقه و هلال شیعه، باعث رونق کارخانجات اسلحه سازی و صنایع وابسته غرب و تبدیل خاورمیانه به انباراین تسلیحات گردید.اما به مرور زمان،نوعی تغییرات ملموس در اذهان دولتمردان،محافل مدنی،رسانه ای ،علیه گستاخی های اتمی رژیم بوجود آمد.بخصوص اینکه سرانجام پی بردند که برابر روایتی، امام زمان شیعیان قرارست.زمانی ظهور کند.که تا مرفق اسب وی خون غیر شیعیان سراسر کره زمین را فرابگیرد.این کار با اسلحه معمولی شدنی نیست و غرب بخصوص اروپائی ها، نگران تولید آن موجود وحشتناک آخرالزمانی هستند.در غرب، اعم از  اروپا و آمریکا و..حرف اول و آخر را در انتخاب دولتمردان،احزاب  و صندوق آرا و اقبال مردم از برنامه های این احزاب و رهبران آن می زند.اکنون در مجموع یک تغییر بنیادی-پنداری ،در محافل مدنی ،علیه شرارت ها و گستاخی های رژیم دیده میشود.که به ناچار،آثار خود را،در طرز تفکر و عملکرد دولتمردان به جا می گذارد.
در کانادا و استرالیا،دولتمردان مخالف رژیم اند.در اغلب کشورهای دیگر نیز همینطور،حتی انگلستان بعنوان پدرخوانده رژیم، بعلت حضور قطر و پاکستان، به عنوان مجریان سیاست های لندن در خاورمیانه،دیگر نیازی به رژیم تهران احساس نمی کند.حتی دولتمردان دموکرات آمریکا، که خالق رژیم  و تقویت کننده و حامی آن در سنوات بعد بودند.اکنون نگرانی هایی ،ازرژیم و شقاوت هایش، در داخل و خارج ،بخصوص بمب اتمی امام زمانی اش دارند.
یکی از دستآورد های حیاتی رژیم،که غرب و بخصوص اروپائی ها و آمریکایی ها را،گول میزد. پروسه اصلاحات و اصلاح طلب ها بود.که وزیر خارجه مربوطه ،به کمک تیم نیویورکی ها و نایاکی و دیگران، زمینه گمراهی مقامات آمریکائی را، فراهم می ساخت.که به اصلاح طلبان امتیاز بدهند .تا حداقل در قوه مجریه ،براصولگرا ها پیروز شوند.اکنون این امتیاز، با یک دست شدن حاکمیت بدست اصولگرایان،از بین رفته و دستگاه خامنه ای، در فقدان ویترین سیاسی اصلاح طلبان،لخت و عور، در دید همگان قرار گرفته است.اظهارات اخیر اعلم الهدا پدر زن رئیسی، پس از عضویت دائم و رسمی رژیم، در پیمان منطقه ای شانگهای مبنی بر اینکه،ازین به بعد ، وابستگی رژیم به غرب قطع و با پیوستن به این پیمان،از آمریکا و اروپا، جدا و همکاری اقتصادی با شرق را تکمیل و جایگزین آن می کنیم و اینکه دنیا تنها آمریکا و اروپا نیست در همین راستا می باشد.
- آنچه در بین بازیگران اصلی در صحنه روابط بین الملل می گذرد
چین بعد از قروپاشی شوروی ،رسما شمشیر ها را علیه اقلیت شصت میلیونی مسلمان و عمدتا مقیم ایالت خود مختار سین یانک هم مرز با هند و پاکستان،افغانستان،قزاقستان،قرفیزستان،تاجیکستان،روسیه و مغولستان،از رو بست.غرب بعد از پی بردن به سیاست حزب کمونیست چین ،مبنی بر درس گرفتن از فروپاشی شوروی با کمربند سبز،تاکتیک های جدیدی، جهت مهار چین و دچار سرنوشت شوروی کردن آن،در پیش گرفت و آن باز کردن بازارهای خود، به روی کالاهای چینی بود.در حالی که چین ،با محصولات ارزان تولید شده، توسط بردگان کاری مسلمانان چین،بازارهای غرب را، یکی بعد از دیگری، فتح می کرد.آمریکا و اروپا درین تصور بودند. که چین را ،در دام اقتصاد خود و خاصه خرجی ها ،با باز گذاشتن دروازه های غرب بروی کالاهای چینی،با انباشت پول و سرمایه در آن کشور، سرانجام باعث تعدیل دکترین های حزب کمونیست چین و فروپاشی کمونیسم، در چین و بازگشت چین سرمایه دار ،به بازارسرمایه داری جهانی، خواهند شد.
- چین و جستجوی فضای حیاتی 
تا یکی دو دهه پیش ،نگرانی محافل دانشگاهی و حزبی غرب، بخصوص اروپا، افزایش تصاعدی جمعیت چین و خطری که دولتمردان چین را، به فکر حصول به فضای حیاتی بیشتر، باین جمعیت وا میدارد ،بود.کاری که هیتلر را، بر اساس تئوری فضای حیاتی مکندر و اعلام اوکراین به عنوان قلب این فضای حیاتی، بعلت زمین های حاصلخیز و استپ های سیاه، جهت تبدیل آن به طلای سبز و انبار غله دنیا،وادار به حمله به شوروی نمود.از نظر این محافل ،بدست آوری فضای حیاتی، از طریق حمله اتمی غیر ممکن بوده ،موجب از بین رفتن نسل بشریت ،در کره زمین میگردد.در نتیجه تصور این بود.که ساختن کشتی های غول پیکر چینی ،عمدتا برای انتقال نیروهای نظامی اش، برای فتح این فضای حیاتی است و اینکه غرب قبل از رسیدن این نیروها به مقصد، می تواند این کشتی ها را منهدم کند.
- قرارداد بیست و پنج ساله چین با جمهوری اسلامی
انعقاد این قرارداد در راستای احیای جاده ابریشم،نورافکن های ذهن این محافل را، روشن نمود.که این انتقال از طریق جاده مزبور و قطار سریع السیر و عبور از ایران،خواهد بود.بعد از انعقاد این قررداد چهار صد میلیارد دلاری بود.که آمریکا و اروپا را، به فکر انتقال مرکز استراتژیک خود ،از خاورمیانه به آسیای جنوب شرقی و اقیانوس هند انداخت و بمنظور حصول به این امر،تدارکات زیر را لازم دید:
پیمان ابراهیم و تبدیل اسرائیل و متحدین اش در این پیمان، به عنوان ژاندارم منطقه وجایگزینی مطمئن، در پی خروج ارتش آمریکا و نیروهای ناتو، از منطقه و انتقال آنها به آسیای جنوب شرقی بود.
اتحادی دیگر در مرز های ایران بین اهل تسنن شامل ترکیه پاکستان،آذربایجان و عربستان که نیم نگاهی نیز به اهل تسنن ایران دارد و رزمآیش مشترک آذربایجان ترکیه پاکستان، در آبهای داخلی پاکستان تحت عنوان مانور دوستی سه برادر، نماد کامل این پیمان بشمار میرود.
استقرر طالبان در کابل با جا گذاری قریب به نود میلیارد دلار تسلیحات جنگی پیشرفته،که به این ترتیب ،با خروج نیروهای غرب از خاورمیانه،ژاندارمی منطقه  در غرب و جنوب ، به اسرائیل و اعضای پیمان ابراهیم و در شمال و شرق منطقه بعهده پروسه دوستی سه برادر ترکیه پاکستان آذربایجان گذاشته شد.
- شرارت های رژیم و بمب اتمی امام زمانی
مقاومت رژیم در مقابل بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و ایجاد مانع در مقابل این بارزسی و حقیقت یابی ها،ناز و کرشمه در مقابل اجلاس هفتم برجام و به عهده تعویق انداختن آن خبر از تولید موجود سهمگینی می دهد. که دنیا اعم از شرق و غرب و شمال و جنوب طاقت تحمل آن را ندارد.چون بیش از دو دهه است .که شرارت های رژیم ،در ایجاد حمام های خون در منطقه،راهزنی دریائی،گروگانگیری،ایذائات بیشمار علیه همسایگان جنوبی،پدر خواندگی تروریسم بین الملل،ایجاد مرکز تروریسم هوایی در کاشان برای آموزش تروریست هایی از عراق سوریه یمن لبنان و.. مزید بر علت نفرت دنیا از رژیم شده است.
برخی رخداد ها،نشانه ها و علائم، بر آنچه که گفته شد را مهر تایید میزند:
هفته گذشته سران آمریکا انگلستان و استرالیا توافقنامه همکاری سه جانبه در حوزه های دیپلماتیک امنیتی نظامی در سراسر منطقه  و اقیانوس هند اعلام نمود. که چین آن را نشانه ذهنیت جنگ سرد نام برد.
مصوبه پارلمان اروپا و تشدید سیاست های سخت گیرانه اتجادیه اروپا در قبال روسیه
مصوبه اخیر پارلمان اروپا، مبنی بر ممنوعیت خرید کالاهایی که، از طریق اجباری تولید شده اند. که عمدتا مربوط به سوء استفاده چین، از برده گرفتن مسلمانان، بعنوان آغازی بر تحریم عمومی کالاهای چینی.
- برجام و تغییر موضع اسرائیل
هفته گذشته آن اضطراب و نگرانی که بعد از روی کار آمدن دولت جو بایدن،در اسرائیلی ها ایجاد شده بود.در پی دیدارهای اخیر مقامات دو کشور، در مورد برجام و تحریم ها و برنامه اتمی رژیم،کاهش یافت و رسانه ها اطلاع دادند. اسرائیل احیای برجام را طی شروطی پذیرفته است.که حاکی از این امربود.که اسرائیلی ها قانع شده اند ، سیاست های اخیر خروج سربازان آمریکایی و آوردن طالبان به قدرت در کابل،یک دام گستری علیه رژیم و هم پیمان اش چین، برای جلوگیری از احیای جاده ابریشم بوده ست.که رژیم اگر با طالبان دوستی فعلی را ادامه دهد، یا در گیری هایی بین دو رژیم طالبانی رخ دهد.سرانجام به توقف پروژه جاده مزبور و نیز منجر به خاتمه رژیم و مرگ آن خواهد شد.بخصوص اینکه ایجاد دیوار مرزی و توسعه با شتاب آن از سوی ترکیه در مرزهای ایران و نیز سیم خاردار کشیدن در مرز های ایران از سوی پاکستان،حکایت از اتفاتی دارد، که در شرف تکوین است.
نتیجه آن که: مرکز ثقل استراتژیکی جهان در حال انتقال، از خاورمیانه به  آسیای جنوب شرقی و اقیانوس هند است .در چنین دنیایی رژیم تهران، وجود خارجی نخواهد داشت.