۱۳۹۵ دی ۶, دوشنبه

آقای دانلد ترامپ،
رییس‌جمهور منتخب امریکا،
پیروزی شما در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا را تبریک می‌گوییم.
در خلال رقابت‌های انتخاباتی، ما و میلیون‌ها ایرانی، دیدگاه‌های صریح شما در اعتراض به توافق اتمی رییس جمهور اوباما با حاکمان جمهوری اسلامی ایران را دنبال می‌کردیم و امیدواریم با انتخاب شما، رییس‌جمهور منتخب و کنگره ایالات متحده برای نخستین بار فرصت بیابند که پیامدهای بین‌المللی و منطقه‌ای آن توافق فاجعه‌بار را، همان‌طور که به رای‌دهندگان وعده داده‌اند بدون ملاحظه و پرده‌پوشی بررسی کنند.
در سال ۲۰۰۹، میلیون‌ها ایرانی خواهان دمکراسی به خیابان‌های تهران آمدند و خواستار حمایت رییس‌جمهور اوباما از اعتراضات‌شان شدنددر پاسخی ناامیدکننده، دولت رییس‌جمهور اوباما در یک جهت‌گیری غیرقابل باور و با چرخشی۱۸۰‌درجه‌ای نسبت به همه ارزش‌های بنیادین ایالات متحده امریکا، هم‌زمان با به گلوله بسته شدن تظاهرکنندگان در خیابان‌های تهران، مشغول نامه‌نگاری پنهانی با آیت‌الله خامنه‌ای رهبر مادام‌العمر ایران بوددر اکتبر ۲۰۱۱، شما در اظهارنظری خردورزانه گفتید: «اگر اوباما دو سال قبل زمانی که ایران با مشکلات خیلی بزرگی روبه‌رو بود، از مردم آن کشور پشتیبانی می‌کرد، ما امروز هیچ مشکلی در ایران نداشتیمایران می‌توانست خیلی سریع تغییر کند اگر که او پشت آن مردم را خالی نمی‌کرد.» امروز، درنتیجه سیاست‌های غلط هشت سال گذشته، بسیاری از آزادی‌خواهان ایران، دولت امریکا را حامی حاکمان مستبد و غیرانتخابی خود می‌دانند و به امید و اعتمادشان به حمایت ایالات متحده از آزادی و دمکراسی در ایران لطمه وارد آمده است؛ لطماتی که جبران آن تنها با تغییر بنیادین رویکرد امریکا توسط شما ممکن خواهد شد.
سی‌وهفت سال بی‌اعتنایی و چشم فروبستن نزدیک‌بینانه دنیای آزاد بر بنیادگرایی مسلح و انتحاری اسلامی، به طوفانی بزرگ انجامیده و وقایع تاسف‌باری چون شارلی اِبدو، باتاکلان، ترورهای پاریس، بروکسل، اورلاندو و سن‌برناردینو را در دو سال گذشته به بار آورده است۳۴ سال قبل زمانی که احمد قصیر” جوان ۱۸ساله لبنانی با دستور رهبران جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله، نخستین بمب‌گذاری انتحاری قرن بیستم را با قتل خود و ده‌ها انسان دیگر به اجرا درآورد، هنوز خبری از القاعده و داعش نبودقتل‌عام نویسندگان شارلی ابدو” را نیز می‌بایست تنها حلقه دیگر زنجیره‌ای دانست که با فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی توسط آیت‌الله خمینی آغاز شد و امروز جایزه دولتی تعیین‌شده برای آن به میلیون‌ها دلار رسیده استتقسیم تروریست‌ها به خوب و بد و مذاکره و امضای قرارداد با حکومتی که در کنار حمایت کامل از گروه‌های تروریستی نظیر حماس و حزب‌الله هنوز بر جایزه قتل نویسندگان و روزنامه‌نگاران در کشورهای دیگر اصرار دارد فقط و فقط زمینه‌ساز فجایعی به مراتب دردناک‌تر خواهد بود.
داعش و حکومت اسلامی ایران، دو روی سکه‌‌ی تروریسم بنیادگرانه اسلامی هستندکابوس جهانی تروریسم بنیادگرای اسلامی تنها زمانی پایان خواهد یافت که خلافت اسلامی (داعشو حکومت اسلامی در ایران جای خود را به نظام‌های منتخب مردمی طرفدار صلح و رفاه دهند.
متاسفانه ایرانیان یکی از قربانیان اصلی رویکرد زیان‌بار هشت سال گذشته دولت امریکا در خاورمیانه بوده‌اندنمونه‌ای از این سیاست‌های زیان‌بار، تحویل پنهانی صدها میلیون‌ها دلار پول نقد به فرماندهان سپاه پاسداران و امپراطوری مالی آیت‌الله خامنه‌ای در ازای آزاد‌سازی گروگان‌ها بود که جمهوری اسلامی را به سرکوب بیشتر در داخل و دخالت افزون‌تر در منطقه‌ ترغیب کرد؛ به طوری که امروز کشور ما در آستانه جنگی تمام‌عیار با همسایگان عرب‌ و دیگر متحدان امریکا قرار دارد.
ما از رییس‌جمهور منتخب می‌خواهیم که این پیام آشکار را بفرستد که ایالات متحده افزایش تهدیدات جمهوری اسلامی ایران علیه شهروندان خود و همسایگانش را تحمل نخواهد کرددولت جدید در همکاری با کنگره، باید تحریم‌های موجود علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امپراتوری مالی آیت‌الله خامنه‌ای را گسترش دهد و از وزارت خزانه‌داری بخواهد که این تحریم‌ها را با قدرت به اجرا درآوردما از دولت آینده می‌خواهیم که یک رژیم جامع تحریم را علیه آن گروه از مقامات ایرانی که ناقض حقوق ایرانیان در ۴ دهه‌ی گذشته بوده‌اند تدوین کندبرنامه موشک‌های بالستیک ایران، یک تهدید نه فقط برای منطقه که برای جهان است؛ ما از رییس‌جمهور منتخب می‌خواهیم که یک ائتلاف بین‌المللی را برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران و وادار کردن این رژیم برای متوقف کردن برنامه موشک بالستیک دوربردش تشکیل دهدما معتقدیم که ایالات متحده باید با رفتار مخرب سپاه در منطقه، در تمام جبهه‌ها، و با تمام ابزارهای موجود مقابله کندپاشنه آشیل رژیم اسلامی این است که مردم ایران دیگر از آن حمایت نمی‌کنندما از دولت جدید می‌خواهیم که از ایرانیان طرفدار دمکراسی که هدف‌شان جایگزین کردن رژیم خمینیست تهران با یک حکومت مبتنی بر دمکراسی لیبرال است، پشتیبانی کند.
زمان آن فرا رسیده که ایالات متحده به جای مذاکرات محرمانه با حاکمان فاسد و بنیادگرای اسلامی، در کنار مردم ایران بایستدایرانِ بعد از حکومت اسلامی، ظرفیت آن را دارد که یکی از ثابت‌قدم‌ترین متحدان امریکا در جهان باشدما امیدواریم که امریکا تحت رهبری شما، به مردم ایران کمک کند تا کشورشان را از تندروهایی که چهار دهه است بر آن حکومت می‌کنند، پس بگیرند؛ که جهان بدون «جمهوری اسلامی» و «خلافت اسلامی» جای بهتری برای زندگی خواهد بود.

امضاکنندگان:
عبدالرضا احمدی – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
احمد باطبی – فعال حقوق بشر – زندانی سیاسی پیشین
احمد عشقیار – فعال سیاسی – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران
علی نظری – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران
علیرضا کیانی – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران
امیرحسین اعتمادی – زندانی سیاسی پیشین – رئیس مرکز بین‌المللی مطالعات لیبرالیسم
امیریحیی آیت‌اللهی – پژوهشگر در مطالعات ایران
آرش سبحانی – موزیسین – فعال حقوق بشر
اشکان صفایی – پژوهشگر تاریخ خاورمیانه
اشکان یزدچی – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
آویده مطمئن‌فر – روزنامه‌نگار
بهزاد مهرانی – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران
برزومهر طلوعی – فیزیکدان – فعال سیاسی
دانیال جعفری – پزشک – فعال سیاسی
حامد شیبانی راد – پژوهشگر در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه
کاوه شیرزاد – فعال سیاسی – از بنیان‌گذاران شهروندیار
لیونا عیسی‌قلیان – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران
مجید محمدی – جامعه‌شناس – نویسنده و محقق در جامعه و سیاست ایران
مسعود مسجودی – ریاضیدان – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران
میثم مهرانی – فعال سیاسی – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران
محمد افرازه– برنامه‌ساز تلویزیونی
نیما راشدان – پژوهشگر دمکراسی دیجیتال
پدرام رفعتی – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
صبا فرزان – روزنامه‌نگار – مدیر اجرایی «فارین پالیسی سیرکل»
سلمان سیما – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
شهرزاد کریمی – برنامه‌ساز تلویزیونی
شای خطیری – اتحادیه ملی برای دمکراسی در ایران
شایان آریا – فعال سیاسی – حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)
سیاوش صفوی – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایرا
یوحنا نجدی – دانشمند علوم سیاسی – اقتصاددان – فعال سیاسی

۱۳۹۵ آذر ۲۹, دوشنبه


بسیاری نمی دانند،
وقتی رژه می روند،
دشمن پیش قراولشان است
صدایی که به آنها فرمان می دهد،
صدای دشمنان شان است
آنکه از دشمن سخن می گوید!
خود دشمن است
برتولت برشت

۱۳۹۵ آذر ۲۸, یکشنبه

عارف پژمان
برف سپید جامه، دگربار
بربام خانه ها ، چو کبوتر ، نشسته است
تهمینه، کودک همسایه
بر تپه های برفی، اطراق کرده است:
می لرزد از خنک،
او سال هاست، لانهء گرمی نداشته است!
یک روز شاعری زسپاهان
می گفت با دریغ:
ایکاش جای برف مزاحم به کوچه ها
دریای پنبه بود ، یا آرد ی بیخته،
تا پر شود جیب خلایق ز سیم و زر!
در شهر ما،
جایی که جنگل و کاجش سوخت
اما به کوچه وکاشانه
یکسر تسلط قانون جنگل است؛
دیریست حاکم و داروغه ،
افروخته اند آتش و میرقصند
بر معبد توحش تاریخ
دوران انجماد تفکر.
این رهبران اخته
، کوتوله های کوی سیاست،
همواره افکنند ، برف خانه ء خود را
بر بام دیگران!
رفتار درنده خویانه و غیر انسانی رژیم ولایت فقیه و مُزدوران لُبنانی آن در حلب، چهره کریه دیگری از سیاست بُحران زای منطقه ای آن است که در عمل و به گونه عُریان در برابر دید جهان قرار گرفته است. این همان سیاستی است که تولید جنگ افزار هسته ای و جنگ اتُمی را به مثابه ابزار در دستور کار داشت و امروز با وسایل دیگر آن را روی ویرانه های حلب و انبوه جنازه های شهروندانش پیش می برد.فاجعه حلب می تواند نُقطه پایان بر اُمید غیرواقع بینانه نسبت به تاثیرات خودکار توافُق هسته ای بر رفتار مُخرب رژیم مُلاها در خاورمیانه و ایفای نقش "سازنده" از سوی آن باشد. واقعیت این است که تغییر رفتار حاکمان ایران در پهنه هسته ای نتیجه تحریمهای فلج کننده ای بود که آنها را از ادامه دادن به شرارت هسته ای باز داشت. این مکانیزم در مورد تغییر سیاست منطقه ای آن و جلوگیری از تکرار "فجایعی" مانند حلب نیز عمل خواهد کرد.


۱۳۹۵ آذر ۲۷, شنبه

آیا این امکان هست که آمریکای ترامپ برجام را پاره کند؟ در اینصورت وضعیت چگونه خواهد شد؟ آیا ایران می تواند دوباره به سیاست هسته ای سابق بازگردد ؟ در این تردیدی نیست که برجام یک قطعنامه لازم اجراست ماده ۲۵ اساسنامه شورای امنیت سازمان ملل می گوید اعضای ملل متحد موافقت می‌نمایند که ‌تصمیمات شورای امنیت را بر طبق این منشور قبول و اجرا نمایند. پس مشخص است که همه کشورها ملزم به اجرای قطعنامه هستند. حال باید محتوی قطعنامه را از نظر حقوقی بررسی کرد. توافق بین ایران و ۵ + ۱ را شورای امنیت سازمان ملل تائید کرده است. مانند دفتر اسناد رسمی که به توافقی رسمیت می دهد. اما خود قطعنامه امر حقوقی برای حل احتلاف پیش بینی نکرده است و اگر یکی از طرفین به تعهدات خود عمل نکرد جریمه ای برای آن مشخص نشده است و در این مورد خاص اثر حقوقی ندارد و کسی تنبیه نمی شود. اما در خود توافق سیاسی وین آمده است که اگر یک طرف به تعهدات خود عمل نکند چگونه به آن رسیدگی می شود. شورای حل اختلاف پیش بینی شده است. پروسه دو ماهه ممکن است طول بکشد. کشوری که ادعای نقض کرده پیشنهاد قطعنامه جدید را می دهد که بنا بر آن تعلیق تحریم ها باید ادامه پیدا کند و اما هر کشوری میتواند وتو کند و در اینصورت کلیه تحریمها بطور اتوماتیک باز می گردند. امریکا حتی نیاز به اروپا هم نخواهد داشت تنها یک رای کافی است که به وضعیت قبل از توافق باز گردیم. این مسئله با دقت تمام از سوی غربی های به ایران تحمیل شده است: بازگشت اتوماتیک کلیه تحریمها. نه تنها تحریمها ادامه پیدا خواهند کرد بلکه احتمال حرکت نظامی علیه مراکز هسته ای ایران نیز ممکن می شود. یعنی تنها ایران است که می تواند تنبه شود و دیگر کشورها تعهدی ندارند.مهران مصطفوی

۱۳۹۵ آذر ۲۵, پنجشنبه

گزارش سی ان ان: آخرین وضعیت کابینه ترامپ

رییس‌جمهوری آمریکا این روزها سخت مشغول انتخابات وزیران و مقام‌های ارشد دولت آتی خود است و در موارد متعددی دست روی گزینه‌هایی گذاشته که انتخابشان به دور از گمانه‌زنی‌های رسانه‌ها بوده است.
به گزارش ایسنا به نقل از سی.ان.ان، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا با انتخاب تیلرسون به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی دولت آتی خود نشان داد که چهار وزارتخانه تأثیرگذار کابینه خود را به مردان سفیدپوست اختصاص داده است؛ اتفاقی که از دوره اول ریاست‌جمهوری بوش پدر به این سو برای اولین بار به وقوع می‌پیوندد. تیلرسون از جمله چهره‌هایی است که انتخاب وی حتی از سوی سناتورهای جمهوری‌خواه نیز با انتقادهایی مواجه شده است.
تا بدین جای کار، از میان ۲۰ انتخابی که ترامپ تاکنون برای دولت خود به عمل آورده، ۱۴ تن مرد هستند و در این لیست هیچ فرد لاتینویی (اسپانیایی‌تبار) به چشم نمی‌خورد. تنها گزینه آفریقایی‌-آمریکایی ترامپ در کابینه پیشنهادی وی، بن کارسون است که تصدی سمت وزارت مسکن و توسعه شهری به وی واگذار شده است.
البته باید توجه داشت که وزیران کابینه برای آغاز کار خود نیازمند جلب نظر مثبت سنای آمریکا هستند. در میان دیگر مقام‌های ارشد نیز غیر از معاون اول، رییس دفتر، مشاور ارشد و مشاور امنیت ملی، سایر گزینه‌های ترامپ باید از سوی سنا تأیید شوند.
معاون اول: مایک پنس
وزیران کابینه
۱ - وزارت امورخارجه: رکس تیلرسون
۲ - وزارت خزانه‌داری: استیون منوچین
۳ - وزارت دفاع: جیمز ماتیس
۴ - دادستان کل (وزارت دادگستری): جف سشنز
۵ - وزارت کشور (منابع طبیعی، اراضی و پارک‌های ملی): رایان زینک
۶ - وزارت کشاورزی: -
۷ - وزارت بازرگانی: ویلبور راس
۸ - وزارت کار: اندرو پازدر
۹ - وزارت مسکن و توسعه شهری: بن کارسون
۱۰ - وزارت ترابری: الین چائو
۱۱ - وزارت نیرو: ریک پری
۱۲ - وزارت بهداشت و خدمات انسانی: تام پرایس
۱۳ - وزارت آموزش: بتسی دووس
۱۴ - وزارت امور کهنه‌سربازان: -
۱۵ - وزارت امنیت داخلی: جان کلی

مقام‌های ارشد
۱ - رییس دفتر: رینس پریباس
۲ - آژانس حفاظت محیط زیست: اسکات پرویت
۳ - اداره مدیریت و بودجه: -
۴ - نماینده تجاری: -
۵ - سفیر سازمان ملل: نیکی هیلی
۶ - شورای مشاوران اقتصادی: -
۷ - مشاغل کوچک: لیندا مک‌ماهون
۸ - مشاور ارشد: استفان بانون
۹ - مشاور امنیت ملی: مایکل فلین
۱۰ - امور مطبوعات: -

۱۳۹۵ آذر ۲۳, سه‌شنبه

برخی از صاحب‌نظران معتقدند که با انتخاب تیلرسون به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا در آینده شاهد اتفاقات بزرگی به خصوص در نوع رابطه آمریکا و روسیه خواهیم بود .

تاکنون اخبار چندانی در ارتباط با نوع دیدگاه وی در مورد مسائل و تحولات بین‌الملل از جمله  ایران و برجام منتشر نشده است اگر چه او  در ماه مارس 2016 در مصاحبه‌ای با CNBC در مقام مدیر اجرایی  اکسون موبیل در مورد  حضور در بازار ایران  اعلام کرد : شرکت‌های آمریکایی شبیه ما هنوز نمی‌توانند تجارتی در ایران داشته باشند. این در حالی است که تعداد زیادی از رقبای اروپای ما فعالانه در بازار ایران حضور دارند و من واقعا نمی‌دانم که ما در نقطه ضعف هستیم؟ تاریخ تجارت خارجی ایران در گذشته همراه با چالش‌ها و سختی‌هایی بوده و ما هرگز سرمایه‌گذاری‌های طولانی در ایران به خاطر این علت نداشته‌ایم و من نمی‌دانم ایرانیان امروز تغییری کرده‌اند یا نه. ما باید منتظر بمانیم و من یاد گرفته‌ام که همیشه اول بودن بهترین گزینه نیست. ما منتظر می‌مانیم و می‌دانیم که چه اتفاقی برای شرکت‌های آمریکایی می‌افتد.  البته این موضوع نیز مورد توجه است  که  ایران یک بازار سرشار از منابع است.

۱۳۹۵ آذر ۲۲, دوشنبه

وضعیت قرمز برای دموکراسی‌‌‌های لیبرال

آماندا توب/ ترجمه لیلا سیف، رادیو زمانه
منبع: نیویورک تایمز
کمتر از سه دهه پس از آنکه فرانسیس فوکویاما امکان وجود جهانی متفاوت از دنیای تحت سیطره لیبرال دموکراسی را منتفی دانست، پژوهشگران و محققان علوم سیاسی هشدار می‌دهند که لیبرال دموکراسی اکنون نه فقط نظامی ابدی نیست که در آستانه فروپاشی و زوال قرار گرفته است.
اگر تا پیش از این، صرفاً نظریه‌پردازان غالباً چپ‌گرای مخالف نظم موجود، پایان لیبرال دموکراسی را پیش‌بینی کرده و وعده می‌دادند، حالا طنین این ندا را از درون اردوگاه راست‌گرایان طرفدار لیبرالیسم نیز می‌توان شنید.
به ویژه پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این نگرانی امروز در میان محققان علوم سیاسی بالا گرفته است که «پوپولیسم» بدل به کاتالیزوری شود برای سقوط نظامهای دموکرامیک در سرتاسر جهان. تحقیق یاشا مونک و روبرتو استفان فوآ نمونه‌ای از همین ابراز نگرانی و اعلام خطر است که ادعای آن بر داده‌های دقیق آماری بنا شده است. آماندا توب، تحلیلگر سیاسی در روزنامه نیویورک تایمز گزارشی به دست می‌دهد از نتایج تحقیقات این دو محقق که در ادامه ترجمه آن را می‌خوانید. بدون هرگونه جهت‌گیری سیاسی، نارضایتی مردم از نظام سیاسی دموکراسی لیبرال به ویژه در کشورهای غربی امروز به روشنی قابل مشاهده است.
بیماری مقطعی یا بحرانی عمیق‌تر؟
یاشا مونک غالباً آدم بدبینی است. آقای مونک، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، سالهای اخیر را صرف به چالش کشیدن یکی از پیش‌فرض‌های بنیادین سیاست غربی کرده است: وقتی نظام سیاسی یک کشوربه لیبرال دموکراسی تغییر یاید، لیبرال دموکراسی پابرجا باقی خواهد ماند.
تحقیقات مونک اما مؤید چیزی کاملاً متفاوت است: لیبرال دموکراسی‌های سراسر دنیا به طور جدیدی در معرض فروپاشی و سقوط‌ قرار دارند.
این موضوع به شکلی غیرمنتظره علاقه آقای مونک را به خود جلب کرد. در سال ۲۰۱۴، او کتابی منتشر کرد تحت عنوان «بیگانه در کشور خودم». کتاب با خاطره‌ای از تجربیات کودکی و نوجوانی نویسنده به عنوان یک یهودی در آلمان آغاز می‌شود، اما خیلی زود لحن آن تغییر می‌کند و به تحقیقی گسترده‌تر بدل می‌شود در این مورد که چگونه ملت‌های اروپایی برای ساخت هویت‌های ملی چندفرهنگی تازه مبارزه کردند.
نتیجه‌ای که نویسنده می‌گیرد این است که این تلاشها خیلی خوب پیش نرفت و واکنشی پوپولیستی را برانگیخت. اما این واکنش حاکی از نوع جدیدی از سیاست بود یا علامت بیماری چیزی عمیق‌تر؟
آقای مونک، برای پاسخ به این سوال روبرتو استفان فوآ، پژوهشگر علوم سیاسی در دانشگاه ملبورن استرالیا را دعوت به همکاری کرد. از آن زمان تا کنون، این دو محقق داده‌های مربوط به قوت و داوم دموکراسی‌های لیبرال را جمع‌آوری و تحلیل کرده‌اند.
نتایج تحقیقات آنها، که در شماره ژانویه مجله «دموکراسی» منتشر خواهد شد، بدین قرار است که دموکراسی‌های لیبرال آن قدرها که مردم ممکن است فکر کنند، مستحکم و ایمن نیستد. آقای مونک به‌تازگی در مصاحبه‌ای گفته است: «آژیر وضعیت قرمز به صدا درآمده است.»
علایم اولیه زوال
نظریه پردازان علوم سیاسی نظریه‌ای دارند تحت عنوان «تثبیت دموکراتیک» که بنا به آن، وقتی نهادهای دموکراتیک در یک کشور پا می‌گیرند و در آن کشور یک جامعه مدنی ستبر و سطحی از ثروت وجود دارد، دموکراسی محفوظ و مستحکم خواهد بود.
برای دهه‌ها، رخدادهای جهانی به نظر موید این ایده بودند. داده‌های فریدم هاوس (Freedom House) یک سازمان دیده‌بان که سطح دموکراسی و آزادیرا در سرتاسر جهان اندازه گیری می‌کند، نشان می‌دهد که تعداد کشورهایی که «آزاد» طبقه‌بندی شده‌اند، به طور پیوسته از اواسط دهه هفتاد میلاد تا ابتدای دهه اول قرن بیست و یکم افزایش یافته‌اند. بسیای از کشورهای آمریکای لاتن از حکومتهای نظامی به دموکراسی گذر کرده‌اند؛ و به دنبال آنها پس از پایان جنگ سرد نیز بسیاری از کشورهای اروپایی شرقی تحول مشابهی را پشت سر گذاردند. و البته دموکراسی‌های لیبرال دیرپا در آمریکای شمالی، اروپای غربی و استرالیا نیز از همیشه مستحکم تر و پابرج تر به نظر می‌رسیدند.
از سال ۲۰۰۵ اما شاخص‌های فریدم هاوس سقوط سالانه آزادی را در جهان نشان می‌دهند. آیا این تغییر حاکی از وجود الگویی معنادار است یا صرفاً یک ناهنجاری آماری، نتیجه چند رخداد تصادقی در یک پریود زمانی به نسبت کوتاه است؟
مردم دیگر دموکراسی را دوست ندارند؟
برای پاسخ به این سوال، آقای مونک و آقای فوا فرمولی با سه فاکتور را طراحی کردند. آقای مونک معتقد است این فرمول یک سیستم هشدار اولیه است، و شبیه به یک تست پزشکی عمل می‌کند؛ در یک کلام، راهی است برای تشخیص بیماری دموکراسی قبل از آنکه تمام عارضه‌های آن پدیدار شود.
فاکتور نخست حمایت مردمی است: چه قدر برای شهروندان مهم است که کشورشان دموکراتیک باقی بماند؟ فاکتور دوم گشودگی عمومی به اشکال غیردموکراتیک حکمرانی، مثل حکومت نظامیان است. و فاکتور سوم به این سوال برمی گردد که آیا «جنبشها و احزاب ضدنظام» — احزاب سیاسی و دیگر بازیگران اصلی‌ای که هسته بنیادی پیام‌شان عدم مشروعیت نظام سیاسی موجود است— مورد اقبال مردم قرار دارند یا خیر؟
اگر حمایت از دموکراسی در یک کشور در حال کاهش باشد، و همزمان دو سنجه دیگر در حال افزایش، محققان آن کشور را «درحال تثبیت‌زدایی» ارزیابی می‌کنند. یافته‌های این دو پژوهشگر نشان می‌دهد که تثبیت‌زدایی معادل سیاسی تبی با درجه پاین است که قبل از بروز تمام‌عیار آنفولانزا فرا می‌رسد.
ونزوئلا، برای مثال، در دهه هشتاد بالاترین امتیاز ممکن در شاخص‌های دموکراسی و حقوق سیاسی فریدم هاوس را داشت. لیکن فعالیتهای دموکراتیک در آنجا به شکلی عمیق ریشه‌دار نبود. ونزوئلا در آن دوران به ظاهر ثباتش هم در آزمون مونک-فوآ به عنوان کشوری در حال تثبیت‌زدایی امتیازبندی شده بود.
از زمان تا کنون، دموکراسی ونزوئلایی به طرزی قابل ملاحظه سقوط کرده است. در سال ۱۹۹۲، جناحی از ارتش ونزوئلا وفادر به هوگو چاوز تلاش کرد علیه حکومت منتخب کودتا کند. چاوز با موجی از حمایت پوپولیستی در سال ۱۹۹۸ به ریاست جمهوری رسید، و به سرعت قانون اساسی تازه‌ایی را تصویب کرد که قدرش را ثبیت می‌کرد. حکومت او مخالفان را سرکوب و رقبای سیاسی‌اش را زندانی کرد و اقتصاد کشور را با مجموعه‌ای از بازنگری‌های اقتصادی که برنامه‌ریزی‌ای بد و معیوب داشتند ویران کرد.
به همین ترتیب، وقتی لهستان در سال ۲۰۰۴ به اتحادیه روپا پیوست، به عنوان نمونه‌ای برجسته از کشورهای پساکمونیست تحسین می‌شد که به دموکراسی‌اس تثبیت شده گذر کرده است. لیکن آقای مونک و آقای فوا نشانه‌های محکمی از تثبیت‌زدایی لهستان در همین دوران یافتند: همان اوایل ۲۰۰۵، حدود ۱۶ درصد لهستانی گفته‌اند که معتقد هستند دموکراسی روشی «بد» یا «نسبتاً بد» برای اداره کشور است. این گرایش ادامه یافته تا آنجا که در سال ۲۰۱۲، ۲۲ درصد از پاسخ‌دهندگان اعلام کرده‌اند که از حکومت نظامیان حمایت می‌کنند. به علاوه، در اواسط دهه نخست قرن بیست و یکم، مجموعه‌ای از احزاب ضد نظام از جمله «قانون و عدالت»، «دفاع از نفس جمهوری لهستان» و «اتحادیه خانواده‌های لهستانی» رفته رفته در فضای سیاسی این کشور مورد اقبال عمومی قرار گرفتند.
امروز، این تب بیشتر به آنفولانزا شبیه شده است. «قانون و عدالت»، که ریاست جمهوری و اکثریت مجلس را در سال ۲۰۱۵ برد، به شکلی نظامند نهادهای دموکراتیک را تضعیف کرده است.
تلاشهای حکومت برای تضعیف دادگاه قانون اساسی برای مثال، موجب شد تا اتحادیه اروپا در این مورد پرونده‌ای بگشاید و دست به تحقیق و تفحص بزند. بنا به گزارش اتحادیه اروپا، اقدمات حکومت لهستان «نه فقط اجرای قانون، بلکه کارکرد نظام دموکراتیک را در این کشور به مخاطره انداخته است.»
زنگ اعلام خطر؟
بنا به سیستم هشدار اولیه مونک-فوآ، نشانه‌های تثبیت‌زدایی دموکراتیک در ایالات متحده و بسیای دیگر از دموکراسی‌های لیبرال امروز شبیه به علایم ونزوئلای پیش از بحران است.
در سرتاسر جهان، در بسیاری از کشورها از جمله استرالیا، انگلستان، هلند، نیوزلند، سوئد و ایالات متحده، درصد مردمی که فکر می‌کنند «ضرروی است» درکشوری دموکراسی زندگی کنند، کاهش یافته، و این درصد بویژه در میان نسلهای جوانان پایین‌تر است.
حمایت از جایگزی‌های خودکامه نیز افزایش یافته است. با استفاده از داده‌های حاصل از نظرسنجی‌های ارزش‌های جهانی و اروپایی (European and World Values Surveys)، محققان دریافته‌اند که تعداد آمریکایی‌هایی که می‌‌گویند حکومت نظامیان می‌تواند «خوب» یا «خیلی خوب» باشد، از یک شانزدهم در سال ۱۹۹۵ به یک ششم در سال ۲۰۱۴ افزایش یافته است.
yascha-mounk
یاشا مونک، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد
این گرایش به ویژه نزد جوانان بیشتر است. برای مثال محققان،در تحقیقی که پیشتر منتشر کرده‌اند، محاسبه کرده‌اند که ۴۳ درصد آمریکایی‌های مسن‌تر معتقد‌اند که اقدام ارتش نامشروع خواهد بود اگر درصورت ناتوانی یا شکست حکومت در اداره امور، قدرت را به دست بگیرد، در حالی‌که تنها ۱۹ درصد از هزاره‌ای‌ها (millennials) معتقد به عدم مشروطیت چنین اقدامی‌اند. [هزاره‌ای‌ها یا نسل Y، به جمعیت نسلی‌ای می‌گویند که در فاصله دهه هشتاد میلادی تا اوایل قرن بیست و یکم به دنیا آمده‌اند] همین شکاف نسلی را در اروپا می‌توان دید: ۵۳ درصد افراد مسن فکر می‌کنند اقدام ارتش برای به دست گرفتن قدرت نامشروع است، در حالیکه تنها ۳۶ درصد از هزاره‌ای‌ها این طور فکر می‌کنند.
ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شد، چون خود را یک فرد بیرون از نظام معرفی کرده بود. در اروپا نیز حمایت از احزاب پوپولیستی ضدنظام، مثل جبهه ملی در فرانسه، سیریزا در یونان، و جنبش پنج ستاره در ایتالیا در حال افزایش است.
چه باید کرد؟

طبعاً این صرفاً یک پژوهش در میان هزاران پژوهش است؛ و رویکرد محققان، مثل تمام پژوهشهای علوم اجتماعی آماری، محدودیت‌های خاص خودش را دارد. این تحقیق همان قدر قابل ارجاع و استفاده است که داده‌های نظرسنجی‌ای که بر آنها مبتنی است. در این تحقیق، برای مثال، دیگر فاکتورهایی که می‌توانند در سنجش ثبات عمومی کشور مهم باشند، مثل رشد اقتصادی، در نظر گرفته نشده‌اند. به علاوه، دست کم یک پژوهشگر علوم سیاسی وجود دارد که توضیح داده داده‌های آقای مونک و آقای فوآ آن قدر که خودشان فکر می‌کنند نگران‌کننده نیست.
وانگهی، همبستگی را با علیت نباید اشتباه گرفت. اگرچه محققان نسبتی میان تثبیت‌زدایی و بی‌ثباتی دموکراتیک یافته‌اند، این به معنای اثبات علل ریشه‌ای این فاکتورها نیست.
خود آقای مونک تصدیق کرده که «این صرفاً یک اندازه‌گیری است» و البته با کمی مکث افزوده: «اما همین کافی است که ما نگران شویم.»
او می‌ترسد که حواشی فرعی سیاست باعث منحرف شدن اذهان از خطرات بنیادی‌تر شود. او می‌گوید: «مشکل فقط سرنوشت آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا در دوران ترامپ نیست، بلکه بلایی است که ترامپ می‌تواند بر سر دموکراسی لیبرال در ایالت متحده بیارود.»
«ببینید، اکنون این مسأله فقط مشکل آمریکا نیست.» آقای مونک همچین گفته: «اگر ما به عنوان روزنامه نگار، متفکر و آدم‌های دانشگاهی یک وظیفه داشته باشیم، این است که این قضیه را کاملاً برای مردم روشن کنیم و توضیح دهیم.»

۱۳۹۵ آذر ۱۶, سه‌شنبه

به من award یعنی جایزه داده شد و میلیاردر شدم البته نه مادی-عزیزان بزرگی،فرزندان راستین و مبارزه میهنمان در داخل کشور،باز لطف کرده ،ازمن بخاطررعایت توصیه یکسال واندی، که داشتند ،و من مو به مو انجام دادم ،و نوشته های اخیرم نیزکه بشکلی مکمل آن توصیه ها بود.طی لوحه ی یاد بودی با ذکر حرف اول اسم کوچک شان،قدردانی نمودند.چند سال پیش نیز از جامعه هموطنان بهایی بخاطردفاع از حقوق طبیعی و بشری این هموطنان در داخل به عنوان یک شهروند ایرانی واجد همه ی حقوق و مزایای برابر با سایر هموطنان بعنوان رنگین کمان زیبای ملت ایران ،لوحه یاد بود قدردانی آن سال را، دریافت کردم ،و اما جایزه اخیر میلیاردی معنوی ام ،با توجه به آنچه درین لوحه ذکر شده بخاطر این بودو هست :
1-نظام بعد از توافقات اتمی و آغازاجرای برجام و دریافت میلیاردها دلار، برای گرم کردن تنورحمام خون هایش در سوریه، یمن و.. بمنظور تداوم و تعمیق و تشدید سکوت گورستانی 24 ساعته 24000 ساعت بر طبل تبلیغات مایوس کننده مردم مبارز ایران مبنی بر کسب مشروعیت دوباره بین المللی بعد از کودتای خامنه ای در خرداد 1388 میزد و اینکه دیگر قضیه تغییرنظام منتفی است و مبارزین داخل و خارج ول معطلند.که همین عزیزان از من و همکارانم در کمپین سفارت سبز خواستند باانتشار اخبار و تحلیل ها و نظریات واقعی این یاس و نا امیدی و سکوت گورستانی را بشکنیم.
2- به توصیه همین عزیزان و به کمک این مبارزین در پی پیروزی ترامپ در آمریکا و خط بطلان گذاشتن به نظم گذشته که یکی از محصولاتش جهت کاهش قیمت نفت و رونق کارخانجات تسلیحاتی، ایجاد نظام جمهوری اسلامی در ایران بود و آغازتغییرات جدید در صحنه بین المللی،آنچنان صحنه را به نظام،با ذکر حقایق و آنچه در عمل میگذرد و نه آنچه نظام می بافد و بدروغ تحویل مردم میدهد،تنگ نمودیم .که به قول این نازنینان بزرگ و مبارز،صدای ترک خوردن استخوان های نظام را می شنویم.بنا به قراری که داریم ازین نوشته ها  پیام های کد واره ،چند نویسنده و شخصیت مهم مبارز ایرانی در خارج،هم در نوشته ها و هم در گفته ها،استفاده بهینه می نمایند .که نتیجه آن به اعماق جامعه میرسد.هدف، به زانو در آوردن نظام با کمترین هزینه و زدن ضربه نهایی به آن است.که این کار بنا به گزارشات واصله حتی علیرغم سکوت عمدی دانشجویان،در شرف تکوین است و عنقریب ایران ما همزمان با بشریت ساکن روی زمین از شر این بلای قرون 20 و 21 به عنوان پدر خوانده داعش و داعشیان یکبار و برای همیشه نجات می یابد.

۱۳۹۵ آذر ۱۵, دوشنبه

جزئیات حملات سایبری حکومت ایران به فعالین

استفاده از پروفایل‌های جعلی و حفره امنیتی وب‌آرتی‌سی برای شناسایی فعالین ایرانی

خبرگزاری هرانا – “کالین اندرسون” و “کلودیو گوئارنیری”، از جمله محققان مستقل امنیت هستند که در سلسله مقالاتی به افشای حملات سایبری گروه های هکری وابسته به حکومت ایران به صدها فعال ایرانی پرداختند. این دو محقق در جدیدترین مقاله خود با ارائه اسناد، تحلیل حقوقی و میدانی درصدد افشای جدیدترین روش های عمل نیروهای سایبری مورد حمایت ایران و همینطور آموزش عمومی و ارائه شاخص‌های سازنده به کلیه فعالین ایرانی بر آمده‌اند. مقاله ترجمه شده این دو محقق را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید.
الف- تعریف واژگان
وب‌آرتی‌سی چیست؟
ترجمه و تنظیم از مصطفی رحمانی
ترجمه و تنظیم از مصطفی رحمانی
وب‌آرتی‌سی (WebRTC) یک فناوری «همتا به همتا» برای ارتباط مرورگرهای وب با یکدیگر است. با استفاده از این فناوری مرورگرها می‌توانند مستقیم و بدون نیاز به واسطه‌گری یک کارساز، داده‌ها را به یکدیگر ارسال کنند. وب‌آرتی‌سی شامل رابط‌های برنامه‌نویسی نرم‌افزاری است که با کمک آن‌ها می‌توان بین مرورگرها ارتباط فوری ایجاد کرد. مهم‌ترین کاربرد وب‌آرتی‌سی در چت‌های صوتی و تصویری است. (ترجمه از کتاب راهنمای قطعی بر سرویس وب‌سوکت اچ‌تی‌ام‌ال۵ – The Definitive Guide to HTML5 WebSocket- By Vanessa Wang, Frank Salim, Peter)
ب- مقدمه
در اوایل سال ۲۰۰۸ میلادی، نهادهای امنیتی ایران سلسله عملیات‌هایی را برای شناسایی و بازداشت مدیران وبسایت‌ها و گروه‌های رسانه‌ای که آنها را «غیرقانونی» می خواندند آغاز کردند.
در سال‌های اخیر، بازداشت و بازجویی اعضای گروههای آنلاین [فعالین اینترنتی] توسط رسانه‌های دولتی ایران در جهت تبلیغ به هدف ایجاد رعب و هراس اطلاع رسانی شده است.
با این وجود، این سختگیری حکومت ایران باعث شده تا کاربران ایرانی جنبه‌های امنیتی و حفاظت از حریم خصوصی خود را بیشتر از میانگین جهانی، رعایت کنند. به طور مثال یکی از این تکنیک های ساده کاربران ایرانی برای حفاظت از خود استفاده از نام مستعار در شبکه های اجتماعی است.
ما به یافته‌هایی رسیدیم که عاملان نهادهای امنیتی ایران با استفاده از نقطه ضعف حریم خصوصی در جوانب پروتکل معمولی وب، درصدد شناسایی آی‌پی (۱) کاربران اینترنتی بدون آگاهی آن‌ها و با اهداف تحقیقی برآمده‌اند. این یافته‌ها بدین شرح است:
۱- تهیه وبسایت‌هایی که برای جمع‌آوری آدرس‌های آی‌پی خصوصی کاربران از طریق حفره امنیتی پروتکل وب‌آرتی‌سی، طراحی شده اند.
۲- فریب دادن و بدام انداختن کاربرانی که از اسم مستعار استفاده می کنند و همچنین اعضای سازمان‌های حقوق بشری برای بازدید از سایت‌های طعمه.
۳- استفاده وسیع از سایت‌های تقلبی با پروفایل‌های مشابه که جوامع مورد آزار قرار گرفته توسط نیروهای امنیتی ایران را مخاطب خود قرار می‌دهند، مانند دگرباشان جنسی و مخالفان سیاسی که اغلب [وبسایت‌های طعمه] مربوط به این جوامع، بعدا بدون هیچ توضیحی حذف شده‌اند.
این اقدامات گروه‌های هکری درسایه‌ی قدرت حکومت که می توانند شرکت‌های ارائه دهنده خدمات اینترنتی در داخل کشور را مجبور به افشای جزئیات ذخیره شده از مشتریان کنند، آن‌ها را قادر می‌کند تا پروفایل‌های با اسم مستعار را شناسایی کنند. مشاهده دنیای واقعی اجرای این تکنیک‌های شناخته شده برای بدست آوردن اطلاعات شخصی جوامع آسیب‌پذیر [اینترنتی]، نشان‌دهنده تاثیر طراحی این پروتکل است، که بایستی مباحث گسترده تری درباره «حفاظت کاربران به طور پیش فرض» را برانگیزد.
برای اطلاعات بیشتر پیش از خواندن این مبحث، می‌توانید مقاله «افشای چگونگی حملات سایبری علیه صدها فعال ایران» و مصاحبه «نگاهی به فعالیت‌های سایبری ایران؛ در گفتگو با کالین اندرسون» که در ارتباط با همین موضوع و محققین است را بخوانید.
ج- رویدادها، مدارک و اثرات
در اواخر ماه دسامبر، چندین دامنه با نام شرکت اوشکوش (Oshkosh Corporation) ثبت شدند. اطلاعاتی که برای ثبت این دامنه ها استفاده شده بود این گونه می‌نمود: شرکت دفاعی امریکایی با نمایندگی‌های تابعه در عربستان سعودی. با با اینحال فعالیت‌های پروفایل‌های ساختگی شبکه های اجتماعی نشان داد که جهت این فعالیت‌ها در زمینه جاسوسی در زمینه صنعت دفاعی است.
دامنه های تایپوگرافیک و منابع وی‌پی‌ان جعلی برای بدست آوردن اکانت های کارکنان در یک شبکه خصوصی هم‌چون ایمیل ها و فایل های به اشتراک گذاشته شده در سرور استفاده شده است.
سایت فیشینگ برای دست یافتن به رمز جیمیل
سایت فیشینگ برای دست یافتن به رمز جیمیل
بر اساس الگوهای معمول و اطلاعات ثبت، دامنههای شرکت اوشکوش توسط هکرهای ایرانی اداره می‌شد، همان گروهی بودند که در پشت «بدافزار ایرانی قمبر» (Ghambar که در مقاله پیشین اشاره شده بود)، قرار داشتند و در گزارش پیشین توضیح داده شد. خود سایت جعلی، تابعی داشت که ما قبلا در فعالیت‌های هکرهای ایرانی ندیده بودیم؛ تلاش برای شمردن آدرس آی‌پی‌های داخلی به منظور شناسایی شبکه.
این روش با تلاش برای ارسال ایمیل‌های فیشینگ شامل سایت‌های فیشینگ با جعل گواهینامه های گوگل به جهت شناسایی ایرانیان مخالف، گسترش و ادامه یافت.
درحالی که در وهله نخست این تاکتیک برای شناسایی محققان امنیتی کاربرد داشت، اما فعالیت های این گروه هدف عمیق‌تری را نشان داد.
همان‌طور که در تعریف نخست آمد، پروتکل وب‌آرتی‌سی برای قادر نمودن زمان واقعی (Real-time) ارتباطات پاسخ‌گو بر روی اینترنت طراحی شده است. وب‌آرتی‌سی به طور خودکار قابلیت جمع اوری آدرس آی پی را فراهم می کند، و می تواند توسط سایت‌ها طوری طراحی شود که بدون آکاهی کاربر این اقدام انجام شود. این روند به خوبی در عکس های ضمیمه ۱ و ۲ در پایان مقاله مستند شده است و برخی از مرورگرها قابلیتی برای محدود کردن این رفتار فراهم آورده‌اند.
دیاگرام وب‌آرتی‌سی و دور زدن ارتباط با وی پی ان توسط سایت های مخرب
دیاگرام وب‌آرتی‌سی و شناسایی آی پی اصلی حتی با وی‌پی‌ان توسط سایت‌های مخرب
مشخص شدن آدرس‌های آی‌پی اشخاص، ریسک خاصی برای آن‌ها دارد. این اقدام از طریق دستکاری ابزارهای حریم خصوصی برای پنهان کردن آدرس آی‌پی، هنگام بازدید از یک سایت طعمه انجام می‌شود.
در حالت عادی وقتی یک کاربر با استفاده از وی‌پی‌ان در اینترنت سیر می‌کند، آدرسی که سایت‌ها بایستی قادر به ثبت آن باشند، همانی است که وی‌پی‌ان فراهم کرده است. با استفاده از تابع وب‌آرتی‌سی استون (WebRTC STUN) به سایت اجازه داده می‌شود آدرس‌های کامپیوتر مورد استفاده را نیز مشاهده کند- بعلاوه آن آدرس‌های واسطه. این پروسه بدین معناست که اگر یک کاربر با استفاده از ای‌دی‌اس‌ال و وی‌پی‌ان وصل شده، یک سایت مخرب می‌تواند احتمالا آدرس واقعی خانه وی را ثبت کند. مرورگر تُر ( تور Tor) قابلیت‌های وب‌آرتی‌سی را محدود کرده و درنتیجه ناشناس ماندن در مرورگر باقی خواهد ماند. هات اسپات شیلد و دیگر وی‌پی‌ان‌ها نیز قابلیت مسدود کردن ترافیک وب‌آرتی‌سی را فراهم می‌کنند، اما به طور پیش فرض فعال نیست و درکل یک ویژگی معمولی و مشترک نیست.
نمونه وب‌آرتی‌سی
نمونه وب‌آرتی‌سی
سانسور بی‌رویه شبکه‌های اجتماعی توسط حکومت ایران باعث شده فرهنگی از حریم خصوصی در بین کاربران اینترنت این کشور بوجود آید. در مقابل هک‌های به شدت رسانه‌ای شده علیه فعالان قبل و در طول جنبش سبز، استفاده از پروفایل‌های تقلبی توسط ایرانیان معمول شده است.
مردم اغلب با حروف اول اسم‌شان یا اسم یک مکان را بعنوان اسم پروفایل استفاده می‌کنند. بعلاوه، ملزوم بودن استفاده از وی‌پی‌ان یا فیلترشکن باعث بوجود آمدن درجه بالاتری از امنیت برای کاربران ایرانی شده است. با اینحال این موضوع حتی در گزارش پیشین ما هم آمد که بر اساس مشاهدات مستقیم، بخش قابل توجهی از فعالان ایرانی که دچار بدافزار شدند از سرویس‌های وی‌پی‌ان استفاده می‌کردند.
نمونه سایت فیشینگ
نمونه سایت فیشینگ
با افزایش کاربرد اچ‌تی‌تی‌پی‌اس، دولت از محتوای مبادلات اینترنتی آگاهی بسیار کمی دارد. در غیاب انطباق توسط شرکت‌های فن‌آوری خارجی به درخواست‌های دولت ایران، استفاده از فیلترشکن، مراقبت و استفاده از نام مستعار از سوی کاربران، فعالان را به درجه قابل قبولی از محافظت حریم خصوصی در مقابل نهادهای امنیتی داخلی رسانده است.
به طور کاملا ساده، بدون هیچ‌گونه مداخله یا مهندسی اجتماعی، دولت ایران توانایی بسیار کمی دارد تا ببیند شهروندان در کدام جوامع آنلاین مشارکت می‌کنند و یا این‌که آیا در داخل کشور هستند یا خیر.
نمونه گروه/کانال تلگرامی که ادمین آن بازداشت شده و پیغام اخطار در آن پست شده است.
نمونه گروه/کانال تلگرامی که ادمین آن بازداشت شده و پیغام اخطار در آن پست شده است.
پاسخ دولت – به ویژه از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بازداشت اعضای گروههای شبکه‌های اجتماع، با اطلاع رسانی و تبلیغ گسترده‌ی این بازداشت هاست.
مانند اعضای گروههای آنلاین مخالفان یا اقلیت‌های مذهبی. این مجموعه بازداشت‌ها که اسامی خاصی هم برای آنها انتخاب می شود مثل «عملیات عنکبوت»، بدین منظور انجام می‌شود تا پیامی تمام کننده به مردم بفرستند، مبنی بر این‌که دولت بر اینترنت تسلط دارد- برای این منظور حتی در بیان تکنیک‌های استفاده شده [در مورد بازداشت شهروندان] نیز اغراق می‌کنند.
درحالی که پیش از این، بازداشت‌ها تنها فعالان را در بر میگرفت، اما برخوردهای اخیر که در خبرها اطلاع رسانی شده، شامل جوامع مدلینگ، هنرمندان و دیگر جوامعی که فعالیتی برخلاف میل نیروهای تندرو دارند نیز شده است. این بازداشت شدگان اغلب مجبور به اعتراف تلویزیونی می‌شوند، اکانت هایشان حذف می‌شود و یا تبدیل به یک اکانت نهادهای امنیتی-دولتی می‌شود که با آن اقدام به انتشار پست‌های اخطار دهنده می‌شود.
جای تعجب نیست که سپاه پاسداران تکنیک‌های تحقیق شده (علمی) نداشته باشد. دست‌کم در یک مورد، شهروند دستگیر شده، اطلاعات خصوصی خود را در پروفایلش گذاشته بود که شناسایی‌اش را ساده می‌کرد. با اینحال سوابق ثبت شده از زیرساخت‌های هکرهای ایرانی، به نظر می‌رسد این گروه‌های نفوذ، در مقابل اهداف ذکر شده دست به حملات فیشینگ نیز می‌زنند.
درحالی که ثبت آی‌پی‌های داخلی در تلاش‌های فیشینگ علیه شرکت‌های خصوصی یا دیگر موسسات می‌تواند دلیلی برای شناسایی نسبت داده شود، در دیگر موارد مستندشده، تنها هدف این اقدام جمع آوری آدرس‌های [اینترنتی] اشخاص حقیقی بدون هیچ حمله یا حرکت دیگری بود.
با توجه به هدف‌گیری آن تلاش ها، این سلسله رویدادها اشاره بر آن دارد که گروه‌های خاصی وابسته به دولت ایران به نظر می رسد با استفاده از وب‌آرتی‌سی در حال نفوذ به مشخصات خصوصی کاربران به جهت شناسایی کاربران دارای اسم مستعار هستند.
پروفایل ساختگی مریم جوادی فر
پروفایل ساختگی مریم جوادی فر
در یک مورد، یک پروفایل در شبکه‌های اجتماعی با نام “مریم جوادی فر” با عکس ملیسا کلارک که دی جی و مدل است، در فیسبوک به یکی از فعالین حقوق بشری خود را نزدیک کرد. در یک سلسه پیام‌هایی، جوادی فر مدعی شد پسورود این فعال در اینترنت فاش شده است. و سایتی با لینک کوتاه شده از سایت های ایرانی به او داده بود. سایت (rinpid.com) که مخصوص فروش مواد توهم‌زا، محصولات سکسی و دیگر موارد ممنوعه توسط جمهوری اسلامی را داشت. اگرچه این وبسایت به طور ناشیانه و غیرحرفه‌ای با خطاهای پنهان کردن کدهای کپی شده طراحی شده بود، تنها هدف مورد نظر این سایت طعمه، جمع آوری آی‌پی بازدیدکننده و گزارش آن به ادمین سایت بود. پروفایل جوادی فر بیش از دوسال عمر فعالیت این‌چنینی دارد و به وضوح یک اکانت قلابی است.
استفاده از پروفایل‌ها با نام و عکس جعلی در شبکه اجتماعی یکی از تکنیک های شناخته شده توسط هکرهای دولتی ایران است. حوزه فعالیت پروفایل جوادی‌فر به وضوح، مورد هدف قرار دادن [شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات خصوصی از] صدها مخالف سیاسی، اعضای درجه یک جنبش سبز و سلطنت‌طلبان بوده است.
نمونه تبلیغ سایت طعمه در تلگرام
نمونه تبلیغ سایت طعمه در تلگرام
نمونه سایت طعمه فروش محصولات ممنوعه در ایران
نمونه سایت طعمه فروش محصولات ممنوعه در ایران
همین رویکرد در مورد هدف قرار دادن “مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران” و خبرگزاری آن با نام هرانا، که سازمانی شناخته شده با ارتباطات عمیق در داخل کشور است به کار گرفته شده. هرانا به دفعات توسط گروه‌های هکری وابسته به دولت ایران مورد هدف قرار گرفته است، و هسته اصلی حملات اخیر هکرهای وابسته به سپاه پاسداران بوده است. در یکی از اکانت‌های هرانا در تلگرام، شخصی ناشناخته نزدیک شده و پرسیده است آیا خبر بازداشت یکی از ادمین های خبرگزاری هرانا صحت دارد؟ سپس لینکی به مدیر کانال ارسال می کند.
لینک به سایت طعمه (به عکس موجود در نوشتار مراجعه کنید – در دامنه تی ان تی دات آی آر) داده شده. این سایت برای جمع‌آوری آی‌پی طراحی شده است. از قضا احتمالا این کلکسیون سایت های جمع آوری آی‌پی بر اساس کدهای یک سرویس اینترنتی با نام IPLeak.net کپی و طراحی شده اند که این سایت به جهت آموزش کاربران در مورد چنین ضعف‌هایی است.
بعد از این‌که این تلاش برای بدست آوردن آی‌پی ادمین هرانا با شکست مواجه شد، هکر مهاجم مورد نظر، پیام‌های قبلی خود را به جهت پاک کردن ردپایش، اصلاح و بعضا حذف کرد.
پیغام ارسال شده به تلگرام هرانا بهمراه اکانت مورد نظر و لینک طعمه که به صورت عکس است.
پیغام ارسال شده به تلگرام هرانا بهمراه اکانت مورد نظر و لینک طعمه که به صورت عکس است.
شواهد بدست آمده از دیگر تلاش‌ها با دامنه‌ها و تکنیک‌های مشابه، جاهای دیگری نیز می توان یافت شود. که این تلاش‌ها مورد هدف قرار گرفتن جوامع آنلاین داخلی ایرانی را به تصویر می کشد که گرفتار احکام فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی هستند. تصویر طعمه‌ای که در مورد هرانا به کار گرفته شده بود، هم چنین در یکی از گروه‌های یاهو “هفیف ۶۹” نیز به کار رفته است. این گروه یاهو خود را با عنوان گروهی فارسی زبان برای تبادل عکس‌های پورن معرفی کرده بود، اما بعدا به دلایل نامشخصی حذف شد. در موردی دیگر، این عکس یکی از پست های بلاگی مشکوک با نام “تنهایی هستی” در بلاگفا گنجانده شده بود- که می‌تواند تیپوگرافیک جعلی از سایت دیگری باشد.
نام دامنه‌های دیگر ثبت شده به طور مستقیم مستند شده است که همان گروه‌های هکری هستند. دامنه رینپید با نام حسین تاتار با ایمیل (ho.1359tat@gmail.com) ثبت شده و هم‌چنین دامنه‌های (free-froosh.com and tehran2020.com) شامل یک دامنه توپوگرافیک از تلگرام با همین نام ثبت شده‌اند. یک نسخه ضبط شده از تلگرام جعلی که مثلا لینکی به یک کانال تلگرامی است اما به جای حرف L در کلمه Telegram از حرف i و e به جای a به این صورت teiegrem استفاده شده است:
(www.teiegrem.me/joinchat/At19HEi76Tsh6AR6Y6.php?n=200)
که این لینک یک کپی از همان سایت رینپید است. مثلا در کانال (On September 29, 2016, “اختلاص های فاش نشده دولتمردان ایران http://www.rinpid.com/mar3.php?IP=&n=8012”) به عنوان طعمه استفاده شده است. مثل گروه هفیف۶۹ در یاهو، این کانال تلگرامی نیز حذف شده است.
نمونه گروه یاهو و عکس طعمه
نمونه گروه یاهو و عکس طعمه
ج- نتیجه گیری
بر اساس این تحقیق، علاقمندان به مد و فشن، هنر و موارد مشابه نیز به اندازه فعالان سیاسی و حقوق بشری در خطر هستند. اما مساله مهم این است که گروه اول درک کمتری از خطر مورد نظر دارند و به آموزش امنیت دیجیتال (اینترنتی) خود اهمیتی نمی دهند.
در مورد حفره امنیتی وب‌آرتی‌سی؛ اگرچه برخی مرورگرها مانند گوگل کروم “افزونه محدودکننده شبکه وب‌آرتی‌سی” دارند که استفاده از آن برای محدود کردن این حفره امنیتی، توصیه می‌شود. با اینحال درحالی که بایستی شرکت‌های تکنولوژی درصدد رفع این مشکل امنیتی باشند، ساده ترین و موثرترین راه، کلیک نکردن بر روی لینک‌های مشکوک و ناشناخته با خبرهای عجیب که نمونه‌های آن در بالا آمده، است.
درحالی که در این تحقیق، جمع‌آوری آی‌پی آدرس کابران مشهود و مستند شده است، هنوز ما نمی‌دانیم دقیقا هدف حکومت جمهوری اسلامی از جمع آوری آن‌ها چیست. شناسایی و بازداشت کاربران می تواند تنها بخشی از اهداف آنان را دربر گیرد. هم‌چنین نمی‌توان مطمئن بود که تمامی کاربران ایرانی در این مورد آموزش مورد لزوم را دریافت کرده تا از این خطر جلوگیری کنند. که این خود یک خطر بزرگ است.
نویسندگان: کالین اندرسون و کلودیو گوئارنیری
ترجمه به فارسی از مصطفی رحمانی
قدردانی
نویسندگان این مقاله صمیمانه تشکر می کنند از کیوان رفیعی و DomainTools که حمایت معناداری در تمامی مراحل آماده سازی این گزارش کردند.
شاخص سازش
سایتهایی که آی پی آنان جمع آوری شده
teiegrem.me
free-froosh.com
tehran2020.com
tntnet.ir
rinpid.com
دامنه های فیشینگ شناسایی شده
oshkoschorp.com
oshkoshcrop.com
oshksohcorp.com
portal.oshksohcorp.com
۱۷۳.۲۰۸.۱۲۹.۱۸۱
۸۲.۱۰۲.۱۰.۷۰

اطلاعات آرشیو :
archive-ipleak
archive-oshkosh

۱- آی پی: نشانی پروتکل اینترنت (به انگلیسی: Internet Protocol Address) یا به اختصار نشانی آی‌پی (به انگلیسی: IP Address) نشانی عددی است که به هریک از دستگاه ها و رایانه‌های متصل به شبکهٔ رایانه ای که بر مبنای نمایه TCP/IP (از جمله اینترنت) کار می‌کند، اختصاص داده می‌شوند. پیام‌هایی که دیگر رایانه‌ها برای این رایانه می‌فرستند با این نشانهٔ عددی همراه است و راه یاب های شبکه آن را مانند «نشانی گیرنده» در نامه‌های پستی تعبیر می‌کنند، تا بالاخره پیام به رابط شبکه رایانه مورد نظر برسد. (ویکی پدیا)