۱۳۹۵ شهریور ۶, شنبه

نوار صوتی 40 دقیقه ای منتظری در خصوص اعدام های جمعی هزاران نفر در تابستان 67

http://audio.rferl.org/FRD/2016/08/09/f2720a29-b951-4fc6-855a-c18cd25baef0.mp3

۱۳۹۵ شهریور ۴, پنجشنبه

وزیر ارتباطات رژیم:فیلترینگ (سانسور و جلو گیری از مبادله آزاد اخبار و اطلاعات) هوشمند.تاکنون 110 میلیارد تومان هزینه داشته است.نظریه: اگر این رقم را به تعداد جمعیت ایران تقسیم کنیم به اهر یرانی 1600 تومان میرسد.با این پول میتوانستند مسئله کارتن خوابی یا حاشیه نشینی را حل کنند. اما چون در رژیم های مستبد 90 درصد هزینه ها صرف تحکیم استبداد و پایه های قدرت حاکم مستبد و دیکتاتور میگردد.در نتیجه مردم عادی چون اسیری قربانی مطامع فقط یک نفرو عمال بیرحم اش می گردند.
حقایق تلخ در مورد ایران امروز چهارم شهریور 1395 بزبان مقام رسمی که آمار واقعی بمراتب وحشتناک تر و غم انگیز ترست.معاون وزیر بهداشت پرده را از گوشه‌‌ای از وضع کنونی اجتماعی و اقتصادی کشور بالا زد. به گفته وی "در حال حاضر ۳۰ درصد مردم کشور گرسنه‌اند و نان خوردن ندارند که این آمار را وزارت رفاه هم تائید می‌کند"ٰ؛ "سالانه ۷۰۰ هزار نفر در ایران به دلیل هزینه‌های درمان ورشکست می‌شوند" (یعنی 7 ملیون تن یا یک دهم جمعیت کشور در ظرف دهسال گذشته)؛ "۲۵ درصد جمعیت شهری ایران حاشیه نشین هستند و ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در سکونتگاه‌های غیر رسمی شناسایی شده‌‌‌اند"؛ "یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در حاشیه شهر مشهد زندگی می‌کنند. تبریز ۵۰۰ هزار نفر حاشیه نشین دارد"؛ "فقر، محرومیت اجتماعی، پایین بودن شاخص‌های توسعه انسانی،‌‌بی‌بهره ماندن از خدمات شهری، پایین بودن سطح بهداشت عمومی و شیوع بیماری‌ها از جمله مسائل حاشیه نشینی است، به طوری که ۹۴ درصد افراد ساکن در حاشیه شهرها اعلام کرده‌‌‌اند که از سطح پایین بهداشت برخوردارند". نقش رهبر و دخالت‌های او در ریز و درشت امور کشور در این آمار وحشتناک کجا و به چه میزان است؟

۱۳۹۵ شهریور ۱, دوشنبه

http://www.dailyvideoreports.net/?p=11083
پیام تبریک واصله از مبارزین داخل: هموطن آری به اتفاق می توان جهان گرفت.
حاصل مبارزات جمعی شما هموطنان عزیز بخصوص هموطنان مقیم خارج و افشاگری هایی که از عمق فاجعه اعطای پایگاه نظامی برای اولین بار در تاریخ کشور به اجنبی ،متفق و متحد و یکپارچه انجام دادید.آنهم اجنبی که هر کجا را اشغال نظامی کرده ،هرگز پس نداده ،یا بسختی (همانطور که در مورد آذربایجان مان رخ داد) و بالاجبارو تهدید جنگی یک قدرت بزرگتر مجبور به تخلیه و تسلیم گردیده،بیانیه ای است که وزارتخارجه رژیم ساعاتی پیش بطور رسمی اعلام نمود:«روسیه نه در ایران پایگاه دارد و نه مستقر شده است. موضوعی بود که انجام گرفت و عجالتاً پایان گرفت.»باین ترتیب رژیم با همت همه ایرانیان مبارز مجبوربه اجابت یک امر ملی میهنی مبارزین داخل و خارج گردید.توصیه ما به شما عزیزان این است.در راس هرم قدرت وافراد ذوب شده در ولی فقیه،عمدتا افراد بیسواد یا کم سواد قرار دارند.که از تاریخ ایران و جهان،بجز مسائلی که به نفع شان هست .آنهم بصورت غلط،اطلاع و آگاهی ندارند.افشاگری های اخیرشما در خصوص پایگاه نظامی نوژه و اعطای آن به پوتین تزار جدید روس که قصد داشته نقشه جهانگشائی اش را از ایران ما آغاز نماید.باعث گردید.دورنمایی از فجایع گذشته و فجایعی که در شرف وقوع بود به اطلاع و آگاهی این افراد رسیده و آنان را خواهی نخواهی مجبور به تسلیم در مقابل اراده ملت نماید.بعلت جعلیات رژیم در کتابهای تاریخی و سانسور و اختناق وحشتناک و دیوار آتشینی که رژیم در مقابل انتشار آزاد احبار و اطلاعات ایجاد نموده،آگاهی لازم در خصوص پندهای تاریخ و درس های گذشتگان در اختیار نه ملت و نه اداره کنندگان کشور گذاشته نمی شود.با توجه باین فقدان اطلاعات تاریخی و آگاهی ها ،شما هموطنان سکنی گزیده در خارج وظیفه ملی میهنی تان ایجاب می کند.در خصوص مسائل تاریخی مهم در گذشته اعم از کاستی ها پیروزی ها و افتخارات نیاکان مان ، افشاگری و آگاهی رسانی بیشتری بعمل آورید.برای مثال ضمن بررسی قرارداد1975 الجزایر، که صدام حسین عراقی را مجبور به پذیرش حقوق تاریخی و قانوی ایران در اروند رود(شطالعرب)نمود.با قرارداد الجزایر دیگر اما نکبت باری که رژیم مجبور به امضای آن در 1981 در قبال آزادی گروگانهای آمریکایی گردید.مقایسه و تجزیه تحلیل بفرمایید.تا این نادانان بعلت نادانی خویش و حفظ نظام جهل و جنون و خونین شان ،کشورما را به طور رایگان و ثمن بخس به دیگران نه بخشند.
مطلب بسیار مهم واصله از مبارزین داخل:مبارزین مقیم خارج کشور،هموطنان گرامی.در زیر اطلاعیه ای که قبلا در اختیار شما گذاشته شد .بار دیگر ضمیمه میشود.آنرا خوب بخوانید.رژیم برای اینکه افکار عمومی را از مسئله دادن پایگاه نظامی به پوتین و وارد عملی کردن مرحله استعمار ایران توسط روسیه در قبال حفظ رژیم اسلامی،کاری که دولتمردان خائن و وطن فروش قاجاریه بار ها بدان مبادرت ورزیدند.منحرف سازد.این روزها با دادن آدرس غلطی در صحنه سیاسی ایران،ما ملت ایران را می خواهد دنبال نخود سیاه بفرستد تا ابعاد خیانت اخیر شان به ایران و ایرانی بیش ازین افشا نگردد.همچون همیشه با انداختن ما بجان همدیگر،آنهم به بهانه های ناچیز یا موضوعات کهنه ای که اصلا جای آن برای مطرح شدن بین ما ها در حال حاضر نیست .آن کار دیگر را بدون مزاحمت ما ملت ایران انجام دهد.مهمترین مسئله روز این است که ایران ما را دو دستی تحویل پوتین داده اند.فردی که نقشه های پر طول درازی بر سرزمین ما و مسائل منطقه و جهان ،علیرغم منافع ملی ما ایرانیان دارد.پوتین همچون همپالگی های سابق خویش در روسیه همانند همیشه طی قرن های گذشته ،بعد از وصول به منویات استراتژیک خویش در جهان، ایران ما را تنها گذاشته و طی معامله با حریفان و بازیگران مطرح در منطقه و جهان کشورمان را بسرکردگی رژیم بیکفایت جمهوری اسلامی ،همچون گوشت قربانی در اختیار حریفان قدر قدرت برای تکه پاره شدن خواهد گذاشت.باید همه نق و نوق زدنها به همدیگر را یکبار و برای همیشه فراموش نموده،با اتحاد و همفکری همدیگر،وارد مرحله مبارزه عملی با این رژیم ضد ایران و ضد ایرانی اما نوکر اجنبی گردیم.یادمان باشد که در جریان قیام ملی 1388 و حضور بیش از 10 میلیون در خیابنهای ایران ،سردمداران رژیم چمدانهای خویش را بسته و در حال فرار بودند که اربابان خارجی بکمک شان شتافته مانع پیروزی نهایی مردم بر این رژیم اهریمنی گردیدند.این بار نیز چنین خواهند کرد.منتها این بار ایران و ایرانی باید پاسخگوی شرارت های این رژیم در منطقه و جهان باشند.بیدار شویم و هرچه فریاد داریم نه بر سر همدیگر بلکه بر سر این رژیم و اربابان جنایتکارش بزنیم. و اما اطلاعیه سابق..
افشای جذب ایرانیان خارج از کشور توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی!
کار جذب ایرانیان خارج از کشور توسط وزارت اطلاعات از طریق واحدهای مربوط به سفارتخانه ها در هر کشور انجام می شود و فقط در آمریکا این کار بعهده افراد مشخصی است،پس از آنکه فرد شناسایی شد بسته به اینکه به ایران رفت و آمد داشته باشد یا خیر کارها تنظیم می شود!
دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی، هدف خود را تاثیرگذاری روی جریان‌های خارج از کشور گذاشته‌اند و خانواده‌های مختلف امنیتی هم‌اکنون در خارج از کشور مستقر شده‌اند. هیچ آمار رسمی در مورد تعداد کارمندان و پرسنل شاغل در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور وجود ندارد. با این حال، وزارت دفاع آمریکا، در ژانویه ۲۰۱۳ میلادی، با انتشار یک گزارش ۶۴ صفحه‌ای دربارهٔ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ، به نقل از مگنوس رانستورپ در مصاحبه‌ای تعداد پرسنل این وزارت‌خانه را حدود ۳۰ هزار برآورد کرده است،اعضای این وزارتخانه در ادبیات رسانه‌ای ایران با لقب «سربازان گمنام امام زمان روحی له الفداء» شناخته می‌شوند،همچنین این وزارت خانه دارای دانشکده‌ای تخصصی به نام «دانشکده امام باقر» است.
یکی از اعضای سابق وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که چند ماه گذشته به اروپا پناهنده شده است،پرده از نفوذ و فعالیت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در میان ایرانیان خارج از کشور برداشته است،وی گفته است: در معاونت های ده گانه وزارت اطلاعات واحدهایی وجود دارد که مأموریتشان ایجاد هسته های تحت کنترل در درون اپوزیسیون خارج ازکشور است. به گفته این مأمور که خواست ناشناس بماند، وزارت اطلاعات مطالبی راکه برای ایجاد توازن میان جناحهای نظام لازم دارد به له یا علیه یکی از شخصیتهای بلندپایه نظام، یا جناحهای آن، از طریق این هسته ها در خارج از کشور مطرح می نماید.یا بالعکس بسیار هوشمندانه و تاثیر گذار علیه شخصیت های نام آور و محبوب اپوزیسیون سم پاشی و ترور شخصیت می کند.
او در تعریف وظایف این هسته های تبلیغاتی در خارج از کشور گفت: « اینها افراد، گروهها و رسانه هایی هستند که از طرف وزارت (اطلاعات) مورد پشتیبانی محتوایی، مالی و تدارکاتی قرار می گیرند تا برعلیه یکی از جناحها یا شخصیتهای اپوزیسیون تبلیغ کنند.
افراد باید از طریق انتشار، سخنرانی، مصاحبه، حضور در مجالس، تلفن بر روی کانالهای رادیویی و تلویزیونی و غیره عمل کنند. رسانه ها باید خط دیکته شده و توافق شده را پیش برند و در انتخاب موضوعات، اخبار، مطالب، افراد، برنامه سازان به مسیر تعیین شده توجه کنند. سازمانها و گروهها نیز باید در اطلاعیه ها و انتشارات خود، سایتهای اینترنت، جلسات و سخنرانی خطوط دیکته شده را پیش ببرند ». وی اضافه می کند: « ما افرادی را در خارج از کشور داریم که کارشان عبارتست از تماس با چهره های سرشناس اپوزیسیون و خود را پیرو و یا هوادار آنها نشان دادن. آنها باید این نزدیک شدن را به طور فعال انجام دهند و با تعریف و تمجید از آن شخصیت تماسهای فردی با وی برقرار کرده و بباورانند که با نیت خوب و جهت مبارزه با حکومت اسلامی عمل می کنند. سپس بتدریج ضمن کشف افکار، عقاید، روانشناسی فردی، روابط و شبکه های همکاری این شخصیت اطلاعات را به وزارت بفرستند و در مقابل دستورات وزارت را در رابطه با این شخصیت بکار گیرند ».
او هم چنین اضافه می کند: « شناسایی مخالفان فعال در خارج از کشور و تهیه پرونده از آنها جزو وظایف اولیه شبکه است و آنها چندین کارشناس کامپیوتر برای این منظور به خارج از کشور ارسال داشته اند.

۱۳۹۵ مرداد ۳۰, شنبه

ترکیه رسما به اسرائیل چراغ سبز نشان داد

پارلمان ترکیه توافق عادی‌سازی روابط با اسرائیل را که ماه گذشته حاصل شده بود، تصویب کرد و به شش سال تنش در روابط دو طرف پایان داد تا راه برای احیای کاملئ روابط دیپلماتیک، هموار شود.

به گزارش ایسنا، به نقل از آسوشیتدپرس؛ پارلمان ترکیه پیش از آغاز تعطیلات تابستانی پارلمان، این توافق را تایید کرد. مناسبات میان تل‌آویو و آنکارا از سال ۲۰۱۰ و در پی حمله به یک کاروان کمک‌رسان غزه به بن‌بست رسید.
دسیسه به بهانه کاروان کمک‌ رسان غزه سال ۲۰۱۰ که میتونست فاجعه ایی بزرگتر و گشتار بیشتر و حتی جنگ اسراییل و ترکیه بشه جزو نقشهای شیطانی علی خامنه ای بود این گشتی بوسیله محمد ماهاتیر نخست وزیر سابق مالیزیا خریده شده بود محمد ماهاتیر اولین خارجی بود که از آخوند علی خامنه ای تعریف و تمجید کرد و بیش از ۲۰ سالی میشه علی خامنه ای چک سفید میده به این آقا در راه انداختن فتنه در خاور میانه مخصوصا بر ضد اسراییل گشتی خریده شده قرار بود در قسمت منطقه ترک نشین قبرس پهلو بیگره و در انجا کلی تروریست با مهمات جنگی مخفیانه وارد این گشتی شوند که دولت قبرس اجازه این کار نداد و گشتی را مجبور کرد در منطقه یونانی نشین پهلو بگیره ۲ تا ۳ تروریست با عجله خودشان به این قسمت قبرس رساندند و سوار گشتی شدن ولی ان نقشه بزرگ تروریستی علی خامنه ای عملی نشد

۱۳۹۵ مرداد ۲۵, دوشنبه

دکتر سیروس محسن وند :
اين روزها روسوفيل ها با دُم خود گردو ميشكنند و آنهايى كه كمونيسم را پشت سر گذاشته اند ولى در عمق ناخودآگاهشان همچنان روسوفيل هستند، يكجورى  از تعظيم اردوغان به پوتين دچار غيلى ويلى ميشوند.
روسوفيلى بد دردى است.
هيچ كشورى را پيدا نميكنيد كه متحد روسيه بوده باشد و مردم آن از رفاه و آزادى برخوردار باشند. واقعيت اينستكه همه كشورهايى كه به روسيه اتكا كرده اند، يا ويرانه شده اند يا در آستانه ويرانى هستند.
افغانستان، عراق، سوريه، كوبا، يمن و حتى كشورهاى اروپايى كه به روسيه اتكا كردند، دچار سرنوشت بدى شدند.
با چنان تجربه اى كه ديگر قديمى شده است، احمقهاى جمهورى اسلامى و تركيه ميپندارند كه خيلى باهوش هستند و سوراخ دعا را پيدا كرده اند و به روسيه پناه ميبرند در صورتيكه روسيه و متحدانش حتى اگر در كوتاه مدت برنده شوند در درازمدت بازنده اند.
يك حساب ساده سرانگشتى در دنياى اقتصاد و تكنيك هست: نظامهاى ديكتاتورى شايد دستاوردهاى بزرگى داشته باشند ولى سرانجام بازنده هستند. امپراتورى عثمانى و امپراتورى تزارى و اتحاد جماهير شوروى از نمونه هاى برجسته ى اين مبحث هستند. ديكتاتورى در درازمدت جلوى پيشرفت را ميگيرد و به شكست مي انجامد چرا كه نخبه ترين نيروها را از ميدان بدر ميكند و نيروهاى معتقد و خايه مال را بجاى آنهامينشاند.
نظامهاى ديكتاتورى بخاطر ماهيت خود محكوم به شكست هستند. به همين دليل، روسيه و متحدانش، اگرچه در اين لحظه پيروز بنظرميرسند، سرانجام شكست خواهند خورد و مردم خود را نيز به تباهى ميكشانند.
به همين دليل، هرگز نميتوان ادعا كرد كه اتكا به روسيه با اتكا به آمريكا تفاوتى ندارد.
تا هنگامى كه نظام ديكتاتورى در روسيه حاكم است، اتكا به روسيه نميتواند نتيجه اى جز فاجعه داشته باشد. همانجور كه در عراق و سوريه ميبينيم.
آنهايى كه از اتحاد جمهورى اسلامى و تركيه با روسيه خوشنود هستند، اينروزها خوابهاى خوشى ميبينند كه در واقعيت به كابوس منتهى خواهد شد.
پاينده و پيروز باشيد
سيروس محسن وند
Med Vänliga Hälsningar

۱۳۹۵ مرداد ۲۳, شنبه

امور واقع، بخصوص در منطقه بما می‌گویند که از زمانیکه مداخله خارجی آن هم از طریق حمایت از سازمانهای مسلح و تسلیح و تجهیز آنها شروع شود دیگر ملت صاحب اختیار نیست و این قدرت خارجی است که از این سازمانها در راستای منافع خود استفاده می کند. تجریه لیبی و عراق و سوریه را در جلوی چشمانمان است، آخر چگونه نمی شود از این فجایع در حال انجام درس نگرفت و اشتباه را تکرار کرد؟

۱۳۹۵ مرداد ۱۸, دوشنبه

ادعاي انديشکده آمريکايي: ايران تهديدي بزرگتر از داعش و القاعده است

خرداد/ انديشکده امريکايي "هريتيج" وابسته به نئومحافظه کاران با انتشار ارزيابي اي مدعي شده است که کارشناسان امنيتي امريکايي بر اين باورند که ايران بزرگترين تهديد براي امنيت امريکاست حتي تهديدي بزرگتر از القاعده و داعش !

اين انديشکده مي نويسد:"ايران علاوه بر امريکا مهم ترين چالش امنيتي براي منافع آن کشور در خاورميانه محسوب مي شود. داعش و القاعده تهديدهاي کوتاه مدت و موقتي براي امريکا هستند اما تهديد ايران طولاني مدت است و مقطعي نيست. پس از پايان مدت زمان توافق هسته اي ايران و امريکا، تهران مي تواند تسليحات هسته اي بسازد و اين يک تهديد استراتژيک بلند مدت براي واشنگتن خواهد بود". 

اين انديشکده در بخش ديگري از گزارش خود با اشاره به اين که مدت زمان توافق هسته اي و محدوديت هاي فعاليتهاي غني سازي اورانيوم ايران تنها براي ده سال خواهد بود مي نويسد:"مايکل پريگنت همکاري موسسه هادسون و افسر سابق اطلاعات ارتش امريکا در عراق که از مخالفان برجام بوده است مي گويد:"براي ما امريکايي ها 15 سال زماني طولاني است اما براي ايران زمان زيادي نيست. آنان با ديد استراتژيک به مسائل نگاه مي کنند. آنان مي توانند ظرف مدت 15 سال به قابليت ساخت تسليحات هسته اي دست يابند و پس از آن به نيروي برتر در خاورميانه تبديل خواهند شد". 

علاوه بر انديشکده هريتيج موسسه مطالعات واشنگتن براي خاور نزديک نيز اوايل سال جاري ميلادي نظر مشابهي را ارائه کرده بود. "مايکل سينگ" رييس پيشين امور خاورميانه شوراي امنيت ملي در ماه ژانويه گذشته نوشته بود:"عليرغم آن که توان ايران براي ساخت تسليحات در حال رشد دولت امريکا به آن کشور مشروعيت بين المللي داده است. اين موضوع سبب مي شود تا ايران دست بازتري در قابليت هاي نظامي و تهاجمي داشته باشد و آن را توسعه دهد". 

۱۳۹۵ مرداد ۱۷, یکشنبه

خبر- خانواده شهرام امیری دانشمند هسته ای از «اعدام» او خبر دادند.
نظریه:کمپین سفارت سبز در بیانیه دی ماه 1390 خود در پی ترور زنده یاد مصطفی احمدی روشن معاون تاسیسات هسته ای نطنز،با توجه به اطلاعات واصله از مبارزین داخل کشور،پرده از راز نهفته در فرارو قتل دانشمندان هسته ای را گشود که حاکی از مقاومت تعدادی از دانشمندان هسته ای در برابر پافشاری رژیم برای تولید بمب اتمی بود.رژیم تهران تعدادی ازین دانشمندان را ترور نمود .عده ای متواری شده و زندگی مخفی در پیش گرفتند .شهرام امیری از جمله این دانشمندان هسته ای بود که در جریان حج 88 ناپدید شده، پس از گروگانگیری خانواده اش توسط مامورین امنیتی خامنه ای ،بخصوص بی احترامی و تهدیدات علیه همسرش، در تیرماه 1389از آمریکا ، به تهران بازگشت و قشقاوی معاون و سخنگوی وقت وزارتخارجه،از وی همچون قهرمانی که به دشمن پشت کرده، در هنگام ورودش به فرودگاه تهران استقبال نمود.این کمپین با توجه به کینه شتری رهبر رژیم،اعلام نمود که تمام دعوت های عفو عمومی و آشتی ملی از سوی راس هرم قدرت رژیم یک دام گستری و ترفند شیطانی بیش نبوده و رژیم خامنه ای کینه جو تر از آنی است .که از خونریزی فردی که در راستای منافع مردم ایران و جامعه بشری ،خطائی علیه رژیم ،مرتکب شده، بگذرد.اعضای کمپین سفارت سبز، خود را در غم خانواده این عزیزان که به ضحاک زمانه نه گفته و با عدم مسلح کردن وی به بمب اتمی،بشریت را از یک فاجعه بزرگ نجات دادند.شریک دانسته،اطمینان دارد یاد و خاطره این عزیزان به عنوان یک قهرمان ملی برای همیشه در تاریخ ایران و جهان ثبت خواهد شد.نه تنها اعضای این کمپین بلکه مردم ایران و جهان ،خود را مدیون فداکاری های این عزیزان از دست رفته دانسته و سوگوار از دست دادن این انسانهای بزرگ تاریخ بشری هستند.اعدام زنده یاد شهرام امیری ،حاکی از شکست بزرگ خامنه ای علیرغم مخارج 200 میلیارد دلاری برای تولید بمب هسته ای و اجبار به خوردن جام زهر اتمی و نرسیدن به انتظاراتی که از امضای توافقات هسته ای داشته،می باشد.همه دیکتاتورهای بزرگ تاریخ در روز های آخر حیات خود ودر آستانه فروپاشی رژیم مستبد شان،دچار جنون شده با آتش زدنها ،خونریزی ها و نابود کردن ها، شکست خویش را جبران می کنند.باید هشدار بود که کینه شتری خامنه ای دامن دانشمندان دیگر هسته ای را نگیرد.شهرام امیری جاودان شد.
http://www.iranpressnews.com/source/199487.htm

عواقب عقب‌نشینی امریکا از رهبری جهان چیست؟

ریچارد هاس
منبع: وال استریت ژورنال / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
تنها نزدیک به بیست و پنج سال از پایان جنگ سرد گذشته، اما آمریکا در میانه دومین مناظره سیاست خارجی در دوران پسا شوروری قرار گرفته است. مناظره سیاست خارجی اولیه که در دوران بوش اول کلید خورد، مربوط به جاه طلبی های جهانی آمریکا بود. این مناظره در میان عمده نخبگان، چه آنها که خواهان برقراری ثبات و جلوگیری از بروز تعارضات در جهان بودند و چه آنهایی که به دنبال ترویج دموکراسی در جهان بودند با اقبال مواجه شد.
مناظره دوم که هم اکنون شاهد آن هستیم، نقش رهبری بین المللی آمریکا را زیر سوال می برد. بر خلاف مناظره اول، مناظره دوم هم در میان نخبگان و هم غیرنخبگان طرفدار دارد. این مناظره انترناسیونالیست ها را مقابل حامیان انزواگرایی قرار می دهد.
برای درک بهتر شرایط حاضر باید روند تحولات را مورد بررسی قرار داد. طی بیست و پنج سال اخیر آمریکا در نظام بین الملل از موقعیت برتر بی نظیری برخوردار بوده و طبیعی است که برخی بر این اعتقاد باشند که باید از این موقعیت استفاده شود. طی این سال ها بسیاری از حزب جمهوری خواه یا دموکرات خواهان مداخله آمریکا در اموری شدند که لزوما ارتباط مستقیمی با منافع ملی آمریکا نداشته، اما می توانسته به مثابه یک فرصت باشد.
اما همه با این رویکرد موافق نیستند. مهم ترین دیدگاه آلترناتیو مربوط به مکتب رئالیست است. بر اساس این دیدگاه هدف اصلی سیاست خارجی آمریکا باید شکل دادن به سیاست خارجی دیگر دولت ها و نه ترتیبات داخلی آنها باشد. این رویکرد قدمتی دیرینه دارد و به پیش از فروپاشی دیوار برلین باز می گردد.
اگر چه رویکرد رئالیستی در مواردی چون عدم سرنگونی صدام حسین بعد از شکست آن در جنگ خلیج فارس به پیروزی رسید، اما رئالیست ها معتقد بودند که صرف تامین امنیت کفایت نمی کند و آمریکا علاوه بر منافع باید بر اصول و ارزش های آمریکایی و پیگیری آنها هم پافشاری داشته باشد. زمانی که بیل کلینتون به روی کار آمد نتوانست از پس دشواری پیگیری تمام و کمال ارزش ها و اصول آمریکایی در سطح جهانی بر آید. همین موضوع هم توضیح دهنده واکنش محدود دولت وی به درگیری های مدنی در یوگوسلاوی، هائیتی، رواندا و سومالی است.
حادثه بعدی 11 سپتامبر بود. جورج دبلیو بوش امیدوار بود که بتواند طالبان را در افغانستان که منشاء القاعده بود، از میان ببرد. پس از آن دولت روی صدام حسین در عراق متمرکز شد. رئیس جمهور و اطرافیان او می خواستند اطمینان حاصل کنند که در عراق تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد و حتی خواهان برقراری دموکراسی در عراق و تبدیل آن به الگویی برای دیگر کشورهای خاورمیانه بودند. اما این برنامه جواب نداد. بدین ترتیب عراق تبدیل به سومین جنگ پرهزینه در تاریخ معاصر آمریکا شد.
وقوع بهار عربی در 2011 ابتدا در راستای رویکرد جاه طلبانه به سیاست خارجی آمریکا بود. اما به غیر از تونس، در بیشتر کشورها این پروسه نیز با موفقیت طی نشد.
آنچه هم اکنون به وضوح روشن است، این است که تلاش های آمریکا برای بازسازی خاورمیانه شکست خورده است. شکاف میان وعده ها و نتایج، هزینه ها و منافع بسیار زیاد است. در داخل نیز حس سرخوردگی به وجود آمده و افکار عمومی آمریکا با خستگی از سیاست های مداخله جویانه، دیگر تمایلی به سیاست خارجی جاه طلبانه نشان نمی دهند.
اما در تشریح چرایی رسیدن به نقطه کنونی باید به چیزی بیش از شکست های آمریکا در عرصه سیاست خارجی توجه کرد. سیاست خارجی که خود را متعهد به تغییر جهان می کند، یک سیاست خارجی لوکس است. بین هزینه دادن برای منافع حیاتی و هزینه کردن جان و مال مردم برای اولویت ها و ترجیحات، تفاوت وجود دارد. پس از بحران 2008 و سرعت پایین اصلاح اقتصادی، مردم دیگر آمادگی پذیرش رویکردی چنین رادیکال را در عرصه سیاست خارجی کشورشان ندارند.
ترکیب نارضایتی ها با شکست های تجربه شده در عرصه سیاست خارجی و ناامیدی از وضعیت اقتصادی باعث پدیدار شدن انزواگرایی جدید شده است. بر اساس یک نظرسنجی که اخیرا از سوی بنیاد پیو انجام شده، بیشتر مردم ترجیح می دهند که آمریکا بیشتر به مشکلات خود بپردازد و اجازه دهد سایر کشورها خود به معضلات خودشان رسیدگی کنند.
این بحث ها هم اکنون در میان حامیان هر دو حزب دیده می شود. در واقع امروزه بحث ها بیش از آن که میان حزبی باشد، درون حزبی است. هم پوشانی قابل توجهی میان سیاست های دونالد ترامپ و برنی سندرز از یک طرف و پلت فرم دو حزب از طرف دیگر دیده می شد. در هر دو پلت فرم به دیده تردید به موضوع تجارت آزاد نگریسته می شود و هر دو حزب با پیمان ترانس پاسیفیک مخالفت کرده اند.
ترامپ در مخالفت خود با نقش رهبری جهانی آمریکا صراحت دارد و به وضوح تعهدات امنیتی آمریکا به متحدان خود در اروپا و آسیای شرقی را زیر سوال می برد.
در مقابل، هیلاری کلینتون به شکل قابل توجهی در بطن جریان اصلی سیاست خارجی آمریکا وجود دارد، اما بسیاری در حزب دموکرات دیگر این گونه فکر نمی کنند.
نتیجه این تحولات شکل گیری یک مناظره جدید در عرصه سیاست خارجی آمریکا میان حامیان انترناسیونالیسم سنتی و حامیان انزواگرایی جدید است. مخاطرات این مناظره بسیار زیاد است. زیر سوال بردن بیش از اندازه بزرگ شدن تعهدات جهانی آمریکا متفاوت از زیر سوال بردن اصل تعهدات جهانی آمریکا است.
جهان بنیادی خودسامان ده ندارد. اگر چه بازارها را دست نامرئی به تعادل می رساند، اما چنین نیرویی در عرصه روابط بین الملل وجود ندارد. طی 75 سال گذشته آمریکا بیش از هر نیروی دیگر برقرار کننده صلح و ثبات جهانی بوده است.
عواقب عقب نشینی آمریکا می تواند وخیم باشد. وضعیت خاورمیانه مثال خوبی است که نشان می دهد نتایج عقب نشینی آمریکا چگونه می تواند باشد.
در آسیا نیز که کشورهای آن بیشترین تمرکز جمعیت و ثروت را دارند، عقب نشینی آمریکا نتایج بسیار وخیمی را به همراه خواهد آورد: چین به هژمونی منطقه ای خواهد رسید و احتمال درگیری میان دو کره نیز بالا می رود. در حوزه هایی هم که دعاوی سرزمینی وجود دارد، شاهد بروز جنگ و تنازع می شویم.
تعهد به متحدان دو هدف را تامین می کند: یک هدف ایجاد بازدارندگی مقابل دشمنان احتمالی و کاهش احتمال بروز تنازعات است. هدف دیگر دادن تضمین به کشورهایی است که در صورت عدم حمایت آمریکا مجبور خواهند بود رو به تقویت توان دفاعی خود برای تضمین امنیت، مقابل همسایگان بروند. این تقویت بنیان دفاعی می تواند حرکت به سوی تسلیحات هسته ای باشد. منافع و نفوذ آمریکا بر آمده از همین تعهداتی است که نسبت به متحدان خود دارد.

بنابراین انزواگرایی نباید پیروز این مناظره جدید در عرصه سیاست خارجی شود. پشت کردن به مداخله در سطح جهانی نه تنها به معنای از دست دادن فرصت ها در عرصه سیاست بین الملل، بلکه به معنای از دست رفتن فرصت های شغلی برپایه صادرات، از دست رفتن فرصت سرمایه گذاری های خارجی و از دست دادن فرصت سفر به دیگر کشورها بدون ترس و واهمه است. انزواگرایی تعارض و اشاعه تسلیحات هسته ای را به همراه دارد. اگر تنازعات در سطح جهانی بیشتر شود خطر تروریسم، مهاجرت غیرقانونی و تغییرات آب و هوایی برای مردم آمریکا هم جدی تر می شود.