آنچه که در پی تحقق پروسه مذاکراه رژیم، با آمریکای ترامپ،رخ میدهد.
قبلا باید مثالی زد: ترامپ از برنامه مذاکره مستقیم،با رهبرکره شمالی،در پی آن است.قدرتی (اتم+موشک) را که کیم اون،با توسل به آن،در بین توده مردم،ادعای خدائی می کند.از وی بگیرد.وی در دیدار دوم از کیم اون خواست،به شرط تعطیل یک جا و نه مرحله به مرحله این برنامه،تحریم ها را بر میدارد.چون تنها قدرت کیم اون درین دو نهفته است (و الا از کره شمالی به جز خرابه با راس هرم قدرت زامبی و ملتی زیر خط فقر علف خوار،چیزی باقی نمانده است) پیشنهاد را نپذیرفت و خواهان تعطیل این پروسه بصورت گام به گام گردید.تا طی این مدت،روی اذهان مردم،کارو تبلیغ ، و این برنامه را ،نوعی پیروزی و سروشی از پدر و پدر بزرگ که بگفته وی ،در خورشید جا گرفته اند! نام ببرد.با پوتین هم دیدار کرد.تا وزنه خود را در دیدار آتی با ترامپ بیافزاید.اما پوتین هم از وی مثل معمول،در تعامل با دیگران ،استفاده ابزاری خواهد کرد.آنچه مسلم است.کیم اون در دام افتاده و طی دو دیدار با ترامپ و چند دیدار با مقامات کره جنوبی،مردم کره شمالی،تفاوت جنوب و شمال را دیدند.یا شنیدند.با ادامه این روند،مرگ رژیم کره شمالی حتمی است.چون راهی نمانده و تغییر ماهیت اش یعنی مرگ،و اما :
فرض کنیم،سیگنال ها،آه و ناله ها،غلط کردم ها، واسطه شدن ها و پیغام های عاشقانه پنهانی رژیم تهران به تیم ترامپ،تحقق پذیرفته و مذاکراتی آغاز گردد،آنچه که در مورد جمهوری اسلامی رخ میدهد،این است:
-اگر رژیم ،چهار دهه دوام آورده ،بخاطراتخاذ سیستمی (سیستم ونه دولت-ملت)است.که خود از آن به عنوان راس(پدر خوانده) مقاومت،یاد می کند.یعنی در راس این سیستم خود رژیم است .که یک رژیم معمولی نیست و در حوزه تعریف کلاسیک دولت معمولی همچون 194 عضو سازمان ملل متحد،قرار ندارد.یک حاکمیت دولت-ملت نیست،بلکه یک سیستم مافیایی قدرت، متشکل از چند خانواده وابسته به هم است.که عمدتا، غیر ایرانی با ریشه عربی، یا عراقی الاصل اند و در حال انقلاب،ادامه آن،با قصد و عمل به صدور آن در جهان،که به پروسه ملت، بعنوان امت ،می نگرد و ایران مرکزیت این امت را داشته و شاخه های مقاومت ،از یمن تا افغانستان و عراق و سوریه.....سپس آفریقا،آسیا،آمریکای لاتین،پیش میرود.اعضای مقاومت با مرکزیت تهران هم عبارتند از: رژیم سوریه،حوثی های یمن،طالبان،فاطمیون،زینبیون، حزب الله، حماس،جهاد اسلامی،حشد الشعبی،بخشی از القاعده و داعش..تا جهاد کشمیر...در نتیجه اولین شرط آمریکا این خواهد بود.که رژیم از جلد جهاد و مقاومت خارج و وارد جرگه دول طبیعی و خانواده بین المللی،گردد.این امر،یعنی تعطیلی بساط سپاه به عنوان بازوی جهادی مقاومت جهت صدور انقلاب و به حال خود رها کردن همه اعضای مقاومت های کوچک و پراکنده اطراف خود و پذیرفتن ادب زندگی متمدن همچون یک دولت معمولی در جامعه جهانی،اینجا اولین سئوالی که پیش می آید.این است.که پس قانون اساسی مقاومت خود را چه کند؟ ملغمه ای که در آن همه چیز غیر متعارف هست.اما از پروسه دولت-ملت خبری نیست.بلکه انقلاب دائم براساس مقاومت و جهاد برای صدور آن به جهان است.اگر مافیای قدرت ، تغییر این قانون اساسی را ،برای ایجاد یک دولت معمولی،نپذیرد.بلافاصله ترامپ یا نماینده وی همچون دیدار دوم با کیم اون جلسه را ترک می کند.قبول تبدیل شدن به یک دولت معمولی هم یعنی تعطیلی تمام این بساط سرکوب داخلی و خارجی و نیز تعطیلی پروژه اتم و موشک پرانی و غیره.اکنون جند سئوال باقی ماند:
1- رژیمی که دکترین اش ساختن دشمن فرضی در خارج و به بهانه جنگ با آن سیاست سرکوب در داخل است.با این تغییرات 180 درجه ای ،دیگر چیزی ازش باقی می ماند؟
2-برای انجام و تحقق این پروسه و تغییر،وقت کافی و زمان لازم است.آیا چهل سال ظلم و جنایت علیه ملت ،دیگر وقت و فرصتی برای رژیم ،باقی گذاشته که مردم ساکت مانده و کاری نکنند و منتظر بمانند که رژیم پایه های قدرتش را به سبک دیگری تحکیم نماید و اصولا آیا مردم دیگر به این چوپان دروغگو و شعبده هایش ،بها میدهند یا باور می کنند؟!
آنچه رخ میدهد این است:
1- آیا در اثنای مذاکرات که رژیم سعی خواهد کرد .خود را مردمی و خواهان تغییر نشان داده و سرکوب مردم را تعطیل نماید.مردم از فرصت طلایی و این نقطه ضعف اجباری رژیم،استفاده نخواهند کرد؟
2- از طرفی،رژیم در حال مذاکراه و پذیرش قواعد آن و ورود به بازی جدیدی که تا حال تجربه نکرده و گیج و منک در پی اجابت دستورات از خارج است.آیا این خلاء سرآغاز فروپاشی اش نخواهد شد؟
3- حتی اگر مذاکره نکند و از ترس اتفاقات فوق،رویه جاری را ادامه دهد.باز هم به شکل های مختلف از بین میرود.از جمله:
1-نیکولای چائشسکو دیکتاتور رومانی،همچون جمهوری اسلامی انواع و اقسام نیروهای امنیتی و سرکوب نظامی انتظامی را داشت.اما بطور غیر منتظره و با یک جهش و قیام مردمی یک شبه از هم پاشید و اعدام شد.
2-آنچه که در مصر رخ داد و السیسی برای نجات مصر و مصری ها از دست افراطیون اخوان برهبری محمد مرسی وارد میدان شد و مردم نیز به وی پیوسته کشورشان را از جمهوری اسلامی دومی که در حال شکل گیری بود. نجات دادند.
3- و دهها مثال دیگر در منطقه و جهان و در طول تاریخ هم در ایران و هم سایر نقاط جهان.
نتیجه:رژیم هر کاری کند و هر زوری بزند، به بن بست پایان و آخر خط رسیده است.

به دریوزگی والتماس افتادن رژیم ،بعد از چهل سال،عربده کشی،قتل،غارت،جنایت،انهدام
اولین نتیجه شاهکار ترامپ، برای بستن شاهرگ حیاتی (صدور نفت) به عنوان بساط قدرت و سوخت حمام خونهای رژیم و ثبت اسم پدر خوانده تروریسم بین الملل(سپاه) در لیست سیاه،ابتدا لو رفتن پروسه سگ زرد برادر شغال(اصلح طلب-اصولگرا)بود و سپس تبدیل شدن به یک باره ، ناگهانی و جهشی برنامه امت اسلامی ،به ملتی بنام ایران، که فرهنگ و آدابی غیر مرده پرستی و جدا ازحاکمیت مردگان چهارده قرن پیش در کشور(که طی این چهار دهه در همه شئون زندگی رخنه کرده)دارد و باید به مصلحت روز هم که شده،بدان احترام گذاشت.(نام گذاری خیابانهای تهران به اسامی عزیزان بزرگی چون شجریان .. و اظهارات اخیر ظریف و روحانی و دیگران، در مورد فضائل تاریخ و فرهنگ ایران، با اسم بردن از شاه ایرانی کوروش بزرگ ، که قبلا باین قبیل اسامی حساسیت داشته و تا آنرا می شنیدند ،کهیر میزدند و به سکسکه می افتادند) که این اقدامات ،تاریخ ایران و سرانجام سر تعظیم فرود آوردن همه متجاوزین به ایران و فرهنگ آن و کمک گرفتن از آن برای سازمان و مدیریت در گل مانده نحوست فرهنگ عقب مانده و عصر حجری خودشان را تداعی می کند ( اعم از رژیم های مشابه امویان ،عباسیان .. بااین رژیم ،که سرانجام در مقابل سلسله ایرانیان ،همانند طاهریان ،صفاریان و.. سر تعظیم فرود آوردند).اما رژیم علیرغم همه این ترفندها، اکنون در گوشه رینگ گیر افتاده و چپ و راست مشت میخورد و فقط زیان زور را می فهمد،از جمله:
1- برایان هوک: آمریکا آماده مذاکره با رژیم، برای توافق جدید و بهتر، به جای برجام است.(تا بر اساس آن همچون صدام ،اطاق خواب رهبر رژیم، نیز مورد بازرسی قرار گیرد) باضافه دوازده شرطی که، پمپئو گذاشته و اجرایش ،یعنی ایران ،منهای رژیم .
2-پمپئو:اگر ما در جریان جنبش سبز بودیم.اوضاع را خیلی متفاوت تر از اوباما،مدیریت میکردیم.اکنون ماموریت ما ایجاد و دادن فرصت است.بیشترین نفع ما درین است.که رهبران ایران، غیر انقلابی باشند....یعنی مردم قیام میکنند.رژیم با توجه به تجربه و پیشینه حسین سلامی فرمانده جدید سپاه، همچون سال هشتاد و هشت و کودتای انتخاباتی سید علی و مجتبی خامنه ای،سرکوب می کند.اما غافل است. که این بار این سرکوب ،بی پاسخ نمی ماند و تمام پایگاهها و حتی خوابگاههای سران سپاه، در سرتا سر کشور، با یک تهاجم هوایی، با خاک یکسان میگردد و با به گل نشستن سپاه، در یک تهاجم دهها میلیونی،مردم ایران ،وارد صحنه شده،مهر باطل شد ،به اولین و آخرین حکومت خود شیطان در کره زمین میزند.وزیر خارجه آمریکا،با اتکا به آنچه ،که در صحنه های سیل اخیر و پر زور بودن سنبه ملت و انباشته شدن نفرت ملی،علیه حضور سردمداران بازیدید کننده ،از منطقه فاجعه، علیرغم سانسور، در دنیا پخش شد. وعده مذکور در بالا را ،داده است.زیرا خشم و نفرت مردم، آنچنان سهمگین بود .که اگر شعله ور گردد.هیچ قدرتی در جهان جلو دارش نخواهد بود.چه برسد ،باین بساط رو به موت حاکم ،که به جز اسم ،دیگر چیزی ازآن باقی نمانده و جیغ های بنفش رهبر و دیگران، نشاندهنده این حقیقت غیر قابل کتمان است.

آنچه که در ایران با تغییرات اخیر در سپاه میگذرد و چه خواهد شد؟
-سعودی ها ،با اعطای کمک های نقدی و انعقاد قراردادهای دراز مدت و سرمایه گذاری کلان،در عراق،افغانستان،پاکستان،در مقابل خواسته اند.بعد از اخراج حشدالشعبی،زینیون ،فاطمیون،از سوریه،آنها را به عنوان مزدور رژیم و اینکه هر لحظه ممکن است ، به عنوان یک گروه فشار ،در راستای منافع جمهوری اسلامی،علیه دولت مرکزی اقدامی نمایند،به کشور خود،راه ندهند.در مجموع دول منطقه،از برخی رخدادهای اخیر و دیدارهای مهم در منطقه و.. باین نتیجه رسیده اند.که پوتین پشت رژیم را در سوریه،خالی کرده،بعد از کشتارنیروها و تخریب مواضع رژیم،درین کشور،رژیم آنچه را که باقی مانده ، به ایران منتقل می کند.
-انتصاب فرد تند روتری در صدر سپاه و دهها تغییر پست و مقام دیگر در آن،نشانه تمرین رهبری مجتبی خامنه ای ،از سوی نیروهای وفادار به خود است.این تغییرات، همزمان با حضور نیروهای بیگانه، در کشور صورت پذیرفته ،که نشان دهنده بی توجهی راس هرم قدرت رژیم،به فرهنگ و تاریخ ایران است.آنچه رخ خواهد،اجماع و اتحاد ملت ایران ،علیه نیروهای اشغالگر و ارباب آنهاست.

علت وحشت وزارتخارجه رژیم،از ثبت اسم سپاه،در لیست تروریسم بین الملل.
برابر اطلاع واصله:
- از سال 1364 مقرر گردیده،در هر نمایندگی سیاسی و کنسولی رژیم،در خارج از کشور،حداقل یک نفر از مامورین خبره سپاه، در پوشش دیپلمات(با داشتن پاسپورت سیاسی بمنظوربرخورداری از مصونیت های سیاسی مذکور در کنوانسیون وین) انجام وظیفه نماید.(1).
-در هر سفارت یا کنسولگری رژیم، یک نفر به نمایندگی از بیت رهبری حضور دارد.که عمدتا ( پاسدار-آخوند) بوده،یا پیشینه سپاهی داشته،در راستای منویات رهبری و تحقق اهداف انقلاب اسلامی،اقدام می کند.
- در تعدادی از نمایندگی های مهم (دمشق،بغداد،کابل،اسلام آباد،آنکارا،هرات،استانبول،پیشاور،کویته ،بصره و..) بیشتر اعضای نمایندگی از سپاه هستند.
- به علاوه تمام نیروهای رژیم،که در پوشش اپوزیسیون به خارج اعزام و در بین گروهها و احزاب و جمعیت ها و مراکز آموزشی ،رسانه ها و غیره ،رخنه کرده اند.سپاهی بوده یا دوره دیده سپاه هستند.
- دول خارجی ازین امر مطلع بوده و بسیاری از اعمال و رفتار و تماس ها، مکاتبات گفتگو با داخل ، اختلاف افکنی،سم پاشی علیه شخصیتی از اپوزیسیون و..این قبیل مامورین، را تحت نظر و کنترل داشته و دارند.
-تعدادی ازین نیروهای باصطلاح ارزشی، هنوز شناسایی نشده و رژیم نگران شناسایی این عده، از مامورین خبره سپاه، می باشد.
- بعضی از مامورین سپاه،که احتمال خطر شناسایی شان بیشترست.از هم اکنون به مرکز فراخوانده شده،تعدادی از راه هوایی و عده ای از راه زمینی در حال بازگشت به کشور اند.
-برای عبور ازین بحران دو اقدام موازی و همزمان صورت پذیرفه است: 1- چون تعدادی از چهره های مشهور دو تابعیتی، اما وابسته به سپاه، در خارج ،قبلا بخاطر اعمال و رفتارشان(بخاطر دریافت اضافه کاری و پاداش از رژیم) شناسایی شده و خود را لو داده اند،ماموریت دارند.که به عنوان پوششی، برای مامورین دیگر سپاه،کماکان با شدت بیشتری بر این امر(سپاهی بودن خود) تاکید نمایند.تا با به تیتر اخبار رفتن این افراد،بقیه مامورین مخفی و مهم تر سپاه،تحت تاثیر این بمب های خبری و خود کشی سیاسی افراد فوق ،تحت پوشش امنیتی بیشتری قرار گرفته و کسی برای شناسایی مامورین ارزشی تر، اقدام ننمابد.
(1)- بخشنامه محرمانه شماره 27/16-100 مورخ 1364/2/11 دفتر وزیر خارجه: -خانه های فرهنگ جمهوری اسلامی ،در خارج از کشور، که در پی وقوع انقلاب، بسته یا متروکه شده بودند. دوباره فعال گردند. تا در عملیّات برونمرزی فرهنگی و جذب طرفداران انقلاب، درخارج اعمّ از ایرانی و خارجی و برخی وظایف ویژه دیگر ،اقدام نمایند. 2 -وزارت اطلاعات و امنیّت کشور، در هر یک از نمایندگیهای خارج از کشور،شعبه هایی باز نموده ،علیرغم داشتن تشکیلات جدا ،اعمّ از کارمند، اطاق رمز و تلکس ویژه و غیره، در داخل نمایندگی و در چهارچوب و پوشش یک مجموعه بظاهر سیاسی و کنسولی فعالیّت نماید. 3_سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز، شعبه هایی در نمایندگیها، دایر نموده ،با اعزام پاسدار مسائل و منافع نظامی و حفظ ارزشهای ایدئولوژیک نظام ،را بیمه نماید. این بخش نیز باید در پوشش نمایندگی فعالیّت نماید. 4 -صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، دفتری در هر یک از کشورهای خارج، تأسیس نموده ،پوشش خبری و اطلاعاتی نظام را، در خارج، جهت عملیات متقابل کسب خبر و ارسال به ایران و بالعکس، ارائه اخبار هدایت شده، یا از صافی رد شده، به خارج عهده دار گردد. این بخش میتواند جدا از نمایندگی سیاسی و کنسولی فعالیت نماید. ولی باید در ارتباط مستقیم با این نمایندگیها ،وظایف خود را انجام دهد. )
لازم به یاد آوری است که : ترس رژیم شناسایی و دستگیری و محاکمه این افراد به عنوان تروریست در محاکم خارجی ،می باشد.

چرا همزمان با حضور حشدالشعبی و حزب الله در ایران، قاسمی و الله کرم،صحبت از استفاده جهادی، از هلال احمر و همکاری، با القاعده نمودند؟
رجز خوانی علیه دشمن،یکی از تاکتیک های مسلمانان،در صدر اسلام بوده و خامنه ای و شرکاء نیز، بارها حتی با فحش و سخن غیر متعارف،برای ترساندن دشمن،آن را بکار برده اند.اگر در گذشته،هدف ازین رجز خوانی ها،همسایگان ایران ،یا اسرائیل و آمریکا بود.اکنون با ثبت سپاه و شرکاء در لیست تروریسم،هدف اساسی این رجز خوانی،خود مردم و ترساندن ملت و جلوگیری از حضور میلیونی و دوامدار در خبابانهای ایران می باشد.گرچه،تروریست های مزبور،به بهانه کمک به سیل زدگان،بدون حتی کوچکترین ابزار و ادوات جلوگیری از سیل یا ترمیم خرابی ها،با رفتاری غیر متعارف و خشن،وارد میدان شده اند.اما رمز و راز حرکت های اخیر تئوریسین های سیاسی(حجاریان) نظامی( قاسمی و الله کرم) رژیم را،سعید حجاریان،با مقاله اخیرش، در یک جمله خلاصه نموده است(افراد گرسنه حتی از خانه خود خارج نمی شوند) .وی برای رسیدن باین نتیجه گیری، به عنوان نقشه راه سالجاری رژیم،نوشته است:پروژه ترامپ ،دگر گونی در پوشش تحریم های هوشمند ، با رهبرد قحطی فراگیر و انباشت مطالبات معیشتی، از طریق بسیج مردم ایران ،علیه نظام است.یعنی نظام باید به مردم تعمدا گرسنگی بدهد. تا قیام نکنند.
یاد آوری این مسئله ضروری است.که در ماموریت آخرم در پاکستان،شخصا شاهد همکاری کمیته امداد و هلال احمر رژیم، در عملیات قاچاق مواد مخدر،دلار تقلبی،اسلحه و مهمات و اعزام مجاهدین افغانستان به بسنی هرزکوئین،در پوشش کمک های دارویی و غذایی بودم.در اولین روزی هم که به غرب پناهنده شدم.اسناد آنرا در اختیار مقامات اروپایی و آمریکایی گذاشتم.که بعدا اسناد و گزارشات مربوطه ،ابتدا در مجله هفتگی نیمروز چاپ لندن و سپس بصورت کتابی مستقل در انتشارات باران در سوئد،چاپ گردید و رژیم هم کاملا از آن خبر دارد.اکنون چه شده است .که رژیم تعمدا اینهمه سر و صدا و تبلیغ درین افشاگری کهنه و قدیمی و قبلا به آنتن رفته می کند؟ آیا هدفی به جز،این دارد .که به مردم ایران و جهان حالی کند.که اگر بقای رژیم در خطر افتد. ایران را، تبدیل به لانه زنبور تروریسم بین الملل نموده و از همه ابزار و آلات و ادوات غیر معمول،جهت بقای خود استفاده می کند؟!
نتیجه: چون تمام ترس و وحشت رژیم ،حضور میلیونی مردم در صحنه است.با تشدید تحریمهای هوشمند(جهت اجرای دکترین مذکورحجاریان) آثار و نتایج تحریم ها را ،بسوی مردم هل داده و متوجه آنان خواهد نمود.اما به مصداق شکم گرسنه دین و ایمان ندارد و اینکه وقتی چیزی نداری که از دست بدهی،پس قوی هستی و از جان شیرین هم می گذری و به صحنه یا مرگ یا زندگی گام بر میداری،رژیم به همین زودی ها با انفجار خشم ملی،نتیجه این ترفند شیطانی خود را، خواهد دید.چون رژیم خواسته یا ناخواسته،به جز این راه ، چاره دیگری پیش پای مردم باقی نگذاشته است.

آنچه که در داخل و خارج از ایران میگذرد.چه خواهد شد؟
داخل ایران
- اعلان جنگ تمام عیار جمهوری تروریستی اسلامی، با دعوت ازتروریسم بین الملل، جهت پیوستن به داعشیان ،طالبان ،القاعده ... مقیم ایران ،برای مقابله با قیام مردم و اینکه زلزله،سیل و حمله ملخ ها در مناطقی از کشور...و به گل نشستن این بساط نابکار، با رهبرانی ظالم ،بی کفایت و فاسد...علائمی است.که آخرین روزهای فراعنه مصر را ،به یاد می آورد و در عین حال ،خاطر نشان می سازد.که این بار نیز ،همچون گذشته و در طول تاریخ،مردم ایران،نجات بخش خویش، خواهند بود.
-تاریخ گواهی میدهد.که هر بار ایران ما ،اشغال و در آن خان خانی رخ داده،با ظهور یک سردار ملی و سپس اجماع ملی با وی،سرانجام کشورمان، نجات یافته است.همانند شاه عباس علیه عثمانی و مجموعه ای از خان خانی های آن عصر،نادر شاه علیه عثمانی و ازبک ها و..رضا شاه علیه روس و نوچه اش میرزا کوچک جنگلی در شمال کشور،محمد رضا شاه، علیه روس و نوچه هایش قاضی محمد در کردستان وفرقه پیشه وری در آذربایجان و این بار، شاهزاده در بیانیه اخیرشان ،خطاب به جمهوری تروریستی اسلامی...یا هرچه زودتر،مزدوران تان را،از خاک میهن خارج کنید.یا مردم ایران،دلیر مردان و شیر زنان خوزستان و لرستان،خود بیرونشان می کنند..
خارج ازایران
-جوهر کلام آنچه که در خارج می گذرد.درین کلام پمپئو وزیر خارجه آمریکا،به عنوان نقشه راهی که در پیش هست و انجام میگیرد(یعنی نوعی پیشگوئی از آنچه که رخ میدهد) نهفته است:...ما فشار ها را بر رژیم ج.ا بیشتر و بیشتر می کنیم.تا سرانجام به وضعیتی دست یابیم.که شایسته ملت ایران است.وضعیتی که در آن شانس زندگی آرام و معمولی در کشورخواهند داشت.که رژیم اش دیگر حامی پر و پا قرص تروریسم در دنیا نیست.
چه خواهد شد؟
-اگر رژیم تروریستی اسلامی ، تروریست های خود را برای مقابله با مردم ایران فرا می خواند.در مقابل علاوه بر مردمان و دولتمردان منطقه و جهان،راس هرم قدرت دنیا نیز ،حامی مردم ایران بوده و تاریخ شاهد است .که در چنین مواقعی،متفقین بشر دوست و متمدن بر متحدین آدمکش و تروریست،همانند آنچه که در جنگ دوم علیه آلمان نازی انجام گرفت.پیروز میدان مبارزه نهایی ،خواهند بود.
-نفرت و انفجار خشم مردم سیل زده و کتک زدن مقامات رژیم،نوید دهنده آن حرکتی است.که بزودی رخ میدهد و با مچ شدن آنچه که در داخل و خارج علیه رژیم و بالعکس اجماع ملی،حول یک هدف مشترک میگذرد.سر نوشت نهایی ایران، با پیروزی ایرانیان بر رژیم تروریستی و مرگ محتوم آن،رقم می خورد.

سئوال-آیا فاجعه عمدی سیل اخیر،از مصادیق بارز کشتار جمعی است؟ اگر آری،چه خواهد شد؟
مجموعه اسناد مربوطه باین فاجعه ،حاکی است.که اواخر سال گذشته ،با توجه به گزارش وزارت اطلاعات رژیم،به نهادهای سرکوب،از جمله بیت رهبری و سپاه،در خصوص آمادگی مردم، به یک خیزش عمومی ،فراگیر، سرتاسری و دوام دار،از ماه فروردین سال جاری( بالاخص ،بعد از دوازدهم فروردین، چهلمین سالروز رسمی جمهوری اسلامی،و هجوم مردم به مناطق معتدل و گرم کشور و نیز دیدار هر ساله از آثار باستانی در هنگام نوروز، بمنظور زهر چشم گرفتن از مردم و ثبت ایام نوروزی، با فاجعه سیل و خرابی و انهدام و عدم تکرار این سفرها در آینده ) با اقدام عمدی به باروری ابرهای کشور،از سوی سپاه،باضافه تخلیه همزمان آبهای ذخیره شده، درپشت سدهای سپاه (که این سدها بعد از اقدام سپاه و جاری شدن سیل ،آسیب نبینند ومزارع و شرکتهای سپاه از نظر مالی متضرر نشوند) با توجه به پیش بینی بارندگی شدید و انفجار سیل ،بخاطر این اقدام سپاه (باضافه چند اقدام تعمدی دیگر، در تشدید سیل و خرابی های ناشی از آن) و نیز معطلی عمدی و دست روی دست گذاشتن یک هفته ای راس هرم قدرت رژیم، در کمک رسانی رسمی و دولتی، به سیل زدگان و سپس پوشالی،تبلیغاتی،نمایشی و فانتزی بودن این کمک ها و بالعکس ممانعت از همیاری مردم به همدیگر(بمنظور الگو نشدن پروسه همیاری در خیزش عمومی نهایی) یا عدم پذیرش کمکهای خارجی در مراحل اولیه این فاجعه ( صدها نفر کشته هزاران نفر مجروح و میلیونها نفر بیخانمان شده و رژیم تعمدا آمار فحایع را صدها برابر کمتر اعلام میکند ) یک اقدام عمدی،به عنوان مانعی،در راستای جلوگیری از خیزش مردم،بوده است.اینکه رژیم هنوز قصد دارد ،باروری ابرها و در نتیجه باران زائی آنها را، بخصوص در حاشیه شهرهایی ،که احتمال خیزش عمومی زیاد است.بازهم ادامه دهد.این پرسش، از استاد دانشگاهی و وکیلی که با دادگاه رسیدگی به جنایت علیه بشریت در ارتباط است.در میان گذاشته شد.پاسخ واصله حاکی است. که این اقدام رژیم نیز، همچون سایر اقدامات ضد بشری اش،زیر ذره بین دستگاههای رسمی،مدنی،حقوق بشری،دادگاهی و.. دنیا،قرار گرفته و از مقوله مفاد قانونی دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت ، بخصوص بعد از درج اسم سپاه، در لیست تروریسم بین الملل ،به عنوان یک حمله تروریستی ،به ملتی ،در راستای کشتار جمعی این ملت ، بشمار میرود.در نتیجه دادگاه،حقوقدانان و وکلای مربوطه،از هم اکنون ،خود را برای بزرگترین محاکمه تاریخ،آماده می کنند.اما اگر ،از اعضای راس هرم قدرت و سران سپاه ،به مردم پیوسته و برائت خود را ،ازین جنایات، اعلام کنند.از محاکمه و مجازات، معاف خواهند شد.

تیر خلاصی که زده شد.اقدامی که صورت می پذیرد.
- ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ، از20 ژانویه 2017 آغاز و تا 19 ژانویه 2021 یعنی قریب به دو سال دیگر،ادامه می یابد.طی این مدت، رژیمی که در زمان اوباما ،جان گرفته،چاق و پروار و در نتیجه هار وبطور رسمی تبدیل به پدر خوانده تروریسم بین المللی شده بود.با سه اقدام لغو برجام،بازگشت تحریم ها و تشدید و تعمیق تحریمهای هوشمند(که مردم عادی را نیازارد و فقط عوامل قدرت رژیم را مورد هدف قرار دهد) و سرانجام ثبت سپاه در لیست تروریسم بین الملل(همچون القاعده و داعش و..) رژیم را در آستانه فروپاشی قرار داد.ریزش هایی که درنیروهای رژیم از صف تا ستاد،در حال انجام است،و زوزه هایی که اعضای راس هرم قدرت از زور ترس می کشند.مهر تائیدی است.بر این فروپاشی .بالعکس آخرین نظر سنجی مستقل در مورد عامل این فروپاشی یعنی پرزیدنت ترامپ ،نشاندهنده این است .که وی رکورد همه روسای جمهور آمریکا را، با 53 در صد مقبولیت ،شکسته است.که پشتوانه بزرگی جهت اقدامات بعدی پرزیدنت ترامپ بشمار میرود و اینکه دور دوم نیز پیروز انتخابات ،علیرم همه کارشکنی های جبهه مقابل،پرزیدنت ترامپ خواهد بود.
- اکنون این گروه تروریستی،هر اقدامی علیه مردم ایران بکند.یک اقدام تروریستی محسوب شده و آمریکا میتواند ،منفردا یا در صورت نیاز به همکاری متحدین خود،در اتحادیه نظامی ناتو،اتحادیه اروپا و..وارد اقدام علیه آن گردد.این،یعنی یک اجماع جهانی،اعم از سیاسی،اقتصادی،نظامی و... به نفع مردم ، علیه رژیم ج.ا.
نتیجه - طی این مدت دو ساله،همه چیز،به نفع مردم ایران متحول شده است.اکنون نوبت آخرین ضربه باین رژیم است.که آن را،با نهایی شدن پروسه مدیریت دوران گذار و رهبری واحد،فقط و باید ما ملت ایران بزنیم.که میزنیم

آنچه که، با ثبت کلیت سپاه ،در لیست ترویسم،رخ میدهد.
-قبلا بحث سپاه قدس و افزودن آن در فهرست تروریسم بود.اما پشتبانی مالی و نظامی، همراه با آموزش نیروهای فاطمیون،زینبیون و گروهها تروریستی ،در مراکز سپاه ،در درون کشور و سپس اعزام آنان به هلال شیعه، از یمن تا سوریه،باعث شد. کل سپاه با ماموریت صدور انقلاب (دخالت ،شرارت،تروریسم )، درین لیست قرار گیرد.
-با این اقدام ،سپاه درجرگه گروههای تروریستی دیگر،همچون القاعده و داعش و.. قرار گرفته و نیروهای آمریکا،هر کجا سپاه را بیابند.مورد هدف قرار میدهند.آسان ترین و بی ضرر ترین اقدام برای آمریکایی ها،تحریم تمام بانکها،شرکتها،سازمانها و دفاتر و ...سرداران سپاه ..(یعنی قریب به نود در صد قدرت مالی و اقتصاد رژیم) خواهد بود.همانطور که با تحریم های اخیر کشتی دولت روحانی به گل نشست.با این اقدام،سپاه نیز بعنوان بازی قدرت و حیات و ممات رژیم و رهبرش،به خاک سیاه ،خواهد نشست.جالب این است.که همزمان،گروه هفت اقتصاد بزرگ جهان ،در بیانیه اخیر خود، با محکومیت رژیم،بخاطر دخالت های منطقه ای،موشکی،تروریستی ونقض حقوق بشری،بطور ضمنی،این اقدام آمریکا را،صحه گذاشت.
-سران سپاه ،با پیش بینی این مسائل،قصد دارند .تمام شرکت ها،بانک ها،دارایی ها و..خود را در اختیار بخش خصوصی اعم از داخلی و خارجی بگذارند.به اروپایی ها و دیگران گوشزد نمایند.که سپاه یک نیروی تدافعی-نظامی کشوری بنام ایران بوده و نباید اجازه داده شود.چنین رسمی در دنیا رخ داده، نیروی نظامی کشوری را، وارد فهرست تروریسم نمایند.این اقدام از هم اکنون آغاز شده و نفوذی های رژیم در صدای آمریکا،رادیو فردا و بی بی سی و..،نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تغییر داده و برای اولین بار، در طی چهل سال گذشته،از آن تحت عنوان سپاه پاسداران ایران،نام برده اند.تا لفظ ایران در کنار سپاه،باعث شود .که سپاه، بعنوان یک نیروی نظامی کشور ایران، تلقی شده و در نتیجه خللی بر اقدام آمریکا وارد نموده و کشورهای دیگررا ،مجاب به عدم پیروی از آمریکا نمایند.
-اما آنچه که دردستور رژیم به نیروهایش درین سه دستگاه سخن پراکنی و...،نادیده گرفته شده،نص صریح اصول قانون اساسی رژیم است.که از سپاه ،تحت عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(اصل 150) نام برده شده و وظیفه آن،صدور انقلاب(اصل 154)به کشورهای خارج ذکرگردیده است.یعنی سپاه (با توجه به آنچه که در غمل انجام میدهد) یک گروه مافیا-تروریستی ،برای تسخیر جهان است و نه یک ارگان نظامی کشوری برای دفاع، از مردم و کشور ایران.
در نتیجه: تهدید ها و جیغ های بنفش سرداران قد و نیم قد سپاه و سایر اعضای مافیای ج.ا نشان میدهد .که آنها ،از طبل توخالی بودن بساط خود،بیش از همه،خبر دارند و اینکه،اگر کوچکترین اشتباهی علیه تیروهای آمریکا مرتکب شوند.آمریکا بعلت اینکه تمام پایگاهها و مراکز سپاه را ،مورد رصد و تحت نظرقرار دارد.تمامی این بساط سپاه را، در همان ساعات اولیه، با خاک یکسان می کند.نظر باینکه ،تمام قدرت و امکانات رژیم و در راس آن رهبر، در صدور انقلاب و سرکوب مردم ،به سپاه وابسته است.با این اقدام آمریکا،کشتی سپاه،رهبری و در مجموع قدرت رژیم به گل می نشیند.که با یک تلنگر میلیونی و دوام دار، از سوی مردم،مهر باطل شد، به کلیت این رژیم زده میشود.

آنچه که در داخل و خارج از ایران میگذرد و چه خواهد شد؟
در داخل کشور- بت سپاه بعنوان عامل سیل-مهارسیل،فجایع و اشتباهاتی ،که مرتکب شد و جنایاتی که، با ندانم کاری،به بار آورد،برای همیشه شکست.وضع را ،از آنچه که بود.بدترکرد.هرج و مرج،بی مبالاتی و بی تصمیمی،رفتار نمایشی و نه دلسوزانه ،اما طلبکارانه و ارباب - رعیتی،با سیل زدگان (این بار، این تعمد همیشگی، که قدرت واقعی ،در همه امور کشور ،بنمایندگی از رهبری، من هستم..یعنی سپاه..نتیجه بر عکس داد.) نشان داد.که سپاه،یک ببر کاغذی و کل تشکیلات اش پوشانی ، متوهّم ،توخالی،با تفکر و رفتار دون کیشوتی است.
از سوی دیگر،مقامات رژیم،وقوع این فاجعه و خسارات و تلفات آن را،نه به بی لیاقتی خود.بلکه به تحریم های آمریکا،نسبت دادند.اما پاسخ دندان شکن گرفتند ،که صلیب سرخ،حاضر به کمک بود.ولی رژیم کمکی نخواسته است.بدیهی است.رفتار همیشگی رژیم ،در فجایع مشابهی چون زلزه بم تا سیل غرب کشور و سر در آوردن کمکهای بین المللی از بازار سیاه و واریز شدن پول حاصله ،به جیب سپاه و بیت رهبری،در جریانات سیل اخیر،تاثیر منفی گذاشته،هیچ کشوری حتی چین و روسیه ،اروپا،بطور داوطلبانه کمک نمی کنند.تا بار دیگر دزدیده نشده و یا به تروریست ها ،از جمله حماس-حزب الله ،داده نشود.
خارج از کشور - اجلاس کشورهای عرب در تونس(31مارس) و قطعنامه ای که صادر شد.نشان داد.گاهی از اوقات، تاثیرجهانی اتخاذ پروسه دعوت به صلح و همکاری با یک رژیم جنگ طلب (رژیم ج.ا) از تهدید جنگی بمراتب بیشتر است.(..خطاب به دنیا..به بینید.ما اعضای اتحادیه عرب،چگونه با زبان انسانی صلح آمیز- متحدانه،این رژیم وحشی دخالت گر و موشک پران تروریست پرور مداخله گر،را به دوستی دعوت می کنیم.اما کماکان سرزمین های عربی از یمن تا سوریه،در اشغال نیروهای این رژیم است) و این که اگر این بار دعوت ما به مصالحه را پاسخ نداد،دفعه بعد نوبت اجرای مکانیسم اصل 42 فصل هفتم منشور ملل متحد است.( یعنی اجرای توصیه اتحادیه اروپا به اتحادیه عرب ،در اجلاس مشترک شرم الشیخ ،که اگر رژیم ج.ا ،این دعوت را گردن ننهاد.متحدا علیه آن،اقدام جمعی و مشترک انجام میدهیم).
3- اینکه همزمان ،سه کشورمهم اروپایی،خواستار گزارش کامل سازمان ملل ،در باره فعالیت های موشکی رژیم شدند.(و ظریف،آنرا،باح دادن اروپایی ها به آمریکا،تعبیر نمود) نشان دهنده این است .که اتحادیه اروپا،در آخرین تحلیل،باین نتیجه رسیده،که عامل اصلی افزایش قیمت نفت،رژیم تهران بوده و اگر این رژیم ،جای خود را ،به یک رژیم متمدن زبان فهم این جهانی غیر ایدئولوژیک ،بدهد.دیگر تحریم یکی از اعضای مطرح اوپک، در کار نبوده و رونق اقتصادی اروپا،این همه تحت تاثیرنوسانات قیمت نفت ،نخواهد شد.نتیجه،آنکه،دنیا رژیم را می پاید و زیر ذره بین گرفته و می بیند، که چگونه این رژیم،با تمام امکانات اهریمنی خود،در حال جنگ،با مردمان منطقه و در راس همه آنها،با مردم خود،از جمله هم اکنون در مناطق سیل زده،بوده و مانع کمک های خارجی به مردم است.چون می ترسد.دادن این کمک ها،به مردم ایران،عادت ذهنی ،در کمک کنندگان خارجی ایجاد کند.که در زمان خیزش و قیام ملی علیه رژیم نیز،یک جانبداری بین المللی ازین قیام و در نتیجه کمک به مردم،انجام شود.
چه خواهد شد ؟ - دیدارهای اخیر ،در گوشه و کنار دنیا، با ایرانیان مخالف رژیم، از جمله دیداربرایان هوک،با تعدادی از ایرانیان مقیم آمریکا،نشان داد.که پروسه مذاکره جامعه بین المللی، با مردم زبان فهم ایران،بجای مذاکره با رژیم زبان نفهم حاکم بر ایران،به بار نشسته و جامعه جهانی سرانجام،اپوزیسیون رژیم برای گذار ازین رژیم عصر حجری را ،به رسمیت شناخته و بزودی این پروسه به بار می نشیند.

انتخابات ترکیه،مقدمه تغییراستراتژیک جریانات تاریخی در منطقه
این انتخابات و نتیجه آن ، شاهدی است. بزرگ ،بر روشن شدن تمامی نورافکن های ذهن بشری، که این رویداد غیر منتظره ،پایان یک جریان تاریخی شوم و خون آلود و آغاز یک جریان تاریخی نوین و انسانی تر را، نوید میدهد.باین ترتیب: ..اشغال افغانستان در اردیبهشت ماه پنجاه و هفت و چند ماه بعد ،روی کار آمدن خمینیسم، به عنوان مرتجع ترین جریان تاریخی در عصر جدید (و درایران )،خاورمیانه را، آبستن حوادثی نمود.که از اعدام انسانها، در بالای پشت بام مدرسه رفاه (در حالی که خمینی در اطاق زیرین نشسته و بدستور وی،از درو دیوار و پنجره آن اطاق ،خون بیگناهان جاری میشد.) آغاز و تا روی کار آمدن طالبان در افغانستان و داعش در عراق و سوریه،به عنوان تاریک ترین جریان تاریخ بشر، بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم (... و بهار عربی که با نفوذ اخوانیسم، به زمستان مبدل ،و خاورمیانه ،با خون و جنون شخم زده شد.) ادامه یافت.... اینک این جریان، رو به افول بوده و به روزهای آخر خود رسیده و بساط خمینیسم و اردوغانیسم(در واقع اخوانیسم) روبه پایان است. تاریخ شاهد مثالهای زیادی، توام با فلسفه های تاریخی آن دارد.هگل در اواخر قرن هیجده و اوائل قرن نوزده،با توجه به شواهد عینی ،این تغییر بزرگ در جامعه بشری را ،در فلسفه روح کیهانی، تشریح نمود.روح جهانی یا روح تاریخی،بر آمدن و بر افتادن ملل و دول (ظهور و سقوط خانواده های الیگارشی آلمانی، در قرن مزبور را) به عنوان یک سیر تاریخی نظم دار و عقلایی یا روح مشترک ملی،نام برد.که افراد تشکیل دهنده یک ملت، تحت تاثیر این روح ملی،قرار گرفته و برای انجام یک تغییر بزرگ ،ناخودآگاه ( تحت تاثیر ضمیر باطنی و رخ دادهای روز) اما ،بطور مشترک و جمعی ،وارد میدان عمل میگردند.بعد ها پروفسور مورگنتا،بنیانگذار نظریه واقع گرائی جریانهای تاریخی در روابط بین الملل در قرن بیستم ،این نظریه را، به عنوان چراغ راه وزارتخارجه ایالات متحده آمریکا، در سیستم روابط بین الملل جدید،به روز نمود.در نتیجه ،همه شواهد تاریخی،روح کیهانی،روح جمعی ملی،و خستگی بشر از اینهمه جنگ و نابسامانی،.پایان بساط فعلی، در ایران و ترکیه ..و آغاز عصر جدید، توام با صلح و رفاه و بهزیستی، در خانواده بشری را ،بشارت میدهد