۱۴۰۰ تیر ۹, چهارشنبه

 هذیان های یک رهبر مستاصل و دلداری دادن به خود،که انشاالله گربه است.

انکار واقعیت ،هم از سر نادانی،افسردگی و ترس ،نا امیدی و هم توهم و خیالبافی، یعنی ضربه تحریم انتخابات فرمایشی، آن چنان بر خورنده و کشنده بوده،که خامنه ای را، از روی استیصال و دلداری دادن به خود،وادار به هذیان گوئی ( در پی مشاهده گزارش آمار واقعی و ناچیز و قطره چکانی بودن آن و در نتیجه اتخاذ ترفند هایی چون، پس گرفتن فتوای قبلی خود، در مورد حرام بودن آرای سفید و بالعکس افزایش دروغین رقم آرا و تشابه مجموعه آن، ابتدا به رود،سپس دریاچه و سرانجام اقیانوسی جلوه دادن تعداد آرا) نموده است.این امر،به اضافه تبدیل شدن کرونا، به معضلی بزرگ و به بن بست رسیدن و تحلیل رفتن سوء استفاده غیر انسانی رژیم، ازین ویروس چینی و از آخر اول شدن، از نظر تعداد آمار واکسن زده ها (آمار رسمی و دولتی : حدود شش در صد،که اکثر اینها نیز خودی هستند و اعضای بیت فاسد رهبری ) و پناه بردن مردم به همسایه های ایران ، جهت زدن واکسن،در نتیجه لبریز شدن کاسه صبر مردم و پیوستن اقشارو طبقات مختلف ،به اعتصابات کارگری صنایع مهم کشور،زیر بنای تار عنکبوتی کاخ پوشالی رژیم را، در معرض طوفان حوادث بنیان کن قرار داده،رژیم با استقرار حکومت نظامی اعلام نشده،بیم جان خود را ،از انفجار خشم ملی دارد.
این باخت - باخت در سیاست داخلی، توام با معضل برجامی و باخت های بزرگ در سوریه و عراق و یمن و... ازین بساط، دیگرچیزی قابل عرضه، برای الگوبرداری گروهها و تشکل های تروریستی منطقه و جهان،باقی نگذاشته است.خامنه ای با اقدامات (همچون زدن واکسن در زمستان گذشته و به خورد مردم دادن آن، که امروز آن را زده ) و اظهارات هذیان گویانه اخیرش، نشان داد.که اگر وقت اش برسد و شرایط روز ایجاب کند.قورباغه هم،می تواند، ابوعطا بخواند.طرح و برنامه رژیم، در مورد اینترنت داخلی ،با کپی برداری از چین و روسیه و کره شمالی،یعنی مهر باطل زدن، بر ادعای مبادله آزاد اخبار و اطلاعات در جمهوری اسلامی.اما رژیم نمی داند .که همزمان با اعتصابات اخیر،در بطن جامعه و در اعماق،یک نیروی لایزال توانمندی، می جوشد و می خروشد و به پیش می رود و بزودی به مرحله ای می رسد. که منجر به انفجار آتشفشانی خشم ملی میگردد.که هیچ قدرت اهریمنی ،قادر به قسر در رفتن از آن نخواهد شد.در واقع کنترل اینترنت در قرن بیست و یک ،همان مخالفت ملاها با حمام و رادیو در قرون گذشته می باشد و همانطور که مردم در مقابل آن تحجر قرون وسطایی ایستادند. در مقابل این بساط عصر حجری نیز، قد علم می کنند.
در حالی که روس ها ،خواهان هر چه سریع تر بازگشت به برجام و در نتیجه آماده شدن زمینه، برای دریافت طلب های خود از رژیم و نیز تامین هزینه احیای نیروگاه بوشهر و فروش تسلیحات از رده خارج شده به رژیم، چشم دوخته اند.چینی ها ،با تاکید بر مواضع رهبر رژیم،خواهان ادامه این وضع، در راستای تحمیل قرارداد استعماری بیست و پنج ساله ، به عنوان تنها وسیله ادامه بقای نالایق ترین رژیم دنیا، از اول تاریخ تاکنون می باشند.همچنین ،هیزم آتش حمام های خون رژیم در منطقه، از زمان تحریم های هوشمند ترامپ - پمپئو ،به حداقل رسیده،رژیم در انتظار این است .که با کلاه گذاشتن بر سر بایدن و دریافت پولهای بادآورده ،همچون زمان اوباما،بار دیگر،آتش این حمام های خون را ،شعله ور نموده و این بار،افغانستان نیز، بعلت اتحاد رژیم با طالبان ،علیه دولت مرکزی کابل،به مجموعه این حمام های خون،افزوده شود.
این در حالی است.که جمهوری اسلامی، اکنون در هر دو سیاست داخلی و خارجی خود، به بن بست رسیده و در ضعیف ترین و غیر مشروع ترین شکل خود ،از ابتدا تاکنون، بسر می برد.گفتار و رفتار رهبر رژیم ،نشان می دهد. که در حال حاضر، فرصت و قدرت ،در دست مردم است.که آخرین ضربه را بر این مریض محتضر بزند.
در نتیجه اکنون نوبت اپوزیسیون خارج از کشور ست. که به عنوان ابزار قدرت ملت،همه توان و قدرت و امکانات خود را، در اختیار مردم و تحقق خواسته های آنان ،در راستای واژگونی رژیم بگذارد.انعکاس خواسته های مردم در رسانه های خارج،تداوم تظاهرات خیابانی در مقابل ادارات و مراکز مهم،همچون روبروی محل مذاکرات برجامی در وین و سایر مجامع بین المللی، از جمله توانایی های اپوزیسیون می باشد.جنبش ملی تحریم انتخابات و در پی آن اعتصابات اخیر،یک اجماع ملی میهنی ،بعد از سال پنجاه و هفت بود و هست.تشکیل صندوق کمک، به خانواده کارگران در حال اعتصاب و ایجاد تشکلی قدرتمند، متحد و یکپارچه،با مجموعه ای از رهبران میدانی و با یک رهبری واحد و مشترک، برای مدیریت مبارزات همگانی-سرتاسری ،از جمله نیاز های فوری و اولیه این مرحله از مبارزه بی امان و پایدار ملت ایران، علیه رژیم متجاسر جمهوری اسلامی می باشد.تحقق این امر،یعنی در چند قدمی بودن پیروزی نهایی
Like
Comment
Share

۱۴۰۰ تیر ۱, سه‌شنبه

 بادی که خامنه ای کاشت و طوفانی که درو خواهد کرد

خامنه ای برنده انقلاب پنجاه و هفت بود.چون از همان ابتدا با نقشه و برنامه پیش رفت.انتخابات دقیقا برنامه ریزی شده اخیر و قبل از آن، یک دست شدن مجلس فرمایشی از پیروانش واکنون، قرار دادن یک موجود جنایتکار بی رحم و کینه ای شبیه به خود،در راس قوه مجریه،زمینه را ،برای تبدیل ایران،بعد از خلفای اموی ،عباسی،عثمانی ،به خلافت اسلامی ولی فقیه،تحت حمایت چین و روسیه،با داشتن بمب اتمی شیعی و بی توجه به اروپا و آمریکا و دیگران، با در اختیار گذاشتن ایران و منابع سرشار آن ،به این دو ارباب،فراهم نمود.
رئیسی شبیه ترین فرد، از لحاظ شخصیتی به وی بود. قصد داشت، در دوره پیش این کار را تمام کند.اما موفق نشد و مردم نگذاشتند.قصه عشق خامنه ای به وی، از آنجا آغاز شد.که رئیسی در گفتگوی خصوصی با منتظری، برای تسریع در اعدام مابقی زندانیان در تابستان شصت و هفت و اصرار بیمارگونه، در مجاب کردن منتظری ،به ارتکاب این جنایت علیه بشریت، با مخالف شدید وی مواجه شد.اگر خود خامنه ای هم مامور این کار بود.درست همین رفتار را می کرد. اما در کنار ایستاد،نظاره گر شد و رئیسی را فرستاد و نوار ضبط شده را، در اختیار خمینی گذاشت. تا منتظری را، از جانشینی خلع کند.که شد.خامنه ای از فردای آن روز، به خاطر نقاری که با خمینی داشت و تحقیر و توهینی که در مقام ریاست جمهوری به وی روا داشته بود.کینه بدل گرفته، خواهان تمامی قدرت در روستای انتقام بود.از آن پس به رفسنجانی نزدیک شد.چون وی را، گره گشای حصول به هدف نهایی اش می دید. در جلسه انتخاب رهبری بعد از مرگ خمینی و انگشت گذاشتن رفسنجانی بر روی نام خامنه ای به عنوان رهبر آینده ( چون هاشمی فکر می کرد . خامنه ای همچون از ابتدا تاکنون و همیشه و تا آخر مدیون و مطیع وی خواهد بود) از نظر روانشناسی،وقتی جنایتکاران، به هدف نهایی میرسند.نا خود آگاه،اقرار به اقدامی که در برنامه و نیت برای اجرا دارند،می کنند.اولین جمله ای که،خامنه ای،درین جلسه میگوید این است.که بدا به حال ملتی که رهبرش من باشم. یعنی آنچه در دل اش بود را ،وارونه بیان نمود.در واقع می خواست بگوید.یک بلایی بر سر همه شما ها و ملت در آورم که، آن سرش ناپیداست .بعد ها این کار را ،با یک دقت ریاضی انجام داد.ایران را نابود و ایرانی را به خاک سیاه نشاند.وی برای اینکه بر همه امور کشور مسلط شود.ابتدا رفسنجانی را تحمل نمود و آخر سر نیز چون وی را مانع حصول به اهداف نهایی خود می دید.سر به نیست کرد.مثل همه آن کسانی که تاکنون خنثی یا معدوم کرده است .تا به مقصد شیطانی اش برسد.هدف وی، تبدیل جمهوری اسلامی به خلافت اسلامی، با داشتن بمب اتمی(وقتی رئیسی می گوید.سیاست جمهوری اسلامی درباره اقدامات هسته ای تاکنون مسالمت آمیز و در راستای اهداف علمی بوده،یعنی ازین پس،هدف غایی،تولید و آزمایش اولین بمب اتمی می باشد) و همچون کره شمالی تحت حمایت چین و روسیه رفتن بود.تا با حمایت این دو، حرف اول و آخر را در دنیای اسلام بزند.اما نمی داند،که این نقشه و تحقق این رویای شوم،با مانع بزرگی بنام ملت ایران مواجه خواهد شد.که به شهادت تاریخ ،پوزه همه متجاوزین به کشورش را ،سرانجام به خاک مالیده و این بار نیز با پی بردن به هدف نهایی خامنه ای ،چنین خواهد کرد.بزرگترین اشتباه خامنه ای این بود. که با یک دست کردن قدرت و از بین بردن اصلاح طلبان و متنفر کردن مردم از آنان،به عنوان کیسه بوکس اش،دیگر کسی یا گروهی باقی نمانده ،که اشتباهات و جنایات اش را، به آنها نسبت دهد.ازین پس،وی بطور مستقیم و به عنوان یک هدف و نشانه ، با اصابت تیر هایی مواجه خواهد شد .که قبلا کمانه رفته به دیگران و نه شخص وی بر می خورد.اکنون ،پایان این بساط اهریمنی- انیرانی ،به شماره افتاده است.

۱۴۰۰ خرداد ۲۹, شنبه

 ملت با تحریم رژیم،آن را کیش و در اولین ابراز خشم ملی،آنرا مات میکند

انتخابات نبود.همچون صدر اسلام،بیعت روِسای قبائل و تابعین آنها با خلیفه بود.برای قریب به شصت میلیون واجدین شرایط،یک شبانه روز وقت گذاشتند.تا با مهندسی آرا و آمار قلابی،بعد از خواب رفتن مردم،آن رقم مورد نظر خود را اعلام کنند.حوزه ها خلوت و صدا سیمای خرداغ کنی رژِیم،از صف های نان و مرغ و انتخابات گذاشته مایه گذاشت و آن را به عنوان مفتضح ترین،متقلبانه ترین انتخابات قرن،ثبت تاریخ نمود.
خودشان هم می دانند.که چه اتفاقی رخ داده،اما چون فاقد وجدان (تنها شاخص تمیز انسان از غیر انسان) هستند.خم به ابرو نمی آورند.اگر وجدان داشتند،فرار را بر قرار ترجیح می دادند.البته با عدم شرکت نیروهای وسط و حتی نزدیک به حلقه قدرت ،اعم از نظامی و حتی سپاهی و غیره،بزودی شاهد ریزش ها، فرار ها و از درون متلاشی شدن ها،خواهیم بود.کاسه صبر همه نیروها به لب رسیده و از آینده خود و این بساط بیمناک اند.دیگر کسی،قشری یا گروهی طرفدار این سیصد نفر آخوند فسیل شده و محافظین آنها اعم از سران سپاه و... نیست.
ملت ایران با بینظیر ترین اتحاد و همبستگی ملی،خشم خود را با در خانه ماندن به ثمر رساند.اغلب رسانه های مستقل خارجی بر تحریم انتخابات از سوی ملت ایران صحه گذاشتند.رئیسی بیسواد بی وجدان و ماشین کشتار،را بر سر کار آوردند.تا دستیار مجتبی خامنه ای رهبر در آب نمک خوابانده،در زمان انتقال قدرت باشد.باید بر همه ده ها میلیون انسان آزاده ای که در خانه ماندند و باین بساط انیرانی نه گفتند.دست مریزاد گفت،که گل آزادی کاشتند و آغاز پایان رژیم را رقم زدند.ملت ایران همچون بزنگاههای مهم تاریخ روسفید و سربلند شد،حماسه آفرید.اعضای سفارتخانه های مقیم تهران آن را در عمل دیدند.اسناد و فیلم های مخابره شده که در اختیار محافل رسمی مدنی رسانه ای قرار گرفت.حاکی از تقلب گسترده،خرید رای،استفاده از شناسنامه مردگان،وارد کردن مزدوران و رای دهندگان حرفه ای از کشورهای اطراف،همه و همه به اضافه طولانی ترین زمان رای گیری در تاریخ بشر،نتیجه اش این شد که فیل،موش زائید،رئیسی نقطه پایان این بساط اهریمنی است.
مهم این نیست.که تعداد رای دهندگان را،با یک صفر گذاشتن در مقابل آرای حقیقی،چقدر اعلام کنند. مهم خالی بودن حوزه های رای،خیابانها ،کوچه پس کوچه ها بود.ملتی یک شبانه روز در خانه ماند و شکست پروژه خر داغ کنی و مرگ رژیم را رقم زد و دنیا دید که ملتی یکپارچه و متحد، به بدخیم ترین دیکتاتور دنیا، نه گفت.از امروز حساب دیگری برای مردم قهرمان ایران باز می کنند.پایان شب سیه و طلوع خورشید آزادی،با ابراز اولین خشم ملی، نزدیک است.

۱۴۰۰ خرداد ۲۶, چهارشنبه

 بنام ملتی کهن و متمدن،احترام دنیا را،با در خانه ماندن و به دیکتاتور و رژیم عصر حجری اش نه گفتن،بر می انگیزیم.

آنچه در صحنه انتخابات قلابی و خر داغ کنی جاری میگذرد.انتخاب همتی است و نه رئیسی.وقتی همه رسانه های داخلی و خارجی وابسته به رژیم،به نفع همتی تبلیغ می کنند.یعنی کاندید اصلی، همتی است.وقتی اتاق فکر رژیم،به عنوان یک شعار کلیدی انتخاباتی ،فرمان صادر می کند که: ( اگر یک مترسک هم جای همتی بود. باید به او رای داد) یعنی بازگشت به همان پروسه همیشگی انتخاب بین بد و بدتر و تشویق مردم به رای به بد، در مقابله با بدتر، تا آسیب کمتری به بینند.وقتی قریب به دویست تن از سران باصطلاح اصلاح طلبان،از جمله ظریف ،خواهان رای به همتی میشوند،یعنی در مقابل رئیسی دیو،به همتی فرشته،باید رای داد.همین چند وقت پیش بود. که ظریف، در پاسخ به خبرنگار خارجی گفت: شرکت میلیونی مردم درانتخابات،تایید تمامیت جمهوری اسلامی است و در مقابل سیوال مربوط به شرارت های اتمی،موشکی، باج گیری، گروگانگیری،جنگ های نیابتی و کشتار در سوریه و یمن و.. گفت:این راهی است.که ملت، خود، آن را انتخاب کرده است.
همتی فردی است. که به عنوان رئیس بانک مرکزی،بخاطرچاپ پولهای کاغذی بی پشتوانه ،برای دولت روحانی،باعث بی ارزش شدن پول ملی و تورم افسار گسیخته و در نتیجه افزایش چند برابری قیمت کالاهای اساسی و روزانه مردم و تشدید وحشتناک فقر ملی و فلاکت بیشتر جامعه و نزول طبقه متوسط، به جمع دهها میلیونی فقرا گردید.ضربه ای که همتی ،به زیربنای اقتصاد و بازار و ارزش پول ملی و دارایی های مردم زد.در تاریخ ایران و حتی بشریت بی سابقه بود و هست.عواقب این بی خردی و بی سوادی مطلق، سالهای سال گریبانگیر ملت ایران خواهد شد.همتی همچنین جایزه پولهای بی پشتوانه ای ،که چاپ کرده و در اختیار سپاه، از جمله سپاه قدس گذاشته که آن پول ها را، در افغانستان،عراق و لبنان و... به دلار تبدیل کرده، پول حزب الله ،حماس و مزدورانش در عراق،سوریه و..را به پردازد،می گیرد.
عدم شرکت در انتخابات قلابی پیش رو،یعنی نه گفتن به جمهوری اسلامی و رهبر و مخلفات اش از جمله مجتبی،که مهندسی انتخابات جاری را،با مزدوران و همپالگی های وابسته ، به عهده گرفته است.در نتیجه در خانه می مانیم. تا آرزوی تداوم این بساط اهریمنی در ایران و شرارت هایش در منطقه و جهان و نسبت دادن آن به ملت ایران را، به گور ببرند.

۱۴۰۰ خرداد ۲۰, پنجشنبه

 جمهوری اسلامی بخاطر بمب اتمی آخرالزمانی، دنیا را به گروگان گرفته است

جمع چند کوتوله سیاسی ،در مبارزات انتخابات قلابی و حذف کاندیداهایی که، می توانست. حجم بیشتری از نیروهای خودی و پرچم سفید ها را، جذب کند و عدم تحرک اولیه، در خصوص گفتمان جذب حداکثری مردم، به صندوق آراء ،حاکی از این بود.که در عمق استراتژی بقا و ممات رژیم،مسئله بسیار مهمی، در حال تکوین است.که طی چهار دهه گذشته، سابقه نداشته و با تحقق نهایی این پدیده،تمام معادلات هم درون رژیم و هم خارج از آن،در راستای تصور بقای رژیم ،به هم می خورد.بخاطر همین پدیده پنهان، از نظر عام بود.که همه مصلحت ها، از جمله بازی های رقابت پلیس خوب و بد را، به عنوان استراتژی دائمی، کنار گذاشته و با قلع و قمع استالینی شورای نگهبان،کوتوله ترین دولتمردان رژیم،برای انتخابی جلوه دادن فرد انتصابی در نمک خوابانده شده رهبری را ،به صحنه آوردند.
ابتدا بر خلاف چهار دهه گذشته،دعوتی از عام، برای بازار گرمی، در پروسه رای دهی،داده نشد.اما خامنه ای بلافاصله و خیلی زود متوجه این اشتباه شده و برای اینکه آن برنامه پنهان را، تا لحظه موعود کماکان مخفی نگه داشته و هرگونه شک و شبه را از بین ببرد.مطالبی در هر چه بیشتر شرکت کردن مردم در انتخابات پیش رو،بیان نمود.با توجه به چیدمان هفت کاندید کم سواد و آنچه در صحنه خنده دار و در عین حال غم انگیز و رسوای به اصطلاح مبارزه انتخاباتی آنان گذشت و می گذرد.می شد در مورد آن پدیده پنهان ،حدس هایی زد.بخصوص اینکه ،بر خلاف همیشه،نوعی حالت اعتماد به نفس در رفتار خامنه ای و اعضای بیت وی و حواشی آن، به چشم می خورد.که این معنی را می دهد.
برخی سخت گیری ها و پنهان کاری ها،در خصوص بازرسی مراکز اتمی، از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی،باعث اعتراض آژانس و اتحادیه اروپا و آمریکا، نسبت به عبور رژیم ،از خط قرمز ها،برای حصول به اولین بمب اتمی شیعی،گردیده،بخصوص روند اوضاع، حاکی از نوعی گستاخی در رفتار راس هرم قدرت و بالعکس دریوزه گی هفت کوتوله سیاسی، با ادبیات چارواداری و رفتاری مشابه اعضای قلعه معروف جورج اورول به چشم می خورد و نمی دانند.که آنها را، عمدا برای سرگرمی و تفریح و شلوغی بازار، به روی صحنه فرستاده اند.تا در پشت صحنه،آن کار دیگر را بکنند.رخدادی شبیه دوران تولید اولین بمب اتمی کره شمالی و انتقال رهبری از قدیم به جدید، با مرگ رهبر قدیم و اینکه خامنه ای نیز، جایزه تولید اولین بمب اتمی ولی فقیه را، برای فرزندش مجتبی، به عنوان خلیفه دوم بعد ار خود، به ارمغان گذاشته، تا بخیال خود، پایه های قدرت بساط این خلیفه گری را، با بمب مزبور علیه گزند روزگار بیمه، بتون آرمه و اتمی نماید.
برای نجات بشریت و مقابله و جلوگیری از این امر و شکست این پروژه و ترفند ،شایسته است .دو اقدام موازی بطور همزمان انجام گیرد.در خارج: شورای حکام ،طی قطعنامه ای، رژیم را محکوم و آنرا به شورای امنیت جهت تنبیه رژیم ارجاع دهد.اگر وتوی اربابان جمهوری اسلامی،یعنی چین و روسیه مطرح بود.می توان از مکانیسم مجمع عمومی و قطعنامه اتحاد برای صلح ،استفاده نمود. در داخل کشور:مردم،فقط یک شبانه روز، در بیست و هشت خرداد، در خانه ها مانده، با تحریم گورستانی انتخابات قلابی، اولین اتحاد سرتاسری و میلیونی خود را،در معرض افکار عمومی جهانیان قرار دهند. (دوربین های جامعه جهانی ،بخاطر مچ شدن منافع جامعه جهانی، با مردم ایران ،هم اکنون، بسوی ایران زوم شده است) مسیر حوادث از فردای روز مزبور ،سرانجام به پیروزی نهایی مردم ایران،در راستای نجات جامعه بشری ،از بمب آخرالزمانی ،منجر خواهد شد.

۱۴۰۰ خرداد ۱۴, جمعه

 فرصتی حیاتی برای نه گفتن به رفراندوم دوم جمهوری اسلامی

خامنه ای: عدم حضور در انتخابات، از گناهان کبیره است.
احمد خاتمی: رای دادن در خرداد،رای آری مجدد، به جمهوری اسلامی است.آنهایی که توفیق نداشتند.در ابتدای انقلاب به این نظام رای بدهند.بیست و هشت خرداد، روز بیعت مجدد، با نظام است.
علم الهدی: کسی که در انتخابات شرکت نکند.مسلمان نیست و کافر است.
روحانی دو سال پیش: بعد از چهل سال ،می توان رفراندوم برگزار کرد.
با توجه به اظهارات فوق و چند اظهار نظر مشابه دیگر،بخصوص تاکید روحانی در دو سال پیش ،بنظر میرسد.سنگ بنای مدیریت انتخابات خرداد پیش رو،از دو سال قبل، به دستور خامنه ای، در اتاق فکر رژیم ،در چهارچوب اعلام نتایج آن، به عنوان تایید دوباره رفراندوم اول،گذاشته شده و مطابق نعل به نعل آن دستورالعمل، پیش میرود.
اولین رفراندوم با فتوای خمینی: جمهوری اسلامی،نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر،در فروردین پنجاه و هشت، برگزار شد.اکثریت مردم بعد ها پشیمان شده و گفتند آن انگشت و دست و قلم بشکند. که باین رژِم اهریمنی-ایرانی ،رای مثبت داد.اکنون نیز، تمام قرائن و شواهد و اظهارات مزبور نشان میدهد .که رژیم ازین انتخابات ،به عنوان رفراندوم دوم آری ،به جمهوری اسلامی، یاد خواهد کرد و آن را به اروپا و آمریکا و دیگران در مذاکرات گوشزد نموده و طلب کسب امتیاز خواهد نمود.علت سنگ اندازی در مذاکرات جاری برجام و رفع تحریم ها ، از سوی نماینده رژیم در مذاکرات نیز،بدستور خامنه ای و به همین خاطر است.این کار را ،برای بعد از انتخابات قلابی، گذاشته اند.
اکنون نوبت جبران آن اشتباه ایران خراب کن و ایرانی بر باده چهل و دو سال پیش است.نباید انگشت و دست و قلم خود را ،آغشته به خون میلیونها قربانی این رژیم سفاک ،در ایران و منطقه و جهان نمود.یک شبانه روز در خانه ماندن،هم جبران آن اشتباه و هم تنها راه نجات ماست.در خانه می مانیم و درین پروژه بزرگ خر داغ کنی رژیم ،برای کسب مشروعیت مردمی جهت ادامه این برنامه آدم کشی و خون ریزی و شرارت رژیم ،شرکت نمی کنیم.