جمهوری اسلامی در دو راهی سرنوشت
آیا سرنوشت رژیم در هر یک از این دو راه، به تار موئی بسته است؟
1- خارجی: حمله رژیم به تاسیسات نفتی عربستان،سرنوشت رژیم را،پیش از اجلاس مجمع عمومی رقم زد.همچون طالبان، که در آستانه دیدار با ترامپ در کمپ دیوید،به خیال بالا بردن قدرت چانه زنی شان،مرتکب جنایاتی در گوشه کنار افغانستان شدند.اما نتیجه عکس گرفتند و ترامپ با تاکید بر همین موضوع این دیدار را لغو نمود.رژیم نیز،با همین خیال ،به عربستان حمله نمود.تا در چانه زنی با ترامپ ،امتیاز بگیرد.نتیجه این خباثت ،پیوستن سران مهم اروپا به ترامپ و در نتیجه اجماع بین المللی علیه رژیم و در محاصره قرار گرفتن اش بود.حتی چین و روسیه هم ،آن را محکوم نمودند.اکنون اروپایی ها ،برای اولین بار، صحبت از خروج از برجام می کنند.چیزی که آرای آنان را، به دکترین ترامپ ( فشار حداکثری به رژیم ) نزدیک و سرنوشت نهایی این معضل بین المللی را ،با حذف آن ،رقم میزند.
2- داخلی: مردم ایران زبونی ،فلاکت،ضعف مطلق ،درماندگی و حقارت رژیم را، در مقابل جامعه جهانی به عینه دیدند ( دروغ های شاخ دار روحانی خطاب به صندلی های خالی سالن مجمع عمومی ) و (شرط گذاشتن آمریکا در آزادی یک گروگان آمریکایی در ایران،در ازای دیدار ظریف با یکی از کارگزاران بستری شده رژیم در خارج از محدوده مجاز تردد ) و یاد گرفتند که این رژیم فقط زبان زور را می فهمد. در نتیجه می توان، با ایستادگی در مقابل سیاست النصر بالرعب خامنه ای، این رژیم را، به زانو در آورده ،رهسپار دیار نیستی نمود.بخاطر همین هست.که یکی از کارگزاران رژیم ،ترس و وحشت خود را ،ازفروپاشی و وابسته شدن سرنوشت رژیم ،به یک بهانه و یا تار موئی اعلام نمود.به زعم وی، تشیع جنازه چند هزار نفره مرتضی پاشائی خواننده و وحشتی که با مرگ وحید مرادی ،در زندان، یا خود سوزی سحر دختر آبی پوش ملت،گریبان رژیم را، گرفت و جامعه را به لرزه در آورد.هر لحظه ممکن است، تکرار و بشکل یک انقلاب ،سرتاپای رژیم را بسوزاند.در چنین اوضاعی برنده واقعی کسانی از کارگزاران رژیم اند .که از هم اکنون، به مردم پیوسته و سرنوشت خود را ،در صف واحد با ملت ،علیه این رژیم نابکار، رقم بزنند.

Aliakbar Omidmehr <aringbjerg@gmail.com>	22.52 (for 1 minut siden)
til aringbjerg

آنچه از مجمع عمومی نصیب جمهوری اسلامی شد

- تکرار افتضاح شرکت قذافی در سال 2009 در 64 مین اجلاس مجمع عمومی،که آغاز شورش مردم لیبی ،علیه وی را، در بر داشت و سرانجام در 2011 بدست مردم لیبی کشته شد.مردم لیبی بچشم خود رهبر هراسان خود را دیدند که چگونه بعلت به هم خوردن صفحات نطقی که قبلا برای وی نوشته شده،وحشت کرده در نتیجه برای تنظیم مجدد اوراق نوشته ،بجای 15 دقیقه قانونی، بیش از یکساعت و نیم،فقط مزخرف گفت و در آخر،چون نتوانست برخی مفاد  منشور ملل متحد را، به درستی بخواند. آن را،با عصبانیت ، پاره کرد.

- همه رهبران باسم ملت خود و جانبداری از مردم خود و برنامه هایی که برای بهزیستی  جهانیان دارند،نطق خود را آغاز و به پایان رساندند.این تنها نماینده رژیم بود که ،بنام نامی ملت های دیگر سخن را آغاز و آنرا به پایان رساند.انگار اینها ایران را اشغال نموده و ملت ایران محلی ار اعراب برای این نیروی اشغالگر ندارد.

- هم ریس جمهور (اگر بیشتر می خواهید.بیشتر بپردازید .یعنی بیش از 140 میلیارد دلاری که اوباما داد ) و هم وزیر خارجه ( انگلستان اگر 400 میلیون دلار میداد.نازنین زاغری آزاد میشد) با تاکید بر پروسه گروگانگیری - باج خواهی ، بعنوان دکترین اول و آخر رژیم، ناخودآگاه بر حاکمیت  یک رژیم هیاتی، مافیایی ،گانگستری بر ایران صحه گذاشتند.

- دبیر کل سازمان ملل متحد در همه زمینه های حقوق بشری،رژیم را محکوم نمود.

- اتحادیه ای از سوی خانواده های گروگان های دو تابعیتی(زندانی در ایران) شکل گرفت.که آبروی نداشته رژیم را، بیش از پیش رسوا و پروسه باج خواهی از طریق گروگانگیری انسانهای بیگناه را،عیان نمود و ازین پس هم بصورت متحد علیه رژیم اقدام و در محافل رسمی مدنی حقوق بشری رسانه ای، مشترکا علیه رژیم اقدام و دادخواهی خواهند نمود.

-گرچه در آستانه سومین نطق  ترامپ در مجمع،دمکرات های آمریکا، مافیای چپ و کمونیست های دیگر، مثل همیشه ،پروسه استیضاح وی را، به بهانه ای دیگر، در سطع وسیعی پروپاگاندا (تبلیغ نظامی برای حذف حریف) و تبلیغ (سیاسی) نمودند(بمباران خبری) تا هم مسئله حمله رژیم به عربستان از آنتن ها حذف و هم ریس جمهور آمریکا ،در مقابل رژیم تضعیف و شرایط برای  لغو تحریم ها و باز گشت به برجام د،ر راستای  دیدار حضوری با نماینده رژیم  تامین گردد.اما ترامپ، چند تا تشدید شداّد و غلاّظ بر نطق های سه گانه قبلی، علیه رژیم گذاشت و آن را رسوای خاص و عام نمود و گفت، رژیم مهمترین تهدید برای صلح بین المللی و تنها دولت حامی تروریسم در جهان ،عامل جنگ و ادامه آن در سوریه ..تا یمن و درپی تولید موشک و بمب اتمی با سوء  استفاده (دزدیدن) ازثروت ملی مردم ایران است.در نتیجه فشار حداکثری علیه رژیم و تحکیم اتحاد در عمل و اقدام مشترک، علیه اقداماتی چون حمله به عربستان ادامه می یابد.

-ترویکای اروپا (انگلستان فرانسه آلمان) بار دیگر بطور متحد رژیم را (برجامی و حمله به عربستان) محکوم نمودند.یعنی شکل گیری پیشنهاد ترامپ ،مبنی بر سرشکن شدن هزینه تنبیه رژیم ،در صورت تکرار حمله به عربستان(حمله به اقتصاد جهان) در شورای امنیت سازمان ملل متحد،که اجلاس مجمع مقدمه ای است برای تدارک آن.

همه اینها یعنی: اکنون در دقیقه نود، توپ پنالتی نهایی،زیر پای ملت ایران است.که توپ پیروزی را، بر دروازه باز و فکسنی رژیم زده و برای همیشه آنرا ،از صحنه بازی جهانی حذف نماید.

دو اصل مهم بقای رژیم و تنها راه عبور از آن
جمهوری اسلامی یک استراتژی واحد و دو تاکتیک ،برای رسیدن باین دکترین دارد.هدف رژیم ،حفظ بقای خود ،به هر قیمت ممکن و عمدتا از دو طریق (عمده مثالهای) ، زیر است.
1- از چند ماه قبل از اجلاس سالیانه مجمع عمومی، چند کشتی را زد. یا گروگان گرفت.بشکل نیابتی به مراکزی در سعودی و امارات حمله نمود و در آستانه اجلاس مجمع ،رسما به عربستان حمله نمود تا:
- آمادگی روحانی برای دیدار با ترامپ را (بشرط جایگزینی نظارت دائمی بجای تحریم ها ) اعلام کند.
- از کشتی بریتانیایی،رفع توقیف کند.
- روحانی بگوید: من با شعار ائتلاف امید و ابتکار صلح در تنگه هرمز،به نیویورک میروم.
- عراقچی بگوید: اگر کار زار فشار حداکثری حذف شود.مسیر مذاکره باز است.
این سناریو هر سال تکرار میشود.تا باصطلاح نماینده رژیم، با دستانی پر(تحمیق جامعه جهانی) از نیویورک باز گشته و به پشتوانه آن،کلاه گشادی بر سر مردم بگذارند و بگویند شما ها ول معطلید .همه دنیا از ما حساب میبرند و با مایند و با پرداخت هزینه رپرتاژ اگهی میلیونی به سی ان ان ، یار غار و همیشگی رژیم و انجام مصاحبه آنچنانی ،برای شستشوی افکار عمومی مردم آمریکا،اروپا و دیگران،زمینه را برای فشار نوشتاری و گفتاری مزدورانش، در تایید سیاست هایش ،در داخل و خارج ،علیه دولتمردان آمریکا و اروپا و مردم ایران، فراهم سازند.
2- هر چهار سال یک بار،شکل داخلی سناریوی مزبور را (پدر مردم را طی چهار سال در آوردن و دادن اندکی امتیاز در آستانه انتخابات) با کلاه گذاری های مشابه، بر سر مردم کشور،زمینه را، برای صف های طولانی صندوق آرای قلابی، بمنظور خرج آن، در راستای مشروعیت مردمی رژیم و گرفتن امتیازاتی، از محافل مدنی و نیزآدمهایی چون مکرون و مرکل و موگرینی فراهم نمایند.بطور مثال:
-رهبر رژیم ،رئیسی مسئول کشتار جمعی 67 را، بریاست قوه فضائیه منصوب میکند.تا از کشته ،پشته ساخته،سپس در آستانه انتخابات،تعدادی از زنده ماندگان در زندانها را آزاد،حساسیت به زلف بانوان را کم، درهای استادیوم های ورزشی را بروی زنان باز نمایند.
- گزمه های آتش به اختیار را ،چند هفته مانده به انتخابات، از خیابانها ،دور ساخته ،ملاوزیون های صدا و سیما ،را از رنگ سیاه غبا و عمامه و چادر و روسری و تو سری،در آورده،بخاطر جبر زمانی که نیاز دارند،رنگارنگ نموده ، مصاحبه گرهای حرفه ای وزارت اطلاعات و مزدوران رسانه ای مقیم خارج ،را به صحنه میآورند .تا کمی نقس کشیدن و اکسیژن مصنوعی به مردم تزریق ،اما ذهنا و عقلا مردم را، مسموم و به رای دادن به پلیس خوب در مقابل پلیس بد، مجبورکنند.
تنها راه عبور ازین دور باطل،نه گفتن مردم ایران و بها ندادن دولتمردان جهان باین دکترین چهل ساله رژیم است و بس.فردای بعد از گفتن این نه،ایرانی بهتر و جهانی پر صلح و صفا تری ،خواهیم داشت.

هدف ترامپ بجای اقدام نظامی ،از تحریم بانک مرکزی و صندوق توسعه رژیم، چیست؟
وی نمی خواهد در آستانه سال مهم انتخابات ریاست جمهوری،اشتباه جرج بوش پدر ،در ایجاد بحران اقتصادی در آمریکا را تکرار ومشکلی برای انتخاب مجدد خود دردور دوم فراهم نماید.در نتیجه خیلی صبورانه و با احتیاط مطلق میخواهد، هزینه هر نوع جنگی با رژیم، در بین جامعه جهانی را،سرشکن کند.چون ذات رژیم را میداند و مطمئن است. سرانجام بخاطر تداوم شرارت های رژیم ، جامعه جهانی، مجبور به اجماع علیه رژیم خواهد شد و وی هوشمندانه زمینه ذهنی این پروسه را با برخی چشم پوشی های خود ،فراهم می کند.در نتیجه با تاکید برتهدید علیه صلح،نقض صلح و تجاوز از سوی رژیم ،اجرای دقیق اصل 41 فصل هفتم منشور ملل متحد( اقدامات پیش بینی شده درین اصل شامل همه اقدامات ضروری تنبیهی قبل از اقدام نظامی و در راس آنها ،تحریم های اقتصادی و دیپلماتیک) را، سر لوحه برنامه های خود قرار داده،تا اگر کارگر نشد و رژیم به شرارت های خود(مثلا عملی کردن تهدید خود مبنی بر حمله به دوبی و ابوظبی بعد از حملات اخیر به عربستان)ادامه داد.جامعه جهان مجبور به اجرای اصل 42 گردد.بموجب این اصل،شورای امنیت می تواند نیروی نظامی،هوایی،دریایی یا هر وسیله که برای حفظ صلح یا برقرای صلح و امنیت بین المللی ضروری است.را بکار گیرد.همچون دخالت نظامی سازمان ملل در جنگ کره(1950) علیه صدام بخاطر اشغال کویت(1991)علیه القاعده در افغانستان(2001) علیه شرارتهای قذافی در لیبی(2011).در نتیجه:
تحریم بانک مرکزی رژیم بعنوان بانک مادر یعنی تحریم همه بانکهای کشور و تحریم صندوق توسعه ملی(صندوق ذخیره ارزی سابق) یعنی به صفر رساندن پشتوانه معاملات رژیم در خارج و عمدتا واردات و هر دوی اینها یعنی(نوعی) امبارگو و محاصره دریایی،مالی،پولی، اقتصادی رژیم.یعنی تمام برنامه های اروپایی ها ،اعم از اینستکس(کانال ویژه مالی رژیم با اروپا) یا خط اعتباری 15 میلیارد دلاری مکرون به گل نشست.قطع رابطه با بانک جهانی و بانک توسعه ،یعنی حتی چین هم نمی تواند با رژیم نقل و انتقالات پولی(با یوان پول ملی چین)برای معاملات خود از طریق بانک انجام دهد و در مجموع نوعی انجماد در معاملات حتی پایاپای از طریق بانکی ایجاد میشود.مگر پرداخت نقدی که بعلت کاهش ذخیره ارزی رژیم و استفاده از آن در معاملات نقدی برای خرید تسلیحات نظامی،بقای خود،پرداخت حقوق ها،مجبورست .پول نقدی که از چین میگیرد. آنرا مستقیما در اختیار گروههای تروریستی خود در جنگ های نیابتی قرار دهد.این یعنی بستن شاهرگ حیاتی رژیم هم در داخل و هم خارج،چون دیگر نمی تواند مخارج شرارت های سپاه وو..را تامین نماید یا به پرداخت هزینه کلان خود برای سرکوب مردم در داخل (در اجرای سیاست النصر بالرغب) ادامه دهد. یا حقوق مزدوران اش ،اعم از حوثی ها، حشدالشعبی، زینبیون، فاطمیون و در راس همه اینها حزب الله ،جهاد اسلامی، حماس، بشار اسد و طالبان را پرداخت نماید.این یعنی، به گل نشاندن کشتی شرارت های رژیم در داخل و خارج.در نتیجه رژیم برای نجات ارین بن بست و بحران های مرگ آور،چاره ای جز تسلیم،سازش و قبول شرایط اعم از اجرای شروط دوازده گانه آمریکا و غیره نخواهد داشت.که اگر بپذیرد یا خیر و حتی به ترامپ التماس نموده و مجبور به ملاقات با وی در حاشیه اجلاس مجمع گردد.در هر صورت پایان ماجرا و خاتمه این بساط اهریمنی نزدیک و اکنون نوبت ما ملت در راستای اقدام برای پایان این جرثومه شرارت است و بس..

آثار و تبعات داخلی و خارجی حمله جمهوری اسلامی به عربستان
داخلی:
-تشدید فرار سرمایه،پس انداز ها ،پولهای مخفی ،نیروها و ترک ایران از سوی مقامات وسط و نزدیک به هرم قدرت،قبل از گیر افتادن در شرایط و مقتضیات جنگی تحمیل شده از سوی خامنه ای
-مردم بطور آشکار و در عمل پی بردند.که رژیم برای بقای خود در پی تحمیل جنگی دیگر بر آنان است.در نتیجه همانطور که در قصه جانسوز سحردختر آبی پوش ملت ،وجدان ملی به چالش کشیده شد.اوضاع در مسیری قرار گرفته،که روح جمعی ملی،هر لحظه تکلیف خود را ،با یک خیزش ناگهانی،رقم بزند.
-فرماندهان سپاه و... بعلت آماده باش قرمز و فشار دائمی،خسته و فرسوده شده،سرانجام با اولین حمله خارجی از پا در میآیند.عده ای، این دستور حمله از سوی خامنه ای، را در راستای مشرف به موت بودن وی و اینکه در نظر دارد، با مرگ اش ،همه چیز، از جمله ایران را نیز منهدم سازد ، تا همچون حسین ،تنها نامی از وی بماند.که اسلامیست های افراطی دهه های آینده، در جستجوی القاعده و داعش ،سری هم به اسم وی بزنند.
خارج:
-نخست وزیر انگلیس، در راستای کاهش فشار پروسه برگزیت، در داخل و خارج علیه خود ، اولین کسی بود. که همچون تونی بلر، که با جرج بوش متحدا وارد جنگ در خارومیانه شد بلافاصله آنرا ،محکوم و آمادگی خود را ،در تنبیه مشترک (با آمریکا) علیه رژیم ،اعلام نمود.
-تقریبا اغلب کشورها،این حمله را محکوم کرده ،با ارجاع آن به سازمان ملل،نوعی حالت انتظار در صحنه،برای حصول به اجماع و در نتیجه اجرای اصل 42 فصل 7 منشور ملل متحد،به چشم میخورد.
-پارلمان اروپا، در پی فشار افکار عمومی این اتحادیه، بالاخص آنچه که در مورد سحر گذشت و جهانی شد و بر وجدان بشریت اثر گذاشت،سرکوب زنان و نقض حقوق بشر در ایران را، با 608 رای موافق 136غایب و تنها 7 رای مخالف،محکوم نمود.این نوع محکومیت در آستانه اجلاس مجمع عمومی، 24 ماه جاری میلادی،بسیار مهم و تاثیر گذار، بر افکار عمومی جهانی است.
-بهانه ها و ناز و کرشمه های روحانی و ظریف در رفتن به نیویورک و پاسخ دندان شکن ترامپ (ویزا میدهیم)عمدتا، بخاطر مواجه نشدن ،با صندلی ها و سالن خالی اجلاس مجمع عمومی،هنگام سخنرانی نماینده رژیم و همچنین در راستای روبرو نشدن با تظاهرات ایرانیان ، اعراب و ملل منطقه و جهان در مقابل مقر سازمان ملل بوده و بس.
-اجلاس طالبان در تهران وحمایت علنی رژیم از طالبان و حمام خونهایی که در افغانستان ایجاد کرده ،باعث شد. که افغانستان نیز، در کنار کشورهای منطقه،حمله رژیم به عربستان را ،بسیار قاطع تر از بقیه، با الفاظی چون اقدام جنایتکارانه و تروریستی ،محکوم و همچون وزیر خارجه آمریکا،آنرا اقدام جنگی نام ببرد.
-سرانجام اینکه پروسه فشار حد اکثری،استخوان های رژیم را شکسته و به کشیدن جیغ های بنفش، وا داشته است.در نتیجه ترامپ همانند یک شکارچی ماهری که برای به دام انداختن طعمه خود، به انواع و اقسام دام گستری ها، دست میزند، تا سر انجام آنرا ساده و بی هزینه در دام اندازد.صدای خرد شدن استخوان های این طعمه را شنیده و ادامه آنرا بهترین تاکتیک برای حصول به استراتژی محو نهایی رژیم می داند.

اشتباه محاسباتی خطیر رژیم،در حمله به مراکز نفتی عربستان و عواقب آن
جمهوری اسلامی به خیال اینکه دست ترامپ، در حناست و نمیتواند،بخاطر در پیش بودن سال انتخابات،به رژیم حمله کند و نیز ،با توجه به سابقه حمله به مقر آمریکایی ها ،در خوبر،و کشته و مجروح شدن صدها آمریکایی و سکوت عربستان و صرف نظری اش، از متهم کردن رژیم و بالعکس حل و فصل مسائل فیمابین، بخاطر چشم پوشی ازین اقدام،انتظار داشت و دارد:
1-اگر ملاقاتی با ترامپ است. قدرت چانه زنی خود و امکان کسب امتیاز بیشتر درین دیدار را بالا ببرد. (تکرار اشتباه محاسبه طالبان در برنامه ملاقات کمپ دیوید با ترامپ).
2-نشان دادن قدرت تهاجمی خود به حریفان(عربستان،اسرائیل،آمریکا و....).
3-اینکه اگر نفت نمیتواند صادر کند.باید شامل همه شده و دنیا جریمه آن را بپردازد و به عاملین آن فشار آورد. که تحریم ها را ،لغو و جریان نفت ادامه یابد و مسائلی ازین قبیل..
دست به این حملات انتحاری زد.که بعلت حجم خسارات و محکومیت جهانی این اقدام و بالا رقتن قیمت نفت و اثرات نامطلوب آن در اقتصاد جهانی و بازار جهانی نفت و زندگی روزمره مردم جهان ،بعلت افزایش قیمت سوخت و انرژی ،اعم از بنزین و غیره و اثرات جانبی این اقدام، در افزایش قیمت سایر کالا ها و تورم و بالعکس کاهش رفاه و رشد و توسعه اقتصادی ناشی ازین اقدام جنگی تبهکارانه، در برخی از نشریات محلی و سرتاسری اروپا، تحت عنوان اعلام جنگ علیه جامعه بشری تلقی گردید.
و اما چرا بر خلاف تصور رژیم، دست ترامپ، برای تنبیه رژیم و هر نوع حمله نظامی ،باز است:
از سال 1933 تاکنون فقط سه ریس جمهور(فورد،کارتر،بوش پدر) در دور دوم انتخاب نشدند.در میان ده نفر نخست بین 44 تن از روسای جمهور گذشته آمریکا، هیچ ریس جمهوری، یک دوره ای نبود .بعد از آن به غیر از جان آدامز،کندی،جیمز ناکس پولک،مابقی در دور دوم انتخاب شدند.بعد از جنگ دوم تا کنون ،هشت ریس جمهور در دور دوم انتخاب شدند.که یکی از دلایل عمده این امر،در گیر بودن آنان در جنگ بوده و رای دهندگان آمریکا ،همواره به ریس جمهور در حال جنگ ،رای داده اند.(به غیر از بوش پدر که بعلت رکود اقتصادی شدید آمریکا در دوره وی ، به کلینتون باخت).از جمله روزولت از 1933 تا 1945 چهار دوره ریس جمهور آمریکا بود.آیزنهاور،ترومن،نیکسون،ریگان ،کلینتون و اوباما هم همینطوردر گیر حنگ بودند..بنابرین ترامپ هر وقت اراده کند .میتواند رژیم را تنبیه نظامی نماید.اما چون ترامپ تاکنون نشان داده ،که به وعده های انتخاباتی خود وفادار و خواهان کاهش دخالت نظامی آمریکا، در جهان است.در نتیجه ترجیح میدهد.از دولت های دیگر، بشکل نیابتی، و به هزینه آنها استفاده کند.اسرائیل در برآوردن این خواسته ترامپ،نقش عمده ای در سوریه و عراق ایفا نموده وماشین جنگی رژیم ،در سوریه و عراق را، به گل نشانده است.اکنون نیز ،میتواند نقش مهمی، در تنبیه نظامی رژیم ،ایفا نماید.شرارت های رژیم در منطقه ،باعث نزدیکی اعراب-اسرائیل به همدیگرشده و اگر رنجش و نگاری بخاطر اظهارات(مبارزات انتخاباتی) اخیر نتانیاهو، در مورد برنامه اش ،برای منضم کردن قسمتی ازاراضی فلسطینی ها، به اسرائیل بین اعراب و اسرائیل و در صدر آن عربستان ایجاد شده،اکنون با ایفای نقش اصلی (به نیابت از آمریکا) در راستای تعمیق روابط با عربستان و انتقام گیری از حملات رژیم به عربستان،رژیم را تنبیه نماید.بدیهی است،با توجه به سکوت رژیم ،در مقابل حملات اسرائیل ،به مواضع اش در سوریه و عراق و ترسی که ، از آتش برتر و تاکتیک های نظامی اسرائیل (بکار گیری موشک های نقطه زن) دارد.هم انتخاب مجدد نتانیاهو تضمین می گردد.هم دلخوری اخیر غربستان،از اسرائیل تعدیل می شود و هم دشمن صلبی ملت اسرائیل، یعنی جمهوری اسلامی مجازات می گردد.
بدیهی است .با درگیر شدن سپاه و سایر نیروهای سرکوب داخلی، با ایذاآت اسرائیل،زمینه برای مردم و عبور از حصار آهنین و شکستن سد آتشی که رژیم ،علیه تظاهرات میلیونی ایجاد کرده،فراهم میگردد.

کشف رمز به آنتن رفتن خبرمربوط به قرارداد 25 ساله نفتی و.. 400 میلیارد دلاری رژیم با چین و تضمین این قراداد استعماری با حضور 5 هزار نیروی چینی در ایران

سنگ بنای این حاتم بخشی، ابتدا در 23 مهر ماه 1394 در دیدار سرلشگر فیروز آبادی با دریا سالار سان جیانگو جانشین ریس ستاد کل ارتش چین با امضای تفاهم نامه نظامی(دفاعی،آموزشی،فنی،اطلاعاتی،سایبری و مبارزه با تروریسم) در تهران گذاشته شد.در ماه می 2014 با دیدار حسین دهقان وزیر دفاع با همتای چینی خود چانگ وانکون در پکن تاکید مجددی درین مورد گردید.در سپتامیر همانسال برای اولین بار دو ناوشکن چینی برای تمرین های مشترک نظامی وارد بندر عباس شدند.در اکتبر همانسال فرمانده نیروی دریایی رژیم از چین دیدار نمود.در دیدار ریس جمهور چین از ایران در بهمن ماه 1394 افزایش روابط تجاری تا 600 میلیارد دلار برای ده سال آینده وعده داده شد.احیاری جاده ابریشم در زمین و دریا بکمک رژیم در منطقه یکی دیگر از محورهای تفاهمات فیمابین بود. آغاز این ماجرا قبل از انتخابات 2016 آمریکا،با هدف تاثیر گذاری براین انتخابات و انتخاب خانم کلینتون بر حریف خود بود.تا رژیم کماکان منافع حاصله از بساط اوباما را در سبد خود داشته باشد.اکنون به آنتن رفتن مجدد این تفاهم نامه سعی بر این دارد:
1- روی تصمیمات ترامپ اثر گذاشته وی را وادار سازد، به پیشنهاد مکرون در رابطه با لغو تحریم ها و کمک مالی به رژیم در ازای اجرای کامل برجام،تن در دهد.(با این تهدید که اگر این کار انجام نشود.رژیم در آغوش چین می افتد و دیگر کار از کار می گذرد.یعنی اجرای پروسه گروگان گیری از سوی رژیم برای باج گیری مجدد).
2- از هم اکنون بعنوان ثبت رکورد این امر در سوابق و سپس با زنده کردن موضوع در آستانه انتخابات سوم نوامبر 2020 ریاست جمهوری آمریکا،قصد نهایی بر این است .تا جوّی ضد و علیه ترامپ و به نفع جو بایدن در جامعه آمریکا ایجاد کند.
نتیجه:
رژیم،پایگاه نظامی نوژه را به پوتین داد. که از آن بعنوان سکوی پرتاپ موشکهای روسیه استفاده کند.اما دیدیم که در اثر اعتراضات داخلی و خارجی مجبور به عقب نشینی شد. در مورد ورود حشد الشعبی عراق به ایران نیز مواجه با اعتراضات شدید مشابهی گردید.که قضیه باز به عقب نشینی رژیم و برگردان آنها به عراق منجر شد. اگر چنین پروژه استعماری قانونی شده (تا مرحله توافق رسمی و امضای قرارداد و سرانجام قانونی شدن با تصویب مجلس،هنوز راه زیادی مانده است) وبه آنتن برود.رژیم با مخالفت و اعتراضات بمراتب شدید تری مواجه میگردد.در نتیجه چنین ریسکی را نمی کند.چون میداند شرایط جامعه انفجاری بوده ،با کاشتن کوچکترین بادی،طوفان و سونامی بنیان کن ،می درود.

علل تغییر جان بولتون،نوع نگرش چارلی کوپرمن جانشین وی، احتمال دیدار ترامپ ،با روحانی در حاشیه مجمع عمومی
ترامپ در نظر داشت.طی توافق با طالبان به وعده انتخاباتی خود در سال 2016 مبنی بر خروج نصف نیروهای آمریکا، از افغانستان، قبل از انتخابات نوامبر 2020 عمل نماید.اما بولتون مخالف هر نوع توافقی با طالبان بود و می گفت به آنها نباید اعتماد کرد.با تغییر رژیم تهران طالبان نیز از بین میروند.ترامپ در عین حال می خواست امضای توافق با طالبان را،یکی از بردهای دوران ریاست جمهوری اش،در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری مطرح و تبلیغ نماید.که باز بولتون مخالف بود. جانشین وی چارلی کوپرمن، معاون جان بولتون بود.که اکنون سرپرست امنیت ملی آمریکا شده است.وی علیه رژیم تهران ،سخت گیر تر ،اما علیه طالبان معتدل تر و دکترینش به وعده انتخاباتی گذشته و آینده ترامپ، در مورد خروج نیروهای آمریکا، از افغانستان ،نزدیک ترست.وی سابقه همکاری با دولت ریگان داشته و فعال سابق مرکز سیاست امنیتی آمریکا علیه رژیم تهران بوده ،کماکان مخالف سرسخت برجام و رژیم تهران است.
آیا دیدار با روحانی انجام می گیرد؟ ترامپ برای مبارزات انتخاباتی سوم نوامبر 2020 نیاز دارد. که بگوید با سران دول متخاصمی چون کره شمالی و جمهوری اسلای، در راستای منافع ملی،دیدار داشته، تا شرارت های آنها را، از بین ببرد.باید در نظر داشت ،که ترامپ علیرغم دو دیدار با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی،کوچکترین امتیازی به وی نداده،هیچ نوع تحریمی را لغو نکرده و رهبر کره شمالی را ،در همان حالت صبر و انتظار و آچمز، باقی گذاشته ،که نه راه پس دارد و نه راه پیش، شرارت هم نمی تواند بکند.تهدید اتمی اش هم ،علیه منافع آمریکا ،در منطقه به صفر رسیده است. در مورد رژیم جمهوری اسلامی، باید در نظر داشت .که وعده انتخاباتی ترامپ ،در دور اول، لغو برجام و اعاده تحریم ها ،علیه شرارت های رژیم در منطقه، مسائل موشکی، تروریستی و حقوق بشر بوده و اینکه مردم ایران،با آن پیشینه تاریخی و تمدن ، شایستگی و لیاقت رژیم بهتری را دارند(تهدید ضمنی تغییر رژیم) بنابرین این وعده(تغییر) هنوز انجام نگرفته ،اگر دیداری هم با روحانی داشته باشد. تشریفاتی و فورمالیته و نه برای لغو تحریم ها و نه امتیاز دهی به رژیم خواهد بود. اما در مبارزات انتخاباتی نوامبر 2020 می تواند بگوید ،رژیم را ،سر جایش نشانده ،شرارت هایش را، به صفر رسانده و با آنها هم دیدار داشته ،بدون اینکه امتیازی به آنها بدهد و در دوره دوم چهار ساله اش، برنامه ریزی برای تحقق وعده انتخاباتی اش، در دوره اول، یعنی تغییر رژیم را سر لوحه برنامه هایش قرارخواهد داد.تا در تاریخ مفتخر باین اقدام بزرگ گردیده ،این تغییر نیز (همچون ریگان که دکترین اش، در مورد شوروی سرانجام به فروپاشی آن انجامید.) برای همیشه باسم وی ثبت شود.هیچ چیزی ، برای رژیم تهران ،مرگ آور تر از این نیست .که همچون رهبر کره شمالی با جیب خالی ،در حالت صبر و انتظار باقی بماند و تحریم های هوشمند که هر روز بر دامنه آن افزوده میشود ،آنچنان کمرش را بشکتد و رمق اش برای ادامه حیات شرر بارش، آنچنان به صفر برساند. که با یک تلنگر مردم ایران و خیزش حداقلی،غزل خدا حافظی را بخواند .

اراده بشری ما برای عبور مدنی از جرثومه جنایت ج .ا را،تبدیل به اراده پولادین برای عبور خشمگین و آهنین نکنید.
پیام واصله: اکنون قوه قضائیه تحت نظارت ولی فقیه خامنه ای، بطور رسمی و علنی ،به قوه قصابیه و کشتارگاه نظام تبدیل شده و بطور مشترک، توسط رئیسی در روی صحنه و مجتبی خامنه ای در پشت صحنه، اداره میشود.همچون گران فروشان خون آشام، که یک صفر اضافی ،روی قیمت اجناس خود، میگذارند. تا بعد از چانه زنی، آن صفر را برداشته و جنس بد خود را ،به مشتری قالب کنند.این دو اهریمن نیز، به قضات (قصابان این کشتارگاه) دستور داده اند. که یک صفر ،به مدت زندانی هر کسی را ،که دستگیر می کنند ،بیافزایند.تا در صورت اعتراض مجامع بی المللی ،یک صفر آن را با منت کم کرده، بر جامعه بشری قالب نموده و امتیاز بگیرند.
خطاب ما به این نظام جلاد این است:
-سحر ما را، شما سوزاندید و کشتید.
-جواد خسروانیان ما را ،شما زیر شکنجه سلاخی کردید.
-به بهانه های هیچ و پوچ ،کارگران،وکلا و.. ما را، به 14،18،35،75 سال زندان محکوم نمودید.
ما دادرسی این جنایات را، ابتدا ،به محافل رسمی و دولتی (تصویر بدن سوخته دختر آبی مان را ،که کشتید و مخفیانه دفن کردید.به زن مکرون- و عکس قصابی شده مجید زیر شکنجه را، به خود مکرون) و سایر محافل مدنی،حقوق بشری،رسانه ای جامعه بین المللی ،گزارش نمودیم.بالاخص، در پیام به مکرون، نوشتیم، بخاطر انتخاب خود، در دور دوم ریاست جمهوری ، ملت تحت ستم ملایان در ایران را، با حمایت تان، ازین رژیم جنایتکار،قربانی نکنید.آه میلیونها تحت ستم ، سرانجام دامن تان را می گیرد.توصیه می کنیم.یک بار دیگر کتاب بینوایان ، شاهکار ویکتور هوگو را بخوانید. شما چه بخواهید یا نه،ما این رژیم جنایتکار عصر حجری را، که باعث ننگ بشریت و در راس آن قوم ایرانی است . به هر طریق ممکن ، از صحنه گیتی حذف می کنم. پس، عرض خود نبرید و زحمت ما، نیفزایید.

به آخر خط رسیده اند.به خودت باور کن،برپا خیز،به رزم.هموطن

پیام واصله-تمامی مراسم عزاداری، تبدیل به سیرک باغ وحش و شعبده بازی شده است:

-وقتی خطاب به امام جمعه شهر ،در مراسم عزاداری خطاب میشود.تو یک میمونی..

-وقتی برای جلب مردم به مراسم سوت و کور عزاداری، دیگر ساندیس ، آش نذری ...کار نمی کند و به ترانه سرایی ونمایشات مضحک،  به بزن و بکوب و قرکمری  و رقص بندری ...متوسل میشوند.تا مردم از آپارتمانها و منازل خود پایین بیایند و عمال وزارت اطلاعات و سپاه، برای خارجی ها عکس و فیلم تهیه و برای مشروعیت خود بفروشند و تبلیغ کنند.تا بگوش کاخ سفید برسد.

-وقتی روحانی بجای استقبال،با فحش، و حرف های آنچنانی و ناسزا...مواجه شده  و در میرود.

- و وقتی بیکاری و نداری و فقر و بدبختی و اعتیاد و سوگواری و غم ....منجر به خود کشی صد هزارنفر،درسال میگردد.

- و اینکه حتی محرم لوکس و اشرافی شان، با ریخت و پاش های میلیاردی، برای تحمیق توده ها،خریدار نداشته،بازاشان سوت و کور... و با فحش و ناسزا و یا با رقص و دهن کجی و مسخره کردن این بساط خر داغ کنی مواجه میگردند.

و...و...... یعنی:اصلاح طلب، اصولگرا(کلیت نظام)،دیگه تمومه ماجرا..

و وقتی مجموعه رئیسی-مجتبی:

-هر یک از سه بانوی ایرانی را ،بخاطر بر داشتن روسری به 25 و در مجموع به 75 سال زندان محکوم می کنند.

-وقتی کارگری به  14 و وکیل این کارگر به 18 و هر یک از کارگران دستگیر شده هفت تپه به 18 سال زندان محکوم میشوند.

-وقتی میانگین اعتراضات کارگری، در سال قریب به دو هزار مورد میرسد و علیرغم سرکوب ،باز تکرار میشود.

-وقتی بخاطر ریزش ها و عدم اعتماد به نیروهای خودی ، نفر برای سرکوب مردم کم میآورند و جلاد کهریزک را پیش از موعد مقرر آزاد می کنند.تا بکمک این دو(مجتبی و رئیسی) جهت قلع و قمع مردم بشتابد.

-وقتی جلاد جدید زندان اوین ،جایی برای نفس کشیدن برای زندانیان اسیر و در بند دیکتاتور(خامنه ای)باقی نمیگذارد ورسما قوانین موعود جهنم را در اوین جاری می سازد.

-وقتی هر نوع تجمعی علیه نظام تلقی شده و تنها در طی دوره رئیسی،بخاطر زهر چشم گرفتن و ترساندن مردم ،دهها هزار ایرانی باتهامات واهی و خیالی،ناپدید یا زندانی میشوند.

یعنی:

ترس و وحشت،سرتاپای نظام را فراگرفته،از فردای خود بیمناک اند،شب و روز آرام و قرار ندارند.به یک ساعت بعد خود اطمینان ندارند.به جه خواهد شد مبتلایند.وقتی بجای حل و فصل مسائل،مصائب و مشکلات مردم با زندان و شکنجه،به پاک کردن صورت مسئله می پردازند. و وقتی آخرین وصیت عمو مانوک علیه ولاد مخوف روس،با استقبال هزاران مبارز راستین ،در داخل و خارج مواجه شده، خود را برای تظاهرات در مقابل سفارت روس در تهران وبقیه جهان آماده میسازند.و وقتی به قول عمو مانوک ،ترامپ شیر دل ،نیزدر چنین موقعیتی، گلوی نظام را محکم گرفته و رژیم در حال خفه شدن است:

یعنی و نتیجه:

همه انقلابات بزرگ تاریخ در چنین اوضاعی شکل گرفته و ایران و فرزندان راستین آن نیز می روند. که در چنین ایامی یک بار و برای همیشه تکلیف خود را با نظام اهریمن روشن ساخته، سرنوشت خود را رقم بزند.همه تظاهرات کوچک و بزرگ و مقاومت ها از ابتدا تاکنون ،علیه این چند نامرد خبیث حاکم،بخاطر این امر بوده و به گرد تا بگردیم وارد مرحله نهایی شده و اینکه .وعده ما در تظاهرات ملی در روز ایکس (خواهیم گفت چه روزی) در سرتاسر ایران 80 میلیونی

ما ملاهای حاکم را بخاطر ویرانی ایران نمی بخشیم.اما محاکمه می کنیم.
پیام واصله:دیدیم که علیرغم مشاطّه گری و محلل بودن مکرون برای حفظ نظام،بار دیگر،آمریکا پشت این بساط پلید را به خاک مالید.رژیمی که در مقابل ارباب خارجی به خاک ذلت،التماس،گدایی،ذبونی افتاده،چگونه جرات می کند ،تمام قدرت اهریمنی نظامی امنیتی سرکوب اش را علیه ما بسیج کند.ما نیز عزم کردیم پشت تتمه این بساط را به خاک بمالیم.با چشمان خود دیدیم که در مقابل اجنبی باد هوا و طبل توخالی اند.احضار ارباب،اجابت فرمان ارباب،با شتاب بسوی ارباب رفتن و زانو زدن در مقابل امثال مکرون را به چشم خود دیدیم.ما که قصد و شیوه مدنی برای عبور ازین پلشتی را داشتیم.چون دیدیم انتقام این نوکری و شکست از ارباب خارجی را از ما ملت می گیرند.از جمله سحر نازنین ما را مجبور به خودسوزی نموده،خسرو ما را در فارس زیر شکنجه کشته،زندانی در حال مبارزه با دوسرطان جسمی وسرطان مبتلا به نظام بدخیم را بحال خود رها کردند. تا بی دارو و درمان بمیرد....و اینکه هیچ ایرانی در هیچ کجای این خاک از دست این رژیم آسایش ندارد.ازخنده ما وحشت دارند.از برد ما در المپیک میترسند.نخبه های ما را می کشند.پاک اندیشان و خردمندان را سر به نیست می کنند.از بستنی خوردن دختران این مرز و بوم به هراس می افتند.شکست ستون دین شان به تار موی نازنینی وابسته است.در نتیجه عزم خود را جزم کردیم که انتقام بگیریم.علاوه بر تکوین و تکمیل شیوه و برنامه های مبارزاتی خویش سرانجام امروز تهیه و گردآوری اسناد جنایات جلادان نظام را باتمام رسانده، در سه نسخه،یکی در داخل و دو مجموعه در خارج ،به امانت گذاشتیم .تا در روز موعود جنایتکارانی چون طائب قاتل ترانه موسوی، تا مجتبی خامنه ای جرثومه دزدی و فساد و توطئه و جنایت را ،به میز محاکمه بکشانیم.اگر شانس بیآورند و در داخل به چنگ بیافتند. در همین جا و در غیر این صورت و متواری شدن ،از طریق پلیس بین المللی دستگیر و به دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت، حواله شان میدهیم.استقراراسناد مزبور در محل امن ، بخاطر انتخاب یکی ازین دو شیوه در مقابل ماندن یا فرار این جانیان است.پرونده قریب به سیصد تن ،بعلت ارتکاب به کشتار جمعی و جنایات مشابه،قابل ارجاع به دادگاه مزبور اند.لیست قریب به سه هزار نفر در داخل و تعدادی در خارج از مزدوران نظام،شامل شکنجه گران قاتلان و آدم کشان و بالاخص تحکیم کنندگان پایه های قدرت این دیکتاتوری مطلقا مفسده،از جمله این محموعه اند .تا در روز موعود در دادگاههای ملی و بین المللی مورد محاکمه قرار گیرند.این افراد اگر تا روز موعود مزبور توبه نموده پشیمان گشته به مردم پیوسته و اقداماتی در جبران نوکری رژیم بکنند، که در سرنگونی نهایی وکم هزینه تر نظام موثر باشد.آغوش ملت برویشان باز خواهد بود.این اسامی عبارت اند از:
1- روسای دادگاههای انقلاب در تهران و شعبات آن در شهرستانها
2-اما جمعه های سرتاسر کشور
3-مامورین مخفی رژیم در پوشش لباس شخصی ها بعنوان نامرد ترین حرام زاده ترین مزدوران رژیم که در بین مبارزین نفوذ کرده یا در تظاهرات به میان مردم آمده و درست در حالی که مردم بنا به تجربه مبارزاتی امنیتی پشت به دوربین ها علیه رژیم شعار میدهند.اینها در این لحظه از روبرو توسط تلفن همراه عکس و فیلم میگیرند.تا بعدا در تاریکخانه های ارواح خبیثه خود، مبارزین را شناسایی کنند.
4-خوشبختانه پروسه شناسایی شکنجه گران در زندانهای نظام به کمال رسیده،اینها بی وجدان ترین نامرد ترین و حرامزاده ترین و خونخوارترین وحوش نظام اسلامی بوده و ما در تهیه لیست آنها در تهران و شهرستانها و زندانهای معروف تا کوچک،با مشکلات زیادی مواجه بودیم.اغلب این وحوش اسم مستعار داشته و در جامعه بصورت افرادی نرمال و معمولی بسر میبرند و به ظاهر شبیه آدمها هستند.خوشبختانه از طریق اکیپ های چند ... نفره و همکاری .... و هزاران زندانی سابق و لاحق (اعم از غیر سیاسی و غیره ... و با تشکر ازین قهرمانان ملی اما گمنام بخاطر همکاری نزدیک صیمانه ،صبورانه و بسیار زمان گیر و خسته کننده و..) چهره این شکنجه گران قرون وسطایی-عصر حجری و مزدوران جادوگر قبیله(ولی فقیه)از طریق ترسیم و تطبیق و تایید چند نفره از زندانیان به طرق معتبر و برابر اصل توانستیم.لیست خود را تکمیل نماییم.
5-مزدوران سپاه بسیج امنیتی اطلاعاتی انتظامی و نیروهای باصطلاح ارزشی بیت رهبری وابسته به مجتبی خامنه ای(توضیح بیشتر و گزارش کامل درین مورد را به بعد از پیروزی موکول می کنیم فقط باین نکته مهم بسنده می کنیم.که در پی تحقیقات و اقدامات متعاقب آن و ادامه روند تهیه لیست جنایتکاران باین حقیقت پی بردیم .که انسان های خوب با وجدان وطن پرست، همه جا یافت میشوند و اینها در مقابل سربازان شرور امام زمان وابسته به نظام - سربازان گمنام مردم دوست و وطنپرست ملت ایران هستند.)
توضیح:چون عادت به چکیده و گزیده گویی دارم .پیام مفصل مزبور بزحمت، اما با دقت در سطور بالا خلاصه شد.نسل جدید ،جهت بیان مقصود ،به لغات و تعابیری مجهزند .که من بسیار یاد میگیرم.اما در انعکاس آن سعی می کنم.به نثر و محاوره معمولی بسنده کنم.(مثلا وزیر خارجه آمریکا را اینطوری نام میبرند... پومپئوی چون تانک ( منقجر کننده و له کننده رژیم با دوازده فرمان بت شکن) ,... و اینکه چقدر این نسل جدید زیبا دانا خردمند و توانا هستند...بخاطر این نسل و توانایی هایشان هزار در صد مطمئنم این رژیم بدست توانای این عزیزان بزرگ در یک روز مهمی که خود تعیین می کنند، رفتی است.

ما فرانسه را،بخاطر تحمیل رژیم اسلامی به ایران،روسیه را برای تجزیه ایران، و ملا های حاکم را ،بخاطر خرابی ایران،نخواهیم بخشید.
پیام واصله: با انتصاب عامل کشتار جمعی تابستان 67 بریاست قوه قضائیه و افزایش صد چندان سیاست مشت،چکمه و گلوله،علیه ملت در بند و اسیر روز مرده گی ،جهت تحمیل یک زندگی برده وار، مبارزین ایران ،چون فضا بسیار اختناق آمیز و مطلقا بسته است.در حال ذخیره انرژی مبارزاتی خویش و بررسی و بازیابی تجربه مبارزاتی گذشته، تا دیماه 96 با نقاط قدرت و ضعف آن ،حتی ذخیره غذا و مواد ضروری و نیز تدوین برنامه های مربوطه و بروز کردن سر لوحه اقدامات آتی می باشند.بدلیل حساسیت نظام به توئیتر و فیس بوک ..و لو نرفتن جزییات نقشه راه مبارزه نهایی ،هم اکنون اعلامیه اقدام عملی برای مقابله نهایی ،از طریق دیدار رو در رو و گوش به گوش.....و سرانجام از طریق پیامک ( خلاصه و حذف نقاط کلیدی و محرمانه آن) دست بدست میگردد.ملاها همچون کشیشان قرون وسطی ،از خرافاتی که باقته اند.کلید درب بهشت را، بسیار گران و به بهای جان، به ملت، در جهنمی که از ایران ساخته اند می فروشند .که برای کفار،مجرمین،جنایتکاران در جهنم وعده داده شده و قوانین این جهنم را .با شدت تمام علیه ملت اجرا می کنند.بالعکس تمام وعده هایی که به بهشتیان داده شده،با کشیدن حصارهایی در اطراف قصر های خود اما مشرف به کوخ های هشتاد میلیون ایرانی در زندانی به بزرگی ایران یک جا جمع آورده بهشت موعود را درین قصر های فرعونی و برج های نمرودی مهّیا کرده اند.ایران را اسیر یاوه ها ،توهمات،خیال بافی های کویری صحرایی مردگان 14 قرن پیش با تبدیل ایران شبیه زاد و بوم آن مردگان یعنی صحرای بی آب و علف،خشگ و لم یزرع نموده،مرده پرستی را با خانه های طلایی شان،جایگزین خدا پرستی نموده اند.بیش از 90 در صد بودجه و در آمد ملی،صرف تکریم و حفاظت از استخوان مردگان و متصدیانی که امور این استخوان ها و اجرای توهمات آنها را بخود اختصاص داشته،میگردد.در حالیکه در هه کشورهای دنیا،علم و دانش،تفکر و تعقل ،وجدان و خرد،قانون وعدالت ، عاطفه و عشق، به همه موجودات زنده حتی گیاه و نبات،در راستای رفاه و آسایش بشر،شب و روز تلاش می کنند.در ایران ما،خیال بافی های ریس قبیله و جادوگرش را با آب و تاب در هاون می کوبند و جهنم واقعی را با قوانین دوزحی بطور شبآنروز و درهر دقیقه و ثانیه پیاده می کنند.کاسه صبر مردم لبریز و سنگ صبورشان ترک بر داشته در حال انفجارند.مکرون و پوتین اربابان این نظام نابخرد حرف اول و آخر را در ایران ولی فقیه می زنند.به پشتوانه اطاعت رهبر ازین دو بجان ایران ما افتاده در حال تکه پاره کردن منابع ملی و تمامیت ارضی کشورمان هستند.این آخرین اخطار ما به رژیم ددمنش انیرانی است.به گرد تا به گردیم در چند قدمی ما و شما انیرانیان است. این بار ما تصمیم میگیریم. هیچ قدرتی نمی تواند در مقابل اراده ملت خشمگینی که دیگر چیزی ندارد از دست بدهد حتی وطنش را به صلیب کشیده اند.بایستد.این بار نوبت ماست.که اراده ملی میهنی خود را به دشمنان داخلی و خارجی تحمیل کنیم. درسی بدهیم که تا جهان باقی است.به یادگار از ایران و قوم ایرانی زنده و جاوید بماند.همانطور که از کوروش بزرگ نیای ما ایرانیان بیادارگار مانده است.
توضیح- نقشه راه مبارزه نهایی،منضم به این پیام نبود.

راز بقای رژیم ،گروگانگیری-باج خواهی،در خارج،ترفند اصولگرا-اصلاح طلب در داخل،و پاشنه آشیل اش،زور است و بس.
1-رژیم بعد از گروگانگیری انسانها و اخیرا کشتی ها،اکنون به باجگیری برجامی متوسل شده و تهدید می کند.اگر اروپا،تعهدات برجامی اش را، انجام ندهد،گام سوم نقض تعهدات برجامی اش را ،اجرا می کند.
2-رژیم در داخل ،با تکرار و تشدید دزدی و فساد،غارت و شرارت،شناعت و شقاوت،رذالت و حقارت،نوعی عادت ذهنی و در نتیجه بی تفاوتی،در مقابل همه فجایع بشری،در مردم ایجاد کرده و مدعی است .که از طریق اصلاح طلبان حکومتی،می توان،باندهای مافیایی-گانگستری درون رژیم را،اصلاح نمود.
در مورد اول،دفتر مکرون ریس جمهور فرانسه،با صدور بیانیه ای اعلام نمود.وی در گفتگو با روحانی،از وی خواسته است.به تمام تعهدات برجامی وفادار و در برقراری صلح و امنیت در خاورمیانه اقدام نماید.در مورد دوم نیز،رژیم با سیاست استالینیستی،آنچنان جو رغب و وحشت در داخل ایجاد کرده،که هیچ جنبنده ای،جرات نفس کشیدن نداشته،در مقابل با اعطای امتیازهای حداقلی،از جمله وعده باز کردن درب استادیوم های ورزشی بروی بانوان،یا دادن نوعی امتیاز به تاسیس کلاس های زبان مادری به آذری ها و کردهای ایران ... و مسائلی ازین قبیل،که فقط ذره ی از درد های جامعه را تسکین می دهد و نه معالجه،زمینه را بار دیگر برای شستشوی اذهان عمومی و وادار ساختن مردم به شرکت در انتخابات اسفند ماه فراهم سازد.تا آنرا خرج مشروعیت خود در خارج نماید.
اینکه چرا مکرون ،برای حفظ برجام و بهبود روابط رژیم با آمریکا تلاش می کند و چرا اروپایی ها به رژیم باج می دهند،عقلای جامعه بین المللی از جمله هنری کسینجر، در تعجب اند و اینکه چرا اروپا فکر نمی کند. که تهدید رژیم در مورد کاهش تعهدات هسته ای،آخرش عبور از خط قرمز های آژانس بین المللی انرژی اتمی و روبرو شدن با مصوبه ها و اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد است و بس.در نتیجه چه لزومی باین همه باج دهی ها ؟!
در مقابل ،به گل نشاندن ماشین جنگی رژیم در سوریه و عراق از سوی اسرائیل،حاکی از این است.که رژیم فقط زبان زور را می فهمد و اینکه چون آمریکا و اسرائیل،با رژیم،روابطه سیاسی ومراوده با مقامات رژیم ندارند.در نتیجه مورد مغز شوئی مستقیم مقامات رژیم قرار نمی گیرند وهمچون مکرون ها، در دام پروژه بد و خوب و گروگانگیری و باجگیری نمی افتند.
بنظر عقلای قوم در داخل و جامعه بین المللی ،تنها با زور می توان رژیم را شکست داده ،آنرا به زیر کشید.هم در صحنه خارج و هم در صحنه داخل.