آثارونتایج حمله تروریستی اخیر رژیم به دانمارک
- تشدید خشم مردم،دولت و پارلمان و نهادهای مدنی-رسانه ای دانمارک،برای آنچه که نخست وزیر دانمارک از آن (حمله تروریستی در خاک دانمارک)نام برد.که یاد آور تکرار تروریسم نازی ها در دانمارک بود.
- کلید خوردن طرح تحریم های جدید در اتحادیه اروپا علیه رژیم و در حال مطالعه بودن اقدامات دیگر..که مقامات دانمارک برتحقق آن تاکید نمودند.
-تضعیف نهایی لابی رژیم (خانم موگرینی و چپ های دیگر...) درین اتحادیه و افزایش پروسه اجماع اروپایی (همچون اجماعی که در مقابل نازیسم هیتلری در جنگ دوم بود )علیه شرارت ها و خود رژیم (به عنوان ملیجک دشمنان سنتی اروپا یعنی روسیه و...).
- دولت نروژ و انگلستان اولی بخاطر بیطرفی و عدم عضویت در اتحادیه اروپا،دومی بخاطر خروج ازین اتحادیه،همکاری های سیاسی اقتصادی نزدیکی با رژیم تهران داشتند.نروژ در شناسائی و لو دادن تروریست رژیم،نقش عمده ای ایفا نموده و باین ترتیب به جناح مخالف رژیم در جهان پیوست.انگلستان نیز بعلت قدرت افکار عمومی و رسانه های جمعی در اروپا و انزوایی که پس از خروج از اتحادیه بدان دچار شده،سرانجام مجبور است در هر نوع پروسه اجماعی علیه رژیم،شرکت نموده و همکاری نماید.
- دانمارک در اتحادیه اروپا،به جناح طرفدار دکترین ترامپ علیه رژیم نزدیک است.با همفکران خود درین اتحادیه ،مجموعه اتحادیه و نهادهای آنرا به اتخاذ موضعی واحد و مشترک علیه رژیم و پیوستن کامل ونهایی به طرح ترامپ هدایت خواهد نمود.(حمله تروریستی رژیم در خاک این کشور بهترین بهانه را برای انجام این اقدام داده است.)
-وقتی مقامات دانمارک در آستانه 13 آبان و تحریم های ساختار شکن علیه رژیم تاکید می کنند که (ما با همپیمانان خود از جمله اتحادیه اروپا، علاوه بر افزایش تحریم ها،اقدامات دیگری، علیه شرارت های رژیم انجام میدهیم) به معنی این است.که اتحادیه در آستانه حصول به این اجماع بود و اقدام تروریستی رژیم در دانمارک ،بهانه این اجماع و اقدام ، را بمراتب افزود.
نتیجه آن که: هم اکنون سه مجموعه مخالف رژیم شکل گرفته،که پروسه حلقه محاصره رژیم را تکمیل نموده است. از جمله کلید خوردن اتحاد جمعی و یکی شدن این سه اتحاد علیه رژیم 1- ائتلاف نظامی عربی 2- ائتلاف امنیتی منامه 3- اجماع نهایی آمریکا-اتحادیه اروپا،علیه رژیم.باین ترتیب اجماع جهانی علیه این فرقه تبهکار و میدان میلیونی مردم ایران،کار این رژیم را بک سره خواهد نمود.پایان این بساط اهریمنی کلید خورد

ملت ایران در هفتم آبان ،با دستان خالی بدون بودجه و امکانات ،اما مشت های گره کرده ،متحد و اراده ای پولادین،با عبور از همه موانع،درست یک روز قبل از مراسم اربعین رژیم، در عراق،با رسوایی ها و بودجه و خرج های میلیاردی اش، پیروز میدان مبارزه شد. این پیروزی بر ملت ایران و همه ی اهربمن ستیزان و انسان های آزاده این کره خاکی، خجسته باد.
-از چند روز قبل بخصوص 24 ساعت قبل از مراسم بزرگداشت هفتم آبان ،از سوی مردم ایران،رژیم با یک تدارک جنگی پر هزینه و تا دندان مسلح،انگار که به جنگ آمریکا و اسرائیل میرود.تمام قدرت اهریمنی سرکوب اش را تجهیز و از همه ی شهرهای اطراف روانه پاسارگاد و جاده های منتهی(علیرغم کندن جاده ها و شن ریزی و خاکریزی و کندن سنگر ها و ایجاد موانع بتونی و کندن تابلوهای راهنمایی جاده ها ، یا سیاهپوش کردن ،انحراف مسیر در تابلوها و..)به اطراف پاسارگاد نمود.ستاد جنگی و اطاق فکر ذلیل اش،ابتدا در کمال ناتوانی و زجری که از بیانیه هایش کاملا مشهود بود.به التماس از مردم افتاد.همزمان هر چه را در چنته قدرت و اماکانات اهریمنی اش داشت.جهت محاصره پاسارگاد (لبه جلوئی منطقه نبرد ملت با ضحاک زمانه) بکار برد.لابد اگر بمب اتمی هم داشت پاسارگاد را با چند بمب اتمی محاصره اتمی میکرد.آیا اینهمه تلاش رسوا و مذبوحانه ،پیروزی ملت 80 میلیونی ایران بر چند ده نفر اهریمن پیر و علیل و اهریمن زاده هایشان نیست؟ و اینکه: نه اینهمه ،بلکه حتی اگر یک نفر ازین دیوار آتشین غیر قابل عبور و نفوذ دشمن، وارد پاسارگاد میشد.آیا بنمایندگی از یک ملت مصمم هشتاد میلیونی و پیروزی ملت بر دشمن نبود؟ این روز، بار دیگر ثبت تاریخ شد.تا پیروزی نهایی ،فقط یک گام دیگر، با میدان میلیونی ،باقی نیست.

تی سایبری خود را ،با اختصاص حقوق و دستمزدهای های نجومی ،در داخل و خارج ،تجهیز کرده ،علیه فرشگرد و اعضا و طرفداران و حامیان آن، با ارائه اسناد جعلی ساخته و پرداخته شده ،درنهادهای امنیتی نظامی سپاهی بیت رهبری، سّم پاشی نموده،برخی اظهار نظرهای منفی تعدادی از مخالفین رژیم را ،که تحت تاثیرتبلیغات دروغین رژیم، در پروسه ترور شخصیت نیروهای ملی-میهنی توسط این اطاق فکر و مزدوران سایبری اش ،از سوی این عده انجام گرفته ، مورد تایید و آگراندیسمان قرار داده،با رپورتاژ آگهی دادن به نشریات و رسانه های مطرح دنیا،علیه این برنامه ملی -میهنی شانتاژ خبری و شستشوی مغزی نمایند.3- رژیم جهت گرم نگهداشتن تنور حمام های خونی که در هلال شیعه ایجاد کرده،احتیاج به دلار دارد.اختصاص ناباورانه این مبلغ کلان در مقابل خنثی کردن عملیات آزادیخوانه یک سامانه ،حکایت از موفقیت فرشگرد و مورد استقبال قرار گرفتن نقشه راه آن ، از سوی جوانان کشور،که هفتاد و پنج در صد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.دارد.هم اکنون این جوانان با استفاده از سیستم ده - دهی یعنی هر نفر به ده نفر الی آخر ،این بیانه را دست بدست داده ،به اطلاع ملت ایران جهت آمادگی برای آن اقدام بزرگ و نهایی و حضور میلیونی در میدان ،میرسانند.وظیفه همه ایرانیانی که درد وطن و غم هموطن ، با هدف رهایی نهایی کشورمان ، ایران ،ازین بساط اهریمنی دارند.این است که در راستای خنثی کردن سّم پاشی های اطاق فکر رژیم،بیانیه زیر را، به هر نحو ممکن ،باطلاع آشنایان دوستان همسایگان،اعضای دور و نزدیک خانواده در داخل ایران ، اعم از شهر و روستا ،برسانند.

IRANREVIVAL.COM

Square

برای روز موعود آماده شویم میدان وِنسِسلاس در پراگ، میدان الکساندرپلاتس در برلین شرقی، میدان سرخ در مسکو، میدان نیکولا پاشیچ در بلگراد، میدان تحریر در قاهره، میدان ا...

در برنامه با مردم بانو زینا تهرانی سه شنبه 23 اکتبربه سئوالات مهمی از جمله سئوالات زیر پاسخ داده شد:
-ابعاد داخلی و خارجی اهمیت هفتم آبان، روز کوروش بزرگ و چرایی ضرورت شرکت میلیونی مردم در آن به هر نحو ممکن ( با توجه به شرایط داخل )،بعنوان یک اقدام کلیدی جهت نجات از وضع موجود و بساط اهریمنی-انیرانی....
-مسائل پشت پرده و چرایی این که فعالان محیط زیست این چنین کشته یا بطور بی رحمانه محکوم به اعدام میگردند.(پشت این خشم بی مهار و افسارگسیخته رژیم، چه اسراری نهفته است؟)
-دروغ های شاخدار رژیم و چرایی صادرات گندم و دارو(به قیمت تمام شده وارزان یا تقریبا رایگان) توسط آمریکا به ایران،علیرغم قطع روابط سیاسی و اینکه تحریم های ساختار شکن علیه اقدامات تروریستی و ماشین جنگی رژیم در منطقه می باشد و نه دارو و مصرف روزانه مردم.
-چرا شرایط و اوضاع و احوال داخل و خارج از کشور از هر لحاظ آماده تغییر رژیم است.
- و چند سئوال دیگر در مورد تحریمهای ساختارشکن بعد از 13 آبان، تغییرات درVOA،سامانه فرشگرد،اقدامت تروریستی رژیم در اروپا و..

https://www.youtube.com/watch?v=pUpyLfWiAD8&feature=share&fbclid=IwAR0_26I9pcBUYe9dL6MjdnkVWCaBzntULlz2Qk1nIUdL2tBeyxU2sW0vUqc

پاک کردن صورت مسئله برهان قاطعی که بعنوان عامل اصلی فروپاشی رژیم کار می کند.دو نمونه:
1-در داخل کشور: بسیاری از موسسات مالی ملکی و.. شرکت ها و مجتمع ها..از مسکن مهر تا پدیده شاندز و سکه ثامن و...بصورت قارچ گونه از زمان ملیجک رهبر قبل از روحانی تاکنون ،در راستای حمایت ازخانواده ها ،کارکنان متوسط وابسته به نهادهای قدرت از جمله نیروهای صف بسیج و خانواده آنها سر بر افراشتند.که اکنون با سونامی فروپاشی و ورشکستگی ناشی از دزدی و فساد نهادینه شده ، بلای جان رژیم گردیده و این نیروها که زمانی از رژیم طرفداری میکردند.به صف ملت در پروسه براندازی پیوسته اند.رژیم هر دولتمرد خود را که احساس خطر کرده به این وضع اعتراض ،یا رفع مسئولیت می کند ویرا برکنار و بجای وی یک مترسگ بله قربان گوی دیگری که متخصص پاک کردن صورت مسئله بجای رفع مشکلات است را جایگزین می کند. که تازه این اول ماجراست و ملت ایران بعد از بازگشت تحریم های ساختار شکن در آبانماه،شاهد ریزش بیشتر این نیروها و فروپاشی کامل این موسسات قارچ گونه شده و میلیون ها نفر دیگر به صف تظاهرات کف خیابانهای کشور خواهند پیوست.
2-در خارج از کشور:رژیم بیش از نود در صد از ذخایر ارزی باقیمانده خویش را کماکان صرف برنامه های استراتژیک خود در سیاست خارجی اش در عراق،سوریه،یمن،افغانستان،لبنان ...وتغذیه مالی و تسلیحاتی گروهای نیابتی- تروریستی خویش می کند.نشانه هایی هم از اینکه دست از این سیاست مداحله گرایانه-تروریستی بر داشته و از باز گرداندن این مخارج و هزینه ها و پولشوئی های ناشی ازین اقدامات ،به داخل کشور خبری نیست.بالعکس با تشدید این اعمال و خودکشی سیاسی بر خیل اقدامات علیه ادامه حیات خود می افزاید.بطور مثال بعد از لورفتن و شکست پروژه خود زنی در اهواز - میرجاوه ،بخاطر قربانی تروریسم نشان دادن خود.اکنون بجان نیروهای مردمی و افرادی اعم از خبرنگار یا فعال سیاسی و فرهنگی در اهواز و میرجاوه و زاهدان افتاده و نمیداند که با این کارش زمینه را برای شورش نهایی ملت علیه خود فراهم می کند.چون هر یک از این افراد دستگیر و زندانی شده، خانواده ها و هوادارانی در میان توده مردم دارند .که همه آنها را که شامل نود و نه در صد ساکنین محل هستند. علیه خود تحریک و تجهیز می کند.که حتی آدرس های غلطی و بمب های خبری و جیغ های بنفش ارباب انگلیس و مزدوران اش درین کشور نیز ره به جایی نبرده ،بالعکس با تشدید نفرت عمومی، وضع را در غایت امر علیه رژیم دو چندان تشدید و قیام سرتاسری و نهایی را نا خواسته بسیج عمومی می کند.هذیان ها و زور های دوپینگی از جمله برنامه اعلام شده برای پنجاه ساله آینده از سوی رهبر رژیم هم واقعیت عملی و اجرایی نداشته و تنها بعلت مسمومیت در مصرف بیش از حد این مواد بوده و حتی گفتار درمانی ملیجک اش نیز واقعیت نداشته، آخرین زور های بیخودی، در دقیقه نود است.خانه این بساط ،از پای بست ویران است و بس.آزادی وطن نزدیک است.

گزارش واصله:اتفاقی که در مرز ایران -پاکستان رخ داد.جبران شکست سناریویی است .که قبلا در رژه اهواز رخ داد وتروریست های نیابتی رژیم،جهت تحقق اهداف زیر، وارد میدان شدند :
1- به اقشار مختلف مردم اعم از رانندگان ،معلمان و.... و در مجموع کل ملت ، که علیه رژیم قیام کرده ،حتی روحانیون مخالف رژیم،این چنین تلقین کنند.که اگر ما نباشیم یا قدرت ما تضیف شود.کشور و ملت و مذهب شیعه(چون ایران در محاصره گروههای مسلح سنی است ) ،در امان نخواهد بود.
2- در صورت شکست این سناریو و تکرارقضیه شکست سناریوی اهواز ،برنامه مکمل این سناریو ها،همانطور که در سناریوی پاسگاه مزبور دیدیم .هر بار به شکلی،تغییر و تکمیل گردیده و مثلا از سوی طالبان در مرز ایران و افغانستان یا دیگر گروههای نیابتی رژیم در آنسوی مرزهای غرب و حتی شمال کشور ،تکرار خواهد شد.
3- این اقدامات ،از جمله تلاشهای مذبوحانه رژیم در آستانه آغاز تحریم های ساختار شکن از 13 آبان(روز اشغال سفارت آمریکا) می باشد.چون رژیم بخاطر دور زدن تحریمهای کاخ سفید، به اروپایی ها قول داده،حقوق بشر را بطور نسبی رعایت کند.تا اروپا و برجام ( مرحوم ) را در مقابل آمریکا از دست ندهد.مجبور شده در برابر رانندگان ..معلمان و... دست یه عصا راه برود.اما با طرح و برنامه دیگری همچون سناریوهای مزبور برای ترساندن مردم از قیام عمومی ، و همچنین پاکسازی سپاه از نیروهای مخالف ،وارد میدان شده،که عملیات تروریستی نیابتی مزبور از جمله این برنامه هاست.ملت نباید گول این ترفندهای شیطانی اطاق فکر رژیم،بریاست مجتبی ،با اجرای فرمانده سپاه ،را بخورد.
4 - هیچ گروه مخالف رژیم و لو مسلح در چنین موقعیتی نمی آید دست به اسلحه و این قبیل اعمال بزند. که هم باعث وحدت نیروهای(در حال ریزش) رژیم گردد و هم بهانه بدست رژیم بدهد. که خود را قربانی تروریسم جلوه دهد.
5- در مجموع این حادثه،جبران شکست کشتار اهواز است. که به اصطلاح به جدایی طلبان نسبت دادند. لطفا به همه اطلاع دهید گول نخورند.
توضیح: اقدام شد.

پیام واصله از داخل:لطفا به آقای مکرون اطلاع دهید.رژیم و لو به یک دلیل مهم زیر، رفتنی است.اینهمه آبروی فرانسه را نبرید.
1-وقتی دکتر مسلم نجفی، دارنده دکترای عمران مجبور به پذیرش شغل رفتگری در شهرداری کرمانشاه (که رئیس اش فقط مهر بر پیشانی دارد و تنها به اصول مذهبی آشناست) میشود.باین معنی است.که بطور حتم این رژیم رفتنی است. چون هیچ ایرانی، در جایگاه واقعی خویش قرار ندارد و ایدئولوژی یک مذهب خاص حرف اول و آخر را در ایران میزند.این یعنی آنارشی،فاشیسم و.....قرن 21 جایگاه این نوع رژیم ها نیست.
2- آقای مکرون ، وقتی شما بر خلاف نظر وزیر خارجه خویش ( که گفت ،وزارت اطلاعات رژیم پشت این بمب گذاری ناموفق بوده است.)، میفرمایید که :معلوم نیست چه جناحی در ایران برای توطئه بمب گذاری دستور داده است.شما بر خلاف جریان آب شنا می کنید.ما ترور ایرانیان ، از زنده یاد دکتربختیار،تا شهریار شفیق و دهها نفر دیگر از مخالفان رژیم در فرانسه را ،که بعلت تساهل مشابه حاکمان قبلی فرانسه ،بدست تروریست های رژیم مذهبی به قتل رسیدند و تحویل بدون مجازات تروریست هایی چون علی وکیلی راد.. تا انیس نقاش ،به رژیم حاکم بر ایران را،هرگز فرموش نمی کنیم.در ایران فقط یک جناح، قدرت را در دست دارد و بازی های ماکیاولیستی اصلاح طلب-اصولگرا یک ترفند امنیتی برای کلاه گذاشتن بر سر امثال شماست.
توضیح مهم: من و همکارانم ،هر بارکه اطلاعات موثق و مستند از مبارزین داخل دریافت می کنیم.بلافاصله نسخه ایی از آن را با ضمائم مربوطه ،در اختیار ادارات کل روابط عمومی و پروتکل وزارتخارجه کشورهای مهم و مطرح دنیا از جمله اتحادیه اروپا می گذاریم.اما به مصداق یک دست صدا ندارد.از هموطنان مبارز مقیم خارج ،که غم وطن و هموطن را دارند و خواهان سرنگونی این بساط اهریمنی و جایگزینی آن با نظام انسانی مردمی سکولار و حقوق بشری و متمدن هستند.تقاصا داریم.به کاری که ما می کنیم اکتفا نکنند و به هر طریق ممکن مقامات مهم و کلیدی دنیا از جمله همین ریس جمهورجوان سال فرانسه ،را از توطئه پلیس بد و پلیس خوب ،از سوی رژیم مطلع و رفع ابهام نمایند.مردم ایران در تظاهرات رفراندوم گونه میلیونی در بیش از صد شهر در دیماه گذشته بطور اجماع ملی این ترفند رژیم را با جمله اصلاح طلب-اصولگرا دیگه تمومه ماجرا،لو داده و مهر باطل شد بر این ترفند چهل ساله و خود رژیم زدند.باید باین قبیل رهبران در دنیا تاکید نمود :لطفا با این قبیل دوپینگ های ضد بشری این موجود خوانخوار -خطرناک و جنیایتکار ،را زنده نکنید.که اگر باین کار ادامه دهید این موجود خطرناک یک روزی بسراغ خود شما خواهد آمد.گول این رژیم شیطانی و ضد بشری را نخورید.

گففتگو با هفته نامه مهم دانمارک در مورد اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی
- حمله خود ساخته و خود پرداخته مسلحانه رژیم به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز و عملیات تروریستی دیگر در داخل و خارج،از فردای به قدرت رسیدن این رژیم در ایران،محور این گفتگو بود.
- قبلا با آلان سورنسن خبرنگار برجسته نشریه مهم دانمارک(کریستی داو بلده) گفتگو داشتم.وی اکنون خبرنگار نترسی در خطوط مقدم جبهه های جنگ با تروریسم در عراق سوریه افغانستان بمن غزه و..میباشد.در ماموریت مهمی بود.همکار جوانترش(مدس استای هوی) که خبرنگار هفته نامه (ویکند اویسن) هست را ،برای مصاحبه در مورد اتفاقات مهمی که طی سه هفته گذشته در دانمارک گذشت، معرفی نموده بود.
- حاصل سه و ساعت و نیم گفتگو،مقاله هفت صفحه ای 12 اکتبر مجله وزین Weekendavisen بود.این هفته نامه، معتبر ترین هفته نامه دانمارک بوده و (مدس) برای هر مطلبی که می پرسید و من پاسخ میدادم،مدرک و سند می خواست.این نشریه اعتبار بین المللی داشته، مورد مراجعه خبرنگاران دیگرمنطقه و اتحادیه اروپا ودیپلمات های مقیم و مقامات رده بالا و شخصیت های مهم کشور می باشد.
- هدف مدس همچون همکارش آلان،حقیقت یابی از آنچه که در اهواز و متعاقبا در دانمارک گذشت و دیگر عملیات تروریستی رژیم در گوشه و کنار گیتی بود.من و همکارانم در کمپین سفارت سبز اولین منبع خبری بودیم.که خود زنی رژیم در اهواز برای قربانی جلوه دادن خود را با استناد به مطالب و مدارک رسیده از داخل کشور،افشا کرده و زیر سئوال برده و خشم وحشیانه وغیر قابل کنترل رژیم را بر انگیختیم.بلافاصله سفیر دانمارک در تهران به وزارتخارجه رژیم فراخوانده و این اتهام زده شد.که اعضای کلیدی و دستور دهندگان این ترور در دانمارک اند و باید دولت دانمارک آنها را تحویل دهد.
- دو روز بعد از این احضار و رد این اتهام از سوی دولت دانمارک،پلیس امنیتی اسکاندیناوی رد پای یک زوج تروریست و ورود آنان به دانمارک را اطلاع داد.مرزهای شمال و جنوب کشور برای دستگیری تروریست های رژیم،بسته شد.هر اتفاقی که بعد از آن رخ داد،محرمانه است و من به عنوان شهروند دانمارک حق افشای هیچگونه اقدامات امنیتی کشور را ندارم.
- جمهوری اسلامی با جنایت(هلوکاست سینما رکس آبادان) زاده شد و از آنروز تاکنون ترور و وحشت و جنایت در ایران،همسایگان ایران و در جامعه بین المللی،از سوی این رژیم جهت صدور انقلاب کذایی و ضد بشری اش ادامه دارد.
- در توطئه خود زنی رژیم در اهواز(برای امتیاز گرفتن از اروپائیان و جامعه جهانی و به بهانه آن سرکوب اپوزیسیون ) بیش از 25 انسان بیگناه کشته و 53 نفر مظلوم دیگر زخمی شدند.خون این بیگناهان و مظلومان و کارمای این توطئه خونین بار دیگر دامن خون آلود رژیم را گرفت و در گفتگو با این خبرنگار لبه جلویی منطقه نبرد(همچون همکارش آلان علیرغم جوانی،خبرنگار مناطق جنگی با هدف مبارزه با تروریسم بین المللی است).خلاصه ای از اقدامات آدم کشی،تروریستی و تروریست پروری رژیم از فاجعه رستوران میکونوس تا قتل های زنجیره ای در خارج،بار دیگر،به اطلاع عموم رسید.در پاسخ به یک سئوال این خبرنگار شجاع که پرسید: چرا رژیم قصد ترور شما را دارد.گفتم برای اینکه،اپوزیسیون گام راسخی برای اتحاد مبارزین داخل و خارج از کشور با هدف براندازی رژیم و جایگزینی آن با نظامی مردمی سکولار و آزاد جهت ورود مجدد ایران به جامعه جهانی در ایجاد جهانی توام با صلح و آرامش و آسایش،گذاشته و رژیم قصد دارد با ترور امثال من،خللی درین مبارزه و نوعی ترس و وحشت و رخوت بین اپوزیسیون ایجاد کند.تا جرات نکنند با اراده ای پولادین و عزمی راسخ،با تنها دیو باقیمانده درین کره خاکی(عنوان مقاله و گزارش) مبارزه کنند.این گزارش با همکاری مشترک آلان و مدس به چاپ رسیده و مطالبی چون سرکوب مستمر در داخل،محوریت من در افشای برنامه اتمی رژیم برای اولین بار که اسناد آنرا از پاکستان (آخرین محل ماموریتم بعنوان دیپلمات)به غرب آوردم.چگونگی تجزیه ایران در شمال و جنوب کشور و.. از جمله مطالب مهم این گزارش می باشد.

تقدیم به رانندگان کامیون که اراده ، اتحاد و راست قامتی شان،کمر رژیم را شکست.
اخیرا افتخار دیدار با تعدادی از جوانان وطن که جملگی بعد از فاجعه 57 بدنیا آمده اند.نصیب ام شد.خلاصه آنچه که آموختم:
-اعتصاب این عزیزان برای اولین بار سرتاسری بوده و تا آخر ایستاده اند.رژیم آچمز شده و از سرکوب آنان و عواقبش و اینکه با یک انفجار خشم ملی در حمایت از آنان مواجه گردد.وحشت دارد.
-رمز گونه گفتند:گفتمان مذهبی حاکمیت محدود است به راس هرم قدرت و خانواده های آنها و چون همه ی رسانه ها را در دست دارند.افراط گونه بزرگ نمایی میکنند.که در بطن جامعه واقعیت ندارد.گفتمان واقعی وغالب در جامعه مخالف آن چیری است.که حاکمیت میگوید و تبلیغ می کند.ما حلقه های ارتباطی از ستاد تا صف و بالعکس داریم .که اگر یکی ازین حلقه ها را حاکمیت قطع کرد. برای آن روز مهم و سرنوشت ساز،جایگزین های متعدد برای تماس و اقدام مشترک داریم.
-هر فردی درین جمع وظایفی دارد.که روز به روز،حول آن هدف عالی و مشترک (آزادی ایران) نو به نو می شود.آخرین آن،تشکیل حلقه هایی ،برای یافتن ستم دیدگانی است. که احتمال خود کشی دارند.ما خود به سراغ آنان میرویم.موفقیت ها چشمگیر بوده،در حال اشاعه این حلقه ها و خاتمه این فاجعه ، در جامعه و تبدیل آنان به قهرمانان ملی ،در مبارزه با رژیم، هستیم.
-برای اولین بار طی این چهل سال، جامعه حهانی را همگام با خود برای آن تغییر نهایی و بزرگ ،می بینیم.اطمینان داریم.در تحلیل آخرشان،همه و همه در پشتیبانی از ما،گوی سبقت را از یکدیگرخواهند ربود.یا حداقل به آمریکا، می پیوندند.
-بدیهی است.که عقل اقتضی می کند.به خود و توانایی های خویش متکی باشیم:..کس نخارد پشت من،جز ناخن انگشت من..ما منتظر چراغ سبز.... نخواهیم بود.در روز موعود اقدام می کنیم.هر بار با گامهای راسخ تری به آن روز نزدیک میشویم.لحظه موعود در پیش است و ما بیصبرانه منتظریم در اولین قرصت ممکن وارد میدان عمل شویم.
-آنچه اتفاق می افتد این است: آری به اتفاق جهان می توان گرفت.اما، ما جهان را نمی گیریم.فقط ایران مان را پس می گیریم.ما مصمم و مطمئنیم.
توضیح1- اصطلاحات رمز دار و حرکات دست و کلمات کد واری داشتند.که گاها بکار میبردند و من می دیدم که همه متفقا مخالف یک نظر با موافق یک اقدام اند. زبان جدیدی که در دنیای جدید ،عامل وحدت آنان و ارتباط شان در حرکت به سوی یک هدف مشترک برای رهایی ازین بساط و حصول به آزادی است.
توضیح2-موافق تحریم اند(پول صدور نفت فقط خرج قدرت خود و عمالشان در منطقه میگردد.حتی یک در صد آن نصیب ما ملت نمیگردد) معتقدند که تحریم یعنی ذخیره شدن این سرمایه ملی( بجای آتش افروزی) جهت نوسازی آتی توسط این نسل و نسل های بعدی و اینکه جامعه جهاتی برای مبارزه با این سرطان بدخیم دو حربه دارد.اول تحریم دوم جنگ و می پرسند آیا بهتر نیست این غده بدخیم با تحریم و قیام ملی جراحی شده از بین برود؟

اگر حماسه دیماه حضور میلیونی در بیش از صد شهر بود.حماسه مهرماه عدم حضور در بیش از صد شهربود.

-اعتصاب بازاریان در بیش از صد شهر از جمله جزایر ایران در خلیج فارس(قشم)کمر رژیم را شکست.

-اگر در دیماه چند شهر مهم و کلیدی غایب بودند.این بارهمه ی شهرهای کلیدی با بستن مغازه ها ،وارد صحنه شدند.

-مهمترین درس مبارزاتی،این بار،ورود رسمی قشر مهم و کلیدی کشور در پشتیبانی و اتحاد با اعتصابات کامیونداران بود.

-شاهرگ و شبکه حیات اقتصاد داخلی رژیم  بدست مردم افتاد و اینکه ،سرانجام سقوط رژیم کلید خورد.

فقط یک گام تا رهایی کامل و نهایی باقی است.که آنهم با بستن شاهرگ حیاتی نفت در آبانماه کلید می خورد.

این چند سطر با مشورت و اطلاعات قهرمانان مقیم کشور و بنا به توصیه آنان،قلمی شد.

..این مبارزات مدنی کماکان و در چند شهر دیگر ادامه دارد.ترس و وحشت ،سرتاپای رژیم را،فرا گرفته است.

SvarVideresend

عضویت قاضی کاوانا در دیوانعالی آمریکا ،درسی که مافیای قدرت بعد از جنگ جهانی دوم ،باز هم مردود شد.
تمامی ماشین مافیای سنتی قدرت اعم از کارتل ها تراست ها رسانه ها و..از جنگ دوم تا روی کار آمدن پرزیدنت ترامپ،که این بساط را به هم زد.با همه ی توان و قدرت خود،تجهیز شدند .تا این عضویت را ناکام سازند.از تیم اوباما در پشت صحنه تا پیرزنان و وکلای در آب نمک خوابانده شده،از نیویورک تایمز تا سی ان ان و تمامی بساط شایعه پراکنی مافیا،همه و همه زامبی-ملاوزیون (با آن وکیل ریشوی بد سگال ،بد اندیش و توطئه گر پول پرست ) شدند.اما چه سخت ،چه زیبا، و چه درس آموز، باز هم شکست خوردند.آیا درس میگیرند؟! آیا بعد از اینهمه شکست از بالهای خیال باطل و جهان غیر واقعی که برای خود ساخته اند،پیاده میشوند؟!.چرا هنوز خواب اند و نمی خواهند یاد بگیرند.که کشتی بان را ناخدای (قدر قدرت) دیگری است.؟! در انتخابات پیش رو نیز، پیروان ناخدای جدید کاخ سفید پیروزاند.این انتخاب را باید تبریک گفت.ملا های حاکم بر کشورمان،بشدت ترسیده و در حال حبّ جیم خوردن اند.از سوی کاخ سفید ،یک کوزه زهر پر از زهر(رعایت قوانین متمدن جهانی) در مقابل شان گذاشته شده و باید مرتب جام زهر بخورند.تا چیزی ازین بساط باقی نماند و کره زمین از آلایش فاشیسم و نازیسم مذهبی و آخرین سرطان بد خیم، جراحی شود.کارمای جنایات بیشمار رژیم بد جوری به جانش افتاده اند.

کشف رمزآنچه که در استادیوم ورزشی تهران گذشت و گفته شد.
توضیح ضروری-این مطلب،که توسط مبارزین داخل نوشته شده،با ضمائم مربوطه،به دو مقصد عالی ارسال شد.تا بدانند حقیقت ماجرای استادیوم ، چه بوده است.
1-هدف خامنه ای بعد از قیام میلیونی مردم علیه رژیم،پس از کودتای انتخاباتی هشتاد و هشت ،با گفتن ..جسم معلولی دارم...ایجاد ترحم و بر افروختن خشم بسیجیان اش بود.
2- از چند روز پبش ناگهان با افزایش نیروهای نظامی انتظامی لباس شخصی بسیجی امنیتی در تهران،این تصور در اذهان ایجاد شد.که خبری هست.
- دو روز قبل از سخنرانی در استادیوم،انتقال شبانه نیروها با خود روهای دولتی در مسیر استادیوم،نشان میداد که اگرقرارست اتفاقی رخ دهد.از استادیوم شروع خواهد شد.
- دوستان از شهرستانها تماس گرفته و می پرسیدند.آیا خبری هست؟ در پاسخ مگر چی شده؟توضیح میدادند.دارند بسیجیان را جمع می کنند.مثل اینکه قصد دارند اینها را بشکل انبوهی،به جایی ببرند.
- دو روز قبل، از اطراف استادیوم سر و صدای تمرینهایی بگوش میرسید.بالدارهای نظامی زیادی در حال پرواز رفت و برگشت در آن منطقه بود.(آدمی را به یاد کودتای پینوشه علیه آلنده که از استادیومهای ورزشی استفاده کردند می انداخت).ورود و خروج به منطقه اطراف استادیوم ممنوع و توسط نظامیان قرق شده بود..در آخرین تحلیل باین نتیجه رسیدیم.کودتایی در پیش هست و دارند تمرین می کنند.ما نیز با اطلاع به همه و فراخوانی همه نیروها، آماده ضد ضربه زدن نهایی شدیم.
3-اما روز حادثه و سخنرانی رهبر رژیم(تکرار: من جسم علیلی دارم با ادبیاتی دیگر و تاکید دوباره به آتش به اختیار)معلوم شد.اینهمه تدارک و بگیر و به بند و هزینه و خرج های میلیاردی،برای جمع شدن اعضا و مزدوران هرم قدرت بود. که کاملا معلوم شد .در مجموع با خامنه ای و این نهادها و بیت اش،مجموعا حتی یک در صد جمعیت کشور را نیز تشکیل نمیدهند و در اقلیت مطلق، بسر میبرند.
نتیجه:همچون رژیم های طالبان ،صدام،قذافی و..تلاشی مذبوحانه برای نمایش قدرت ،در آخرین روزها و لحظه ها ،توام با اعتراف خامنه ای ،به وضعیت فلاکت بار باخت باخت رژیم ،در دقیقه آخر و اینکه کفگیر در همه ی زمینه ها به ته دیگ رسیده ،بود.بوی غلط کردم و التماس به آمریکا ،در لا به لای این سخنرانی شنیده میشد.دستور دو باره آتش به اختیار به بسیج (لطفا همچون دفعه پیش به دادگاه رسیدگی به جنایت علیه بشریت اطلاع دهید.چون خامنه ای دستور شلیک آزاد داده است......اقدام شد.)،عزم ما را برای خاتمه این بساط اهریمنی هزار چندان نمود.اطمینان راسخ پیدا کردیم ،شما عزیزان در خارج، که ده در صد مردم ایران را تشکیل میدهید و بخاطر تبعید در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته و ایران مان از خدمات شما محروم شده ،بزودی همدیگر را می بینیم و به اتفاق جشن پیروزی ملی میگیریم.

نقش سرنوشت ساز پیمان مودت ایران و آمریکا وآثار خروج آمریکا از آن:
1- خمینی آن را کاپیتولاسیون(قضاوت کنسولی) خواند و تنور آتش انقلاب را بکمک چپ های اسلامی(شده)شعله ور نمود.
2-جرج بوش بخاطر این پیمان به رژیم بعنوان یکی از سه محور شرارت حمله ننمود.
3-با لغو این پیمان از سوی آمریکا،دست و بال آمریکائیان جهت هر گونه اقدام علیه رژیم باز تر شد.
نتیجه:بازنده اصلی شکایت رژیم به دیوان لاهه علیه آمریکا،علیرغم خرج و لابی گری و نیز ریاست قاضی مسلمان (بنا به گزارش واصله از مبارزین داخل)،خود رژیم بود.این رای مشورتی بوده و ضمانت اجرائی نداشته و تا ده سال قابل تعلیق است.اما برابر قوانین بین المللی ناظر بر پیمانهای دولتی،از روز لغو پیمان مزبور، فقط یکسال اعتباردارد.این یک سال هم مانع از اقدام آمریکا جهت اجرا و تحقق منافع ملی اش نخواهد شد.

چرا رژیم در مرحله آچمز است و با یک کیش مات میشود؟
- تسلیم رهبران کره شمالی و ونزوئلا در مقابل ترامپ و تنها ماندن رژیم در سیستم روابط بین الملل و فشار حداکثری به رژیم از سوی حلقه قدرت در آمریکا،باضافه بند بازی های اروپا،با رژیم بخاطر امتیاز گرفتن از آمریکا،برجام اروپایی- جمهوری اسلامی را،خنثی کرده،همین مسئله (دل ارباب چینی روسی اروپایی را نشکند)دست رژیم را بسته،نه پای پیش دارد ، نه پس و سخت آچمز شده است.در چنین حالتی در عالم سیاست(قهر ملی و خشم خارجی از غملکردهای رژیم) تنها یک راه باقی می ماند: آن هم ،مات شدن نهایی رژیم است.که سرانجام و به همین زودی ها،رخ میدهد.
- تمامی قوانین تا سیستم اداری اجتماعی فرهنگی اقتصادی و اقدامات نظامی امنیتی رژیم،برای حفظ یک در صد جمعیت کشور(طبقه حاکم)،علیه نود و نه در صد بقیه،تنظیم شده و اجرا میشود.در نتیجه در مهمترین لحظه تاریخ این آخرین دیکتاتوری مذهبی در جهان ،همه چیز یخ بسته و به بن بست مطلق رسیده است.همه ی شان از کوچک و بزرگ میدانند.که رفتنی اند، و گرنه ایران ما در صدر کشورهایی قرار نمی گرفت. که عمده ثروت ملی اعم از مالی وپولی آن که شامل هزاران میلیارد دلار میشود.بجای سرمایه گذاری در کشور،در حسابهای بانکی و موسسات مالی و ملکی راس هرم قدرت در خارج سپرده و منجمد نمی شد.
- اگر رشد اقتصادی دهه آخر قبل از فاجعه ملی 57 ادامه میداشت.اکنون کشور ما جزو پنج قدرت اقتصادی دنیا شده بود.رژیم بجای اینکه مشکل مردم را حل کند.صورت مسئله را با سرکوب پاک می کند.در نتیجه خشم ملی روی هم انباشته شده و اکنون به مرحله فوران انفجاری و مرگ رژیم فرا رسیده است.