۱۳۹۹ تیر ۴, چهارشنبه


همه چیز در ایران خبر از کره شمالی کردن امور میدهد و انجام تدابیر،سنگر و موضع گیری نظامی،برای تحقق این امر
این اقدامات،در عین حال،نشان دهنده ترس و وحشتی است.که سر تا پای رژیم را فراگرفته،رفع آن را، در صحنه آرایی تبلیغات نظامی،اعدام ،ترور و... می بیند.تنگ تر کردن حلقه خودی ها،موجب اوج ریزش ها، اوج نارضایتی ها، در مجموعه قدرت گردیده باعث هجوم بیشتری از عناصر رژیم ،برای خرید خانه،آپارتمان و املاک دیگر،درخارج بخصوص در ترکیه،برای روز مبادا شده، که در ضمیر ناخودآگاه خود،وقوع حادثه را حتمی میدانند.ضمن تشدید اختناق و سرکوب در داخل کشور،پروسه توهین و نسبت دادن انواع و اقسام سناریو ها،به مبارزین،توسط ارتش تروریستی سایبری و سربازان گمنام  و شرور امام زمان،بیش از هر زمان دیگر در طی این چهار دهه،افزایش یافته، کار به جایی رسیده، که پدر زنده یاد پویا بختیاری،بعنوان سمبل مقاومت و شجاعت،مورد حملات بیشمار و ناجوانمردانه این دیوان و ددان مزدور قرار گرفته است.از جمله تدابیر ضد بشری  این گروه خبیث ،علیه ملت عبارتند از:
آغاز محاکمه دستگیر شدگان آبان ماه گذشته،همزمان با به آنتن رفتن پروسه اعدام سه زندانی سیاسی، بریدن انگشتان دست سه نوجوان در ارومیه ،باتهام گرسنگی و دزدیدن نان ،بازداشت خبرنگاران،فعالان دنیای مجازی،تشدید حملات هکر های وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، در بیم و امید نگه داشتن بدنه کارگری کشور،با تعویق چند ماهه دستمزد آنان،با هدف خنثی کردن هر نوع خیزش آنان،بخاطر قساوت نان و نیازهای اولیه و روز مره،از جمله بلاتکلیف گذاشتن دوباره کارگران نیشکر هفت تپه،با شش ماه تعویق حقوق،دستگیری فله ای اقشار مختلف جامعه از معلمان تا کارگران و کشاورزان،بعلت فعالیت های سیاسی و به آنتن دادن محاکمه برخی از آنان،برای ایجاد جو وحشت، درین قشر و خانواده های آنها،سرگرم کردن ملت با محاکمات قلابی در داخل و دنبال نخود سیاه فرستادن اپوزیسیون خارج، با قتل یک جلاد فراری،با انگیزه ایجاد وحشت تکرار پروسه قتل های زنجیره ای،اینها و دهها جنایت دیگر یعنی قانونی کردن جنایت(مجلس تصویب می کند.سپاه اجرا می کند) مجلس فرمایشی امنیتی سپاهی انتخاب شد.تا به دستورات(حکم حکومتی) خامنه ای و پسرش،صورت قانونی بدهد.مجلس یازدهم برای کنترل فضای مجازی و فیلترینگ تصمیم می گیرد و سپاه با دستگیری هزاران نفر اجرا می کند.مجلس روی یک موسسه خیریه کمک به تهیدستان،خانه به دوشان ،دست می گذارد.پاسدار نجات رئیس موسسه آدم کشی ثارالله،مدیران آن را دستگیر،موسسه را پلمپ و ده هزار نفر را بیکار و دهها هزار نفر را بی خانمان و پریشان میکند.تبدیل شدن قوه قضائیه، تحت زعامت رئیسی ،جلاد کشتار جمعی تابستان شصت و هفت، به یک قوه سلاخی و کشتارگاه عمومی انسانهای بیگناه در ایران ، با اعدام ها و پر کردن زندان ها، از کارگران بخصوص فعالان کارگری،بخاطر درخواست شان به حصول حداقل حقوق و امکانات معیشتی. کشتار عمدی و کرونایی مردم با سیاست های غلط و تعمدی و بالعکس ارائه آمار قطره چکانی یک در صدی، از آنچه که در عمل در جامعه ایران می گذرد .که  باید نوعی نسل کشی ملت ایران ،به حساب آید.
نتیجه آنکه:یک حکومت نظامی اعلام نشده، در کشور حکمفرماست.نظر به اینکه، همه نهادهای رژیم را ،یک گروه تروریستی، بنام سپاه پاسداران،مدیریت می کند. رژیم و ملت ایران ،در مقابل هم قرار گرفته اند.آبان گذشته،سرنوشت رژیم را رقم زد(تروریست اعلام شدن سپاه از سوی جامعه جهانی) و ملت با از دست دادن بیش از  پنج هزار تن از بهترین فرزندان خود، مانند پویا بختیاری ها،باین نتیجه رسید، که در حال جنگی نابرابر ،با یک رژیم ضد بشری و  سپاه تروریستی اش است.که آمادگی های ویژه مردمی را ، برای نهایی کردن پروسه سرنگونی رژیم، می طلبد.جنگ رژیم با ملت ،بعلت تنگ تر شدن حلقه قدرت و پیوستن نیروهای خارج مانده ازین حلقه ، به ملت ،پیروزی نهایی ملت را، در پی خواهد داشت.این را اخیرا همه دنیا بخصوص اروپایی ها  ،تحت فشار و افشاگری های جامعه مدنی خود ،متوجه شده و تغییرات عمده ای را، در نوع عملکردشان،در مقابل رژیم آغاز کرده اند،که آن را می توان، همرنگی با نظریات ترامپ در پیوستن به مردم ایران و نبستن شرط ،روی اسبی که مرده یا در حال موت است ،خلاصه نمود.منتها اروپایی ها، برای اقدام و اجماع جمعی علیه رژیم ، با استفاده از مکانیسم شورای امنیت،نیازمند حداقل رای ممتنع چین و روسیه اند.که اگر فراز و نشیب هایی در رفتارشان و عملکرد شان احساس می شود.بخاطر انجام تاکتیک هایی است.که جهت حصول به هدف نهایی یعنی همرنگ کردن آن دو، در حذف رژیم می باشد.نوبت ملت، برای مهر باطل شد زدن بر رژیم، فرا رسیده است.

۱۳۹۹ خرداد ۳۱, شنبه


چرا دفاعیات نماینده جمهوری اسلامی در جلسه محرمانه شورای حکام مسموع نشد و رژیم محکوم گردید؟
سه سئوال و تفکر غالب درین مورد ،عبارتند از:
الف- آیا جلسه حضوری و محرمانه ،بخاطر مطلع نشدن مردم ایران،از یک فاجعه اورانیومی، در دو مرکز مورد نظر آژانس ،برای بازرسی و حقیقت یابی بوده،که رژیم می خواهد آن را، از مردم ایران مخفی نگهدارد؟(و گرنه،هر یک از اعضای شورای حکام ،می توانند ،اسرار این جلسه را، در اختیار کشورهای دوست، قرار دهند).
ب-این همه اصرار و پافشاری و مقاومت، در مقابل بازرسی آژانس ،بخاطر چه بود و چیست؟!، از دو حال خارج نیست: یا به بازرسان ،اجازه بازدید، از مراکز مزبور داده میشود.که اگر چیزی یافت نشود.باید دلیل این همه عناد و انکار،بطورمستند و علمی، ثابت گردد.در غیراینصورت و یافتن آثار رادیوم،بلافاصه و بدون فوت وقت،قضیه به شورای امنیت،ارجاع میشود.
پ- این سناریو، قبلا بکمک ارباب، تنظیم شده ،تا رژیم ،در غایت امر، خود را قربانی اطلاعات غلط و نادرست (مثلا از سوی اسرائیل) اعلام نموده، تا زبان اش ،به آژانس و دیگران دراز و در نتیجه طلبکار هم بشود.که در اینضورت،باز آژانس و دیگران،خواهان بررسی دقیق تر و مجدد این موضوع،خواهند شد.که چرا رژیم، چند ماه اجازه بازرسی، از این مناطق مشکوک را، نداد و اینکه، آیا قصد مظلوم نمایی داشته، تا کسب امتیاز نماید؟ که احتمال دارد ، در صورت تحقق این امر ،یعنی پروسه دروغ و کلک ،جهت کلاه گذاری بر سر جامعه جهانی و خرجی ،که در شرایط کرونایی ،برای نشست اخیر آژانس گذاشته ،به اتهام توطئه علیه این جامعه،تحت تعقیب نهادهای مربوطه، اعم از شورای امنیت و مجمع عمومی (قطعنامه اتحاد برای صلح ) قرار گیرد.حقیقت یابی نهایی، در همه این موارد ،منجر به اجماع و اتحاد جامعه جهانی ،با مردم ایران ،غلیه این بساط دروغ و فساد ،خواهد شد.

۱۳۹۹ خرداد ۲۹, پنجشنبه

چرا رژیم نگران افشای اطلاعات محرمانه در جلسات ویدیویی شورای حکام بوده و خواهان جلسه حضوری شد؟
در پی اعلام نقض تعهدات پادمانی(بخشی از پیمان ان پی تی ،برای راست آزمایی از سوی بازرسان آژانس انرژی اتمی ،مبنی بر اینکه عضو در حال تولید بمب اتمی نیست)توسط رژیم ، از سوی آژانس اتمی و اعتراض تروئیکای اروپا،نشست شورای حکام ،از دوشنبه تا کنون بعلت شرایط کرونایی ، به صورت مجازی انجام گرفت. قبل از سفر هفته جاری وزیر خارجه رژیم ،به مسکو،در اعتراض باین امر، تهدید به خروج از ان پی تی(پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی) نمود.که همتای روسی ظریف ،وی را ازین امر منصرف نموده و وی طی اظهاراتی ترامپ و خروج از برجام را ،مسبب این امر توصیف نمود.که در عین حال ،نشان دهنده این بود. که روسیه ،همزمان با جلب رضایت رژیم،بخاطر نیاز به دوستی با ترویکای اروپا ، رای ممتنع، به قطعنامه مزبور، خواهد داد.
در پی چهار روز جلسه مجازی،ابراز نگرانی رژیم ،از افشای اطلاعات محرمانه، در جلسات ویدیویی شورای حکام،موجب گردید،به دنبال مخالفت چین ،با صدور قطعنامه علیه رژیم(یعنی قطعنامه محکومیت رژیم در حال تصویب بود. که چین به داد رژیم رسیده و از ارجاع پرونده به شورای امنیت جلوگیری نمود) شورا ناچار گردد، برای رای گیری نهایی ،درباره قطعنامه محکومیت رژیم، درخواست جلسه حضوری نماید.
اگر در جلسه حضوری، شورای حکام به تنبیه رژیم ،رای ندهد و مصوبه ای به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع نشود.باین معنی است. که رژیم تسلیم شده و آماده خوردن جام زهر دیگری، برای بقای خویش است.اما اگر رژیم تسلیم نشود.بدین معنی است. که در آستانه آزمایش اولین بمب اتمی است ( وقتی آلمان به عنوان یار غار رژیم، نگرانی خود را ،از اقدامات رژیم در راستای تولید بمب اتمی، اعلام می کند .یعنی به اطلاعاتی دست یافته که کاملا مستند است).با توجه به تنگ تر شدن حلقه قدرت، با مجموعه ای، از یاران نزدیک مجتبی خامنه ای و حول محور وی، بنظر میرسد، همزمان با اعلام رهبری وی، اولین بمب اتمی شیعی آزمایش شود. تا شاید همچون رهبر کره شمالی،به پشتوانه بمب اتمی، تسلط وی بر اوضاع و نیز قدرت بی چون و چرای رهبری وی( به خیال خود) بیمه گردد.اگرهم نگران سخت تر شدن اوضاع و تحریم ها نیستند، به خاطر این است، که خود وی و پدرش، بقدر کافی پول نقد، برای عبور از بحران را ، جهت کارهای روزمره کشور دارند.اگر چنین شود.یعنی آغاز پایان رژیم ،که بطور حتم ،هم از نظر داخلی و هم جامعه بین الملی ،رقم میخورد.

۱۳۹۹ خرداد ۲۶, دوشنبه

معنی و مفهوم توبیخ و تنبیه دیپلماتیک جمهوری اسلامی
نظر به اینکه بعد از چند بار اخطار آژانس انرژی اتمی،رژیم تهران به دستور بازرسی از دو مرکز مشکوک اتمی پاسخ نداد.اتحادیه اروپا طی قطعنامه ای ،خواهان تنبیه دیپلماتیک رژیم از سوی شورای حکام آژانس گردید.این اجلاس فوری بوده و قطعنامه مربوطه تا آخر هفته جاری،به تصویب اکثریت آرای شورای 35 نفره حکام میرسد.عواقب این امر برای رژیم،بسیار سنگین و از مرحله احضار سفرا تا تعطیلی سفارتخانه ها و حتی قطع روابط سیاسی در نوسان خواهد بود.قبلا کشورهای اروپایی دوبار در سالهای 1992 و 2012(ماجرای کشتار رستوران میکونوس و حمله به سفارت بریتانیا در تهران) سفرای خود را از تهران احضار و روابط دیپلماتیک را به حداقل رسانده و چند کشور از جمله ایتالیا تا مرحله تعطیلی سفارت پیش رفتند.در اواخر عمر رژیم صدام نیز،وی در پی فراخوان سفرای خارجی از بغداد،تعدادی از خانواده های خارجی را، از بیم بمباران بغداد گروگان گرفت.که همین امر بعد ها ،باعث اجماع علیه تنبیه نهایی وی و فروپاشی رژیم اش گردید.
این توبیخ و تنبیه، از احضار سفرا ،تا قطع روابط سیاسی شروع شده و در صورت عدم اجابت درخواست از سوی عضو یاغی، به اتمام حجت ( ultimatum) منتهی می گردد.وسیله دیپلماتیک اتمام حجت تکلیف می کند، که طبق خواسته عنوان شده عمل شود وگرنه دولت یاغی آماده پذیرش عواقب آن و در نهایت تنبیه نظامی باشد. حتی در صورت لجاجت عضو یاغی، می تواند پروسه اخراج ،تعلیق عضویت از سازمان ملل مطرح گردد.که در آن صورت ،با توصیه مجمع عمومی ،به شورای امنیت،برابر اصل پنج فصل دوم منشور ملل متحد، دولت یاغی از سازمان اخراج و بقیه اقدامات بر اساس اصل چهل دوم فصل هفتم (تنبیه نظامی) منشور ملل متحد، رقم زده میشود.

۱۳۹۹ خرداد ۲۳, جمعه

بن بست رژیم و دو بحران مشروعیتی که،سرانجام رژیم را، رقم میزند.
وحشت رژیم از بحران مشروعیتی، که در داخل با آن مواجه بوده و بزرگترین ترس کنونی اش، شورش یک ملت هشتاد میلیونی خشمگین جان به لب رسیده ایی است. که
رژیم دیگر چیزی ،برای ادامه زندگی ،برای آنان باقی نگذاشته است.
بن بست صدور انقلاب و بحران دخالت های منطقه ای، که هم اکنون تامین هزینه آن،تبدیل به بار گرانی،برای بودجه رژیم و اقتصاد ورشکسته و فروریخته آن شده است.
این دو بحران ،با طرح جدید کنگره آمریکا، در تشدید بمراتب بیشتر و مرگ آور تحریم های رژیم و تروریست هایش،همزمان گردیده است.این تحریم ها، شامل همه دستگاههای مرتبط با رهبر رژیم،نیروهای نیابتی،شامل حزب الله ،حوثی ها، حشد الشعبی ...و برنامه های اتمی،موشکی، صدا و سیما شامل بنگاههای سخن پراکنی رژیم در خارج،منابع مالی خامنه ای،کشتیرانی جمهوری اسلامی، تشدید تحریم های نقض حقوق بشری و اضافه شدن مسئله گروگانگیری به آن،کانال مالی اروپا با رژیم( اینستکس) و تحریم عناصر کلیدی رژیم ،خواهد بود.
بنظر میرسد: در دو راهی مرگ و زندگی،رژیم چاره ای جز لبیک گفتن ،به پیشنهاد اخیر ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نداشته باشد.که گفت: رژِیم برای انجام معامله بزرگ با وی، منتظر نتیجه انتخابات آمریکا نباشد. زیرا وی برنده این انتخابات بوده و اگر قبل از نوامبر (ماه انتخابات) معامله صورت پذیرد، نتایج بهتری حاصل می گردد.بدیهی است،پذیرش (خوردن جام زهر های دوازده گانه، بعلاوه یک،یعنی همه موارد مذکور) و یا عدم پذیرش این پیشنهاد،نتیجه واحدی در پی خواهد داشت: حذف این بساط مرگ و نیستی و شرارت ،از ایران ،منطقه و جهان.

۱۳۹۹ خرداد ۱۸, یکشنبه


پاسخ به چند سوال مهم روز: آتش سوزی های زنجیره ای،خامنه ای و جورج فلوید،دعوت ترامپ به مذاکره،نگرانی سازمان بین المللی انرژی اتمی،کرونا،کمک به ملت ایران
آتش سوزی های زنجیره ای در 11 شهر با 240 آتش سوزی- در کجای دنیا این همه آتش سوزی،در دشت و دمن و جنگل و مزارع کشاورزی،باغات و در نقاط مختلف پایتخت کشور و چند شهر دیگر،آن هم با فاصله اندک مدتی رخ میدهد؟! این فقط در ایران ماست.که حاکمیت با آتش زدن های عمدی اموال عمومی،به نفع خود و علیه منافع ملی،اقدام می کند.ایجاد جو رعب و وحشت و حس بی پناهی و بی کسی در بین مردم،آنهم در شرایط کرونایی ،همچنین پاکسازی برخی مناطق از آثار تشعشعات اتمی - باضافه این که : چون در شرایط تحریمی،مافیای حاکم،همچون گذشته،به منابع پولی و مالی مفت ، ارزان ، رایگان دسترسی ندارد.با آتش زدن عمدی این مناطق، زمینه را برای تصاحب اراضی ارزان این مناطق،جهت بهره برداری های اقتصادی شخصی گروهی و مافیایی فراهم میسازد.
خامنه ای و جورج فلوید - فرصت طلبی از مرگ یک انسان،اشگ تمساح ریختن با مواضع مسخره و خنده دار،علیه تظاهرات آمریکا و مصادره به مطلوب به نفع خود و به زیر سوال بردن فرمان آتش به اختیار اش در افکار عمومی جهان،که این اشک تمساح نوعی تسکین به خود و لاپوشانی ترس و وحشت و نوعی دلمشغولی با پیش بینی غیرارادی است. که در شورش نهایی ،مردم ایران، این بار، کار را تمام خواهند کرد.شاهد این مسئله هم بمباران دیجیتالی-توییتری مردم ایران علیه وی و تمسخر و محکوم کردن جنایاتی است. که در زمین و آسمان و دریا مرتکب شده واین واکنش مردم، یک قطره از دریایی است .که در تظاهرات ساختار شکن پیش رو و با شعارهای از هم اکنون قابل پیش بینی،علیه وی و رژیم اش به عنوان بدخیم ترین دیکتاتوری تاریخ بشریت ،یک دست و یک صدا،انجام خواهد شد.
ترامپ و دعوت به مذاکره - هر دولتمردی برای پیشبرد منافع ملی، یک استراتژی هدف دار در نظر دارد. که تاکتیک هایی را برای حصول به آن هدف در نظر میگیرد.وقتی در پی مبادله زندانیان،دعوت به مذاکره می کند.در واقع متحدین خود را قانع می کند. که بارها دعوت به مذاکره نموده ولی رژیم آن را رد کرده،که نتیجه این امر اجماع متحدین علیه رژیم میباشد.برایان هوگ هوشمندانه قطره ای ازین دعوت به مذاکره را، خلاصه نموده است: اگر تحریم تسلیحاتی رژیم تمدید نشود.با استفاده از مکانیسم ماشه،تحریم های سازمان ملل را، برمی گردانیم.
نگرانی آژانس بین المللی انرژی اتمی - وقتی آژانس می گوید ،رژیم همه بندهای توافق هسته ای را ،نقض نموده و بجای 200 کیلو، یک و نیم تن،اورانیوم تولید و ذخیره کرده و سطح آن را از سه و نیم ،به چهار نیم درصد غنی تر نموده، یا مانع ورود بازرسان ،به دو سایت مشکوک به فعالیت های اتمی شده ،نشان از مصوبه ای است .که عنقریب در محکومیت رژیم در شورای حکام آژانس،صادر و به شورای امنیت، ارجاع خواهد شد.
کرونا - رژیم از کرونا، به عنوان ابزار و با اغتنام از هر فرصتی، اعم از اپیدمی عمدی و برخی شل کن سفت کن ها،برای جلوگیری از هجوم میلیونی، به خیابانها استفاده می کند.هدف متحد و مرکزی رژیم ،ایجاد همه نوع مانع، در مقابل خیزش ناگهانی و غیر قابل کنترل و ساختار شکن میلیونها مردم جان به لب رسیده است.چه با آتش سوزی های عمدی چه با ویروس کرونا و...
کمک به مردم ایران - با توجه به رخدادهای مهمی که ملت ایران پشت سر گذاشته و تجربیاتی که کسب کرده و نیز روند تسریع امور در شرایط جاری و پی بردن به بازی های جهانی و شناخت بازیگران در صحنه،مصممانه، برای سرنگونی این دیکتاتوری بد خیم اراده نموده است و چون در تاریخ کمتر دیکتاتوری با پای خود قدرت را ترک کرده و اغلب اوقات مردم ،ولو با کمک معنوی ازخارج، دیکتاتور ها را ،سرنگون نموده اند.این بار نیز اطمینان حاصل است. که بعلت درد مشترک و شرارت های رژیم در داخل و خارج ،با آغاز خیزش همگانی نهایی،ملت ایران، پشتیبانی جامعه جهانی را در کنار خود خواهد داشت.

۱۳۹۹ خرداد ۱۳, سه‌شنبه


اگثر بازیگران رژیم،پنالتی گرفته،اخراج شدند.اکنون نوبت ماست،که متحدا،گل پیروزی را بزنیم.
درد دلی از روی صدق و صفا با مخاطبین آشنا : با توجه به بمباران خبری رسانه های بیشمار رژیم،در ناامید کردن و تحقیر مردم و اینکه این رژیم تا ظهور مهدی ماندنی است و کسی نمیتواند، آنرا سرنگون کند و نظر باینکه در تمام سالهای حضور در وزارتخارجه،اغلب دستورالعملها و بخشنامه های اداری،حول ایجاد یاس و نا امیدی، احتلاف افکنی بین مردم در داخل و اپوزیسیون خارج بود.در نتیجه در طول تمام سالهای تبعید،این قلم،همواره سعی میکرد،نور امیدی بر دلها به تاباند،تا همه مطمئن گردند.که این بت نیز همچون بت های دیگر..صدام،قذافی و...شکستنی است.یاس و ناامیدی قوای آدمی را تخدیر و می سوزاند.از فرد ناامید و پاک باخته هیچ کاری ساخته نیست. یا به مواد مخدر پناه میبرد. یا سرانجام خود کشی می کند.باید نور امیدی در دلها زنده باشد، تا عشق به زندگی و امید به فرداها موجب گردد. کمر همتی بسته و سرانجام گل آزادی،شکفته شود.من و همکارانم به هزار و یک دلیل میدانستیم و میدانیم .که این رژیم رفتنی است و تاکید ها ،همواره برای روشن کردن نور امید بر دلهای مایوس و به بن بست رسیده بود.اخیرا دوستان وفاداری که طی این سالها با من بودند و هنوز هم هستند .صحبت از چگونگی اتحاد،رهبری واحد و شکل مبارزه اعم از تاکتیک و استراتژی و ستاد یا شورای مبارزاتی می کنند.که عمدتا در جملات زیر خاصه میشود:
یک رهبری خردمند و کاریزماتیک و همکاری خرد جمعی با وی ضروری است. تا موجب سازماندهی و انسجام هر چه بیشتر نیروها و گسترش پشتیبانی های مردمی، اعم از داخلی و خارجی گردد و الا خیزش های مردمی همانطور که در دیماه 96 و آبانماه 98 (و قبلا هم) دیدیم،بدون رهبر و بدون اطاق فکر به ثمر نمی رسد و اینکه هیچ خیزش و انقلابی بدون یک رهبری واحد و تشکیلات منظم وفراگیر وفادار، به نتیجه مطلوب نائل نمیگردد.
رژیم وحشی و تا دندان مسلح است.مردم فاقد این دو حربه اساسی رژیم اند.با دست خالی نمی توان ،برین توحش قرون وسطایی ،غالب شد.باید متقابلا تجهیزگردید و پاسخ دندان شکن داد.
ضمن تایید این دو نکته مهم و ضرورت تحقق آن، بخصوص دفاع مشروع در مقابل تهاجم وحشیانه مزدوران رژیم ،برای میان بر زدن مبارزه و حصول هر چه زودتر به نتیجه ،یعنی سرنگونی این بساط انیرانی،کماکان تاکید دارم که:
برای رهایی افغانستان و عراق رهبرانی،در خارج ساخته و پرداخته شد(کرزای و چلبی) که نتیجه اش، تداوم اختلافات و کشتار بیرحمانه در سالهای اولیه بود.هر دو کشورهم مورد حمله آمریکا قرار گرفت .تا زمینه برای این دو رهبر فراهم گردد.نتیجه آن شده ،که هنوز در افغانستان، طالبان با دولت مرکزی در جنگ اند و در عراق نیز،هنوز یک دولت مستقر و تثبیت شده و مستقل و متحد روی کار نیآمده و مشکلات و خونریزی ها، همچنان ادامه دارد.
برای لیبی بعد از قذافی، نیز رهبرانی خلق شد.که نتیجه آن ادامه جنگ داخلی تا کنون است.در مصر سرانجام ارتش ،به داد مردم در مقابل تهاجم اخوان ها رسید و در اتحاد شوروی تا روز آخر، رهبری و تشکلی برای مبارزه نبود.مثالهای دیگری می توان ذکر نمود.همچون سرنوشت نیکلای چائوشسکو، که تا روز آخر در روماني، قدرت مطلقه داشت .اما در یک روز ،بدون رهبری و تنها با یک خیزش ساده و اندک مردم ،در۱۹۸۹ دستگیر و اعدام شد.که حاکی ازین است ، بسیاری از تحولات و تغییرات مهم در دنیا،بدون تشکیلات یا رهبری و تنها با یک قیام چند صد تا چند هزار نفره ،شکل گرفته است.
تعدادی سئوال می کنند.که چرا شاهزاده ،رسما و علنا ،اعلام رهبری نمی کند.پاسخ می تواند این باشد. که اعلام رسمی و علنی این رهبری، باغث میشود، رژیم هر کسی را ،که از نزدیک وزارت اطلاعات ،یا اطلاعات سپاه رد میشود و مثلا نگاه چپ و کچی باین دو ساختمان می کند. بلافاصله باتهام وابستگی یا همکاری با شاهزاده،دستگیر و به بدترین شکلی مجازات نماید.اما وقتی شاهزاده اعلام می کند: وظیفه من زمانی خاتمه می یابد .که مردم بتوانند در یک رفراندوم ، به نظام مورد علاقه خود رای دهند.آیا این تعهد به معنی قبول رهبری حداقل، تا مقطع عبور از رژیم، شامل دوران انتقالی و تا اعلام نتیجه این رفراندوم، برای تحقق نوع حکومت مورد علاقه اکثریت مردم نیست؟
تاکنون دو تشکل شورای گذار و دولت در تبعید، شکل گرفته ،یا در حال شکل گیری است.که در اولی تعدادی از نیروهای ملی میهنی، در کنار برخی گروههای تجزیه طلب، یا فدرالیست حضور دارند و امید وافری است. که در لحظه موعود، این نیروها ،مانع تحرکات جدایی طلبان گردند و الا مردم ایران ،جواب هر تجزیه طلبی را، با شدت و حدت خواهند داد. دولت در تبعید هم،علیرغم مخالفت اکثریت گروههای اپوزیسیون،به هر حال با استقبال عده ای از مبارزین و گروههایی در داخل و خارج ،مواجه شده و چه بسا ممکن است.در آن لحظه موعود،نقش مثبتی به نفع تمامیت ارضی و نیز تشکل و اتحاد نیروهای داخل و خارج ایفا نموده ،برای تشکل نهایی،درخواست شناسایی دوفاکتو(ناقص) از مجامع بین المللی نموده ،تجربیات خود را ،در اختیار یک دولت فراگیر با شناسایی دوژوره (کامل) در داخل بگذارد.با این شناسایی کامل، حفظ تمامیت ارضی کشور،تضمین و حرکات جدایی طلبی، در نطفه خفه میشود.
آنچه که احتمالش قریب به یقین میرسد. این است، که بعلت فرهنگ و تاریخ چند هزار ساله ایران و فراز و نشیب های تاریخی، که در همه آنها پیروزی نهایی ،با ملت متحد ایران،بخاطر جمع شدن مردم حول رهبری واحد بوده، این بار نیز( با شعار ملی اتحاد، براندازی، رفراندوم) ،در آستانه این تحول مهم (بن بست مشروعیت و قحط الرجال رژیم ،که در مجلس پادگانی،راهزنی،مافیایی بی اختیار و مترسک رهبری ،متبلوراست) ،همین پروسه رهبری واحد و اتحاد ملی،سرنوشت کشور و ملت را، در یک بزنگاه مهم و تاریخی ،ولو این بزنگاه یک شبانروز،اما با یک رهبری مشترک باشد ،بنفع منافع ملی میهنی رقم زند