نتیجه دعوت به اعتصاب کارکنان وزارتخارجه و صنعت نفت:
چند روزی است.با خود کلنجار میروم.که پاسخ اینهمه سئوال وارده در خصوص دو بیانیه ای که در مورد دعوت به پیوستن کارکنان شرکت نفت و وزارتخارجه ، بعنوان دو شاهرگ حیاتی قدرت داخلی و خارجی رژیم،به مردم از سوی کمپین سفارت انجام شد.چه بدهم.بدیهی است.تماس هایی،هم با من و هم همکاران دیگرم در کمپین انجام گرفت.اما نگرانی و دل مشغولی مهم،این بود وهست.که چگونه آنرا گزارش کنیم.که اینهمه نهادهای امنیتی نظامی اطلاعاتی بسیجی سایبری سرکوب،سوء استفاده نکنند.یا خدای ناکرده،کسی آسیب نبیند.نظر باینکه کار ما از روز اول جمعی و مشورتی است.با توجه به چند مشورت،آنچه را که تاکنون انجام گرفته و در آینده انجام خواهد گرفت..بنا به توصیه عزیزی،پاسخ را از میان دهها صفحه ای که رسیده،بدین شرح،خلاصه می کنم:
1- در راستای جلوگیری از هر گونه کم کاری و اعتصاب و ترس رژیم از بستن شیرهای نفت توسط کارکنان صنعت نفت و گاز کشور،کارکنان این صنعت،عمدتا از نیروهای باصطلاح ارزشی و صد در صد وابسته به رژیم،برگزیده شده اند.اما پاسخ این بود: ما نیز قطره ای از دریای ملت ایران هستیم.وقتی می بینیم.بر خلاف انتظار ،حاصل رنج ما به قیمت رنج مضاعف مردم،به دله دزدی و زندگی اشرافی و فساد و فرار آقایان خلاصه میشود.وجدان ما به ما نهیب میزند.که در تلاش مردم به تغییر این اوضاع،سهیم باشیم و بخاطر مشتی مال دنیا،آنها را تنها نگذاریم.که در موقع اش،این کار(اعتصاب و بستن شیرهای نفت و گاز) را خواهیم کرد.
2-خلاصه جمع بندی آنچه که از کارکنان وزارتخارجه دریافت کردیم.این است:..کار آقایان(خامنه ای،روحانی،ظریف و..) شده،نوشتن مشق سیاه مشکلات و گرفتاری های مردم در تخته سیاه مدرسه کلک و دروغ های شاخدار رژیم و شرح و بسط و دلسوزی و اشگ تمساح ریختن به حال مردم و سپس پاک کردن آن با تخته پاک کن و دادن وعده و وعیدهای محال و غیر ممکن به مردم و سپردن بقیه کارها دست نیروهای سرکوب که جلو شورش مردم علیه این بساط را بگیرند.چون دیدن فقر و گرفتاری اکثریت قریب به اتفاق مردم و مقایسه زندگی آنان با مردمان دیگر کشورهای جهان،وجدان ما را معذب و روحمان را افسرده می کند و خود را شریک جرم این مصائب و مشکلات فرض می کنیم.در نتیجه برای جبران آن، ما نیز در کنار مردم و با آنها هستیم و در اولین فرصت نیز اقدام (اعتصاب) می کنیم و..فعلا باین مختصر بسنده می کنم تا بعد..
چند روزی است.با خود کلنجار میروم.که پاسخ اینهمه سئوال وارده در خصوص دو بیانیه ای که در مورد دعوت به پیوستن کارکنان شرکت نفت و وزارتخارجه ، بعنوان دو شاهرگ حیاتی قدرت داخلی و خارجی رژیم،به مردم از سوی کمپین سفارت انجام شد.چه بدهم.بدیهی است.تماس هایی،هم با من و هم همکاران دیگرم در کمپین انجام گرفت.اما نگرانی و دل مشغولی مهم،این بود وهست.که چگونه آنرا گزارش کنیم.که اینهمه نهادهای امنیتی نظامی اطلاعاتی بسیجی سایبری سرکوب،سوء استفاده نکنند.یا خدای ناکرده،کسی آسیب نبیند.نظر باینکه کار ما از روز اول جمعی و مشورتی است.با توجه به چند مشورت،آنچه را که تاکنون انجام گرفته و در آینده انجام خواهد گرفت..بنا به توصیه عزیزی،پاسخ را از میان دهها صفحه ای که رسیده،بدین شرح،خلاصه می کنم:
1- در راستای جلوگیری از هر گونه کم کاری و اعتصاب و ترس رژیم از بستن شیرهای نفت توسط کارکنان صنعت نفت و گاز کشور،کارکنان این صنعت،عمدتا از نیروهای باصطلاح ارزشی و صد در صد وابسته به رژیم،برگزیده شده اند.اما پاسخ این بود: ما نیز قطره ای از دریای ملت ایران هستیم.وقتی می بینیم.بر خلاف انتظار ،حاصل رنج ما به قیمت رنج مضاعف مردم،به دله دزدی و زندگی اشرافی و فساد و فرار آقایان خلاصه میشود.وجدان ما به ما نهیب میزند.که در تلاش مردم به تغییر این اوضاع،سهیم باشیم و بخاطر مشتی مال دنیا،آنها را تنها نگذاریم.که در موقع اش،این کار(اعتصاب و بستن شیرهای نفت و گاز) را خواهیم کرد.
2-خلاصه جمع بندی آنچه که از کارکنان وزارتخارجه دریافت کردیم.این است:..کار آقایان(خامنه ای،روحانی،ظریف و..) شده،نوشتن مشق سیاه مشکلات و گرفتاری های مردم در تخته سیاه مدرسه کلک و دروغ های شاخدار رژیم و شرح و بسط و دلسوزی و اشگ تمساح ریختن به حال مردم و سپس پاک کردن آن با تخته پاک کن و دادن وعده و وعیدهای محال و غیر ممکن به مردم و سپردن بقیه کارها دست نیروهای سرکوب که جلو شورش مردم علیه این بساط را بگیرند.چون دیدن فقر و گرفتاری اکثریت قریب به اتفاق مردم و مقایسه زندگی آنان با مردمان دیگر کشورهای جهان،وجدان ما را معذب و روحمان را افسرده می کند و خود را شریک جرم این مصائب و مشکلات فرض می کنیم.در نتیجه برای جبران آن، ما نیز در کنار مردم و با آنها هستیم و در اولین فرصت نیز اقدام (اعتصاب) می کنیم و..فعلا باین مختصر بسنده می کنم تا بعد..
