هر دو خبرروز ساده بودند.اما هر یک بنا به دلایل خود جهان شمول و ملاها رسوا شدند:
1- در ایران ما برف آمد.هه چیز به گل نشست و خوابید وهمه ایران تعطیل شد.آمار یخ زدگان در مناطق زلزله زده و ملا و سپاهی زده غرب کشور بمراتب افزایش یافت.
2-در سوئد: موسس فروشگاههای زنجیره ای ایکیای سوئد با سیصد شعبه در جهان ،با بر جای گذاشتن 46 میلیارد دلار ثروت برای کشورش در گذشت.وی شغل خود را با کبریت فروشی آغاز کرده بود.خبر اول نتیجه جامعه استعداد کش ملا زده ایران با قوانین عصر حجری اش بود و خبر دوم نتیجه عملکرد جامعه آزاد کشور پادشاهی سوئد.
تنها عملکرد داخلی و تولید بومی رژیم نخبه کش، زیبایی کش،صداکش،هنرکش،قلم کش، ورزش کش، و خلاصه همه چیز خوب کش حاکم بر ایران،به عنوان تنها هنرش طی چهار دهه،تبدیل لولهنگ و مهر و تسبیح و مستراح گلی به آفتابه طلایی و مهر و تسبیح وچاه توالت لوکس و میلیاردی برای استفاده اختصاصی ملاها و ملازاده ها بوده است.در مقابل هیچ برنامه آینده نگرانه برای نسل های آتی نداشته،فقط برای امروز خودشان برنامه دارند.که در صدر آن حفظ وضع چپاول و غارت موجود به قیمت دزدی و سرکوب و فساد و جنایت و ظلم بیکران و.. میباشد. وقتی هم زلزله ای،برفی،بارانی می آید.ملت ایران باید عزا بگیرد.چون وسائل و مدیریت مقابله با این ضایعات مربوط به عصر حجر و تفکر غالب جادوگر قبیله است .زیرا در هر دیکتاتوری مذهبی شخص دیکتاتور و عمالش خود را خدا و فرستاده خدا دانسته باسم آنها،خود را به ارتکاب هر ظلم و جنایتی مجاز و مصون از مجازات میدانند.
تزریق خشونت نهفته در شخصیت دیکتاتور از وی به عمالش در جامعه، موجب نهادینه شدن خشونت و تبدیل قوه قضائیه اش به قوه دفاع از ظالم ومتجاوزین به حقوق مردم علیه مظلومین و مردم عادی میگردد.هر زیبا رویی هر ورزشکاری هر نخبه ای هر هنرمندی خلاصه هر آنچه که رنگ و بوی خوبی و انسانی دارد .برای رهبر رژیم یک رقیب و دشمن بالقوه رژیم شناخه شده و باید از بین رفته و حذف گردد.مردم از ترس و وحشت دیکتاتور همه استعدادها و زیبایی های ملی را در پستوی خانه های خود مخفی می کنند. تا به تیر خدنگ رهبری و عمالش دچار نگردند.در طول تاریخ ایران این دومین باری است. که بخاطر مسائل طاقت فرسا و ضد بشری حاکم بر کشور، بیش از هشت میلیون ایرانی مجبور به ترک وطن و خانه و کاشانه و اقربا و همشهریان خود شده اند.
در جوامع مترقی متمدن ،قوه مجریه تمام همّ و غمّ اش ایجاد رفاه و آسایش و محیطی توام با آزادی ،تساوی و تندرستی و نخبه پروی در جامعه میباشد.در ایران دیکتاتور و رهبر زده ،قوه مجریه اش ،متصدی اموری چون استخراج بی رویه و فروش منابع ملی نسلهای آینده به اربابان خارجی جهت تغذیه دستگاههای مذهبی اداری نظامی عریض و طویل حافظ ملاها و قد علم کردن در مقابل ملت با داس و درفش و توپ و تانک میباشد.آنچه ازین بودجه کلان نصیب ملت میگردد.بنا به گزارش متخصّصین اقتصاد و متصدیان امر تنها ده در صد در آمد ملی کل کشور است.زمان صدام در عراق ،تنها وی و پسرانش دنبال دختران و زنان و بچه های مردم بودند.اکنون هر ملا و مداّح ملا و ملا زاده ای نقش صدام و پسرانش را علیه جان و مال و ناموس مردم ایران ایفا میکنند.این بساط اهریمنی به حکم تاریخ ماندنی نیست.ملت ایران عزم خود را جزم کرده و به همین زودی ها آنرا ،به زباله دانی تاریخ حواله می نماید.

گزارش از محافل پشت پرده رژیم و پیشنهادات مبارزین داخل درین مرحله از مبارزات رهایی بخش:
تعدادی از مقامات و شخصیت های اروپایی و در راس همه آنها انگلستان،علیرغم حنگ زرگری ظاهری با رژیم در قالب انتقادهای آبکی از عملکرد رژیم در منطقه،نقش عمده ای را در تغییر اذهان مقامات آمریکایی ایفا می کنند.یک وزیر خارجه اسبق این کشور همان نقشی را که سلطان قابوس عمانی در ایجاد ماه عسل روابط اوباما-خامنه ای ایفا نمود،مدیریت این برنامه را بعنوان محلل بعهده گرفته است.وی از نظر منافع و تفکر وابسته به مافیای اقتصادی سیاسی نظامی فرهنگی اداری قدرت در آمریکاست.که بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم تا روی کار آمدن پرزیدنت ترامپ حرف اول و آخر را در آمریکا و دنیا می زد.اولین نماد این تحولات پشت پرده،عذر خواهی اخیر و غیر مستقیم خامنه ای از آمریکایی ها بخاطر اشغال سفارت آمریکا در اوائل انقلاب بود.در مقابل آمریکایی ها ،عدم موشک پرانی سپاه و توقف رویارویی قایق های تندرو رژیم با آمریکایی ها در خلیج فارس را ستودند.با توجه به آنچه که در راهروهای ادارات مهم رژیم بطور محرمانه بگوش میرسد،وعده تخلیه منطقه از سوی رژیم و بازگشت نیروها به مرکز و خاتمه هلال شیعه و دخالت های رژیم در منطقه ،و متقابلا بقای رژیم و نادیده گرفتن حقوق بشر بعنوان مخرج مشترک این شروط و سازش نهایی می باشد.که از آن(حقوق بشر) به عنوان عدم مداخله در مسائل داخلی ایران نام برده میشود.
با توجه به مراتب فوق ،پیشنهاد ما به شما، که در خارج به رسانه های بین المللی دسترسی دارید.این است .که ازین پس بجای مسائل دیگر و حاشیه ای ،همچون دخالت های رژیم در منطقه ،برجام،موشک و.. غیره،تمام توان و نیرو و انرژی و ابتکار خویش را موکدا بر نقض فاحش،بیرحمانه،مستمر و دائمی حقوق بشر در ایران بخصوص کشته شدگان و دستگیر شدگان قیام ملی اخیر متمرکز نمایید.تاکید بر تبعیض،تحقیر و شهروند درجه دوم شناخته شدن بیش از نصف جمعیت ایران یعنی زنان ایران،باید در راس برنامه های اطلاع رسانی و افشاگرانه ساعتی تا روزانه شما هموطنان مقیم خارچ باشد.گزارشات نقض حقوق بشر و انواع و اقسام تبعیض علیه شهروندان ایران را بطور مرتب در اختیار محافل سیاسی مدنی رسانه ای جهان بگذارید.تا سرانجام تحریم های بی امان و ساختار شکن حقوق بشری، علیه رژیم در راس برنامه های جهانی قرار گیرد.

خلاصه گزارش تبادل اطلاعات به مقامات آمریکایی واتحادیه اروپا:
در تکمیل گزارش قبلی: دوستان درین دیدار و گفتگوها،متوجه یک مطلب مهمی شده اند. دفترچه راهنمایی برای دولتمردان مهم آمریکا،تهیه و تدوین شده،که بر سه بخش1- تاکتیک و استراتژی بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم2-از جنگ سرد تا فروپاشی شوروی3-بعد از این فروپاشی تا کنون و زمان حاضر است.در مورد ایران در دو بخش خلاصه ای از آغاز تاریخ و تمدن ایران تا انقلاب 57 و از آن به بعد به عنوان نقشه راه دولتمردان تدوین شده که مهمترین مسائل آن شامل بکار گیری جهان اسلام،در فروپاشی شوروی و استفاده از انقلاب شیعه محوری در ایران،برای ایجاد یک محمور قدرتمند در مقابل جهان سنّی و تشدید رقابت های این دو،جهت حصول به منافع مهم و و محوری بطور مشترک با متحدین اروپایی بوده است.همین مسئله باعث انصراف دادن پرزیدنت بوش پسر،بعد از مطالعه مجدد این گزارش مادر و مهم،در حمله به رژیم،به عنوان مرکز دو محور شرارت در شرق و غرب ایران گردید.
افشای برنامه پنهان تولید بمب اتمی رژیم و تحقق استراتژی رژیم در ایجاد هلال شیعه در منطقه و زایش داعش و حضور تروریست های آن در قلب اروپا نقطه عطفی بود که میبایستی در سیاست کلان مزبور تغییراتی انجام می گرفت.
حضور پرزیدنت ترامپ نقطه آغاز تغییر این استراتژی دائمی-محوری از جنگ دوم تا کنون بود.وی همه سنت ها را شکست.نخواست تصمیم گذشتگان خارج از محدوده قانون اساسی،نقطه محوری تصمیمات وی باشد.وی در سفر به ریاض اتمام حجت مرگ یا زندگی به ریاض داده و سنگ بنای تغییرات مهم در آن و سایر نقاط منطقه را با مهارت تمام گذاشت.در بیانیه اش در مجمع عمومی سرنوشت رژیم تهران را رقم زد.همانطور که هم اکنون از دکترین پرزیدنت ریگان به نیکی یاد میشود.آیندگان نیز از نقشه راه پرزیدنت ترامپ به عنوان یک انقلاب استراتژیک نام خواهند برد.اگر در تیم وی گاها بر خلاف حرفها و تصامیم گذشته مطالبی شنیده میشود. فشارهای لابی قدرت در نهادهای آمریکاست که مفاد کتابچه مزبور را در نهان باین افراد و بطور مرتب خاطر نشان میگردند.
در ظاهر صحنه چنین بنظر میرسد:
- مافیای سنتی قدرت سیاسی،مالی ،رسانه ای و حتی فرهنگی و مذهبی و جنسیتی،کماکان با استفاده از همه ترفند های مهم به شرارت های خود علیه ترامپ ادامه میدهند.آما آنچه در عمل رخ خواهد داد این است:
-ترامپ هوشمندانه بعنوان یک بازیگر ماهری که همه چیز را از دید قوانین اقتصادی و تجارت آزاد جهت ایجاد محیطی صلح آمیز توائم با رفاه و آسایش و آرامش و دوستی در روابط بین الملل که لازمه این تجارت است. می بیند.در نتیجه با اراده ای پولادین ،تمام نخاله های این هدف را پس می زند. با مهارت هایی که تاکنون علیرغم همه فشار ها نشان داد.سرانجام همه آنها را، به گل می نشاند.
-متحدین وی اسرائیل و اعراب منطقه و اتحادیه اروپا و دوستان سنتی آمریکا در جهان اند.جهت جلب نظر اتحادیه اروپا که به مافیای قدرت سنتی وفادار بودند.اقداماتی انجام داده که آخرین آن تدوین استراتژس جدید مبنی بر مهار روسیه و چین می باشد. در مورد رژیم،اروپا بتدریج این استراتژی را باور داشته ،خود را همسو با آن نموده آنرا خواهد پذیرفت واجرا خواهد کرد.
- در مورد کشور ما،پرزیدنت ترامپ بارها مردم (با فرهنگی غنی و تاریخ مدون و متمدن ایران)را متحد طبیعی و واقعی خود نام برده است.این حرف را معاون وی و تقریبا همه دولتمردان وی بطور مرتب یادآور میشوند.این اولین بار طی این چهار دهه است .که بزرگترین قدرت دنیا علیه رژیم حاکم بطور در بست و صدی صد از مردم ایران پشتیبانی می کند.این پشتیبانی توام با دورانی شده که رژیم در بدترین شرایط زیست خود بسر میبرد.این امر نقطه عطفی است.که سرنوشت ایران و ایرانی را رقم خواهد زد.مردم ایران قدر این موقعیت را دانسته به پا بر خاسته و در حال رقم زدن سرنوشت خویش است.

گزارش شانتاژ رسانه ای و انفجارهای خبری،پخش شایعات شاخ دار....رژیم،به محافل رسمی و مدنی...جامعه بین المللی:

اهداف رژیم- ایجاد ترس و ترور و وحشت در جامعه ،که کسی جرات مبارزه نکند.

-تاکید بر این مسئله که تظاهرات مبتنی بر مسائل اقتصادی و اصلاح طلبانه بوده و نه براندازی رژیم.

-بازگشت فعال نیروهای امنیتی اما پشت پرده نهادها و قوای رژیم،به صحنه با سلاح دلسوزی و ترحم و طرفداری از ملت،برای جا اندازی مجدد پروژه پلیس خوب و پلیس بد(اصلاح طلب -اصولگرا) که در قیام اخیر یکی ،متحد و یکپارچه بودنشان علنی و ترفندشان بطور جهانی رسوا شد.

-بمراتب فعال شدن وزارتخارجه رژیم با اتخاذ تدابیری چون : دیپلماسی سیار،دیدارهای محرمانه،احضارها،دادن رپرتاژ آگهی ها به رسانه های مطرح جان ،برای مثال در پاسخ به اتحادیه اروپا... که نیروهای ما(رژیم) در رویدادهای اخیر مسلح نبودند.آنهایی که کشته شدند.خودشان همدیگر را از پشت با گلوله زدند.... تا دلسوزی شما اروپایی ها را جلب کنند و اینکه دستگیری ها چند ده نفری بیش نبودند و همه آزاد شدند.(لزوم تجمع هموطنان در مقابل زندانها برای آزادی عزیزان).

-تماس های مکرر با اعضای دموکرات کنگره آمریکا و باقیمانده بدنه دولت اوباما در رسانه ها و دستگاههای دولتی و..آمریکا مبنی بر اینکه اگر برجام لغو شود.اصلاح از درون خواهد مرد و چیزی شبیه سوریه دامن آمریکا و دیگران را در منطقه خواهد گرفت.

- به اروپایی ها وعده داده اند.که با اتخاذ تدابیری و خاتمه ماجراجوئی هایشان(رژیم) در خاور میانه،قیمت نفت را ثابت نگه میدارند.اما اگر در ایران تغییرات انفجاری رخ دهد.قیمت نفت علیه اقتصاد اروپا بمراتب افزایش می یابد.

و اما خلاصه گزارشاتی که در اختیار شخصیت های کلیدی و مهم کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا گذاشته شد.با سپاس از عزیزان و اساتیدی که هوشمندانه،طی تماس هایی این اسناد را منتقل کردند:

-تعدادی از عاملین جنایات دیماه از جمله اشتری فرمانده ناجا با گفتارها و بیانیه های خود ،ترفندهای دستگاه دیپلماسی رژیم را لو دادند.مطالبی گفتند که با ارائه اسناد و شواهدی که مخالف اظهاراتشان بود.نتیجه عکس حاصل شان شد.از جمله فرمانده نیروهای انتظامی گفت: نیروهای ما (رژیم) مسلح نبوده،کشته سازی ها مشکوک است. رهبری پنج بار،و ریاست جمهوری بارها ،از عملکرد نیروهای انتظامی تقدیر کردند.

-لیستی از جنایات رژیم از ابتدا تا کشتار کهریزک،پلاسکو،نفت کش سانچی،انفجارانبار موشکی سپاه در کرمانشاه...بطور مستند در اختیار این محافل گذاشته شد.(توضیح دادیم که رژیم در هر خیزشی ،برای تداوم قدرت و بقای خود با انفجارهای خبری و سرگرم کردن افکار عمومی داخل و خارج سعی می کند.جنایات خود را با جنایاتی دیگر سرپوش گذاشته خود را از مهلکه مرگ و زندگی نجات دهد.تا اخبار قیام مردم از تیتر رسانه ها به زیر سطر منتقل گردیده و سرانجام فراموش شود).

-ثابت کردیم که ایجاد محیط ترس و وحشت با دلسوزی های قلابی اما بیانات تحریک آمیز و ترساننده،بعهده اصلاح طلبان گذاشته شده که به بهانه دلسوزی و دفاع از دستگیر شدگان ،صحبت از شکنجه خود زنی خودکشی زندانیان قیام ملی اخیر کرده و می کنند.تا از ادامه قیام ملی جلوگیری نمایند.

-ثابت کردیم که اقدامات افرادی چون فرمانده نیروهای انتظامی و شخص رهبر و ریس جمهور و روئسای قوه....در مقابله وحشیانه ،با قیام ملی اخیر مردم ایران،مصداق کامل جنایت علیه بشریت بوده و پرونده آنان باید ثبت دفتر دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت گردد.

-اسامی،مشخصات سرکوبگران و عکس و تفصیلاتی که بدست آوردیم.بررسی و یک دست شده پیرو گزارشات قبلی بشکل مستند و قابل ارجاع به دادگاه ،در اختیار نهادها و مقامات مزبور گذاشته شد.برخی از پرونده ها قابل ارجاع به دادگاه مزبور و برخی قابل پیگیری از لحاظ تحریم های بین المللی و.. میباشند.

در خاتمه یک نقل قول از یک ملاقات با مقام مهمی باستحضار میرسد:بگفته این مقام در قیام اخیر،بت خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی برای همیشه شکست و رژیم اش تا ابد رسوا شد.مهر باطل شد بر روحانی و شرکای مافیای جناح چپ رژیم که بظاهر خود را اصلاح طلب نام میبرند،زده شد.ما دیگر اصلاح طلب و اصولگرا را از هم جدا نمی دانیم.طی روزهای اخیر دیدیم که چگونه در ارتکاب جنایت علیه مردم خود متحد و یکپارچه عمل می کنند.ما هم همچون ملت ایران از این بساط خسته شدیم  و تحمل مان بسر رسیده ،عنقریب خبرهای خوبی بگوش همه در پشتیبانی کامل و تمام عیار بین المللی از مبارزات مردم ایران علیه این بساط قرون وسطائی و شر مطلق خواهد رسید.مطمئن باشید.

آنچه که به اروپایی ها گفته شد و پذیرفتند:اطلاع رسانی بی سانسور از حقایق آنچه که در ایران می گذرد.در محافل سیاسی و مدنی ،جاذبه هایی همچون ارتباطات مستقیم با کسانیکه دلسوز جامعه بین المللی و محیط زیست هستند. را در پی داشته که طی چند روز گذشته مطلقا در گیر این گفتگوها و شرح و تفصیل های مهم ،آنچه که در ایران طی روزهای اخیر ،گذشت بودم.از جمله این مطالب:

-چرا شما اروپایی ها بعنوان مهد تمدن و دموکراسی و حقوق بشر،،آمریکایی ها را، که در قیام ملی اخیر مردم ایران،تمام قد در کنار مردم،علیه رژیم ایستاده و حتی با طرح قضیه در شورای امنیت،از ملت دفاع کردند.تنها گذاشتید؟!

-سرکوب و اختناق برای ایجاد سکوت گورستانی،نشان داد.که تداوم این رژیم بزور اسلحه و خشونت استالینیستی نیروهای امنیتی نظامی سرکوبگرش ،بوده که این سرکوبگری می توانست توسط شما اروپائیان با پشتیبانی از مردم و محکومیت رژیم با ابزاری چون قطع روابط و تحریم های اقتصادی در نطفه خفه شده ،یا این فجایع به حداقل برسد.

-شما اروپائیان با سرنگونی رژیم نگران موج جدید پناهندگان به کشورهای خود هستید.در نتیجه با حفظ وضع موجود، در ایران بفکر امنیت خود میباشید.شما در دام تبیلغات شبانروزی رژیم خطاب به نیروهای سرکوبگرش افتادید.که بطور مرتب تاکید می کند،اگر مردم پیروز شوند همه شما ها(نیروهای سپاه بسیج امنیتی و..)را قتل عام می کنند.که هزار البته اینطور نبوده و نیست.ملت ایران یک ملت تاریخی با فرهنگی غنی از انسانیت و صلح دوستی و حقوق بشر است و تاکنون در هیچ برهه ای از تاریخ مرتکب چنین فجایعی که رژیم نیروهایش را از آن می ترساند، نشده است.بالعکس بنا به شهادت تاریخ،مردم ایران همواره به همه نیروهای این چنینی بشکل وضع فعلی و هم اکنونی و نه گذشته آنان نگریسته، اگر این نیروها به مردم به پیوندند.با همزیستی مسالمت آمیز در نظام مردمی-حقوق بشری آینده،از این نیروها برای حفظ تمامیت ارضی و رفاه و آسایش عمومی که وظیفه اصلی آنهاست و نه حمله بمردم و کشتن و دستگیری آنان ،استفاده میگردد.آخر چگونه می توان تصور نمود،نظام مردمی و حقوق بشری جایگزین این رژیم ضد بشری ، بجای تثبیت موقعیت ملی منطقه ای و جهانی خود ،به عنوان یک عضو صلح دوست و بشر دوست ،در ایجاد یک محیط صلح و رفاه و آسایش و آرامش در جهان که وظیفه همه ی کشورهای عضو سازمان مل متحد است.دست به ارتکاب چنین ظلم و فاجعه ای بزند؟!

و سرانجام آنکه:..آنچه ازین رژیم طی این چهار دهه به بشریت رسیده،فجایع بشری و محیط زیستی علیه مردم ایران و منطقه و جهان و کره زمین بوده،در نتیجه آیا وقت آن نرسیده که ازین پس از مردم صلح دوست ایران در مقابل این رژیم جنگ طلب شرور،حمایت گردد.؟

توضیح: پاسخ ها عمدتا مثبت و امیدوار کننده و آینده نگرانه بود و هست.

آنچه که در مورد رژیم در بروکسل و اخطار اخیر چهار ماهه ترامپ گذشت:

هفتم ژانویه اتحادیه اروپا،ظریف را برای گفتگو در مورد اعتراضات اخیر(قیام ملی) به بروکسل احضار نمود.در پی اعتراض ظریف باین  نوع دعوت و عنوان آن،لحن اروپا به دعوت برای اجلاس آینده برجام در بروکسل تبدیل شد.وی دو روز بعد برای کسب تکلیف از ارباب عازم مسکو گردید.درین فاصله خبر گفتگوی تلفنی مکرون با ترامپ در مورد برجام و اقدامات بی ثبات کننده رژیم در منطقه و مسئله نقض حقوق بشر در روزهای اخیر به آنتن ها رفت.سرانجام بعد از دیدار ظریف از اروپا و اجلاس این اتحادیه اعلام شد.اروپا مصمم به حفظ برجام است.روز بعد(جمعه)ترامپ اعلام نمود.تعلیق تحریم های هسته ای را ،تمدید می کند.به اروپا چهار ماه مهلت داد برجام را اصلاح کنند.وی افزود: هر کس به هر دلیلی با ما همکاری نکند.طرف آمال هسته ای رژیم را گرفته و علیه مردم ایران و ملت های صلح دوست جهان ایستاده است.ترامپ قبل از صدور این بیانیه گفتگوی تلفنی با همتای فرانسوی خود داشته که نشان میداد .ترامپ بنا به دعوت مکرون علیرغم میل خود این تمدید را پذیرفته است.اما نتیجه این اصرار این بود که همزمان اعلام شد.پانزده تن از ناقضین حقوق بشر و در راس ان ریس قوه قضائیه منصوب شده رهبر،باضافه مسئولین ادامه برنامه های موشکی و دخالت کنندگان در منطقه در لیست تحریم های جدید آمریکا قرار گرفته اند.

و اما نقش ریس جمهور فرانسه درین ماجرا:

وی در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد بعد از کسب موافقت ترامپ ،از روحانی خواست با ترامپ گفتگو کند.که وی نپذیرفت.تا آن روز مکرون در کنار سایر رهبران اتحادیه اروپا از برجام و رژیم جانبداری می نمود.اما این کار روحانی ،نقطه عطفی بود در رفتار مکرون که بعد از دیدار و گفتگوهای تلفنی با ملک سلمان پادشاه سعودی و حریری نخست وزیر لبنان،از مواضع آنها علیه رژیم،جانبداری نموده دخالت رژیم در منطقه و تداوم برنامه های موشکی رژیم را محکوم نمود.این بار مکرون از ظریف خواسته بود.،نصایح ترامپ را بطور حد اقلی بپذیرد.اما ظریف،بلافاصله پس از آخرین اخطار ترامپ.،اعلام نمود.برجام قابل مذاکره نیست.که به این ترتیب آب سردی بر دستان مکرون که نقش محلل را ایفا می نمود ریخت.

ازین پس اتفاقی که رخ خواهد داد.این است:

1- مکرون از رژیم خواهد خواست.نظرات ترامپ را بپذیرد.که اگر پاسخ همانی باشد که ظریف داد. بلافاصله زمینه سازی های لازم برای اقدامات بعدی را در تحقق خواست های ترامپ فراهم خواهد ساخت.

2-طی این چهار ماه،اعمال و رفتار رژیم،هم در داخل و هم در منطقه و جهان بشدت تحت کنترل و زیر ذره بین و میکروسکوپ،قرار خواهد گرفت.اگر قریب به چهار هزار نفری که طی قیام ملی اخیر دستگیر شدند،بلافاصله و طی روز های  آینده ،آزاد نشوند.یا در اثر شکنجه ،اعترافاتی ازین دستگیر شدگان بگیرند.(رهبر گفته اینها عمال خارجی اند و شکنجه کنندگان در پی اعتراف این موضوع جعلی و غیر واقعی هستند).یا به آمار کشته شدگان در زندان به بهانه خود کشی و غیره افزوده شود.یا اینترنت و وسائل ارتباط دیجیتالی مردم بشکل سابق بر نگردد.یا کماکان با تشدید اختناق و سکوت گورستانی و حکومت نظامی اعلام نشده در ایران ادامه دهند.یا اگر قیام دیگری شکل گرفت باز هم آنرا به ضرب اسلحه ،سرکوب کنند.نمره عدم قبولی را از مکرون که درخواست کننده و مجاب کننده ترامپ باین تمدید چهار ماهه بوده دریافت کنند.یا شروط ترامپ در رعایت حقوق بشر وعدم دخالت در منطقه  وقطع برنامه موشکی،تحقق نیابد.در نتیجه با معدل و مخرج مشترک صفر در انجام این تعهدات (شروط ترامپ طی این مدت که از فردای صدور بیانیه ترامپ آغاز شده) حربه نهایی را به مکرون میدهد.که دوستان اروپایی اش را مجاب کند به تیم ترامپ به پیوندند .که خود مکرون قبل از همه عضو آن خواهد بود. باین ترتیب،تاریخ در حال تکرار در روابط آمریکا و اروپا،علیه تروریسم دیگری ست.بوش بعد از 11 سپتامبر از متحدین اروپایی اش خواست.با آمریکا علیه تروریسم همکاری کنند(یا با ما هستید یا با تروریست ها ) که اروپا سرانجام در حمله به طالبان و صدام به آمریکا پیوست.

آنچه در ایران طی این ده روز گذشت ،این است : قیام ملی و سرتاسری مردم ایران در داخل کشور و اتحاد اپوزیسیون واقعی و برانداز در خارج و حمایت جانانه (تظاهرات در اقصی نقاط جهان از 100 تا 10000 نفره) ازین قیام باعث واکنش جهان در مقابل رژیم بطرفداری ار مردم ایران شد.در آمریکا،قطعنامه پیشنهادی علیه رژیم و به طرفداری از خیزش مردم برای تغییراین رژیم،بطور متحد و یکپارچه از سوی جمهوریخواهان و دموکراتها و تنها با دو مخالف در مجلس نمایندگان به تصویب رسید.از زمان روی کار آمدن پرزیدنت ترامپ هیچ مصوبه ای با این قاطعیت و اکثریت به تصویب نرسیده بود.روز قبل رهبر رژیم همچون همیشه با چشمان بسته و گوشهای ناشنوا اما و فقط دهان همیشه بازش،خیزش ملی میهنی میلیونی سرتاسری را به آنسوی مرزها و تدارک از سوی دشمن نسبت داد.با تند تر و خشن تر و فحاش تر شدن ادبیات همیشگی اش علیه مردم،حلقه حکومتی هواداران رژیم را تنگ تر و در مقابل نفرت اکثریت قریب به اتفاق یک ملت 80 میلیونی را تمام و کمال به جان خرید.وی ادبیاتی را بکار برد و راهی را رفت که همتاهای قبلی اش در لیبی قبلا آنرا گفته و رفته اما معدوم گردیدند.همتای دیگرش در مصر هم اکنون به حبس ابد محکوم است(قیام مردم لیبی علیه دیکتاتوری فردی قذافی در فوریه 2011 آغاز و قذافی همچون خامنه ای شمشیر ها را از خفا در آورده و از رو علیه مردم لیبی بکار گرفت.اما در کمتر از یک سال در اکتبر 2011 دستگیر و اعدام شد.محمد مرسی ریس جمهور اخوان المسلمینی مصر در 2012 ریس جمهور شد.اما بعلت سرکوب خشن مردم وادامه قیام مصریان ،یک سال بعد توسط ارتش غیورو مردمی مصر بر کنار گردید).شواهد تاریخی زیادی در پنج قاره جهان حاکی از سقوط دیکتاتوری هایی است.که قبلا همین راه رژیم جمهوری اسلامی را رفته و سرانجام توسط مردم خود سرنگون شدند. این داس و درفش استالینی که خامنه ای و رژیم اش با یک حکومت نظامی تمام عیار و احضار نیروها از خارج واستفاده از نیروهای مزدور اجنبی و تسخیر تمام شهرهای کشور توسط این نظامیان تا دندان مسلح و لاک پشتی کردن اینترنت و بستن وسائل ارتباط جمعی دیجیتالی علیه مردم راه انداخته،اولا حاکی از عدم مشروعیت اش در داخل و بستن و تخریب همه ی پل های پشت سر خود در مقابل ملت و ثانیا تاکید این امر و نشان دادن آن به جهانیان بود و هست.که فقط بزور اسلحه زندان و اعدام و.. حاکم است. ملت ایران در قیام اخیر نشان داد.که در کوره حوادث چهار دهه حاکمیت این رژیم ،اولا بسیار مجرب و آگاه و آبدیده شده،ثانیا ازهمان تاکتیک و استراتژی استفاده می کند.که قبلا نیاکان اش در مقابل دشمنان ایران در گذشته از آن استفاده میکردند.یعنی تاکتیک جنگ و گریز و عقب نشینی تاکتیکی برای ارزیابی نقاط قوت دشمن و نقاط ضعف خویش و سرانجام حمله نهایی برای پیروزی با استفاده ازین تجربیات.این پیروزی سرانجام فرا رسیده است.خامنه ای به همین زودی ها نتیجه اعمال اخیر خود و رژیم اش را هم از سوی ملت ایران و هم از طرف جامعه جهانی خواهد دید