پیروز میدان مبارزه پنجم دیماه،باز هم ،ملت ایران بود
- رژیم در وحشت اجتماع باشکوه و تاریخی ملت ایران ،درآبانماه 95 در مزار کوروش بزرگ،سال بعد، با بستن همه راههایی منتهی به پاسارگاد ،مانع بزرگداشت این روز ملی میهنی گردید.اما پاسخ خشم فروخورده ملت را،با شعارهای ساختار شکن ، در دیماه 96 در بیش از یک صد شهر کشور ،دریافت نمود.در آبانماه 97 نیز این موانع ،تشدید گردید.پاسخ مردم، بسیار با شکوه تر و بصورت انقلابی ،در آبانماه 98 بر سر رژیم آوار شد.
- قیام ملی پنجم آبان 98 منجر به اعلام جنگ رژیم ،با ملت و کشتار بیش از 1500 تن از بهترین فرزندان ایران ،با تسلیحات جنگی و در نتیجه زایش بیش از 1500 کوروش جدید و به همان اندازه پاسارگادهای جدید، در سرتاسر کشور گردید.این پاسارگاد ها و مزار کوروش های جدید، همچون پویا بختیاری ها ....این بار درست در کنار گوش و نزدیک محل سکونت شهروندان ایران ،در چهار گوشه کشورقرار گرفته ،انگیزه حضور میلیونی ،درین پاسارگادهای سرتاسری را ،در اولین پیچ تاریخی ،هزار چندان خواهد نمود.
- بیانیه های همبستگی اقشار مختلف مردم ایران،با خانواده جان باختگان پنجم دیماه،احساس درد مشترک، اتحاد ملی ،همبستگی ملی و یکپارچگی ملی ،در مقابل شرارت های رژیم را، با کلیت این بساط اهرینی ، بمراتب افزایش داده، بالعکس احساس حقارت زبونی ترس و وحشت کل بساط حکومت اسلامی ،با بستن دوباره اینترنت و اعلام حکومت نظامی و آماده باش قرمز و استقرارماشین جنگی ، در خیابانها و ورودی مزار جان باختگان(همچون بستن راههای پاسارگاد و ورودی های آن ) را نه تنها مردم ایران، بلکه بعلت زوم شدن تمام دوربین ها و ماهواره ها، بسمت ایران، همه دنیا نظاره نمودند.این امر و درد مشترک ،انگیزه مبارزاتی را ،در ملت ایران، هزار چندان خواهد نمود و وجدان جامعه جهانی، به جانبداری از مردم و علیه رژیم را، به چالش خواهد کشید.هیچ دولت مردی در جامعه جهانی نمی آید، آینده خود را بخاطر رژیم بخطر اندازد.چون با کشتار اخیر و اقدامات وحشیانه وایجاد موانع دربزرگداشت جان باختگان در پنجم دیماه ،از سوی رژیم مورد نفرت جامعه جهانی قرار گرفته و بالعکس حمایت از مردم ایران، در مبارزه، با رژیم همه جایی و همگانی در جامعه جهانی ،گردیده است.
- این ترس و وحشت رژیم، در برابر مردم غیر مسلح را ،همه نیروهای رژیم ،از بالا تا پایین دیدند.کلاه خود را قاضی قرار داده، به وجدان خود مراجعه و سرانجام تصمیم میگیرند ،بجای چند دایناسور معلول ذهنی و غقب مانده تاریخی، از ملت ایران، بعنوان هموطنان راستین خود و عضو مترقی و متمدن جامعه جهانی، حمایت نمایند.در همه انقلابات ،این چنین بوده و در ایران ما نیز ،تکرار خواهد شد.این کار،از هم اکنون نیز شروع شده است.
- مردم باین قبیل اسلحه کشی ها نیز، همچون حملات قبلی با باطوم و غیره ،عادت کرده ،در نتیجه، در برابر این نوع وحشت پراکنی های جدید ،مصونیت پیدا کرده و سرانجام آخرین ضربه را ،به رژیم می زنند.مردم اکنون نه بعنوان عضوی از یک خانواده، بلکه یک واحد مشترک با درد و برنامه و هدف مشترک،در مقابل دشمن مشترک، یعنی رژیم حاکم قد غلم می کنند.اجماع ملی علیه دشمن، یعنی رژیم جمهوری اسلامی ،با رهبرش و همه اعضای راس هرم قدرت، از ریس جمهور تا بیت فاسد رهبری، منهای نیروهای وسط و صف میباشد .که سرانجام این نیروها، نیز به ملت می پیوندند.این نیروها، در عمل می بینند، که چه بودجه و امکاناتی برای مردگان 1400 سال پیش و نشر افکار آنان در قرن جاری و کشف استخوانهای جدید، برای ساختن امامزاده و بارگاه ،برای تحمیق این نیروها و مغز شوئی ها ،صرف میشود.اما پدر و مادران پویا بختیاری ها، اجازه نمی یابند که در مزار ساده و بی آلایش و بدون گنبد و بارگاه طلایی عزیز جان باخته خود ،حضور یابند وبالعکس بر خلاف همه موازین بشری ،بازداشت و زندانی میشوند.
-سرانجام این که، انباشته شدن این دردهای مشترک روی هم ،در غایت امر، به یک انفحار نهایی منجر خواهد شد.که این اهریمنان،چون عاشق مرگ و مرده وگور هستند را،به جایگاه واقعی و قبلی شان ،یعنی تصدی امور گورستان ها ،که قبل از تصاحب قدرت، شغل و دکان شان بود ،باز میگرداند.البته اگر از دادگاه ملی در داخل و دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت، جان سالم بدر برند.

من این نوشته را تقدیم پدر و مادر پویا بختیاری می کنم.که دژخیمان داعش، دستگیرشان کردند.میلاد مسیح فرخنده باد:
زادگاه من رضائیه مرکز استان آذربایجانغربی،قبل از فاجعه 1357و آغاز حاکمیت داعشیان در ایران،از جمله مناطق هموطنان مسیحی،یهودی،بهایی نشین ایران بود.خانه ما در محلی بود که همسایگان مان مسیحی یهودی بهایی و در نتیجه اولین دوستان ایام کودکی من ازین خانواده ها بودند که رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم.مادام تامارا مسیحی آرایشگر زنان بود و من هر موقع با مادرم بمنزل ایشان میرفتیم. دلی از عزا از کالباس ها و مارتادلاهای بسیار خوشمزه ای که از ما پذیرائی میشد.در می آوردم.در منزل دوست یهودی ام،از ترشی های خانگی مریم خانم و غذاهای سنتی که می آورد.لذت میبردم.این قضیه ادامه داشت تا باتفاق دوستان همسالم وارد مدرسه شدیم.ناگفته نماند پدر و مادرم بعلت شغلی که داشتند هر دو اهل کتاب و مطالعه بودند.به همین جهت تساهل در خانواده ما حرف اول و آخر را میزد.در مدرسه معلم ورزشی داشتیم .که بسیار مذهبی و یک شیعه افراطی دو آتشه بود.اولین اخطار را علیه دو دوست مسیحی و یهودی ام از وی دریافت کردم.ساعت ورزش بود.بچه ها حول محور یک نفردر مرکز دایره حلقه زده و دور این حلقه می چرخیدند تا آن فردی که در مرکز دایره است.یکی را جایگزین کند.من بین دو دوستم بودم.یک بار من و دو بار آنها همدیگر را انتخاب کردیم.که همین قضیه خشم این معلم را در آورد.ورزش را تعطیل و مرا با تحکم به دفتر فراخواند و گفت اول بروم و هر دو دستم را در حالیکه صلوات میفرستم تا آرنج بشویم.وقتی به دفتر بر گشتم.دو چوب (ترکه) رایکجا در مشت گرفته و گفت برای اینکه هرگز یادم نرود.باید به هر دو کف دستم بزند. آنچنان زد.که از هر دو دستم خون جاری شد.بعد گفت تو دیگر تا آخر عمرت باید این حرف را حلقه گوش ات کنی که با غیر شیعه دست ندهی بخصوص هنگام ورزش که دست ها عرق می کنند و کاملا نجس میشوند.؟؟!! وی در حالیکه من با وحشت و ناباوری تمام و تعجب شوک زده، آن دفتر را ترک میکردم.افزود مبادا بمنزلشان بروی و چیزی بخوری که حرام اندر حرام و نجس میشوی....آنشب تب کرده روز بعد از رفتن بمدرسه به بهانه تب و لرز معاف شدم.چون این تب ادامه داشته و فریادهای شب هنگام خواب بدان افزوده شد.مادرم قضیه را پرسید که من مشت هایم را که از ترس بسته بودم باز کرده به مادرم نشان داده و همه را شرح دادم.گفت:هیچ میدانی اکثریت جمعیت دنیا غیر مسلمان بوده و غذای دو سوم این جمعیت گوشت خوک است؟ همه شان هم زیبا،عاقل و اکثریت شان انسانهای خوبی هستند و دنیا بر اساس اکتشافات و اختراعات آنها میچرخد.(استنباط من از کلمه نجس،زشت بودن وعاقل نبودن و انسان نبودن ،بود) این گفته مادرم باعث شد پیشنهاد مادرم برای دیدن دوستانم را،که چند بار به دیدنم آمده بودند و من رد کرده بودم بپذیرم.رفتیم.. من آنروز با پذیرایی روحی ، معنوی و انسانی مادران نازنین هر دو دوستم ، برای همیشه از بیماری های جسمی و روحی شفا یافتم.با عرض ادب احترام به هر دو دوستم دیوید و عیسی که عمرشان طولانی باد....اینکه.. یاد و خاطره این مادران نازنین همچون مادر خودم تا زمانیکه زنده ام ،در قلب و روحم زنده و با من اند.زیرا که:
یاد عاشق بر عاشقان فرض است و من.
پاره دل را به زخم کوهکن پیچیده ام.

به التماس افتادن جمهوری اسلامی در داخل و خارج،برای ادامه بقای خود
در داخل کشور- ملا فرزانه امام جمعه موقت مشهد روز جمعه 29 آذر گفت:خصومت علیه نظام ،در دو بخش داخلی و خارجی است و اینکه خطر خارجی براحتی قابل عبور بوده، اما خطر داخلی(قیام مردم علیه رژیم ) خطرناک تر و وحشتناک تر است .وی سرانجام ،در راستای تحقق پروسه همیشگی رژیم ،یعنی خر داغ کنی ،پرسید: آیا مردم ماهشهر منافق،داعشی،اشرار بودند؟.خیر!.بقول آخوند دیگری، خامنه ای بخاطر اینکه، همه دور بین های حقوق بشر دنیا، از جمله اروپا (در محافل خصوصی-مدنی اعم از رسانه ای و.. اروپا گفته میشود. که رژیم دوره سود دهی اش، باین جامعه را ،از دست داده،خاورمیانه ،ظرفیت خرید بیشتر تسلیحات نظامی و حتی سرکوب ،را ندارد و افزایش قیمت نفت و سیل مهاجرین جدید باین جامعه،بعلت شرارت های منطقه ای رژیم باعث رکود اقتصادی گردیده) بطرف ایران زوم شده ،حوادث اخیر را ،قتل عام (کشتار جمعی) نام برده اند،وحشت کرده، شب و روز کار می کند وبیش از یک هفته است که (از وحشت سقوط نظام) نخوابیده است. ... در نتیجه، ماشین دروغ رژیم ،با استفاده از همه ترفند های ماکیاولیستی و به هر نحو ممکن، اعم از التماس،استمالت و غیره،در صدد جلب آرای بیشتر مردم بوده، در سراشیبی سرنگونی،داغ کردن صندوق آرای قلابی، در اسفند ماه را ،تنها راه نجات خود،می داند.
در خارج - یکبار آبه،بخاطر خرید نفت ارزان به ژاپن و در راستای پذیرش شرایط دوازده گانه آمریکا ،به دیدار خامنه ای رفت.جواب رد شنید.اکنون اوضاع داخلی و خارجی رژیم ،آنچنان خراب و رو به واژگونی نهایی است.که خود خامنه ای مجبور شده،ملیجک گوش بفرمانش را،برای دست بوسی و غلط کردم گفتن و زمین ادب بوسیدن و دست بوسی ، به دیدار نخست وزیر ژاپن بفرستد؟!
اما هم آبه هم ترامپ و هم رهبران اروپا،به دریوزگی افتادن و تن دادن به هر خواری و خفت رژیم را،مدیون قیام میلیونی آبانماه ملت ایران ،در بیش از سیصد شهر،به بهای هزاران جان باخته،زخمی،معلول و زندانی و گم شدن بهترین فرزندان ایران میدانند و این اولین باری است.که بعد از چهار دهه (در اثر انتقاد های سخت و شدید محافل مدنی و مردمی از جمله رسانه های جمعی اروپا،به طرفداری از قیام مردم و محکومیت رژیم، در جنایاتی که مرتکب شده) تنها راه نجات ، از دست این رژیم شرور را ،پیش از اینکه آسیب بیشتری، به جامعه بشری بزند .در اتحاد وهم دلی با ملت ایران و پشتیبانی ،از آرمان های متمدنانه - آزادیخواهانه آنها میدانند.
نتیجه - رژیم ،با پر رونق جوه دادن صندوق انتخابات قلابی اش ،در اسفند ماه،تلاش دارد.با کسب مشروعیت،جسد مرده خود را ،دو باره زنده نماید .تا بار دیگر، به عربده کشی هایش، در داخل و خارج ،در پایان بساط انتخابات مزبور،ادامه دهد.بها ندادن به ماشین دروغ و تبلیغی، که رژیم برای شستشوی مغزها ،با التماس به مردم ،راه انداخته،گول نخوردن،بها ندادن به این گدایی دوباره اما موقتی ،برای رای مردم و در نتیجه تحریم این ماشین کشتار اهریمنی(ماشین انتخابات) یک بار و برای همیشه خود و بشریت را نجات دهیم،هم درتحریم انتخابات و هم اعتصابات عمومی و هم قیام ملی سرتاسری و میدان میلیونی علیه تبهکاران حاکم بر کشورمان ،همه دنیا با ماست.آن را غنیمت شمریم.خواه رژیم شرایط تسلیم را بپذیرد.خواه نه،این رژیم رفتنی بوده و عدم اش در جامعه جهانی به ز وجود، شده است.باید با عزمی راسخ ،وارد میدان کارزار نهایی گردیم.صبح سحر و طلوع خورشید آزادی نزدیک است.مطمئن باشیم.هموطن.

هشدار:گرگ هایی در لباس میش،سّم پاشی می کنند.هوشیار باشیم.
پیام واصله - ماشین دروغ پراکنی،شایعه سازی،جعل خبر و جعل بیانیه و شانتاژ خبری،با همه توان ،امکانات و قدرت اهریمنی خود،از هم اکنون،وارد میدان شده،در لباس های مختلف از جمله: دایه مهربان تر از مادر،کاسه داغ تر از آش،گرگی در لباس میش و اهریمنی درقالب فرشته، در صدد وارونه جلوه دادن حقیقت هستند:
حقیقت - روز پنجشنبه پنجم دیماه،از سوی پدر و مادر داغ دیده،دل شکسته، جگرسوخته و آتش گرفته پویا بختیاری قهرمان زنده یاد و جاوید ملت ایران،بنمایندگی از تمام شهدای قتل عام اخیر،روز بزرگداشت شهدای ملت ،اعلام شده است.مادران بزرگواران و زنده یادانی چون ستار بهشتی ،ندا آغا سلطان و..نیز بدان پیوسته،مهر تایید بر آن گذاشته و خواهان شرکت ملت، درین مراسم ،شده اند.باین ترتیب ، بدون کم و کاست، فقط و فقط روز پنجشنبه، پنجم دیماه، روز بزرگداشت شهدای ملی میهنی ،یعنی همه پویا بختیاری های کشور است و بس.
جعل - نیرنگی که رژیم اهریمنی، با خرج هزاران میلیاردی ،برای تغییر این روز، در داخل و خارج،وارد میدان شده، این است: عمال بیت فاسد رهبری، اعم از اطلاعاتی سپاهی و..، روز و تاریخ های مختلف را، بعنوان روز چهلم شهدا،اعلام نموده اند.از جمله برخی ازین ،حلقه های مفقوده داروین، در روزی نامه های رژیم ،اعم از داخل و خارج، نوشته اند:دلم سوخت و جگرم آتش گرفت.چرا پنجم دیماه، که روز درگذشت پویاست و دو روز و.. سه ..چهار روز بعد ،که روز چهلم...و ..و هست .نه؟!
گول نخوریم - روز پنجشنبه پنجم دیماه، روز اجماع ملی میهنی همه پدران و مادران عزیز از دست داده و بشهادت رسیده ،برای بزرگداشت همه این قهرمانان ملی میهنی است.این روز را، می توان با اتحاد ملی، به روز پایان رژیم عصر حجری جمهوری اسلامی، تبدیل نمود.
بخصوص اینکه : در تایید بیانیه مادر و پدر داغدیده پویا ها ،مادران قربانیان سرکوب های جمعی سالهای 78-88-96-98 در بیانیه ای،از مردم ایران و جهان خواسته اند.روز پنجم دیماه ،مصادف با چهلمین روز قتل عام بهترین فرزندان ملت ایران،روز بین المللی ادای احترام ،به قربانیان آبانماه، اعلام گردد و در خواست نموده اند.که ملت هشتاد میلیونی ایران،مقیم داخل و هشت ملیونی مقیم خارج از کشور،برای نشان دادن حضور در صحنه مبارز متحد و یک پارچه و بی امان خود،علیه رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی،درین بزرگداشت ملی میهنی شرکت کنند. زیرا که، این قتل عام ها را، مصداق بارز جنایات علیه بشریت دانسته و خواهان آنند. که عاملین آن، در دادگاه بین المللی،محاکمه و مجازات گردند.تا جلو این قبیل جنایات، یک بار و برای همیشه، در جامعه بشری، گرفته شود.
یک سئوال، از مزدوران خامنه ای، در داخل و خارج از کشور: خودتان هم میدانید.که این موقعیت و امتیاز و پول و منالی و...که دارید.بخون ملت ایران آغشته است. برای حفظ این جایگاه گذرا و فانی خود،دست های تان ،تا مرفق بخون هموطنان بیگناه و بدون اسلحه یا وسیله دفاعی ،که جز جان شیرین وسیله نجات ازین تنگنا های وحشتناک را ندارند،آغشته است.هر چیزی که میخورید. هر لباسی که می پوشید. در هر جایی که سکنی دارید. با هر وسیله ای که رفت و آمد می کنید.هر ریال و دلار و پوند و یورویی که از رژیم میگیرید. بخون مظلوم ترین و بی پناه ترین انسان های تحت ستم بی رحم ترین و خطرناکترین دیکتاتوری ضد بشری کره زمین ،آلوده است.آیا این روز ها هم،نهیب وجدان را نمی شنوید.؟! چرا؟!

پناه بردن ظریف و شرکاء،از ترس ملت ایران به ترامپ.آیا واقعا توپ در زمین آمریکاست؟
وقتی خامنه ای در پی رد میانجیگری نخست وزیر ژاپن،صحبت از، نه معامله ،نه مذاکره و نه جنگ نمود،اینک چه شده است.که هم معامله می کند و هم، با اعزام روحانی به ژاپن مذاکره می کند؟ آیا توپ در زمین آمریکاست.یا ملت ایران،که آخرین گل پیروزی را بزند؟.
وقتی قالیباف، که در حال خیز برداشتن، بریاست مجلس انتصابی-قلابی اسفند ماه است.می گوید.دولت حتی در توزیع فقر هم،نا عادلانه عمل می کند.ناخواسته و ناخودآگاه، از هول حلیم بعنوان آغاز مبارزات انتخاباتی اش، رازی چهل ساله از استراتژی کلیدی رژیم را که این روزها نتیجه بر عکس داده،یعنی راز توزیع فقر در جامعه ، تا ملت نای تظاهرات نداشته باشند، را افشا نمی کند؟ غافل از این که ،همین توزیع فقر بود. که این بار در 25 آبان،ستون و پایه های رژیم را ،به لرزه در آورده ،کلید انقلاب بینوایان علیه الیگارشی حاکم را زد و تا پیروزی نهایی ادامه دارد.
رژیم با جنایات اخیر و شلیک به مغز جوانان و کودکان ،تمام پل های پشت سرش را ،حتی در میان نیروهای وسط ،شکست.اکنون ملت تکلیف خود را دانسته و میداند چکار باید بکند. رژیم درین جنایات ددمنشانه،آدمکشی و قتل عام را، از حد گذراند و همچون یک دشمن خارجی و فاتحی اجنبی،بهترین فرزندان ملت را، همچون تابستان 67 ولی این بار در خیابانهای کشور و در حضور همه قتل عام نمود.گرچه رژیم ،با همه قدرت و امکانات اهریمنی و تبلیغی و شانتاژ خبری ، در حال پاک کردن صورت مسئله و ترمیم و صاف کاری این جنایات است.اما این جنایات و این فاصله هرگز ترمیم نخواهد شد.یکی ازین اقدامات، تسلیم رژیم به دشمن و خوردن 12 بشکه زهر پیشنهادی وزیر خارجه آمریکاست.که خاتمه گروگانگیری-باجگیری یکی از مفاد آنست.دو عامل دیگر مزید بر علت شده است ،اخیرا .وزیر خارجه اسرائیل بمباران مواضع رژیم در ایران را، یک گزینه محتمل نام برد.قبلا نیز وزیر انرژی اسرائل، از احتمال بروز جنگ ،در ابعاد گسترده ،از سوی حریفان رژیم ،از جمله کشور متبوع اش ،با رژیم، نام برده بود.همزمان با اعلام برخی نقل و انتقالات نظامی و جابجایی نیروهای آمریکا، در منطقه، و به مناطق حساس و کلیدی و نیز پیوستن 14 هزار نیروی تازه نفس به آنها،اسناد سازمان ملل از کشتار عمدی قیام کنندگان غیر مسلح در ایران، با تسلیحات جنگی ،منتشر شد.در نتیجه خامنه ای، از تهدید های اخیر آمریکا، اسرائیل و مهر تاییدی که سازمان ملل گذاشت،ترسیده و همین وحشت حمله و قیام همزمان مردم با این حملات و خطر فروپاشی، موجب تسلیم بلا قید و شرط خامنه ای شده و چون تصمیم نهایی را نیز، وی می گیرد.ظریف تحریم شده از سوی آمریکا و روحانی تحریم شده از سوی ملت ایران را،مامور اجرای فرمان تسلیم نموده است.خامنه ای ،برای زهر چشم گرفتن از مردم و وادار ساختن ملت به سکوت، در پی قتل عام زن و مرد و کودک و جوان ایرانی، در 25آبان ماه ،ماشین کشتار قوه فضائیه اش را نیز، بکار گرفته، تا 10 زندانی محکوم به اعدام ،شامل یک زن و دو کودک دیگر، به دار آویخته شوند.تا نشان دهد. که در زندگی فقط یک کار بلد است و آن رانندگی ماشین کشتار مردم ایران و اینکه تسلیم به آمریکا، بمعنی تسلیم به ملت ایران نیست.
اما خبر های واصله از بطن جامعه حاکی است.که ملت و نیز نیروهای میانه، بسیار خشمگین اند وقهر با حاکمیت، یعنی خشم و نفرت پنهانی، که بزودی و بار دیگر منفجر میشود. نرمش ذلیلانه خامنه ای، برای کاهش فشار حداکثری از داخل و خارج ،توام با فریب رذیلانه جهت حضور در انتصابات قلابی اسفند، سرانجام کار دست رژیم خواهد داد.صدایی که می آید، تنها صدای جنگ دندان و سرما (توزیع فقر در جامعه ایران، توسط رژیم، بمنظور جلوگیری از قیام ملی ) نیست.صدایی که می آید، صدای انقلاب تهیدستان بر ستمگران، ظالمان و ثروتمندان دزد و فاسد است.
نتیجه: تسلیم به آمریکا،یا دیگران، یعنی رژیم فقط زبان زور را می فهمد.درسی که مردم ایران سرانجام آزمودند.

روح صدام در 25 آبان ،با دستور شلیک به اختیار ،به مغز جوانان ایران ،در خامنه ای حلول وبه خیال ناقص خود، انتقام شکست از ارتش ایران ،در آزاد سازی خرمشهر در خرداد 1361 را،گرفت.
پیام واصله:صدام،با ائتلاف منطقه ای و جهانی،علیه ایران ،در جنگ تحمیلی،علیه مردم ایران،نتوانست ملت ایران را، شکست داده ،به زانو در آورد. ایران،بهترین فرزندان خود را نثار حفظ حدود و ثغور کشور و دفع تجاوز دشمن به مام میهن نمود.اما اینک، انیرانیان و در راس همه آنها، رهبر رژیم ،با بیت فاسد و ضد ایرانی اش و با دوجناح قدرت اهریمنی اش ،یعنی اصولگران جنایتکار و اصلاح طلبان بدترو جنایتکارتراز آنها واتحاد با تتمه باقی مانده های صدام در عراق، در قالب حشد الشعبی و داعشسی های دیگر و 90 در صد راس هرم قدرت رژیم ،که عراقی الاصل و صدامی اند.با تک تیراندازی ،از پشت بامها و مواضعی ،که چون موش، قائم شده و از آن سوراخ موش (اگر در سوراخ موش قائم نمی شدند. که ایرانیان ،همچون ارباب شان صدام ،به درک، واصل شان میکردند) ،قلب و مغز جوانان،زنان ،مردان، کودکان غیور ایران زمین را،مورد هدف قرار داده،.چون اهریمن اند از قلب و عاطفه و عشق و محبت و انسانیت ،تهی اند.مغز ندارند.زیرا اهریمن زاده اند و مغزجوانان پاک و بی باک و ذهن های زیبای ایران زمین را، نشانه میگیرند.چون روح صدام درجسم ضحاک زمانه، یعنی خامنه ای حلول کرده،به خیال واهی خود ،سرانجام انتقام شکست، در نبرد نابرابر با مردم ایران، در جنگ تحمیلی، را از ایران و ایرانی میگیرند.اما در برابر این جنایت بزرگ ،جنب و جوشی در دل نیروهای مسلح ایران،یعنی همان هایی که در جنگ حماسه آفریدند، اعم از ارتش و.. ایجاد شده،آن سبو در حال شکستن و آن پیمانه در حال ریختن و قضیه، قضیه یک بار جستی ملخک دو بار جستی ملخک ، آخر به دستی ملخک ،در شکل گیری نهایی است و ازین پس نیروهای مسلح ایران، که خون ایرانی در رگها یشان جاری است و غیرت ملی و میهنی را از نیاکان فاتح خود، در نبرد با اهریمنان خانه زاد و متجاوزین به مام وطن: (از اسکندر،عرب ، تا چنگیز و تیمور و روس و انگلیس و..) به ارث برده اند.همچون زمان جنگ تحمیلی صدام-خمینی -خامنه ای، به ملت ایران،در مقابل صدامیان جنایتکار، قد علم می کنند.به گرد تا بگردیم تازه شروع شده است و اهریمن بزودی در سوراغ موش همچون صدام گرفتار میشود.تا در دادگاه ملت ایران، باین سئوال پاسخ دهد: نیکی چه بدی داشت.که یک بار نکردی؟ چرا و به چه علت اینهمه، از کشته های سینما رکس آبادان ...تا هزاران شهید ملت در 25 آبان،پشته ساختی ؟ و با زشت کاری و توهین های دیگر همچون دادن دیه وغیره، به خانواده رنج دیده و عزیز از دست داده آنها، توسط جلادان خودت، داغ دل آنان ،را تازه می کنی، چرا اینهمه بی رحم و خون آشامی؟ سپس در دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت،باید پاسخگوی اینهمه،خون ها و حمام خونی که، در ایران و منطقه و جهان ریختی و ساختی باشی ای ملخک.توضیح :این پیام، واصله از مبارزین، بدون کم وکاست، است.

آنچه که درظاهر صحنه میگذرد .ترفند های شیطانی که رژیم به کار میبرد.برد نهایی درین نبرد نابرابر
-آنچه که درظاهر صحنه میگذرد :
راس هرم قدرت، از حجم و گستردگی و تعداد و طبقه مردم معترض ،که صحبت از میلیونها نفر و در همه شهرهای بزرگ و کوچک بود و کماکان هست .هنوز در شوک بوده ،به وحشت افتاده،ریزش نیروها و فرار پول و سرمایه بمراتب افزایش یافته،حتی عده ای ازسران،فرار ازین صحنه را، تنها راه نجات خود و خانواده می دانند و صحبت از، الملک یبقی معی الکفر و لا یبقی معی الظلم ،می کنند و اینکه می بینند جمهوری اسلامی، در دو چیز خلاصه شده،فروش نفت و خرید وسائل سرکوب،از پول آن ،برای کشتار مردم.در نتیجه هر لحظه، در بیم انفجار نهایی خشم مردم (که آه ندارند با ناله سودا کنند.چیزی ندارند از دست بدهند.در نتیجه شجاع و بی پروا هستند) و اینکه این انفجار کی رخ میدهد( هفتم یا چهلم غزیزان از دست رفته در جنگ نابرابر با توپ و تانک رژیم با مردم غیر مسلح ، یا روزهای آینده، اعم از روز دانشجو ، یا روز انتخابات قلابی، در اسفند ماه و یا چهارشنبه سوری و.. ) در اوج نگرانی ،بفکر چاره اعم از، فرار یا پیوستن به مردم و اینکه چگونه و در چه زمانی به مردم بپیوندند ،هستند .چون می بینند که خامنه ای ،به هیچ صراطی، مستقیم نیست و برای حفظ قدرت مطلقه اش ،با ملت در صحنه نابرابر و سرتا پا مسلح، می جنگد ،اسیر می گیرد و می کشد.اما بر عکس این عده از سران،سعی خامنه ای ،درعادی نشان دادن این اوضاع ،خلاصه شده و اخیرا در چند سخنرانی، نهایت تلاش خود را ،برای جلوگیری از ریزش نیروها و فرار سرمایه و فروپاشی رژیم ، بکارگرفت.اخباری چون حمله شدید خامنه ای، به نامزدهای انتخابات، یا نماینده ای که ،اجازه ثبت نام نیافت، یا عکس و تفصیلات از صف داوطلبان انتخابات مجلس، همه و همه، برای گول زدن مردم ، با عادی نشان دادن اوضاع وتلقین این موضوع ،به مجامع بین المللی است.که تظاهرات خاتمه یافته،مردم به شرایط موجود تن داده و خود را برای انتخابات مجلس ،آماده می کنند.
-ترفند های شیطانی که رژیم به کار میبرد:
رونق و بکارگیری ماشین دروغ،ماکیاولیسم،دادن آدرس های نا درست و غلط به مردم داخل و خارج،پاک کردن صورت مسئله و مشکلات،شانتاژ خبری،دنبال نخود سیاه فرستادن و بالعکس انفجارهای خبری،تشدید برنامه خر داغ کنی پلیس خوب و پلیس بد و آوردن در آب نمک خوابانده ها، به صحنه و دعوت آنها از مردم برای شرکت در انتخابات قلابی ،.بکار بردن هزاران حقه و دروغ و دوز و کلک ،برای پر رونق نشان دادن بساط انتخابات مجلس قلابی مذکور ،با کمک گیری از ترفند های رمان قلعه حیوانات جورح اورول.....از جمله این ترفندها: فرماندار زن شهر قدس را، که مثلا دستور تیراندازی بسوی مردم داده را، در موضع بز اخفش قرار دادند .تا جنایت خامنه ای و روحانی در کشتار مردم را تعدیل نموده و به این زن فرماندار بعنوان نماینده زنان دولتمرد ایران تعمیم دهند و اینکه ،حمله کنندگان به فرمانداری همچون مهاجمین به بانکها ،عمال خارجی بوده و قصد آتش زدن فرمانداری را، داشتند. آنهم با دو هدف 1- دنیا بداند که ما زیاد هم مرتجع نیستیم و زن فرماندار داریم و تبلیغ درین مورد، که زن ستیز نیستیم و اگر دوئلتمرد زنی هم اشتباه کرد و خطا و جنایتی مرتکب شد .تنبیه اش می کنیم.2- تمام کاسه کوزه ها را، بر سر این زن بشکنند و به بزرگ نمایی دستور کشتار از سوی زنی ،در جامعه ایران ،نوعی نفرت از زن ایرانی ،در جامعه پخش نموده ،بر مشروعیت دکترین حجاب . سرکوب زنان بمراتب بیافزایند.تا در تظاهرات آینده، زنان ایران ،وارد معرکه نشده بکمک مردان جامعه نشتافته و به پانسمان زخم های جوانان تیر خورده نپردازند.
-بزرگنمایی عمدی در برخی صحنه های سرکوب وپخش اخبار شکنجه های وحشتناک دستگیر شدگان، تا از ملت، بخصوص جوانان، زهر چشم بگیرند.
نتیجه:قیام 25 آبان و و جنایاتی که رژیم مرتکب شد. دو تاثیر بسیار مهم ،در داخل و خارج گذاشت.در داخل کشور،همبستگی اقشار مختلف مردم را، صد چندان افزود و نوعی همبستگی ملی سرتاسری بین مردم، در تداوم مبارزه مشترک و سرتاسری، با کمک به همدیگر در شرایط نامطلوب و جنگی ،آغاز شد(صحنه های بسیار زیبایی ازین همبستگی ثبت تاریخ گردید) .که تاکنون و طی این چهل سال سابقه نداشت.اکنون همه ملت ، دشمن مشترک خود را میشناسند و راههای مبارزه با آنرا میدانند.حتی وجدان اکثر نیروهای رژیم در مقابل خشونت وحشیانه ،که آنرا شبیه توحش اس اس های نازی و فاشیست ها،نام بردند،به چالش کشیده شد. این عده ضمن ترس از آینده خود ،در فکر چاره و پیوستن به مردم در نبرد نهایی با رژیم هستند.جنایات رژیم و بستن اینترنت برای جلوگیری از افشای این جنایات، در جهان،چهره و نمای توحش رژیم و بکار گیری ماشین جنگی تمام عیارش، علیه مردم غیر مسلح را ،بمراتب افزود و وجدان بشری را ،آزرده نمود و اینکه جامعه بشری در مقابل چنین توحشی ، چاره ای ،جز اقدام مشترک در پشتیبانی از قیام ملت تحت ستم ایران ،ندارد.این امر،انعکاس خبری این جنایات و نیزچاپ مقالات ناب در محکومیت رژیم قرون وسطایی مذهبی در نشریات معروف را ،بنمایش گذاشت.در نتیجه تعدادی از دولتمردان جهان ،در حاشیه اجلاس ناتو در لندن،با محکومیت شدید جنایات اخیر رژیم، پشتیبانی جامعه جهانی، از مردم ایران ،در نبرد نابرابر با رژیم جنایت پیشه را،رسما اعلام نمودند.ملت ایران پیروز میدان مبارزه است. و بس.