پیام مهم واصله از مرکز:
در حالیکه وزارتخارجه لحن نیروهای باصطلاح ارزشی نظام علیه مقامات خارجی از جمله ریس جمهور فرانسه را تعدیل می کند.اما آنچه در صحنه و پشت صحنه می گذرد.تفاوت از زمین تا آسمان است:
- چون مکرون مدعی است.که حامی پیام مهمی ازمقامات آمریکاست.قبل از سفربه تهران، خواستار تدارک مقدماتی گردیده که عمدتا توسط هرم قدرت بعنوان شروط کاخ سفید تلقی و آنرا با سفر ژنرال هایزر و نقشی که سفرای وقت آمریکا و انگلستان برای تدارک این سفر و تحقق اهداف آن در راستای بی طرفی ارتش در سال 1357 ایفا نمود.مشابه دانسته ،این سفرو شروط مربوطه را مقدمه ای برای فروپاشی نرم ،نام برده اند.شروطی چون: بازگشت نیروهای حزب الله به لبنان و تبدیل آن به یک حزب سیاسی.بازگشت نیروهای سپاه قدس و بسیجیان وابسته از عراق و سوریه و یمن و.. به ایران و حل و فصل مسائل فیمابین با کشورهای منطقه و در راس آن عربستان،از طریق سیاسی وخاتمه بساط جنگ های نیابتی و خاتمه دخالت های بی رویه در مسائل این کشورها و تعطیلی کامل پروژه نیمه کاره هلال شیعه برای همیشه ،در نتیجه راس هرم قدرت نگران است.که بازگشت این نیروها به مرکز سئوالاتی را بر انگیزد. که چرا و به چه علت حاصل اینهمه تلفات و مخارج به صفر رسید و اینکه نمیتوان اینهمه ظرفیت و انرژی را برای مدت ها بی اثر و خنثی نگه داشت و اینکه ممکن است این نیروها با یک حالت انفجاری کلیت سنتی نظام را مورد هدف قرار داده و به سبک خویش آنرا مصادره بمطلوب نمایند.
- در جبهه مخالف رژیم،اکثریت قریب به اتفاق ملت،ناراضی و با اقدامات عملی و به مصداق کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من ،رسما و علنا و بدون تعارف و اما و اگر وارد پروسه تغییر شده اند.بعلت چهار دهه پختگی و کسب تجربه در مقابل ضرب و شتم و زندان و اعدام و..این بار و در حال حاضر،هر حمله ای که از سوی نیروهای امنیتی نظامی به یک تجمع مردمی و مطالباتی میشود.بلافاصله با استفاده از سیستم ده دهی(اطلاع رسانی یک نفر به ده نفر ..الی آخر..)آنچه که درین رویداهای اعتراضی تجربه میشود.بطور خلاصه از طریق دیجیتالی و.. در اختیار نیروهای میانه،کم تحرک و حتی پرچم سفید گذاشته میشود.که محور این خواسته ها و دستورالعمل ها نه بر اساس اصلاح که قبلا بود و اینک مرده،بلکه بر اساس تغییر ساختاری متمرکز است. که نتیجه آن خوب تا عالی گزارش شده است.بطوریکه واقعا طی این مدت و اتخاذ این روش بر تعداد نیروهای عمل گرا، که رسما وارد میدان مبارزه جهت تغییر شده اند .بطور تصاعدی افزوده شده و مسائل سازمان و مدیریت اعم از امنیتی و غیره نیز به نحو احسن رعایت گردیده است.یعنی هر فردی که دستگیر یا ضرب و شتم میشود یا مورد توهین و ایذا و اذیت یا مورد خطاب بایدها و نبایدها قرار میگیرد.بلافاصله تبدیل به بمب تغییر ده دهی میگردد.که زیر مجموعه هایش هم از وی یاد میگیرند و هم برنامه های مبارزاتی برای تغییر را در تجربه و عمل،الگو و نقشه راه خود و گروه خویش و در مجموع کل ملت ،قرار میدهند.باین ترتیب ملت سرانجام توانسته است.ازین دستگیری ها و... نه در جهت منفی و کنج عزلت گزیدن و خانه نشینی و یاس،و..بلکه با هدف مطلق(بدون چون و چرایی)تغییر رژیم،وارد عمل متقابل گردد.
نتیجه:گرچه مکرون با سفرها و تماس های تلفنی و وعده وعیدها و بطور گام به گام ،سعی درحفظ برجام و تعدیل فتیله آتشی که علیه رژیم در منطقه شعله ور است ،بمنظور جلو گیری از شکل گیری یک مجموعه از جنگهای خانمانسوز دیگر در منطقه را دارد و رسانه های استعماری و ضد ایرانی انگلستان نیز رو در بایستی را کنار گذاشته و برای حفظ رژیم بعنوان مخلوق خود در سال 57 ، رسما و علنا از نوکران داخلی خود و در راس آن اعضای هرم قدرت وابسته به فراماسیون های وابسته به این امپریالیسم،پشتیبانی می کند.اما همین شگ و تردیدهایی که نسبت به اهداف این سفر، که احتمالا در هفته های آینده انجام میشود.در درون حاکمیت نهفته است.بر خلاف آنچه که پاریس لندن و برلین انتظار داشتند و دارند .تبدیل به حربه ای جهت فروپاشی نهایی شده است.

فراخوان: برای پیوستن به همسر کارگر زندانی رضا شهابی / سه شنبه ۵ دی ساعت ۱۰ صبح مقابل وزارت کار.آهای مردم قهرمان تهران وحومه، کارگران، معلمان، پرستاران، ارتشی های با غیرت و غیر وابسته، بازاریان شریف و وطن پرست، دانشجویان و … همسر کارگر زندانی رضا شهابی خانم ربابه رضایی را تنها نگذارید. نشان دهید که ما همه اعضای یک پیکریم.آی آدمها بر ساحل نشسته ، یک نفر در آب (زندان )دارد می سپارد جان...بر خیزیم.همسر کارگر زندانی را تنها نگذاریم.

 باید جمهوری اسلامی را واژگون کنیم!

گنده لات های تسبیح به دست

ما را چاره ای جز واژگونیِ این نظام نیست. چرایی و چگونگی اش را گفته ام باز نیز می گویم. پیش از آن اما این بگویم که نگارش و واشکافیِ این "واژگونی" برای من بس دشوار بود. این دشواری، از جنسِ سربریدنِ فرزند است بدست خویش. ما ناگزیریم گنده لاتی را سر ببریم  که  سی و هشت سال پیش خود بدستِ خویش از شکمِ جهالتِ جمعیِ مان بدر آوردیم و با فرش کردنِ همه ی هستیِ مردم ایران زیر پایش، زیر بال و پرش را گرفتیم تا بلندا بگیرد و برو بازویی بهم بزند و سری در میان سرها در آورد. شوربختا که این گنده لاتِ تسبیح بدستِ عرقچین به سرِ چفیه به گردنِ قپه بر دوش، امروز بلای جان ایران و ایرانی و مردمان منطقه شده است. بله، نوشتنِ این که "باید" جمهوری اسلامی واژگون شود، مثل سربریدنِ فرزند، برایم دشوار بود. اما چرا نباید یک زگیلِ چرکین و زشت را از بیخ بر کند و ریشه اش را سوزاند؟ بگذار دودمان محمد نوری زاد در این زگیل سوزی، به طوفان بلا سپرده شود.

غیرِ ایرانی اند

  واژگونیِ جمهوری اسلامی، باید یکی از حتمی ترین و درخشان ترین و بایسته ترین آرزوهای هر ایرانی باشد. چرا که این واژگونی، حتماً به نفع روحانیانِ فهیم، حتماً به نفع تشیعِ صلح طلب، به نفع پاسداران راستین، به نفع بسیجیانِ نیک کردار، به نفع خانواده های شهدا و جانبازان وآزادگان، به نفع مردم ورچروکیده ی ایران، به نفع کشورِ لهیده و پلاسیده ی ایران، و به نفع منطقه و جهان و کلِ آیندگان است. چشم به راهانِ این واژگونیِ، به همه ی ما پلاسیدگانِ سر به اعماقِ ترس فروبرده، التماس می کنند که آهای ایرانیان ورچروکیده، هر چه فکر و انرژی و سرمایه دارید، خرج واژگونیِ این نظام کنید. من در این نوشته تلاش دارم یک به یکِ راه های واژگونیِ این نظامِ غیر ایرانی را وابگویم. اما پیش از آن:

چرا واژگونی و چرا اصلاح نه؟

ملایان و سرداران، ثابت کرده اند که علاقه ای به ایران و ایرانی ندارند. و البته صد مطابق و مخالفِ همان علاقه ی نداشته را با مجاهدت بسیار برای اسلام و تشیع چفت بسته اند. افولِ ایران و کسالتِ ایرانیان از یک سوی، و آشوب در منطقه از دیگر سوی، نشانه ای از این علاقه ی نداشته به ایران و مجاهدت بسیار برای تشیع است. ایران در باور این جماعت، تنها و تنها، غنیمتی ست که از هر سو باید دریدش و بدندانش کشید. که در این سالها، هم ایرانیان با کلّه بر زمین سفتِ بی اعتباری فرود آمده اند، و هم ایران، دار و ندارش به تاراج ملایان و سرداران رفته. اینها که وا می گویم: خزعبلی به اسم "سیاهنمایی" نیست. کافی ست یک نگاهی به اندازه ی شعور و ایرانی بودنِ سردار قالیباف و شیخ احمد جنتی و مجتبی خامنه ای و نمایندگان ترسیده ی مجلس بیندازید تا در این واژگونیِ دیرهنگام با من هم سخن شوید. فرصتِ اینان در این آزمون سی و هشت ساله به سر آمده. مراقبان، سرِ جلسه ی امتحان به دانش آموزان چه می گویند؟ "برگه ها بالا، وقت تمام است"! به برگه های امتحانیِ این جماعتِ ولایی اگر نیک بنگریم، می بینیم همگانِ اینان مستحق بالاترین نمره ی کاری و فکری و مردمی و ملی اند. تعجب می کنید؟ بله، بالاترین نمره در تخریب و تحقیر ونابودیِ دخایر آبی و زیست محیطی و پولی و انسانی. بجوری که با اطمینان می شود گفت: دشمنان اگر بر این کشور حاکم بودند، هرگز به این میزان که ملایان و سرداران و چاکران ولایی ما را و آیندگان مان را به قهقرای پریشانی  فرو فشرده اند، نمی توانستند این کشور اساطیری و مردم مستعدش را به افسردگیِ مفرط در اندازند. با اطمینان می گویم: این جماعت را مطلقاً امکان اصلاح نیست. چرا این را می گویم؟ چون به این می ماند که شما به یک دزد و آدمکش بگویید: نفس نکش! 

ما حزب نداریم

ما اسیرانِ به صف شده ی این جماعتیم. حزب کدام است؟ ما یک رسانه نداریم. یک منبر نداریم. یک دورهمی نداریم. یک نماینده نداریم. پول نداریم، آبرو نداریم. دیروزمان که رفت به حلقومِ سیری ناپذیران بیت رهبری، امروزمان که سرشکن شد برای درهم کوفتن کشورهای دور و بر. ما با این روند، آینده نیز نداریم. ازهمین اکنون می شود آیندگانِ ایرانی را دید که با کاسه ای در دست، از این و آن، یک مشت زندگی را گدایی می کنند. راستی با همه ی نداری هایی که ما داریم، و با همه ی امضاءها و اختیارها و رسانه ها و پول و زندان و اسلحه ای که اهالی بیت رهبری دارند، چه می شود کرد؟  اد

ما چیزهایی داریم که آنها ندارند

باید روی چیزهایی سرمایه گذاری کنیم که: ما داریم و آنها ندارند. مگر می شود؟ ما چه داریم که آنها ندارند؟ بله دوستان من، ما گنج هایی داریم که اهالی بیتِ رهبری از آن بی نصیب اند حتماً و مطلقاً. مثل چی؟ یکی اش را بگو! یکی اش را می گویم: ادب. با این اشاره که در میان ما ادب، سرِ کوچه ها و محله ها معطل است. که باید به خانه اش بیاوریم. در بیت رهبری اما، با دیوارهای بلند و بتنی، راه را بر ادب بسته اند. مگر با ادب می شود نظامی را که استوانه های هویتی اش بر سعید مرتضوی ها و سعید طوسی ها استوار است، واژگون کرد؟ بله، چرا که نه. خواهم گفت. نیز این بگویم که در یک قلم، ما مردم داریم. و آنها: نه!

حزب با ادبان را تشکیل می دهیم

این حزب با هر اسمی، مرامنامه ای دارد که اصل و اساسش بر ادب استوار است. ما این مرامنامه را می نویسیم و از همه ی ایرانیان یارگیری می کنیم. هرچه اهالی بیت رهبری فحاش و تندخو و آدمکش و مال مردمخوارند، ما اما خوشروی و نیک اندیش و با ادبیم. در مسیرِ این با ادبی، ما نقش بازی نخواهیم کرد. بل " با ادبی" خمیره ی شخصیت ما خواهد شد. جوری که هرکس از دور به ما بنگرد، از ادبِ جاریِ ما حال بگیرد و از ما ادب بیاموزد. ادب هم به این نیست که ما با تبسمی هماره، نیکو سخن بگوییم. در این مرامنامه، ما آداب انسانی زیستن را دست بدست می کنیم. از آداب عشق ورزیدن بهمدیگر و به مردمان جهان، تا آداب پاسداری از ته مانده ی دارایی های سرزمین مان. و حتی آدابِ درست جنگیدن. با این تفاوت که جنگِ ما تنها و تنها در دفاع از کشورمان خواهد بود و هیچ نیز کاری به این نخواهیم داشت که در نیجریه، شیخ مرتضی زکزاکی  چشم به راه پول و اسلحه ی ماست تا چند تا شیعه در آنجا برای ما دست و پا بکند. و مهم تر این که: اعضاء، به محضِ پوشیدنِ لباسِ بی ادبی، از گردونه ی ما خارج می شوند یا فرصتی برای ترمیم  پیدا می کنند. اعضای حزب ما آنقدر فراوانی دارند که در هیچ ساختمان و هیچ برج بلندی جا نمی شوند. پس کجا همدیگر را ببینیم و دور هم جمع شویم؟ جای جمع شدن های ما، خانه هایمان است. مگر می شود؟ بله، چرا که نه؟ پیش از آن اما بگویم:  مرامنامه ی حزب ما، ایرانی شده ی بیانیه ی جهانی حقوق بشر است. بند بندِ این بیانیه را مطالعه کنید. باشد؟

همدیگر را پیدا می کنیم

جمعیت ما بسیار بسیار فراوان است. اما پراکنده و دور از هم. در کنار هم ایم اما دور از هم. علتِ اصلیِ این پراکندگیِ مفرط نیز، ترس و معیشت است. ما به چشم خود می بینیم که بیت رهبری دست به جیب مان برده و از پول ما و از گوشت تن ما بر می دارد، اما نه که می ترسیم، با این پول روبی و گوشت روبی کنار آمده ایم. یک جورهمزیستی با ترس بخاطرِ چیزکی به اسم زندگی. بهتر بگویم: هر یک از ما را به یک جزیره ی دور پرتاب کرده اند تا از تنهایی فرسوده شویم و دق کنیم. ما تک به تکِ این جزیره های تنهایی را شناسایی و پیدا می کنیم و همه را به یک مجمع الجزایرِ انسانی بدل می کنیم. می گردیم و با ادبان را پیدا می کنیم و با آنان دوست و همراه می شویم. آنچه که ما را به هم پیوند می زند، رهایی سرزمین مان از شرّ آن ملاها و آیت الله ها و قپه دارانی است که در این سی و هشت سال نشان داده اند: هیچ نسبتی با ایران و ایرانی ندارند. بعدش؟ بعدش استقرار آدابِ خوب زندگی کردن. در این راه، ما با همین ادب انسانی مان، به زیر قلعه ی بلند و پوکِ غاصبان، آب می بندیم و به تماشای فرو ریختنش ثانیه شماری می کنیم. گرچه در این راه، از ترفندها و نابکاری های داخلی و خارجی نیز غافل نخواهیم بود. 

پیروزیِ ما در یکصداییِ است

شاید بیش از پنج شش میلیون ایرانی در خارج از کشورند که در کل می شود گفت: با همه ی رنجهایی که تحمل می کنند، اما چشم دیدن همدیگر را ندارند. مأموران اطلاعات و سپاه، برای از هم گسستنِ این پتانسیل باشکوه، بسیار زحمت کشیده و پول خرج کرده اند. هموطنان ما چرا نباید یکی شوند؟ کاری که آنها در خارج از کشور می توانند ساماندهی بکنند، در داخل از ما ساخته نیست. آنان به مجامع بین المللی و حقوق بشری دسترسی دارند. به رسانه های جهانی نیز. در خارج از کشور، هموطنان ما می توانند در اجتماعی یکصدا و میلیونی، بلندگوی خواسته ها و آرزوهای ایرانیان باشند. تنها به شرطی که: قدر تک تک همدیگر را بدانند و از این تفرقه و پریشانی بزرگ بدر شوند و بخاطر وطنی که دریده می شود، اختلاف ها را کنار بگذارند. در داخل اما این اختلاف ها وسیع تر و عمیق تر است. با این همه اما، آن تک جزیره های با ادب، باید بگردند و همسایه های مرامی خود را پیدا کنند. از کجا شروع کنیم؟ پاسخ: هم شروع و هم پایانِ کارِ ما، فضای مجازی است فعلاً. گرچه اگر وقتش که برسد، همدیگر را خبر می کنیم و چون سیل روان می شویم. راهپیماییِ چند میلیونی و با شکوهِ با ادبان، چه در خارج از کشور و چه در داخل، تماشایی خواهد بود.

اصلاح طلبان و اصولگرایان چی؟

در حزب ما همه می توانند عضو شوند. بی آنکه برای عضویت در حزبِ با ادبان، دفتر و دستکی آشکار باشد. همه حتی اصولگرایان و حوزویان و بسیجیان و سرداران و بازجوهای با ادب نیز می توانند از همان جزیره ی تنهایِی خویش، به مجمع الجزایر با ادبان وصل شوند. شرطِ عضویت در حزبِ ما، با ادب بودن، و پایبندیِ اعضا به اصول انسانی ست. ما انرژی های پراکنده مان را برای فورانِ آن سیلِ آخرالزمانی، برای جارو کردنِ این نظامِ زشتکار، بهم خواهیم پیوست. ما به راحتی در همین فضای مجازی، جمعیت با ادب خود را از بی ادبانِ ولایی غربال خواهیم کرد و راه تنفس شان را بند خواهیم آورد.

خطِ قرمزِ ما: اصولِ انسانی ست

اگر خط قرمز بیت رهبری، به اسم ولایت، ایرانخواری و کشت و کشتار و آشوب در منطقه است، خط قرمز ما، پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی است. در حزب ما، با ادبان، همانگونه برای دیگران حق خواهی می کنند که: برای خود شان. در حزب با ادبان، نجس خواندنِ بهاییان، یک جرم آشکار است. و ما، آنقدر بر درستی و اخلاق و پسندیدگی و خردمندی و اصول انسانی پا فشاری می کنیم که دیگران از دور که به ما می نگرند، از تماشای جریانِ ادب در کشورمان، و حتی در سیاست خارجی مان، به وجد آیند و درپوست نگنجند و ما را با انگشت نشان هم بدهند که: مردمی با ادب اگر می خواهید، این ایرانیان. در آینده ی ایران، مردم،  ادب را جایگزینِ شقاوت های مذهبی می کنند. ایرانیان، به تناسب دارایی های تخصصی و ادب و اخلاق و درستکاری شان، برکشیده می شوند و بها می یابند. تماشای این که یک روز، مردمان با ادبِ کشورمان، داستان رهبر مذهبی و شورای نگهبان مذهبی و مجلس خبرگان مذهبی و سپاه مذهبی و دستگاه قضایی مذهبی و نمایندگان مذهبی را به بایگانیِ حوادث خونین این کشور سپرده اند و مثلاً در یک شکوه انتخاباتی، بانویی چون نسرین ستوده را به ریاست جمهوری ایران برگزیده اند، چه می تواند  شوق انگیز باشد. 

از کجا شروع کنیم؟

از خودمان. که: با ادب باشیم. و در گام نخست، کینه ها و ناپسندی ها و بد اخلاقی ها و زشت گویی ها را از ذهن و زبانمان دور کنیم. هرگاه، کنارگذاردنِ کینه ها و بداخلاقی ها برایمان دشوار شد، کشورمان را به یاد آوریم که از پیِ ما می دود و التماس مان می کند: برای رهاییِ من از چنگِ این بختک های ایرانخوار، به هر بهانه با هم دوست شوید. و چه بهانه ای عمیق تر و درست تر از رهاییِ ایران؟ در دیگر گام، سهم خواهی ها را فراموش کنیم. نگوییم: سهم مرا مشخص کنید تا پای در میان نهم! برای رهایی کشورمان، بسیاری از عزیزان ما بخاک افتاده اند. اصرار به سهم خواهی، درست همان است که "برادرانِ" ولایی چشم به راهش هستند تا هم ما را بخاک اندازند هم بر درختِ خشکیده ی بقای خود آب افشانند. (ادامه دارد)

محمد نوری زاد

یکم دی ماه نود و شش - تهران

@MohammadNoorizad

میلاد مسیح فرخنده باد:
زادگاه من رضائیه مرکز استان آذربایجانغربی،قبل از فاجعه 1357و آغاز حاکمیت داعشیان در ایران،از جمله مناطق هموطنان مسیحی،یهودی،بهایی نشین ایران بود.خانه ما در محلی بود که همسایگان مان مسیحی یهودی بهایی و در نتیجه اولین دوستان ایام کودکی من ازین خانواده ها بودند که رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم.مادام تامارا مسیحی آرایشگر زنان بود و من هر موقع با مادرم بمنزل ایشان میرفتیم. دلی از عزا از کالباس ها و مادتادلاهای بسیار خوشمزه ای که از ما پذیرائی میشد.در می آوردم.در منزل دوست یهودی ام،از ترشی های خانگی مریم خانم و غذاهای سنتی که می آورد.لذت میبردم.این قضیه ادامه داشت تا باتفاق دوستان همسالم وارد مدرسه شدیم.ناگفته نماند پدر و مادرم بعلت شغلی که داشتند هر دو اهل کتاب و مطالعه بودند.به همین جهت تساهل در خانواده ما حرف اول و آخر را میزد.در مدرسه معلم ورزشی داشتیم .که بسیار مذهبی و یک شیعه افراطی دو آتشه بود.اولین اخطار را علیه دو دوست مسیحی و یهودی ام از وی دریافت کردم.ساعت ورزش بود.بچه ها حول محور یک نفردر مرکز دایره حلقه زده و دور این حلقه می چرخیدند تا آن فردی که در مرکز دایره است.یکی را جایگزین کند.من بین دو دوستم بودم.یک بار من و دو بار آنها همدیگر را انتخاب کردیم.که همین قضیه خشم این معلم را در آورد.ورزش را تعطیل و مرا با تحکم به دفتر فراخواند و گفت اول بروم و هر دو دستم را در حالیکه صلوات میفرستم تا آرنج بشویم.وقتی به دفتر بر گشتم.دو چوب (ترکه) رایکجا در مشت گرفته و گفت برای اینکه هرگز یادم نرود.باید به هر دو کف دستم بزند. آنچنان زد.که از هر دو دستم خون جاری شد.بعد گفت تو دیگر تا آخر عمرت باید این حرف را حلقه گوش ات کنی که با غیر شیعه دست ندهی بخصوص هنگام ورزش که دست ها عرق می کنند و کاملا نجس میشوند.؟؟!! وی در حالیکه من با وحشت و ناباوری تمام و تعجب شوک زده، آن دفتر را ترک میکردم.افزود مبادا بمنزلشان بروی و چیزی بخوری که حرام اندر حرام و نجس میشوی....آنشب تب کرده روز بعد از رفتن بمدرسه به بهانه تب و لرز معاف شدم.چون این تب ادامه داشته و فریادهای شب هنگام خواب بدان افزوده شد.مادرم قضیه را پرسید که من مشت هایم را که از ترس بسته بودم باز کرده به مادرم نشان داده و همه را شرح دادم.گفت:هیچ میدانی اکثریت جمعیت دنیا غیر مسلمان بوده و غذای دو سوم این جمعیت گوشت خوک است؟ همه شان هم زیبا،عاقل و اکثریت شان انسانهای خوبی هستند و دنیا بر اساس اکتشافات و اختراعات آنها میچرخد.(استنباط من از کلمه نجس،زشت بودن وعاقل نبودن و انسان نبودن ،بود) این گفته مادرم باعث شد پیشنهاد مادرم برای دیدن دوستانم را،که چند بار به دیدنم آمده بودند و من رد کرده بودم بپذیرم.رفتیم.. من آنروز با پذیرایی حسابی مادران هر دو دوستم از آنچه که معمولا در خانه آنها بود و من عاشق این تنقلات و غذاها بودم. برای همیشه از بیماری های جسمی و روحی شفا یافتم.با عرض ادب احترام به هر دو دوستم دیوید و عیسی که عمرشان طولانی باد....اینکه.. یاد و خاطره این مادران نازنین همچون مادر خودم تا زمانیکه زنده ام در قلب و روحم زنده و با من اند.زیرا که:
یاد عاشق بر عاشقان فرض است و من.
پاره دل را به زخم کوهکن پیچیده ام.

وحشت رژیم از بازگشت یک پارچه ایرانیان به اصالت ایرانی خویش و بسته شدن دکان زر و زور و جهل و جنون ریا و تزویردینی حاکم:
سرانجام پروژه امنیتی-نظامی سپاه،که تحت عنوان( طرح بزرگ حماسه خدمت و امنیت) با گشت زنی گروههای سه تا پنج نفره پیاده و سواره این نیروها،از غروب تا طلوع آفتاب اعلام شده بود.با حمله وحشیانه این مزدوران غیر ایرانی به منازل ملت ایران ،که در حال برگزاری جشن ملی میهنی شب چله(آخرین شب طولانی سال و مقدمه زایش نور از فردای این شب در فرهنگ باستانی ایرانیان) بودند،کشف شده و لو رفت.که حاکی از ترس و ترور و وحشت رژیم از خیزش غافلگیر کننده ایرانیان در یکی ازاین شب ها و روزهای تاریخی (از زاد روز کوروش بزرگ نیای ایرانیان تا شب چله،چهارشنبه سوری، نوروز،سیزده بدر و..)است.که بنا به اعتراف خود رژیم و آمار رسمی شان 6 میلیون از بهترین فرزندان تحصیل کرده این مرز و بوم بیکارند و چون هیچ ندارند که از دست بدهند در نتیجه قوی نترس و شجاع اند و شناعت عصر حجری حاکم را عامل این وضع نکبت بار دانسته،هر لحظه آماده قیام اند.شش میلیون بیکار از نظر اقتصاد دانان یعنی یک بمب و چاشنی انفجاری بمراتب قدرتمند تر از هر بمبی در دنیا،که سرنوشت نهایی رژیم درشعله ور شدن آن،نهفته است.ایرانیان بعد از تحمل چهار دهه فلاکت ولی فقیه و عمال اش،که باسم خدا و دین دست به هر جنایتی در ایران و منطقه زدند.اکنون با بی رنگ شدن این مقولات ،با همدلی همدردی و پشتیبانی ملل و دول منطقه و جهان میروند که دریک پیچ تاریخی مهم و سرنوشت ساز این معضل بزرگ بشریت در قرن جاری را از بیخ و بن و برای همیشه برکنند (و براندازند).وحشت رژیم از سخنان بیسابقه امروز امام جمعه اش در تهران کاملا هویدا بود.این روزها سرنوشت ملت ایران و تاریخ آن آبستن حوادثی است. که با سرلوحه قرار دادن این شعر حافظ می توان هم ایران مان را با هزینه کمتری از دست ضحاک زمانه و مارهای زهر آگین اش نجات داد و هم تمامیت ارضی و یکپارچگی کشورمان را حتی بدون ریزش قطره ای خون حفظ نمود:..حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت ، آری به اتفاق می توان جهان گرفت.زین آتش نهفته که در سینه من است. خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت.خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان. زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت.بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند.کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت.

شایعه مرگ احتمالی خامنه ای طی ماهها یا یکی دوسال آینده بهره گیری از تجربه بیماری شاهنشاه فقید ماست که برخی از مخالفین اذعان به اشتباه کردند که چرا درنگ نکردند تا انتقال قدرت به نسل جوان پادشاهی صورت پذیرد!حال محلل های حکومتی از سازگارا ها و شرکا در این بوق میدمند تا بر آتش ملت خاک صبر بپاشند.
این روزها انواع تمهیدات و اقسام مزدوران فریبکار بکار گرفته شده است تا جسد متعفن جمهوری جنایتکار اسلامی مومیایی گردد از اپوزیسیون سازی حکومتی با احمدی نژاد و محصورین و قهرمان های پوشالی مثل صادقی نماینده مجلس تا جنگ و تجزیه هراسی و نیز یاس آفرینی و تخریب ترامپ و نتانیاهو و ولیعهد سعودی...
نوشته اهورا اهورا

آخرین وضعیت رژیم و مهمترین وظیفه ما،بعد از اینکه ریس جمهور آمریکا،یکی از مفاد چهار گانه حصول به استراتژی امنیت ملی نوین آمریکا را مقابله با تهدید رژیم ج.ا و تروریست های جهادی نام برد.(وی قبلا طی سفر های خود به منطقه و جهان،دکترین خود را که به سرنوشت ما نیز مربوط است.بدین شرح رقم زده است) :
1-بازگشت ایران به ایران قبل از 1357 و تبدیل ایران به متحد کلیدی آمریکا در منطقه که از زبان رهبران عربستان اعلام و بارها بدان تاکید گردید.یعنی ایرانی که سکولار بود و مذهب در سیاست و حکومت دخالت نداشت و متحد طبیعی آمریکا در مقابل چین و روسیه بود.باضافه، آمادگی و اقدام داوطلبانه رهبری عربستان برای همکاری با ترامپ جهت رفورم و اصلاحات سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی در عربستان در راستای حصول خاورمیانه به سکولاریسم و نجات آن از وضعیت اسف بار و خطرناک فعلی که تروریسم اسلامی برهبری رژیم جمهوری اسلامی ،حرف اول و آخر را در آن نزند.
2-این استراتژی زمانی در حال اقدام است که رژیم در بدترین شرایط داخلی و خارجی از نظر ادامه حیات شرر بار خویش بسر میبرد:
-اوج گرفتن نهضت مبارزاتی(پشیمانم رای ام را پس می گیرم) که میلیونها نفر تاکنون بدان پیوسته اند.در مقابل سیاست های ضد مردمی روحانی با اقداماتی چون افزایش 70 درصدی حقوق نمایندگان ضد مردمی مجلس و افزایش قریب به 50 در صدی بودجه سپاه و سایر نهادهای سرکوب مردم اعم از حوزوی،امنیتی،نظامی و در نتیجه افزایش افسار گسیخته تورم، بعلت چاپ بی رویه پولهای بی پشتوانه جهت پرداخت این حقوق ها و بودجه ها و بالعکس حذف یارانه های مردم و افزایش چند رقمی قیمت کالاهای اساسی مردم در بودجه سال آینده و..
- خراب کردن همه پل های پشت سر خود از جمله فحش و توهین های شدید علیه رهبران کلیدی دنیا همچون ریس جمهور فرانسه و نوچه دونالد ترامپ خواندن وی از سوی ولایتی مشاور نزدیک خامنه ای و..
همه و همه حکایت از آن دارد که شیرازه امور در رژیم از هم پاشیده و خواسته و نا خواسته ، به فروپاشی نهایی گام نهاده است.
در نتیجه: در چنین حالتی که سرانجام پروژه پلیس خوب و پلیس بد اصلاح طلبان ،با اقدامات روحانی و عکس العمل ملی با نهضت پشیمانم ،لو رفته و به اجماع ملی علیه رژیم بدل شده و حلقه محاصره رژیم از خارج به منتها درجه خود رسیده،باید صفوف خود را تحکیم بخشیده و چون آینده خاورمیانه جهت نجات از وضع فعلی و تروریسم جهادی، بسوی سکولاریسم و دموکراسی پیش میرود.خود را برای ایفای نقش کلیدی برای حصول باین هدف ملی منطقه ای و جهانی برای رسیدن به صلحی پایدار در منطقه و جهان آماده نماییم.که نیاز فوری بشریت قرن جاری است و ایران ما قرارست نقش محوری را در آن بازی کند.

خبر روز و اقدامی که باید زودتر انجام میشد و شد:جامعه یهودیان ایرانی تبار در لس‌‌آنجلس خواستار تحریم کنسرتی شده که قرار است .محسن یگانه،نژاد پرست یهود ستیز و از مداحان بیت رهبری امشب اجرا کند.
اقدامی که شد: روزهای آخر هفته معمولا جز چند دیپلمات بعنوان کشیک شب وزارتخارجه آمریکا را اداره نمی کنند.در روزهای عادی با ارسال ایمیلی به اداره کل پروتکل و روابط عمومی وزارتخارجه می توان این مسئله را پیگیری کرد.که کمپین سفارت سبز بارها و در موارد مهم دست به اقدام زده است.این بار علیرغم تماس ایمیلی دیشب و چند تلفن که بطور خودکار پیام را ضبط می کند.پاسخی دریافت نشد.اما دقایقی پیش پاسخی رسید و از اطلاعاتی که ما در اختیارشان گذاشتیم مثل همیشه قدردانی شد.و اما خلاصه اطلاعاتی که ما در چند مورد پی در پی اطلاع داده و شدیدا خاطرنشان شدیم این بود:
- کلیپ ترانه‌ این مزدور ذوب شده در خامنه ای ،با عنوان «گله کرکس‌ها» که محتوای ضد یهودی دارد را،ارسال نمودیم.
- چند خبر و گزارش پشت پرده و محرمانه از تدارک دیدگان این اقدام و چرایی این امر درین مقطع بسیار مهم را ضمیمه نمودیم.
- برای دریافت ویزا اطلاعات جعلی داده اند.که توضیحات لازم واصله از مبارزین داخل ضمیمه گزارش شد.
-و... برخی مطالب مهم و محرمانه دیگر که نمی توان اینجا آنها را مطرح نمود.
و اما خلاصه در خواست ما این بود:
گرچه وی و همراهانش برابر اطلاعات رسیده به ما ، ضمانت کتبی داده اند. که برنامه شان محتوای نفاق برانگیر و توهین آمیزنداشته و فقط موجب نشاط و طرب و.. بوده و با در نظر گرفتن فرهنگ آمریکا و قوانین مربوطه برگزار شود.اما باید قبلا محتوای ترانه ها بررسی شود. که برخلاف فرهنگ ملت ایران که صلح دوست و عاشق بشریت بوده و هیچگونه تبعیضی بین رنگین کمان ملل دنیا از سرخ و سفید و سیاه و زرد و عرب و یهود و مسلمان و کافر و غیره قائل نیست.علیه انسانی دین و مذهبی و جنسی و غیره توهین نشود.ازین پس در موارد مشابه دقت و بررسی بیشتری بعمل آمده گول وعده وعده های
مربوطه را نباید خورد و به هر کس و ناکس یا هیات رسمی و فرهنگی وغیره رژیم نباید بی رویه ویزا داد.و...خلاصه اینکه حساب ملت ایران با این اهریمنان و تنها رژیم بدخیم دیکتاتوری مذهبی مانده از قرون وسطی جدا و تفاوت ملت با اینها از زمین تا کهکشان ها است.ملت ایران خواهان حذف این جرثومه فساد و شرارت از صحنه گیتی بکمک جهانیان است و بس.

گزارش مبارزین داخل:تشدید اختلاف جناحهای قدرت در درون رژیم در چگونگی مدیریت بحران های پیش رو

-هم خوانی گفته های اخیر دبیر کل سازمان ملل متحد با اظهارات مقامات آمریکائی  و متحدین اروپایی اش ،در مورد نقض قطعنامه های شورای امنیت از سوی رژیم،به قصد بر اندازی نظام بطور هدفمند از طریق تشدید صدورقطعنامه ها در راستای  تنبیهات اجرایی،بعنوان مقدمات این تغییربزرگ ،تعبیر شده است.

-ترس از رویاروئی نظامی، به رو کردن جوانان الیگارشی سپاه-روحانیت، به غرب و متواری شدن از ایران منجر شده است.اخیرا رسانه های داخل ابتدا اعلام نمودند. که در حال حاضر 180،000 نفر(بعدا این رقم به 1/8 میلیون نفر افزایش یافت)از مغزهای کشور قصد ترک ایران را دارند، و این در حالی است. که فرزندان خود این آخوندها و فرماندهان سپاه،قصد ترک ایران ،قبل از وقوع هر نوع مقابله نظامی را دارند.

-در حال حاضر مهمترین اختلاف در درون ارتش و سپاه بر سر چگونگی برخورد با معضل حمله نظامی و نقشه راه آینده رژیم، ایجاد شده است.کمک یک واحد از تیپ ارتش مستقر در غرب کشور به زلزله زدگان اخیر درین منطقه و عکس العمل منفی سپاه در اعزام نفرات این تیپ به سوریه و اظهارات پشت پرده تعدادی از فرماندهان ارتش مبنی بر دلجوئی ازملت بمنظور حمایت مردم از رژیم در لحظه بحرانی حمله نظامی، و بالعکس اظهارات علنی و آشکار اخیر فرمانده سپاه مبنی بر اینکه هدف اولیه نظام باید رضایت خدا باشد و نه جلب رضایت مردم و توهین همزمان یکی از اطلاعاتی های سپاه به کوروش بزرگ و فرهنگ ایرانی،عمق این اختلافات و همچنین دلهره و استیصال این قبیل نیروهای باصطلاح ارزشی رژیم را نشان میدهد.

توضیح:این گزارش قبل از مستندات اخیر سفیر آمریکا در سازمان ملل،مبنی بر ساخت رژیم بودن موشک شلیک شده از یمن به ریاض و دعوت بر وارد عمل شدن جهان علیه رژیم قبل از این که تبدیل به کره شمالی دیگر گردد،ارسال شده بود.شتاب و سراسیمگی رژیم در رد مستندات سفیر آمریکا و تکذیب همزمان حوثی ها مبنی بر اینکه این موشک ساخت رژیم نبوده،ترس و وحشت برخی از جناحهای داخل رژیم را در نبود امکانات و طبل تو خالی بودن قدرت بادکنکی نظامی رژیم را نشان میدهد.که تاییدی است بر  گزارش واصله از مبارزین داخل و اختلافاتی که در راس هرم قدرت در چگونگی مدیریت بحران فروپاشی رژیم،تعمیق گردیده است.

داشتم مطابق معمول،تنظیمات امنیتی فیس بوک و توئیتر و وبلاگ و.. ام را در مقابل حملات و آفات  حشرات ،ویروس ها و باکتریها و میکروب های رژیم یعنی هکرها واعضای ارتش سایبری تروریستی اش تجدید پسورد و غیره..میکردم.که تمام زنگ های خطر و آژیر ویروس کشهای کامپیوتر خانگی ام به صدا در آمد.آنرا بسته رفتم به سراغ کامپیوتر اداری ام .که همچون دژ امنیتی نظامی در مقابل این جانوران،محکم و استوار ایستاده  است.تا گزارش اتوماتیک ارسالی از کامپیوتر آسیب دیده ام به این کامپیوتر را بررسی و اقدام کنم.متاسفانه تروریست رژیم با های جک کردن اکانت فیس بوک دوست عزیزی این حمله تروریستی را انجام داده بود.تاکنون دهها بار به سایت کمپین سفارت سبز و کامپیوتر های خانگی من و همکارانم درین کمپین حملات تروریستی شده که در دو مورد اخیر در پی گزارش به شرکت مربوطه و پیگیری فوری مسئله،چند نفر از جمله دونفر از هکر های خطرناک رژیم در آمریکا شناسائی شده تحت پیگرد قرار گرفتند.که این امر موجب قدردانی مقامات آمریکا ازین شرکت و ما گردید.مطابق معمول گذشته این بار نیز حمله اخیر را ردیابی و عامل مربوطه شناسائی و تحت تعقیب قرار گرفته و.. همچون گذشته در اولین اقدام مشخصات اش در اختیار اینترپول قرار می گیرد.که به معنی اطلاع همه نهاد های امنیتی نظامی کشورهای دنیا ازین هکر و اقدام رژیم است.این قبیل حملات سایبری رژیم نشان میدهد.که از دست من و همکارانم عصبانی است.یعنی آنچه می نویسیم یا خبر میدهیم و میگوئیم برای اش خیلی گران تمام میشود. این امر اراده خلل ناپذیر ما در افشای جنایات رژیم و در نتیجه هزینه های شرارت و نیز رسوایی بیش از پیش این آخرین دیکتاتوری بدخیم اسلامی در قرن جاری را در محافل رسمی و مدنی جامعه جهانی بمراتب افزایش میدهد.رژیم ،به زعم خود تصور می کند. با حمله به کامپیوتر های ما،بار مالی مخارج و هزینه های استفاده  از دستگاههای ما را با بستن دهان ما می افزاید.اما نمیداند که با این کار و پیگیری ما تاکنون میلیاردها دلار متضرر شده، هکر ها و تروریست های سایبری اش شناسائی و از همه مهم تر کانالهای ارتباطی پولشوئی و..نقل و انتقال نفری ،نظامی، مالی، پولی و این قبیل (مثلا انتقال تروریست های داعش  از پادگانهای سپاه به افغانستان) اعمال ضد جامعه بشری اش را افشا و رسوا نموده است.جانور تروریست هکری که از طریق فیس بوک دوست عزیزی حمله سایبری اش را مرتکب شده بود.رسما تحت تعقیب مقامات مهم بین المللی از طریق یک نهاد مهم،قرار گرفته ،اطمینان دارم این بار نیز،این اقدام ضد بشری رژیم،موجب افشاگری بیشتر و رسوائی بیشتر و ضررهای مالی بیشتر رژیم خواهد شد.خوشبختانه مبارزین هم در داخل و هم خارج از کشور با اتخاذ ابتکارات ویژه و هوشمندانه ای ،در حال شناسایی این مزدوران تروریست و ثبت اسامی و نشانی و اسم مستعار هکری آنان برای تعقیبات بعدی و سرانجام محاکمه آنان در دادگاه ملی که عنقریب تحقق مییابد.میباشند.

عواقب تهدید جنگی نفتکش های عربستان در خلیج عدن و دریای سرخ از سوی مدیر نشریه ارگان رسمی بیت رهبری(حسین شریعتمداری: انصارالله نفتکش‌های عربستان را در خلیج عدن و دریای سرخ بزند)عبارتند از:
اولا- لازم به یادآوری است که دخالت نظامی مستقیم رژیم در جنگ داخلی یمن بارها و از جمله انتقال اجساد اعضای کشته شده سپاه قدس در یمن به تهران،رسما به تایید مراجع ذیصلاح بین المللی رسیده،که آخرین آن موضوع کشته شدن کارشناس موشکی رژیم و مشکل حوثی ها در انتقال جسد وی به ایران بخاطر محاصره دریایی هوایی بوده است.
دوما-این تهدید بر خلاف قوانین بین المللی از جمله حقوق بین الملل جنگ و دو اصل اساسی حقوق دریاها(1- آزادی همه کشورها در استفاده از آبهای آزاد بدون دخالت و مزاحمت2-مسئولیت هر کشور در حفظ و رعایت حقوق و مقررات مربوط به دریاها) و همچنین کنوانسیون های 1899-1907 لاهه در مورد آغاز عملیات جنگی ، در راستای خروج ازجنگ غیر رسمی(دوفاکتو) به جنگ کامل(دوژوره) است.که بر اساس اصل اقدام متقابل به مثل به عربستان حق میدهد . کشتی های رژیم را مورد هدف قرار دهد.
نظریه:اینکه چرا رژیم درست در بدترین شرایط داخلی و خارجی علیه خویش مرتکب چنین خطای بزرگ عمدی شده را در وحله اول می توان در راستای بعهده گرفتن اختیارات اضطراری و غیره شامل حکومت نظامی آشکار و تمام عیار در داخل تلقی کرد .که اعلام بودجه شبه نظامی و کوپنی سال آتی دولت و فعل و انفعالات نظامی اخیر سپاه در جهت آمادگی برای سخت گیری های بیشتر در داخل را درین راستا تلقی نمود.
بنظر میرسد:رژیم در آخرین تحلیل باین نتیجه رسیده که با توجه به اجماع جهانی مجبورست . نیروهای نظامی و شبه نظامی خویش در منطقه را به مرکز فراخواند.جهت تداوم بقای خود سعی دارد.قبل از انجام این کار جبهه یا جبهات دیگری را در منطقه بگشاید.که فعل وانفعالات رژیم در انتقال تعدادی از رهبران و افراد کلیدی داعش به افغانستان بمنظور ایجاد جبهه دیگری در شرق کشور و جنگ طلبی اعلام شده در فوق،بمنظورکسب بهانه جهت سرکوب بیشتر داخل باشد.اما نمیداند.که همه دیکتاتوری های بدخیم تاریخ در چنین بن بستی که ادامه حیات خود را در سرکوب و اختناق بیشتر داخل دیده اند .سرانجام به بهانه ای با یک قیام ملی فروپاشیده و سرنگون شده اند.

خبر غم انگیز روز: مأموران فرودگاه بلگراد صربستان پس از ورود ایرانیان به این فرودگاه، آنها را بازداشت کرده و زن و مرد را در حضور یکدیگر و سایر مسافران آن فرودگاه برهنه و تحت بازرسی بدنی قرار دادند! 
نظریه: حفاظت از اتباع کشورها ، در خارج از کشورشان برابر کنوانسیونهای بین المللی از مقوله وظایف وزارتخارجه این کشورها یعنی نمایندگی های سیاسی و کنسولی هر کشوری است.یادم میآید در اولین ماموریت دائم خارج از کشورکه در ژانویه 1980 انجام گرفت.هنوز مامورین فرودگاه سانتاکروز بمبئی (هند) با احترام ویژه ای با هموطنانی که پاسپورت عادی داشتند.رفتار نموده و ایرانیان بدون بازدید و غیره از محوطه ویژه بازرسی عبور نموده و تقریبا رفتار مشابهی با من و خانواده ام که پاسپورت سیاسی داشتیم بعمل میآوردند.سه سال بعد در پایان ماموریت ام، کاملا اوضاع برگشته و بر خورد با دارندگان پاسپورت عادی توام با سخت گیری و بی حرمتی و در نتیجه بسیار دل آزار و رنج آور شده بود.اولین کارم در مرکز تماس با سفارت هند و اعتراض باین رفتارغیر عادی و تبعیض آمیز بود.در چند ماموریت دائم و موقت دیگر سرانجام به مجموعه پاسخ هایی رسیدم که خلاصه اش این بود:
-.یکی از علل پائین آمدن ارزش پاسپورت ایرانیان،استفاده از پاسپورت های ایرانی توسط تروریسم بین الملل است.که از سوی رژیم حاکم بر ایران در اختیار آنها (تروریست های اسلامی ) گذاشته میشود.زمان شاه پول و پاسپورت ایرانی در ردیف ده پول ارزشمند وپاسپورت معتبر دنیا بود.ایرانی هر کجا میرفت سفرش با ارزش و انسانی بود و توسط دیگران با احترام برخورد میشد.رژیم بعلت سوء استفاده ازپاسپورت ایرانی،ارزش آنرا به صفر رسانده اکنون گذرنامه ایرانی و پول ایران در ردیف آخرجدول پول و گذرنامه های بی ارزش و بی اعتباردنیا قرار دارد.
- درمورد بلگراد قضیه باد بکاری طوفان درو میکنی مطرح است. در جنگ بالکان و تجزیه یوگسلاوی سابق رژیم تهران همین حمام خونی را که در منطقه ایجاد کرده،در بالکان راه انداخته بود.آنموقع از مجاهدین افغانستان استفاده میکرد.اکنون از افغانهای عادی در حمام خونهای منطقه بخصوص در سوریه استفاده می کند.تمام کشورهایی که رژیم در امور آنها دخالت کرده و برای صدور انقلاب کذائی اش به هر جنایتی دست زده،همچون مامورین فرودگاه بلگراد در آینده با ایرانیان چنین رفتاری خواهند کرد.برای باز گرداندن ایران و ایرانی به اعتبار سابق تنها یک راه باقیمانده و آن اتحاد رنگین کمان ملت ایران جهت پاکسازی ایران از رژیم اهریمنی حاکم بر ایران است و بس.

خبر روز:وزیر خارجه بریتانیا وارد تهران شد .(با ۴۰۰ میلیون پوند اسکناس؟)
نظریه: ملت ایران امیدوارست که این پول:
- اولا، به آزادی نازنین زاغری این مادر رنج دیده بیانجامد.وی را در آخرین دقایق تحویل به وزیر خارجه آمریکا چیز خورش نکرده باشند. که بعد از رسیدن به انگلستان ظرف چند ما سرطان گرفته از بین برود.دوما:
- فردی،دستگاهی،نهادی در دنیا، یک فکری به حال صدها هزار زندانی در بند رژیم بکند .که آه ندارند با ناله سودا کنند.کس یا فرد قدرتمندی را هم ندارند که نجاتشان دهد.
- این نیم میلیارد دلار صرف تجدید سوخت آتش تنور حمام های خونی که رژیم در منطقه از یمن تا افغانستان،از عراق و لبنان تا سوریه و غزه و بالا تر از همه در خود ایران علیه ملت ایران توسط نیروهای سپاهی امنتی بسیجی مزدورش ایجاد کرده نشود.
- رژیم را تشویق به باج گیری های مشابه جهت زندانی کردن انسانهای بیگناه بیشتری
برای حصول به پولهای مشابه بمنظور تداوم جنایاتش در کره زمین نکند.
- و..در مجموع این پول صرف نجات رژیم از مخمصه بی پولی و صرف این پول همچون پولی که اوباما در اختیارشان گذاشت و خرج شرارت های رژیم شد.این بار این پول صرف تداوم شرارت های رژیم نگردد.

اقدام ترامپ در مورد اورشلیم،تکمیل پروسه ای بود.که از 538 ق.م توسط کوروش بزرگ نیای ایرانیان با فتح بابل و اجازه بازگشت یهودیان به فلسطین و بازسازی معبد اورشلیم آغاز،با عبور از شناسائی اسرائیل توسط اولین دولتمرد کشوراسلامی یعنی زنده یاد انورالسادات در 1978،به پیمان اسلو 1993 رابین-عرفات مبنی بر تاسیس حکومت خودگردان و برسمیت شناختن اسرائیل توسط فلسطینی ها انجامید.
سخنان اخیر جرد کوشنر مشاور ویژه ریس جمهور آمریکا در امر صلح خاورمیانه ،بعد از یک دیپلماسی سیارو موفق در منطقه،مبنی بر اینکه دول عرب باین نتیجه رسیده اند.که اسرائیل متحد بهتری برای آنها در منطقه بوده،در حال حصول به حل و فصل نهایی مسائل فیمابین هستند و بلافاصله اعلام نمود که ترامپ هنوز در باره انتقال سفارت تصمیم نهایی نگرفته،نشاندهنده تفاهمی بود.که قبلا بین آمریکا و اعراب در مورد اورشلیم انجام گرفته،منتظرند رئیس جمهور تصمیم نهایی را اعلام کند.
نظریه:اعتراضات اعراب بر خلاف دهه های گذشته،این بار فرمایشی و از پیش تدارک دیده شده و بسیار متعادل تر از گذشته بود.الفتی که بین اعراب و اسرائیل در مقابل شرارت های هلال شیعه ای که رژیم ج.ا با ایجاد حمام خون ها و دخالت های رسمی نظامی از طریق سپاه قدس در منطقه ایجاد کرده،ناگسستنی است. منافع ملی طرفین اقتضی می کند. با از خود گذشتگی های فیمابین ،متحدا در مقابل دشمن مشترکی که با فرضیه امام زمانی قصد نابودی آنها را دارد.ایستادگی نمایند.چون مردم صلح دوست ایران، خواهان همزیستی مسالمت آمیزبا دول و ملل منطقه هستند.منافع ملی مردم ایران درین تفاهم و شناسایی نهفته است.بهانه گرم ماندن تنور حمام خونهای هلال شیعه رژیم در منطقه، دشمنی صلبی جمهوری اسلامی از آغاز پیدایش ، با اسرائیل است.مردم ایران همانطور که جد بزرگشان در 2555 سال پیش نشان داد .هیچ گونه دشمنی با یهودیان ندارند وزمان شاه(قبل از فاجعه شوم 57)از جمله ملل اولیه بودند. که اسرائیل را برسمیت شناخته و روابط سیاسی فرهنگی اقتصادی و کشاورزی و حتی امنیتی نظامی عمیقی داشتند.ملت صلح پرست ایران، فقط یک دشمن در کره زمین دارد.که آنهم رژیم عصر حجری حاکم بر کشورشان است و بس.

خطر گروه مسلط بر سپاه، برای ایران و ایرانیان را دهها بار بیش از گروه مشکوک داعش می دانم که هم خلق الساعه بود و هم دفع الساعه. شبکه های مافیایی سپاه پاسداران سالهاست بر اقتصاد ایران‌ چنگ‌انداخته اند و علاوه بر چپاول اموال ملی، هر روز بیش از دیروز ، اقتصاد ملی را با انواع فساد و انحراف به طرف نابودی می برند. احداث اسکله های غیر مجاز، دست داشتن در قاچاق های کلان ، ارعاب فعالان اقتصادی و حذف امکان رقابت سالم‌ ونهایتا تضییع حقوق مالیاتی دولت ، از اقداماتی است که اکنون کمتر کسی در آغشته بودن فعالیت های اقتصادی سپاه به آنها تردیددارد. البته گام نهادن‌درمسیر نابودی اقتصاد ملی و ایجاد انحصار های رانتی ، تنها مصیبتی نبست که سپاه پاسداران بر سر ملت ایران آورده است. اظهارات و اقدامات تحریک آمیز دررعرصه های بین المللی و آمریت در سرکوب ، دستگیری ، شکنجه و اعمال نفوذ در صدور احکام‌ قضایی در داخل ، از دیگر مفسده انگیری های سپاه پاسداران است که روز به‌روز بر ابعاد آن‌افزوده می شود. نکته تاثر انگیز آنکه ، کوتاه آمدن‌های داخلی در برابر سپاه و اعلام‌حمایت فراگیر جناحهای داخلی از اقدامات خارجی سپاه ، نه تنها موجب تجدید نظر فرماندهان‌سپاه در رفتار های خشن ، پرمفسده ، اقتصاد سوز و مخرب نشده ، بلکه بر جسارت توام با وقاحت آنان افزوده و آنان را در توسعه زیاده خواهی ها و شهوترانی های سیاسی ، مصمم تر نموده است.‌نقش آفرینی رسمی سپاه در رسیدگی غیر حقوقی به‌برخی پرونده های اقتصادی و افزایش رجز خوانی های هزینه ساز، نشان می دهد که افزایش اقتدار در خارج از مرزها تنها موجب قلدری بیشتر فرماندهان سپاه در داخل شده و می شود. پس چرا باید خوشحال بود از پیروزی پر هزینه کسانی که نه تنها خود را در برابر ملت ایران ، پاسخگو نمی دانند بلکه هر روز بر ابعاد مفسده انگیزی های اقتصادی ، سیاسی و قضایی خود می افزایند؟

اجازه بدهید سخن را با دعوت مخاطبان‌به تامل در سخنان فرمانده کل سپاه پاسداران به پایان ببرم‌که اخیرا گفت :" نابودی سریع داعش ، به مصلحت نبود". شخصا به خود حق می دهم‌ بیش از خودفریبی و و سرگرمی به‌احساسات کاذب ملی گرایانه، قدری به سوابق حضور سپاه در سوریه ، فاصله زمانی آغاز اعزام‌نیروهای سپاه به سوریه با ظهور مشکوک‌و پایان‌ سوال برانگیز داعش، رقم‌های کلان که به بهانه مقابله با داعش در سوریه هزینه شده است و از اینها بالاتر، به دهها بلکه صدها میلیارد دلار خسارت مستقیم و غیر مستقیم اقتصادی بیندیشم که ثمره اقدامات تحریک آمیز سپاه - غیر مرتبط با منافع ملی ایران -بوده یا از دخالت مستقیم سپاه در اقتصاد ، ناشی شده است. اندیشیدن به این‌موضوعات مرا قانع می کند که هر پیروزی سپاه در خارج‌مرزها ، باید موجب اعلام‌عزای عمومی شود نه اتحاد نامقدس‌ِ اصلاح طلب و اصولگرا برای ابرازشادمانی.مجتبی واحدی 

کشتن صالح در یمن،تهدیدی است.برای بقیه،که از رژیم جدا و به عربستان،نه پیوندند.
جدا شدن صالح از حوثی ها و پیوستن به ائتلاف عربستان،تمام زنگهای خطر را برای رژیم تهران،به صدا در آورد.قبلا سراغ حریری نخست وزیر لبنان رفتند.اما وی با هوشیاری این تهدید را به بحرانی بزرگ علیه رژیم مبدل نمود.کشتن ریس جمهور سابق یمن،تهدیدی است.برای شخصیت های راس هرم قدرت در عراق و سوریه و..حتی حزب الله لبنان،که اگر یک روزی ورق علیه رژیم برگردد و آنها پشت به آن کنند.همان بلایی که بر سر صالح و طرفدارانش آمد.بر سر آنها ،هوار خواهد شد.جملاتی چون:
- ولایتی: علی عبدالله صالح به سزای عملش رسید.
- جعفری: توطئه علیه انصارالله در نطفه خفه شد.
- خامنه ای خطاب به رهبران منطقه: سرانجامی جزنابودی نخواهید داشت.(با این تصور واحساس که با مرگ صالح اوضاع در یمن بار دیگر به نفع رژیم بازگشته است).
بنظر میرسد: اقدام رژیم در تبدیل یمن به بشکه باروت،جهت خنثی کردن اقدامات دفاعی ائتلاف عربی،برخلاف این تهدیدات و گنده گویی و رجز خوانی ها،با توجه به اعدام دسته جمعی و کشتار چند هزار نفری طرفداران صالح در صنعا،با عکس العمل های شدیدی در آینده مواجه و این امربه نقطه عطفی برای اجماع نهایی جامعه جهانی جهت خلاصی از شراین رژیم تبدیل خواهد شد.پخش فوری وعمدی اخبارزیردرآنتن ها و اقداماتی چون:
- رژیم تهران در مذاکرات صلح سوریه اخلال می کند.
-شورای امنیت ،نگرانی خود از افزایش تنش و گسترش خشونت در یمن را اعلام نمود.
-نگرانی اتحادیه اروپا از آنچه هم اکنون در یمن می گذرد.
- و..تهدید عربستان از سوی روحانی بعد ازکشتن صالح توسط حوثی ها.
مقدمه تدارکاتی است که علیه گستاخی ها، افسار گسستگی های رژیم،سامان خواهد یافت.

آقای بابک عزیز و گرامی.در حال حاضر 23 در صد جمعیت جهان یعنی بیش از 1/5 میلیارد نفر از ساکنین این کره خاکی مسلمان اند.مبارزه با یک رژیم عصر حجری با استفاده از عقل و خرد وتمدن و بهره گیری از سوابق تاریخی میسراست و نه فحش و توهین و این قبیل پندار،گفتار و کردارهای عصبی،آیا فکر نمی کنید. رژیم این عکس و نوشته ها را کپی کرده در محافل درون رژیم جهت ایجاد شور انقلابی و پرورش نیروهای وفادار به خویش ،نشان داده، در 24 ساعت 24 هزار ساعت جوانان را شستشوی مغزی دهد ؟.که اگر اپوزیسیون روی کار بیآید چه کارهای وحشتناکی با شماها و عقاید آبا اجدادی پدران و مادران شما نخواهند کرد؟بهتر نیست بجای این قبیل شعارها، یک نوشته مبتنی بر عقل و خرد و اندیشه مبارزاتی و رهایی بخش مرقوم فرموده، راههای حصول به اتحاد و حذف پروژه ساندییس خواری و مزدوری بخصوص خنثی کردن پروسه ضد بشری و انیرانی تروریستهای سایبری رژیم ، باضافه ارائه نقشه راه برای کم هزینه ترین روش پیروزی ملت بر رژیم جهل و جور و چور و چپاول و جنون قرون وسطایی انیرانی و ضد بشری و ضد مادر طبیعت و ضد عناصر اربعه و ضد همه ارزش های بشری که در مجموعه رژیم جمهوری اسلامی مستترست را ،شرح دهید.من توصیه می کنم. کتابهایی از جمله :سیر اندیشه های سیاسی از ارسطو تا کنون،مسائل اقتصادی سیاسی نظامی استراتژیک مهم معاصر،تاریخ جهان،حکومتهای مقایسه ای، سیرتکوین و تکمیل قوانین اساسی،تاریخ دیپلماسی جهان،حقوق بین الملل خصوصی،حقوق بین الملل عمومی،حقوق اداری، ظهور و سقوط رایش سوم (در مجموع تاریخ دو جنگ اول ودوم جهانی)، سیر تکوینی علوم انسانی از ابتدا تا کنون و.. این قبیل کتابها را مطالعه فرموده، راههای مبارزه جهت حصول به آزادی،دموکراسی، حقوق بشر،جدایی دین از سیاست و حکومت،رفع همه نوع تبیعض و نابرابری ها را برای نسل جوان و شاداب این جهانی دیجیتالی ، ارائه طریق فرمایید.با مهر:امیدمهر

پاشنه آشیل فروپاشی رژیم با افشاگریهای رضا ضراب و حمله موشکی دیگرحوثی ها به عربستان کلید خورد.
- رضا ضراب،برای نجات خویش آنچه را که در اختیار داشت.تحویل دادگاه آمریکایی نموده و خط وربط واسرار دور زدن تحریمها و پولشوئی های رژیم را لو داده است.این امر همه راهها را برای رژیم جهت تکرارترفندهای نجات خویش،در آینده برای تحصیل پول سیاه بست.اینکه قریب 100 میلیارد دلارپولشوئی شده،مقدمه کشف حسابهای غیرقانونی و سرّی رژیم در اقصی نقاط جهان،بلوکه شدن آنها توسط مقامات محلی و مصادره قانونی این پولها توسط نهادهای رسمی و بین المللی میباشد.
-اتهامات ضراب به مقامات ترکیه در همکاری با رژیم ،این مقامات را وادار میسازد.جهت برائت از رژیم و پاک شدن خویش،دست به اقداماتی بزنند.که اولا دیگر و هرگز در آینده با رژیم ج.ا درین موارد، همکاری نکنند.دوما، در مقطع فعلی به نفع و نجات خود علیه رژیم شفاف سازی نموده ،بسیاری از مسائل دیگر از جمله چگونگی انتقال اسلحه و مهمات به غزه ،لبنان وسوریه را لو دهند.
- انهدام موشک شلیک شده حوثی ها توسط عربستان در اثنای دیدار نخست وزیر انگلیس ازین کشور و اثبات این امر که موشک مزبورساخت رژیم بوده،نشاندهنده این است. که در درون حوثی ها، هستند فرماندهانی که ،با پیش بینی فروپاشی رژیم ج.ا،با همکاری با مقامات سعودی ،آینده خود در یمن را بیمه و آینده همه حوثی ها را ترمیم می کنند.
و سرانجام لغو اجازه پرواز عبور هواپیمای حامل نخست وزیر بلغارستان از فضای ایران بمقصد عربستان،که موجبات برانگیختن خشم مقامات دو کشور میزبان و میهمان ونیز اتحادیه اروپا را فراهم ساخت.ضد و نقیض گوئی های رژیم درین مورد و موارد دیگر،حاکی است.که یک فروپاشی اداری و اجرایی در ساختار قدرت رژیم ایجا دشده، که نشاندهنده ترس و نگرانی و نارضایتی نیروهایی از درون رژیم و در نتیجه آشفتگی بازار سیاست داخلی و خارجی رژیم گردیده ،که این امر با توجه به سوابق تاریخی (در همه رژیم های در حال تزلزل ،ریزش و فروپاشی)،نشاندهنده سرنگونی نهایی این رژیم در یکی از پیچ های تاریخی پیش روست.

پاشنه آشیل فروپاشی رژیم با افشاگریهای رضا ضراب و حمله موشکی دیگرحوثی ها به عربستان کلید خورد.
- رضا ضراب،برای نجات خویش آنچه را که در اختیار داشت.تحویل دادگاه آمریکایی نموده و خط وربط واسرار دور زدن تحریمها و پولشوئی های رژیم را لو داده است.این امر همه راهها را برای رژیم جهت تکرارترفندهای نجات خویش،در آینده برای تحصیل پول سیاه بست.اینکه قریب 100 میلیارد دلارپولشوئی شده،مقدمه کشف حسابهای غیرقانونی و سرّی رژیم در اقصی نقاط جهان،بلوکه شدن آنها توسط مقامات محلی و مصادره قانونی این پولها توسط نهادهای رسمی و بین المللی میباشد.
-اتهامات ضراب به مقامات ترکیه در همکاری با رژیم ،این مقامات را وادار میسازد.جهت برائت از رژیم و پاک شدن خویش،دست به اقداماتی بزنند.که اولا دیگر و هرگز در آینده با رژیم ج.ا درین موارد، همکاری نکنند.دوما، در مقطع فعلی به نفع و نجات خود علیه رژیم شفاف سازی نموده ،بسیاری از مسائل دیگر از جمله چگونگی انتقال اسلحه و مهمات به غزه ،لبنان وسوریه را لو دهند.
- انهدام موشک شلیک شده حوثی ها توسط عربستان در اثنای دیدار نخست وزیر انگلیس ازین کشور و اثبات این امر که موشک مزبورساخت رژیم بوده،نشاندهنده این است. که در درون حوثی ها، هستند فرماندهانی که ،با پیش بینی فروپاشی رژیم ج.ا،با همکاری با مقامات سعودی ،آینده خود در یمن را بیمه و آینده همه حوثی ها را ترمیم می کنند.
و سرانجام لغو اجازه پرواز عبور هواپیمای حامل نخست وزیر بلغارستان از فضای ایران بمقصد عربستان،که موجبات برانگیختن خشم مقامات دو کشور میزبان و میهمان ونیز اتحادیه اروپا را فراهم ساخت.ضد و نقیض گوئی های رژیم درین مورد و موارد دیگر،حاکی است.که یک فروپاشی اداری و اجرایی در ساختار قدرت رژیم ایجا دشده، که نشاندهنده ترس و نگرانی و نارضایتی نیروهایی از درون رژیم و در نتیجه آشفتگی بازار سیاست داخلی و خارجی رژیم گردیده ،که این امر با توجه به سوابق تاریخی (در همه رژیم های در حال تزلزل ،ریزش و فروپاشی)،نشاندهنده سرنگونی نهایی این رژیم در یکی از پیچ های تاریخی پیش روست.

عین پیام واصله از مرکز: آقا لابد اظهارات دیروز روحانی در خصوص صد روز اول را شنیدید. همه اش ،همچون همیشه ، دروغ و سفسطه و کلاه گذاری، بر سر ملت برای ساکت کردن مردم بود.آخه وقتی نود در صد ثروت ملی و اقتصاد کشور دست بیت رهبری و نهادهای وابسته بآن اعم از سپاه و غیره بوده،دولت فقط متصدی حفظ ثروت و قدرت این عده است.چگونه ممکن است. این حرفها راست باشد..در مملکت رکود و بیکاری و تورم غوغا می کند.وی دم از تورم یک رقمی میزند.درهمین چند روزگذشته،قیمت مایحتاج اولیه مردم از نان و آب و برق تا دارو و غیره بطور تصاعدی افزایش یافته،قیمت مابقی ضروریات زندگی ،بطور ساعتی در حال افزایش است.انگار یک خبرهایی هست و اینها که بیش از ده درصد جمعیت کشور هم نیستند.از هم اکنون کمبر بندهایشان را سفت می کنند.که خودشان آسیب نبینند.ملت سه طلاقه شده،کسی نیست به دادشان برسد.هر روز ارزش پول ملی کم و قیمت طلا و ارزهای خارجی ،افزایش می یابد.فقر و بدبختی و فلاکت به اوج خود رسیده است.اخیرا در گوشه کنار کشور، خیزش هایی رخ داده و چون میترسند .با سرکوب و این قبیل اقدامات همیشگی شان که ملت در مقابل آن مصونیت پیدا کرده ،با رسیدن کارد به استخوان ،نارضایتی را تا حد انفجار افزایش داده ،سرنگون شوند.در نتیجه بار دیگر سراغ،ملیجک رهبری رفته وی و تیم اش را علم کرده اند.که نقش اوپوزیسیون را بازی و جلو اقدام خود جوش اپوزیسیون واقعی یعنی جلو طغیان و شورش و قیام سرتاسری مردم را بگیرند.وی و همراهانش از یک طرف و باصطلاح مخالفین و منتقدین کذایی اش از سوی دیگر،دارند جنگ زرگری می کنند. وی با حرفهای آنچنانی بظاهر علیه افراد زیر دست رژیم،دارد کلاه گشادی بر سر ملت میگذارد.باور نکنید.افشاگری کنید.جامعه در حال انفجارست. ماموریت وی ممانعت ازین قیام سرتاسری است.

خبر مهم واصله- فاجعه زلزله اخیر در غرب کشورو ترکیدن بغض ملت و خشم ملی ،تمام زنگ های خطر،علیه رژیم را به صدا در آورده است:
قبلا جنگ تحمیلی،زلزله،سیل و فقر و بدبختی مردم،نعمتی بود. برای دچار کردن آنان به روزمرده گی مرگ و زندگی،تا بفکر آزادی و ازین قبیل(به زعم رژیم ) کالاهای لوکس بالا گردنی نباشند.اما همبستگی ملی ناشی از زلزله و همزمانی آن با اجماع جهانی علیه رژیم برای اولین بار،تبدیل به دو عامل داخلی-خارجی شدند. که سرانجام این مریض محتضر و جسد سیاسی مشرف به موت را به آخر خط رساند.آنچه که از جلسه بسیار مهمی به بیرون درز کرده،مقایسه همبستگی ملی اخیر با همبستگی ملی ایرانیان شامل رهبران ایلی و کدخدایان سرتاسر ایران در دشت مغان ،جهت اجماع برای حضور در راس هرم قدرت قرار گرفتن نادر قلی افشار، بعد از فاجعه ملی حمله محمود افغان به ایران در سه قرن قبل بود.درجلسه مهم رژیم ،اتحاد نظامی اعراب علیه رژیم و حتی تمرین های متداول نظامی عربستان، پاکستان،همراه با گزارش دیده بان حقوق بشر در ارتکاب جرایم جنگی از سوی رژیم بعلت شرکت دادن کودکان زیر 15 سال در جنگهای هلال شیعه ،بعنوان بزرگترین خطر علیه رژیم طی چهار دهه اخیر نام برده شده است.
بموجب این گزارش،اجماع دول اروپا و آمریکا و نهادهای مدنی در دنیا علیه رژیم،موجب ایجاد ترس و ترور و وحشت در بین نیروهای میانه رژیم و در نتیجه ریزش این نیروها و آغاز به متواری شدن افرادی از راس هرم قدرت و نقل و انتقالات مالی و پولی بسیار به خارج،گردیده است.اخبار و گزارشات مستندی که از فاجعه زلزله غرب کشور و کمک های مردم از همه نقاط ایران در غیاب دولت و بالعکس سنگ اندازی و خرابکاری و مانع تراشی دولت از رسیدن این کمک ها به فاجعه دیدگان ،همراه با افشاگری از آشوبها،آدمکشی ها حمام خونها و جنایات رژیم در منطقه و جهان از سوی رژیم بطور همزمان منتشرو همچون یک محاکمه بین المللی رسانه ای به گوش دولتمردان و نهادهای مردمی دنیا رسد.وجدان عمومی بشریت را از فجایعی که در ایران از سوی سران چنین رژیم وحشتناکی، علیه مردم بیگناه و گرفتار و اسیر و در بند ایران گذشته و می گذرد،آگاه و بیدارنمود.حتی سفر روحانی و خامنه ای به منطقه در راستای تبلیغ این دو به نفع نظام ضد بشری شان با سوء استفاده از یک فاجعه ملی تلقی شد.رژیم درمقابل قهر و خشم مردم،برای حفظ وحدت نیروهای خودی و ممانعت از ریزش نیروهای میانه خود،دست به اقداماتی زده، که اولین آن صدور حکم قطعی دو سال زندان برای سعید مرتضوی خالق هلوکاست کهریزک بود.این امر مقدمه ایی است بر زندان احمدی نژاد و امثالهم و سپس اعدام بابک زنجانی و انداختن تمام کاستی و تقصیر ها به گردن این مجموعه که بعدا بر تعداد آنها افزوده خواهد شد.

گزارش رسیده- آنچه که در محافل پشت پرده رژیم می گذرد:
- پوتین با توجه به اطلاعات واصله به وی،موکدا از رژیم خواسته جهت ادامه حیات خویش، در خصوص تخلیه سوریه از نیروهای قدس و خاتمه پروژه هلال شیعه و عدم داخالت در منطقه فکر و اقدام نماید.
- توصیه مشابهی از سوی دولتمردان فرانسه آلمان و..انجام شده باضافه اینکه حزب الله لبنان با تغییر مشی نظامی مطلقا تبدیل به حزب سیاسی گردد.اقدامات مشابهی نیز باید در عراق ،یمن،افغانستان و.. انجام گیرد.تا با خاتمه دخالت ها و فراخوان نیروها به مرکز،به یک نظام متعادل و عادی در خانواده بین المللی تبدیل شود.بخصوص باید از انتقال فرماندهان شکست خورده و متواری داعش به ایران (همچون القاعده طالبان و..) به ایران که بمنظور استفاده از آنها در مواقع ضروری انجام میگیرد امتناع شود.
- این توصیه ها (در واقع اخطار ها)در راس هرم قدرت رژیم بررسی و چنین نتیجه گیری شده ،که با حل مسائل منطقه،ج.ا مورد هدف قرار خواهد گرفت.در نتیجه از هم اکنون باید منتظر تحریم های جهانی شبیه آنچه که پس از رد قطعنامه های هشت گانه شورای امنیت در خصوص خاتمه جنگ از سوی خمینی،صورت پذیرفت.بود. اقداماتی که آن زمان در مقابل تحریمهای جهانی انجام گرفت.باید الگوی نظام در حال حاضر باشد.خلاصه این اقدامات که در حال تدارک و انجام اند:
- افزایش واردات گندم،برنج ،ذرت و ذخیره مواد غذایی دیگر به عنوان منبع اصلی غذایی مردم جهت جلوگیری از شورش ها..
- افزایش قیمت مایحتاج عمومی همچون نان و غیره که مردم تا کوپنی شدن این مواد ، به کمتر مصرف کردن آن، از هم اکنون عادت کنند.
- تدارک لازم جهت چاپ پولهای معتبر جهان بصورت تقلبی،همانند آنچه که در منطقه قبایلی (مرز بین پاکستان و افغانستان) در زمان جنگ با عراق و در مناطقی از بسنی هرزکوئین به چاپ رسیده و صرف خرید اسلحه و مهمات و مواد غذایی گردید.
- استفاده از پست های سیاسی سفارتخانه های ج.ا در خارج برای قاچاق مواد مخدر بمنظور تحصیل ارز خارجی ،که برابر مفاد کنوانسیون وین مصون از بازرسی اند.
- استفاده از ارتش سایبری اعم از هکر های رسمی دولتی یا غیر رسمی ،خصوصی یا استخدامی و غیره جهت نفوذ در بانکها و منابع مالی پولی و بورسی جهان .
- فروش فوری منابع گازی و نفتی کشور به ثمن بخس، همزمان با افزایش ذخایر نفتی در گوشه کنار کشور،بخصوص پادگانها و مراکز و سیلوهای نظامی سپاه..
- گروگانگیری اتباع خارجی، دو تابعیتی ها در ایران بمنظور باج گیری های بعدی..
نتیجه: رژیم باین نتیجه رسیده که خاتمه دخالت هایش در خارج بمنظور ساختن دشمن فرضی به ملت جهت ادامه سیاست النصر بالرعب و ایجاد اختناق در داخل،سرانجام به مرگ رژیم منجر میشود.در نتیجه مصمم است که جهت ادامه حیات خویش به همان شیوه سابق عمل نماید.اما نمیداند که دیگر زمان تحمیل جنگ خمینی به ملت در عراق یا تحمیل جنگ خامنه ای به ملت در سوریه بسر رسیده،حتی اگر تحمیل اختناق به ملت بزور اعدام و شکنجه و جنگ و غیره ادامه یابد .اما دول و ملل منطقه و جهان، دیگر و به هیچ عنوان نمیتوانند،ادامه حیات این رژیم را تحمل کنند.وقتی ولیعهد عربستان خامنه‌ای را «هیتلر جدید» می نامد.بمعنی تصمیم قاطع منطقه و جهان بر خط بطلان کشیدن باین بساط اهریمنی است و بس.

رهبر و فرمانده سپاه با دو جمله،نقشه آتی رژیم از انتقال نیرو و ادوات و ماشین جنگی سپاه قدس از سوریه به یمن را لو دادند:
خامنه ای- هر جا به حضور ما نیاز باشد کمک خواهیم کرد.
جعفری- هر جا ملل اسلامی تحت ظلم باشند ج.ا از آنها حمایت می کند.ایران (رژیم) به یمن کمک مستشاری می کند.
توضیح1-رژیم هرگز بطور رسمی به دخالت نظامی در سوریه اعتراف نکرده و همواره آنرا کمک های مستشاری نام برده است.
توضیح2-قرار بود در پی خاتمه جنگ در سوریه،رژیم آنرا به لبنان منتقل کند.که حریری بتنهایی کشورش را از یک جنگ داخلی مشابه ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ نجات داد.
توضیح3-آنچه که در اجلاس روسیه توسط پوتین با حضور اسد،روحانی،اردوغان گذشت،تحمیل این دستورالعمل به هر سه بود: ( آغاز روند توافق مسالمت آمیز سیاسی با کوتاه آمدن همه ی طرفهای درگیر،از جمله رژیم حاکم بر سوریه،با پایبندی بشار اسد به روند صلح و اصلاحات هم در قانون اساسی و هم در قانون انتخابات با محوریت اعلامیه ژنو 1 یعنی تشکیل نهاد انتقالی برای اداره حکومت انتقالی واجرای قطعنامه 2245 شورای امنیت ،مبنی بر انتقال مسالمت آمیز قدرت با تاکید بروحدت ملی،استقلال،تمامیت ارضی و چهره عاری از فرقه گرایی(حذف علوی ها از قدرت) که به معنی خاتمه جنگ در سوریه و در نتیجه جمع کردن بساط نظامی رژیم از سوریه و واگذار کردن بقیه امور به خود سوری ها با نظارت سازمان ملل بود.

صدور حکم راتکو ملادیچ ،سلاخ سربرنیتسا در دادگاه بین‌المللی کیفری به جرم جنایت علیه بشریت ،و صدور حکم دادگاه نیویورک علیه رژیم بخاطر بمب گذاری در بیروت ، مقدمه ای است، جهت محاکمه سران جمهوری اسلامی:
- بنا به حکم صادره ملادیچ با تایید 10 مورد از 11 مورد قتل ، درین دادگاه به حبس ابد محکوم شد.نامبرده این جرایم را در بسنی مرتکب شده بود،محاکمه و مجازات سران رژیم حاکم بر ایران ،بخاطر جنایاتی خواهد بود. که هم دربوسنی و هرزگوین و هم لبنان ،عربستان ،آرژانتین ،بحرین ، افغانستان، عراق،سوریه،یمن و چند کشور آفریقایی و آسیایی و در مجموع درسرتاسر منطقه و اقصی نقاط جهان مرتکب شده اند ،خواهد بود.
- دادگاه نیویورک نیز رژیم را به پرداخت 3.8 ملیارد دلار غرامت به خانواده‌هاى قربانيان بمب‌گذارى در مقرملوانان آمریکایی در بيروت محکوم نمود. كه مبلغ 1.68 میليارد دلار آن مستقیما از حساب بانک مركزى رژیم در آمريكا برداشته شد.رژیم در دادگاههای آمریکا بخاطر شرکت در جنایات متعدد علیه آمریکاییان از جمله حمله القاعده به برجهای نیویورک ،تاکنون قریب به 40 میلیارد دلارمحکوم و جریمه شده و سرعت صدور حکم مزبور مقدمه ای برای محاکمه رژیم در جنایاتی است.که در اغلب کشورهای منطقه و جهان مرتکب شده است.هزینه خرابکاریهای داعش در سوریه از سوی خود رژیم به عنوان بانی و خالق داعش 500 میلیارد دلار اعلام شده که این امر میتواند مقدمه ای برای محاکمه سران رژیم بخاطر جنایات بیشمارشان در سوریه باشد،شاکی رژیم این بار میلیونها نفرخانواده قربانیان رژیم در سوریه خواهند بود.که رژیم، داعش را بخاطر حفظ دو ملیجک خویش یعنی نوری المالکی و بشار اسد در قدرت ،بکمک این دو خلق کردند.ارقام جرایم این محاکمات بالغ بردهها هزار میلیارد دلار خواهد بود.
-قرار بود با خاتمه جنگ درسوریه،ماشین جنگ ،حمام خون و آدمکشی رژیم بار دیگر به لبنان منتقل شود.که حریری نخست وزیر ملی و مردمی و مستقل لبنان با یک استعفای حسابشده و بازگشت محترمانه و با اختیارات کامل به بیروت و با پشتوانه مردم لبنان ،تن به شرارت حزب الله علیه اسرائیل بمنظور گشوده شدن جبهه جنگی دیگر در خاورمیانه با مرکزیت بیروت نداد.

رژیم تهران طی یک نمایش مضحک نامه پراکنی دو تن از سرکردگانش (روحانی-سلیمانی)به خامنه ای،پایان داعش را اعلام،این پیروزی را از آن خود نام برده و تشکیل آنرا به آمریکا و اسرائیل نسبت داده،باین ترتیب تلاش قهرمانانی که باعث شکست این هیولا شدند را، مصادره به مطلوب نمود:
- اسناد تاریخی حاکی است.که داعش شش سال پیش در اثنای آغاز ماه عسل روابط خامنه ای- اوباما در راستای حصول به برجام و در نتیجه چشم پوشی اوباما به شرارت ها و حمام خون هایی که رژیم در منطقه ایجاد می نمود . با سناریو و ترفند مشترک خامنه ای-نوری المالکی- بشار اسد، با آزادی غیر مترقبه موسس داعش از زندان با دورنمای ایجاد آتش و خون داعشی در منطقه واقدام نمایشی نورالمالکی در سرکوب این گروه شرور و در نتیجه تبدیل مالکی به قهرمان ملی عراق و پیروزی مجدد وی در انتخابات عراق بوجود آمد.این سناریوبا افشاگری های ایاد علاوی یکی از رهبران مردمی و غیر وابسته عراق تحقق نیافته و شکست خورد.
-آن زمان هم آمریکای زمان اوباما و سپس مجموعه 5 بعلاوه1(آلمان همیشه آرزوی عضویت دائم در شورای امنیت سازمان ملل را در سر می پروراند .در قضیه برجام این آرزو به نحوی تحقق یافت. چون در کنار 5 قدرت دائم شورای امنیت در مذاکرات برجام شرکت و یک گام جهت رسیدن به آرزوی نهایی عضویت در شورا نزدیک شد.که آنرا مدیون برجام و برنامه اتمی رژیم میداند ) جهت حصول به توافقات اتمی و به بهانه( غول بمب اتم شیعی را در شیشه کردن) ،چشم خود را باین شرارت ها بستند.اما اکنون در آستانه فروپاشی قرار گرفتن برجام و بازگشت تحریم ها و تشدید آنها،رژیمی که علیه همه استاندارد های تمدن بشری قد علم نموده، صبر جامعه بین المللی را به آخر رسانده و بایستی به دلیل تداوم شرارت های سابق و تدارک و انجام شرارت های جدید زیر تنبیه و مجازات گردد:
1- حمله سایبری رژیم به بانک های آمریکا و تحریم مرتکبین آن در سپاه.
2- افشای حمله هکرهای رژیم به شبکه های فیلم و سریال آمریکا با باج خواهی 5/5 میلیارد دلاری.
3-وزارت دارایی آمریکا دو مزدور و چهار شرکت رژیم که اسکناس های یمنی را جهت استفاده نیروهای قدس سپاه جعل (جعل اسکناس ضربه به سیستم مالی بین المللی است) می کردند.تحریم نمود.

وحشت خامنه ای از خیزش عمومی و پشتیبانی این خیزش از خارج و سفر نمایشی به منطقه زلزله زده غرب کشور.این سفر عکس العملی است در قبال رخدادهای زیر:
1- زلزله ای که در حال رقم زدن حیات و ممات رژیم است.شور و شوق مردمی برای کمک به هموطنان و اتحادی که در خارج و داخل بین ایرانیان در قبال این فاجعه ،رخ داده و افشاگری هایی که هر لحظه قابل مشاهده در آنتن هاست.یاد آور خیزش عمومی 88 و جنبش سرتاسری پاسارگاد در سال گذشته است.
2- نتیجه معکوس پروژه مسکن مهر و به صفر رسیدن یارانه های نقدی ،بعلت تورم افسارگسیخته و کاهش رکورد شکن ارزش پول ملی و تبدیل این موارد ، به سه عامل فروپاشی رژیم.
3-اجرایی شدن قانون کاتسا(پدر تحریمهای جهانی علیه برنامه های نظامی و حزب الله رژیم) در اروپا و تحریم بانک سپه به عنوان سر آغاز تحریم بقیه بانکهای رژیم.
4- نقش فعال و فراخوان ریس جمهور فرانسه در اتحاد منطقه ای و جهانی علیه برنامه های نظامی رژیم پس از دیدار حریری از پاریس(انتقام حریری از ترور پدرش بدست حزب الله و رژیم تهران ،که رژیم را در آستانه فروپاشی قرارداده است).
5- شکست مذاکرات ائتلافی در آلمان (در تشکیل دولت ائتلافی بریاست مرکل) و اظهارات مکرون ریس جمهور فرانسه مبنی بر اینکه این شکست،پاریس را ملزم می کند.که ابتکار عمل در پیشبرد کارها و پروژه های اتحادیه اروپا را در دست گیرد(چون آلمان در گیر مسائل داخلی خویش هست .دیگرنمی تواند بعنوان حامی سنتی درین مرحله بحرانی ،از رژیم تهران بعنوان یکی از ابزارهای منطقه ایی خویش، حمایت کند).

چهار خبر و گزارش روز که حاکی از تنگ تر شدن جهانی حلقه محاصره رژیم و در نتیجه همّت جمعی در حذف آن میباشد:
1-مصوبه کمیته مالی مجلس نمایندگان در موظف نمودن وزارت خزانه داری آمریکا جهت انجام تحریم های ساختار شکن علیه راس هرم قدرت رژیم حاکم بر ایران با تاکیدی مجدد مبنی بر اینکه خامنه ای و مافیای همراه ،فقط 5% جمعیت 80 میلیونی ایران را تشکیل میدهند.اما 95% پول و اقتصاد کشور را در دست دارند.در نتیجه به همین میزان ،یعنی نود و پنج در صد ملت ایران در زیر خط فقر بسر میبرند.
2-بیانیه مهم ترامپ مبنی بر این که:نباید نگران حذف نفت صادراتی رژیم تهران از بازار جهانی بود.اگربدلایلی عرضه نفت ایران به جهان حذف شود.آمریکا و متحدان اش آنرا تامین می کنند.(سه طلاقه کردن نفت رژیم در جهان- بمعنی مقدمه حذف رژیم).
3-زلزله اخیر زشتی رژیم و کراهت هایش را لغت ،در مقابل چشمان مردم ایران و جهانیان قرار داد.با این تعریف جهانی از رژیم: رژیمی که به مردم خود رحم نمی کند.حتی از کمک های خود مردم به زلزله زدگان می دزدد و از همبستگی ملی میترسد.
4-بازنده ماجرای استعفای حریری نخست وزیر لبنان،رژیم تهران و سپس آلمان بودند.برندگان آن،ملل و دول منطقه و در راس آن عربستان و فرانسه و هزار البته شخص حریری بودند.نتیجه این امر، با باید ها شروع و به ختم رژیم منتهی میگردد.یعنی باید حزب الله لبنان خلع سلاح شود.یا بعنوان یک گروه تروریستی تحت تعقیب جامعه بین المللی و مجازات قرارگیرد.با این تفاصیل آیا دیگر چیزی از رژیم باقی می ماند؟!

خبر روز:«ایران‌گیت» جدید...لندن 527 میلیون دلار به تهران پرداخت می‌کند.
توضیح 1- ایران گیت قدیم -ماجرای ایران–کُنترا که به ماجرای مک‌فارلِین و ماجرای ایران گیت نیز معروف است، یک رسوایی سیاسی است که در ایالات متحده آمریکا از ۲۰ اوت ۱۹۸۵ تا ۴ مارس ۱۹۸۷ (۲۹ مرداد ۱۳۶۴ – ۱۳ اسفند ۱۳۶۵) و در دور دوم ریاست جمهوری رونالد ریگان رخ داد. مقامات دولت ریگان به طور مخفیانه، به فروش تسلیحات به ایران، که در محاصره تسلیحاتی بود، کمک‌رسانی کردند. آنان امیدوار بودند که بدین‌وسیله آزادی گروگان‌های آمریکایی را تضمین کرده و شورشیان کنتراهای نیکاراگوئه را تأمین بودجه کنند. تأمین بودجهٔ کنتراها از سوی دولت آمریکا بر اساس لایحه بولند، از سوی کنگره ممنوع اعلام شده بود.این رسوایی با عملیاتی به منظور آزادسازی هفت گروگان آمریکایی که در لبنان اسیر حزب‌الله لبنان بودند آغاز شد. برنامه‌ریزی شده بود که اسرائیل سلاح‌ها را به ایران ارسال کند، و آنگاه آمریکا تسلیحات اسرائیل را از نو تأمین کرده و وجه آن را از اسرائیل دریافت کند. دریافت کنندگان ایرانی قول دادند هر چه در توان شان باشد را برای آزادسازی گروگان‌های آمریکایی انجام دهند.
توضیح 2- ایران گیت دوم:بریتانیا در چارچوب تلاش برای آزادی نازنین زاغری به ایران گیت دوم دست زده است..این پول متعلق به ایران است که در دهه هفتاد ،رژیم سابق ایران برای خرید اسلحه به بریتانیا پرداخت کرده بود.(ایرانیان خواستار آزادی بدوون قید و شرط نازنین جهت حصول به فرزند و همسرش در بریتانیا هستند)
نظریه: بریتانیا خالق و ارباب این رژیم است.می بیند پولی برای رژیم جهت جنگ افروزی در منطقه باقی نمانده،بخصوص رژیم بالاجبار در حال اسباب کشی بساط آدم کشی اش دریمن(هلال شیعه)است.این پول رژیم را تشویق می کند.در تصمیم اش تجدید نظر نموده به پشتوانه این پول، تنور حمام خون ایجاد کرده در یمن را گرم نگهدارد.ازین پس هر قطره خونی در یمن ریخته شود.بریتانیا مسئول اش هست.از طرفی این امر تشویق غیر مستقیم رژیم جهت نگهداری گروگانهای آمریکایی و دیگرانی است.که با تابعیتی مضاعف درگروگان رژیم اند.این امر در آستانه تحولات مهم منجر به تغییر رژیم،تشویقی است.جهت گروگانگیری بیشتراز سوی این رژیم و استفاده از آنها به عنوان گوشت دم توپ بری تضمین ادامه حیات ننگین اش در ایران ما.نباید این پول به رژیم داده شود.به نقل از مبارزین داخل اخطار لازم به اداره پروتکل و روابط عمومی وزارتخارجه انگلیس ارسال شد.

دستآوردهای سفر ترامپ به آسیا به نفع مردم-علیه رژیم:
-توافق ترامپ،پوتین:تاکید برراه حل سیاسی،خروج همه نیروهای خارجی از سوریه.
-توافق پوتین ،اردوغان:مبنی بر راه حل سیاسی سوریه(یعنی سپاه ،حزب الله و غیره دیگر جایشان در سوریه نیست).
-مجمع عمومی سازمان ملل طی قطعنامه ای خواهان خروج سپاه، حزب الله لبنان و سایر شبه نظامیان وابسته به رژیم از سوریه شد.
-رئیس جمهور فرانسه:عدم دخالت ایران در امور لبنان شرط اصلی ثبات در منطقه است(قبلا مقامات آلمان نیزدرخواست مشابهی نموده بودند).
-اخبار واصله حاکی است.که رژیم در حال شکست در یمن است.(نامه وزیر خارجه رژیم به دبیر کل سازمان ملل درمورد پایان دادن به جنگ یمن ).
نتیجه:سرانجام کارمای جنایات رژیم علیه مردم ایران که آخرین آن در جریان زلزله غرب کشور و خانه های کاغذی - کارتونی یعنی پروژه مسکن مرگ(مسکن مهر)رخ داد، دامنش را گرفت و اجماع جهانی علیه این جرثومه فساد در کره زمین نهایی شد.

وقتی گفته یا نوشته میشد. این رژیم معلول ،عقب مانده ذهنی وعصر حجری ،طی این مدت یک آجر روی آجر نگذاشته،ایراد میگرفتند.مگر مترو را کی ساخت؟ وقتی پاسخ داده میشد. که سنگ بنای مترو، در زمان شاه گذاشته و بودجه اش نیز همان زمان تامین گردید.اما اینها بادزدی و فساد ذاتی شان با هزار برابر هزینه بیشتر مترو را ناقص و خطرناک و غیر سالم و غیر بهداشتی بخورد مردم دادند.پاسخ میدادند ،پس پروژه مسکن مهر را چه می گوئید؟ زلزله اخیر پاسخ این عده را داد .که مسکن مهر، مسکن مرگ بوده، بطوریکه ساختمانهای زمان قبل از انقلاب درست در چند قدمی در مقابل این زلزله آخ نگفتند.اما تمام پروژه مسکن مرگ از جمله نوسازشان(خوشبختانه هنوز تحویل خریداران نشده بود وگرنه ،آمار کشتار زلزله صدها برابر افزایش می یافت).جملگی تخریب شده اند. بنظر میرسد بر قوانین مجازات عاملین کشتار جمعی بشریت باید یک ماده تبصره ای افزوده شود و طی آن مجریان خانه های پفکی که باعث کشتار جمعی میگردند.بعنوان جنایت علیه بشریت و کشتار جمعی در دادگاه رسیدگی به جنایت علیه بشریت محاکمه گردند.با این اقدام تمام اعضای بیت فاسد رهبری از خامنه ای تا ملیجک اش احمدی نژاد ،باید به جرم کشتار جمعی ایرانیان، در کوره های آدمکشی مسکن مرگ ،در غرب کشور، درین دادگاه محاکمه و مجازات گردند.

ایران درد مند وسوگوار ما،بخاطرحاکمیت قریب به چهار دهه رژیم جهل و جنون وجنایت آخوندی نفرین شده، روزی نیست که با نکبتی،فلاکتی، فاجعه ای که حاصل اعمال و کارمای جنایات این رژیم علیه مردم بیگناه ایران و دنیا در گوشه کنارایران و دنیاست.مواجه نشود.فاجعه زلزله غرب کشور نیزبر لیست اینهمه فجایع از جنگ هشت ساله،زلزله بم و... افزوده شد.نه در فجایع قبلی کسی به داد ملت رسید(اگر هم در زلزله بم کمک آمریکا ..رسید عمال بیت فاسد رهبری دزدیدند) و نه رژیم عصر حجری شعور بر خورد با این فجایع واقدام در راستای دوا و درمان مردم و ترمیم این خرابی ها را داشت و نه عرضه این قبیل اقدامات حتی یک ذره اقدام مثبت را دارد.ذات این رژیم اهریمنی انهدامی و تخریب گر است.به قول سعدی،پرتو نیکان نگیرد.هر که بنیادش بد است .نفرین بر تو جمهوری اسلامی که ملتی را منزوی از دنیا و گرفتارو سوگوارنمودی

آنچه که هم اکنون در صحنه در رابطه با ایران ما می گذرد.
1- روی میز صحنه بین المللی:
- اوباما که نماینده مافیای سنتی قدرت در آمریکا از جنگ جهانی دوم تا زمان ترامپ بود.در اجرای سیاست(ایجاد بحران در مناطق مهم و کلیدی دنیا جهت غارت منابع از طریق تهاجم نظامی و..)دنیایی پر از ترس ترور و وحشت و در آستانه جنگ جهانی سوم از خود بجا گذاشت و رفت.سفر تاریخی ترامپ به عربستان،تغییر منطقه ای این سیاست سنتی و تبدیل آن به منطقه اقتصاد محور بود.سفر تاریخی ترامپ به چین مهر باطل زدن به آن سیاست سنتی در جهان و تبدیل سیستم روابط بین الملل به جهانی صلح محوربا تعامل در راستای توسعه روابط تجاری و اقتصادی بود.در هر دو سفر هدف ترامپ حذف عاملین تشنج در منطقه(رژیم تهران) و جهان(رژیم کره شمالی بعنوان تهدید جنگ هسته ای)علیه صلح جهانی بود.در هر دو سفر،اجماع لازم را برای حذف و خنثی کردن این شرارت ها بدست آورد.
2- آنچه که در روی میزما ملت ایران قرار دارد:
- دکترین رژیم تهران از ابتدای امر،داشتن یک دشمن فرضی در خارج و به بهانه مقاومت در مقابل این دشمن فرضی،اتخاذ سیاست النصر بالرعب (پیروزی در ایجاد وحشت)در داخل بود.چون در راستای استراتژی جدید آمریکا و اقدامات در دست اجرای آن ،در پاکسازی منطقه و جهان از شرارت هایی چون هلال شیعه ، داعش و..بهانه داشتن دشمن فرضی در حال افول است.در نتیجه رژیم به هر قیمتی که شده،در تدارک ایجاد یک جبهه جدیدی جهت ادامه سیاست همیشگی خود در راستای ادامه بقای خویش در صحنه است.ایرانیان مقیم داخل کشور،با توجه به اجماع منطقه ای و جهانی علیه رژیم و بالعکس طرفداری این جامعه از خواسته های آنان در راستای عضویت دوباره در جامعه جهانی با محوریت صلح و آرامش و توسعه و رفاه و..در ایران ،منطقه و جهان ،با دلگرمی بیشتری وارد صحنه مبارزه با رژیم شده و روزی نیست که در گوشه ای از کشورمان ، تظاهراتی ،اعتراضاتی علیه رژیم، انجام نگیرد.در خارج از کشور نیز همچون خیزش سرتاسری بعد از خرداد 1388،اتحاد نا نوشته ای از ضمیر خود آگاهی ملی ،بین گروههای اپوزیسیون علیه رژیم شکل گرفته و بدون اینکه ورقه ایی یا سندی امضا شود. یا نشستی برای اتحاد رسمی تشکیل شود.همه موافق جریانات شکل گرفته در منطقه و اجماع جهانی علیه رژیم با تلاشی مشترک جهت پایان این حاکمیت اند.همچون تلاش مذبوحانه رژیم در تحمیل خواسته هایش به نخست وزیر لبنان که با استعفای وی صحنه را کامل علیه رژیم بر گرداند.اقدام اخیر رژیم در ترور ایرانی عرب اهوازی در هلند با تاکید بر تجزیه طلب بودن وی ،بمنظور ایجاد شکاف و اختلاف بین اپوزیسیون(چه له یا علیه این ترور) بود. که خوشبختانه همین خود آگاهی ملی موجب شده اپوزیسیون مقیم خارج در دام این ترفند رژیم نیافتند.اینک رژیم در پایان خط یعنی دقیقه 90 هم در صحنه منطقه ای- جهانی و هم در صحنه داخل کشور به بازی باخت - باخت خویش رسیده است.

پیام واصله :علیرغم هارت و پورت های اخیر علیه عربستان و...به محض اینکه آمریکا خواستار اقدام بین المللی علیه رژیم (مسئه موشک پرانی یمن و..) شد.در وحشت مطلق به التماس وغلط کردن( توقیف دو روزه کیهان سخنگوی بیت رهبری.نامه به سازمان ملل در رد ادعای عربستان ) افتاده اند.چون میدانند بعد از داعش نوبت پدر خوانده همه داعش ها در منطقه و جهان یعنی خود رژیم فرا رسیده است.از رئیس جمهور افغانستان التماس کردند. در دیدار از امارات میانجیگری کند.جیغ های بنفش روحانی هم مصرف داخلی جهت ترساندن مردم دارد.(به بینید ما با دشمن قدر قدرت چه برخوردی داریم چه رسد بشما که علیه رژیم ما برخیزید).به آخر خط رسیده ،هذیان میگویند.بخصوص اینکه یک اراده بسیار قوی و متحد منطقه ای- جهانی علیه بازوی راست قدرت رژیم در منطقه یعنی حزب الله لبنان،شکل گرفته، که کلید رمز آن در جمله سخنگوی وزارتخارجه آمریکا مبنی بر اینکه منطقه باید از گروههای تروریستی پاکسازی شود .با تاکید بر اینکه حزب الله یک گروه تروریستی است.نهفته است.ضمنا هم خانم موگرینی مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا در دیدار از واشنگتن و هم ریس جمهور فرانسه در دیدار 24 ساعته اش از امارات،در پیام اصلی و ،واقعی شان خواستار مقابله با دخالت های رژیم در منطقه و برنامه موشکی رژیم شدند.که بمعنی یکی شدن اقدامات آتی اتحادیه اروپا با آمریکا علیه رژیم در راستای پاکسازی شرارت ها ،پدر خواندگی تروریسم ، دخالت ها وحمام خونهای ایجاد شده توسط رژیم است.

هشدار واصله از داخل کشور: اطلاع یافتیم،اعضای گروه تروریستی سایبری رژیم در خارج،بشدت در خصوص نفرت پراکنی علیه همسایگان عرب ما،فعال شده و فجایع حمله اعراب در 14 قرن پیش به ایران را،با انواع و اقسام گزارشات،عکس و خبر(مثلا به نقل ازجریر طبری) و غیره ،در 24 ساعت 24 هزار ساعت تبلیغ می کنند.در داخل نیز با تغییرات در ارتش،قصد وصل آن به سپاه را دارند.سخنگوی بیت رهبری یعنی کیهان نیز مرتب بر طبل نفاق وتهدید و جنگ میزند و ریاض و دوبی و.. را تهدید به بمباران موشکی می کند.همچون چند سال پیش که همین اطاق فکر،دستور تخلیه مرزهای شرقی کشور از نیروهای حافظ مرز و اکتفا به چند پاسگاه و سرباز وظیفه عادی نمود.تا طعمه متجاوزین مرزی شده ،بهانه جهت تعرض به همسایگان و تکمیل پروژه هلال شیعه یابند.اکنون نیز این ترفند در مرزهای غربی بخصوص شمالغربی کشور در حال تکرارست واین مرزها را از مرزبابان تخلیه و حفاظت ازین مناطق را بعهده چند پاسگاه و تعدادی سرباز وظیفه گذاشته اند.قصدشان ازین ترفندها این است:
1- تحریک احساسات ملی میهنی ایرانیان که اگر همچون خمینی جنگ دیگری را بر ملت تحمیل کردند.جوانان بیکار ایران را، که تعدادشان به میلیونها نفر میرسد. بعنوان گوشت دم تپ و تکمیل پروژه تولید خانواده شهید به جبهه ها بفرستند.
2- رژیم در همه زمینه ها شکست خورده و به بن بست رسیده است.در نتیجه اطاق فکر رژیم ،باین نتیجه رسیده که جهت سرپوش گذاشتن به همه بلاهایی که بر سر ایران و ایرانی آورده اند .با پوشش یک جنگ باصطلاح ملی میهنی ،نوار چسب برای اینهمه زخم بنیاد کن بزنند...ما ایرانیان نباید گول رژیم را بخوریم .باید هشدار باشیم.هموطن.

سئوال رسیده - چرا رژیم تهران،پاکسازی هرم قدرت دربار سعودی از عناصر سنتی را سرکوب مخالفان نام برده است؟
پاسخ: در سفر تاریحی ترامپ به ریاض ،وی در خواست سعودیها ،مبنی بر مقابله با رژیم شرور تهران و حذف آن از منطقه را ،منوط به پاکسازی جهان سنی، از جمله دربار سعودی از عناصر تندرو اسلامی،بعنوان مقدمه ای جهت حذف عناصر افراطی از منطقه و جهان نمود.در پاکسازی اخیر،شاه سعودی و فرزندش،عمدتا تندروهای سنتی را کنار گذاشته اند .که گروههای تروریستی سنی، را در خارمیانه و آفریقا و.. در مقابل برنامه صدور انقلاب اسلامی رژیم (منجر به هلال شیعه ) تغذیه مالی ،تسلیحاتی و ائیدولوژیک می نمودند.
در نتیجه:نگرانی رژیم تهران از این است.که با حذف این عناصر، بهانه های دخالت در منطقه ،برای جنگ نیابتی با افراطیون سنی را از دست بدهد.نخست وزیر لبنان نیز،با استعفای خود انجام این برنامه در لبنان را کلید زده است.این دو امر را ،می توان مقدمه ای بر بازی دو مینوی پاکسازی منطقه و جهان، ازتروریسم اسلامی ،جهت رسیدن به جهانی بهتر نام برد.رژیم به پایان عمر سرتا پا شرارت و جنایت اش ،رسیده است.

نهنگ آبى شخص سيد على خامنه اى ست

ويدئوى پيش از خودكشى دو دختر نوجوان اصفهانى مسوولان انتظامى اصفهان، بلافاصله موضوع را به بازى نهنگ آبى ربط دادند حال آن كه در ويدئوى دخترها صحبتى از اين بازى نبود. مسوول اورژانس اصفهان هم موضوع نهنگ آبى را تكذيب كرد.كدام حساسيت ها و حس هاست كه در جمهورى اسلامى از ميان رفته و كدام زهر، تمام بدنِ انسان را سِر كرده به گونه اى كه درد مرگ را نيز احساس نمى كند و ترس از اين موضوع ناشناخته را زايل مى كند، موضوع حكومت است. در اينجا حكومت با تمام دستگاه ها و نهادهايش با تمام مديران ريز و درشت اش و با رييس آن يعنى سيد على خامنه اى مورد سوال اند. مورد سوال اند و بايد به جامعه پاسخگو باشند. حتى مرگ يك نفر به اين شكل عجيب، مسووليت بسيار بزرگى براى حكومت ايجاد مى كند.

در يك جامعه ى سالم، تك و توك انسان هاى متفاوت هدف مرگ قرار مى گيرند ولى اين كه بازى با مرگ، بازى همگانى خصوصا جوانان و نوجوانان شود حكايت از زندگى در جامعه ى ناسالم مى كند. جامعه اى كه مسوولیت خوب و بد و ريز و درشت آن، طبق اراده ى خامنه اى، بر عهده ى او به عنوان مقام عظماى ولايت است.

نوشته:امروز برای چندمین بار سعودی ها اعلام کردند که پدافند سعودی یک موشک بالستیک حوثی ها را که ریاض را هدف قرار داده بود، منهدم نمود.همزمان تصاویری از راهپیمایی و نمایش دولتی 13 آبان پخش شد که حاکی ازین بود.موشکهای نمایش داده شده در روز جاری از نوع همان موشک هایی است که رژیم در اختیار هوثی های یمن جهت توسعه هلال شیعه در منطقه گذاشته و سعودی ها تاکنون با تصویر کشیدن این موشکها بر ساخت رژیم بودن این موشک ها برای چندمین بار صحه گذاشته اند.سئوال اینجاست.آیا این افشاگری های سعودی ها عمدی نیست؟ و اگر یکی ازین موشک ها مثلا به قسمتی از کعبه بخورد.آیا یک اجماع و اتحاد تمام دول سنی علیه رژیم شکل نخواهد گرفت.؟ لطفا پیش گوئی همزمان سعد حریری نخست وزیرمستعفی لبنان را بسیار تا بسیار با دقت در نظر بگیرید که در پی استعفا گفت:دست رژیم حاکم بر ایران از منطقه قطع خواهد شد و شر و فتنه تهران که منطقه را با آن در گیر کرده یک روزی گریبان خود این رژیم را خواهد گرفت.

اسناد سیا، زمینه‌سازی برای تعمیم مجوز ۲۰۰1

روزنامه اعتماد همزمان طی یادداشتی انتشار اسناد مربوط به اسامه بن لادن و القاعده را «تلاش براي تعميم مجوز ۲۰۰۱ به ايران» عنوان کرده و نوشته است: «در قانون اساسي آمريكا، فرماندهي كل قوای نظامی برعهده رئيس ‌جمهور است، اما وظيفه اعلان جنگ، نظارت بر جنگ و مديريت (مالی) آن به قوه مقننه سپرده شده است»، اما «در سال ۲۰۰۱، كنگره آمريكا مجوزی به تصويب رساند كه مطابق آن دولت آمريكا می‌تواند برای سركوب كسانی كه مسئول عمليات تروريستی ۱۱ سپتامبر بوده‌اند و همچنين كساني كه به آنها پناه می‌دهند يا به نحوی به آنها كمک مي‌كنند، از نيروي نظامي استفاده كند.»

نچه که امروز در صحنه بین المللی دررابطه با رژیم روی میز قرار دارد .عبارت است از:
شورش ترامپ علیه مافیای سنتی آمریکا وشرکای بین المللی اش با:
1- دستور انتشار اسناد ترور کندی بعد از 54 سال،در راستای رفع هر نوع توطئه این مافیا درحذف فیزیکی اش و تضمین ادامه حیات وبه انجام رساندن برنامه ها.
2-انتشاراسناد همکاری رژیم با القاعده پیش از انتخابات عراق(اوائل سال آینده ) مقدمه ای برای انتشار اسناد همکاری نوری المالکی با داعش با هدف تعطیلی دخالت رژیم در عراق وخروج بی شرط و بی هزینه رژیمازهلال شیعه و تعطیلی این پروژه.که زمینه را برای اضمحلال قدرت رژیم از درون تا مرحله ای که بدون تحمیل هزینه ای به مالیات دهندگان آمریکا،با اولین خیزش مردم ایران ،این رژیم سرنگون گردد.
البته هم از رژیم و هم از کره شمالی جهت حصول به مقاصد اقتصادی سیاسی و ژئوپلتیک و استراتژیک خود،در خاورمیانه ،آسیای جنوبی جنوبشرقی ،حداکثر استفاده را می کند.تا روزی که نوبت محو این دو رژیم با یک اجماع جهانی فرا برسد.که این رخداد را در سال (اواخر سال دوم و اوائل سال سوم ریاست جمهری خویش) رقم میزند.که مقدمه ای باشد برای :
1- بهره مندی اقتصادی ازین دو مسئله (شبیه آنچه که با عربستان ومتحدین اش علیه رژیم انجام داد.)
2-محو نهایی عوامل شرارت در دنیا (دو رژیم تهران و کره شمالی) داعش ، غیره،قبل از آغاز دوران دوم ریاست جمهوری بمنظور آماده کردن اذهان داخل و خارج از آمریکا مبنی بر این که، وی جهان مطلوب تری را در مقابل حریف(یکی از اعضای برجسته مافیای سنتی به عنوان کاندید ریاست جمهوری این مافیا در آمریکا) ارائه داده است.

نظر باینکه پروژه انتخاب بین پلیس بد و پلیس خوب هم در سیاست داخلی وهم سیاست خارجی رژیم با توجه به رخداد های چند هفته اخیر اعم از یکی شدن رژیم علیه مردم که خواهان بازدید ازپاسارگاد و بزرگداشت کوروش بزرگ بودند و هم از نظر سیاست خارجی، در اثر فشار کاخ سفید به رژیم در خصوص برجام،موشک،دخالت منطقه ای،تحریم های جدید و.... لو رفته و روحانی و تیم اصلاح طلبان دولتی بندگی و سرسپردگی خود را به رهبر وسپاه و..بار دیگر تایید و تاکید کردند.در نتیجه جهت ادامه این سناریو و کلاه گذاشتن بر سر مردم ایران و جهانیان با هدف حصول به خواسته های نامشروع شان،دست به دو اقدام زیر زدند:
1-مراسم تحویل استوارنامه سفیرجدید فنلاند در تهران از سوی روحانی با آب و تاب تمام در رسانه های رژیم پخش شد. در حالیکه همانروز استوارنامه سفرای فیلیپین،تانزانیا، سریلانکا داده شد .اما بازتاب آن در رسانه ها بسیار اندک بود.
2- چند روز بعد از این مراسم و در پی دیدار پوتین با خامنه ای در حالیکه خامنه ای حملات لفظی خود به کاخ سفید و اتحادیه اروپا را بمراتب افزوده و صحبت ازحذف دلار در معاملات اقتصادی فیمابین نمود.اما تاکید روحانی به وصل کردن بندر عباس به هلسینگی،در محافل دیپلماتیک به احیای قرارداد هلسینکی (پایتخت فنلاند ) منعقده بین آمریکا - شوروی در سال 1975 و تعمیم آن (در حال حاضر ) در روابط بین آمریکا و رژیم تهران،تلقی گردید.
توضیح:دتانت یا تشنج زدایی بین شرق غرب بعد از پیمان هلسینکی 1975 وارد فرهنگ سیاسی شد.
نظریه:بنظر نمی رسد مردم ایران و دنیا بار دیگر زیر بلیط ترفند انتخاب بین پلیس خوب و پلیس بد رژیم بروند.چون هم در قضیه پاسارگاد، اصلاح طلبان ودر راس آن روحانی رل آبدارچی خامنه ای را در اجرای فرامین وی و همراهی در سرکوب مردم ایفا نمود و هم در قضیه برجام و تحریم سپاه..گوش به فرمانی مطلق خویش به خامنه ای را ثابت نمود.قضیه همان قضیه چوپان دروغگو است و بس.رژیم رفتنی است.