۱۳۹۹ خرداد ۹, جمعه


بازنده قمارخامنه ای ،در تنگ تر و یکدست کردن راس هرم قدرت،خود وی و رژیم اش،خواهند بود.
سرانجام رهبر رژیم، خمینی چی ها و رفسنجانی چی ها و...،را کنار گذاشته و با یکدست کردن قدرت مطلقه خویش،آن چه را، که از رژیم باقیمانده ، لخت و عور، در مقابل شاهدان داخل و خارج در معرض تماشا و به قضاوت گذاشت.ازین پس، پلیس خوبی نیست. که خرابکاریهای پلیس بد،به گردن آن گذاشته شود.هر چه انجام میشود یا نمی شود ،به اسم رهبر رژیم تمام خواهد شد.وی هر نیت و هدفی هم (اعم از حذف ریاست جمهوری و انتخاب نخست وزیر از سوی مجلس ) ازین کار داشته باشد،شخصا بطور عملی،علنی و رسمی،خود را در معرض نشانه روی عام قرار داده است.اکنون با چیدمان خامنه ای ، همه بله قربان گویان وی،در سه قوه،جمع شده و ازین پس،فریاد لبیک یا خامنه ای،فضای سیاسی رژیم را خواهد گرفت (قالیباف ریس مجلس یکدست فعلی ،در دور اول ریاست جمهوی و رئیسی ریس قوه قضائیه ،در دور دوم، رقیب انتخاباتی روحانی بودند و اکنون هر سه ،در راس قوای سه گانه رژیم اند، که بطور مطلق، در اجرای منویات ،در اختیار رهبر مطلقه قرار میگیرند) این مجموعه زمانی شکل گرفته، که کشور در بن بست مالی و در بدترین شرایط اقتصادی ،که حیات و ممات رژیم بدان وابسته،قرار گرفته است و برای گشایش آن و رهایی ازتحریم های اقتصادی و مالی،چاره ای جز پذیرش شرایط آمریکا و نهادهای بین المللی (از جمله لغو برجام و خوردن جام زهر توافق هسته ای جدید و اجرای مقرارات کار گروه اقدام مالی و منع پولشوئی f a t f جهت خروج از لیست سیاه وتحریم های این گروه )،نخواهند داشت.که در این صورت باید به آتش حمام خونهایی که در منطقه ایجاد نموده اند، با خلع پدرخواندگی تروریسم ،خاتمه دهند.یا هر دوی این برنامه ها را رد می کنند و متقابلا پروسه کروه شمالی کردن امور را در پیش می گیرند.که در هر دو صورت بازنده اند.چون با تعطیلی اجباری این حمام خون ها،تروریست های خلع شده از سوی رژیم، اسلحه های خود را، بسوی خود رژیم نشانه می گیرند. تروریست یک مزدور است.برای مزدور فرق نمی کند .که چه کسی مزدش را بدهد. رژیم نشد،میروند سراغ رقیب رژیم، یا اربابی دیگر، با مزدی بهتر و متحدا رژیم را نشانه می گیرند.در مورد کره شمالی کردن امور نیز،چون مردم ایران با فرهنگ هفت هزار ساله و تمدن مدون و تاریخ سیاسی قریب به سه هزار سال، با ملت مصنوعی و گرفتار با یک کشور مصنوعی و رژیم مربوطه اش، که در سال 1945 بوجود آمده، فرق اساسی ،از زمین تا اسمان دارد. این بساط جدید و کلیت رژیم ،در اولین انفجار آتش زیر خاکستر خشم ملی پیش رو، واژگون میگردد.
در نتیجه، رهبر رژیم دست به قمار بزرگی زده ،که روند رو به اضمحلال رژیم اش را ،بمراتب تشدید خواهد نمود

۱۳۹۹ خرداد ۵, دوشنبه


سرانجام در ایران صدای انقلاب پیش روی مردم از هم اکنون شنیده شد
در حالیکه خامنه ای ،با تنگ تر کردن حلقه قدرت ،از خودی های باقیمانده برای خود ،در داخل و التماس در خفا به عربستان و آمریکا و دیگران،برای حصول به آشتی و تمام کردن آن باسم این حلقه باریک ومحدود وابسته به خود را، گدایی میکند.آیت الله های قم ،همزمان با سخنگوی اطاق فکر رژیم، در داخل و همتای وی مقیم خارج،صدای انقلاب پیش روی مردم را شنیدند،اگر هشت آیت الله بزور تسلیم شدند.اما دو فرد مزبور،بنمایندگی از اکثریت نیروهای وابسته، اما غیر شریک در قدرت و معتقد به رژیم ،علیرغم شنیدن صدای انقلاب مردم ،پاد زهر آن را ،چنین اعلام نمودند:
حجاریان تئوریسین رژیم، در داخل ،چشم انداز آینده رژیم را، برای اولین بار بسیار تاریک پیش بینی نمود و گفت، قبل از کرونا ،مشکلات انباشته بود و در حوزه اقتصاد،سیاست خارجی و مسائل اجتماعی، وضع مطلوب نظام نبود (یعنی کرونا به داد ما رسید و همه مشکلات را باسم کرونا تمام کردیم و ترفندها و سیاست گذاری خاص ما ،گرچه ،به قیمت جان مردم تمام شد،اما جلو قیام مردم را،با تحمیل شرایط کرونایی گرفتیم) و اینکه با حذف پروسه کرونا ،مشکلات مضاعفی پیش روی ماست. که حل آنها ،مستلزم راهکارهای رادیکال و جراحی های بزرگ است.که چنین چشم اندازی را ،نمی بینم.همتای وی مقیم خارج(درخشان) نیز، این راهکار و جراحی را ،در تعیین روحانی بعنوان جانشین خامنه ای و اعلام آن از هم اکنون، خلاصه نموده و افزود:.. تا وی بتواند یک سری تغییرات ساختاری انجام دهد.از جمله قانون اساسی را تغییر و بخش عمده قدرت را، به نهادهای انتخابی واگذار و نیروی مسلح و نهادهای امنیتی واقتصاد مانده از زمان جنگ را، در هم ادغام نماید.همچنین ،در حالیکه خامنه ای، روز یکشنبه چهارم خرداد را ،عید فطر اعلام نمود.هشت مرجع تقلید قم ،برای اولین بار،از ایت الله سیستانی تبعیت و روز دوشنبه را (در مخالفت با خامنه ای و در راستای شنیدن انقلاب مردم)،عید فطر اعلام نمودند.
نتیجه: چون چنین جراحی ،در ساختار قدرت رژیم محال است، در نتیجه ،رفتن رژیم در سالجاری حتمی است.اگر خامنه ای ،برای اولین بار، بعد از اینکه عربستان روز یکشنبه را روز عید فطر اعلام نمود، وی نیزبرخلاف همه این سالها ،همانشب ،برای تالیف قلوب دربار سعودی( قبلا با عقب نشینی تدریجی از سوریه، با ترفندهایی اعلام کرده اند. که سوریه را با شرایطی باین دربار واگذار می کنند) و این بار،در راستای مخالفت با آقای سیستانی مرجع تقلید شیعیان غراق،که روز دوشنبه را عید فطر اعلام نمود،همین فتوای(روز یکشنبه بعنوان عید فطر) را صادر نمود تا،بلکه زمینه را برای تقویت موقعیت از دست داده خود در عراق ،با دعوت از سعودیها ،برای حضور رقابتی در آن و حذف افرادی چون سیستانی ،فراهم نماید.
باین ترتیب ،رژیم خامنه ای تحت الحمایه چین،ملیجک پوتین و باج دهنده به همه بازیگران در صحنه،در سراشیب سرنگونی قرار گرفته و شرایط لازم ، برای اقدام ملت ایران ،جهت رهایی ازین وضع، با یک انقلاب مردمی، بیش از هر زمان دیگر، فراهم گردیده است.

۱۳۹۹ خرداد ۱, پنجشنبه


سرطان بد خیم فساد،ظلم و جنایت،در اندام رژیم متاستاژ شده،کار از جراحی،گذشته است.
نا کارآمدی ها،از هم پاشیدگی ها،دروغ درمانی ها و سرانجام یک دست شدن قدرت در آن و در نتیجه تنگ تر شدن حلقه خودی ها،حکایت از سنگر گیری رژیم، در مقابل فروپاشی محتوم دارد.که نشان میدهد ،خود رژیم بشدت از آخر و عاقبت خود،ترسیده و به وقوع حتمی این سقوط، با اعمال و رفتارهایش،نا خود آگاه و دردمندانه، اذعان دارد.در نقطه محوری این پریشانی در انتظار سرنگونی،کشتار بیرحمانه و ظالمانه هزاران ایرانی، با تسلیحات جنگی، در آبانماه و به مرحله ورشکستگی رسیدن اقتصاد رژیم، قرار دارد:
1- در کشتار وحشیانه آبانماه، درتعداد بیشتری از خانوده خودی های رژیم ،در مقایسه با کشتار خودی ها در خیزش 1388(سهراب اعرابی از خانواده خودی های رژیم، که به طرفداری از موسوی وعلیه احمدی نژاد در مقابل خامنه ای ایستاد) بذر نارضایتی در حلقه قدرت ولو در خانواده های میانه و وابسته به راس قدرت کاشته شد.که وقایع بعد ازآن ،موجبات تعمیم و گسترش این ناضایتی ها، در درون حلقه خودی های رژیم را فراهم نموده، موجب نارضایتی این قشر و پیوستن این خانواده ها، به انبوه مخالفین گردید.ابعاد کشتار مزبور، آنچنان بیرحمانه و وسیع بوده ،که کشتار زندانیان در تابستان 67 را تداعی نموده و بر همین اساس افکار و وجدان عمومی جامعه جهانی را، بشدت علیه رژیم به چالش کشیده است.هم اکنون دنیا شاهد است که ،رژیم خانواده های این قربانیان و در مجموع کل ملت ایران را، اسیر و گرفتار اپیدیمی عمدی کرونای چینی نموده،تا چند صباحی از شورش نهایی و این بارکاملا یکپارچه مردم خلاصی یابد..اینکه آمریکا، وزیر کشور و فرماتده نیروی انتظامی و چند سرکوبگر دیگررژیم را ،تحریم می کند،حول محور شناعت رژیم در کشتار آبانماه میباشد.وقتی عفو بین الملل گزارش مستندی را، روی میز سازمان ملل متحد، در محکومیت کشتار انبوه زنان و مردان و کودکان آبانماه می گذارد.حکایت از ابعاد مهم و وسیع این کشتار دارد..که هنوز جزئیات این فاجعه بشری بر ملا نگردیده و حتی گزارش مستندی هست.که رژیم اجساد قربانیان آبانماه را، با اجساد قربانیان کرونا،یک جا در گورهای جمعی دفن کرده است.حمله موشکی سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراینی،زدن ناوچه ارتش و کشتار همسایگان بی آزار افغانی ما، در مرز،بر عمق و افشای این فجایع عمدی ،از سوی رژیم و رسوایی آن ، افزوده است.
2- نتیجه تحریم های هوشمند این بود: فرماندهان سپاه، که اداره کشوررا در دست دارند.چون نمی توانند ،مثل سابق به دزدند،انگیزه کافی برای درست انجام دادن وظایف خود ندارند.در راس هرم قدرت نیز ،بی قانونی و آنارشیسم،حرف اول و آخر را میزند.شیرازه امور از هم پاشیده و مکانیسم اداره کشور، با ترمز های زیادی مواجه و به حداقل رسیده است.اگر قبلا ارزش یک پروژه و انجام یک کاری ، رقم 100 بود.هر وظیفه مند رژیم، اعم از سپاهی و غیره ،با دزدیدن مثلا 40 در صد از آن ،60 درصد خدمات را، ولو بطور ناقص و بی کیفیت ،انجام میداد. اکنون بعلت کمبود پول و امکانات و نشستن خامنه ای ،روی گنجینه سیصد میلیارد دلاری نقد و جم نخوردن از روی آن،از ترس نم پس دادن به دیگران و باب شدن این موضوع،پروسه مزبور، بر عکس شده و کسی خواهان انجام وظیفه نبوده و کارها، توام با بی میلی ،بی برنامگی،عدم انگیزه به کار، با نوعی شلختگی و عدم رغبت، انجام می گیرد.کل سیستم به گل نشسته و فساد نهادینه شده در آن میرود ،که همچون اتحاد شوروی،باعث سقوط نهایی آن گردد.
در نتیجه : وقتی متهم نسل کشی رواندا ،درسوراخ موشی در پاریس دستگیر و در حال انتقال به دادگاه بین المللی میباشد.نوبت اعضای راس هرم قدرت رژیم نیز ،بزودی فرا میرسد. آنها یا در انقلابی که، در پیش است، به دام می افتند .یا متواری و در سوراخ موش نهان میشوند. که یک روزی همانند جنایتکار رواندایی دستگیر و به سزای اعمال و جنایاتشان میرسند.جنایاتی که این گروه خبیث ،طی 41 سال در ایران ،منطقه و جهان مرتکب شده اند.در دنیا بیسلبقه بوده و به همین نسبت ،مجازات شان نیز بی سابقه و تاریخی خواهد بود.مگر اینکه اسلحه ها را زمین گذاشته و به ملت بپیوندند .آنچه مسلم است : طلوع خورشید آزادی ایران و ایرانی، به همت جمعی، در یک نیم قدمی است.

۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۹, دوشنبه

جمهوری اسلامی چه موجودی است و رمز عبور از آن چیست؟
جمهوری اسلامی یک رژیم غیر متعارف و دکترین اش قبیله ای است.در قرون وسطی(قرن پنجم تا پانزدهم میلادی) دولت-ملت در اروپا ،به معنی جدید وجود نداشت .فئودالیسم بود و رعیت ، .. پاپ ها و نمایندگان وی،حرف اول و آخر را ،در آن عصر میزدند.حاصل قرارد داد وستفالی(1648) بعد از جنگ های سی ساله مذهبی،عبور از دوره های فئودالیته، به عصر ملت-دولت بود.فئودالیسم، نظام حقوقی مبتنی بر شریعت بود.اما دولت-ملت، نظام حقوقی مبتنی بر تابعیت - ملیت،با شرط تضمین آزادی مذهبی در قلمرو حاکمیت...یعنی نظام مبتنی بر ملت و مشروعیت سرزمینی و منشا مردمی و شهروندی قدرت،جایگزین مشروعیت الهی،آسمانی عصر فئودالیته و قبیله ای ،...با سرلوحه اعلامیه حقوق انسانی و شهروندی گردید.
سرانجام ماکس وبر فیلسوف آلمانی( 1920 -1864) با الهام از کانت و نیچه ،با دکترین مدرنیته،اندیشه علمی،خردگرایی (افسون زدایی) در تعریف یک کشور متعارف مبتنی بر ملت-دولت،آن را عقلایی شدن ساختارهای اداری،اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی، سیاسی نام برده و از آنچه که قبل از دوران تمدن بشری،همچون حکومت های قبیله ای، جاری بود.متمایز نام برد و اینکه ملت-دولت یا ملت-کشور، مشروعیت خود را ،از اعمال حاکمیت به نام ملت (شهروندان که فرهنگ،مبدا و تاریخ مشترک دارند) در یک واحد سرزمینی دارای حاکمیت کسب می کند.
در عصر قبیله ای تا فئودالیته،قدرت مذهبی (جادوگر قبیله - پاپ ها) ونیروی نظامی حافظ آن ،برای سلطه بریک سرزمین ومردم اش، در آن دوره ،از هر دو نیروی مکمل همدیگر مزبور استفاده میشد.(همچون ملا ها و سپاه حامی ملاها در عصر حاضر)اعزام مسیونهای مذهبی و سپس محافظین این مسیونها،به ماورای بحار، زمینه را، برای فتح سرزمینی و به سلطه در آوردن مردم آن ،فراهم می ساخت.چیزی که هم اکنون،الگوی رژیم ،پس از حضور خونین در لبنان و شکل گیری حزب الله،به دکترین برتر رژیم ،جهت سلطه بر عراق،سوریه، یمن تبدیل شده است.پاکستان و افغانستان با این ترفند رژیم از همان ابتدای امرو دخالت های رژیم درین دو کشور،آشنا بوده ،از ورود زینبیون و فاطمیون(اتباع این دو کشور بعنوان مزدوران رژیم در سوریه) به کشورشان،ممانعت بعمل آورده اند.تا مانع از نفوذ نظامی رژیم ، درین دو کشور گردند.گرچه رژیم در افغانستان، از طالبان بهره میگیرد. اما هنوز نتواانسته، علیرغم حمام خونی که توسط طالبان در آن راه انداخته ،سلطه مشابه در بقیه هلال شیعه را، در کابل بدست آورد.
اشتباه جهان مترقی-متمدن یعنی اروپا و آمریکا و دیگران در برخورد با رژیم این است. که با قوانین عصر حاضر ،با یک رژیم عصر حجری- قبیله ای ،تعامل و رفتار می کنند و این در حالی است .که رژیم براین قوانین ارزشی قائل نشده و کماکان از تاکتیک های عصر قبیله ای،قئودالیسم در اروپا و نیز عصر غزوات و جنگ های مسلمانان در صدر اسلام ،برای نفوذ در منطقه و دیگر نقاط جهان ،استفاده می کند.
رمز پیروزی برین تاریک اندیشی و عبور از رژیم عصرحجری -قبیله ای ، فئودالیته- مافیایی،نه گفتن به آن ، در داخل، از سوی مردم ایران و در خارج ،از سوی جامعه جهانی و اقدام عملی ،در راستای حذف این موجود متعلق به عصر سیاه تاریخ ،در جامعه بشری است .با توجه به آنچه که هم اکنون،بخصوص در شرایط کرونایی در داخل کشور و نیز منطقه و جهان می گذرد. بنظر میرسد، گام های نهایی ،برای این اقدام بزرگ، درحال انجام است.

۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه


اندک اندک جمع مستان میرسند
پنج هزار نفر را در آبانماه بنا بدستور آتش به اختیار خامنه ای،با تسلیحات یک جنگ تمام عیار،کشتند.در پی آن حمله موشکی به هواپیمای مسافری و کشتار همه مسافران آن،سپس کشتار مردم با ویروس وارداتی از چین و اکنون کشتن نیروهای ارتش با یک حمله موشکی دیگر...از وقتی سپاه،بدستور رهبر،در پشت پرده،اداره کشور را در دست گرفته و از دولت روحانی،به عنوان ویترین سیاسی استفاده میشود.در همه این کشتارها و قتل عام ها دست داشته،تا دکترین همیشگی و غیر قابل تغییر خامنه ای،مبنی بر داشتن دشمن فرضی و به بهانه جنگ با آن،اجرای سیاست النصر بالرعب را،برای نجات رژیم،بدون خدشه و با تشدید بیشتر،ادامه دهد.در طول حاکمیت خامنه ای ،این سیاست،کم و بیش،الگوی اداره کشور،توسط راس هرم قدرت بوده و اکنون تشدید این سیاست یاد آور سیاستهای مشابه دیکتاتورهای سابق منطقه،اعم از طالبان،صدام و قذافی ...در روزهای آخر این رژیم ها می باشد.
خامنه ای،در همه این سالها ،ازین سیاست،به عنوان ارزش افزوده در اقتصاد،بهره برده،که چیزی فراتر از سود،بوده است.ارزش افزوده،به ارزشی که درفرایند تولید به ارزش کالاهای واسطه افزوده میگردد،گفته میشود.که با سود،فرق اساسی دارد.سود عبارت است .از فروش خالص ،منهای هزینه ها،شامل هزینه های پرسنلی،که به مدیریت تعلق می گیرد.این طرز تفکر،این احتمال را می دهد.که میان مدیریت و شاغلان تضاد منافع بوجود آورد.اما ارزش افزوده،برابر است.با فروش خالص ،منهای ارزش مواد و خدمات خریداری شده از خارج،که به مدیران و شاغلان تعلق دارد.چون ارزش افزوده ،منافع مشترک مدیریت و شاغلان می باشد(اینجا بعنی خامنه ای که تمام منابع کشور و سپاه که اقتصاد کشور را، در دست دارند) ازین رو،ارزش افزوده ،این دو گروه را، به یکدیگر وابسته و نزدیک می کند.آنچه که این پروسه را، به هم میزند.ورشکستگی و فروپاشی کل اقتصاد است.
اکنون رژیم ،در استفاده ازین سیاست، به ورشکستگی مطلق و فروپاشی کل سیستم خود،رسیده است.چون رژیم در همه این سنگر گذاری ها(جهت بقای خویش و ایجاد جو ترس و ترور و وحشت)برای اولین بار، با مکانیسم مصونیت مردم ،در مقابل این شداید، مواجه شده است.آنچه که از مجموعه اتفاقات درون کشور به گوش میرسد. این است که ،مردم از مرحله اندک اندک جمع مستان میرسند. عبور کرده و وارد پروسه بیا سوته دلان گرد هم آئیم،شده و سرانجام به، بنیادش بر اندازیم،رسیده اند:
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم.فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم.اگر غم لشکر انگیزد،که خون عاشقان ریزد. من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم.

۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۸, پنجشنبه

بیداد ظالمان شما نیز بگذرد.هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد.این نوبت ازکسان به شما ناکسان رسید.نوبت به ناکسان شما نیز بگذرد.سیف فرغانی خطاب به مغولها.
نوبت رژیم نازی اسلامی هلوکاستی بد تر از مغولها نیز فرا رسیده است.باین دلایل:
1- قرار بود یک میلیارد یوروی خامنه ای ،صرف مبارزه با کرونا در کشور شود.اما همچون همیشه ،صرف حمام خونهای منطقه و تروریست های اسلامی ،از جمله احیای مجدد داعش و نیز ایجاد اختلاف بین اپوزیسیون شد.که در هر دو هم شکست خورده،هم ارتش تروریستی سایبری پانصد نفره اش در فیس بوک لو رفت و خبر انسجام بیشتر و اتحاد اپوزیسیون نیز در آنتن هاست و هم مدیریت پاکسازی سوریه، از عمال رژیم، از سوی جامعه جهانی به اسرائیل واگذار شد.چون روحانی طی نامه ای سران چهار بعلاوه یک برجام را، تهدید به بازگشت داعش نمود و با این اخطار، خود را لو داد .که داعش ساخته و پرداخته رژیم بوده و کماکان بشکل آتش نهفته، در خدمت رژیم هست.
2-گرچه کرونا ،اجبارا فتیله تظاهرات مردم را پائین کشیده،اما انبار شدن مطالبات و خشم مردم روی هم،سرانجام به یک انفجار ناگهانی و زلزله اجتماعی هزار ریشتری،منجرخواهد شد.تمام سعی رژیم ،طی این چهار دهه این بود.که کرامت انسان ایرانی به ذلالت و حقارت و تو سری خوری و دست نیاز بسوی رژیم دراز بودن منتهی شود.اما کرونا، بعنوان بالاتر از سیاهی رنگی نیست.مخرج مشترکی شد .برای عبور ملت ازین بساط و زدودن تمام دردها و رنج ها ،که در وجود رژیم حاکم متبلور شده است.چون در شرایط کرونایی مردم دیدند .که جز خود و همدیگر فریاد رسی ندارند. اعتماد به نفس یافته و ازین پس زیر بار تحقیر و توهین و زور نخواهند رفت.مردم از زندان خرافات رها شدند و شاهد شکستن بت هایی که آنها را اسیر و گرفتار کرده بود ....در نتیجه یک انفجار آتش فشانی خشم ملی در راه است.
3-در ایام کرونایی ،رژیم با برخی اقدامات ابلهانه آخرین میخ ها را شخصا به تابوت خود زد.از جمله درست چند روز بعد از گنده گویی های وزیر بهداشت، مبنی بر حصول به اطلاعاتی در دسترسی به دارو و واکسن کرونا،هکر های رژیم، در یک اقدام کودکانه و ناشایست به مراکز بهداشتی در جهان حمله نمودند. تا اسرار مربوطه را بدزدند.همزمان با غرق کردن کودک افغانی به همراه بیست تن دیگر،فریاد وجدان های بیدار جامعه جهانی را در آورده و با این جنایت بار دیگر کشتار هزاران ایرانی در آبان و دیماه سال گذشته و نیز کشتار عمدی همه مسافرین هواپیمای اوکراینی را ،خاطر نشان ساخته،موجبات شرم بشریت در قرن جاری و انتقام گیری جمعی از رژیم ،بخاطر این فجایع را فراهم نمودند.
4- بزودی حباب یک صد هزار میلیاردی بورس تهران و پول های بر باد داده دیگر ،که راس هرم قدرت ،با پروژه همیشگی خر داغ کنی، بدست آوردند،می ترکد. تا زمینه ساز ورشکستگی و بی خانمانی و خانه بدوشی زود باوران پرچم سفید طبقه متوسط نزدیک به رژیم را،فراهم ساخته، با هول دادن این طبقه ،به قشر پایین تر ،زمینه ریزش بیشتر در درون رژیم را ،موجب گردیده و پروسه گذار از رژیم را، بشکل اتحاد اجماعی و حذف پرچم سفید هایی که همواره مانع انقلابات بودند. بمراتب نزدیک تر و متشکل ترنموده است.
5- وقتی همه کسانی که دست اندر کار ویروس کرونا، یا تحقیق در مسائل پشت پرده و منشا این ویروس بودند.کشته،ناپدید یا پناهنده میشوند.نفرت از چین در جامعه جهانی را،به اوج میرساند.وقتی رژیم تهران،ایران را تبدیل به آزمایشگاه اپیدیمی کرونا نموده، با آمار غلط و شیوه قطره چکانی، تعداد مبتلایان و کشته شدگان را ،چندین برابر کمتر از آمار واقعی اعلام می کند.خبر آن از رسانه های جمعی فراتر رفته و تا عمق خانه های ساکنین کره زمین پیش رفته و همدردی مشترک وجدانهای بیدار جامعه جهانی، از ملت ایران علیه رژیم حاکم و اینهمه قساوت هلوکاستی و کشتار جمعی ملتی را ،بر می انگیزد.
نتیجه آنکه: نفرت جامعه جهانی از چین و دستیار و ملیجک اش رژیم حاکم بر ایران، در کرونایی کردن جهان،بعد از پاکسازی این ویروس ،علیه هر دوی این معضل بین المللی، ساختار شکن بوده ،حذف شرارت های چین، در جهان و مرگ رژیم حاکم بر ایران را ،در پی خواهد داشت.دنیا اکنون می داند. که با انزوای چین و حذف ملیجک اش یعنی رژیم تهران،از جامعه جهانی، دنیای بهتری در انتظار بشریت خواهد بود.محاکه سران رژی، دردادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت، باتهام کشتار جمعی-کرونایی ملت ایران ، در پیش است.

۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۲, جمعه

وضعیت منحصر بفرد و نقطه عطفی، که بنفع مردم،در داخل و خارج از کشور ،در حال شکل گیری است.
آنچه که در صحنه می گذرد،حاکی از،نتیجه عملکرد پلکانی اطاق فکر رژیم در 1- تشدید پروسه تعمدی ناامید و مایوس کردن ملت ایران،در داخل و 2- پاشیدن بذر ناامیدی و اختلاف بین اپوزیسیون درخارج از کشور، برای نجات خویش با شانتاز خبری و ترفند های جنگ روانی میباشد.تا همه چیز را عادی و اوضاع مالی و اقتصادی کشور را مثبت نشان دهند و مردم را ،از هر گونه تغییر و تحول بنیادی در داخل مایوس نموده و بالعکس به نیروهای خود روحیه بدهند.علیرغم ورشکستگی در تمامی عرصه ها،با انجام دوپینگ مصنوعی دولت وحرف درمانی رهبر،آخرین تلاشهای مذبوحانه را، همچون رژیم های ملا عمر افغانی،صدام و قذافی در آخرین روزها،برای نجات خویش بکار میبرند.رهبری کیسه را شل نمی کند.دولت چشم به جیب ملت دوخته، تا با هزار ترفند ته مانده این جیب ها را خالی نموده،قسمتی ازین پولهای مردم را ،برای مخارج جاری و بقیه را با تزریق به جیب سپاه ومزدران،شرارت های منطقه را ادامه دهند.تشدید اعدام زندانیان که نسبت به مدت مشابه سال گذشته، دهها برابر افزایش یافته،تشدید بگیر و به بند ها و این بار بسراغ چند هزار فعال، در عرصه دیجیتالی رفتن ،که چرا حقایق پشت پرده در مورد تلفات کرونای چینی را افشا نموده اند.تشدید ماشین دروغ پراکنی در همه زمینه ها و تشدید نوکری به اربابان خارجی و در راس آنها چین،عجز و لابه ها به رهبران حزب دموکرات آمریکا و پیش فروش کردن منافع ملی کشور به آنها و گریه و زاری به اروپایی ها و...
اما بنظر میرسد،اجماع جامعه جهانی علیه رژیم یکدست تر و متشکل تر شده و این بار فرانسه بیش از دیگران به مواضع آمریکا نزدیک و قبل از همه ، استقرار ماهواره نظامی سپاه توسط موشک بالستیک در فضا را، محکوم و طی بیانیه ای به نمایندگی از سه قدرت اروپایی (انگلستان ، فرانسه ، آلمان) پیوستن به آمریکا در تحریم های تسلیحاتی رژیم را ،با استناد به ادامه تحریم ها در توافق وین(حد اقل تا اکتبر 2023) توام با تحریم های سازمان ملل(قطعنامه 2231) در خصوص تحریم فن آوری ها و تجهیزات موشک های بالستیک،عرصه را بر رژیم تنگ تر و بالعکس زمینه را ،برای پیشبرد اهداف وزیر خارجه آمریکا ،در تنبیه رژیم و تحریم تسلیحاتی و اجرای مکانیسم ماشه،جهت اعاده تحریم های سازمان ملل ،بدون استناد به زمان خاص (تحریم دایمی تسلیحاتی،تا زمانی که این رژیم حیات دارد ) فراهم ساخته است.این تحول بزرگ در کنار تروریست خوانده شدن حزب الله و تعطیلی تمام دفاتر آن در آلمان ، همزمان با تظاهرات مردم لبنان علیه فقر و فاقه و رفتار ارباب رعیتی حزب الله با مردم،که پیش در آمد اقدام مشابه در بقیه کشورهای منطقه، بخصوص ایران ما ،خواهد شد.
تمامی این تحولات در حالی انجام میگیرد. که اروپا از تهدید چین به عدم بکارگیری لفظ کرونای چینی در محاورات رسمی زخم خورده و این برخورد را تحقیر آمیز میداند.همین برخورد فرضیه عمدی بودن اپیدیمی کرونا در جهان ،بخصوص در اروپا و آمریکا را قوت بخشیده که زنگ خطرآغاز جنگ سرد در روابط فیمابین غرب با چین را ،کلید میزند.مفهوم اجماع آمریکا فرانسه انگلستان آلمان در مقابل چین و به تبع از آن بعنوان شریک جرم و متحد چین در پخش کرونا در دنیا ، یعنی جمهوری اسلامی،این است.که آمریکا و متحدین سنتی اش در اروپا،نقطه نظرات مشترکی ،بعد از عبور از بحران جمعی کرونای چینی(که اقتصاد همگان را به چالش کشیده) دارند و همانند طرح مارشال ،در پایان جنگ جهانی دوم ،که باغث ترمیم خرابی ها و احیای مجدد رونق اقتصادی در اروپا گردید. این بار نیز بعلت مقابله با دشمن مشترک،به اتخاذ شیوه های متحد روی می آورند. که در آن ،دیگر فرصت تاخت و تاز چین در جامعه اروپا و شرارت های رژیم تهران در خاورمیانه،داده نخواهد شد.
چنین تحولی طی چهار دهه گذشته سابقه نداشته است،همانطور که یک درد و معضل مشترک، متحدین سابق را بار دیگر گرد هم آورد، درد مشترک ملت ایران، در مقابل رژیم مستبد مذهبی نیز،منجر به اتحاد ملی و اقدام جمعی در خاتمه دادن باین بساط انیرانی میگردد.در سیل و طوفان سیاسی اجتماعی که در پیش است. پارازیت ها،نخاله ها،ویروسهای ملایی و کرونایی نیز کنار گذاشته میشوند.پاکسازی بزرگی در تمامی عرصه ها در کشور علیه چهار دهه شرارت مطلق در پیش و با پیروزی ملت ایران،شرارت آخوندی یک بار و برای همیشه از منطقه رخت می بندد.