به آخر خط رسیدن و اوج شکست سیاست خارجی و داخلی رژیم
سیاست خارجی
- تکمیل پروسه ورشو در شرم الشیخ، با اجلاس اتحادیه عرب و اروپا، در راستای بررسی راه های همکاری، برای مقابله با چالش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و امنیتی در سطح منطقه و بین المللی، با سرلوحه مانع بودن رژیم جمهوری اسلامی ،درین فرایند.در نتیجه دعوت این اجلاس مهم، برای موضعگیری جامعه بین المللی ،در قبال دخالتهای رژیم در منطقه...وتکمیل برنامه فشار حداکثری و محاصره رژیم ،با مشکلاتی که خود، مولّد آن بوده و برگرداندن تیرهای هدف داری که رژیم در منطقه کاشته ،بسوی خود رژیم.
- خود کشی سیاسی - نظامی (هم در تاکتیک و هم در استراتژی ) با انجام مانور دریایی، از تنگه هرمز تا دریای عمان و آزمایش موشک کروز،با هدف زدن کشتی ها و بستن تنکه هرمز،درست همزمان با اجلاس شرم الشیخ.
- پخش وسیع و جهانی خبر مربوط ،به تلاش ناکام سفیر رژیم ،در کنیا، برای فراری دادن دوعضو سپاه قدس ،که باتهام تلاش، برای اقدام تروریستی ،علیه منافع اسرائیل درین کشور،زندانی اند.در نتیجه بازداشت خود سفیر، برای انجام پروسه اعلام کردن وی بعنوان عنصر نامطلوب و اخراج ازین کشور، بر اساس مفاد قانونی کنوانسیون وین ناظر بر روابط دیپلماتیک و مسائل دیپلمات ها.
- رسوا شدن رژیم جمهوری اسلامی، با افشای برنامه هایش ،دراعزام نیرو،اسلحه و مهمات و وسایل سرکوب مردم و سایر امکانات،به ونزوئلا ، جهت کمک به رژیم نیکلاس مادورو،یعنی عینا همان اقدامی که در آغاز قیام مردم سوریه علیه بشار اسد کرد و آن را تبدیل به جنگ داخلی نموده،باعث آنهمه قجایع بشری شد.
سیاست داخلی
...با هزار و یک مشکل،از جمله استفاده از سیاست سوخته به گل نشسته همیشگی،یعنی پاک کردن صورت مسئله،بجای حل اساسی مشکلات مردم در عمل،از جمله جنگ روانی علیه مردم ،در تشویق نامرئی آنان، برای ایجاد صف های طولانی، در تلاش برای معاش قوت لایموتی که ،توان مردم برای شرکت در صف های دیگر، در روزبعد را اندکی بالا برده ،در نتیجه ابتلای مردم به روز مردگی(بدتر از روز مرّگی)که دیگر کسی بفکر مبارزه نیافتد.
نتیجه
1- رژیم ج.ا ،خواهان جرقه زدن یک جنگ مستقیم ،اما محدود،با هر همسایه و یا دیگران،برای جمع و جور کردن اوضاع خراب خویش، در داخل، به عنوان مانعی موقت ،برای فروپاشی خویش است.
2-رژیم بر لبه تیغ نشسته و کاری جز پاک کردن صورت مسئله ندارد.که به معنی انباشتن باروت نارضایتی ها و اعتراضات، روی هم و انفجار ناگهانی آن، با یک جرقه، در یک پیچ تاریخی، در آینده نه چندان دور است.
3-در حالیکه رژیم،هیچ برنامه ای به جز سیاهی و تباهی،بنفع مردم و کشور ندارد.اعلام پروژه ققنوس ،از سوی شاهزاده، بمعنی جرقه امید، به آینده بهترو عالی تر و آمادگی اقدام علما و دانشمندان ایرانی ،به نفع ایران و ایرانی ،به شرط از بین رفتن رژیم،یعنی تشویق مردم، جهت حصول هر چه زودتر، به آغاز کار این پروژه این سازاست.
سخن آخر:مثل همه ابن ایاّمی که، ریس جمهور آمریکا ،با فشار حداکثری به رژیم و پشتیبانی از مردم،تمام تخم مرغ ها را ،در سبد مردم ایران گذاشته،زمینه از هر لحاظ ،برای زدن ضربه نهایی ،از سوی ملت و فتح دروازه دشمن و سرنگونی رژیم ،با یک ضربه برق آسا و ناگهانی، بیش از پیش فراهم شده است.این فرصت را مغتنم شمرده، دریابیم.
سیاست خارجی
- تکمیل پروسه ورشو در شرم الشیخ، با اجلاس اتحادیه عرب و اروپا، در راستای بررسی راه های همکاری، برای مقابله با چالش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و امنیتی در سطح منطقه و بین المللی، با سرلوحه مانع بودن رژیم جمهوری اسلامی ،درین فرایند.در نتیجه دعوت این اجلاس مهم، برای موضعگیری جامعه بین المللی ،در قبال دخالتهای رژیم در منطقه...وتکمیل برنامه فشار حداکثری و محاصره رژیم ،با مشکلاتی که خود، مولّد آن بوده و برگرداندن تیرهای هدف داری که رژیم در منطقه کاشته ،بسوی خود رژیم.
- خود کشی سیاسی - نظامی (هم در تاکتیک و هم در استراتژی ) با انجام مانور دریایی، از تنگه هرمز تا دریای عمان و آزمایش موشک کروز،با هدف زدن کشتی ها و بستن تنکه هرمز،درست همزمان با اجلاس شرم الشیخ.
- پخش وسیع و جهانی خبر مربوط ،به تلاش ناکام سفیر رژیم ،در کنیا، برای فراری دادن دوعضو سپاه قدس ،که باتهام تلاش، برای اقدام تروریستی ،علیه منافع اسرائیل درین کشور،زندانی اند.در نتیجه بازداشت خود سفیر، برای انجام پروسه اعلام کردن وی بعنوان عنصر نامطلوب و اخراج ازین کشور، بر اساس مفاد قانونی کنوانسیون وین ناظر بر روابط دیپلماتیک و مسائل دیپلمات ها.
- رسوا شدن رژیم جمهوری اسلامی، با افشای برنامه هایش ،دراعزام نیرو،اسلحه و مهمات و وسایل سرکوب مردم و سایر امکانات،به ونزوئلا ، جهت کمک به رژیم نیکلاس مادورو،یعنی عینا همان اقدامی که در آغاز قیام مردم سوریه علیه بشار اسد کرد و آن را تبدیل به جنگ داخلی نموده،باعث آنهمه قجایع بشری شد.
سیاست داخلی
...با هزار و یک مشکل،از جمله استفاده از سیاست سوخته به گل نشسته همیشگی،یعنی پاک کردن صورت مسئله،بجای حل اساسی مشکلات مردم در عمل،از جمله جنگ روانی علیه مردم ،در تشویق نامرئی آنان، برای ایجاد صف های طولانی، در تلاش برای معاش قوت لایموتی که ،توان مردم برای شرکت در صف های دیگر، در روزبعد را اندکی بالا برده ،در نتیجه ابتلای مردم به روز مردگی(بدتر از روز مرّگی)که دیگر کسی بفکر مبارزه نیافتد.
نتیجه
1- رژیم ج.ا ،خواهان جرقه زدن یک جنگ مستقیم ،اما محدود،با هر همسایه و یا دیگران،برای جمع و جور کردن اوضاع خراب خویش، در داخل، به عنوان مانعی موقت ،برای فروپاشی خویش است.
2-رژیم بر لبه تیغ نشسته و کاری جز پاک کردن صورت مسئله ندارد.که به معنی انباشتن باروت نارضایتی ها و اعتراضات، روی هم و انفجار ناگهانی آن، با یک جرقه، در یک پیچ تاریخی، در آینده نه چندان دور است.
3-در حالیکه رژیم،هیچ برنامه ای به جز سیاهی و تباهی،بنفع مردم و کشور ندارد.اعلام پروژه ققنوس ،از سوی شاهزاده، بمعنی جرقه امید، به آینده بهترو عالی تر و آمادگی اقدام علما و دانشمندان ایرانی ،به نفع ایران و ایرانی ،به شرط از بین رفتن رژیم،یعنی تشویق مردم، جهت حصول هر چه زودتر، به آغاز کار این پروژه این سازاست.
سخن آخر:مثل همه ابن ایاّمی که، ریس جمهور آمریکا ،با فشار حداکثری به رژیم و پشتیبانی از مردم،تمام تخم مرغ ها را ،در سبد مردم ایران گذاشته،زمینه از هر لحاظ ،برای زدن ضربه نهایی ،از سوی ملت و فتح دروازه دشمن و سرنگونی رژیم ،با یک ضربه برق آسا و ناگهانی، بیش از پیش فراهم شده است.این فرصت را مغتنم شمرده، دریابیم.
