بن بست های جمهوری اسلامی در اداره کشور - سیاست خارجی و کلید خوردن نهائی سرنگونی این بساط

خامنه ای تصور میکرد .با یکدست کردن قدرت خویش و به پستو فرستادن جناح دیگر قدرت جمهوری اسلامی ،موصوف به اصلاح طلبان،عبوربی درد سر و  تضمین شده و مسالمت آمیز تر قدرت مطلقه، از وی به جانشین ، پس از مرگ خود را رقم میزند.وی در همه نهادهای قدرت خود و قوای سه گانه، کسانی را گمارد .که امتحان وفاداری و گوش بفرمانی به وی را، پس داده و با آلوده بودن همه این افراد به جنایات و  فساد گسترده،بندگی آنها را به خود و جانشین اش خریده و در نتیجه تصور می کرد. با استالینی کردن قدرت،ادامه سیاست زمان حیات خود، در اداره کشور و سیاست خارجی فعلی را تثبیت و بقای حاکمیت و رهبری بعدی را ،تضمین می کند.

خامنه ای هرگز در مخیله خویش ،یک خیزش ملی با این گستردگی- مداوم  و با تاکتیک های بی سابقه و نوین و غیر قابل پیش بینی را ،گمان نمی کرد.در تظاهرات قبلی، با یک فرمان النصر بالرعب یا  شلیک به اختیار،اصلاح طلبان را، با ماشین سرکوب به لبه جلویی منطقه نبرد، با مردم اعزام می نمود.که با ماشین سرکوب  و فراز و نشیب ها و روبه بازی های متداول اصلاح طلبان،سرانجام بر قیام مردم غلبه می نمود .اکنون در چهارمین ماه خیزش و انقلاب ملی ،در بن بستی گیر افتاده، که نه جرات عقب نشینی، در برابر خواسته های مردم را دارد و نه توان سرکوب بیش ازین ، با انواع و اقسام نیروهای سرکوب تا دندان مسلح  را ،چون هر چه در توان قدرت سرکوب داشته را ،وارد صحنه نموده، ولی شکست خورده و جنبش ملی را ،مصمم تر ، خشمگین تر و متنفرتر نموده و این که ،این جنبش زنده است و به هر طریق ممکن، تا حصول به هدف و نجات کشور، ازین بساط عصر حجری ، ایستادگی خواهد کرد.

باین ترتیب حتی اگر، همه اصلاح طلبان در آب نمک خوابانده شده برای روز مبادا ، اعم از موسوی کروبی خاتمی و..را، به صحنه بِیاورد.چون مردم قبلا ،تکلیف خود را، با شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگر تمامه ماجرا،معلوم کرده اند.می داند این ترفند نیز، در مقابل اراده لایزال جنبش ملی، شکست خواهد خورد.چون کاملا پی برده، که مردم از صحنه مبارزه و تا حصول به آنچه اراده کرده اند و سقوط رژیم اسلامی در سرلوحه آن است،به خانه های خود و عزلت نشینی ،بر نمی گردند.

در سیاست خارجی هم به بن بست رسیده و دیگر گرونگیری راهزنی و باج گیری ، دخالت ها و جنگ های نیابتی در منطقه و صدور شرارت در جهان، توام با ناز و کرشمه های اتمی و برجامی، در راستای باج گیری های همیشگی نیز، بی اثر شده و این همه درد بیشمار و بی پایان اش را ،درمان نمی کند.دخیل بستن سابق بر دو ارباب چینی و روسی هم اکنون بی اثر گردیده ،بخصوص چینی ها، تحکیم روابط خود با اعراب ثروتمند را ،بر یک رژیم مشرف به موت ترجیح داده اند .می ماند  ارباب پوتین که هوشمندانه، در راستای منافع روسیه، پای خامنه ای را، به عنوان شریک جنایات خویش ،در جنگ با اوکراین و کشتار بیرحمانه  مردم آن کشور، با پهپاد های اعطایی  ،کشانده که همین مسئله، به عنوان عبور از خط قرمز، از اهداف استراتژیک متحدین آمریکا، در اروپا و سایر نقاط جهان تلقی شده ،که توام شدن این نفرت از رژیم ، با خیزش بی نظیر ملت ایران، همچون ایستادگی ملت اوکراین در برابر ماشین جنگی پوتین ،تحسین همه اقشار دول مزبور،اعم از دولتمردان تا نهادهای مدنی را، فراهم ساخته است .که دو نمونه آن، قطع روابط اقتصادی آلمان با رژیم و اظهارات تند و بی سابقه برخی مقامات اروپایی از جمله رئیس جمهور فرانسه علیه رژیم بوده است. 

به این ترتیب،با توجه به آغاز تحقیقات شورای حقوق بشر، از جنایات رژیم و پروسه نیابت قضایی بین المللی و نیز حمایت اعضای پارلمان های اروپا ،از متهمان به اعدام در ایران و افشاگری های نهادهای مدنی ،در مورد کشتار مردم ایران، با ماشین سرکوب و شریک جرم بودن با پوتین، در کشتار مردم اوکراین و در پیش بودن پروسه دادگاههای ویژه یا بین المللی، در محاکمه سران رژیم، به اتهام جنایت علیه بشریت در ایران و جنایات جنگی در اوکراین،هیچکدام از حریفان نمی خواهند. روی اسب مشرف به موت، شرط بندی نمایند.جنبش ملی  ایران،سرانجام  پیروز میدان این مبارزه خواهد بود. 

 یکی ازاهداف و استراتژی های مبارزاتی قهرمانان میهن درین نقشه راه ملت مبارز ایران نهفته است.آلترناتیو جایگزین این پروژه مبارزاتی هم، تهیه شده که توسط مبارزان داخل ،در صورت لزوم و بموقع اعلام و اجرا می شود.بدیهی است. تظاهرات خود جوش محوله محور ،هر شب و هر روز و همراه با اقدامات مبارزاتی دیگر، اعم از اعتصابات و غیره از جمله برگزاری مراسم هفتم و چهلم یاران مبارز از دست داده،کماکان ،تا پیروزی نهائی ادامه می

بابد.خوشیختانه نوعی اجماع بین المللی علیه رژیم در حال شکل گیری نهایی است و بزودی شاهد فراخوان سفرا ،از ایران و بستن لانه های جاسوسی رژیم در اغلب کشورهای مهم و مطرح دنیا خواهیم بود.پروسه حقیقت یاب شورای حقوق بشرسازمان ملل نیز،در حال فراهم ساختن مقدمات محاکمه سران رژیم ،در دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت می باشد. جوانان قهرمان میهن ،به هر کیفیتی و شکلی تظاهرات محوله محور را ،در محله های خود و در سراسر کشور و بخصوص در تهران بزرگ بطور شبانروزی ،ادامه خواهند داد.در روز های مذکور درین نقشه راه ،شایسته است. هم میهنان، با حضور در خیابانهای شهر و روستای خود،نیروهای سرکوب رژیم را، در کل ایران پراکنده و خسته نموده و در نتیجه تمرکز این سرکوبگران ،برای ممانعت از رسیدن قهرمانان مبارز ،به استراتژی مورد هدف این نقشه را، خنثی نمایند.نکته مهم ،محوری و کلیدی درین مبارزات تا پیروزی نهائی ،دفاع مشروع از خود، همراهان و گروه های محله محور و خیابان محور خواهد بود.بدیهی است هم میهنان خارج از کشور نیز تدارکاتی برای پشتیبانی از هم میهنان مبارز داخل کشور، از جمله تظاهرات و اجتماعات اعتراضی علیه رژیم در اغب کشورهای مطرح دنیا برگزار خواهند نمود.

8Mostafa Younesi, Nezhat Moaven and 6 others

1 comment

29 shares

Like

Comment

Share

 دژخیمان جمهوری اسلامی همه جنایتکاران تاریخ را رو سفید کردند.

خبر مهم دو سه هفته اخیر، پیوستن تدریجی بخشی از قشر محافظه کار- خاکستری مخالف رژیم به خیزش ملی ،بخصوص در صحنه اعتصابات عمومی بود.رژیم با تعجیل در اعدام دو معترض بیگناه،علیرغم همه اعتراضات و محکومیت های جهانی،ادامه چند صباح دیگر به عمر جنایتکارانه خود را، بر همه نورم های مطرح در جامعه انسانی،ترجیج داد.هدف از این دو قتل بیرحمانه ، ایجاد بهت و ترس،فلج فکری، شوک فرسایشی در کل جامعه بود.

اکنون با ترفندهای همیشگی، از جمله به بهانه آلودگی هوا ،مدارس را تعطیل و بخصوص با اسکان دادن نیروهای سرکوب در مدارس تهران،آنها را تبدیل به پادگان نموده است.انگار خامنه ای، کتاب نبرد من را ،در کنارش گذاشته و مو به مو اقدامات آلمان نازی، همچون سوء استفاده از مدارس، برای پیشبرد اهداف و مقاصد جنایتکارانه خویش را، چراغ راه خود قرار داده است.باید هزینه این قتل های رسمی- دولتی،هزاران برابر افزایش یافته،ضد ضربه بخورد.باید کشتن هر عضوی از ملت را، برای رژیم، پر هزینه نمود.تا خامنه ای بداند .که هر قتلی هزینه هایی دارد و اینکه در پی ایجاد این جوی های خون از سوی وی ، ملت نیز جوهای خشم خود را ،تبدیل به سیل های خروشان تظاهرات ضد رژیم در خیابانها نموده، دودمان ظلم و ظالم را، سرانجام بر می کند.

خامنه ای علاوه بر کتاب نبرد من،کتاب یاسای چنگیزی را نیز، دم دست گذاشته، تا برابر دستورالعمل و اقدامات این دو اهریمن،هر روز و هر شب، در ایران جنایت کند. وی در مکتب اهریمن ،جز درس خونریزی و جنایت، نیاموخته است.رنگین کمان ملت ایران، باید همانطور که روستاییان باشتین، علیه مغول ها و پارتیزان ها علیه نازی ها، قد علم نموده و سرانجام پیروز شدند. وارد میدان گردیده و با توجه به شرایط روز و تجربیات گذشته، وقتی زاهدان،سنندج، تهران سرکوب میشوند.آبادان،شیراز،اصفهان قیام کنند.تا نیروهای سرکوب چند پاره شده و نتوانند همه توان و قدرت اهریمنی خود را برای سرکوب تهرانی ها،سنندجی ها و زاهدانی ها بکار گیرند.

وقتی رژیم اجماع ملی در داخل و خارج ،علیه اعدام بیرحمانه محسن شکاری را نادیده گرفته در راستای به حاشیه راندن آن،مرتکب اعدام ظالمانه مجید رضا رهنورد می گردد.در حال تکرار همان سناریوی است.که بعد از قتل مهسا امینی، با ارتکاب قتل های دیگر،سعی نمود . به نوبت هر یک از این قتل ها را ، به حاشیه برده، به تیتر دوم و سوم و.. رسانه ها، تبدیل و با ایجاد عادت ذهنی،اعتراضات باین جنایات پی در پی را، کم رونق و سرانجام به حاشیه برد.بزرگترین سعی و تلاش رژیم در مقطع فعلی این است.که با ترفند هایی، چون پاک کردن صورت مصیبتی با مصیبتی دیگر، قتلی با قتل دیگر، با کم اهمیت جلوه دادن و رو به جلو فرار نمودن و هر قتلی را به مرور زمان با تکرار قتل فجیع دیگر، به یک مسئله و بحران دست دوم و سوم و سرانجام فراموش شده تبدیل و به حاشیه براند.

مقابله با این ترفند های شیطانی به عنوان تنها حربه ما، در مقابل این کشتار ها،بزرگداشت این عزیزان اعم از کشته شدگان در خیابان و زندان ها ،یا اعدام ها، در روزهای هفتم و چهلم آنان به عنوان دومینوی خیزش همگانی فرسایشی شبانروزی، علیه رژیم است .تا روزی که آخرین بالهای قدرت رژیم یعنی سرکوب، آتش گرفته،سوخته و بریزد.بدیهی است. تنها تداوم اعتصابات و اعتراضات و تظاهرات خیابانی و بالا بردن هزینه های رژیم، و.. همراه با وسیله دفاعی است.که ملت می تواند، به یکه تازی های رژیم، هم در کشتار خیابانی و هم اعدام بیگناهان ،خاتمه داده پیروزی نهائی را تسریع نماید.

 برابر اخبار موثق سران رژیم متواری خواهند شد نیروهای سرکوب سرنوشت خود را با بیت رهبری گره نزنند.

بموجب یک پیام واصله،موضوع درخواست پناهندگی اعضای راس هرم قدرت رژیم از دولت ونزوئلا، از سوی یک منبع موثق تایید شده و دولت ونزوئلا، به شرط سپرده گذاری و انتقال منابع پولی این مقامات، به بانک های این کشور،به این مقامات و خانواده آنها اقامت دائم درین کشورمی دهد.به موجب این خبر، در پی دیدار رییس جمهور چین از عربستان و سپس شرکت در اجلاس امیرنشین های خلیج فارس، برای اولین بار، دولت چین بیانیه مشترکی، با دول مزبور علیه رژیم جمهوری اسلامی تحت عنوان (پرونده اتمی،موشک های بالستیک،پهپاد های رژیم و حمایت رژیم از گروه های تروریستی، به عنوان مشکلات حوزه خلیج فارس ،تحمیل شده از سوی جمهوری اسلامی ) را تایید و امضا نموده ،که نشان دهنده این است .که چین از موضوع درخواست پناهندگی مقامات رژیم، از دولت ونزوئلا ،مطلع بوده و به همین دلیل در تحکیم روابط با اعراب خلیج فارس ،سنگ تمام گذاشته است.این منبع یادآوری نموده، که در روزهای آخر آبان و اوایل آذرماه جاری، نشست مشترکی، بین مادورو رئیس جمهور ونزوئلا و شیائوکی نماینده دولت چین در آمریکای لاتین و کارائیب، با هدف تحکیم روابط راهبردی ونزوئلا- چین شامل مبادله اطلاعات و مسائل امنیتی برگزار شده ،که همین مبادله اطلاعات، موجبات اطمینان خاطر مقامات چین از فروپاشی رژیم تهران را، فراهم و به تحکیم روابط ،با اعراب خلیج فارس، همت گذاشته اند.

باین ترتیب، در پی فرار این چند صد نفر راس هرم قدرت رژیم،اعضای میانه و صف نیروهای سرکوب، تنها مانده و باید پاسخگوی جنایات خویش، در سرکوب بیرحمانه هم میهنان خود، به خاطر مشتی افراد دزد متواری باشند.اکنون بهترین فرصت، برای این نیروهاست.که به مردم پیوسته و سرنوشت خود را ،با سران جنایتکار رژیم، که از هم اکنون به فکر فرار و پناهندگی و انتقال پولهای دزدی شده ،از ملت ایران به ونزوئلا و کشورهای دیگر هستند،گره نزده ،به ملت به پیوندند.همین امروز هم باید این کار را بکنند .چون فردا خیلی دیر است و باید پاسخگوی جنایات خود، در دادگاههای داخلی و دادگاه بین المللی به جنایت علیه بشریت باشند.

 دستور بستن حساب بانکی زنان بی حجاب مصداق بارز جنایت علیه بشریت

در دنیایی که بیش از نود در صد معاملات و خرید و فروش ها، بصورت دیجیتالی و غیر نقدی انجام می گیرد.این اقدام رژیم اسلامی در محافل رسمی ،مدنی و.. جامعه جهانی، نوعی اسارت و بردگی یک اکثریت قابل توجهی از زنان ایران تلقی خواهد شد.زیرا که، این اقدام جنایتکارانه ،یعنی مرگ تدریجی در انزوا و در اثر نیازها و کمبودهای طبیعی و عدم برخورداری ،از تسهیلات متعارف و معمول زندگی،یعنی کشتار جمعی و پنهان و در انزوای بخش مهمی از زنان و دختران یک ملتی، که جامعه جهانی، برای اولین بار طی چهار دهه حاکمیت جنون خونریزی جمهوری اسلامی،مبارزات ملت ایران، در راستای تحقق منشور جهانی حقوق بشر در ایران را،با تعیین کمیته حقیقت یاب سازمان ملل متحد، شناسائی نموده است.

جمهوری اسلامی،اکنون برای بقای خود، گاه با ترفند فریب و گاه با نیرنگ تحبیب ،همچون خبر دروغین تعطیلی گشت خونریز ارشاد، همزمان با تشدید تهدیدها و افزایش اعدام بیگناهان، برای ایجاد رعب و وحشت دست و پا می زند، تا از قهر و خشم انفجاری ملت و مهلکه ای که سرانجام در آن گیر افتاده ، نجات یابد.از سوی دیگر، با فریب افکار عمومی جامعه جهانی، از انزوای مطلقی، که درین جامعه به سر می برد،رهائی یابد.در نتیجه برای انحراف مسیر جنبش جان به لب رسیدگان اعتراضی انقلابی ملت ایران،که از روز قتل مظلومانه دردانه ملت، مهسای امینی،به یک باره نشتر باز کرد و ترکید و علیرغم کشتار صدها مهسا و کیان های دیگر، از بهترین فرزندان ایران،ادامه یافت،شب و روز در حال سناریو نویسی،خدعه و دروغ پراکنی، در راستای انحراف مبارزات بی امان ملت، از مسیر قوام یافته جاری، به بیراهه دست انداز نیستی ایران و ایرانی میباشد.

درین مسیر، همچون مسئله گشت ارشاد ،بطور مرتب در حال انفجار بمب های خبری،پاک کردن صورت مسئله،دادن آدرس های غلط ،پخش دروغ های شاخ دار در جامعه و هزاران ترفند و کلک و حقه بازی، از جمله همچون زمان آلمان نازی در جنگ جهانی دوم،علامت گذاری مغازه های اعتصاب کنندگان ،و.. محصول اتاق های معلولان فکری این بساط اهریمنی به رهبری علی و مجتبی خامنه ای و همراهی مافیای فاشیست و نازی گونه بیت فاسد وی اعم از سپاه و.. است.

بدیهی است ملت ایران، بی توجه به این شگرد های ماکیاولیستی گوبلز گونه ، راهی را که تاکنون پیش رفته ،همراه با تجربه هائی ،که در کوره حوادث و ترفندها و دروغ پراکنی ها و بیراهه نشان دادن های رژیم،کسب کرده،پولاد وش به مبارزه بی امان خویش تا رهائی ادامه می دهد.آنچه در حال حاضر در صحنه میگذرد، این است. که ملت با اراده ای محکم و تزلزل ناپذیر، کماکان و بدون خللی در رفتار به همان موضع روز اول نبرد برای خونخواهی مهسا ها و کیان ها و نجات ایران وفادار بوده و با احترام به آرمانهای ملی میهنی خویش ،به هیچ چیزی جز سرنگونی حکومت بدخیم اسلامی و جایگزینی آن با یک نظام متمدن ایرانی - این جهانی، بدون ویروس بدخیم و خطرناک استبداد مطلقا مفسده دینی، بها نمی دهد.این دستور هر روز ملت ایران ، تا پایان ماجرا و آزادی دو باره کشور، از یوغ و قید انیرانیان حاکم است و بس

 آقای محمد محبی نوشته اند:با «هیاهو برای هیچ» اختاپوس رسانه‌ای جمهوری اسلامی هم‌راهی نکنید.

هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. قضیه از این قرار است که ‏یک نفر در جلسه موسوم به «تبیین ابعاد جنگ ترکیبی در اغتشاشات اخیر» از محمدجعفر منتظری، مقام به اصطلاح «دادستان کل کشور»! در تشکیلات جمهوری اسلامی پرسیده که چرا گشت ارشاد تعطیل شده است؟ او هم در پاسخ گفته که، ربطی به قوه قضائیه ندارد. همان نهادی که گشت ارشاد را راه انداخته (یعنی نیروی انتظامی)، آن را تعطیل کرده است. بعد در ادامه گفته که قوه قضائیه نظارت‌های خود را بر کنش‌های رفتاری در سطح جامعه ادامه می‌دهد.

همین.

بعد عده‌ای جشن پیروزی لغو حجاب اجباری و تعطیلی گشت ارشاد راه انداختند، و در مدت زمان کم‌تر از دوسه ساعت، اژدهای هفت‌سر پروپاگاندای رسانه‌ای جمهوری اسلامی خبر را در کل دنیا پخش کرد و اغلب خبرگزاری‌ها تیتر آن را کار کردند.

عزیزان من! هنوز جمهوری اسلامی و الهیات و کلام سیاسی آن را درست نشناختید. گزاره «تعطبلی گشت ارشاد» غلط است. در خوشبینانه‌ترین حالت یک شبه‌واقعیت است، نه واقعیت! جمهوری اسلامی گشت ارشاد را تعطیل نکرده است. بلکه تا اطلاع ثانوی جرأت گسیل کردن ماشین‌های گشت ارشاد در خیابان‌های شهرهای ایران را ندارد. اگر خدای‌ناکرده اعتراضات به‌طور کامل فروکش کند، بعد از مدت کوتاهی جمهوری اسلامی بساطی بدتر از کشت ارشاد را راه خواهد انداخت.

تاره تعطیلی گشت ارشاد لزوماً به معنای کوتاه آمدن از حجاب اجباری نیست! حجاب اجباری هم فقط یکی از صدها و شاید هزاران مشکل ایران کنونی است از این‌ها گذشته، تجربه ۴۴ سال اخیر ثابت کرده که هیچ راهی جز برانداختن جمهوری اسلامی از بیخ و بن وجود ندارد، هیچ مکانیسم اصلاحی در تشکیلات جمهوری اسلامی وجود ندارد. جمهوری اسلامی نه در سیاست داخلی و نه در سیاست خارجی، توان و خواست تبدیل شدن به یک بازیگر نرمال را ندارد. این تشکیلات نمی‌تواند مانند یک «نظام» امتیاز بگیرد و امتیاز دهد. بده‌بستان آن به سان گروه‌های مافیایی و راه‌زنی است. نمی‌تواند سر جای خود بنشیند، نمی‌تواند یاغی و سرکش و غیرنرمال و آشوب‌گر و تیران نباشد. نمی‌تواند و نمی‌خواهد به اشغال و غارت و چپاول ایران پایان دهد و حکم‌رانی بر این سرزمین را شروع کند. و در یک کلام نمی‌تواند دولت «State» شود. متأسفانه ایرانیان و جهانیان این نکته مهم را به درستی درک نکرده‌اند. به جز فرزندان یعقوب نبی در ارض موعود آن هم فقط در بعد سیاست خارجی.

نظر من:بله متأسفانه عده ای از هول حلیم توی دیگ می افتند. اصلا هدف ازین خبر و سر و صدا در مورد آن ، نهادها و دول خارجی هستند .که بعد از چهار دهه یادشان افتاده که حقوق بشر در ایران نقض شده و برای اولین بار دست به اقداماتی زده اند که مهمترین آن مصوبه شورای‌عالی حقوق بشر سازمان ملل است که کمیته تحقیقاتی برای این امر تعیین نموده و رژیم همکاری با آن را رد کرده است،نیم نگاهی هم به برجام دارند چون ظاهرا ارباب پوتین اجازه داده برای اینکه فشارهای حقوق بشری علیه رژیم کم شود، مسئله احیای برجام را بار دیگر به میز مذاکرات برگردانند ‌تا همه چیز فراموش و تحت تاثیر آن قرار گيرد ‌‌.‌نبايد گول بخوریم ‌.

 

 آنچه که در صحنه مبارزه ،روی میز رژیم و بالعکس روی میز ملت ایران ،مشاهده میشود

روی میز سیاه و خون آلود رژیم:

تمام مخارج،قدرت و توان و انرژی و بسیج همه نیرو و امکانات جمهوری اسلامی، که برای تبدیل صحنه مسابقه فوتبال، به برد- برد تمامیت رژیم و شکست ملت ایران، صرف شده بود.چون حبابی ترکید و همچون برفی ذوب شده به فنا رفت.بسیج همه نیروهای سرکوب، اعم از سپاهی،انتظامی،لباس شخصی و..که پشت درب سالن سینماها،پادگانها،مساجد،مراکز و قرارگاه های بسیج و.. به کمین نشسته بودند.تا به یک باره بیرون ریخته و جشن بگیرند.جملگی پنچر شده،بادشان خوابید،زانوی غم در بغل گرفته،به تنها چیزی که آزموده و بلدند، یعنی اسلحه ،پناه بردند.کرکری های کیهان، ارگان رسمی دروغ و شعار پراکنی بیت فاسد رهبری ،همچون خود این بیت بدخیم ،به لالمونی دچار و شیر شدن ها و شعارهای من آنم که رستم بود پهلوان سرباران قد و نیم قد لاشعور بیسواد،بزدل، اما متخصص تبلیغات گوبلز گونه هیتلری سپاه بسیج انتظامی و..نیز به یک باره به طبل تو خالی بدل شدند.

روی میز مبارزات ملت ایران:

رنگین کمان ملت ،در سراسر ایران، شباهنگام به خیابانها ریخته و تا صبح سحر، به جشن و پایکوبی و رقص و آواز پرداخته، سنگ بنای بزرگترین فستیوال تاریخ ایران را بنا نهادند.فیفای نکبت تحت تاثیر دلارهای قطر،میزبان بازی ها ،که با همکاری همدیگر، انواع و اقسام موانع ، ممنوعیت ها و بایکوت ها، در برابر شعار های آزادی خواهانه نمایندگان ملت، در استادیوم بازی، ایجاد کرده بودند.سرانجام در پی حذف تیم فوتبال خامنه ای از بازی ها،دادن شعار زن زندگی آزادی را، ازین پس مجاز اعلام نمودند.قبلا بقول معروف هم آب و هم گاز و هم برق را ،بروی تماشاگران واقعی ملت، قطع کرده ،بالعکس هرگونه عرض اندام و دادن شعار و انجام تبلیغات را ، به مزدوران رژیم آزاد گذاشته بودند.که اکنون مایوس و شکست خورده ،باید به جهنم رژیم برگردند.به این ترتیب، یک شاهکار دیگری در انقلاب نوین ملت ایران علیه دیکتاتوری بدخیم آخوندی،راه انداخته شد و به بار نشست.

اقرار ضمنی دولت چین، مبنی بر شباهت تظاهرات مخالفین حزب حاکم،به سبک تظاهرات مردم ایران و احتمال الگو برداری از این انقلاب نوین ملت ایران در چین .اعلام حمایت گروه پوسی رایت روسیه مخالف پوتین، در بازیهای قطر،از اعتراضات مردم ایران.تجمع در بیش از یکصد و پنجاه دانشگاه جهان، در حمایت از اعتراضات ملت ایران.رد مصوبه شورای حقوق بشر سازمان ملل، از سوی رژیم و در نتیجه آغاز تحقیقات بین المللی ،درباره نقض حقوق بشر در ایران، با مراجعه به هر منبع معتبر دیگر و سرانجام شکل گیری پروسه محاکمه سران رژیم، در دادگاه بین المللی.مصوبه پارلمان اروپا و نیز مجلس ملی فرانسه، علیه رژیم و دفاع از انقلاب نوین ملت ایران.درخواست عفو بین الملل ،برای اعزام ناظر به دادگاههای فرمایشی معترضان در ایران و یا حضور نمایندگان سفارت خانه های مقیم در تهران، درین بی دادگاهها و..

نتیجه و آنچه که پس از این رخ خواهد داد:

هم دنیا و هم متحدین اندک رژیم، اعم از روسیه .. مزدوران تروریست اش در لبنان و عراق و..پی بردند. که کار رژیم تمام است.ازین پس ،بحث بر سر عدم شرط بندی روی اسب مرده خواهد بود.مزدوران رژیم در داخل نیز، از ترس محاکمه خود در آینده، هم در ایران و هم دادگاه بین المللی،بیش از پیش، ریزش خواهند نمود یا فرار را بر قرار ترجیح خواهند داد و مابقی نیز، از رژیم تا آنجائیکه بتوانند برائت خواهند جست.نشانه هایی ازین امر، در دولت حاکم چین، با پخش اظهارات خواهر زاده خامنه ای علیه وی ،در چین دیده می شود.می ماند پوتین، که خامنه ای بند ناف خود و رژیم اش را، برای ادامه حیات،به وی وصله پینه کرده است.با سقوط هر یک ،دیگری نیز، به فنا خواهد رفت.

کار رژیم ساخته ودنیای بهتری در پیش است.

 با شکست تیم فوتبال خامنه ای و ریختن مردم به خیابان‌های سراسر کشور برای رقص و شادی در مقابل باخت خامنه ای که سه روز قبل از این تیم، تمجید کرده بود و تو دهنی بزرگ ملت به خامنه ای قضیه فرق خواهد کرد.اطمینان دارم هم ریزش های رژیم افزایش می یابد و هم قشر خاکستری و محافظه کار وارد میدان خواهد شد.دنیا نیز با ماست چون هیچ فرد و دولتی نمی خواهد روی اسب مرده شرط بندی کند .‌کار رژیم تمام است .‌‌هزار در صد مطمئنم .‌صبح سحر و طلوع خورشید آزادی نزدیک است .

 پیام واصله: فرزندان خود را در مصاف با اهریمن و حرامیان اش تنها نگذاریم

در جنگ تحمیلی خمینی- صدام، علیه ملت ایران ،سی و شش هزار کودک دانش آموز و هفتاد و هشت هزار نوجوان،شهید در دفاع از جان و مال و ناموس و تمامیت ارضی کشور شدند.هیستریک خمینی محرک این کودک کشی بود.پدران این کودکان، به جبهه ها می رفتند .که فرزندان شان ملا خور نشده ، از نزدیک ،مراقب این نوباوگان خود باشند.اکنون بر پدران و مادران جوانان میهن، فرض است .که فرزندان خود را ،در مقابل جنگ خامنه ای با ملت ایران ،در خیابانهای کشور، تنها نگذارند.

7Motamedi Kordestani, Nezhat Moaven and 5 others

 وقاحت مطلق در دروغگوئی- گفتار درمانی ،با  صحنه سازی های قلابی،فرمایشی- دولتی

وقتی خامنه ای ،حداکثر بیست و دو هزار راس ساندیس خور دولتی، در سیزده آبان گذشته را ،بیست و دو میلیون نفر،اعلام می کند.یا اکنون با تماشاچی اجاره ای، از آفریقایی و هندی تبارها و..برای حمل پرچم رژیم، ژست پیروزی گرفته و برای اولین بار، در عمر ننگین اش، پیروزی تیم دولتی- غیر ملی فوتبال را، به سبک خود تبریک می گوید.یا میلیاردها پول صرف هزینه اعزام پرستوهای بیت فاسد رهبری - مزدوران سپاهی - بسیجی ،قاتلین جوانان ،زنان و کودکان ..به قطر با پرچم خرچنگ نشان ضدملی، جهت شعار دادن به نفع این بساط فکسنی رو به موت می کند.یعنی صدای انقلاب نوین ملت هشتاد میلیونی ایران را شنیدن،اما در مقام دفاع ،همه مرزهای دروغ را شکستن و دست گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر را، از پشت بستن و نزول از رهبری و عهده دار رئیس ارگان تبلیغاتچی رژیم اهریمنی کودک کش جمهوری اسلامی شدن.یعنی همچون برگ خزانی گرفتار امواج خروشان و سهمگین ، در حال غرق شدن و در نتیجه ،آخرین  تلاش های مذبوحانه ،در آخرین لحظات عمر ننگین و خون ریز خویش.اکنون پاسخ قاطع ملت قهرمان  ایران،به توی حقیر ناچیز را، بشنو :

دیکتاتور زن ستیز- کودک کش، به پایان سلام کن.

 امروز خامنه ای سرانجام ناخودآگاه اقرار نمود که به پایان خط رسیده است:

وی نیز همچون همه دیکتاتوری های بدخیم و جنایتکار،چند صد تروریست حقیر نگهبان بیت فاسدش را ،ملت ایران نام برده و ملت تاریخی قهرمان و بزرگ ایران را، مشتی اغتشاشگر و تروریست نامید ، که بزعم وی باید مجازات شوند.وی حضور سه ماهه میلیونی ملت ایران ،در تظاهرات سراسر کشور، از کوره دهات و روستاهای دور افتاده ،تا شهرهای بزرگ را، با تجمع دولتی سیزده آبان ،در تشییع جنازه تروریست جنایتکار اش سلیمانی را، صدای ملت نام برد و با تعریف از تیم فوتبال بیت فاسدش، که بزعم وی ،چشم وی را روشن کرده و اینکه خدا چشم شان را روشن کند.نشان داد . در آستانه فروپاشی رژیم بدخیم اش ،علی مانده و حوض گندیده خالی از ماهی هایش،که در روزهای آخر دیکتاتوری اش ، به مراسم سیزده آبان سنوات گذشته،پناه برده و به زدن گل تیم حقیر فوتبالش به یک تیم دست چندم ، دل خوش کرده است.این یعنی پایان ماجرا و پیروزی ملت ایران در اولین پیچ تاریخی پیش رو

 اگر همگی بر نخیزیم و به همدیگر کمک نکنیم ، سرانجام به سراغ من و شما نیز خواهند آمد.

قبل از این که، سپاه یا یک دیکتاتور نظامی دیگر، انقلاب نوین ما ملت ایران را ،با سوار شدن بر مسائلی چون موج ملی گرایی - میهنی- تاریخی،مصادره ننموده،باید کار را، در تظاهرات سرتاسری کشور و اعتصابات همگانی - میلیونی، یک سره و تمام کنیم.خطاب این کلام واصله از مبارزین داخل، قشر محافظه کار سنتی و خاکستری جامعه و دعوت ازین مجموعه،برای خروج از انزوای عافیت طلبی و هرگونه تردید بی مورد و بالعکس پا گذاشتن به میدان های میلیونی ،در کنار فرزندان خویش است. این اقدام باید تا هم میهنان شجاع و قهرمان و همیشه حاضر در صحنه مبارزه آذربایجان، کردستان و سیستان و بلوچستان و خوزستان قتل عام نشدند. خیلی سریع صورت پذیرد .بخاطر این شهود تاریخی مهم ، از برتولت برشت:

اول به سراغ یهودی ها رفتند.من یهودی نبودم،اعتراض نکردم.پس از آن به لهستانی ها حمله کردند، من لهستانی نبودم و اعتراض نکردم.آن گاه به لیبرال ها فشار آوردند.من لیبرال نبودم ،اعتراض نکردم.سپس نوبت به کمونیست ها رسید.کمونیست نبودم،بنابرین اعتراضی نکردم. سرانجام وقتی به سراغ من آمدند. دیگر خیلی دیر شده بود.هر چه فریاد زدم،کسی نمانده بود.که اعتراض کند.

خامنه ای زن ستیز کودک کش، نود در صد بودجه ملی کشور را ،اختصاص به انواع و اقسام نیروهای جنایتکار همچون خود شرور سرکوب و شستشوی مغزی آنان برای تبدیل آنان به ماشین آدمکشی و جنایت ، در راستای حفاظت از خود وی و خانواده اش داده و هشتاد و اندی جمعیت کشور، با ته مانده ده در صدی بودجه و درآمد ملی ، آن هم در غنی ترین کشور دنیا، از نظر منابع ثروت ملی، به فلاکت افتاده اند.آیا به جز خود ملت ایران ، دادرسی در دنیا هست!؟ برای پیوستن به کودکان، دختران و پسران نو جوان،زنان و مردان شجاع ،مبارز و قهرمان باید ،جملگی بر خاسته در همراهی و کمک به آنان،درنگ نکنیم.

 جمهوری اسلامی در جنگی نابرابر با دو ملت ایران و اوکراین

هنوز چند ساعتی از اشرار خواندن ملت ایران از سوی خامنه ای و تاکیدش بر: این بساط جمع خواهد شد،نگذشته بود.که حرامیان سپاهی ،به مهاباد و شهرهای اطراف، با توپ و تانک و هلیکوپتر نظامی، یورش بردند.اخبار واصله حاکی از بکار بردن مسلسل جنگی دوشکا ،ساخت روسیه ،بسوی تظاهرکنندگان بوده است.بدین ترتیب ،اگر ملت اوکراین، با تسلیحات اعطائی خامنه ای به ارباب ،مورد حمله ژنرالهای پوتین قرار گرفته،ملت ایران نیز در پی سفر اخیر مشاور امنیتی پوتین به تهران،با سلاحهای جنگی پوتین، مورد حمله ژنرالهای خامنه ای، قرار گرفته است.

رژیم قصد دارد، با سرکوب و کشتار مردم در استانهای آذربایجانغربی،کردستان،سیستان و بلوچستان،بسراغ سایر استانهای کشور برود.این تاکتیک از سوی مشاور روسی، در اختیار شمخانی مشاور امنیتی خامنه ای ،گذاشته شده است.اکنون باید همه شهرهای کشور، با خیزش عمومی و سرتاسری و پشتیبانی از مبارزات هم میهنان خویش درین مناطق،موجب عدم تمرکز و گسیل نیروهای وحشی و افسار گسیخته خامنه ای،باین مناطق گردند.

تنها فرقی که حمله پوتین -خامنه ای ،به اوکراین با حمله ایندو به ملت ایران دارد.این است.که دنیا به مردم اوکراین کمک می کند.اما در مقابل حمله این دو ظالم به ملت ایران،مردم ایران را تنها گذاشته و در عمل هیچ کاری جز صدور بیانیه بی خاصیت،انجام نمی دهد و شوربختانه ،ملت ایران به غیر از اتکا به خود و اتحاد ملی-سرتاسری و دفاع از همدیگر، کسی را ندارد.

در نتیجه ،تنها دستور روز در مقابل ترفندهای رژیم و ارباب روسی اش ،می تواند این باشد.که اگر سپاه تا دندان مسلح به تسلیحات روسی،برای استراتژی نجات رژیم در مقابله با خیزش عمومی ملت ایران ،تاکتیک سرکوب استانهای مرزی کشور را ،در پیش گرفته، تا به نوبت، به سراغ استانهای شمالی و مرکزی و جنوبی برود.باید این استانها نیز، در راستای پراکنده کردن نیروهای سرکوب و ممانعت از تمرکز این نیرو ها ،در مناطقی خاص،با خیزش در استان و شهر و روستاهای خویش، در حمایت از خیزش هم میهنان در نقاط دیگر کشور ،این تاکتیک نیروهای سرکوب را شکست داده،زمینه پیروزی نهائی و نجات کشور ازین قوم اجنبی پرست حاکم را، فراهم سازند.

 پاسخ من به کامنت بسیار زیبا و خردمندانه و حاصل یک ذهن زیبای جناب ف.م.سخن، به مصداق دوست خوب یک عضو از اعضای فامیل انتخابی هر انسانی است .این است :

جناب سخن: مرگ کیان رنگین کمان و وادار کردن مادرش به زدن حرف های نامربوط چنان مرا در هم ریخته که توانایی حتی ابراز خشم ندارم… مثل یک انسان تهی از تفکر گوشه ای افتاده ام….

پاسخ من :همه ما همینطور شدیم. نمی‌دانم چرا یاد سپیده رشنو افتادم .راستی چرا ازین نازنین بزرگ ،دیگر خبری نیست.!؟ آیا آن بلائی که بر سر سپیده آوردند. بر سر مادر کیان رنگین کمان و عزیز دل ما نیز، آوردند!؟ دل همه ما این روز ها خیلی تنگ است.اشگ در چشم تر همه ما می شکند. از خشم و اینکه نمی‌توانیم بعلت دوری از وطن یک کاری بکنیم ،کلافه ایم و آرام و قرار نداریم.من بیست سال است. سیگار را ترک کردم ‌.شکستن این مادر که در روز دفن فرزندش چون شیر می خروشید . بد جوری خورد و خمیرمان کرده،من خودم یک نخ سیگار از همسرم گرفته روشن کرده و لبی نیز تر کردم!! تا قامتی و لو مصنوعی، راست کنم !!! ‌بشما حق میدم جناب سخن ،همه ما ها چنین احساسی داریم. ‌اگر ایران بودیم به مصداق مرگ یکبار شیون یکبار، حتما کار دست خودمان می دادیم.کاش ایران بودیم و این کار را می کردیم.کاش

جناب سخن خطاب به مزخرفات امروز خامنه ای جنایتکار:خفه شو کثافت… فقط یک راه باقی گذاشته ای و آن هم حذف وجود نحس ات از روی زمین است…

پاسخ من:ما داستان ضحاک ماردوش ...تا دراکولا،را در افسانه ها و قضیه جنایات نرون ...تا استالین و هیتلر و رهبران خمرهای سرخ ،صرب ها را در تاریخ خواندیم.اما نمیدانستیم یک روزی ،جنایتکاری ظهور می کند ‌.که دست همه جنایتکاران تاریخ و افسانه‌ ها را ،از پشت بسته،تشنه و عاشق خونریزی و ایجاد حمام خون است. چه در ایران ما باشد. چه در همسایه های ما، از افغانستان تا عراق و سوریه و لبنان و...اکنون اوکراین و بار دیگر دستور خونریزی در ایران،آیا خامنه‌ای ،خود اهريمن و خود شیطان جنایتکار نیست!؟

 روز شنبه نوزدهم نوامبر در خیابان‌های جهان :برای جانباختگان آبان، برای مهسا ها ..کیان ها، برای ایذه ،سقز،بوکان ، زاهدان ،سنندج ، تهران ،تبریز ،اصفهان، همه شهر ها و روستاهای میهن مان ایران ،..برای مرگ رژیم آخوندی.

همزمان ،تظاهرات میلیونی ،در همه خیابانهای کشور، اعم از شهر وروستا در روزهای 27،28،29 آبان.دستوالعمل ما ایرانیان و مانیفست ملی میهنی ما: نجات کشور و پاکسازی میهن،از رژیم جنایتکار آخوندی و واژگونی این بساط عصر حجری اهریمنی انیرانی ،به سیاهچال گورستان تاریخ..

من اگر بر خیزم تو اگر بر خیزی همه بر خیزند.من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی بر خیزد!؟ بر خیزیم

 شیوه عصر حجری خامنه ای برای قربانی کردن در زیارت مقابر

قربانی کردن از دوران عصر حجر، تا یونان و مصر باستان،شکرانه ای بود،از سوی جادوگر قبیله تا سران فراعنه،برای خدایان، در راستای حفظ و صیانت قربانی کنندگان،خامنه ای نیز به تبع ازین اسلاف خویش،هر بار خود و رژیم اش را ،در مخاطره و رو به سرنگونی دیده، در اجرای این تفکر عصر حجری، با ترفندهایی چون بمب گذاری حرم امام هشتم ،تا کشتار شاهچراغ و این بار زیارت حرم عبدالعظیم ،سود برده است.

وی با این شیوه دوران توحش انسان اولیه،بمراتب بسیار بیش از آن عصر و صدها برابر بیش از تاریخ ایران،در حملات اجنبی،از ملت کشتار نموده است.از نظر وی هشتاد میلیون جمعیت ایران ،ملت نبوده و قربانی کردن آنان برای بقای عده اندکی از وفاداران و ذوب شدگان به وی، که از آنها بعنوان ملت نام می برد،جایز و مشروع بوده و خواست خدایان اش است.وی در زیارت هایش ،از مشهد تا شهر ری،با قربانی کردن زنان،کودکان،جوانان ، در نگهبانی از مرده ها ، به عنوان ماشین کشتار زنده ها،عمل نموده و از خدایان مرده ،خواهان بقای خود و وفاداران به رژیم جنایتکارش ( یعنی چند ده هزار نفری که حاکم بر هشتاد میلیون ایرانی بزور اسلحه اند) می شود.

این راز را ،خوشبختانه هم اکنون دختران و پسران جوان و حتی کودکان دبستانی نیز دریافته و در مقابل اعتراف علنی خامنه ای ،در ویدئوی فاش شده اخیر از وی ، مبنی بر اینکه از خیلی وقت پیش ها ،شمشیر ها را ،علیه ملت ایران، از رو بسته است.این فرزندان شجاع و از جان گذشته میهن، با اراده ای پولادین، سپر دفاعی را، در مقابله با این تفکر اهریمنانه ، در حضور شبانه روزی، در خیابانهای کشور دیده و عزم خود را جزم نموده اند که، تا سقوط نهائی این بساط ،از پای نمی نشینند.

 فراخوان قیام ملی

برای انتقام سه روزی که، رژیم جنایتکار آخوندی ،بیش از 1500 نفر از بهترین فرزندان میهنمان ایران را ،در روزهای 24 و 25 و 26 آبان ماه سال 1398 ، بر خلاف همه قوانین بین المللی ، ولی در اجرای فتوای آتش به اختیار رهبر جنایتکارش، با اسلحه های جنگی به آتش و خون کشید و هزاران نفر دیگر از فرزندان ملت را، زخمی و زندانی نمود.برای خونخواهی این قهرمانان ملی و نیز قهرمانان دو ماه گذشته و پاکسازی ایران مان،از ویروس بد خیم عصر حجری اهریمنی و انیرانی جمهوری اسلامی ،ملت ایران اراده کرده،این سه روز را،در سرتاسر ایران بر خاسته،یک بار و برای همیشه مهر باطل شد بر بساط جنایتکار حاکم بزند.بر خیزیم.

 علت وحشت رژیم و اخطار به دبیرکل سازمان ملل متحد در رابطه با نشست حقوق بشری این سازمان

ترس جمهوری اسلامی ،از تعیین مکانیسمی برای حقیقت یابی، از جنایات حقوق بشری و سرانجام ارجاع پرونده این جنایات ،به دادگاه بین المللی و محاکمه سران رژیم است.همچون دادگاه بین المللی کیفری یوگسلاوی سابق و دادگاه بین المللی کیفری رواندا و.. رژیم در پی اخطار مزبور، معاون قوه قضائیه را نیز، که همچون رئیس اش، تا همین اخیر ،تظاهر کنندکان را تهدید به مرگ کرده و دشنام میداد و نیز نماینده زنی که، همراه 227 راس، از اعضای دیگر مجلس رژیم،اعدام میلیونها تظاهر کننده را، خواستار شده بود،عازم نیویورک، برای شرکت در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل نمود.کمیته ای که از میان شش کمیته سازمان ملل، مهمترین نهاد مجمع ، در بررسی مسائل بشر دوستانه و نقض حقوق بشرو مسائل اجتماعی و فرهنگی می باشد.

برای رسیدن باین مرحله، ابتدا بیش از یک میلیون نفر از حقوقدانان، وکلا، نویسندگان، شخصیت ها و شهروندان عادی و..از سراسر جهان ،در خواست رسیدگی به جنایات جمهوری اسلامی، در سرکوب بیرحمانه مردم ایران نموده ،خواهان تشکیل یک مکانیسم ویژه و مستقل بین المللی، برای رسیدگی به جنایات ضد بشری جمهوری اسلامی شدند.سازمان عفو بین الملل ،با اتکاء به این در خواست میلیونی، از شورای حقوق بشر سازمان ملل ،خواستار رسیدگی به جنایات حقوق بشری رژیم گردید. آلمان و ایسلند، بهمراه چهل و هفت کشور دیگر ،مهر تایید برین درخواست نهاده، خواهان نشست اضطراری شورای حقوق بشر شدند.

قبلا حمایت عفو بین الملل، در تشکیل کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل - ژنو، در سال 1993 و تاسیس دیوان کیفری بین المللی لاهه ،در سال 2002 موثر بوده است. شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز،که در حال رسیدگی به پرونده رژیم، در ارتکاب جنایت علیه بشریت است.از ارکان مجمع عمومی بوده و در سال 2006 جایگزین کمیسیون حقوق بشر سازمان متحد، گردیده است. در زیر مجموعه این شورا ،جنایت علیه بشریت چنین توصیف شده است: نفی بلد، اعدام خودسرانه،تروریسم دولتی،کشتار جمعی، حمایت دولتی از تروریسم، آدم ربائی،ناپدید سازی،کشتار کودکان،استفاده نظامی از کودکان، حبس ناعادلانه،شکنجه،تجاوز جنسی،سرکوب آزادی های سیاسی،دینی و تبعیض بین اتباع..یعنی بخشی از عناوین جنایاتی که رژیم اسلامی طی 43 سال ،علیه ملت ایران ،مرتکب شده است.

اجلاس کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با توجه با اجماع افکار عمومی جامعه حهانی، اعم از سیاسی،مدنی،رسانه ای، دولتمردان و.. علیه جنایات جمهوری اسلامی می تواند 1- به ارجاع پرونده رژیم به شورای امنیت 2 - دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت در لاهه 3- یا همچون دادگاه ویژه بین المللی کیفری رواندا و یوگسلاوی سابق،به تشکیل دادگاه ویژه بین المللی کیفری، برای رسیدگی به جنایایت (نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشری) جمهوری اسلامی، منجر گردد. دو مورد 2 و 3 میتواند ،با اجلاس اضطراری شورای حقوق بشر سازمان ملل و ارجاع مصوبه شورا،در راستای تنبیه و مجازات رژیم،به اجلاس عمومی مجمع ،شکل نهائی بخود بگیرد.جیغ های بنفش وزیر خارجه رژیم و هشدار به دبیر کل سازمان ملل نیز، در همین رابطه بوده است.