درس های لاوروف و در حال تبدیل شدن ایران  به مستعمره رسمی روسیه

نگاهی به اظهارات بورل ،مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا،حاکی است.که سفر وی به ایران ، به دعوت رژیم جمهوری اسلامی، انجام گرفته و حاصل این دیدار،انجام مذاکرات مستقیم رژیم، با آمریکا ،در قطر یا عمان،خواهد بود و این که برجام در حال امضا شدن بود.که روسیه به اوکراین حمله کرده،بعلت تحریم های غرب و جلوگیری از افزایش صادرات نفت ایران و در نتیجه کاهش قیمت جهانی سوخت  ،با تحقق نهائی برجام دو، مخالفت نمود.اما رژیم در پی دیدار اخیر وزیر خارجه روسیه،باحتمال قریب به یقین، بنا به توصیه لاوروف ،خواستار بازدید هماهنگ کننده اروپائی مذاکرات احیای توافقات هسته ای، از ایران شده است.

این امر درست در آستانه سفر بایدن به منطقه انجام گرفت. که اسرائیل و متحدین منطقه ای اش زمینه را ،برای سفر مزبور در راستای تحقق منافع خود و متحدین اروپائی و امریکائی شان فراهم ساخته بودند. که  آن ، تصویب سند مشارکت راهبردی علیه شرارت های جمهوری اسلامی و نیز پیمان منطقه ای دفاع هوائی با متحدین مزبور، در مقابله با برنامه اتمی و موشک پرانی ها و سایر شرارت های رژیم بود.که دیدار بایدن از منطقه نهایی شدن این تحولات مهم را رقم زده و تضمین می نمود.بدین ترتیب دیدار اخیر لاوروف از تهران و عبودیت رژیم از روسیه، باید به تاثیر گذاری بر سفر مهم بایدن به منطقه و ناکام شدن اسرائیل و متحدین منطقه و.. تلقی گردد.هر یک از طرفین،منافع خود را در تحقق این تحولات جستجو می کنند:

یک - بایدن در پی بالا بردن رای دموکراتها، در انتخابات ماه نوامبر ونیز مقبولیت عملکرد خود، در بین رای دهندگان آمریکایی است.که بطور بی سابقه ای کاهش یافته است.

دو- اروپا خواهان کاهش قیمت سوخت، با ورود نفت و گاز ایران به بازار جهانی است.که در پی جنگ بی معنی و تحمیلی پوتین به اوکراین و تحریم های همه جانبه علیه روسیه ،موجب افزایش قیمت انرژی های فسیلی در جهان و رکود اقتصادی در اروپا و بالا رفتن قیمت ها ،در آمریکا ،شده است.

سه - روسیه در انتظار خواهد ماند.که اگر آمریکا و جمهوری اسلامی، به توافق برجام دو نائل شدند.در پی رفع تحریم های رژیم ،برای دور زدن تحریم های کمرشکن خود،بخشی از سوخت خود را باسم ایران، از بنادر ایران صادر نموده ،کماکان قسمتی از هزینه جنگ با اوکراین را، که پیش بینی می شود طولانی مدت خواهد بود،جبران نماید.بالعکس در پروسه عدم تحقق برجام دو نیز، روس ها انتظار دارند که وابستگی در حد مستعمره روسیه شدن ایران ،در باتلاق زیادی خواهی روسیه و چین را ،فراهم نمایند.

بدیهی است، طرف دیگر این قضایا، یعنی اسرائیل و اعراب منطقه نیز ،مانع اعطای هرگونه امتیاز به رژیم (از یک طرف) و بالعکس مهر تایید گذاشتن از سوی بایدن، به آنچه که مقدمات حفاظت تاریخی منطقه، از سوی اعراب و اسرائیل و متحدین اروپایی، در مقابل شرارت های رژیم ،تعبیر شده ( از طرف دیگر) خواهند بود.حاصل اتخاذ چنین تصمیمی ،موجبات صدور بیشتر سوخت از سوی عربستان،امارات..و در نتیجه کاهش قیمت انرژی و بازگشت به خط توسعه و رشد اقتصادی غرب را فراهم می سازد .بازنده این پروسه ،روس و رژیم خواهند بود.

 آیا بمب اتمی، شرارت های منطقه ای و سرسپردگی به روسیه،آغاز پایان جمهوری اسلامی را ،رقم زده است؟

تصویب سند مشارکت راهبردی، با شورای همکاری خلیج فارس، از سوی اتحادیه اروپا ،علیه شرارت های جمهوری اسلامی و تشکیل پیمان منطقه ای دفاع هوایی خاورمیانه، با شرکت آمریکا،اعراب منطقه و اسرائیل ،در مقابله با برنامه اتمی و موشک پرانی های رژیم،زمینه لازم را، برای باز کردن شیرهای نفت و افزایش تولید و صادرات نفت و گاز، از سوی عربستان، امارات و.. فراهم ساخته است.در حالیکه جنایات روسیه در اوکراین و رژیم تهران، در خاورمیانه، باعث افزایش قیمت سوخت های فسیلی گردیده،این اقدام اسرائیل و متحدین عرب منطقه ای اش، به همراهی آمریکا و همکاری اروپا ،زمینه را برای کاهش قیمت نفت و گاز فراهم ساخته است.که هم موجب کاهش در آمد پوتین، در بحبوحه جنگ پر خرج، با اوکراین و متقابلا کاهش تورم در اروپا و آمریکا ،میگردد.

از سوی دیگر شناسائی دونتسک، بخش اشغالی روسیه در اوکراین ،از سوی رژیم ، به عنوان کشور مستقل و انعقاد قرارداد بازرگانی و صنعتی با آن و واگذاری بنادر و جاده های ایران، به صادرات و واردات روسیه و نیز جایگزین شدن روسیه، در فروش نفت تحریمی به چین و هند.. حاکی از سرسپردگی مطلق خامنه ای ،به دو ارباب روسی و چینی خود، در مقابله با خیزش عمومی ملت ایران ونیز گستاخی های رژیم ، در مقابل جهان آزاد می باشد.باین ترتیب ،وی با اربابان خود، علیه ملت ایران، متحد شده است.

اصرار و پافشاری رژیم، در عبور از خط قرمز های اتمی و تداوم شرارتهای منطقه ای و همزمان، تشدید اعدام ها و سرکوب مردم ایران و نقض مکرر و فاحش حقوق بشر، موجب شده،تحمل اروپا و آمریکا به سر رسیده، در برنامه های پیشین خود تجدید نظر نموده وسرانجام، به شکل متحد طبیعی ملت ایران، با اهداف مشترک، در مقابله با این شرارت های رژیم، در آیند.چون میدانند ملت ایران، در فردای پیروزی ،برنامه بمب اتمی امام زمانی را ،تعطیل و صادرات نفت را،با ظرفیت کامل ، از سر خواهد گرفت. که مجموع این مسائل و اجماع مشترک ،پایه های قدرت و بقای رژیم را، به لرزه در آورده است.

 این بار گروگان گرفتن صلح جهانی از سوی رژیم اسلامی بی پاسخ نخواهد ماند

ار کار اندازی دو دوربین آژانس در آستانه اجلاس شورای حکام و تهدید بر قطع بیست و هفت دوربین دیگر،پس از محکومیت رژیم، در شورای مزبور،یعنی طغیان جمهوری اسلامی، بر قوانین بین المللی و گروگان گرفتن صلح جهانی، با تهدیدات اتمی،در راستای کسب امتیاز و منابع مالی و پولی ،درست شبیه صنعت گروگانگیری انسانها و باج گرفتن برای آزادی آنان ،یا راهزنی دریائی و گروگان گیری کشتی ها و..، باضافه تهدید علنی جامعه جهانی، از سوی مسئول پیشین انرژی اتمی، با تاکید بر نظریه مقاومت و تعریف آن بر هماهنگ شدن قدرت منطقه ای رژیم، با قدرت اقتصادی چین و ظرفیت های روسیه ،به منظور تبدیل آسیا (شرق ) به قدرت برتر قرن جاری، در همین راستا بوده است.

بدیهی است.چنین رجز خوانی ها،یک طبل تو خالی بیش نبوده و کسی به این گروگان گیرهای اتمی و تهدیدات ، باج نخواهد داد.بالعکس، در صورت تن ندادن و تسلیم نشدن به مصوبه شورای حکام، مبنی بر همکاری مجدد با آژانس و استقرارمجدد دوربین های حقیقت یاب ،با ارجاع پرونده این طغیان، به شورای امنیت،این بار،همزمان با اجرای مکانیسم ماشه،جامعه جهانی،چاره ای ،جز تنبیه رژیم ،بر اساس اصل چهل و دوی ( تنبیه نظامی ) فصل هفتم منشور ملل متحد، نخواهد داشت.

 دو نکته کلیدی که در حضور رسانه ای شاهزاده ساختارشکن بود

اول تاکید مجدد بر فراجناحی بودن نقش خویش ،در مبارزه و دعوت از رهبران سیاسی به اتحاد، برای رسیدن به هدف مشترک نجات کشور،از وضعیت حاکم، با کمترین هزینه ممکن. دوم اجماع رسانه های مطرح خارج از کشور، در پخش همزمان پیام و استقبالی که ،در داخل و خارج از کشور، از آن شد.

این اجماع ،نشان داد.که اگر در لحظه موعود و آستانه پیروزی ملت،آنچه از رژیم باقیمانده ،در آخرین ساعات حیات خود،شیوه آنارشی،هرج و مرج و زمین سوخته را ،اتخاذ کند.با فراخوان مشابه و اجماعی دیگر، این توطئه ناکام می ماند.واکنش خامنه ای، طی سخنانی،یک روز بعد از پیام شاهزاده ،حاکی از ترس و وحشت مجموعه این بساط،، ازین جمله شاهزاده ( اپوزیسیون و آلترناتیو جمهوری اسلامی،ملت ایران است) بود.که در برابر این جمله گفت: می خواهند با مزدور پروری،مردم را در برابر نظام قرار دهند.یعنی ملت ایران ،که طی خیزش های ... نود و شش ، نود هفت و نود و هشت و.. فریاد دیکتاتور به پایان سلام کن زده و اکنون می زنند، مزدورند و فقط آن تعداد مزدور خود، که با هزینه های نجومی و ماهها تدارک قبلی ،همه این مزدوران باقیمانده دیکتاتور را،از سرتاسرکشور در استادیوم صد هزار نفره تهران، آنهم بشکل مخلوط زن و مرد، گرد هم آوردند.ملت ایران بوده و هشتاد میلیون بقیه مزدور هستند.

این یعنی خشم دیکتاتور علیه یک ملت مصمم و با اراده ای خلل ناپذیر،در تغییر وضع موجود و پایان ماجرا، که با اتحاد و یکرنگی موجود در ملت  و به شماره افتادن  روزهای آخر یک دیکتاتوری بدخیم، نزدیک است.