۱۳۹۸ خرداد ۱۰, جمعه

آیا دیدار نخست وزیر ژاپن از ایران،پیش مقدمه پایان ماجراست؟
دیدار آبه از تهران در حالتی رخ میدهد.که موقعیت جمهوری اسلامی در ضعیف ترین و بحرانی ترین شکل ممکن، در طی چهار دهه حاکمیت اش، در ایران قرار گرفته و در مقابل ،موقعیت ترامپ و فرستاده ویژه اش به تهران،یعنی آبه نخست وزیر ژاپن،بعنوان نماینده جامعه بین المللی ،در عالیرترین شکل خود، قرار دارد.باین دلایل:
- سه نشست اضطراری درعربستان (شورای همکاری خلیج فارس،اتحادیه عرب،سازمان کنفرانس اسلامی) با محوریت بررسی شرارت های رژیم،با تاکید بر محکومیت سیاست خارجی و منطقه ای رژیم،انجام گرفت.
-گزارش آژانس اطلاعات آلمان همزمان با دیدار پمپئو-مرکل مبنی بر اینکه ،رژیم تهران، در پی ساخت اسلحه کشتار جمعی است.
- کشف و خنثی کردن صدها شبکه فیس بوکی ،توئینری، اینستا گرامی رژیم،که برای گمراه کردن افکار عمومی در جهان و ایجاد اختلاف بین اپوزیسیون فعال بودند.
-ارجاع پرونده رژیم به شورای امنیت ،بخاطر حمله به نفت کش ها، بعنوان مقدمه ای، برای کلید خوردن مکانیزم مذکور،در اصل 42 فصل 7 منشور ملل متحد ،برای تنبیه جهانی رژیم.
-تکمیل پروسه فشار هوشمندانه (دو گام به جلو یک گام به عقب و..) همراه با تشدید تحریم های اقتصادی-سیاسی و محاصره رژیم، با دول مخالف ،اما همسو با جامعه جهانی و مردم تحت ستم ایران.با استفاده از حربه متقابل پلیس خوب در مقابل پلیس بد از سوی جامعه جهانی،( برای مثل،ترامپ در برابر رژیم به ظاهر کوتاه آمده و با اظهاراتش نقش پلیس خوب را بازی می کند.این در حالی است که پمپئو،هوک،بولتن و آژانس اطلاعات آلمان و...نقش پلیس بد را ایفا نموده و کماکان در پی تنبیه رژیم بخاطر شرارت هایش در جامعه بین المللی هستند.تا کلاهی را که رژیم بر سر باراک اوباما گذاشت.اکنون نتواند تکرار نماید.(بررسی و توجه تیم ترامپ به خواسته های مردم ایران همچون شعار اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمومه ماجرا.... و در نتیجه گام گذاشتن به اجرا و تحقق این شعار مردم ایران...نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران).در هر حال برد-برد نهایی، با ترامپ و تیم اش و سرانجام مردم ایران ،منطقه و جهان خواهد بود.
- اگر رژیم ،زیر بار نرود.این بار نوبت ترامپ خواهد بود.که خطاب به مردم آمریکا،دموکراتها و افکار عمومی در جهان بگوید.که من دعوت به صلح و مذاکره ..کردم.اما خامنه ای و شرکاء نپذیرفتند.حالا یا با اونا (رژیم تهران) یا با من ریس جمهورخودتان و متحدین اروپایی ،خاور میانه ای ما. و هزار البته مردم ایران بعنوان صاحبان واقعی ایران.
مراتب بالا مقدمه ای بود و هست.برای دیدار نخست وزیر ژاپن با خامنه ای که 12 شرط را بپذیرد و جمهوری اسلامی تبدیل به یک رژیم عادی و نه انقلابی-تروریستی گردد.این امر یعنی خنثی کردن سپاه ، درسرکوب های داخلی و دخالت های خارجی و اینکه شروط مزبور یک جا پذیرفته و تحریم ها تنها ، با تحقق این شروط برچیده شود.
نتیجه: 
1- در واقع و باین ترتیب،نخست وزیر ژاپن نقش ژنرال هایزر را برای خنثی کردن سپاه (یحصوص سپاه قدس) ایفاء می کند.که در اثنای شورش 57 برای اغلام بیطرفی ارتش وارد ایران شد و ارتش ایران را خنثی نمود.
2- دو حادثه دیگر رخ داده ،که سالهای آخر حکومت پادشاهی را تداعی می کند: حادثه قتل همسر، از سوی یکی از کارگزاران رده بالای رژیم و... محاکمه دیپلمات زمان شاه باتهام قتل دوست دخترخود (1) و نیزتکرار فاجعه شوم هلوکاست سینما رکس آبادان ،که آغاز شورش 57 را رقم زد.به نحوی دیگر و این بار سوزاندن سینما بهمن شیراز ،از سوی رژیم که این مسئله ،را می توان از جمله نشانه هایی ،برای خاتمه این بساط اهریمنی تلقی نمود.اکنون وظیفه نیروهای وسط و صف در نهادها و ادارات رژیم است.که به مردم پیوسته ،متحدا شیرازه مبارزه نهایی با رژیم و بدست گرفتن انجام امور کشور،در پی فروپاشی رژیم را ،بعهده بگیرند.
(1)-در کمتر از دو سال قبل از انقلاب، دیپلمات وزارتخارجه ،انوشیروان رزاق منش ،به اتهام قتل منیژه دختر ارتشبد حجازی،محکوم به اعدام شد. که بعدا با جلب رضایت شاکی خصوصی، این حکم ،به ابد تبدیل گردید.جریان این قتل و محاکمه رزاقی بطورمرتب در همه ی رسانه های آن زمان منعکس شد.این محاکمه ،وجدان عمومی را قانع نکرد و در ذهن مردم،دادگاه و قوه قضائیه محکوم شناخته شدند.گرچه رژیم جمهوری اسلامی ، از جنایت رخ داده از سوی یکی از کارگزارانش حد اکثر استفاده را، برای کلاه گذاشتن بر سر مردم ،دنبال نخود سیاه فرستادن ،لا پوشانی آنچه که در پشت پرده انجام میگیرد. با انفجار این بمب خبری بعمل می آورد.اما به مصداق... دیدی که ،خون ناحق پروانه ، شمع را ،چندان امان نداد .که شب را، سحر کند....سرانجام این قبیل خونریزی بیگناهان دامن رژیم را می گیرد.

۱۳۹۸ خرداد ۶, دوشنبه


اقدامات رژیم ج.ا جهت تقویت مواضع خویش،قبل از مذاکرات رسمی و علنی، با آمریکای پرزیدنت ترامپ
روحانی و ظریف با ترفند مظلوم نمایی ،در مقابل اعتراضات و سختگیری های رهبر،همچون همیشه، خواهان تثبت دوباره قدرت رژیم، با تهیه پول و امکانات (لغو تحریم ها) برای روشن نگهداشتن تنور حمام خونهای سپاه ،در منطقه، بعنوان اوج اقتدار و عمق استراتژیک نظام اند..در واقع رهبر و این عمالش، بعنوان عصاره و سنبل شرارت،خواهان جنگ و ویرانی دیگر،جهت جمع و جور کردن دوباره خود و آماده ساختن شرایط ،برای پروسه ظهور هستند.در همین راستا ،علیرغم سمّ مهلک اعلام کردن مذاکره با آمریکا از سوی خامنه ای،تلاش های پشت پرده، برای مذاکره با آمریکا تشدید و برای اینکه امتیاز کمتری بدهند.بازی همیشگی پلیس خوب و پلیس بد، جهت کلاه گذاشتن بر سر طرف مقابل تشدید شده است.در حال حاضر ترفندهای مختلط و همزمان پلیس خوب رژیم، برای تحکیم قدرت پلیس بد رژیم ،عبارتند از:
- گذاشتن سرنوشت برجام و مذاکره با آمریکا،به همه پرسی در راستای خریدن وقت و در نتیجه بلاتکلیفی و ممانعت از قیام ملی .
- وادار ساختن عراق ،حماس،حزب الله ،حوثی ها و... به اعلام بیطرفی، تا مواضع رژیم و تروریست هایش،در منطقه بیمه شده و اسرائیل و دیگران ،نتوانند، باین بهانه ،به مواضع مزبور حمله نمایند و اگر آنها ،مثلا ازجنوب لبنان یا غزه و...به اسرائیل حمله و موشک پرانی کرند.به حساب مسئله فلسطین گذاشته شده و نه مزدوری رژیم جمهوری اسلامی.
-پیشنهاد ظریف،مبنی بر امضای یک پیمان عدم تعرض با همسایگان، در راستای بیطرفی و خنثی کردن این کشورها ،در مقابله با هر نوع حمله به رژیم و اینکه آمریکا نتواند ،در صورت مجبور شدن به دفاع از خود و متحدین اش در منطقه ،بخاطر این بیطرفی و معاهده عدم تجاوز، از امکاناتی که درین کشورها دارد ،علیه رژیم استفاده نماید.
ضد ضربه های آمریکا ،در مقابله با ترفندهای فوق، عبارتند از:
-تضمین و بیمه عدم حمله انتحاری رژیم و عمالش به مواضع آمریکا و متحدین اش در منطقه، باتاکید چند و چندین باره ،که آمریکا، قصد جنگ با رژیم یا آسیب رسانی، به ایران را ندارد واز اینکه نخست وزیر ژاپن، میانجی شده و در سفر ماه خردادش به تهران،از ترامپ چراغ سبز گرفته ،که اتفاق خوبی رخ دهد.با این هدف مهم هست.که اگر رژیم ،باردیگر،به اقتضای شرارت آمیزش،حمله ای به مواضع آمریکا و متحدین اش نمود.با اجماع جهانی حکم ابطال بساط حاکم بر تهران را امضا و اجرا نماید..(ترامپ: من همه راههای مصالحه و مذاکره با رژیم را رفتم .اما با شرارت و بن بست مواجه شدم.پس مجبوریم با هم(بقیه دنیا) این معضل بین المللی را حل و آنرا حذف کنیم).بخصوص اینکه ،نتیجه انتخابات پارلمان اروپا ،در راستای نزدیکی به دکترین ترامپ ،شکل گرفته،با رشد راست های مخالف گلوبالیزم و افول جریانات جاری(شکست احزاب سنتی) مجموعه اروپا،یک گام دیگر ،به افکار ترامپ ،نزدیک و دیگر ازین پس ،موجوداتی چون موگیرینی، نخواهند توانست،درین پارلمان ،علیه حقوق بشر و منافع ملی مردم ایران ،خریدار ناز و کرشمه های یک رژیم تروریستی(حمهوری اسلامی) باشند.
نتیجه: از دو حال خارج نیست یا مذاکرات آشکار و علنی برای تحقق شرایط 12 گانه بعلاوه 1(حقوق بشر) آمریکا، از سوی رژیم انجام می گیرد.که درین صورت ،آنچه از رژیم باقی می ماند، همه چیز هست، به جز جمهوری اسلامی،یا انجام نمیگیرد. که این بار، ترامپ ،با استفاده از هزینه و امکانات محلی (فروش اخیر هشت میلیارد و یک ملیون دلار اسلحه و مهمات مهم، به اردن امارات عربستان، جهت بکار گیری از آنها، در روز موعود) در راستای تنبیه رژیم استفده می کند.نتیجه آنکه در هر دو حال رژیم رفتنی است. برای سرعت گیری این پروسه ،دو اقدام مهم ضروری است :اول، اتحاد مردم و قیام میلیونی، دوم ،پیوستن نیروهای میانه و صف رژیم، باین قیام ملی میهنی ،جهت نجات کشور ،ازین مخصمه ای که، در آن گرفتار شده است.

۱۳۹۸ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه


آیا سومین اقدام خرابکارانه جمهوری اسلامی، پس از خلیج فارس و بغداد،باعث نابودی این رژیم میگردد؟
پیش مقدمه:
1- افشای پیوستن نیروهایی از ارتش انگلستان ،به ناو گروه ضربت آمریکا ،در خلیج فارس،بعد از حمله راکتی،به سفارت آمریکا در بغداد.
2- اسرائیل: در جنگ با رژیم ایران شرکت نمی کنیم.مگر مورد حمله قرار بگیریم.
مقدمه:
1- حرکت هوشمند،صبورانه و گام به گام آمریکا و متحدین اش در منطقه،پس از حمله خرابکارانه رژیم،به چند کشتی امارات و سپس لوله نفتی عربستان،....عمدتا در راستای اجماع رسمی و دولتی جهانی و آمادگی افکار عمومی دنیا بود.
2- حمله راکتی به نزدیک سفارت آمریکا در بغداد.دو پی آمد داشت:از پیوستن ارتش انگلیس به آمریکا در خلیج فارس رسما، رونمایی شد.تا هرگونه حمله ی مشابه و اقدام خرابکارانه رژیم،با شواهد و اجماع بیشتری درجامعه جهانی مواجه گردد.که به معنی کلید خوردن اقدام موازی از طریق شورای امنیت، با روی میزبودن برنامه اقدام مشابه، علیه رژیم های طالبان و صدام و..می باشد.این امر(اقدام علیه رژیم از طریق سازمان ملل) هم میتواند در راستای تقویت این نهاد و هم در راستای رفع همه ی اختلافات فیمابین پنج عضو دائم شورای امنیت، از جمله چین و روسیه با آمریکا (که اخیرا سیگنال های مثبتی، در همراهی با آمریکا ،علیه رژیم داده اند ) و هم سرشکن شدن هزینه این اقدام، بین جامعه جهانی باشد.
3-اسرائیل هم ،دقیقا، استراتژی اخیر آمریکا،یعنی همان تهدید ترامپ(با دم شیر بازی نکن) را در پیش گرفته است.اما تهدید اسرائیل در عمل ،علیرغم ظاهرآن ، فوری تر و حتمی تر است.چون ایران و اسرائیل مرز مشترکی ندارند و در خلیج فارس هم حضور نظامی ندارد.در نتیجه هرگونه شلیک راکت و موشکی ازسوی تروریست های رژیم، اعم از حزب الله و... یعنی تحقق این شرط اسرائیل:( مگر مورد حمله قرار بگیریم،) تلقی خواهد شد.
نتیجه:
محاصره زمینی،دریایی،هوایی (تا حصول به پروسه منطقه پرواز ممنوع) رژیم،در حال شکل گیری نهایی است: انجام گشت زنی های امنیتی آمریکا،در حالیکه نیروهایی از ارتش انگلستان را در کنار دارد، با همراهی متحدین منطقه ای،هشدار به شرکت های هوایی،دادن مجور به آمریکا، از سوی شورای همکاری خلیج فارس، جهت استفاده از خاک این کشور ها، بمنظور استقرار نیرو- مهمات ،مقدمه ی آن چیزی است.که در شورای امنیت مطرح و رسما تصویب میگردد.باضافه این آخرین اظهار نظر پرزیدنت ترامپ،که گفت: دنبال درگیری نیستیم.اما اجازه نخواهم داد.رژیم ایران به سلاح اتمی دست یابد.تفسیر این سخن می تواند این باشد.که انهدام مراکز اتمی رژیم ،در صدر برنامه های آتی،کلید خورده است.در چنین اوضاعی ،توپ در زمین مردم ایران ،برای آغاز به اقدام و شعله ورکردن آتش نهفته در بطن جامعه و نیز ریزش یک جا و پیوستن نیروهای وسط به مردم و زدن توپ بطور مشترک با مردم، به دروازه رژیم و حصول به پیروزی نهایی است.این فرصت ناب و طلایی ،ممکن است در هر هزار سال، یک بار، به ملتی تعلق بگیرد.که در یک سو ،یک رژیم جبار و ستمگر، اما تنها و بی کس و منزوی ،قرار گرفته و در مقابل آن، ملتی تحت ظلم و ستم این رژیم ایستاده، که جهانی بعلت منافع مشترک، با آنهاست.این یک گنجینه و غنیمت تاریخی است .نباید آنرا از دست داد.

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۷, جمعه


آخرین تحولات سیات داخلی و خارجی رژیم خامنه ای و مافیای قدرت
1- نتایج سیاست داخلی به روز شده خامنه ای:
- اتخاذ حالت نه جنگ و نه صلح،بلکه ادامه مقاومت (یا به معنی واقعی آن ، انتظار) در اصل، منجر به خدیم شدن و رکود امور و در انتظار معجزه ( دوران ترامپ بگذرد. تا مثلا ،جو بایدن ،به دادش برسد) بودن گردیده ،که به معنی دچار مرحله روز مره گی و روز مرده گی شدن رژیم است.
-تغییرات اخیر در بین فرماندهان سپاه و.. به معنی تشدید حلقه قدرت عرب تبارهای ضد ایران و ایرانی، در هرم قدرت،با انتصاب فحاش ها،برای تکمیل پروسه وحشی ها(عبور از اصولگرایی و ورود به پروسه فحاشی توحش گونه ،در برابر باصطلاح زبان فهم ها و متمدن ها(مثلا ظریف و روحانی) که دنیا بخصوص ترویکای اروپا ،در مقابل رجز خوانی های طیف اول ،یعنی فحاشان جنگ طلب، به نصایح و پیشنهادات طیف دوم ،از طریق واسطه هایی چون لابی های رژیم یا دولتمردان سویس ،ژاپن و..گوش فرادهند.یعنی کلید خوردن مذاکرات پشت پرده و تسلیم شدن ها.همزمان بر طبل آتش جنگ دمیدن از سوی فحاشان به عنوان پشتوانه این مذاکرات ،جهت امتیاز دهی کمتر.
-خامنه ای میداند .که آمریکا از شروط دوازده گانه عدول نمی کند.قبول آن شروط نیز، بازگشت به نقطه صفرو به هدر رفتن هزاران میلیارد دلاری است. که هزینه این شرارت ها و تروریسم و نیابتی ها شده است.در نتیجه، با ترفند ادامه مقاومت ،میخواهد، به هر صورتی که هست و لو کج دار و مریض ،از پشت کردن این تروریست ها، علیه خود جلوگیری نماید. اما نبود پول و امکانات، یعنی خود کشی مطلق و به حال خود رها کردن این نیروها ،با دستور شلیک اختیاری(با هدف های نامعلوم و چه بسا معکوس و علیه خود رژیم)..
2- نتایج سیاست خارجی اتخاذ شده اخیر خامنه ای:
-شرارت های اخیر و حمله به کشتی ها و مراکز نفتی امارات و عربستان،بازی با دم شیر بود.که حتما دامن رژیم را خواهد گرفت.سکوت نسبی و عکس العمل هوشمندانه پرزیدنت ترامپ ،در این مورد، باین خاطر بود: اجماع بیشتر منطقه ای و جهانی علیه رژیم-اخطار به ترویکای اروپا ،که نوکرتان را ،با توجه به افکار عمومی مردم خودتان هم که شده ،سرجایش بنشانید و الا ،مجبورید، در شرارت بعدی رژیم با ما باشید.(چون این بار بخاطر گل روی شما و تنبیه خود شما علیه رژیم منتظر مانده و سکوت کرده و کاری نکردیم.اما بار دیگر و تکرار حادثه باید به اتفاق همدیگر ،دنیا را بر سر این رژیم خراب بکنیم).
- جمهوری اسلامی تصور می کند، با این شرارت ها،خود را بیمه کرده، اما با این کارش:
1-ایجاد اجماع جهانی علیه تروریست ها و نیابتی های رژیم، با تاکید بر این امر، که این بازوان شرارت رژیم اعم از حوثی ها حزب الله،حشدالعشبی و...بسرگردگی سپاه قدس است. که در جریان عادی انرژی خرابکاری و باعث افزایش قیمت آن و رکود در جامعه جهانی میگردند و باید با اتحاد ما و شما(اعضای جامعه جهانی) علیه آنها ،از بین بروند.تا با جریان عادی و کاهش بهای انرژی ، رشد و توسعه و رفاه اقتصادی، بار دیگر به جهان، برگردد.
2- ضربات اولیه تنبیه نظامی علیه رژیم (بمباران مراکز قدرت، جباریت، خباثت و جنایت رژیم ) را به مراتب هوشمندانه تر قدرتمندانه تر، برق آسا و فراگیرتر، نموده است.
نتیجه:
1-آنچه که ،در صحنه واقعی ،با توجه به اظهارات اخیر پوتین و تنها گذاشتن رژیم میگذرد.این است: دنیا دیگر روی اسب مرده، یا بقول برایان هوگ،آخرین رژیم انقلابی در جهان،شرط بندی نمی کند.
2-با این دو بروز شدن سیاست داخلی و خارجی رژیم ،آخر و عاقبت آن ،بعلت اینکه خود در خانه شیشه ای نشسته .اما به دیگران سنگ پرتاپ می کند.مواضع شیطانی اش ،بیش از پیش برای همگان روشن تر و دیگر کسی برای این رژیم، تره هم خرد نمی کن

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه


قصد ترامپ در ایجاد خط ارتباطی تلفن ویژه ،با جمهوری اسلامی،تکرار آن چیزی است.که قبلا در جنگ با طالبان،صدام،قذافی،رخ داد.
تاکنون دو بار خط تلفنی ویژه بین آمریکا و دشمنان،برقرار شده است:
1- خط تلفن سرخ با شوروی سابق ،در تمام طول جنگ سرد،برای پیشگیری از اشتباه محاسبات بشری، درآغاز جنگ هسته ای.
2- خط تلفن ویژه با رژیم های طالبان،صدام،قذافی ،که اگر در حین حمله تسلیم شدند.جنگ خاتمه یابد.
معنی این افدام ترامپ،نگاهی به تصمیم رژیم برای تسلیم شدن نهایی،بعد از آغازتنبیه عملی رژیم، در هر مرحله آن، به آمریکاست و الاّ هم اکنون از مجاری زیادی رژیم در حال التماس به آمریکا و غلط کردم،گفتن هاست.
ترامپ در صورت به بن بست رسیدن شورای امنیت ،در استفاده از اصل 42 فصل هفتم منشور ملل متحد ،بخاطر وتوی روسیه یا چین،از سه روش زیر برای تنبیه نظامی و تسلیم رژیم و سقوط آن،می تواند استفاده کند:
1- روش حمله بوش به طالبان افعانستان:
با استفاده از اصل 51 فصل هفتم منشور ملل متحد و دفاع از آمریکا، در مقابل طالبان ،بخاطر پناه دادن به رهبران القاعده، در افغانستان که در 11 سپتامبر به آمریکا حمله کرده بودند و مقاومت طالبان در تحویل آنان به آمریکا(بموجب این اصل در صورت حمله مسلحانه علیه عضو ملل متحد ،تا زمانیکه شورای امنیت، اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی به عمل آورد.هیچ یک از مقررات این منشور، به حق ذاتی دفاع از خود،خواه فردی، یا دست جمعی،لطمه ای وارد نخواهد کرد) این حمله، در اکتبر 2001 آغاز و در کمتر از یک ماه، به فروپاشی رژیم طالبان، منجر شد.
2-سبک حمله بوش به عراق:
جورج بوش با استفاده از قانون آزاد سازی عراق، مصوبه 1998 در زمان کلینتون که تصریح میکرد.سیاست آمریکا، باید حذف صدام و حمایت از حکومت دموکراتیک و بازگشت این کشور به خانواده بین المللی باشد.مصوبه ای در 26 اکتبر 2002 امضا کرد و بلافاصله به اجرا در آورد .که بموجب آن سنای آمریکا در 11 اکتبر 2002 به بوش مجوز حقوقی تحت قانون آمریکا(حقوق ایالات متحد آمریکا)برای حمله به عراق ،علیه خشونت های ضد آمریکایی صدام داد.که با این حمله اوائل 2003 عراق آزاد و صدام دستگیر شد.
3-حمله به لیبی در 2011 و تنبیه قذافی تا مرگ وی:
با استفاده از اصل مسئولیت حمایت (Responsibility to Protect) به معنی حکومت نه یک امتیاز، بلکه یک مسئولیت است (قانونی کردن اقدامات اجباری چون جنگ) و اینکه هر حکومتی وظیفه دارد.از مردم خود علیه کشتار جمعی،جنایات جنگی،جنایت علیه بشریت حمایت کند و برای جلوگیری ازین فجایع، پیشگیری نماید.با تاکید بر این امرکه یک حکومت نباید بر ضد مردم خود عمل کند.در نتیجه ،در لیبی بنا به پیشنهاد آمریکا،ناتو به وکالت از شورای امنیت، با حملات هوایی خود،از قیام مردم لیبی، علیه قذافی ،حمایت و باعث سرنگونی رژیم قذافی ،گردید.
توضیح مهم- در چند ماه گذشته ،بطور مرتب،رژیم به مجموعه اقداماتی که منجر به سرنگونی طالبان، صدام و قذافی گردید.متهم است.در نتیجه، اگر مردم ،با اغتنام ازین فرصت طلایی ،علیه رژیم، بر خیزند.با کمترین هزینه ملی،برنده خواهند شد.

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه


آیا خوردن جام زهر دوازده گانه آمریکا از سوی رژیم کلید خورده است؟!
اقداماتی که اخیرا برابر اطلاعات واصله انجام گرفته ،بشرح زیر است:
-در سفر ظریف به نیویورک و دیدار مخفی با لابی سنتی اش در آمریکا،پیغام مهمی از دولتمردان گذشته آمریکا(تیم برجامی اوباما و جان کری) دریافت داشته ،که دستورالعمل پیام این بوده ... رژیم باید از طریق پوتین آمادگی خود در اجابت قبول و انجام تدریجی شرایط دوازده گانه را به آمریکایی ها منتقل کند.چون بزعم این گروه،یک روابط پنهانی دوستانه ای بین ترامپ و پوتین هست.که اگر پیشنهاد ازین طریق اعلام شود.تنها راهی خواهد بود. که ترامپ آنرا مورد بررسی قرار میدهد.دعوت به انجام دیپلماسی سیار وزیر خارجه آمریکا و دیدار با وزیر خارجه روسیه درکشور بیطرف فنلاند و سپس سفر فوری وی به بغداد عمدتا ، بخاطر همین بوده است.
- رژیم برای باز کردن باب مذاکره با سعودی ها نیز،در دهم شهریور ماه جاری ،نفت کش خود در سواحل جده در دریای سرخ را، به بهانه آب گرفتگی موتور، از کار می اندازد.تا با انتقال کشتی به بندر مزبور مذاکرات فیمابین با سعودی ها را آغاز نماید.
از دوازده شرط آمریکا برای مذاکره با رژیم جهت حصول به توافق جدید(برجام دوم) موارد زیر با انجام تدریجی آن از سوی رژیم،پذیرفته شده و در مورد اجابت مابقی،خواهان فرصت و زمان بیشتری شده است.آنچه که فعلا پذیرفته شده،این است:
-آزادی همه شهروندان آمریکایی و کشورهای متحد آمریکا ،که در ایران زندانی اند.
-توقف برنامه موشکی بالستیک و خاتمه پرتاب سامانه موشکی جدید با قابلیت حمل سلاح هسته ای.
-پذیرش حاکمیت دولت عراق بر سرنوشت خود و موکول شدن خلع سلاح و منحل شدن شبه نظامیان شیعه از سوی پارلمان عراق (چون حشد الشعبی با فشار رژیم به عراقی ها ،با تصویب پارلمان عراق انجام گرفته و باید همین پارلمان آنرا منحل نماید).در پیام واصله ،یکی از علل سفر پمپئو به عراق بخاطر کسب اطمینان از مقامات عراقی جهت لغو مصوبه سابق پارلمان در مورد حشدالشعبی و..ذکر شده است .
-خاتمه حمایت رژیم از گروههای تروریستی در خاورمیانه اعم از حزب الله حماس جهاد اسلامی.
-خاتمه حمایت از حوثی های یمن و قبول راه حل سیاسی.
-خروج نیروهای رژیم از سوریه.
-خاتمه حمایت از طالبان و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان و منطقه و خاتمه پناه دادن به رهبران القاعده.
-توقف حمایت نیروهای قدس از تروریسم و متحدان شبه نظامی اش در جهان.
-خاتمه رفتار تهدید آمیز علیه همسایگان از جمله خاتمه تهدید اسرائیل به نابودی و خاتمه پرتاپ موشک به عربستان و امارات و خاتمه تهدید کشتیرانی بین المللی و عملیات خرابکارانه سایبری در دنیا.
انجام موارد زیر تدریجی و موکول به تعهد متقابل و لغو تحریم ها شده است:
-گزارش جزئیات ابعاد نظامی برنامه های پیشین هسته ای به آژانس انرژی اتمی.
-پذیرش توقف غنی سازی اورانیوم و اینکه هرگز بدنبال تولید پلوتونیوم نرود و راکتور های آب سنگین خود را نیز برای همیشه به بندد.
-اجازه به بازرسان آژآنس بین المللی انرژی اتمی جهت بازرسی از همه مراکز و تاسیسات رژیم در سراسر کشور.
نظریه و نتیجه گیری:
اینها تلاش های مذبوحانه رژیم برای نجات خویش از سقوط حتمی است.قرارست با جنگ زرگری و بازی همیشگی دعوای پلیس خوب و پلیس بد(اصولگرا -اصلاح طلب) تیم ترامپ را ،در جریان مذاکرات وادار به امتیاز دهی نمایند.آنچه مسلم است.رژیم اگر بصورت صدی صد این شروط را بپذیرد .دیگر موجودی بنام جمهوری اسلامی در کره زمین وجود خارجی نداشته، با تغییر ماهیت آن و افتادن قدرت دست مردم،این بساط برای همیشه از ایران رخت می بندد.بخصوص اینکه، یکی از شروط اساسی و اصلی آمریکا که بتنهایی با همه شروط دوازده گانه برابری می کند.خاتمه نفض حقوق بشر در ایران است.که آمریکا در جریان ادامه مذاکرات و انجام شروط مزبور از سوی رژیم، اصول وشرایط اساسی آن را، روی میز اصلی خواهد گذاشت.که بمعنی این است: رژیم خواه جام زهر برجام دوم را بخورد و و شرایط دوازده گانه آنرا به پذیرد.یا نه،در هر حال رفتنی است.خود کرده را چاره تدبیر نیست.
توضیح: سند اصلی در اختیار مقام عالی گذاشته شده است.

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه


سیاست در حال احتضار داخی-خارجی جمهوری اسلامی
سیاست داخلی- ماشین تولید،صدور و انفجار سناریو های خبری،با شدت بیشتر و کار شبانروزی، به مراتب تشدید شده و ابعاد بیشتری بخود گرفته،تا افکار عمومی هم داخل و هم خارج از کشور را ،از آنچه که با محوریت سقوط رژیم در حال انجام است.منحرف نماید.هدف،وادار ساختن مردم به آب در هاون کوبیدن و ضایع سازی انرژی مبارزاتی،بسوی شخصیت ها و نکبت های دست دوم و سوم رژیم است.که با یک آگاهی و هوشیاری و هوشداری ملی،نباید گول این ترفندها و آدرس های غلطی اطاق فکر رژیم در حال احتضار را خورد.رژیم با تحقق این پروژه ها ،قصد دارد . ما را سرکار گذاشته ،تمام نیرو و انرژی مبارزاتی را، خنثی یا صرف اقداماتی بی ثمر و بی اثر توخالی و در حد صفر نماید..از جمله پروژه ای که تحت عنوان افشاگری ریس سابق صدا و سیمای رژیم،هم اکنون در صحنه است.عمدتا برای مقابله با یک جریان مبارزاتی است.که طی آن از هموطنان دعوت شده ،با امضای پتیشنی،همانطور که اسم سپاه، در لیست تروریسم بین الملل ثبت شد. با امضای آن بیانیه،اسم صدا و سیمای ج.ا نیز، در لیست تروریسم قرار گیرد.که معنی آن خاتمه همه شرارت های برون مرزی این ارگان نفاق افکنی- تروریستی ،در راستای جلوگیری از تحکیم رژیم می باشد.
سیاست خارجی- سونامی تنبیه رژیم ،بخاطر شرارت هایی ،که در جامعه جهانی ایجاد کرده و انجام میدهد.سرانجام گلوگاه رژیم را گرفته،که یک نمونه آن در اظهارات اخیرجناب پمپئو خلاصه میشود.وزیر خارجه آمریکا ،حجت را با رژیم تمام کرده و گفت:برنامه ما(با متحدین) ، فشار حداکثری برای هدف قرار دادن فعالیت های مخرب و تهدید آمیزی است .که رژیم علیه ثبات منطقه و مردم ایران انجام میدهد و اینکه ، تنها مردم ایران هستند. که می توانند رژیم را تغییر دهند و ما به بدنبال ایجاد فضایی ،برای این اقدام مردم ایران هستیم.
نتیجه-آنچه که از فعل و انفعالات رژیم،می توان دریافت،این است:
- با شعارخود کفایی اقتصادی،از مردم ایران زهر چشم گرفته ،چنین تداعی نمایند.که ایران را تبدیل به کوبا و کره شمالی می کنند.از طرفی، مرتب بر طبل رواج خشونت عمدی در داخل و جنگ (و لو محدود) با خارج می زنند.تا اگرمردم قیام کردند.بهانه ای برای سرکوب بیشتر مردم داشته و سپس با تحمیل یک جنگ دیگر به ملت ،جوانان کشور را هدف آتش دم توپ باصطلاح دشمن قرار دهند.یعنی تکرار آنچه، که در جنگ تحمیلی خمینی ،با شعار جنگ هم نعمت است ،به مردم ایران کردند.
آما آنچه که به عنوان مانیفست ملی میهنی ،هم اکنون، در فضای مجازی، جهت اقدام جمعی و در موقع مقتضی ، بین ملت ایران مطرح است.این است:
1- از صد در صد در آمد ارزی حاصل از صادرات نفت و پتروشیمی،تنها ده در صد آن، صرف بودجه عمومی واقعی شده و مابقی در اختیار نهادهای سرکوب و ترور رژیم، برای ایجاد حمام های خون، در منطقه و جهان،قرار گرفته و می گیرد.
2- از 800 میلیارد دلار در آمد نفتی و 200 میلیارد دلار در آمد گاز و پتروشیمی(مجموعا 1000 میلیارد دلار) در آمد ارزی زمان ریاست جمهوری ملیجک رهبر(احمدی نژاد) چه کار مفیدی انجام شد.که اکنون با لغو تحریم ها انجام گیرد؟ مگر کل در آمد نفتی ، از ابتدای استخراج نفت در ایران ، تا سال انقلاب کذایی 1357 معادل 140 میلیارد دلار نبود؟ مگر با این رقم اندک، ایران عقب مانده دوران قاجار،در عصر پهلوی اول و دوم وارد عصر جدید و تمدن و رشد و توسعه و رفاه و آبادانی نشد؟ مگر توافق برجام، ارزی معادل دو برابر آنچه که در دوران ملیجک اول بود. نصیب ملیجک دوم (روحانی) نکرد؟ این بار نیز،چه کار مفیدی به جز ایجاد حمام خون هلال شیعه و تقویت ماشین ترور و کشتار در اقصی نقاط جهان انجام دادند .که اکنون با لغو تحریم ها، تغییری درین سیاست خونین بدهند؟!
3-نباید وارد دام گستری رژیم یعنی خشونت شد. خشونت خشونت می آفریند.اما دفاع در مقابل خشونت ضروری ملت است.اگر رژیم به مردم حمله کرد.باید ضد ضربه زد و جانانه از خود و هموطنان حاضر در صحنه نبرد دفاع نمود.جنگ هم اگر زمینی باشد.برنده رژیم است.اگر همچون تحریم های هوشمند، زدن ضربه هوشمند ،به نقاط حساس و کلیدی و شاهرگ حیاتی رژیم باشد.پشتوانه ای برای میدان میلیونی مردم، برای آزادی از زندان بزرگ هشتاد میلیونی ایران خواهد بود.مردم هم اکنون ازین سه نکته، از طریق رهبران میدانی ،بصورت ده - دهی یعنی اطلاع رسانی هر نفر به ده نفر دیگر و الی آخر و در ارتباط با هم (با رعایت همه اقدامات امنیتی حفاظتی و هوشیاری ملی) مطلع میگردند. اکنون ملت ایران می داند.با آمدن میلیونها ایرانی، با هدف سقوط و سرنگونی این بساط اهریمنی ،به میدان مبارزاتی،اگر همه ی ارتش های جهان نیز، با رژیم متحد گردند.نمی توانند چنین اتحادی ملی میهنی میلیونی را شکست دهند.چه رسد به رژیمی که متزلزل و در حال فروپاشی بوده و برای روحیه گرفتن و تسلّای خود،مزدوران تروریست اش در منطقه را ،وارد ایران نموده است.آیا ننگی ازین بالاتر را می توان تصور نمود؟!.که یک رژیم ترسو و زبون ،برای مقابله با ملت ، از اجنبی کمک گرفته است.؟!

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه


جمهوری اسلامی در دو راهی سرنوشت
درون کشور- رژیم برای اینکه مردم ایران را، در مقابل آمریکا ،قرار دهد.تحریم های ساختار شکن را ، متوجه مردم نموده و شب و روز،در همه رسانه های آشکار و نهان خود، با شستشوی مغزی و حتی پروپاگاندای نظامی اش،وضع فلاکت بار تحمیلی به مردم را ،به گردن آمریکا می اندازد.اما مردم هوشمندانه، متوجه این ترفند شده و شانتاژ و بمباران خبری علیه آمریکا،نتیجه بر عکس داده و مردم یاد گرفته اند .که اگر رژیم، در مورد چیزی ،بیش از حد، تبلیغ کند.باید عکس آن را باور نموده و انجام دهند.در نتیجه، مردم میدانند مقصر کیست و چرا آمریکا، رژیم را تحریم کرده و این که، این تحریم ها ،بطور صد در صد، متوجه نیروهای سرکوب در داخل و متجاوزین به کشورهای خارج ،توسط راس هرم قدرت رژیم، به عنوان پدرخوانده تروریسم بین الملل ،بوده است.مردم برای رسیدن باین اصل،چهل سال رنج برده ،تامل نموده و اکنون آب از سر گذشته و دیگر هیچ خدایی را بنده نبوده و میخواهند دماراز روزگار رژیم در بیآورند.
خارج از کشور- سرانجام رژیم پی برد.که آمریکا به ناله ها، زاری ها و التماس های ظریف ،فرستاده ویژه خامنه ای به آمریکا،تره هم خرد نکرده و دیگر این تو بمیری از آن توبمیری های چهل سال گذشته نیست و سنبه خیلی پر زور است و تمام ترفندهایش در جامعه بین المللی، رو شده وکسی خریدارش نیست و دیگر نمی تواند بر سر کسی کلاه بگذارد.ماهیت اش جنایت است و صدور جنگ و ایجاد آشوب و خونریزی در جهان.اکنون این بساط در حال چه کنم چه کنم اند و تنها دو راه در پیش رو دارند:
1- همه شرایط آمریکا را بپذیرند .که در آنصورت میترسند، تروریست پروری شان، نتیجه عکس داده ،این تروریست ها ،علیه خود رژیم وارد معرکه شده ،یا برای نجات خود، به دشمن رژیم به پیوندند.که به همین خاطر، با وارد کردن تعدادی ازین تروریست ها، به داخل، کشورما را، تبدیل به لانه زنبور تروریسم بین الملل نموده اند.(مبارزی از داخل می گفت.قصدشان این بود که ظریف در مذاکره با آمریکایی ها بگوید.ما تروریست های خودمان را به داخل کشور فرا میخوانیم).
2-اگر بخواهند رویه سابق را ادامه دهند.پولی ندارند .که تنورهای آدم کشی شان را، در منطقه و جهان، گرم نگهدارند و اگر میخواهند پولهای دزدیده شده را (مثلا دویست میلیارد دلاری که خود رهبردزدیده) به مردم بر گردانند.پس چرا از عربستان گدایی گوشت لاشه های قربانی شده ، را می کنند.آیا این گدایی شرم آور، باین معنی نیست. که ولو ،با این قبیل تحقیرها،نمی خواهند. پولهای دزدیده شده را، صرف مردم نمایند و ترجیح میدهند. صرف هیزم حمام خونهای خود ،در منطقه و جهان نمایند.؟!
معضل دیگری که، رژیم برای اولین بار، با آن مواجه شده،رکود کار و کاسبی دکانداران خرافات دینی و در حال تعطیلی بودن این بساط عصر حجری، در اثر تحریم ها میباشد.مردم دیگر پول اضافی ندارند. که صدقه بدهند .یا به زیارت بروند و به مداح بپردازند.یا به مسجد بروند و یا پای سخنان جادوگران ریس قبیله، در نماز جمعه ها بنشینند و...
آنچه رخ میدهد این است: چهارده قرن پشت صحنه، در جامعه مفت خوری کرده و خرافات فروختند و در کمین بودند. تا روزی بکمک مافیای جیمی کارتر و شرکای بی بی سی، به قدرت برسند.اما آنچنان از حول حلیم توی دیگ افتادند و دزدیدند و غارت و جنایت کردند. که با رفتن شان ،خرافات شان را، نیز با خود به گور میبرند.