۱۴۰۱ آذر ۲۲, سه‌شنبه

 دژخیمان جمهوری اسلامی همه جنایتکاران تاریخ را رو سفید کردند.

خبر مهم دو سه هفته اخیر، پیوستن تدریجی بخشی از قشر محافظه کار- خاکستری مخالف رژیم به خیزش ملی ،بخصوص در صحنه اعتصابات عمومی بود.رژیم با تعجیل در اعدام دو معترض بیگناه،علیرغم همه اعتراضات و محکومیت های جهانی،ادامه چند صباح دیگر به عمر جنایتکارانه خود را، بر همه نورم های مطرح در جامعه انسانی،ترجیج داد.هدف از این دو قتل بیرحمانه ، ایجاد بهت و ترس،فلج فکری، شوک فرسایشی در کل جامعه بود.
اکنون با ترفندهای همیشگی، از جمله به بهانه آلودگی هوا ،مدارس را تعطیل و بخصوص با اسکان دادن نیروهای سرکوب در مدارس تهران،آنها را تبدیل به پادگان نموده است.انگار خامنه ای، کتاب نبرد من را ،در کنارش گذاشته و مو به مو اقدامات آلمان نازی، همچون سوء استفاده از مدارس، برای پیشبرد اهداف و مقاصد جنایتکارانه خویش را، چراغ راه خود قرار داده است.باید هزینه این قتل های رسمی- دولتی،هزاران برابر افزایش یافته،ضد ضربه بخورد.باید کشتن هر عضوی از ملت را، برای رژیم، پر هزینه نمود.تا خامنه ای بداند .که هر قتلی هزینه هایی دارد و اینکه در پی ایجاد این جوی های خون از سوی وی ، ملت نیز جوهای خشم خود را ،تبدیل به سیل های خروشان تظاهرات ضد رژیم در خیابانها نموده، دودمان ظلم و ظالم را، سرانجام بر می کند.
خامنه ای علاوه بر کتاب نبرد من،کتاب یاسای چنگیزی را نیز، دم دست گذاشته، تا برابر دستورالعمل و اقدامات این دو اهریمن،هر روز و هر شب، در ایران جنایت کند. وی در مکتب اهریمن ،جز درس خونریزی و جنایت، نیاموخته است.رنگین کمان ملت ایران، باید همانطور که روستاییان باشتین، علیه مغول ها و پارتیزان ها علیه نازی ها، قد علم نموده و سرانجام پیروز شدند. وارد میدان گردیده و با توجه به شرایط روز و تجربیات گذشته، وقتی زاهدان،سنندج، تهران سرکوب میشوند.آبادان،شیراز،اصفهان قیام کنند.تا نیروهای سرکوب چند پاره شده و نتوانند همه توان و قدرت اهریمنی خود را برای سرکوب تهرانی ها،سنندجی ها و زاهدانی ها بکار گیرند.
وقتی رژیم اجماع ملی در داخل و خارج ،علیه اعدام بیرحمانه محسن شکاری را نادیده گرفته در راستای به حاشیه راندن آن،مرتکب اعدام ظالمانه مجید رضا رهنورد می گردد.در حال تکرار همان سناریوی است.که بعد از قتل مهسا امینی، با ارتکاب قتل های دیگر،سعی نمود . به نوبت هر یک از این قتل ها را ، به حاشیه برده، به تیتر دوم و سوم و.. رسانه ها، تبدیل و با ایجاد عادت ذهنی،اعتراضات باین جنایات پی در پی را، کم رونق و سرانجام به حاشیه برد.بزرگترین سعی و تلاش رژیم در مقطع فعلی این است.که با ترفند هایی، چون پاک کردن صورت مصیبتی با مصیبتی دیگر، قتلی با قتل دیگر، با کم اهمیت جلوه دادن و رو به جلو فرار نمودن و هر قتلی را به مرور زمان با تکرار قتل فجیع دیگر، به یک مسئله و بحران دست دوم و سوم و سرانجام فراموش شده تبدیل و به حاشیه براند.
مقابله با این ترفند های شیطانی به عنوان تنها حربه ما، در مقابل این کشتار ها،بزرگداشت این عزیزان اعم از کشته شدگان در خیابان و زندان ها ،یا اعدام ها، در روزهای هفتم و چهلم آنان به عنوان دومینوی خیزش همگانی فرسایشی شبانروزی، علیه رژیم است .تا روزی که آخرین بالهای قدرت رژیم یعنی سرکوب، آتش گرفته،سوخته و بریزد.بدیهی است. تنها تداوم اعتصابات و اعتراضات و تظاهرات خیابانی و بالا بردن هزینه های رژیم، و.. همراه با وسیله دفاعی است.که ملت می تواند، به یکه تازی های رژیم، هم در کشتار خیابانی و هم اعدام بیگناهان ،خاتمه داده پیروزی نهائی را تسریع نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر