۱۴۰۲ مهر ۱۴, جمعه

 آنچه که سرانجام قشر خاکستری جامعه را وادار به قیام می کند.

اولین بار این خمینی بود.که از جوانان و نوجوانان بزعم وی انقلابی خواست،اعمال و رفتار والدین و اطرافیان خود را نظارت و کنترل کنند.که آن موقع به دخالت حاکمیت در خلوت خانواده  تا حتی اتاق خواب والدین تعبیر گردید. خامنه ای نیز بارها با استفاده از کلید واژه سبک زندگی اسلامی خواستار توجه حاکمیت به کنترل نوع زندگی مردم گردید. تاکید وی در سال 1392 به سبک زندگی دینی مردم و سپس در سال 1398 به سبک زندگی ایرانی اسلامی مردم ،حالت فتوا گونه به خود گرفت.سرانجام این در دولت رئیسی بود.که رصد زندگی و سرک کشیدن به تمام شئون زندگی خصوصی مردم با ماده 75 برنامه هفتم توسعه کلید خورد.که به تجسس دائمی و کامل در حریم خصوصی تک تک افراد جامعه از سوی حاکمیت به سبک چین و کره شمالی معنی شده است.
تاکنون دو حاکمیت یا بهتر گفته شود، شیوه زندگی  موازی اما مغایر هم ، در ایران حاکم و برقرار بود.اول، رژیم اسلامی با همه توان و امکانات و سلطه و قدرت استبدادی مطلقه دینی.دوم،شیوه زندگی مردم در داخل خانه ها و خلوت تنهائی،که شامل اکثریت قریب به اتفاق ملت، با محوریت قشر خاکستری بود. اکنون با ماده مزبور دوربین های کنترل دولتی،کوچکترین اعمال مردم را در دست گرفته ،به عمق خانواده ها رفته و همه اعضای خانواده ها احساس می کنند. اعمال و رفتارشان در منزل و خلوت خصوصی ،تحت نظارت و نمایش دستگاههای قدرت حاکم قرار گرفته است.
شاید با توجه به عادت ذهنی قشر خاکستری جامعه ،چند صباحی این قضیه تحمل شود. یا این قشر بامید این باشد.که عقلی در کل این بساط بی عقل پیدا شود. دست از کنجکاوی بیمارگونه و نظارت بر خلوت اعضای خانواده های ایرانیان بردارد.این امر و تسکین به خود و تامل غریزی اندک،سرانجام در پی کنش ها و واکنش و اخطارهای وقت و بی وقت حاکمیت،موجب سرریز شدن خشم ملی علیه کسانی که خلوت و آرامش ذهنی آنان را به زده ،می گردد.اینجاست که قشر خاکستری که تاکنون همه جنایات رژیم و کمبودها را بخاطر آرامش نسبی و خلوتی که در خانه و اعمال خصوص خود داشته و نیز امیدوار به تغییر ،این بساط را تحمل می نموده، کاسه صبرش لبریز و سنگ صبورش شکسته،احساس زندانی بودن در منزل و کنترل دائمی یک ناظر ثالث بر اعمال و رفتار خود را دارد ،در نتیجه آن احساس امنیت در خانه و خلوت تنهائی تبدیل به فشار روحی و سرانجام طغیان و شورش علیه این بیداد میگردد.
یکی از علل فروپاشی دیکتاتوری رومانی که منجر به طغیان قشر خاکستری و سرانجام دستگیری چائوشسکو و همسرش و اعدام هر دو گردید.کنترل دائمی کوچکترین مسائل زندگی خصوصی مردم رومانی بود. به نظر میرسد با کلید خوردن بساط مشابهی در ایران ما ،سرانجام  آنچه که در رومانی گذشت،این بار در ایران ما تکرار خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر