۱۴۰۴ شهریور ۶, پنجشنبه

 چرایی عدم پذیرش پیشنهادات تروئیکای اروپا از سوی رژیم و اجرایی شدن مکانیسم ماشه 

رژیم جمهوری اسلامی برای جلوگیری از به اجرا درآمدن مکانیسم ماشه ،در مذاکرات با بریتانیا فرانسه آلمان، که بعد از موضوع نیروهای نیابتی و نیز برنامه موشکی، محور این مذاکرات بود .بجای اینکه اجازه دهد، بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، بار دیگر به انجام وظایف خود پرداخته،از سایت های اتمی بازدید نمایند.این کار را نکرد.که بنظر میرسد .در پشت پرده این عناد بزرگ ،یک ترفند مهمی نهفته باشد.که رژیم حاضر شده پیه بازگشت تحریم های ساختار شکن، در اوج بحران مالی و پولی  را ،به تن بمالد. اما با سرعت و کار شبانه روزی، اولین بمب اتمی آخرالزمانی خود را، ازطریق تلغیظ اورانیوم ۶۰ درصدی ذخیره شده در مکانی امن،ساخته و آزمایش نماید .تا با وارد شدن به باشگاه کشورهای اتمی، بقای خود را همچون کره شمالی تضمین نماید .
اما دنیا تجربه همین کره شمالی را دارد و هرگز اجازه چنین اقدام وحشتناکی را به رژیم نمی دهد. گرچه اجلاس شورای امنیت ،اگر وتوی چین و روسیه نبود. می توانست قطعنامه ای برای  تنبیه رژیم و انهدام بمب اتمی اش قبل ازتولید یا  آزمایش صادر نماید. ولی با توجه به احتمال وتوی چین و روسیه در شورای امنیت ،اجلاس آتی مجمع عمومی در سه شنبه سوم ماه سپتامیر می تواند .با قطعنامه اتحاد برای صلح تنبیهات مربوطه علیه رژیم را باجرا درآورد.
بطور کلی هنگامیکه ،وتوهای مکرر اعضای دایمی شورای امنیت ،موجب میشود .که سازمان ملل ممانعت از جنگ ولزوم  حفاظت از صلح را ، در الویت قرار دهد. برای جلوگیری ازین بن بست و خطروقوع  جنگ ،از مکانیسم قطعنامه اتحاد برای صلح، سود می جوید . که طی آن مجمع عمومی به دعوت دبیرکل سازمان ملل ،  اجلاس فوق العاده ،برای اقدامات حفاظت از صلح، تشکیل میدهد . که جامعه جهانی تاکنون ده بار ازین پروسه، برای تداوم صلح در جامعه بین المللی، سود جسته است. در حمله نظامی کره شمالی به کره جنوبی در سال ۱۹۵۰ بحران کانال سویز مسیله گنگو، نامیبیا و... که به نظر می رسد. در صورت ارتکاب این خطا از سوی رژیم ،استفاده از مکانیسم مزبور و تشکیل نیروهای نظامی بین المللی، از سوی کشورهای های داوطلب، علیه تنبیه عضو خاطی سازمان ملل، در دستور کار جامعه جهانی منهای چین و روسیه بعنوان اربابان رژیم قرار گیرد.

۱۴۰۴ شهریور ۵, چهارشنبه

 

جهان غرب با بستن تعدادی از  سفارتخانه های مهم خود در تهران ، همچون زمان قذافی و صدام تصمیم به حذف رژیم گرفته چون قبل از حمله به عراق و لیبی همین سفارتخانه ها تعطیل شدند .اسراییل سندی در اختیار این کشورها گذاشته ،که رژیم بسیاری از سایت های مهم، انبارها و ساختارهای  مخفی و استراتژیک خود را در مناطق سفارت نشین تهران ساخته، که اگر بمباران شدند به سفارتخانه های مزبور خسارت وارد شده و به آمریکا و اسراییل اعتراض کنند .اما با بستن سفارتخانه های مزبور مانور جنگنده ها، برای انهدام این مناطق استراتژیک راحت تر خواهد بود.پایان ماجرا و نجات ایران و ایرانی ازین بختک حاکم نزدیک و در دو قدمی است.

۱۴۰۴ شهریور ۲, یکشنبه

 آنچه از رژیم باقی مانده،به آخر خط رسیدن ،در مسیر سرنگونی است :

وقتی بعد از چند هفته رهبر رژیم از مخفی گاه اش، در اعماق زمین بیرون آمده،به جای پرداختن به کمبود آب و برق و قساوت نان، که کل کشور را فرا گرفته و ملتی را به فقر عمومی و گرسنگی دچار نموده،دل نگرانی اش، اجلاس مخالفین رژیم در یک پایتخت اروپایی، در راستای لغو رژیم و جایگزینی اش با نظام پادشاهی است. وقتی وزیر دفاع رژیم،  با اشاره به تجربه جنگ دوازده روزه ،اولویت های رژیم را، صرفا موشکی ندانسته و تلویحا می گوید.که رژیم در حال گام برداشتن بسوی بمب اتمی آخرالزمانی است و همزمان نمایندگان مجلس شورای اسلامی،تهدید به بازداشت گروسی رئیس سازمان بین المللی انرژی اتمی، بجای مذاکره با آژانس را ،در آستانه اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت همه تحریم های ساختار شکن ،رجز خوانی می کنند.وقتی برای ادامه حیات، در برابر ملتی خشمگین، به جای رفع مشکلات ،تنها ماشین سرکوب و زندان و اعدام برای شان باقی مانده،وقتی در حال التماس به اروپایی ها، برای به تعویق انداختن مذاکرات اتمی، به چند روز یا هفته بعد هستند. تا زمان بخرند، بلکه و شاید معجزه ای رخ دهد و این  زمان بگذرد و از مخمصه مکانیسم ماشه،رهیده و نجات یابند.وقتی همه پل های پشت سرشان، هم در سیاست داخلی کشور و نیز سیاست خارجی، فروریخته و علی مانده و حوض خالی اش و تنها چیزی  که برای شان باقی مانده، رجز خوانی های طبل تو خالی باشد.یعنی خاتمه رژیم و پایان این شب طولانی و سیاه، الغرض ،توپ در زمین ملت ایران و همه شرایط ،برای زدن گل نهایی پیروزی ، به دروازه رژیم فراهم است. باید دست مریزاد گفت .به مبارزانی که، زدن گل پیروزی را ،مدیریت و سرانجام، با میدان های میلیونی، نهایی می کنند.

۱۴۰۴ مرداد ۲۸, سه‌شنبه

 

16.20 (for 36 minutter siden)
پاسخ من :  سوالاتی که مرقوم فرمودید ،بسیار عالی و دغدغه فکری اغلب مبارزین میهن پرست و  پادشاهی خواه و طرفداران خاندان ایران ساز پهلوی هست.پاسخ باین سوالات نیاز به برخورد آرا و عقاید در دنیای عادی معمولی تا

 روشنفکری اپوزیسیون دارد و من به تنهایی نمیتوانم بطور جامع باین سوالات مهم پاسخ کامل و فراگیر بدهم در نتیجه این سوالات را در معرض افکار عمومی  می‌گذارم . پاسخ  غیر اقناعی ولی ساده من بشرح خلاصه می‌شود :
به مصداق کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من ،...اگر ما منتظر باشیم که ترامپ یا نتانیاهو سرنوشت ما را رقم بزنند و بخصوص  گوهر ارزنده ما  شاهزاده رضا پهلوی  بکمک اسراییل و آمریکا ،ادامه دهنده پادشاهی خاندان ایران ساز پهلوی باشد. همواره این انگ وابستگی در تاریخ ثبت می‌گردد.در حالیکه بنیانگذار سلسله پهلوی رضا شاه کبیر همچون نادر شاه کاملا مستقل،با شیوه ایرانی و غیر وابسته به اجنبی روی کار آمد و علت دشمنی دربار انگلیس هم بخاطر این بود که سلسله پهلوی همچون قاجاریه وابسته به انگلیس نبوده و یک رهبر ایرانی ناب و غیر وابسته بود و با شیوه ایرانی و توسط خود مردم ایران  بروی کار آمد .در نتیجه بازگشت شاهزاده بعنوان رضا شاه دوم به ایران باید توسط خود ایرانی انجام گیرد .که این کار هم در تظاهرات چند گانه بخصوص در چهار خیزش آخر خواست عمومی و اکثریت مردم با شعار های: ای شاه ایران برگرد به ایران و شعار های دیگر ... بوده است. با مهر : امیدمهر 

 توضیح و سوال  مهم  مبارزی از داخل ایران :

درود بر شما مطلبی هست که میخواستم شما اطلاع داشته باشید و اگر راهنمایی داشتید لطفا بفرمائید.
بین پادشاهی خواهان ایران چند دستگی بوجود اومده.
۱-مخالفان و موافقان دفترچه اضطرار
موافقان: حمایت شاهزاده و همینطور ارتباط اسرائیل و حزب لیکود با نوفدی دلیل کافی برای حمایت است.
مخالفان: اطرافیان شاه سوابق اصلاح طلبی دارن و مشکوک به پیشبرد پروژه های اصلاح‌طلبان هستند.
۲- مشروطه
موافقان: شاهزاده پادشاه قانونی مشروطه هست. در یک نقل قول وصیت شاه حمایت از قانون اساسی است.
مخالفان: در بین گروههای که خودرا مشروطه خواه معرفی میکنن، افرادی طرفدار سپاه پاسداران و همچنین افراد لندن نشین مثل آقایان  طاهری و تقی زاده و... نزدیک به انگلیس هستند.
به این ترتیب پادشاهی خواهان داخل ایران عملا تبدیل به سه گروه شدن.
۱-طرفداران دفترچه،
۲-طرفداران مشروطه،
۳-مخالفان دفترچه و مشروطه
مخالفان دفترچه و مشروطه متاسفانه خودشان نه برنامه و نه حتی راه حلی ندارند.
این اختلاف در سطح عوام اونقدر جدی و مطرح نیست اما بیم هست که سوار شدن دشمن بر این اختلافات و رسیدن این اختلافات به سطح جامعه و خیابان منجر به شکستن آرای پادشاهی در مقابل جمهوری خواهان در انتخابات پیش رو باشد.

نظر من:
مردم ایران تبدیل به مار گزیده هایی شدن که از ریسمان سیاه و سفید میترسن. شاید هم بخاطر ۴۶ سال تجربه انواع فریبکاری حق هم داشته باشن. اما این ترس و تردید نسبت به افراد و جریان‌ها میتواند مانعی بر پیروزی نهایی باشد.
مردم به این راحتیها به افراد اعتماد نخواهند کرد. اما اگر بدانند که ترامپ و اسرائیل پشتیبان کدام جریان هستند حمایت میکنن.

به نظر شما اسرائیل و یا تیم ترامپ پشتیبان این طرح دفترچه یا طرح و جریان دیگری هستن؟؟ اگر ما این موضوع رو بفهمیم میتونیم مردم رو متقاعد به حمایت از اون جریان کنیم و همه اختلافات رو سریع حل کنیم. لطفا نظرتون رو بگین یا کسی رو معرفی کنین تا بتونیم از واقعیت موضوع اطلاع پیدا کنیم.
ممنون از وقت شما. به امید دیدار
جاوید شاه