۱۴۰۳ مهر ۸, یکشنبه

 شکست پروژه یکدست کردن قدرت و بازگشت به سناریوی اصولگرا -اصلاح طلب

پروژه یکدست کردن قدرت با ریاست جمهوری رئیسی،از سوی خامنه ای ، در راستای تضمین صد در صدی جانشینی فرزندش مجتبی ، به عنوان سوّمین رهبر رژیم، با نگاهی به مجلس یکدست و مجلس خبرگان ( با وظیفه انتصاب رهبر جدید ) بود. اما هم رئیسی و هم اعلم الهدی،چند بار جسته گریخته، صحبت از ولایت رئیس جمهور( سابقه ریاست جمهوری خامنه ای و انتصابش به رهبری) یعنی رهبری ابراهیم رئیسی ،بعد از خامنه ای نمودند .که مجتبی برنتابید و در نتیجه، با حذف رئیسی،به ابتدای امر، قبل از ریاست جمهوری رئیسی بازگشته و دو پروژه زیر را، به اتفاق همراهان باز سازی نمودند:
یک - احیای پروژه اصلاح طلب- اصولگرا، به عنوان دو جناح قدرت خامنه ای،در راستای کلاه گذاشتن همیشگی، به زود باوران آمریکا- اروپائی،که به کمک ظریف و تیم نیویورکی اش و نیز نایاک و دیگران،با کمک به اصلاح طلبان تا، با حفظ جمهوری اسلامی به عنوان فرزند طلائی شان در صدور شرارت به خاورمیانه و در نتیجه فروش اسلحه و..به ثروتمندان منطقه، با اعطای امتیاز به جناح اصلاح طلب که عمدتا عهده دار ریاست جمهوری بوده اند.تمام هندوانه ها، در سبد چین و روسیه گذاشته نشود.
2- این فرصت را به حامیان آمریکا و اروپائی بدهند.که با تبلیغ ( کمک به اصلاح طلبان تا تمامی قدرت در انحصار اصولگرایان قرار نگیرد) در نتیجه تحریم ها یا باید برداشته شده، یا با اغماض نگريسته شود.که با دور زدن آنها ،در آمدهای لازم برای ادامه حیات جمهوری اسلامی تضمین گردد.گماردن پزشکیان در راس قوه مجریه درین راستا بود و وی نیز درین مورد دروس آموخته از تیم مجتبی را ،در تریبون اجلاس سالانه مجمع عمومی، با مطالبی که در مورد اسرائیل و آمریکا و برجام گفت و یک صد و هشتاد درجه، با گفتمان زمان رئیسی فرق داشت،سنگ بنای بازگشت به احیای جناحین قدرت خامنه ای، جهت گول زدن دنیا را، گذاشت.
آنچه اتاق فکر رژیم درین سناریو همچون همیشه از قلم انداخته و حذف شد. ملت ایران بود. که می تواند ،به عنوان یک قدرت بالقوه ،با اتحاد و تداوم مبارزه،همه این ترفندها را ،نقش بر آب نموده ،خود و میهن خود را، یک بار و برای همیشه از دست قوم ظالم و سفّاک حاکم ، نجات دهد.به خصوص اینکه با مرگ نصرالله پدر خوانده تروریسم حزب اللهی های منطقه ،اعم از حماس،حوثی ها،حشد الشعبی ..و عدم توانایی رژیم ملاها ،در پاسخ به اسرائیل،زمینه برای نجات ایران ،بیش از همیشه فراهم شده است.

۱۴۰۳ مهر ۷, شنبه

 پیام تبریک ملت ایران به ملل منطقه و جهان: دنیای بهتری در پیش است.

هلاکت نصرالله ،پایان بساط خامنه ای جنایتکار زن ستیز کودک کش را نیز رقم میزند. پایان شب سیه و طلوع خورشید آزادی در ایران و نجات بشریت از جرثومه بدخیم ضد بشری عصر حجری اهریمنی ملا-سپاهی ،در یک قدمی است. اسرائیل، به کوروش سوگند :متشکریم.

۱۴۰۳ مهر ۳, سه‌شنبه

 خامنه ای تنها زبانی که می فهمد، زبان زور است و بس.

وقتی پزشکیان رئیس جمهور منتخب خامنه ای، در نیویورک، آمادگی رژیم، برای مصالحه با اسرائیل را ،با جمله: آماده ایم ،همه سلاح های خود را، کنار بگذاریم ،اگر اسرائیل چنین کند اقرار می کند و نیز اظهارات عراقچی وزیر خارجه منتخب خامنه ای ،مبنی بر آمادگی رژیم در گفتگو با آمریکا، برای احیای برجام،حاکی از این است.که رژیم عصر حجری جمهوری اسلامی ،زبان زور را، بهتر می فهمد.که این امر درسی بزرگ ،برای ما ملت ایران است.که قدرت خود را ،به خامنه ای و فروپاشی رژیم عصر حجری اش را، با خیزش میلیونی خود، نشان دهیم.

۱۴۰۳ مهر ۲, دوشنبه

 مروری کوتاه بر آنچه که هم اکنون در ایران ما میگذرد:

رژیم اسلامی تصور میکند.که با بتون آرمه کردن موانع در مقابل خیزش عمومی،از ماشین سرکوب گرفته تا جنگ مسلحانه با ملت و زندان و شکنجه و قانونی کردن تحمیل حجاب و تشدید اعدام ها و دستگیری ها برای زهر چشم گرفتن و ترساندن مردم و نیز ممانعت از برگزاری سالگرد عزیزانی که به قتل رسانده ،از سوی خانواده های داغدار،توسط مزدوران تا دندان مسلح ،می تواند. جلو سر ریز شدن سیل خروشان ( خشم ملی)، از سد بتون آرمه مزبور را بگیرد. اما با توجه به قانون ظروف مرتبطه و ناتوانی ظرف از پشت سد نگهداشتن مظروف،در یک روز سرنوشت ساز و پیچ تاریخی مهم،با انفجار هزار ریشتری خشم ملی ،سرانجام این سد شکسته و سیل خروشان حاصل از این انفجار ،هر چه و نیست این بساط بدخیم دیکتاتور جنایتکار زن ستیز کودک کش را ،به زباله دانی تاریخ، سرنگون می کند.آنچه هم اکنون ،علیرغم سیاهی مطلق حاکم ،اما سرزنده و پویا، در بطن جامعه می جوشد و می خروشد و به پیش می رود، در اولین پیچ تاریخی پیش رو و مهم ، با همتی بزرگ و بی همتا، از سوی فرزندان راستین مام میهن ایران،صبح سحر و طلوع خورشید آزادی را رقم می زند.

۱۴۰۳ شهریور ۲۹, پنجشنبه

 برهان قاطع : دیکتاتور به پایان سلام کن

رژیمی که دیروز مسیر منتهی به مزار مهسا،دختر قهرمان ملت ایران را ،بست و امروز راههای منتهی به محل دفن پیکر مطهر نیکا ،دخت قهرمان دیگر ملت را ،مسدود نمود. به هزار و یک دلیل رفتنی است.که اولین آن،عدم مشروعیت ملی و بالعکس حاکمیت اقلیتی بسیار اندک و مطرود ، بر اکثریتی قریب به مطلق ،ملی، میهنی و سرتاسری است. مرگ رژیم سفاک خامنه‌ای سرانجام فرا رسیده و حتمی است.صبح سحر و طلوع خورشید آزادی به همت جمعی ملت ایران ،در یک قدمی است .همتی دیگر باید.

۱۴۰۳ شهریور ۲۷, سه‌شنبه

 دو سال پیش در چنین روزی ‌ننگ و نفرین بر خامنه ای جلاد جنایتکار که با فتوای آتش به اختیار ،دست مزدوران عقده ای روانی و جنایتکارش را باز گذاشت . تا همچون فرمان هيتلر به نازی ها،در کشتن انسانهای بیگناه بدون حتی یک محاکمه قلابی ،(خود قاضی و خود مجری اعدام،) شليک به اختیار،آدم بکشند ...یک ملتی عزا دار مهسای معصوم و بیگناه است. اشک در چشم تر یک ملت سوگوار به پهنای ایران و جهان ، می شکند .مرگ و نفرین بر خامنه ای و جنایتکاران تحت امرش.خون این دختر مظلوم دامن کثیف و جنایتکار و خونریز خامنه ای و رژیم جنایتکارش را به همین زودی ها فرا می‌گیرد و به گورستان تاریخ سرنگون اش می کند. تا با هیتلر و گوبلز و نازی ها و دیگر جنایتکاران تاریخ ، محشور شوند.. از خون جوانان وطن لاله دمیده، از ماتم سرو قدشان سرو خمیده. نفرین بر تو ای جنایتکاری که مهسای نازنین ما را کشتی، هر دو دست ات بریده باد. مهسای زیبا و از گل نازک تر ما چه کرده بود. که وی را ‌بی رحمانه کشتی!؟.. آخه ظالم بی رحم حرامزاده جنایتکار چرا!؟..چه بگویم که.... از ماتم آن مهسای سرو روان ،گویی که جانم می رود.اشک در چشم ترم می شکند.

۱۴۰۳ شهریور ۲۵, یکشنبه

 یادداشت واصله از یک ذهن زیبا و مبارز نسل زد:

در بودجه سال جاری مبلغ 250 میلیارد دلار، به نهادهای مفت خوری،آب در هاون کوبیدن مجموعه ملاهای بیکار و مزدوران شرور و تروریست آنان در گوشه کنار دنیا ،اختصاص یافته است :
- بودجه 28 گروه تروریستی شامل حزب الله ،حماس،حوثی ها،حشد الشعبی و...به میزان 67000 میلیارد تومان
-بودجه دکان ،دستک بیکار و نهادهای مفت خور مذهبی ملاها ،به مبلغ 45000 میلیارد تومان
-بودجه ای که صرف راهپیمائی هیچ و پوچ و بی فایده مفت خوران بیکار اربعین، به میزان 12000 میلیارد تومان شد.
-اگر این سه رقم را جمع و به 60000 هزار یعنی نرخ روز دلار در ایران،تقسیم کنیم.به رقم 250 میلیارد دلار می رسیم.
با این پول می توان تمام ناوگان حمل و نقل کشوری شامل همه جاده ها و پل ها و کلیه خطوط راه آهن را نوسازی نمود.دریاچه های خشک شده ارومیه و.. رودخانه زاینده رود و..را احیاء نمود.باضافه احداث و بازسازی مدارس کشور با تحصیل رایگان از ابتدا تا خاتمه دانشگاه و احیای شبکه های باغبانی و آبیاری زمین های مزروعی کشاورزان در سراسر کشور.به اضافه احداث کارخانجات تولیدی، کارگران کشور را صاحب خانه و مرفه وبرای آنان یک زندگی شاد و آرام بی نیاز و بی تنش فراهم ساخت.حقوق کارکنان دولت اعم از شاغل ،باز نشسته را با توجه به تورم موجود در کشور و یک زندگی شرافتمندانه و بی نیاز،افزایش داد. کل جمعیت ایران را بیمه بهداشت و دارو و درمان نمود. برای همه جوانان بیکار کشور ،کار شرافتمندانه و تولیدی ایجاد نمود و ده ها اقدام مفید و کار ساز دیگر ..حرف حق یعنی این : گویند مرد آخوندی سر زد از قبرش گلی، گر بمیرند جملکی ایران گلستان می شود.

۱۴۰۳ شهریور ۲۰, سه‌شنبه

 غیر قانونی بودن پروژه استعماری گذرگاه زنگزور، از نظر قوانین داخلی و بین المللی

منطقه ارمنی نشین زنگزور جمهوری ارمنستان، تنها مرز مشترک ایران و ارمنستان است.که ارمنستان را ،از طریق ایران ،به خلیج فارس و کشور ما را، به گرجستان،روسیه و اروپا وصل می کند.بستن آن، یعنی بستن این دو ارتباط و این در حالی است. که رئیس جمهور روسیه خواهان کنترل گذرگاه زنگزور و قطع ارتباط ایران، با ارمنستان و در نتیجه عدم استفاده از تسهیلات جاده ای در خاک ایران به عنوان نقطه وصل جمهوری آذربایجان ،به جمهوری خودمختار نخجوان، از طریق ایران می باشد.
سنگ بنای این تغییر بزرگ، بنا به اراده پوتین،در سفر اخیرش به باکو و مطرح کردن اداره گذرگاه ارتباطی زنگزور، توسط نیروهای روسیه گذاشته شد.وزیر خارجه روسیه نیز بدون توجه به قانون اساسی ارمنستان،این کشور را متهم نموده، که در حال خرابکاری علیه تردد از گذرگاه زنگزور و بالعکس کماکان خواهان استفاده از جاده های ایران می باشد و این در حالی است. که در بیانیه ماه نوامبر 2020 روسای جمهور روسیه و آذربایجان و نخست وزیر ارمنستان،اسمی از این گذرگاه برده نشده است.تاکید اخیر برای استفاده ازین گذرگاه نیز ،نوعی دور زدن مرز مشترک ایران و ارمنستان و تحت نظارت دائمی قرار گرفتن مرز فیمابین ایران و ارمنستان، توسط نیروهای نظامی روسی مستقر درین گذرگاه می باشد.
علت مخالفت ارمنستان از باز شدن این گذرگاه،در انزوا و در عین حال در محاصره تمام عیار قرار گرفتن این کشور توسط روسیه می باشد.پوتین با این اقدام ،اصل مهمی را در حقوق بین الملل نقض نموده و آن اصل وفای به عهد است ( به لاتین : pacta sunt servanda ) که به معنی لازم الاجرا بودن قراردادها، از سوی کشورهای منعقد کننده قرارداد است. وزیر خارجه روسیه در توجیه این اقدام پوتین،به اصل تغییر اوضاع و احوال (به لاتین : Rebus sic stantibus ) اشاره نموده است. این اصل می گوید : اگر شرایطی که در زمان امضای قرارداد وجود داشت. تغییر اساسی یابد.دولت امضا کننده ،از تعهدات آن قرارداد، آزاد می شود.
اصل وفای به عهد به این معناست.که در نبود یک نهاد اجرائی بین المللی، هر عضو جامعه جهانی، وظیفه ونیز در عین حال مسئولیت دارد.که قراردادهای خود را، محترم شمرده و به تمام و کمال اجرا نماید.اگر این اصل رد شود.موجودیت خود حقوق بین الملل، در جامعه دولتهای دارای حق حاکمیت، زیر سئوال می رود.یعنی وقتی یک قرارداد نقض می شود و دولت ناقض قرارداد ،سعی می کند .عملش را نه بر اساس بی توجهی باین اصل ،بلکه بر اساس اصل تغییر اوضاع و احوال، توجیه نموده و ادعا کند. که تغییر شرایط، او را از عمل به اصل وفای به عهد و در نتیجه ،اجرای قرارداد بازداشته است. در واقع چنین اقدامی برای توجیه عمل خود،پذیرش غیر مستقیم وجود و اعتبار اصل وفای به عهد، به عنوان یک قاعده عمومی در حقوق بین الملل است.
بعد از اظهارات پوتین و وزیر خارجه اش سرانجام سخنگوی وزارت خارجه روسیه، نیت واقعی و نهائی رئیس جمهور روسیه را، برملا نموده و اعلام نمود.جمهوری اسلامی باید گشایش کریدور زنگزور و مسدود شدن مرزهایش ( با ارمنستان ) را به پذیرد و این در حالی است.که مدیریت مرز فیمابین ارمنستان و ایران، فقط به این دو کشور مربوط است و این که پوتین نظرات خود را، به ارمنستان تحمیل و رژیم ملاها را ،همچون حاتم بخشی شان، در حقوق پنجاه درصدی ایران در دریای کاسپین به روسیه ، وادار به پذیرش نماید .بر خلاف قوانین بین المللی است.هرگونه تغییر در مرزهای فیمابین ایران و ارمنستان درین مورد، با اعتراض ملت ایران مواجه وامتیازاتی که رژیم ملاها، برای بقای خود ،به ارباب روسی شان بدهند.از نظر ملت ایران مطلقا ،هم از نظر داخلی و هم حقوق بین الملل ،غیر قانونی و استعماری اعلام و علیه آن اقدام خواهد نمود .
به موجب اصلاحیه قانون اساسی 1789 ارمنستان در همه پرسی عمومی جولای 1995 هر گونه تغییر در مرزهای ارمنستان، باید در یک همه پرسی عمومی ،به تصویب اکثریت ملت برسد.که این اقدام صورت نپذیرفته و از محالات است. که مردم ارمنستان ،چنین سازش حقیرانه و خیانتی را بپذیرند.همچنین به موجب اصل 78 قانون اساسی جمهوری اسلامی،هرگونه تغییر خطوط مرزی ممنوع و مخالف تمامیت ارضی کشور بوده و تنها برخی اصطلاحات مرزی ،باید بسیار جزئی و در راستای منافع ملی بوده ،به استقلال و تمامیت ارضی ،لطمه نزده و همین تغییر جزئی، بخاطر مصالح عالی کشور هم که صورت میگیرد باید به تصویب چهار پنجم مجموع نمایندگان مجلس شورا ( 232 رای از 290 مجموع آراء ) برسد.که خوشبختانه این اقدام خیانتکارانه نیز رخ نداده و در صورت ارتکاب چنین خیانتی ملت ایران، یک بار و برای همیشه، تکلیف خود را ،با این بساط ضد ایران و ایرانی، روشن می کند.