۱۳۹۵ فروردین ۳۰, دوشنبه


این پاسخ را به عزیز مبارزی که اوضاع فعلی را بررسی و مخالفین رژیم را مورد خطاب انتقادی از روی دردمندی مشترک قرار داده،مخرج مشترک فرصت سوزی های فعلی را بر نتافته بود.نوشتم.اما پاسخی باین نوشته،ندیدم.در نتیجه آنرا در معرض افکار عمومی دوستان فیس بوکی ام که خانواده انتخابی من هستند.می گذارم.بطور جد در خواست تجزیه تحلیل این پاسخ و اظهار نظر در مورد آنرا دارم:(بحث و سئوال جالبی است که باید بدان پاسخ داد.نظر خود شما برای حصول به مقصود چیست.مرقوم بفرمایید تا مابقی دوستان نیز نظرشان را اعلام نموده سرانجام به نقطه مشترکی برسیم.برای رسیدن به اتحاد در عمل و مبارزه واحد و مشترک و موثرو رهایی ازین وضع چه باید کرد؟ تاکنون این نکات بررسی شده: چون ذاتا در جامعه پدر سالار بزرگ شده ایم.دیکتاتوری و خود محوری در ژن ماست.نمی توانیم من ها و تو ها را به ما تبدیل کنیم.هر کدام از ما ،من هستیم.نیم من ،نمی توانیم بشویم.من چند سال پیش باتفاق همکارانم در کمپین سفارت سبز ،در کمیته هماهنگی برای فراخوان اتحاد ملی یک سال وقتم را گذاشتیم با اغلب رهبران اپوزیسیون جهت گرد آوری آنان زیر یک بیرق مشترک تماس گرفتیم.نشد.-بعد قضیه شورای ملی پیش آمد.ابتدایش عده قابل قبولی پذیرفتند اما نق زدن ها و خرجهای میلیاردی رژیم برای نفاق ،مانع پیشرفت آن شد.اکنون جسته گریخته بحث شورای رهبری اپوزیسیون مطرح است.تا هر یک ازین احزاب و گروهها و شخصیت ها که در جزیره های جدا و دور از هم جداگانه با دکترین مخصوص و آرمانهای خویش مبارزه می کنند.یک رهبری در درون خود را انتخاب و آنرا به شورای رهبری احزاب و گروهها و شخصیت های ایرانی اپوزیسیون معرفی کنند.سرانجام در یک نشست مشترک این شورای رهبری یک رهبر مشترک را به دنیا معرفی کند.یا یک سخنگوی شورای مشترک را بعد از انتخاب به جامعه جهانی معرفی نموده خود شورای رهبری نقش مجمع عمومی(چیزی شبیه پارلمان با حذف شبهه پارلمان در تبعید که با انتقاداتی مواجه است) شورای مخالفین را عهده دار گردیده خطوط مبارزه،تاکتیک و استراتژی آنرا در نشست های هفتگی،ماهیانه و سه ماهه بررسی نماید و بستگی به زمان و شرایط و اوضاع داخل و جامعه جهانی و نوع پیشرفت امر مبارزه، پیشنهادات و دستور العمل هایی را بدهد.یا اگر فرصتی نیست .شایسته است حول محور شاهزاده رضا پهلوی بعلت داشتن شخصیت تاریخی که پتانسیل اتحاد نحله های مختلف فکری قومی و.. ایرانی و رنگین کمان ملت ایران را دارد، جمع شده،شورای ملی حاضر در صحنه به سخنگویی ایشان را فراگیر نموده،این شورا برهبری ایشان حرف اول و آخر را در محافل رسمی مدنی و مبارزاتی علیه رژیم بزند،که با اقبال جامعه بین المللی مواجه و به همان نسبت به عنوان آلترنااتیو رژیم شناسائی و در نتیجه پشتیبانی گردد.البته برخی هم عقیده دارند باید منتظر فرصت بود و لحظه ها را همچون کودتای خامنه ای در خرداد 88 شکار نمود که اتحاد اپوزیسیون در داخل و اتحاد در اپوزیسیون خارج از کشور و پیوستن این دو به هم را حد اقل تا یکسال فراهم نمود.اما چون جامعه جهانی از جمله اوباما رئیس جمهور آمریکا با آنها بود با ما ملت ایران همکاری نکرد.اما اکنون شرایط بین المللی جهت حمایت از چنین حرکتی فراهم هست.پیچ تاریخی بزرگی هم پیش روی ماست.چکار باید کرد؟؟)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر