۱۴۰۴ فروردین ۱۵, جمعه

 وحشت سرتاپای رژیم را فرا گرفته ،‌اول نوروز و سیزده به در و بزرگداشتی که از سوی مردم در سراسر میهن شد. در واقع یک رفراندم علیه این بساط عصر حجری بود.همه رژیم های دیکتاتوری که از قرن گذشته تاکنون سرنگون شدند ‌در چنین شرایطی بود. آن نه بزرگی که ملت طی این دو روز ملی میهنی به رژیم حواله نمود. تمام اعضای ماشین سرکوب رژيم از ستاد تا صف را نگران ساخته اکنون با خود در گریبانند ‌که این لرزش پایه های حکومت تا کی می تواند دوام آورد. همین شک و تردید بود .که باعث ریزش نیروهای سرکوب چائوشسکو ديکتاتور رومانی و موجب سرنگونی وی و اعدام خود و زنش توسط همین نیروها شد. این سابقه تاریخی ،در حال تکرار شدن در ایران است ‌. مطمئنا و بزودی...در همین سال جاری. ..همسرم دو روز است ‌که می‌خواهد با مادر و خواهرش تماس بگیرد. ‌‌اپراتور تلفن برای اولین بار خواهان نام و نشانی و هویت همسرم و طرفین گفتگو است ‌.معنی این کار یعنی ترس و وحشت و پناه بردن به پادگان نظامی و حصار کشیدن دور خود برای ادامه چند روز زندگی ...بعدش هم شاید فرجی حاصل و معجزه ای بشود و ملت دست از دشمنی بردارد. این خوش خیالی غیر ممکن است . قافیه را بد جوری باخته اند‌‌.به هزار و یک دلیل کارشان تمام است‌. THE END

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر