۱۳۹۵ دی ۲۶, یکشنبه

این واقعیت که جناح میانه حُکومت و زایده های "اصلاح طلب" آن روی دیگر سکه ستایش و چرب زبانی باند "رهبر" را نمی بینند یا مایل نیستند ببیند، مایه شگفتی زیادی نیست. آنها اُمیدوارند که باند رقیب خواب نما شده باشد یا به "آقا" بر اثر روبرو شدن با این "مُصیبت" و "تشییع باشکوه"، دگرگونی روحی دست داده باشد.
پناه بردن اینان به "وفاق"، "همه باهم"، "وحدت همه جناحها" و در انتها روانشناسی را می توان نوعی مکانیزم بقای غریزی نامید که چنگ انداختن به هر تخته پاره ای را برای ماندن روی سطح آب توجیه می کند. همزمان این رویکرد ژرفای بی ریشه گی و بی بُنیادی این جریان و وابسته بودن مرگ و زندگی آن به قُدرت رسمی را اندازه گرفته است.

فُکاهه ای که آقای رفسنجانی در مرکز آن قرار دارد، یک پیش پرده با دوره اجرای محدود است. نمایش جدی در راه است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر