۱۳۹۸ فروردین ۶, سه‌شنبه


آنچه که هم اکنون در داخل و خارج از کشور، می گذرد و چه باید کرد؟
-داخل کشور:سیل بنیان کنی که تقریبا سرتاسر، به جز مناطقی از شرق کشور،را فراگرقته ،یک بلای طبیعی که رژیم مرتب از آن دم میزند نبوده،به غیر از بی لیاقتی،بیسوادی،بیرحمی،فساد و زیادیخواهی نهادینه شده در بساط حاکم بعنوان زمینه سازی این سیل،یک بلای عمدی است.که جرثومه ملا-سپاهی آن را،بر سر مردم آورده است.چرا سد های فکسنی مشرف به مناطق سیل زده،را به بهانه شکستن سدها، یا سرریز شدن آب و آسیب رساندن به مزارع وابسته به بساط ملا-سپاهی را،باز کرده و اینهمه آب مضاعف ذخبره شده به بزرگی یک دریاچه را،یکجا به باران و سیل جاری افزودند.(برابر اطلاعات واصله، هیچ ایرانی آزاده،به جز انیرانی ملا-سپاهی حق نزدیک شدن و عکس برداری،ازین سدها و محوطه اطراف ،را ندارد).چون ملا-سپاه فقط ،به فکر جیب و منافع مادی خویش و مصلحت نظام اهریمنی اش هست به اضافه، توسل به هر حرکت و اقدام ضد بشری، بمنظور جلوگیری ازقیام مردم علیه این بساط اهریمنی اش.چون پشت درهای بسته به این تحلیل رسیده ، همانطور که از نظر خمینی جنگ نعمتی برای حفظ و تحکیم این رژیم بود، سیل هم درین مقطع فروپاشی ، یک نعمت دیگر برای بقای رژیم است، و اینکه، مردم هر چقدر گرفتارتر،بهتر،چون به فکر مبارزه و تغییراین بساط نمی افتند.اما نمیدانند و نمی فهمند و تاریخ را نخوانده اند.که بدانند. از بطن جامعه و نفرت مضاعفی که با همین سیلاب بر روح و روان شان تعمیق میگردد.سرانجام نتیجه این بلاهت ملا- سپاهی ،مردم را به آنچنان انفجاری از خشم و نفرت ملی میرساند.که قیمت سوراخ موش در ایران جهت خزیدن این مارها و عقرب ها در آن وفراریان این قلعه و بساط شیطانی ،سر به فلک میزند.در نتیجه چاره ای جز تسلیم داوطلبانه و تن دادن به محاکمه در دادگاههای ملی-میهنی مردم ایران، نخواهند داشت.
خارج از کشور: پرزیدنت ترامپ با انجام دو وعده از از سه وعده اش در مورد اسرائیل(شناسائی اورشلیم به عنوان پایتخت این کشور و نیز شناسائی رسمی الحاق جولان به اسرائیل)اکنون تمام همت خود را در سال چهارم ریاست جمهوری اش،روی وعده سوم یعنی خاتمه دادن به تهدید های رژیم ج.ا علیه نابودی اسرائیل میگذارد که اجرای بی کم و کاست این وعده ، توام با وعده به ملت ایران ،جهت جمع کردن این بساط اهریمنی در ایرانريال در راستای ورود ایران، به عنوان یک عضو نرمال و طبیعی به خانواده بین المللی میباشد.
نتیجه گیری: بلاتکلیفی و آنارشی و احساس مرگی که سر تا پای وجود راس هرم قدرت را فرا گرفته،در وقایع اخیر سیل و فجایع ملی-میهنی تحمیل شده از سوی رژیم به مردم،کاملا هویدا شد(مردم بفکر جان و زندگی خویش اند.رژیم به فکر بهره گیری از این فلاکت به نفع خود و اینکه مانع کمک و همیاری مردم به همدیگر گردد.هر نوع کمک مردمی ،اعم از حضور در محل برای کمک به سیل زدگان هموطن خویش،یا کمک های دیگر را ،موکول به انواع و اقسام وعده های سرخرمن بساط خود می کند.چون از همبستگی و اتحاد مردم و یکی شدن مردم در حل معضلاتشان وحشت دارد و میترسد ازین که، این اتحاد و همبستگی ،روزی علیه رژیم بکار گرفته شود.) با توجه باینکه آن لحظه موعود برای پاکسازی این بساط غیر انسانی، از ایران،سرانجام فرا میرسد.در نتیجه بعنوان یک درس بزرگ ازین وقایع، باید از هم اکنون ،ستادهای همیاری مردمی (ستاد های امداد رسانی مردم به همدیگر در لحظه موعود)از سوی مردم ، پیش بینی شده و در گوشه کنارشهرهای سراسر کشور تشکیل و زمینه را برای عبور کم هزینه تر ازین رژیم،در نظر بگیرد.بطور حتم ،امسال سال پایان رژیم است و باید برای انجام اقدامات این چنینی از هم اکنون دست به کار شد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر