۱۴۰۳ خرداد ۴, جمعه

آخرین وضعیت و تحلیل ها،در مورد چگونگی مبارزه با رژیم، بعد از مرگ رئیسی:
بنا به تجربه ،رژیم نکبت جمهوری اسلامی ،در چنین روزهایی ،حکومت نظامی پنهان و غیر اعلام شده، برقرار نموده و کوچکترین تحرکی را ،تحت نظر دارد .تنها چیزی که تغییر کرده ،کاهش فشار به بانوان بی حجاب، یا کم حجاب میباشد. که تصور می رود ، بخاطر انتخابات پیش روی ریاست جمهوری باشد. اصولا ملاها، در آستانه انتخابات ،بعلت نیازی که، به آرای ملت دارند .فشار به مردم را ،کم و متقابلا نوعی دلجوئی مقطعی بعمل می آورند، بلکه عده ای تشویق شده، در انتخابات شرکت نمایند ‌. رونق داشتن صفوف انتخابات، نوعی کسب مشروعیت برای حاکمیت است .که عمدتا، سفارتخانه های مقیم تهران ،نظارت و گزارش آن را ،به مقامات دولت متبوع خویش،بر عهده دارند .
در حال حاضر ، بحث غالب در بین مخالفین ،بر سر این است.که باید رژیم را غافلگیر نمود ‌ . اینک ،هم رژیم و هم اپوزيسيون مقیم خارج، انتظار دارند .که مردم داخل کشور ،با اغتنام از فرصت ،قیام کنند .اما تفکر غالب بر این است .که شایسته است، از برنامه غافلگیری سود جسته و بیگدار به آب نزنیم.بنا به تجربه مردم میدانند. که اکنون نظام آماده است .هر اندازه لازم است.اقتدار خود را به رخ مردم بکشد. در نتیجه ،علیرغم اینکه همه چیز، برای یک خیزش عمومی آماده است .‌اما باید یک پیچ تاریخی ،فرصت طلائی و لحظه موعودی پیش بیاید. که به بهانه ای، برای یک قیام عمومی و سرتاسری تبدیل شود.
با توجه به پیشینه مبارزات چهار دهه گذشته ، تاکیدات عمدتا ،بر این حقیقت است. که از خیزش دانشجویی در خرداد و تیرماه دهه اول ،تا جنبش سبز و قیام در پاسارگاد و خیزش های آبان و دی‌ماه ،از سال نود و هشت، تا خیزش کشاورزان در زاینده رود خشک شده و جنبش مهسا زن زندگی آزادی، بیش از ده خیزش مقطعی، تا عمومی ، رخ داده است.طی این مدت ، ‌تاکنون دهها هزار نفر کشته و صدها هزار نفر دستگیر ،زندانی و شکنجه و یا به خارج از کشور پناهنده شده اند. در کجای دنیا ،چنین خیزش هایی، با فاصله چند سال از همدیگر، رخ داده و نظام حاکم، سرنگون نشده است!؟، این فقط در ايران ماست .که علیرغم اینهمه خیزش ،قیام و تظاهرات سرتاسری ،رژیم حاکم هنوز پا بر جاست .چون دول خارجی، در هیچ یک از این خیزش های ملی، از قیام ملت ایران، بطور کامل و همه جانبه، پشتیبانی نه نموده اند.در حال حاضر هم ،مسابقه گذاشته اند. که مرگ رئیسی و همراهان را، تسلیت بگویند.
از طرفی، رژیم سوگوار است و نوعی اجماع و اتحاد در بین خودی های رژیم ایجاد شده،که کسی جرات نمی‌کند. اقدامی علیه حاکمیت انجام دهد‌.چون راس هرم قدرت ، خشمگین اند و منتظرند. یکی قد علم کند.تا انتقام مرگ رئیسی ،وهمراهان را از وی بگیرند.کارگزاری که برای تحکیم نظام مورد علاقه اش ،هزاران انسان بیگناه را ،کشته است. اما همه مبارزین و در واقع بخش عمده ای از ملت ،منتظر یک فرصت طلائی هستند .که به نظر می رسد‌.با توجه به تورم چند رقمی و در نتیجه ، تشدید فقر عمومی و عدم وجود یک چشم انداز مثبت برای آینده، این بار ،قشر محافظه کار خاکستری نیز ،برای اولین بار ،وارد میدان شوند.

۱۴۰۳ خرداد ۳, پنجشنبه

 دو پاسخ که به یک دوست، با یک ذهن زیبا دادم:

نوشته است: تظاهرات کارگران امریکایی در ۱۸۸۶ را کمونیستها به‌عنوان روز کارگر جشن می‌گیرند، و با زندگی در کشورهای سرمایه‌داری از "دست سرکوبگر سرمایه" شکایت می‌کنند! واقعا این چپها مجمع تناقص و التقاط و رذایل هستند. کامنتها رو هم بسته که کسی بهش تبریک نگه!
پاسخ من:بعد از فروپاشی شوروی،چپ ها ابتدا شوکه شدند. ولی خیلی زود ،تشکیلات زیر زمینی چپ، شبیه فراماسون سرمایه‌داری، بوجود آورده،بطور مخفیانه در احزاب سیاسی، محیط زیستی ،رسانه ها،دانشگاهها و...نفوذ کرده ،با ظاهری ذی‌صلاح، ابتدا بطور خزنده، دست به اقداماتی زده و منتظرند. در یک فرصت طلائی، که بشریت در گیر و گرفتار جنگ ،یا مشکلات محیط زیستی و غیره هستند. ‌بار دیگر رجعت نموده، صاحب قدرت گردند.
در پاسخ باین خبر: الهه محمدی جایزه آزادی مطبوعات خود را به روزنامه نگاران فلسطینی اهدا نمود،نوشتم:
مشکل کشور ما این مغز فندقی ها هستند. که در قشر خاکستری جا کرده‌اند. خنثی بودن این قشر در خیزش های سراسری ،از آنها طبقه ای،فرصت طلب ،بی خیال ،بی غیرت ،بی رگ ، زالو صفت و طفیلی ساخته ،که چون آمیب ها منتظرند. به بینند ،کدام طرف پیروز میدان مبارزه است‌. که به آن پیوسته و آویزان سودهای بدست آمده گردند.

۱۴۰۳ اردیبهشت ۳۰, یکشنبه

 ای کشته ،که را کشتی، تا کشته شدی زار

سرانجام رئیسی عضو هیات مرگ اعدام های جمعی زندانیان در تابستان شصت و هفت، مرد.همین اخیرا سازمان حقوق بشر ایران اعلام نمود .که رژیم فساد و نکبت اسلامی، طی چهارده روز، هر پنج ساعت، یک نفر را ،اعدام نموده است.که در یک مورد ،یازده نفر ، در یک روز اعدام شدند. رئیسی، چه زمانی که معاون دادستان کل کشور و قاضی مرگ هزاران زندانی بیگناه بود و چه در دوران ریاست جمهوری، آن چنان به قتل و اعدام بیگناهان علاقه داشت .که سال گذشته ،از نظر تعداد اعدام ها ،رژیم را در صدر کشورهای دنیا قرار داد.وی عاشق دو چیز بود: اعدام ایرانیان و چاپ پول بی پشتوانه ،که باعث تورم وحشتناک در کشور شده و دهها میلیون نفر را، به فقر و فاقه گرفتار نمود.امروز خود طبیعت و جهان هستی ،وی را به دار مکافات آویخت.

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۸, جمعه

 از بابت نشر کتاب هم، همچون همه شاخص های توسعه، پیشرفت و تمدن بشری،به علت دشمنی جمهوری فساد و نکبت اسلامی و بیسوادی رهبر جنایتکار زن ستیر کودک کش و گاف بزرگ اش، در نمایشگاه کتاب، در مورد رمان معروف نان و شراب ( علیه خرافات دین مداران و فاشیسم) از آخر اول شدیم .تفو بر تو ای چراخ گردون تفو:

خبر-موقعیت ایران در جریان‌های جهانی نشر(کتاب و ..) :صنعت نشر با گردش مالی قریب به دویست میلیارد دلار ،در جامعه بین المللی ،که هنوز بزرگترین صنعت فراهم آورنده محتوا در صنعت رسانه‌ای جهان و بزرگتر از صنایعی مانند فیلم، سرگرمی، مجلات، بازی‌های رایانه‌ای و موسیقی است.که ازین رقم، گردش نشر ایران رقمی در حدود 5/6 دهم درصد بازار نشر جهان بوده و در ردیف عقب مانده ترین کشورهای دنیا ،همچون کره شمالی،بورکینافاسو،سودان و.. قرار دارد.
نظریه:علت اینهمه عقب ماندگی بخاطر ترس دیکتاتوری حاکم بر ایران است. که از هر اندیشه بر تر انسانی وپیشرفت بشری و رفاه و آبادانی و توسعه انسانی وحشت دارد.در ایران حرف اول و آخر را ،رای ،اراده و حق وتوی یک فرد بنام ولی فقیه، با اتکا به کتابی که چهارده قرن پیش نوشته شده،رقم میزند. وی همچون همه ی بیسوادان و سیه فکران تاریخ ،از فکر و اندیشه نو و پیشرفت بشری، وحشت دارد.باید مردم ایران در خواب ، جمود فکری،دعا،جادو، وهم و خیال غوطه ور باشند. تا وی بتواند، ماشین ترس و ترور و وحشت،فساد اداری و مالی ،دزدی غارت و چپاول و و یرانی را ،بر آنها تحمیل نماید.کتاب و آگاهی توده ها ،بزرگترین دشمن همه دیکتاتور های حقیر در طول تاریخ بوده است.اما همانطور که هیچ ابری نمیتواند مانع طلوع خورشید گردد. هیچکدام ازین دیکتاتور های ریز و درشت تاریخ ،رژیم شان به جز چند صباحی دوام نیآورده و سرانجام نور علم دانش عقل خرد جمعی برین مغز های پوسیده نخودی ،فاسد ، بیسواد و سیاه دیکتاتورهای ریز و درشت ،غالب شده است.در ایران ما نیز چنین خواهد شد.امروز و فردا دارد.اما سوخت و سوز ندارد.مرگ این بساط عصر حجری ، به هزار و یک دلیل ،حتمی است.

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۴, دوشنبه

 گزارش مبارزین داخل کشور در مورد آنچه که در صحنه داخلی و خارج از کشور می گذرد.

برابر اطلاعات موثق، اخیرا تعداد اعضای کسانی که در حلقه یاران نزدیک خامنه ای ذوب شده و باقی مانده اند. ‌به حداقل رسیده و دادن بیش از حد قدرت و امکانات به نیروهای سرکوب و سپاه، از یک طرف و دست رئیسی بی سواد را باز گذاشتن برای هر غلطی که دلش خواست در امور کلان اقتصادی و مالی و اداری کشور و خلاصه شدن حل این مشکلات به چاپ پول کاغذی توسط وی ، آنهم درست در حالیکه تولید ملی به حداقل رسیده،زمینه را برای رنجش خاطر نزدیکان سابق خامنه ای و احساس خطر برای فروپاشی امور و هرج و مرج که باصطلاح کار بجایی برسد .که سگ صاحب خویش را نشناسد و در نتیجه ترورهای شخصیت های سابق رژیم که روی به مخالفت با خامنه ای گذاشته اند ،به غلتک بیافتد و نیز ترس از کودتای سپاه یا حمله خارجی و یا وحشت از تجزیه کشور و کشتاری که اجبارا از صاحب منصبان سابق اعم از اصولگرا و اصلاح طلب رخ می‌دهد، فراهم ساخته است. انتخابات اخیر دوره دوم رژیم قهر و خشم ملی نود و سه درصدی جمعیت کشور را بر ملا نمود ‌.مجموعه ذوب شدگان در خامنه‌ای حداکثر به هفت در صد واجدین شرایط رسیده اند.خامنه‌ای با بی توجهی به شرایط حساس رو به فروپاشی این بساط، با تشدید تحقیر همه دست اندر کاران سابق و مغضوب شدگان فعلی ،زمینه را برای جستن راه نجات و در نتیجه رفتن این عده به سراغ یک رهبر کاریزماتیک بالقوه دیگر فراهم ساخته است .نوعی اجماع سرّی و پنهان در درون رژیم ،روی تمرکز بر رهبری‌ احتمالی شاهزاده برای رهایی از این وضع در راستای جلوگیری از قتل عام یاران سابق نظام و مخالفان فعلی و تحقیر شدگان ( با کودتای سپاه از یک طرف و یا انفجار آتشفشانی هزار ریشتری خشم ملی ) فراهم ساخته است .شرایط بسیار حساس و شبیه قبل از فروپاشی صفویه و روی کار آمدن نادر شاه و نیز روی کار آمدن رضا شاه کبیر در آستانه فروپاشی قاجاریه ،شده است. در طول تاریخ ملت ایران در اثنای گیر افتادن در چنین شرایطی همواره بطور معجزه آسا با اتحاد و اجماع سران قوم روی رهبری واحد ،ققنوس وار ،بار دیگر از خاکستر خویش بلند شده است‌ .‌این بار نیز چنین خواهد شد.دو اتفاق مهم دیگر مکمل این پروسه است، ارزیابی توانایی شاهزاده در مهار انفجار کور اجتماعی در ایران توسط نیروهای تبهکار وابسته به بیت رهبری ، با انتقال مسالمت‌آمیز قدرت،با توجه به مصاحبه ها و گفتگوهای رادیو تلویزیونی با رسانه های مهم و شخصیت های رسانه ای کشورهای مهم و ارزیابی های مربوطه در وفاداری شاهزاده و تیم همراه به وضع موجود در جامعه جهانی در راستای اصلاح آن از یک طرف و پذیرش رهبری این پروسه مبارزاتی - انتقالی از طرف دیگر، تفکر غالب را در جامعه بین المللی تشکیل میدهد.که بنظر می‌رسد نوعی اجماع داخلی نود و چند در صدی متشکل از اغلب گروهای مطرح در جامعه ایران در مقابله با نیروهایی که خواهان جنگ و تجزیه و فدرالیسم و غیره هستند،شکل گرفته و در حال انجام وظایف محوله در راستای منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور هستند.که این مصاحبه ها و گفتگو های رسانه های مهم و مطرح جامعه بین المللی با شاهزاده نیز،تکمیل کننده اتحاد حول محور رهبری مبارزاتی و حاکی از نوعی اجماع جامعه جهانی به رهبری ایشان بشمار می رود.

۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۹, چهارشنبه

 


عالیجناب شی جین پینگ  رئیس جمهور جمهوری خلق چین
احتراما به استحضار می رساند:
بنا به گزارشات  و اطلاعات واصله از مخالفین جمهوری اسلامی در داخل کشور،مبتنی بر دلایل ،شواهد و اسناد مربوطه،دولت چین،در نظارت رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران،بر فضای مجازی ، سانسور و کنترل ملت ایران،با استقرار مکانیسم های آشکار و مخفی در مجامع عمومی و نصب ابزارهایی در تلفن های همراه و سیستم پراکسی  ( کنترل کاربران و سانسور اینترنت ) و جایگزینی ربات به جای کاربر واقعی و همچنین نصب دوربین های دیجیتالی با فنآوری تشخیص چهره از طریق هوش مصنوعی و سرانجام دسترسی به حریم خصوصی و اطلاعات شخصی کاربران با کشف رمز و شناسائی هویت آنان،منجر به دستگیری ،شکنجه،زندان و اعدام مخالفین،مستقیم یا غیر مستقیم دست داشته است.
یکی از اهداف عمده جمهوری اسلامی از خرید و واردات اینگونه فن آوری های دیجیتالی از چین،نظارت بر رعایت حجاب اجباری زنان و شناسائی معترضان و کنترل کامل شهروندان بوده است.از جمله این ابزار ، وب سایت چینی شرکت تیاندی است.که نرم افزارها و دوربین های مجهز به تشخیص چهره را،نصب مجامع عمومی در اغلب شهرهای ایران نموده است.رژیم اسلامی طی ماههای گذشته،جهت کنترل زنان ایران به عنوان پنجاه در صد جمعیت کشور و به تبع از آنان سرکوب عموم ملت ایران و ایجاد خفقان ،ترس،ترور و وحشت،با اتکاء به این فناوری های وارده  از چین و تصویب قوانین ضد بشری و به اجرا گذاشتن آن، دستورالعمل های ضد بشری خشونت  را نهادینه و در نتیجه این نوع توحشات قرون وسطائی را علیه زنان، به مراتب تشدید نموده است.بطوری که ارائه هرگونه خدمات و فروش مایحتاج زندگی و نیز خرید دارو و خدمات درمانی،از سوی زنان جامعه ایران را، منوط به رعایت حجاب اجباری نموده است.
متاسفانه دوربین های نصب شده درین مراکزاز چین خریداری شده و عدم رعایت حجاب اجباری منجر به  بسته شدن مراکز خرید و فروش و بخصوص داروخانه،از سوی حاکمیت گردیده است.این امر به نوعی عدم شناسائی زنان به عنوان شهروندان جامعه ایران بشمار می رود. زنان ایران بعد از تشخیص هویت شان توسط دوربین های چینی،به مجازات هائی چون جزای نقدی و بستن حساب بانکی و سرانجام زندان و شکنجه،محکوم شده اند.این دوربین ها باعث بی احترامی به حریم خصوصی زنان ایران از سوی جمهوری اسلامی و مغایر با اصول حقوق بشر و استانداردهای جامعه جهانی می باشد.
برخی گزارشات واصله از اعضای کمپین سفارت سبز که جمعی مخفی و مخالف رژیم دیکتاتوری اسلامی ، شامل دیپلماتها و کارکنان شاغل در وزارت خارجه  و نیز مامورین خارج از کشور می باشند.حاکی است.که اعضای نمایندگی های سیاسی ،کنسولی و اقتصادی تجاری رژیم  در چین،مسئولین این نمایندگی ها به محض مشاهده آگهی های مربوط به تخفیف قیمت کالاهایی چون روغن نباتی مایع،مواد خوراکی تا دارو و غیره ،تولیدی کشور چین،که تاریخ مصرف شان در محدوده ششماه آخریا نزدیک به اتمام بوده،بلافاصله از سوی رژیم تهران در حجم وسیعی ابتیاع و وارد ایران جهت خرید مردم توزیع گردیده ،که برخی گزارشات حاکی از کار افتادن کلیه ها و کبد و یا ابتلا به سرطان و بیماری های دیگر مصرف کنندگان این کالاها گردیده است.همچنین واردات آرد و برنج و به خصوص سبوس برنج از چین ،توام با سپری شدن  تاریخ مصرف و در نتیجه فاسد شدن این کالاهاست.که کماکان در سطح جامعه توزیع و منجر به بیماری و مسمومیت مردم عادی گردیده است. از طرفی رژیم استبداد مذهبی در ایران،منابع ملی متعلق به ملت ایران و نسل های آینده را برای تامین تسلیحات نیروهای مسلح  نیابتی در جنگ با کشورهای منطقه از حماس گرفته تا حزب الله لبنان،با قیمت های پایین و ارزان به حراج گذاشته شده و دولت چین با دور زدن تحریم های بین المللی علیه رژیم،در صدر خریداران این ثروت های ملی متعلق به مردم ایران از جمله نفت به زیر قیمت واقعی قرار گرفته است.
جناب رئیس جمهور،با توجه به گزارشات نمایندگی های سیاسی و کنسولی چین در ایران حتما تاکنون مطلع شده اید .که جمهوری اسلامی ،بخاطر سرکوب مردم و زندان و شکنجه منجر به اعدام، در طی ده سال گذشته در ردیف دوم و طی سال جاری در ردیف اول از نظر تعداد اعدامی ها در  جامعه جهانی قرار گرفته است.
 لابد استحضار دارید که اعضای هرم قدرت در ایران ، شامل یک مجموعه حداقلی چند هزار نفره  از اقوام و  نزدیکان و خودی ها و افراد و شخصیت های کاملا وابسته به رهبری ، در ارگانها و دفاتر شخصی  رهبر جمهوری اسلامی آیت الله خامنه ای به عنوان ولی مطلقه فقیه محدود شده است. جناب رئیس جمهور،حتما به عنوان دبیر کل حزب کمونیست چین استحضار دارید که ولادیمیر لنین نخستین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ،عقده داشت.که انقلاب زاده خشونت ( خشونت قابله انقلاب )است. و بخاطر همین برای سرنگونی رژیم نیکلای دوم آخرین تزار روسیه،به کمک هواداران اش خشونت را در جامعه روسیه در سالهای قبل از انقلاب 1917 ترویج و تشویق می نموده است.
از طرفی بررسی تاریخ ایران از ابتدا تاکنون حاکی از این است.که مردم ایران سرانجام بر قدرت حاکم که خشونت را شیوه اداره کشور به کار برده،با ادامه مبارزات رهایی بخش، بار دیگر حاکم بر سرنوشت خویش گردیده است و مطمئنا  با توجه به نفرت مردم از رژیم ،همه بررسی های مربوطه حاکی است.که این بار نیز ملت ایران بر سرنوشت خویش حاکم خواهد  شد. در نتیجه خاطر نشان می گردد .که این گونه روابط چین با رژیم دیکتاتوری مذهبی و حذف اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران در دورنمای روابط فیمابین دو کشور،در حافظه تاریخی ملت ایران  ماندگار خواهد شد .در نتیجه توصیه می نماید.همه تخم مرغ ها را در سبد این رژیم رو به انقراض نگذارید.زیرا که ملت ایران حساب جدیدی را  در تنظیم روابط آینده با کشورهای دنیا از جمله چین باز خواهد نمود.
جناب رئیس جمهور ،بدینوسیله اعضای کمپین سفارت سبز با توجه به روابط دیرین و حسنه دو کشور تاریخی و باستانی ایران و چین،علاقمند است و توصیه می نماید.که روابط نظام جدید آینده ایران با کشور چین تحت تاثیر این کمک ها به رژیم ضد مردمی و دیکتاتوری مذهبی حاکم بر کشور ما قرار نگیرد.در نتیجه خواهشمند است .در ارزیابی مجدد روابط چین با جمهوری اسلامی،جایگاه واقعی ملت ایران و عزم و اراده راسخ این ملت در تغییر این بساط عصر حجری،در نظر گرفته شود.
کمپین سفارت سبز

۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۴, جمعه

 آیا سرانجام آغاز پایان بساط جمهوری اسلامی فرا رسیده است ؟

بنظر میرسد،آنچه در داخل کشور و نیز منطقه، به تدریج اما گام به گام و بشرح زیر در حال رخ دادن است.گویای این برنامه باشد. برخی فعل و انفعالات تعمدی در سیاست داخلی رژیم،حاکی است.که رهبر این بساط، تصور می کند. با تشدید تعمدی فقر و نا امیدی،مردم توان خیزش را از دست داده و درگیر روز مردگی ( بمراتب شدید تر از روز مرّگی ) از قساوت نان واقع گردند. اما رژیم غافل از این است.که اغلب انقلابات دنیا،از جمله انقلاب کبیر فرانسه،با خیزش تهیدستان علیه اشرافیت حاکم،به ثمر رسید.اصولا گرسنگی پدیده ای است. که در غایت امر،فرد را تبدیل به بمب آتشین یا مرگ یا زندگی می کند. تا فرد و در کلیت آن ،جامعه یکبار و برای همیشه،ازین روز مردگی تدریجی ،با یک خیزش عمومی علیه طبقه مرفه حاکم و یا با یک مرگ شرافتمندانه،خلاصی یابد. که حاصل آن یک خیزش عمومی و سرانجام انقلاب سرنوشت ساز خواهد بود.
از سوی دیگر ،انزوای رژیم در منطقه،با توافقات امنیتی- نظامی آمریکا و عربستان و تمایل سعودی ها ،برای عادی سازی روابط با اسرائیل،حملات هوائی آمریکا و بریتانیا، به پایگاههای حوثی ها، در یمن و نیز محکومیت حملات پهپادی یک گروه تروریستی بحرینی وابسته به رژیم تهران،به بندر ایلات اسرائیل،که حملات هوائی اسرائیل به حومه دمشق و مجروح یا کشته شدن عده ای نظامی را در پی داشت، حاکی از نوعی اجماع منطقه ای- بین المللی ، ابتدا علیه گروههای نیابتی رژیم و سپس علیه خود رژیم تهران باشد.لازم به یادآوری است.که آمریکا و اسرائیل،بریتانیا،فرانسه، از نظر تسلیحاتی، به اضافه اردن،عربستان و امارات از نظر اطلاعاتی،در برنامه مقاومت اسرائیلی ها، در مقابل حملات موشکی اخیر رژیم، به اسرائیل سهیم بودند و اکنون با توجه به موفقیت این سپر حفاظتی،هفده کشور منطقه ،در صدد خرید این چنین سامانه ای و حفاظت هوائی خود، در مقابل حملات احتمالی رژیم، به ارزش،سه هزار میلیارد دلار می باشند.
با توجه به این که،  در اثر صدور شرارت های رژیم به منطقه،از ابتدای امر تاکنون،هزاران میلیارد دلار،صرف خرید تسلیحات و مهمات نظامی از آمریکا،بریتانیا ... وتبدیل خاورمیانه به بزرگترین انبار تسلیحات دنیا گردیده ،بنظر می رسد. با خرید سامانه گنبد آهنین از سوی کشورهای منطقه،ظرفیت انباری تسلیحات پدافند زمینی-هوائی و دریائی منطقه را،اشباع نموده و بیش ازین ، ظرفیت خرید و انبار این تسایحات را، درین منطقه  ندارد.به این ترتیب ،می توان نتیجه گرفت.که ماموریت رژیم سرانجام و بالاجبار،به پایان خود نزدیک شده است.اکنون توپ در زمین ملت ایران قرار دارد.که با برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه و تدارک یک خیزش عمومی - سرتاسری،  در یک پیچ تاریخی مهم ،با یک انفجار خشم ملی هزار ریشتری ،سرنوشت نهائی خود را رقم بزند.