۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه


وقتی از آسیب‌های اجتماعی و میزان گسترش این آسیب‌ها در جامعه صحبت می کنیم باید بدانیم که به عنوان نمونه 11 میلیون حاشیه نشین و بیش از هفت میلیون ساکن مناطق بافت فرسوده در کشور داریم که جمعا 18 میلیون حاشیه نشین را تشکیل می‌دهد. این جمعیت خود به تنهایی تولیدکننده آسیب است.
مهاجرها به مناطق حاشیه‌نشین شهری مهاجرت می‌کنند در نتیجه مبداء به نقطه بحرانی تبدیل می‌شود.
حدود چهار میلیون معتاد داریم و این به معنای درگیری این تعداد خانواده با معضل اعتیاد و تبعات آن است.
حداکثر آمار طلاق در کشور باید 10درصد باشد که این آمار الان 23 درصد است، البته این آمار جدای از طلاق عاطفی است. 15 میلیون پرونده قضایی داریم که براین اساس با توجه به جمعیت کشور از هر پنج نفر یک نفر با مسئله قضایی درگیر است.
220 هزار زندانی ثابت و 600 هزار زندانی غیرثابت در کشور داریم که خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.
سالی 30 هزار نفر در نتیجه تصادفات رانندگی کشته می‌شوند و در کنار این آمار، آمار قطع نخاعی‌ها نیز وجود دارند. هر قطع نخاعی 20 تا 30 نفر را به طور میانگین بین 30 تا 40 سال مشغول به خود می‌کند.
2.6 میلیون زن سرپرست خانوار داریم.
تازه این آمارها به صورت میانگین است. مثلا در رابطه با طلاق با اینکه میانگین طلاق در کشور 23 درصد عنوان می‌شود، در منطقه‌ای مانند شمیرانات تهران این نرخ به 60 درصد می‌رسد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر