دوپینگ رسانه ای ارباب ،در خارج،علیرغم شادابی اپوزیسیون و بالعکس ،ریزش نیروها در صدر و پیر و علیل و تنگ تر شدن حلقه قدرت در داخل .
قرائن و شواهد زنده و مستند،حاکی است.که هدف استراتژیک این رسانه ها،حفظ و تداوم رژیم،با اتخاذ دو تاکتیک جدید است:
1- تزریق نیرو و امید و توان ادامه کار به سر دمداران رژیم(علیرغم فشار از داخل توسط مردم بجان آمده از مظالم فرقه تبهکار ،که هر روز تشدید و منسجم ترمیگردد و فشار جامعه جهانی بخاطر در خانه شیشه ای نشستن رژیم و سنگ اندازی به دیگران) تا یاس و نا امیدی حاکم بر راس هرم قدرت را تعدیل نموده و اینکه با تدابیری میتوان آب رفته را به جوی باز گرداند.در اتخاذ و اجرای این دستور بین رسانه های وابسته به رژیم بخصوص سه رسانه ای که شاهزاده هم بدان تاکید داشتند.انگار که یک مدیریت واحد ،به نفوذی های رژیم درین رسانه ها،اجرای یک تاکتیک واحد جهت استراتژی حفظ رژیم را دستور اکید (چون بعضی ها از سابقه وآبروی خود هم مایه میگذارند) داده است.
2-بالعکس ایجاد یاس ونفاق و تفرقه در اپوزیسیون ،برای مرحله گذر ،بمنظورجلوگیری از اتحاد یکپارچه ملی و سرتاسری ،حول رهبری واحد شاهزاده،با سم پاشی و خرابکاری و ترور شخصیت ایشان ( چون ایشان گفته اند.ماموریتی که بخود قائل اند.تا زمانی است که ملت ایران،برای تعیین سرنوشت خود چه جمهوری یا موروثی ،آزادانه پای صندوق های رای بروند)که این عبارت از سوی رژیم ،پذیرش رهبری اپوزیسیون ،از سوی شاهزاده ،تا مرحله فروپاشی رژیم و رفراندوم تعیین نظام آینده تلقی شده است،ازینکه طرفداران جمهوری و سامانه مشروطه پارلمانی ،حول محور ایشان متحد شده اند، به وحشت افتاده اند.
نتیجه:ارباب و سخن پراکن اش ،درین رسانه ها ،باین نتیجه رسیده اند.که رژیم در آستانه فروپاشی است.مردم نیز از بلاتکلیفی رهبری واحد (با حضور و اعلام رسمی شاهزاده،حداقل تا رفراندوم تعیین نظام آینده ) در آمده اند. اما شانس خود را با دوپینگ خبری وتاکید مجدد، به بازی پلیس خوب و پلیس بد و نیز انجام مصاحبه ها و نوشتن مقاله های باصطلاح تحلیلی ،بنفع رژیم می آزمایند.( فردی در مقاله ای در یکی ازین رسانه ها ،با هزار قسم و آیه و بخیال خود مستند و علمی تلاش نموده ،سامانه پادشاهی ،از جمله پادشاهی اسپانیا ،را زیر سئوال ببرد).