۱۳۹۵ تیر ۲۰, یکشنبه

 روشهای مختلف در تجزیه وتحلیل سیاست خارجی
هر نظریه سیاست خارجی باید آنچنان تعبیه شده باشد که هم به اندازه کافی انتزاعی و تجریدی برای تصویق تئوریک باشد و هم نسبتا مشروح و جزیی برای پاسخگویی به موارد خاص باشد.
•        گفتار اول : رهیافت کلان نظام
•        این رهیافت به کل نظام بین المللی توجه دارند. دانشمندانی که در این سطح قرار می کیرند بر مفاهیم ، مفروضه ها، و حجت های انتزاعی
 تجریدی تاکید دارند.
•        اینها به نقش کشور به عنوان زیر مجموعه نظام بین المللی کم بها می دهند و توجه خود را به ترکیب ساختاری قدرت معطوف می کنند.
•        مانند مورگانتا ، مک کلاند ، مدلسکی ، روزکرانس ، کاپلان.
•        آنها تاکید می کنند که شاخصه رفتاری کشورها تابع خروجی حاصل از شکل گیری در سطح کلان نظام است که به طور جبری وارد
دستگاه تصمیم گیرنده می شود و بر رفتار خارجی اثر می گذارد.بنابراین کشورها مانند توپهای بیلیارد محسوب می شوند که ماهیت درونی آنها یکسان محسوب می شود.
•        گفتار دوم : رهیافت خرد
•        این اندیشمندان مدعی هستند که وجود کشورهای مختلف والوجوه خود شاخصه ای متمایز کننده به وجود می آورد که به طرق گوناگون بر
چکونکی رفتار سیاست خارجی کشورها تاثیر می کذارد.
•        آنها معتقدند که سیاست خارجی کشورها تابعی از عوامل داخلی و عناصر خارجی هستند.
•        آنها به دو گروه عینی گرا و ذهنی گرا تقسیم می شوند.دسته اول به مطالعه ی تاثیر نیروهای بنیادی حاکم بر سیاست خارجی می پردازند.و
رفتار سیاست خارجی را تابع محیط استقرار هر واحدد خاص جغرافیایی می دانند.
•        دسته ی دیگر : به پویش تصمیم گیری توجه نموده ، و اثرات آن را بر شکل گیری اخذ و اجرای تصمیم مورد بررسی قرار میدهند.ریچارد
اسنایدر و ژوزف فزانکل نمایند گان برجسته این دسته هستند.آنها اقدام کشور در روابط بین المللی را نتیجه ذهنینت تصمیم گیرندکان هر کشور فرض کرده و به مطالعه آن می پردازند.
•        گراهام تی ایلسون با احیا نظریه عقلانیت محصور به این دسته معترض شد. او گفت تصمیمات عمدتا بر عقل محصور استوار است تا
عقلانیت مطلق. تصمیم گیرندگان در اخذ تصمیمات خود نه به والاترین هدف مطلوب بلکه به اصل بسندگی مطلوب مبتنی بر حدافل مطلوب می اندیشند.
•        گفتار سوم : رهیافت اتصال دو سطح تحلیل
•        عده ای از دانشمندان به دنبال اتصال دو تحلیل خرد و کلان بوده اند. مانند هانریدر و روزنا.
•        روزنا در یک زمان به فرد و تفرق و به جمع و تجمع نگاه می کند ، و نام تحلیل خود را " تفرجمعی " می نامد.
•        به نظر او هر واحد به منظور حفظ و صیانت خود در مقابله با محیط به اقدامات گوناگون از جمله انطباق گری دست می زند.
•        او چهار نوع اقدام اانطباق گرایانه را صادق می داند : انطباق رضایتمندانه ( انتظاراتی که حساسیت خارجی بیش از داخلی است و چون
واحدد با خطر داخلی مواجه نیست رضایتمندانه تن به انطباق می دهد.مانند اروپای شرقی )، انطباق طغیان گرایانه ( ، محافظتی ( هر دودسته خارجی و داخلی حساسیت می یابند. این مشخصه اغلب اجتماعاتی است که دامنه حوادثشان کلیه جوانب زندگی را می گیرد سیاست ها شدیددا محافظه کاارانه می شود)، ارتقایی( داخلی و خارجی هیچکدام از حساسیت بالایی برخوردار نیست . سیاستمداران خود را قادر به تنظیم سیاست هایی می بینند که از نیازهای نظام است).
•        هانریدر دو مفهوم سازکاری ( محیط خارجی )و اجماع ( محیط داخلی )را ارایه می دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر