آنچه که پیروزی ملت ایران بر دیکتاتوری مذهبی را حتمی کرده است.

وقتی رهبر جمهوری اسلامی مخالفین خود را ناچیز و تظاهرکنندگان علیه رژیم ،یعنی نخبه های ملت را ،مشتی اراذل و اوباش نام برده و فرمان تشدید سرکوب می دهد.یا شهردار گمارده شده وی بر تهران،در جلسه سران قوا،پیشنهاد استقرار خانه عفاف ( اسم اسلامی فاحشه خانه ) برای تخلیه هیجانات دختران و پسران را توصیه می کند.در مقابل وقتی یک دختر دهه هشتادی در نوار ویدئویی پنج دقیقه ای با شمارش شمّه ای از جنایات جمهوری اسلامی، در طی چهاردهه و در مقابل شمارش اندکی از ، درد های جامعه که جوانان به خاطرش قیام نموده اند را، بر میشمارد و تنها راه نجات را ،سرنگونی بساط حاکم نام میبرد .یعنی از یک طرف، یک فاصله چهارده قرنی بین رژیم و ملت فاصله افتاده واز طرف دیگر، یعنی ملت وارد رنسانس خود و استقرار یک نظام نوین در ایران شده است.

اکنون سئوال غالب این است : جمهوری اسلامی چه موجودی است و رمز عبور از آن چیست؟

جمهوری اسلامی یک رژیم غیر متعارف و دکترین اش قبیله ای است.در قرون وسطی(قرن پنجم تا پانزدهم میلادی) دولت-ملت در اروپا ،به معنی جدید وجود نداشت .فئودالیسم بود و رعیت ، .. پاپ ها و نمایندگان وی،حرف اول و آخر را ،در آن عصر میزدند.قرارداد وستفالی(1648)، بعد از جنگ های سی ساله مذهبی،عبور از دوره های فئودالیته، به عصر ملت-دولت بود.فئودالیسم، نظام حقوقی مبتنی بر شریعت بود.اما دولت-ملت، نظام حقوقی مبتنی بر تابعیت - ملیت،با شرط تضمین آزادی مذهبی در قلمرو حاکمیت،یعنی نظام مبتنی بر ملت و مشروعیت سرزمینی و منشا مردمی و شهروندی قدرت،جایگزین مشروعیت الهی،آسمانی عصر فئودالیته و قبیله ای ،...با سرلوحه اعلامیه حقوق انسانی و شهروندی گردید.

سرانجام ماکس وبر فیلسوف آلمانی( 1920 -1864) با الهام از کانت و نیچه ،با تاکید بر دکترین مدرنیته،اندیشه علمی،خردگرایی (افسون زدایی) در تعریف یک کشور متعارف مبتنی بر ملت-دولت،آن را عقلایی شدن ساختارهای اداری،اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی، سیاسی نام برده و از آنچه، که قبل از دوران تمدن بشری،همچون حکومت های قبیله ای، جاری بود.متمایز نام برد و اینکه ملت-دولت یا ملت-کشور، مشروعیت خود را ،از اعمال حاکمیت به نام ملت (شهروندان که فرهنگ،مبدا و تاریخ مشترک دارند) در یک واحد سرزمینی دارای حاکمیت، کسب می کند.

در عصر قبیله ای تا فئودالیته،قدرت مذهبی (پاپ ها) و نیروی نظامی حافظ آن ،برای سلطه بر یک سرزمین و مردم اش، در آن دوره ،از هر دو نیروی مکمل همدیگر مزبور، استفاده میشد.(همچون ملا ها و سپاه حامی ملاها در عصر حاضر)اعزام میسیونهای مذهبی و سپس محافظین این مسیونها،به ماورای بحار، زمینه را، برای فتح سرزمینی و به سلطه درآوردن مردم آن ،فراهم می ساخت.چیزی که هم اکنون،به الگوی رژیم ،پس از حضور خونین در لبنان و شکل گیری حزب الله،به دکترین برتر رژیم ،جهت سلطه بر عراق،سوریه، یمن و... تبدیل شده است.

اشتباه جهان مترقی-متمدن یعنی اروپا و آمریکا و دیگران در برخورد با رژیم این است. که با قوانین عصرحاضر، با یک رژیم قرون وسطائی تعامل و رفتار می کنند و این در حالی است .که رژیم بر این قوانین ارزشی قائل نشده و کماکان از تاکتیک های عصر قبیله ای،فئودالیسم در اروپا و نیز عصر غزوات و جنگ های مسلمانان در صدر اسلام ،برای نفوذ در منطقه و دیگر نقاط جهان استفاده می کند.

رمز پیروزی برین تاریک اندیشی و عبور از رژیم مافیایی قبیله ای فئودالیته، نه گفتن به آن ،هم در داخل کشور از سوی مردم ایران، که در حال انجام است و نیز نه گفتن به آن ،از سوی جامعه جهانی و اقدام عملی ،در راستای حذف این موجود متعلق به عصر سیاه تاریخ ،در جامعه بشری است .با توجه به آنچه که هم اکنون، در داخل کشور و نیز منطقه و جهان می گذرد . بنظر میرسد، گام های نهایی ،برای این اقدام بزرگ، در شرف تکوین است.