۱۴۰۱ آبان ۱۴, شنبه

 بدلایل علمی و تاریخی زیر، ماموریت جمهوری اسلامی خاتمه پذیرفته،با خیزش ملت ایران ،در مسیر حذف، از صحنه گیتی است.

رژیم دو ماموریت داشت:
1-گرفتار کردن ارتش سرخ شوروی ،در افغانستان بکمک مجاهدین افغان،پاکستان و..(در محاصره قرار گرفتن شوروی، با کمر بند سبزسایر دول و سرزمین های اسلامی همچون چچن ها و.. ) و سرانجام فروپاشی آن، از هر نظر، از جمله اقتصادی و سیاسی ..تا سقوط نهایی.
2- تشکیل امپراطوری شیعی، با محوریت تهران ،یعنی هلال شیعه در خاورمیانه .تا با تقسیم اسلام به دو گروه مقتدر سنی ،با تروریست های مخصوص بخود، چون القاعده و.. و شیعه، با تروریست های مربوطه ،همچون حزب الله لبنان و.. و رقابت و جنگ سرد و گرم این دو ، تا، زمینه فرسایش هر دوی این امپراطوری ها، فراهم و در نتیجه صلح و آرامش و آسایش و آبادانی سایر نقاط جهان تضمین و برقرار گردد.اکنون در کنار ارباب پوتین قرار گرفتن رژیم و جنگ با اروپا در اوکراین و طلب کمک از پوتین برای نهائی کردن تولید بمب اتمی آخر ازمانی شیعی ،این دکترین بعلت سیاست های رژیم در بالا بردن قیمت انرژی بکمک پوتین و نیز شرارت هایی که از خاورمیانه تا قلب اروپا هم پیش رفت و بالعکس فروپاشی سنی های افراطی(لیبی سودان و..) و اصلاحات در بقیه جهان سنی و در راس همه آنها عربستان و همکاری آن ،با جامعه جهانی و سعی در پایین آوردن قیمت جهانی انرژی ،نتیجه معکوس داده ،باضافه ،پروسه جغرافیای سیاسی ایران و گرایش رژیم به چین و روسیه و نزدیکی احتمالی این دو به هم،دنیای غرب و متحدین آن را ،نگران و مورد مخاطره ،قرار داده است.
با توجه به مراتب فوق و بدلایل زیر، اکنون ایران ( دراوائل قرن 21 )،بجای اوکراین ،در اوائل قرن گذشته، به عنوان یک منطقه سرنوشت ساز جهانی ،از نظر ژئوپولیتیک-ژئواستراتژیک،تبدیل به هارتلند، جهان شده است.
1-اولین بار ،فردریک راتزل بنیانگذار ژئوپولیتیک در 1892 توجه و تمرکز به جغرافیای سیاسی کشور، یا مجموعه ای از کشورها ،یا سرزمین ها و اتحاد این مجموعه را ،عامل قدرت برتر در جهان نام برد.
2-هلفورد مکیندر، با توجه به درس های راتزل ،سنگ بنای تئوری فضای حیاتی را، در سال 1897 گذاشت .که در سال 1904 از آن، بعنوان حصول به منطقه هارتلند ،نام برد.از نظر وی کنترل این منطقه ،یعنی کنترل بقیه جهان .وی مناطق بین هیمالیا،رود ولگا -دریای سیاه و سیبری شرقی، تا قطب شمال با محوریت اوکراین(بدلایل زیاد، ار جمله استپ های سیاه تولید گندم، برای تبدیل شدن به مرکز خوار و بار جهانی) را،فضای حیاتی برای رسیدن به قدرت جهانی نام برد.حمله هیتلر به کیف مرکز اوکراین در 1941 و شکست ارتش سرخ و اسارت بیش از نیم میلیون سرباز روسی، در راستای حصول باین هارتلند فضای حیاتی و کسب قدرت جهانی ،انجام گرفت.
3-اکنون در محافل سیاسی و در بررسی مهمترین مسائل سیاسی و استراتژیک و نظامی معاصر،دانشمندان حقوق و علوم سیاسی،باین نتیجه رسیده اند.که اگر یک روزی جمهوری خلق چین، با اتکا به قدرت و امکانات ،از عقل سلیم فاصله گرفته و در پی حصول به فضای حیاتی باشد.بعلت قدرت دریایی منحصر بفرد آمریکا و کنترل آبراههای بین المللی توسط آن ،تنها چاره منحصر بفرد،با توجه به قرارداد بیست و پنجساله فی مابین ،عبور ارتش چین از ایران، با استفاده از جاده ابریشم در حال احیا ،از سوی چین کمونیست خواهد بود.
4-روسها بعلت عدم دسترسی به آبهای گرم در طول سال(یخ بندان ششماهه بندر ولادی وستوک در سال) از زمان تزارها ،بخصوص بعد ار تزار پطر،حصول به آبهای گرم را،تنها راه دسترسی به قدرت و ثروت دانسته،تبدیل روسیه به قدرت بر تر جهان را،در گرو رسیدن به آبهای گرم نام برده اند.اکنون نیز تزار جدید روسیه با انعقاد قرارداد نه چندان آشکار چهل میلیارد دلاری با رژیم ،عبور از ایران و رسیدن به آبهای گرم خلیج فارس را، تنها وسیله داشتن قدرت مقتدر دریایی و در نتیجه قدرت یابی بر تر روسیه،در جهان میداند.پروسه فتح اوکراین و دسترسی به خلیج فارس مکمل این آرزوی تزار جدید روسیه بوده است.آرزوئی که ،منابع غربی ،از خامنه ای و در کنار پوتین قرار گرفتن وی در جنگ اوکراین ،بعنوان ابزار تحقق این آرزوی تزار جدید روسیه نام برده شده است.
نظر باینکه آمریکا با مجموعه ناوگان دریایی خود، کنترل راههای آبی بین المللی را، در دست دارد ( تحقق دکترین آلفرد ماهان افسر آمریکایی در سال 1886 که قدرت دریایی را ،بعنوان بزرگترین قدرت نظامی جهان، با عنوان عوامل جغرافیایی قدرت نام برد) با توجه باینکه ،جابجایی و انتقال دهها میلیون سرباز سرخ چینی، از طریق دریا، غیر ممکن بوده و باید از طریق جاده ابریشم ،با محوریت ایران،انجام گیرد.در نتیجه ایران، در پروسه فضای حیاتی، تبدیل به هارتلند دنیا گردیده و تنها با استقرار یک نظام دموکرات آزاد سکولار ملی میهنی ،می تواند ،کنار متحدین غربی خود، مانع از تحقق دو پروسه چینی و روسی گردد.تنها متحد نجات بخش این پرسه جهان آزاد ،ملت ایران است.اکنون که مردم ایران بشکل سراسری، بر خاسته و در آستانه بدست گرفتن کنترل کشور خویش است.نوعی شناسائی جمعی در راستای رقم خوردن این سرنوشت برای ملت ایران در جامعه جهانی در حال شکل گیری نهائی است .که بنظر می رسد ایران آزاد در کنار ملل آزاد دنیا ،سرنوشتی را در حال رقم زدن است،که ایران و ایرانی به جایگاه واقعی خویش در همکاری با جامعه جهانی برای ایجاد صلح و آرامش و آرامش و آسایش ،پیشرف و ترقی در جهان ،باز گردد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر