۱۳۹۵ تیر ۷, دوشنبه

واقعیت اینست که اتحادیه اروپا را صندوق مالی این اتحادیه و بانکهای تابع آنها اداره و هدایت می کنند و آن صندوق را که در پیوند با بانک جهانی و صندوق بین المللی پول است، صاحبان بورس ها و کلان سرمایه داران اروپا و جهان رهبری می کنند. این مثلث، گلوی مردم اروپا را با برنامه ای اقتصادی بنام "ریاضت اقتصادی" گرفته، خدمات دولتی و عمومی را یکی پس از دیگری حذف می کند، اخراج از کار را به اختیار کارفرمایان می گذارد (یعنی همین برنامه ای که اکنون در فرانسه جریان دارد و مردم علیه آن در خیابان ها هستند و دست به اعتصاب زده اند)، حقوق بازنشستگان را کم می کند، از بیمه آنها می کاهد و....
این ریشه نگرانی مردم اروپاست که درانگلستان بصورت نتیجه رفراندم خود را نشان داد و در فرانسه بصورت تظاهرات و اعتصابات جاری و دراسپانیا بصورت فلج شدن دولت و انتخابات پس از انتخابات، در یونان به همینگونه و فردا در ایتالیا و پرتغال و بقیه کشورها به اشکال دیگر بروز خواهد کرد. آن اکثریتی که به خروج انگلستان از اتحادیه اروپا رای داد بر این تصور ساده انگارانه است که اگر انگلستان از آن اتحادیه خارج شود دیگر مقررات دیکته شده اتحادیه اروپا را لازم نیست اجرا کند و دولت پا را از بیخ گلوی مردم بر میدارد. درحالیکه هرگز چنین نخواهد شد و فشار بر گلوی مردم برای ادامه سلطه بانکها و بورس ها بر اروپا و جهان به اشکال دیگری اعمال خواهد شد. ایراد از اتحاد مونوپل های سرمایه داری جهانی، بانک های بین المللی و بورس های جهانی است که دست در دست هم گلوی مردم را می فشارند و نام آن را می گذارند ریاضت اقتصادی برای رونق اقتصادی. که معنای واقعی آن جلوگیری از جاری شدن دوباره سونامی اقتصادی و زمین خوردن بانک هاست. رویدادی که در یک دهه گذشته چند بار بصورت نوسانی تکرار شده و در آینده نیز بصورتی عظیم تر تکرار خواهد شد. در تکرار و عظیم تر شدن همین سونامی هاست که باید ترسید از پهن شدن بیشتر سفره جنگ های منطقه و گسترش خارجی ستیز و تقابل های مذهبی و قومی و نژادی.
آن مثلثی که به آن اشاره شد، به هر قیمتی می خواهد سلطه خود را برجهان حفظ کند، حتی اگر به قیمت جان میلیونها انسان تمام شود، چنان که در دو جنگ اول و دوم جهانی شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر