۱۳۹۵ تیر ۲, چهارشنبه

فرمانروایی سنتی وستفالی
دگرگونی فرمانروایی سنتی وستفالی در زمان کنونی نه تنها درونمایە‌ی سیاست جهانی را نمایان ساختە است بلکە دایره‌ی کارایی و نفوذ آن روز بروز گستردە تر می‌شود.
افزایش شفافیت مرزها، تشدید پیوندهای فراملی، انقلاب فن آوری اطلاعات به فرایند جهانی شدن در زندگی معنوی در جامعه جهانی انجامیدە است. جهانی شدن هم چنین بە فرسایش ویژگیهای ملی یاری مێ‌رساند و منجر بە دگرگونی در شیوە‌ی زندگی روزمرە ( سلیقە، مُد...) شدە است.
اگر فرمانروایی ملی در دوران وست فالن یکی از بنیادهای با اهمیت آن دوران بشمار می آمد، امروز نقش و جایگاە سازمانهای غیر دولتی ( سازمان صلح سبز، سازمان عفو بین الملل...) در سیاست جهانی برجستە تر و کارسازتر احساس می شود و گرایش بە در پیش گرفتن سیاستی برپایە‌ی دکترین پیشگامی حقوق بشر بر حق حاکمیت ملی بازتاب گستردە‌ای در جهان هم‌روزگار یافتە است. برآمد کارزار ایدئولوژیک دو سیستم کاپیتالیستی و کمونیستی نگاە و دیگاههای تازە‌ای در ارزشهای فرهنگی چیرە بر جهان، از آنگونە ، ارزشهای معنوی، رابطە‌ی میان حقوق فردی و رفاە جامعە، ملت و ایدە‌های جهانی پدید آوردە است. 
در غرب انتقاد از ویژگی های منفی جامعه‌ی مصرفی، کالایی شدن زندگی، فرهنگ لاابالی گری، در حال رشد و گسترش است؛ تلاش برای جستجوی راه هایی کە بتواند بە ایجاد و بازسازی فرهنگ و اخلاقی کە همسو و سازگار با واقعیتهای جهان کنونی باشد در جریان است؛ کوششی کە دایرە‌ی دو مفهوم کاملا متفاوت، یعنی فردانیت و خودخواهی را از هم تمیز دهد و مرز آندو را شفاف و مشخص سازد.
کاوش برای یافتن و بازسازی اخلاق در سپهر جامعە‌جهانی در گفتە های واسلاو هاول رئیس جمهور پیشین چک بازتاب یافتە است. او خواستار بازگرداندن «حقوق ابتدایی عدالت، حقوق طبیعی و بی‌همتای انسان، توانائی درک همە چیز و نیز درک دیگران، احساس افزایش پاسخگویی » و در پایان بازگرداندن «خرد و باور بە این مسئلە‌ی سادە کە راهکاری همگانی برای نجات همە‌ی مشکلات وجود ندارد »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر