۱۳۹۸ دی ۲۷, جمعه

آن چه که، خامنه ای،در آخرین نماز جمعه اش،گفت و آنچه را،که نگفت.
خامنه ای در توهم مطلق، دو خطبه فارسی عربی ،بشکل حداقلی-اقناعی ،اما متضاد و متوهم،را در آخرین نماز جمعه اش،به خورد راس هرم قدرت رژیم اش ( سیصد یا چهار صد خانواده) و بادی گاردها و مزدورانش داد.تا قانع شوند.محکم در موضع خود بیایستند.ریزش نکنند. همان رویه سابق را، در دشمن تراشی، با خارج و به بهانه جنگ و مقابله با آن دشمن فرضی،کما فی السابق،سیاست النصر بالرعب را ،در داخل،ادامه دهند...توهم بود.برای اینکه ،همچون قذافی،چائشسکو و ملا عمر یک چشم در آخرین روزها ... ،با بزرگنمایی مراسم دولتی ،برای مرگ سلیمانی و بالعکس با حقیر شمردن تظاهرات مردم،نشان داد .که وی در توهم کامل بسر می برد و وخامت اوضاع را ،هنوز درک نکرده است..وی با تهدید مستقیم مردم ایران ،قدرت مزدوران تروریست منطقه ای اش را،به رخ مردم ایران کشید و آنها را ،رزمندگان بدون مرز نام برد و رسما در مقابل ملت ایران ایستاد وعلنا ،ملتی را، تهدید نمود.خامنه ای درین خطبه،فاصله رژیم با ملت ایران ونیز مزدورانش در عراق .. با ملل منطقه را ،عمیق تر نمود و با خطبه عربی طولانی تر خود،نشان داد.که برای حفظ پایگاه قدرت پوشالی و دون کیشوتی اش،کماکان چشم به تروریست های داخلی و خارجی اش، دوخته است.شکاف بین مردم و رژیم را، عمیق تر و حاشیه امن رژیم اش را، تنگ تر نمود. که با این دو کار، زمینه را ،برای یک انقلاب ساختارشکن ،علیه این بساط وحشی عصر حجری ،اما حقیر و اندک و تحلیل رفته ،تضمین نمود.ازین پس ،نه تنها دول متمدن دنیا ،بلکه بعلت درد مشترک ، ملل منطقه نیز با ملت ایران خواهند بود....چه کسی حاضر است.با رژیمی که تمام قد و مسلح به سلاح جنگی (خامنه ای برای زهر چشم گرفتن از مردم ،یکی ازین تفنگ های جنگی که عامل کشتاربیش از 1500 تن از بهترین جوانان ایران ، در آبانماه بود، را به همراه داشت ) در برابر مردم خود جهت نابودی آنان ایستاده،وارد مذاکره شده و ننگ این اقدام ضد بشری را، تا ابد برای خود و کشورش بخرد؟!
مردم درین سخنرانی دو پینگی،موجود حقیری را دیدند.که به بیماری من مطلق،تاریکی مطلق و ندانی مطلق دچار شده و کوچکترین اشرافی به آنچه که در عمل و واقعیت امر، در اطرافش یعنی ایران و منطقه و جهان میگذرد.نداشته،در نتیجه کوچکترین امید و روزنه ای، برای نجات ازین سیاهی مطلق را ،شخصا بروی خود و مافیای همراه بسته است.این خطبه در عین حال ،درسی برای مردم ایران و منطقه بود.که چاره کار را، در شکستن این بساطی ،که باعث بن بست و سیاهی و تباهی منطقه شده،به بینند.در نتیجه این بار حضور مردم ایران و ملل منطقه علیه رژیم، متحد تر، فراگیر تر و مصمم تر ،خواهد بود.هموطن مبارزی از داخل ،با همان لحن و شیوه ساده خود،حال و وضع خامنه ای، در آخرین نماز جمعه اش، را چنین خلاصه نموده است:
در بازی شطرنج،وقتی هی شاهتو تکان میدی،یعنی وزیرت کشته شده،رخ ات تخریب شده، اسب از بین رفته و فیل ات، یک گوشه گیر کرده و داری کیش ومات میشوی....با این خطبه،کیش و مات رژیم و پیروزی نهایی ملت ایران ،تضمین وبه یک قدمی رسید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر