در ایران چه می گذرد؟ وضع موجود رژیم و اپوزیسیون چگونه است؟ و این که، سرانجام چه خواهد شد؟
1- رژیم ج.ا : بخاطر تحریم های هوشمند(عدم افزایش قیمت نفت صادراتی بخاطر معاف شدن چند کشور: نفت در مقابل غذا و دارو و..) و ساختار شکن(مورد هدف قرار گرفتن مجموعه تشکیلا سرکوب داخلی اعم از نهاد رهبری،سپاهی،امنیتی،نظامی و بسیجی و نیز نهادهای کشتار جمعی و حمام خون در هلال شیعه از سوریه تا یمن) و مورد آچمز قرار گرفتن در مقابل برجام و شرکای سابق اروپایی آن و نیز مورد وجه المصالحه قرار گرفتن اش در جامعه جهانی برای حل اختلافات منطقه ای و جهانی،با محور قرار دادن رژیم بعنوان تنها شرارت مطلق،نبود یا کمبود امکانات معیشتی و رفاهی مردم و نهادینه شدن و گسترش خشم ملی،که آخرین آن در تظاهرات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و پیوستن مردم شوش و اهواز و.. باین کارگران ،با شعار خاشقجی را رها کن فکری بحال ما کن-فلسطین سوریه عامل بدبختیه وو... تجلی یافته و هنوز این قبیل تظاهرات در گوشه کنار کشور ادامه دارد.در آستانه فروپاشی مطلق است.نه خدا نه پیغمبر نه امام و نه امامزاده و نه استخاره.. و نه هیچ قدرتی در جهان اعم از روسیه و چین و آلمان و نه موجوداتی چون موگرینی و نه گروهای رژیم ساخته تجزیه طلب ده گانه اش ... نمی توانند.این رژیم را نجات دهند.خلاصه توصیف رژیم میتواند این باشد.که سرش یا فراموشی و آلزایمر گرفته(راس هرم قدرت عمدتا پیر و علیل و از کار افتاده اند) یا به معلولیت ذهنی مبتلا شده ،خوب و بد را از هم تشخیص نمیدهند.بدنه اش(نیروهای میانه و صف) یا آشکارا ویا در نهان ،به مردم پیوسته، یا در حال پیوستن به مردم بوده و منتظر آن روز مبادا هستند.که رخ دهد.تا جملگی به مردم بپیوندند.پای هرم قدرت معلول ذهنی و از کار افتاده نیز روی زمینی است.که همه منابع طبیعی(دریاچه ها رودخانه ها،جنگل ها،زمین های کشاورزی،آبهای زیر زمینی و هوای ایران)را از بین برده و یک فاجعه محیط زیستی بوجود آورده که در صدر فجایع محیط زیستی دنیا از اول تاریخ تا کنون قرار گرفته است.
2-اپوزیسیون: سه تشکیلات الف- سر اپوزیسیون ،شامل مجموعه مدیران برای مدیریت دوران گذر،متشکل از شخصیت های با تجربه ای که برای عبور کم هزینه ازین رژیم و نیز جلوگیری از خلاء در دوران پسا رژیم و انتقال قدرت،با سر لوحه سکولار دموکراسی مبتنی بر حقوق بشر ورفراندوم برای انتخاب نوع نظام آینده،برگزاری مجلس موسسان جهت تصویب قانون اساسی و انتقال قدرت به نمایندگان منتخب نظام آینده،که در شرف تکوین و تکمیل بوده و به مرحله نهایی گام گذاشته است.ب-برای مدیریت مبارزه در عمل و تظاهرات میلیونی در کف خیابان و میدان میلیونی،اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران در صحنه،تشکلی از سوی جوانان هم سن و سال این مجموعه(در کوره حوادث فولاد آب دیده شده و مجرب در داخل و اکنون مقیم خارج و تبعید اجباری) ایجاد شده و صحنه آرایی عبور کم هزینه ازین رژیم را بطور متقابل(در داخل و خارج) به عهده گرفته اند.پ-چون در زمین سوخته و محیط زیست فنا شده،هیچ نظام و قدرتی پایدار نیست.برای ساختن دوباره ایران از فردای تغییر رژیم،بنیادی از علما،دانشمندان،محققین و اساتید ایرانی تشکیل شده،که از هم اکنون در حال مطالعه روش های بازسازی و نوسازی و مهندسی ایران آزاد و آباد آینده هم برای نسل فعلی و هم برای نسل های آینده هستند.
3- چه خواهد شد: رژیم در بدترین شرایط حیات تبهکارانه اش،هم از لحاظ سیاسی-اقتصادی و هم از نظر فرهنگی(شکست پروژه شستشوی مغزی اذهان برای بازگشت به 14 قرن پیش) قرار گرفته،همچون معمول همیشه در طی چهار دهه گذشته،کماکان آب در هاون می کوبد و به جای حل مسائل و مشکلات مردم،صورت مسئله را با خشونت و سرکوب و ترور و شکنجه و زندان و اعدام،پاک می کند.یا بمب های خبری منفجر یا شانتاژ خبری می کند.چنین بساطی در مقابل عظمت اپوزیسیون با برنامه ریزی و مدیریت امور(ذکر شده در بالا) و جانبداری جامعه جهانی از مردم ایران برای نجات از شرارت قرن،به حکم اجبار و بطور حتم،رفتنی است.
1- رژیم ج.ا : بخاطر تحریم های هوشمند(عدم افزایش قیمت نفت صادراتی بخاطر معاف شدن چند کشور: نفت در مقابل غذا و دارو و..) و ساختار شکن(مورد هدف قرار گرفتن مجموعه تشکیلا سرکوب داخلی اعم از نهاد رهبری،سپاهی،امنیتی،نظامی و بسیجی و نیز نهادهای کشتار جمعی و حمام خون در هلال شیعه از سوریه تا یمن) و مورد آچمز قرار گرفتن در مقابل برجام و شرکای سابق اروپایی آن و نیز مورد وجه المصالحه قرار گرفتن اش در جامعه جهانی برای حل اختلافات منطقه ای و جهانی،با محور قرار دادن رژیم بعنوان تنها شرارت مطلق،نبود یا کمبود امکانات معیشتی و رفاهی مردم و نهادینه شدن و گسترش خشم ملی،که آخرین آن در تظاهرات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و پیوستن مردم شوش و اهواز و.. باین کارگران ،با شعار خاشقجی را رها کن فکری بحال ما کن-فلسطین سوریه عامل بدبختیه وو... تجلی یافته و هنوز این قبیل تظاهرات در گوشه کنار کشور ادامه دارد.در آستانه فروپاشی مطلق است.نه خدا نه پیغمبر نه امام و نه امامزاده و نه استخاره.. و نه هیچ قدرتی در جهان اعم از روسیه و چین و آلمان و نه موجوداتی چون موگرینی و نه گروهای رژیم ساخته تجزیه طلب ده گانه اش ... نمی توانند.این رژیم را نجات دهند.خلاصه توصیف رژیم میتواند این باشد.که سرش یا فراموشی و آلزایمر گرفته(راس هرم قدرت عمدتا پیر و علیل و از کار افتاده اند) یا به معلولیت ذهنی مبتلا شده ،خوب و بد را از هم تشخیص نمیدهند.بدنه اش(نیروهای میانه و صف) یا آشکارا ویا در نهان ،به مردم پیوسته، یا در حال پیوستن به مردم بوده و منتظر آن روز مبادا هستند.که رخ دهد.تا جملگی به مردم بپیوندند.پای هرم قدرت معلول ذهنی و از کار افتاده نیز روی زمینی است.که همه منابع طبیعی(دریاچه ها رودخانه ها،جنگل ها،زمین های کشاورزی،آبهای زیر زمینی و هوای ایران)را از بین برده و یک فاجعه محیط زیستی بوجود آورده که در صدر فجایع محیط زیستی دنیا از اول تاریخ تا کنون قرار گرفته است.
2-اپوزیسیون: سه تشکیلات الف- سر اپوزیسیون ،شامل مجموعه مدیران برای مدیریت دوران گذر،متشکل از شخصیت های با تجربه ای که برای عبور کم هزینه ازین رژیم و نیز جلوگیری از خلاء در دوران پسا رژیم و انتقال قدرت،با سر لوحه سکولار دموکراسی مبتنی بر حقوق بشر ورفراندوم برای انتخاب نوع نظام آینده،برگزاری مجلس موسسان جهت تصویب قانون اساسی و انتقال قدرت به نمایندگان منتخب نظام آینده،که در شرف تکوین و تکمیل بوده و به مرحله نهایی گام گذاشته است.ب-برای مدیریت مبارزه در عمل و تظاهرات میلیونی در کف خیابان و میدان میلیونی،اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران در صحنه،تشکلی از سوی جوانان هم سن و سال این مجموعه(در کوره حوادث فولاد آب دیده شده و مجرب در داخل و اکنون مقیم خارج و تبعید اجباری) ایجاد شده و صحنه آرایی عبور کم هزینه ازین رژیم را بطور متقابل(در داخل و خارج) به عهده گرفته اند.پ-چون در زمین سوخته و محیط زیست فنا شده،هیچ نظام و قدرتی پایدار نیست.برای ساختن دوباره ایران از فردای تغییر رژیم،بنیادی از علما،دانشمندان،محققین و اساتید ایرانی تشکیل شده،که از هم اکنون در حال مطالعه روش های بازسازی و نوسازی و مهندسی ایران آزاد و آباد آینده هم برای نسل فعلی و هم برای نسل های آینده هستند.
3- چه خواهد شد: رژیم در بدترین شرایط حیات تبهکارانه اش،هم از لحاظ سیاسی-اقتصادی و هم از نظر فرهنگی(شکست پروژه شستشوی مغزی اذهان برای بازگشت به 14 قرن پیش) قرار گرفته،همچون معمول همیشه در طی چهار دهه گذشته،کماکان آب در هاون می کوبد و به جای حل مسائل و مشکلات مردم،صورت مسئله را با خشونت و سرکوب و ترور و شکنجه و زندان و اعدام،پاک می کند.یا بمب های خبری منفجر یا شانتاژ خبری می کند.چنین بساطی در مقابل عظمت اپوزیسیون با برنامه ریزی و مدیریت امور(ذکر شده در بالا) و جانبداری جامعه جهانی از مردم ایران برای نجات از شرارت قرن،به حکم اجبار و بطور حتم،رفتنی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر