۱۳۹۷ آذر ۲, جمعه

اتخاذ سیاست جدید رژیم ،در آستانه پذیرش چند جام زهر مهم:
رژیم در آخرین تحلیل برای جلوگیری از مرگ خویش،چالشی سخت و دشوار،بمنظور اتخاذ تصمیم اجباری درراستای تخلیه هلال شیعه از نیروهای نظامی-تروریستی خود را،به توصیه روسیه،در پیش گرفته است.محور دکترین خامنه ای برای ادامه حیات در دوران سلطه مطلقه اش بر کشور،کاشتن دشمن فرضی در خارج و به بهانه مقابله با این دشمن،اعمال سیاست النصر بالرعب (پیروزی رژیم در ایجاد وحشت بین مردم است) در داخل بود.اما اکنون شورش گرسنگان و تبدیل شدن پروسه فقر و گرسنگی و بیکاری،به یک معضل ملی و سراسری،زنگ های خطر را برای رژیم،به صدا در آورده است.از طرفی خطر فراخواندن نیروها از هلال شیعه به داخل و نق زدن این نیروها بر چرایی اینهمه خرج و هزینه و تلفات بدون نتیجه و سرانجام تغییر مسیر حوادث به عبور از آخوندیسم با یک کودتای نظامی،ضمن اینکه خامنه ای را وادار ساخت تغییرات عمده ای در مدیران نهادهای مهم سپاهی نظامی انتظامی امنیتی و.. انجام دهد.در عین حال برای تضمین آن چه که انجام داد و نیز ادامه سیاست قبلی(دشمن فرضی...) کشور افغانستان را که از زمان اشغال آن توسط شوروی تا روی کار آمدن طالبان،بعنوان حیات خلوت خویش در دست داشت.بعنوان تنها هدف باقیماتده برای نجات از وضع موجود انتخاب نمود.
اجلاس نهم نوامبر مسکو با شرکت طالبان،نوعی رسمیت بخشیدن باین همکاری با طالبان و پشتیبانی روسیه از هر دو به بهانه موهوم ،یعنی در برابر تهاجم داعش به افغانستان و از آنجا به آسیای مرکزی و خود روسیه بود.تنها سد و مانعی که در مقابل این دکترین جدید ایجاد شده،مقابله دولت مرکزی افغانستان ، با این سناریوی ضد افغانی است.که رسما اعلام نمودند.دیگر در نشست مسکو با حضور طالبان شرکت نمی کنند.چون هدف روسیه ازین اجلاس ها ،شناسائی رسمی و مجدد طالبان و قالب کردن آن ،بعنوان تنها حریف در مقابل داعش گریحته از سوریه و عراق، به افغانستان بود.
علیرغم توطئه مشترک(روسیه و رژیم ج.ا)،آنچه که در عمل رخ خواهد داد.این است: بعد از اجلاس مسکو،طالبان به تهاجم و کشتار خود در سرتاسر افغانستان افزودند.تا باین ترتیب با ایحاد حمام خون، به حضور سنگین خویش در افغانستان، رسمیت بخشند و خاتمه این کشتار را ،در مذاکره برای حضور و شریک شدن در قدرت، مشروط نمایند.اما در مقابل، دیدار اخیر مقامات آمریکایی-اروپایی و ناتو با دولتمردان افغانستان(مرکزیت گفتگوها روی تقویت نظامی دولت مرکزی بود)،نشاندهنده این بود و هست.که توطئه مزبور شناسایی و بسرعت در حال خفه شدن است.در نتیجه سد محکمی در مقابل نفوذ نیروهای رژیم در میان طالبان وحمام خون دیگری که رژیم در تدارک آن است،آنهم درست در آنسوی مرزهای شرق کشور،ایجاد خواهند نمود.با به بن بست رسیدن این ترفند جدید رژیم و ارباب اش روسیه،باز هم کماکان،توپ در زمین میدان میلیونی مردم ایران،جهت زدن آخرین توپ پیروزی، به تنها دروازه باقیمانده و در حال فروپاشی رژیم ،قرار گرفته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر